WEBVTT 1 00:00:03.128 --> 00:00:09.342 ‫♪ مرا به حال خود وا مگذار ♪ 2 00:00:09.384 --> 00:00:13.722 ‫♪ بگذار قبل از گشودنِ چشم هایم ♪ 3 00:00:13.763 --> 00:00:20.770 ‫♪ صلیب تو را در دست بگیرم ♪ 4 00:00:20.812 --> 00:00:25.233 ‫♪ در تاریکی های زندگی بدرخش ♪ 5 00:00:25.275 --> 00:00:31.990 ‫♪ و مرا به آسمان ها هدایت کن ♪ 6 00:00:32.115 --> 00:00:36.911 ‫- ببخشید. ‫- ♪ وقفه های صبحگاهیِ بهشت ♪ 7 00:00:37.704 --> 00:00:40.749 ‫چرا قبل از اینکه شروع بشه، نرفتی دستشویی؟ 8 00:00:40.749 --> 00:00:43.710 ‫رفتم! اما دوباره یدفعه دستشوییم گرفت. 9 00:00:43.752 --> 00:00:46.296 ‫به خاطر اون قهوه ای بود که قبل از رفتنمون خوردیم. 10 00:00:46.337 --> 00:00:48.173 ‫یه راست رفتم دستشویی. 11 00:00:48.590 --> 00:00:55.263 ‫♪ مرا به حال خود وا مگذار ♪ 12 00:00:55.305 --> 00:00:57.056 ‫لطفاً بشینید. 13 00:00:58.600 --> 00:01:00.560 ‫حالا ازتون می خوام منو در دعایی که... 14 00:01:00.602 --> 00:01:03.938 ‫عیسی مسیح بهمون یاد داد، همراهیم کنید. 15 00:01:04.272 --> 00:01:06.357 ‫ای پدر ما، 16 00:01:06.399 --> 00:01:08.151 ‫که در آسمانی، 17 00:01:08.193 --> 00:01:10.320 ‫نام تو مقدس باد. 18 00:01:10.361 --> 00:01:12.155 ‫ملکوت تو بیاید. 19 00:01:12.197 --> 00:01:13.740 ‫اراده تو چنان که در آسمان است، 20 00:01:13.781 --> 00:01:16.326 ‫بر زمین نیز کرده شود. 21 00:01:16.367 --> 00:01:18.912 ‫نان کفاف ما را امروز به ما بده، 22 00:01:18.912 --> 00:01:21.456 ‫و گناهان ما را ببخش، 23 00:01:21.498 --> 00:01:24.959 ‫چنان که ما نیز آنان که ‫بر ما گناه کرده اند را می بخشیم. 24 00:01:24.959 --> 00:01:27.921 ‫و ما را در آزمایش میاور، 25 00:01:27.921 --> 00:01:30.131 ‫بلکه از شر رهایی ده. 26 00:01:30.131 --> 00:01:32.091 ‫زیرا ملکوت... 28 00:01:45.980 --> 00:01:46.814 ‫امروز گوشت بخوریم، لوک؟ 29 00:01:46.814 --> 00:01:48.149 ‫انگار چیز به درد بخوری برای ما اونجا نیست. 30 00:01:48.149 --> 00:01:49.150 ‫بریم یه چیزی برداریم؟ 31 00:01:49.275 --> 00:01:51.694 ‫- هممم. ‫- رنگ و روت پریده، الی. 32 00:01:51.736 --> 00:01:52.695 ‫رنگ پریده! 33 00:01:52.779 --> 00:01:55.907 ‫- ممنون! ‫- هنوزم رژیم سبزیخوار داری؟ 34 00:01:55.949 --> 00:01:58.117 ‫بهش می گن سبزیجات، مامان! 35 00:01:58.117 --> 00:02:01.204 ‫لوک می خواست این کار رو بکنه، ‫پس منم تصمیم گرفتم انجامش بدم. 36 00:02:01.204 --> 00:02:02.497 ‫تا ازش حمایت کنم. 37 00:02:02.538 --> 00:02:04.707 ‫آخه لامصب خیلی سخته! 38 00:02:04.707 --> 00:02:06.501 ‫به نظر من که سخت نیست. ‫ازش خوشم میاد. 39 00:02:06.542 --> 00:02:08.336 ‫فکر کنم فقط برای خودت سخته، عزیزم. 