WEBVTT 2 00:00:27.619 --> 00:00:29.753 ‫خب هنوز قرار پنج شنبه مون سر جاشه؟ 3 00:00:29.786 --> 00:00:31.753 ‫یه جور لازانیای خیلی داغ در رستوران دروباک 4 00:00:31.786 --> 00:00:33.786 ‫آره، عالیه، مطمئناً! 5 00:00:36.786 --> 00:00:38.629 ‫مطمئناً! آره! 6 00:00:38.653 --> 00:00:41.253 ‫می گی مطمئناً، اما به نظر نمیاد خیلی مطمئن باشی 7 00:00:41.286 --> 00:00:43.762 ‫فکر می کنی توی این جلسات، پیشرفتی نداشتیم؟ 8 00:00:43.786 --> 00:00:46.453 ‫نه...یعنی چرا، داشتیم! 9 00:00:46.619 --> 00:00:48.186 ‫هممم 10 00:00:48.653 --> 00:00:50.286 ‫خب، من سعیم رو می کنم، می دونی؟ 11 00:00:50.319 --> 00:00:51.619 ‫یه مشکلی دارم، 12 00:00:52.086 --> 00:00:54.762 ‫و درباره استراتژی های 13 00:00:54.786 --> 00:00:57.529 ‫مقابله باهاش حرف زدیم. 14 00:00:57.553 --> 00:01:00.153 ‫اما گاهی اوقات، والدین از دست بچه هاشون عصبانی می شن 15 00:01:00.186 --> 00:01:01.553 ‫می دونی منظورم چیه؟ ‫یعنی همه والدین! 16 00:01:01.586 --> 00:01:03.753 ‫شاید به اندازه من نشن، اما در کل می شن. 17 00:01:03.786 --> 00:01:05.186 ‫این واقعیت محضه. 18 00:01:05.219 --> 00:01:08.186 ‫روی استراتژی ها، یه تأکید خاصی داشتی. 19 00:01:08.286 --> 00:01:10.186 ‫آره درسته. 20 00:01:10.219 --> 00:01:12.919 ‫راستش رو بخوای من روی اکثر این صحبت ها 21 00:01:12.953 --> 00:01:14.619 ‫تأکید خاصی دارم. 22 00:01:19.919 --> 00:01:21.753 ‫این دیگه 23 00:01:32.886 --> 00:01:34.719 ‫ای خدا! 24 00:01:34.753 --> 00:01:37.653 ‫چند بار باید بهتون بگم که ساکت باشید؟ 25 00:01:39.953 --> 00:01:41.853 ‫سلام، می شه لطفاً کمش کنید؟ 26 00:01:41.886 --> 00:01:43.486 ‫چشم. 27 00:01:43.653 --> 00:01:44.653 ‫خوب شد؟ 28 00:01:44.686 --> 00:01:46.953 ‫آره، مرسی. دارم کار می کنم. 29 00:01:47.253 --> 00:01:48.419 ‫این تولد چند سالگیه؟ 30 00:01:48.453 --> 00:01:49.995 ‫- نمی دونی؟ ‫- چرا 31 00:01:50.019 --> 00:01:51.386 ‫7، فکر کنم. 32 00:01:51.419 --> 00:01:52.886 ‫- 8! ‫- آها 33 00:01:52.919 --> 00:01:54.229 ‫تولد بزرگت در راهه، مگه نه؟ 34 00:01:54.253 --> 00:01:55.786 ‫خودم می دونم بابا. منم دیگه! 35 00:01:56.051 --> 00:01:57.626 ‫لوکی، عجب تولد خوبی بود. 36 00:01:57.660 --> 00:01:59.493 ‫خب، پر از استرس و ترسناک بود 37 00:01:59.526 --> 00:02:01.093 ‫اما به دید گذشته، خیلی خوب بود. 38 00:02:01.126 --> 00:02:02.526 ‫من خیلی شاد به نظر میام. 39 00:02:02.726 --> 00:02:04.836 ‫- تولد بزرگی در راهه، مگه نه؟ ‫- آره. الآن منم همین رو گفتم. 40 00:02:04.860 --> 00:02:06.836 ‫تولد 13 سالگیم رو یادمه. 41 00:02:06.860 --> 00:02:08.660 ‫دوربین رفلکس تک لنز خیلی خوبی گرفتم، 42 00:02:08.693 --> 00:02:10.660 ‫به اضافه بلیط کنسرت «اکو و بانی من» 43 00:02:10.693 --> 00:02:11.826 ‫در سالن «آکادمی بریکستون». 44 00:02:11.860 --> 00:02:12.902 ‫چی؟ وای خدا! 45 00:02:12.926 --> 00:02:14.360 ‫منم توی اون کنسرت بودم. 46 00:02:14.393 --> 00:02:15.536 ‫گندش بزنن. نه بابا! جدی؟ 47 00:02:15.560 --> 00:02:17.093 ‫نه، معلومه که نبودم، احمق جون! 48 00:02:17.126 --> 00:02:18.893 ‫- چون به درد 6ساله ها می خوره. ‫- خفه شو! 49 00:02:19.907 --> 00:02:21.350 ‫از همتون بدم میاد. 50 00:02:21.374 --> 00:02:23.174 ‫دیگه مزاحمم نشید. 51 00:02:27.462 --> 00:02:28.462 ‫من عاشق «تری راسل» شدم. 52 00:02:28.496 --> 00:02:30.929 ‫عجب! خب، به نظر خاطره انگیز میاد. 53 00:02:31.362 --> 00:02:33.429 ‫یه کادوی خاطره انگیز هم می خواییم. 54 00:02:33.462 --> 00:02:34.705 ‫آره، داشتم فکر می کردم 55 00:02:34.729 --> 00:02:36.929 ‫یه دوربین مثل اونی که من گرفتم چه طوره؟ 56 00:02:36.962 --> 00:02:38.838 ‫توی سن اون، هیچکس دوربین استفاده نمی کنه. ‫همه از گوشی هاشون استفاده می کنن. 57 00:02:38.862 --> 00:02:40.796 ‫نه، می دونم. اما با یه دوربین درست و حسابی 58 00:02:40.829 --> 00:02:42.205 ‫می شه عکس های خیلی بهتری گرفت، مگه نه؟ 59 00:02:42.229 --> 00:02:43.796 ‫یا...یا نظرت با یه گیتار چیه؟ 60 00:02:43.829 --> 00:02:44.896 ‫یه کم کلاسش رو رفته. 61 00:02:44.929 --> 00:02:46.596 ‫اما اصلاً باهاش امأنوس نشد. 62 00:02:46.629 --> 00:02:48.338 ‫نه، اما به خاطر این بود که گیتار کلاسیک بود 63 00:02:48.362 --> 00:02:50.829 ‫یارو هم مجبورش کرده بود ‫مثل یه ساز عود لعنتی بگیرتش. 64 00:02:50.862 --> 00:02:52.505 ‫منظور من یه گیتار استرت با تقویت کننده ست. 65 00:02:52.529 --> 00:02:53.829 ‫آره، باشه. ممکنه! 66 00:02:53.862 --> 00:02:54.962 ‫اون در آستانه نوجوون شدنه. 67 00:02:54.996 --> 00:02:57.705 ‫این یکی از نوجوونانه ترین چیزهاست 68 00:02:57.729 --> 00:02:59.529 ‫یا بود؟! شاید هنوزم باشه؟! 69 00:03:00.129 --> 00:03:01.462 ‫دلش خیلی یه گوشی جدید می خواد. 70 00:03:01.496 --> 00:03:02.796 ‫- یه گوشی کوفتی دیگه! ‫- می دونم. 71 00:03:02.829 --> 00:03:04.729 ‫آدم یه گوشی جدید رو یادش نمی مونه، مگه نه؟ 72 00:03:04.762 --> 00:03:07.829 ‫فقط آخرین گوشی در صف طولانی ‫ گوشی های فراموش شدنیه. 73 00:03:07.862 --> 00:03:10.296 ‫اگه لوک یه گوشی جدید بگیره، ‫من می تونم گوشی قبلیش رو بگیرم؟ 74 00:03:10.696 --> 00:03:12.629 ‫خیلی خب، اولاً: چه طوری رفتی اونجا؟ 75 00:03:12.662 --> 00:03:15.529 ‫دوماً: امیدوارم فالگوشِ اون ایده های خرید هدیه ‫واینستاده بودی. 76 00:03:15.562 --> 00:03:17.029 ‫نه، راستش شنیدم داشتید می گفتید گوشی. 77 00:03:17.062 --> 00:03:18.262 ‫- و ثالثاً... ‫- سوماً! 78 00:03:18.296 --> 00:03:20.562 ‫- چی؟ (‫- سوماً، نه ثالثاً. ‫(از 2مدل مختلف استفاده کرد 79 00:03:20.596 --> 00:03:21.862 ‫سوماً: نه! 80 00:03:21.896 --> 00:03:23.862 ‫ایوا، توافق کردیم که تا دبیرستان، گوشی نمی گیری 81 00:03:23.896 --> 00:03:25.296 ‫هنوز خیلی سِت کمه. 82 00:03:25.329 --> 00:03:26.996 ‫توافق نکردیم؟ 83 00:03:27.029 --> 00:03:28.062 ‫چرا، کردیم. 84 00:03:28.096 --> 00:03:29.629 ‫در ضمن نیا بگو همه حالا دارن، 85 00:03:29.662 --> 00:03:32.096 ‫- چون ندارن! لیلی نداره. ‫- الان دیگه داره. 86 00:03:32.129 --> 00:03:33.732 ‫عه، پدر و مادر لیلی کوتاه اومدن؟ 87 00:03:33.785 --> 00:03:35.619 ‫وقتی رفتی دبیرستان، میتونی مابقی عمرت رو 88 00:03:35.652 --> 00:03:37.252 ‫توی گوشیت بگذرونی. 89 00:03:37.285 --> 00:03:39.961 ‫اونجوری همیشه می تونید بفهمید من کجام. 90 00:03:39.985 --> 00:03:41.585 ‫بهتون آرامش خاطر می ده. 91 00:03:41.619 --> 00:03:42.985 ‫باور کن تا وقتی که یه پیر سگ 92 00:03:43.019 --> 00:03:44.519 ‫که لباس سیاه تنشه منو توی گور نکرده، 93 00:03:44.552 --> 00:03:45.952 ‫آرامش خاطر نمی گیرم. 94 00:03:45.985 --> 00:03:48.185 ‫ببخشید، ایوا. ‫این بحث اصلاً جایی برای 95 00:03:48.219 --> 00:03:49.885 ‫مذاکره کردن نداره، باشه؟ 96 00:03:50.052 --> 00:03:51.319 ‫باشه. 97 00:04:06.466 --> 00:04:07.775 ‫- کمکی از دستم بر میاد؟ ‫- سلام، آره! 98 00:04:07.799 --> 00:04:10.499 ‫واقعیتش می خواستم یه تعدادی دوربینِ نیمه حرفه ای ببینم 99 00:04:10.533 --> 00:04:11.542 ‫خیلی حرفه ای نباشه 100 00:04:11.566 --> 00:04:14.175 ‫اما مثل اسباب بازی های مضحک «فیشر پرایس» هم نباشه 101 00:04:14.199 --> 00:04:15.866 ‫- بودجتون چقدره؟ 400تا - 102 00:04:15.899 --> 00:04:16.933 ‫صحیح. 103 00:04:16.966 --> 00:04:19.209 ‫تا حدود هشتصد هزارتا هم میشه. 104 00:04:19.233 --> 00:04:20.242 ‫یه همچین چیزی. 105 00:04:20.266 --> 00:04:21.266 ‫- خیلی خب. ‫- آره! 106 00:04:21.299 --> 00:04:22.466 ‫حالا میشه یه کم مانور داد. 107 00:04:22.499 --> 00:04:24.166 ‫خب، تولد 13 سالگی پسرمه. 108 00:04:24.199 --> 00:04:26.333 ‫من توی همین سن، ‫اولین دوربین درست و حسابیم رو گرفتم. 109 00:04:26.366 --> 00:04:28.133 ‫عه، که اینطور. پس شما عکاس هستید. 110 00:04:28.166 --> 00:04:29.466 ‫آره، آره، همینطوره. 111 00:04:29.499 --> 00:04:30.575 ‫ببخشید، نه نیستم. نه. 112 00:04:30.599 --> 00:04:32.899 ‫این دوره زمونه، دیگه همه با گوشی ـشون ‫اسنپ چت دارن. 113 00:04:32.933 --> 00:04:33.999 ‫ولی قبلاً خیلی خوب بودم. 114 00:04:34.033 --> 00:04:35.033 ‫- جدی؟ ‫- آره 115 00:04:35.066 --> 00:04:36.566 ‫یه دستی توی عکاسی داشتم، میدونی؟ 116 00:04:36.599 --> 00:04:37.866 ‫وقتی اولین دوربینم رو گرفتم 117 00:04:37.899 --> 00:04:39.433 ‫با یه اتوبوس رفتم پارک ریچموند 118 00:04:39.466 --> 00:04:42.066 ‫و یه ساعت تنهایی برای خودم اونجا نشستم 119 00:04:42.099 --> 00:04:45.266 ‫و از پرنده ها و حیات وحش و ابرها 120 00:04:48.166 --> 00:04:50.066 ‫عکس میگرفتم. 121 00:04:50.433 --> 00:04:52.166 ‫یه بار یکی از عکس هام رفت داخل یه نمایشگاه. 122 00:04:52.199 --> 00:04:53.433 ‫- خیلی خب. ‫- در سطح بومی! 123 00:04:53.466 --> 00:04:54.975 ‫خبرِ «تمز نیوز» ازش فیلم گرفت. 124 00:04:54.999 --> 00:04:57.009 ‫خیلی گُل نکرد، ‫چون شاهزاده هری تازه به دنیا اومده بود، 125 00:04:57.033 --> 00:04:58.799 ‫و این وسط، یکی از اخبار اصلی پایمال شد. 126 00:05:00.333 --> 00:05:02.233 ‫حالا پسرتون به عکاسی علاقه داره؟ 127 00:05:02.266 --> 00:05:03.966 ‫آشکارا نه! 128 00:05:03.999 --> 00:05:06.609 ‫ولی احساس مینم یه چیزیه که ‫میتونه خیلی باهاش ارتباط برقرار کنه. 129 00:05:06.633 --> 00:05:08.066 ‫الان توی سنی ـه که به همه چیز و 130 00:05:08.099 --> 00:05:09.666 ‫هیچ چیز، علاقه داره. میدونی؟ 131 00:05:10.166 --> 00:05:12.775 ‫بیا با «نیکون D7500» شروع کنیم. 132 00:05:12.799 --> 00:05:13.833 ‫باشه. 133 00:05:14.033 --> 00:05:16.209 ‫- هممم... ‫- اونی که میگی، همینه؟ 134 00:05:16.233 --> 00:05:17.999 ‫- اونی که میگم همینه، آره. ‫- باشه. 135 00:05:23.133 --> 00:05:25.099 ‫- فردا تربیت بدنی داری؟ ‫- سیب زمینی پوست کن! 136 00:05:25.133 --> 00:05:27.099 ‫- نه، سه شنبه دارم. ‫- سیب زمینی پوست کن! 137 00:05:27.133 --> 00:05:28.475 ‫خوبه، چون هنوز لباس ورزشیت شسته نشده. 138 00:05:28.499 --> 00:05:29.933 ‫- کیف مدرسه ـت کو؟ ‫- روی میزه. 139 00:05:29.999 --> 00:05:31.842 ‫یافتم! سیب زمینی پوست کن رو پیدا کردم. 140 00:05:31.866 --> 00:05:33.699 ‫میدونم که نگران بودی. 141 00:05:34.233 --> 00:05:35.533 ‫صحیح. 142 00:05:36.699 --> 00:05:38.266 ‫این یادداشت چیه؟ 143 00:05:40.498 --> 00:05:42.907 ‫55 پوند به کانون فعالیت های پس از مدرسه بدهکاریم. ‫(وقتی والدین دیر میکنن، بچه ها میرن اینجا) 144 00:05:42.931 --> 00:05:43.965 ‫نه، نیستیم. 145 00:05:43.998 --> 00:05:46.307 ‫«ایوا این ترم، هر روز دیر از مدرسه میرفته». 146 00:05:46.331 --> 00:05:48.098 ‫اینا حق الزحمۀ تأخیره. 147 00:05:49.331 --> 00:05:52.374 ‫ایوا، این چند وقت لوک دیر میومد دنبالت؟ 148 00:05:52.398 --> 00:05:53.831 ‫آره؟ 149 00:05:54.098 --> 00:05:55.531 ‫بعضی وقتا. 150 00:05:55.565 --> 00:05:57.331 ‫شاید، به گمونم. 151 00:05:57.365 --> 00:05:59.865 ‫خب، میدونم بعد از مدرسه میره پارک 152 00:05:59.898 --> 00:06:01.165 ‫چون با گوشیم دنبالش میکنم 153 00:06:01.198 --> 00:06:03.765 ‫ولی دستورالعمل صریح بهش داده شده ‫که بره دنبال ایوا. 154 00:06:04.098 --> 00:06:05.598 ‫لوک! 155 00:06:05.631 --> 00:06:07.498 ‫همین الان بیا بالا. 156 00:06:12.898 --> 00:06:15.131 ‫این چند وقت، دیر میرفتی دنبال ایوا؟ 157 00:06:15.165 --> 00:06:16.307 ‫بعضی وقتا، آره. 158 00:06:16.331 --> 00:06:18.198 ‫هر روزِ کوفتی، رفیق! ‫نگو بعضی وقتا. 159 00:06:18.231 --> 00:06:19.208 ‫بسپارش به خودم. 160 00:06:19.232 --> 00:06:22.074 ‫55 پوند برای حق الزحمۀ تأخیر ‫برامون آب میخوره. 161 00:06:22.098 --> 00:06:23.474 ‫این پول زیادیه! 162 00:06:23.498 --> 00:06:25.041 ‫چرا ایوا نمیتونه تنهایی تا خونه قدم بزنه؟ 163 00:06:25.065 --> 00:06:26.098 ‫مدرسه اجازه میده. 164 00:06:26.131 --> 00:06:28.098 ‫میگن چون ده سالمه، اشکالی نداره. 165 00:06:28.131 --> 00:06:29.665 ‫لازم نیست کسی بیاد برم داره. 166 00:06:29.698 --> 00:06:31.498 ‫- آره، اونقدرا هم دور نیست. ‫- چرا هست. 167 00:06:31.531 --> 00:06:32.907 ‫تازه بعد از «عمارت هجفیلد» ـه. 168 00:06:32.931 --> 00:06:34.798 ‫میخوایم یکی باهاش باشه، ‫و اینکه سر راهته. 169 00:06:34.831 --> 00:06:36.998 ‫حتی باورم نمیشه که دارم اینا رو توضیح میدم. 170 00:06:37.031 --> 00:06:39.031 ‫- هر کاری که بهت میگن رو بکن! ‫- چیزی نپرسم؟ 171 00:06:39.154 --> 00:06:40.721 ‫این هفته ایوا رو از دوشنبه تا جمعه 172 00:06:40.754 --> 00:06:41.754 ‫سر وقت برمیداری 173 00:06:41.787 --> 00:06:44.221 ‫وگرنه کادوی تولدت رو نمیگیری. شیرفهم شد؟ 174 00:06:44.354 --> 00:06:46.387 ‫جدی میگم، رفیق. فهمیدی؟ 175 00:06:46.421 --> 00:06:47.997 ‫آره، فهمیدم. 176 00:06:48.021 --> 00:06:49.063 ‫به موقع میرم اونجا. 177 00:06:49.087 --> 00:06:50.597 ‫حالا اصلاً توی پارک چیکار میکنی؟ 178 00:06:50.621 --> 00:06:51.754 ‫با رفیقات میگردی؟ 179 00:06:51.787 --> 00:06:53.521 ‫- آره. ‫- چیکار میکنید؟ 180 00:06:54.387 --> 00:06:56.263 ‫رفیق، چیکار میکنید؟ حرف میزنید؟ 181 00:06:56.287 --> 00:06:58.197 ‫حرف میزنیم، موسیقی گوش میکنیم. 182 00:06:58.221 --> 00:06:59.997 ‫سیگار و مواد و زهرماری که نمیزنید؟ 183 00:07:00.021 --> 00:07:02.754 ‫نه، فقط حرف میزنیم. ‫ویدئوهای یوتیوب! 184 00:07:03.987 --> 00:07:06.387 ‫میدونی که اگه بخوای میتونی رفقات رو بیاری اینجا. 185 00:07:06.421 --> 00:07:08.554 ‫نون و پنیر هست. ‫میتونید ساندویچ تُست شده بخورید. 186 00:07:08.587 --> 00:07:09.887 ‫چایی هم هست. 187 00:07:09.921 --> 00:07:11.754 ‫باشه، حتماً. ممنون. 188 00:07:13.854 --> 00:07:15.537 ‫خب، من باید غذا بپزم. 189 00:07:25.177 --> 00:07:27.177 ‫اون اساساً پسر خوبیه. 190 00:07:28.344 --> 00:07:29.810 ‫میدونم. 191 00:07:29.844 --> 00:07:32.244 ‫تا الان هر روز به موقع میرسه. 192 00:07:32.277 --> 00:07:34.510 ‫آره، این چند وقت توی گوشیم دنبالش میکردم. 193 00:07:34.710 --> 00:07:36.444 ‫لوکِ کوچولوی آبی! 194 00:07:36.477 --> 00:07:37.710 ‫انگار پلیسِ عفو مشروط 195 00:07:37.744 --> 00:07:40.520 ‫داره تعقیبش میکنه ولی از روی عشق! 196 00:07:40.544 --> 00:07:42.986 ‫تازه ما که ازش نخواستیم ماه رو رنگ کنه. 197 00:07:43.010 --> 00:07:45.453 ‫یه کار نسبتاً آسونه، ولی خب دیگه. 198 00:07:45.477 --> 00:07:47.444 ‫نه، ولی مهمه! 199 00:07:47.477 --> 00:07:49.420 ‫داره کاری که ما خواستیم رو میکنه. 200 00:07:49.444 --> 00:07:52.310 ‫قبول کرده که کارش غلط بوده ‫و داره درستش میکنه. 201 00:07:52.344 --> 00:07:54.244 ‫آره، آره، همینطوره. 202 00:07:54.277 --> 00:07:55.944 ‫کارش واقعاً ارزشمند بوده. 203 00:08:00.644 --> 00:08:02.020 ‫- سلام. ‫- سلام، مامان. 204 00:08:02.044 --> 00:08:03.210 ‫- سلام. ‫- همه چیز روبراهه؟ 205 00:08:03.244 --> 00:08:06.010 ‫هیچ مشکلی نیست! پای وسایل الکترونیکی ـشونن. 206 00:08:06.044 --> 00:08:08.310 ‫نمیدونم این روزا چه نیازی به ‫بچه داری کردنِ من دارید. 207 00:08:08.344 --> 00:08:10.010 ‫دیگه خودشون میتونن مراقب خودشون باشن. 208 00:08:10.044 --> 00:08:12.344 ‫خب، وقتی لوک 13 سالش شد ‫میتونیم به ول کردنشون فکر کنیم. 209 00:08:12.377 --> 00:08:13.744 ‫برای تولدش دارید چی میگیرید؟ 210 00:08:13.777 --> 00:08:14.810 ‫خب، من تو فکر دوربینم. 211 00:08:14.844 --> 00:08:16.686 ‫- عه! مثل همونی که خودت داشتی. ‫- هممم. 212 00:08:16.710 --> 00:08:17.977 ‫اون دوربین نمیخواد، پاول. 213 00:08:18.010 --> 00:08:19.677 ‫هیچوقت دوربین نخواسته. ‫گوشی میخواد! 214 00:08:19.710 --> 00:08:21.177 ‫یه گوشی کوفتی داره. 215 00:08:21.510 --> 00:08:22.677 ‫باشه. من میرم پیداشون کنم. 216 00:08:22.710 --> 00:08:24.444 ‫خیلی ممنونم. 217 00:08:24.944 --> 00:08:26.744 ‫اون با تو فرق داره، پاول. 218 00:08:26.777 --> 00:08:28.286 ‫مرد خودشه! 219 00:08:28.310 --> 00:08:29.910 ‫میدونم با من فرق داره. ‫نگفتم فرق نداره. 220 00:08:29.944 --> 00:08:32.644 ‫ولی اگه گوشی میخواد، بهش گوشی بده. 221 00:08:32.677 --> 00:08:35.610 ‫وقتی خودت هم سن اون بودی، ‫اگه اونموقع گوشی بود 222 00:08:35.644 --> 00:08:38.010 ‫تو هم بجای عکس گرفتن از چکاوک ها 223 00:08:38.044 --> 00:08:39.610 ‫همین کار رو میکردی. 224 00:08:39.644 --> 00:08:41.344 ‫فقط چکاوک ها نبودن. ‫چرا چکاوک ها رو میگی؟ 225 00:08:41.377 --> 00:08:42.744 ‫من دیگه باید جیم بشم. 226 00:08:43.377 --> 00:08:45.944 ‫میتونی تلویزیون جدیدمون رو وصل کنی؟ 227 00:08:45.977 --> 00:08:48.510 ‫جیم یه بار تلاش کرد ‫ولی فقط از اون چیزای آبی برام میاد. 228 00:08:48.544 --> 00:08:52.453 ‫- منظورت مستنده؟ ‫- نه، آبی دیگه. 229 00:08:52.477 --> 00:08:54.444 ‫نمیدونم چه جور دیگه ای میشه توصیفش کرد. 230 00:08:54.477 --> 00:08:55.710 ‫بیشتر بگو. 231 00:08:56.044 --> 00:08:57.453 ‫- آبی! ‫- خب؟ 232 00:08:57.477 --> 00:08:59.910 ‫- همـش آبی ـه. ‫- همـش آبی ـه. 233 00:08:59.944 --> 00:09:01.644 ‫جیم سعی کرد وصلش کنه. 234 00:09:01.677 --> 00:09:03.510 ‫خب، باید منتظر من می موندی. 235 00:09:04.177 --> 00:09:06.177 ‫ما که نمیخوایم تسلیم تکنولوژی بشیم. 236 00:09:06.210 --> 00:09:08.210 ‫میخوایم درکش کنیم! 237 00:09:08.244 --> 00:09:09.276 ‫هنوز نمُردیم. 238 00:09:14.146 --> 00:09:17.179 ‫خب، اون که اونجاست، لیزی ـه. 239 00:09:17.213 --> 00:09:18.713 ‫لباس سبز رنگ! اون مهرۀ کلیدیه! 240 00:09:18.746 --> 00:09:20.846 ‫- همه چیز رو به اون منتقل میکنیم. ‫- باشه. 241 00:09:20.879 --> 00:09:22.589 ‫فکر میکنم 85 درصد کارمون راه افتاده باشه 242 00:09:22.613 --> 00:09:25.079 ‫پس این ارائه، باید معامله رو جوش بده. 243 00:09:25.113 --> 00:09:26.613 ‫عالیه. 244 00:09:27.946 --> 00:09:29.713 ‫یه کم مضطربم. 245 00:09:29.746 --> 00:09:30.746 ‫نباش! 246 00:09:30.779 --> 00:09:32.746 ‫فقط ببین من چیکار میکنم؛ ‫اگه لازم شد، بپر وسط. 247 00:09:32.779 --> 00:09:35.313 ‫چند هفتۀ اخیر، خیلی پیشرفت داشتی، رفیق. 248 00:09:35.346 --> 00:09:37.813 ‫همۀ افراد دفتر، خیلی ازت راضی ان، جیک! 249 00:09:38.179 --> 00:09:40.346 ‫- ممنونم پاول ‫- خواهش میکنم. 250 00:10:02.379 --> 00:10:03.597 ‫شوخیت گرفته؟ 251 00:10:03.621 --> 00:10:04.559 ‫ببخشید، جیک. 252 00:10:04.592 --> 00:10:06.659 ‫باید این یکی رو بدونِ من به پیش ببری، رفیق. 253 00:10:06.692 --> 00:10:08.226 ‫خودم تنهایی؟ اونجا؟ 254 00:10:08.259 --> 00:10:10.026 ‫ببخشید، رفیق. ‫کار اورژانسی خانوادگی پیش اومد. 255 00:10:14.359 --> 00:10:16.259 ‫لوک، چی توی اون سر لامصبت میگذره؟ 256 00:10:45.582 --> 00:10:46.915 ‫سلام، عذر میخوام. 257 00:10:46.948 --> 00:10:48.348 ‫عذر میخوام، دارید میبندید؟ 258 00:10:48.382 --> 00:10:49.715 ‫دارم میبندم، آره. 259 00:10:49.748 --> 00:10:50.982 ‫«ایوا ورسلی»؟ 260 00:10:51.015 --> 00:10:52.824 ‫ایوا حدود 15 دقیقۀ پیش رفت. 261 00:10:52.848 --> 00:10:54.091 ‫نمیخواست براش تأخیری بخوره. 262 00:10:54.115 --> 00:10:55.315 ‫با کی بود؟ 263 00:10:55.348 --> 00:10:57.515 ‫گفت برادرش بیرونـه. 264 00:10:57.848 --> 00:10:59.115 ‫ولی اجازه داره خودش تنهایی بره. 265 00:10:59.148 --> 00:11:01.082 ‫- ده سالشه. ‫- آره، میدونم چند سالشه. 266 00:11:01.115 --> 00:11:03.115 ‫خیلی خب. میشه مثلاً به گوشیش زنگ بزنی؟ 267 00:11:03.148 --> 00:11:04.415 ‫- گوشی نداره. ‫- خداییش؟ 268 00:11:04.448 --> 00:11:05.848 ‫یعنی چی «خداییش»؟ ‫منظورت چی بود؟ 269 00:11:05.882 --> 00:11:07.724 ‫هیچی. منظور خاصی نداشتم. 270 00:11:07.748 --> 00:11:09.124 ‫جوری رفتار نکن که انگار دعوا دارم. 271 00:11:09.148 --> 00:11:10.582 ‫ببخشید. جور خاصی رفتار نمیکنم. 272 00:11:10.615 --> 00:11:13.015 ‫یه جور عذرخواهی نکن که انگار داری ‫یه جور روانی رو آروم میکنی. 273 00:11:14.764 --> 00:11:16.206 ‫سلام عزیزم. گوش کن. 274 00:11:16.230 --> 00:11:18.264 ‫لوک از قصد با دوست هاش رفته پارک، 275 00:11:18.297 --> 00:11:19.873 ‫پس ایوا خودش تنهایی داره میره خونه. 276 00:11:19.897 --> 00:11:22.264 ‫با ماشین از مسیری که فکر میکنم ازش میره، میرم. 277 00:11:22.297 --> 00:11:23.973 ‫میرم ببینم پیداش میکنم یا نه. 278 00:11:23.997 --> 00:11:25.830 ‫خب، توی خونه میبینمت. 279 00:11:26.430 --> 00:11:28.330 ‫اوهوم. آره. 280 00:11:28.364 --> 00:11:30.124 ‫آره، نه. نمیـ...نمیدونم. 281 00:11:41.469 --> 00:11:42.450 ‫مشکلی پیش نیومد. 282 00:11:42.483 --> 00:11:43.850 ‫آره ولی لوک باید میومد پیشت. 283 00:11:43.883 --> 00:11:46.450 ‫از دست لوک عصبانی نباش. ‫واقعاً هیچ مشکلی نداشتم. 284 00:11:46.483 --> 00:11:47.626 ‫- ایوا! ‫- چیزی نیست. 285 00:11:47.650 --> 00:11:49.250 ‫چیزی نیست، تا خونه پیاده اومده. 286 00:11:49.483 --> 00:11:50.626 ‫- تنهایی؟ ‫- اوهوم. 287 00:11:50.650 --> 00:11:52.150 ‫از جلوی اون عمارت؟ لوک کجاست؟ 288 00:11:52.183 --> 00:11:53.483 ‫توی پارک، پیش رفقاشه. 289 00:11:53.516 --> 00:11:55.283 ‫میدونی که اون داره آستانۀ تحملمون رو میسنجه. 290 00:11:55.787 --> 00:11:57.720 ‫ایوا، این کار رو مخصوصاً کردی 291 00:11:57.754 --> 00:11:59.220 ‫که ما رو بترسونی تا برات گوشی بخریم؟ 292 00:11:59.254 --> 00:12:01.196 ‫- نه. ‫- بهم دروغ نگو! 293 00:12:01.220 --> 00:12:02.230 ‫من دروغگو نیستم. 294 00:12:02.254 --> 00:12:03.387 ‫نگفتم دروغگویی. 295 00:12:03.420 --> 00:12:06.220 ‫دارم میگم شاید داری دروغ میگی. 296 00:12:06.254 --> 00:12:07.620 ‫نگران حق الزحمۀ تأخیر بودید، 297 00:12:07.654 --> 00:12:08.654 ‫پس من به موقع رفتم، 298 00:12:08.687 --> 00:12:10.287 ‫تا مجبور نباشید حق تأخیر بپردازید. 299 00:12:10.320 --> 00:12:11.454 ‫حالا برای این عصبانی شدید! 300 00:12:11.487 --> 00:12:13.754 ‫- من عصبانی نیستم. ‫- من عصبانی ام. 301 00:12:13.787 --> 00:12:15.030 ‫اگه دنبال کسی میگردید که عصبانی ـه، 302 00:12:15.054 --> 00:12:16.554 ‫من مثل سگ، عصبانی ام! 303 00:12:17.454 --> 00:12:20.287 ‫پس الی بیشتر روی اعصابش مسلطه؟ 304 00:12:20.320 --> 00:12:22.554 ‫هممم...بیشتر وقتا، آره. 305 00:12:22.587 --> 00:12:25.987 ‫ولی بعضی وقتا من باید نقش پلیس خوب رو بازی کنم. 306 00:12:26.254 --> 00:12:27.930 ‫تا حالا حس کردی که بین شما دوتا 307 00:12:27.954 --> 00:12:31.154 ‫این تویی که باید بارِ عصبانیت رو به دوش بکِشی؟ 308 00:12:31.187 --> 00:12:32.820 ‫میشه بگم...؟ ببخشیدا! 309 00:12:33.354 --> 00:12:35.020 ‫به نظرم عصبانیت خوبه. 310 00:12:35.054 --> 00:12:37.287 ‫واقعاً به این حرفم اعتقاد دارم. 311 00:12:37.320 --> 00:12:38.360 ‫ولی چیزی که الان دنبالشیم، 312 00:12:38.387 --> 00:12:41.563 ‫و میدونم با مشاور قبلیت دنبالش بودی 313 00:12:41.587 --> 00:12:43.454 ‫اینه که چطور عصبانیت مهارنشده 314 00:12:43.487 --> 00:12:45.187 ‫میتونه در روابط سالم، مداخله ایجاد کنه. 315 00:12:45.220 --> 00:12:47.663 ‫بابای من از یه جور 316 00:12:47.687 --> 00:12:49.520 ‫ترکیدن زخم معده میمیره. ‫تضمین میکنم! 317 00:12:49.554 --> 00:12:53.420 ‫توی خانواده ـمون سابقۀ این بیماری رو نداریم، 318 00:12:53.454 --> 00:12:55.754 ‫ولی قانع شدم که اینجوری میمیره. 319 00:12:55.920 --> 00:12:57.320 ‫چون عصبانیتش رو کنترل میکنه؟ 320 00:12:57.354 --> 00:12:59.254 ‫نه، چون عصبانیتش رو میریزه توی خودش. 321 00:12:59.287 --> 00:13:01.720 ‫نمیخواد نشونش بده ولی بازم هست. 322 00:13:01.754 --> 00:13:05.320 ‫مثل یه سنجابِ معدۀ کوفتی 323 00:13:05.354 --> 00:13:07.987 ‫داره از درون میخورتش. 324 00:13:08.020 --> 00:13:09.887 ‫و من نمیخوام اونجوری باشم. 325 00:13:09.920 --> 00:13:12.854 ‫یه عمر سعی کردم اونجوری نباشم. 326 00:13:13.020 --> 00:13:14.687 ‫هیچوقت نمیخواستی مثل پدرت باشی؟ 327 00:13:14.720 --> 00:13:16.120 ‫نه، هیچوقت! 328 00:13:16.154 --> 00:13:19.254 ‫خدا! آخه کی میخواد مثل پدرش باشه؟ 329 00:13:42.544 --> 00:13:44.544 ‫میفهمی من چقدر عصبانی ام؟ 330 00:13:44.577 --> 00:13:46.020 ‫میخواستی ما رو بسنجی؟ حله! 331 00:13:46.044 --> 00:13:48.620 ‫این اتفاقیه که میفته: خبری از کادوی تولد نیست. 332 00:13:48.644 --> 00:13:50.111 ‫- باشه. ‫- جدی میگیم، لوک. 333 00:13:50.144 --> 00:13:52.077 ‫- خبری از کادوی تولد نیست. ‫- خیلی خب. 334 00:13:52.111 --> 00:13:53.253 ‫چی؟ برات مهم نیست؟ 335 00:13:53.277 --> 00:13:54.820 ‫- نمیدونم. ‫- خب، بعداً برات مهم میشه. 336 00:13:54.844 --> 00:13:56.953 ‫گذاشتی خواهرت تنهایی تا خونه پیاده بیاد. 337 00:13:56.977 --> 00:13:58.177 ‫هر اتفاقی ممکن بود بیفته. 338 00:13:58.211 --> 00:14:00.111 ‫ولی چیزیش نمیشه. اون ده سالشه! 339 00:14:00.144 --> 00:14:01.744 ‫تصمیم گیریش با تو نیست. 340 00:14:01.777 --> 00:14:04.144 ‫عمداً رفتی با دوست هات بپلکی. 341 00:14:04.177 --> 00:14:06.911 ‫از قصد و از عمد، از ما سرپیچی کردی. 342 00:14:07.577 --> 00:14:10.087 ‫جداً خبری از کادو نیست! 343 00:14:10.111 --> 00:14:11.444 ‫در هر صورت کادو نمیخوام. 344 00:14:11.477 --> 00:14:12.687 ‫خب، حله. کادویی گیرت نمیاد. 345 00:14:12.711 --> 00:14:14.511 ‫- بابا، نکن! ‫- ایوا! 346 00:14:14.544 --> 00:14:16.277 ‫این به تو ربطی نداره. 347 00:14:19.877 --> 00:14:21.877 ‫- پس دیگه کاری ندارید؟ ‫- ای بابا! 348 00:14:22.477 --> 00:14:25.444 ‫حق نداری اینجوری بهمون بی احترامی کنی. 349 00:14:25.477 --> 00:14:26.744 ‫«پس دیگه کاری ندارید؟» 350 00:14:26.777 --> 00:14:29.053 ‫حق نداری اینجوری باهام صحبت کنی. 351 00:14:29.077 --> 00:14:30.420 ‫رفیق، جداً باید 352 00:14:30.444 --> 00:14:33.411 ‫اصلاً تولد برات نمیگیریم! هیچی! 353 00:14:34.144 --> 00:14:35.877 ‫تولد 13 سالگی نداری. 354 00:14:35.911 --> 00:14:38.544 ‫فقط یه شنبۀ عادی! ‫فراموشش میکنیم. 355 00:14:38.577 --> 00:14:41.487 ‫گور بابات، لوک! ‫با این رفتار بی ادبانه ـت. 356 00:14:41.511 --> 00:14:43.044 ‫تولد بی تولد! 357 00:14:44.277 --> 00:14:45.277 ‫باشه. 358 00:14:45.311 --> 00:14:46.944 ‫- برو تو اتاقت. ‫- اتاق ندارم. 359 00:14:46.977 --> 00:14:49.344 ‫خب پس برو توی منطقه ت. 360 00:14:49.377 --> 00:14:51.011 ‫فقط برو! همین الان! 361 00:14:54.344 --> 00:14:55.611 ‫ایوا! 362 00:14:59.344 --> 00:15:00.321 ‫تولد بی تولد؟ 363 00:15:00.345 --> 00:15:01.677 ‫دیدی چه جوری باهامون حرف میزد؟ 364 00:15:01.711 --> 00:15:03.087 ‫آره، دیدم. نابخشودنی بود. 365 00:15:03.111 --> 00:15:04.953 ‫- ولی تولد بی تولد؟ ‫- آره، آره. 366 00:15:04.977 --> 00:15:08.211 ‫و هیچ جوره منصرف نمیشیم. ‫یواشکی هم یه تولد بی سر و صدا نمیگیریم. 367 00:15:08.244 --> 00:15:10.377 ‫تولد «آنه فرانک»ـی توی اتاق زیر شیروونی هم نداریم! 368 00:15:13.811 --> 00:15:16.177 ‫- موافقم. باشه. ‫- اوهوم. 369 00:15:17.111 --> 00:15:19.177 ‫میرم پاستا درست کنم. 370 00:15:22.444 --> 00:15:24.311 ‫تولد بی تولد، پاول؟ 371 00:15:24.344 --> 00:15:26.044 ‫به نظر کار درستی نمیاد. 372 00:15:26.077 --> 00:15:27.377 ‫نمیخوام فحش بدم 373 00:15:27.411 --> 00:15:29.611 ‫یا بیماری روانی رو بی ارزش جلوه بدم، پاول 374 00:15:29.644 --> 00:15:31.744 ‫- ولی این حرکتِ لامصبت، دیوونگی ـه. ‫- نه. 375 00:15:31.777 --> 00:15:34.377 ‫ما یه خط قرمزهایی گذاشتیم و لوک ازشون رد شد. 376 00:15:34.411 --> 00:15:35.411 ‫هنوز تصویر نیومده؟ 377 00:15:35.444 --> 00:15:36.811 ‫- نه. ‫- خیلی خب. 378 00:15:36.844 --> 00:15:39.011 ‫حالا چی؟ 379 00:15:39.044 --> 00:15:41.344 ‫نه. هنوزم آبی ـه. 380 00:15:41.377 --> 00:15:44.011 ‫نمیتونی تولد لوک رو کنسل کنی، پاول. 381 00:15:44.044 --> 00:15:46.311 ‫کنسل کردنِ تولد یه بچه؟ 382 00:15:46.344 --> 00:15:48.177 ‫مگه یکی از داستان های کوفتیِ «رولد دال» ـه؟ 383 00:15:48.211 --> 00:15:49.687 ‫برامون چارۀ دیگه ای نذاشت، پدر. 384 00:15:49.711 --> 00:15:51.927 ‫- من و الی، روی این قضیه توافق کردیم. ‫- نه، بیخود کردید! 385 00:15:52.167 --> 00:15:55.300 ‫میدونم شما دوتا آدمای نجیبی هستید. ‫والدینی که بچه هاشون رو دوست دارن! 386 00:15:55.334 --> 00:15:56.767 ‫توی هچل افتاده بودید 387 00:15:56.800 --> 00:15:58.300 ‫و نمیتونستید کاری بکنید. 388 00:15:58.334 --> 00:16:01.476 ‫ولی الان جفتتون احساس بد و عجیبی نسبت بهش دارید. 389 00:16:01.500 --> 00:16:03.110 ‫اونجا رو داشته باشید! 390 00:16:03.134 --> 00:16:05.110 ‫ایوستون، تصویر ما رو دارید! ‫(شوخی با پرواز ناموفق آپولو 13) 391 00:16:05.134 --> 00:16:07.110 ‫ای خدا، درستش هیوستون ـه، بابا. ‫(شهری در تگزاس) 392 00:16:07.134 --> 00:16:08.503 ‫ایوستون نیست. 393 00:16:08.527 --> 00:16:10.848 ‫خب، چشم های ما دیگه مثل قبل، چشم بشو نیستن. 394 00:16:10.881 --> 00:16:12.614 ‫یعنی همیشه چشم بودن 395 00:16:12.648 --> 00:16:14.714 ‫ولی به خوبی قبل کار نمیکنن. 396 00:16:14.748 --> 00:16:17.114 ‫به خاطر همین میخواستیم ‫آخرین مدل تلویزیون رو بگیریم. 397 00:16:17.148 --> 00:16:18.614 ‫تکنولوژی رو در آغوش گرفتیم. 398 00:16:18.648 --> 00:16:20.514 ‫ما جلوی پیری کم نمیاریم. 399 00:16:20.548 --> 00:16:22.714 ‫- تسلیم نمیشیم! ‫- خوبه. 400 00:16:22.748 --> 00:16:23.981 ‫راستی 401 00:16:24.014 --> 00:16:26.648 ‫میشه چند روز آینده، بری دنبال ایوا 402 00:16:26.681 --> 00:16:27.781 ‫تا یه فکری براش بکنیم؟ 403 00:16:27.814 --> 00:16:29.048 ‫- آره، حتماً. ‫- ممنون. 404 00:16:29.081 --> 00:16:32.048 ‫- فکر نمیکنی که... ‫- چیه؟ 405 00:16:32.081 --> 00:16:33.214 ‫یه موقع قاتی نکنی! 406 00:16:33.248 --> 00:16:34.881 ‫میدونی که نمیتونم قولش رو بدم. 407 00:16:34.914 --> 00:16:37.014 ‫خب، فکر نمیکنی که تو و الی از این میترسین 408 00:16:37.048 --> 00:16:38.248 ‫که ایوا داره بزرگ میشه، 409 00:16:38.281 --> 00:16:40.748 ‫پس به خاطر همین دارید مثل بچه ها ‫باهاش رفتار میکنید؟ 410 00:16:40.781 --> 00:16:41.914 ‫بچه ـست دیگه. 411 00:16:41.948 --> 00:16:44.348 ‫نسبت به سن و سالش، خیلی هم بالغ ـه، پاول. 412 00:16:44.381 --> 00:16:45.681 ‫خیلی منطقی ـه. 413 00:16:45.714 --> 00:16:48.090 ‫پس فکر میکنی باید تنهایی از مدرسه تا خونه ‫پیاده بیاد؟ 414 00:16:48.114 --> 00:16:49.924 ‫آره، همین فکر رو میکنم. 415 00:16:49.948 --> 00:16:51.114 ‫و یه گوشی داشته باشه! 416 00:16:51.148 --> 00:16:53.381 ‫مگه نسل شما فکر نمیکردن که گوشی ها نحس هستن؟ 417 00:16:53.414 --> 00:16:56.048 ‫همونطور که گفتیم، ‫ما میخوایم تکنولوژی رو در آغوش بگیریم. 418 00:16:56.081 --> 00:16:57.714 ‫گوشی ها، وسایل به درد بخوری ان. 419 00:16:57.948 --> 00:17:00.214 ‫تمام دانش بشری در جیب آدم! 420 00:17:00.248 --> 00:17:01.748 ‫بعلاوۀ اسکربل! ‫(نوعی بازی) 421 00:17:02.048 --> 00:17:03.481 ‫واقعاً از این تلویزیون خوشم میاد. 422 00:17:03.514 --> 00:17:04.714 ‫آره. 423 00:17:04.748 --> 00:17:07.381 ‫همۀ پدر و مادرها دلشون میخواد بچه ـشون ‫یه کم بیشتر 424 00:17:07.414 --> 00:17:08.848 ‫بچه بمونه، پاول. 425 00:17:08.881 --> 00:17:10.848 ‫قابل درک ـه. 426 00:17:10.981 --> 00:17:12.848 ‫میگم شاید اینجوری باشه. 427 00:17:12.881 --> 00:17:14.290 ‫به خاطر تصویر بزرگترشه. 428 00:17:14.314 --> 00:17:15.390 ‫نه، می فهمم بابا. 429 00:17:15.414 --> 00:17:17.181 ‫به خاطر تصویر احساسات ما و احساسات اونه. 430 00:17:17.214 --> 00:17:19.614 ‫نه، پسر. ‫برای همین از این تلویزیون خوشم میاد. 431 00:17:19.648 --> 00:17:21.348 ‫تصویرش خیلی بزرگتره. 432 00:17:41.081 --> 00:17:43.214 ‫- خوبی؟ ‫- خوبم. 433 00:17:57.081 --> 00:17:58.581 ‫خیلی ناراحت می زنه. 434 00:17:58.614 --> 00:18:00.348 ‫آره، می دونم. 435 00:18:02.381 --> 00:18:04.214 ‫نه، پاول، واقعاً نخواستم همچین کاری بکنی. 436 00:18:04.248 --> 00:18:06.448 ‫خب، شاید نه، اما این طور به نظر می رسه. 437 00:18:06.481 --> 00:18:08.224 ‫انگار داری بهم می گی 438 00:18:08.248 --> 00:18:10.614 ‫که باید یه بخش بزرگی از خودم رو بیخیال بشم. 439 00:18:10.648 --> 00:18:12.048 ‫نه فقط خشم، 440 00:18:12.081 --> 00:18:15.181 ‫بلکه چیزهای بزرگتری که خشم از اون هانشأت می گیره 441 00:18:15.214 --> 00:18:17.681 ‫که می شن منظم بودن و منصف بودن و 442 00:18:17.714 --> 00:18:19.957 ‫اینکه چقدر باید مؤدب باشیم 443 00:18:19.981 --> 00:18:22.057 ‫و تأدیب نفس 444 00:18:22.081 --> 00:18:24.114 ‫که هممون بهش احتیاج داریم. ‫حرف هام مفهومه؟ 445 00:18:24.148 --> 00:18:25.148 ‫آره فکر کنم. 446 00:18:25.181 --> 00:18:26.714 ‫حاضر نیستم تا بیخیال این ها بشم 447 00:18:26.748 --> 00:18:28.981 ‫یا اینکه به خطر بندازمشون، ‫چون براشون ارزش قائلم. 448 00:18:29.014 --> 00:18:31.448 ‫برای همین می گم، من همینم که هستم. 449 00:18:31.481 --> 00:18:32.848 ‫و همینه که هست! 450 00:18:32.881 --> 00:18:35.481 ‫و متأسفم که وقتت رو تلف کردم، 451 00:18:35.514 --> 00:18:37.681 ‫و وقت مشاور قبلی رو هم همین جور، 452 00:18:37.714 --> 00:18:39.381 ‫و مشاورِ قبل از اون! 453 00:18:39.414 --> 00:18:41.514 ‫خب، امیدوارم همش هم تلف کردن وقت نبوده باشه 454 00:18:41.548 --> 00:18:44.281 ‫عمدتاً بود، اما در مجموع مرسی 455 00:18:54.981 --> 00:18:56.281 ‫عه، ایول! یه گوشی! 456 00:18:56.314 --> 00:18:57.748 ‫- ممنونم. ‫- خواهش می کنم، رفیق. 457 00:18:57.781 --> 00:18:59.014 ‫تولدت مبارک 458 00:18:59.048 --> 00:19:00.381 ‫تولدت مبارک. 459 00:19:00.414 --> 00:19:02.414 ‫- تولدت مبارک. ‫- عه، ممنون. 460 00:19:06.048 --> 00:19:07.881 ‫قاب گوشی! ممنونم، ایوا! 461 00:19:07.914 --> 00:19:09.948 ‫آره، امیدوار بودم یه گوشی بهت بدن. 462 00:19:09.981 --> 00:19:11.814 ‫یه غذای آماده خوب روز تولد بگیریم؟ 463 00:19:11.848 --> 00:19:13.848 ‫- آخ، آره. ‫- برای حول و حوش ساعت7؟! 464 00:19:13.881 --> 00:19:14.881 ‫عالیه. 465 00:19:14.914 --> 00:19:16.448 ‫اشکالی نداره قبل از اینکه غذا بخوریم 466 00:19:16.481 --> 00:19:18.190 ‫یه سر برم پارک، پیش رفقام؟ 467 00:19:18.214 --> 00:19:19.214 ‫باشه. 468 00:19:19.248 --> 00:19:21.414 ‫- به موقع بر می گردم ‫- خیلی خب. 469 00:19:23.114 --> 00:19:25.448 ‫- خوش بگذره، رفیق. ‫- ممنونم. 470 00:19:32.181 --> 00:19:34.248 ‫ای روزگار! 471 00:19:34.914 --> 00:19:36.748 ‫فکر می کنی این تولدش رو یادش بمونه؟ 472 00:19:36.781 --> 00:19:37.194 ‫- آره. 473 00:19:37.530 --> 00:19:40.839 ‫تو نباید این تولد رو یادت بمونه، ایوا! 474 00:19:40.863 --> 00:19:42.996 ‫باشه؟ اینو فراموش کن، عزیزم. 475 00:19:43.463 --> 00:19:45.630 ‫باید با ماشین بری از پارک برش داری، بابا. 476 00:19:45.830 --> 00:19:46.972 ‫با هم حرف بزنید. 477 00:19:46.996 --> 00:19:48.663 ‫نگرانشم. 478 00:19:48.696 --> 00:19:51.196 ‫آره، آره. 479 00:19:51.230 --> 00:19:52.663 ‫فکر خیلی منطقی ایه 480 00:19:52.696 --> 00:19:53.963 ‫خیلی بزرگ شدی. 481 00:20:28.896 --> 00:20:30.263 ‫لوک! 482 00:20:33.096 --> 00:20:34.296 ‫چیکار می کنی؟ 483 00:20:34.496 --> 00:20:36.063 ‫همین طوری نشستم اینجا. 484 00:20:36.096 --> 00:20:37.330 ‫آهان. 485 00:20:38.163 --> 00:20:40.863 ‫- حالت خوبه؟ ‫- آره. 486 00:20:41.996 --> 00:20:44.739 ‫خیلی خب، پارو بزن اینجا. 487 00:20:44.763 --> 00:20:46.463 ‫می خوام برای شام ببرمت خونه. 488 00:20:52.663 --> 00:20:54.763 ‫خدای من! 489 00:20:56.496 --> 00:20:58.230 ‫پس با دوستات نمی گشتی؟ 490 00:20:58.263 --> 00:21:00.096 ‫- رفیقی ندارم ‫- رفیق داری! 491 00:21:00.130 --> 00:21:01.896 ‫- نه راستش، بابا. ‫- نه؟ 492 00:21:02.063 --> 00:21:03.306 ‫حتی یه رفیق صمیمی نداری؟ 493 00:21:03.330 --> 00:21:05.196 ‫به خصوص یه دوست صمیمی ندارم! 494 00:21:05.296 --> 00:21:07.130 ‫خیلی خب. 495 00:21:07.930 --> 00:21:09.963 ‫حالا در کل، هر روز بعد از مدرسه 496 00:21:09.996 --> 00:21:11.663 ‫می اومدی می شستی و زل می زدی به یه جا؟ 497 00:21:12.296 --> 00:21:13.463 ‫تنها بخش روزه که 498 00:21:13.496 --> 00:21:15.230 ‫می تونم هیچ کاری نکنم. 499 00:21:15.263 --> 00:21:16.706 ‫هیچکس بهم نمی گه باید چیکار کنم 500 00:21:16.730 --> 00:21:18.539 ‫یا باید کجا باشم. 501 00:21:18.563 --> 00:21:21.696 ‫فقط خودم، تنهایی اون بیرونم. 502 00:21:21.830 --> 00:21:23.330 ‫منطقیه؟ 503 00:21:23.363 --> 00:21:24.696 ‫آره. 504 00:21:25.196 --> 00:21:26.896 ‫آره، بله! 505 00:21:26.930 --> 00:21:28.196 ‫از این نظر مثل هم می مونیم. 506 00:21:28.230 --> 00:21:30.330 ‫مهمه که آدم گاهی اوقات تنها باشه. 507 00:21:32.996 --> 00:21:34.539 ‫علت اینکه مسیح، 40 روز و 40 شب 508 00:21:34.563 --> 00:21:36.006 ،‫رفت تو بیابون 509 00:21:36.030 --> 00:21:38.530 ‫این بود که بتونه یه کم آرامش پیدا کنه. 510 00:21:38.696 --> 00:21:41.406 ‫عکاسی، ماهیگیری، تماشای پرندگان. 511 00:21:41.430 --> 00:21:43.830 ‫تمام این ها فقط بهانه ان. 512 00:21:44.396 --> 00:21:46.063 ‫عذر موجه هستن! مگه نه؟ 513 00:21:47.063 --> 00:21:48.639 ‫بهت دلیل کافی می دن تا بتونی تنها باشی 514 00:21:48.663 --> 00:21:50.410 ‫و یه زل زدنِ طولانی داشته باشی. 515 00:21:51.026 --> 00:21:53.692 ‫نگهبان فانوس دریایی هم خوب می شه. 516 00:21:53.892 --> 00:21:55.992 ‫حالا دیگه همش اتوماتیک شده. 517 00:21:56.326 --> 00:21:57.692 ‫بابت گوشی جدیدم ممنونم، بابا. 518 00:21:57.726 --> 00:21:59.226 ‫قابلت رو نداشت. 519 00:22:00.192 --> 00:22:01.492 ‫دوستت دارم، رفیق. 520 00:22:01.526 --> 00:22:02.959 ‫منم دوستت دارم. 521 00:22:03.359 --> 00:22:05.059 ‫با قدیمیه باید چیکار کنم؟ 522 00:22:08.226 --> 00:22:09.826 ‫تا حالا مشکلی نداشتی؟ 523 00:22:09.859 --> 00:22:11.268 ‫هنوز زنده ام، مامان. 524 00:22:11.292 --> 00:22:13.326 ‫خوبه. همین طوری ادامه بده. 525 00:22:13.492 --> 00:22:14.602 ‫بعداً می بینمت. 526 00:22:14.626 --> 00:22:16.226 ‫- دوستت دارم، مامان. ‫- دوستت دارم. 527 00:22:44.859 --> 00:22:46.992 ‫گفتی می تونم اینو پس بدم؟