40 00:02:08.378 --> 00:02:09.754 ‫آره، داره خیلی خسته ام می کنه. 41 00:02:09.796 --> 00:02:11.172 ‫اون روز توی توالت های... 42 00:02:11.172 --> 00:02:12.674 ‫رستورانِ «پرته مانژه» یه لحظه خوابم برد. 43 00:02:12.715 --> 00:02:14.801 ‫خب، بازم تو تونستی وارد دستشویی های کوفتیِ... 44 00:02:14.842 --> 00:02:16.219 ‫پرته مانژه بشی. 45 00:02:16.261 --> 00:02:17.553 ‫کد درب دستشویی روی رسیدش نوشته شده. 46 00:02:17.553 --> 00:02:20.431 ‫کد توالت های پرته مانژه روی رسید بوده. 47 00:02:20.473 --> 00:02:22.058 ‫باید می گفتن! 48 00:02:22.058 --> 00:02:23.351 ‫وقتی یه نفر پا به سن گذاشته، 49 00:02:23.351 --> 00:02:25.728 ‫دیگه باید به صورت خودکار بهش بگن. 50 00:02:26.271 --> 00:02:28.690 ‫خدای من! به قدر کافی گوشت خوک گذاشتی، بابا؟ 51 00:02:28.690 --> 00:02:30.817 ‫انسان ها برای غذا خوردن طراحی شدن. 52 00:02:30.858 --> 00:02:32.026 ‫به دندون هامون نگاه کن. 53 00:02:32.068 --> 00:02:33.069 ‫یعنی دندون های من نه! 54 00:02:33.069 --> 00:02:35.363 ‫درست و حسابی نمی تونن نمایانگرِ گونه انسانی باشن 55 00:02:35.405 --> 00:02:37.991 ‫گرسنم شد. بیا بریم مامان. ‫می تونیم رفقای آوکادویی بشیم. 56 00:02:37.991 --> 00:02:39.617 ‫آخ جون! 57 00:02:47.750 --> 00:02:49.127 ‫- پاول؟ ‫- بله؟ 58 00:02:49.168 --> 00:02:50.878 ‫می شه یه صحبتی با هم داشته باشیم؟ 59 00:02:50.878 --> 00:02:52.213 ‫بله. 60 00:02:52.797 --> 00:02:54.257 ‫من و مادرت، 61 00:02:54.257 --> 00:02:56.300 ‫هر لحظه ممکنه بیفتیم بمیریم. 62 00:02:56.342 --> 00:02:57.510 ‫چی؟ یعنی هر دومون هم زمان؟ 63 00:02:57.552 --> 00:02:59.929 ‫این روزا انگار کلاً ‫توی مراسم های ختم داریم زندگی می کنیم. 64 00:02:59.971 --> 00:03:02.348 ‫مراسم های ختم و قرار ملاقات با دکترها. 65 00:03:02.348 --> 00:03:06.060 ‫پس فکر می کنیم دیگه ‫نباید قیّم های اسمیِ بچه ها باشیم. 66 00:03:06.102 --> 00:03:08.271 ‫میدونی، توی وصیت نامه و اینجور چیزا رو میگم. 67 00:03:08.354 --> 00:03:11.065 ‫اگه تو و الی به طرز غم انگیزی زود مردید، 68 00:03:11.107 --> 00:03:12.316 ‫زبونم لال! 69 00:03:12.316 --> 00:03:14.193 ‫نمی تونیم بچه ها رو با خودمون... 70 00:03:14.235 --> 00:03:17.071 ‫ببریم دکتر عمومی و با خودمون بیدارشون کنیم. 71 00:03:17.113 --> 00:03:19.115 ‫نمی تونیم تا مدرسه برسونیمشون و از اینجور کارها. 72 00:03:19.157 --> 00:03:22.410 ‫بی بنیه نیستیم، اما قطعاً با بنیه هم نیستیم. 73 00:03:22.452 --> 00:03:23.786 ‫اوهوم. تازه اگه ما مُردیم، 74 00:03:23.828 --> 00:03:25.705 ‫اون وقت کجا می خوان برن؟ 75 00:03:25.705 --> 00:03:29.417 ‫پس به نظر ما باید مشکل رو از ریشه حل کنی... 76 00:03:29.459 --> 00:03:32.420 ‫و برای خودتون قیم های جدیدی پیدا کنید. 77 00:03:33.212 --> 00:03:34.839 ‫باشه، خب... 78 00:03:34.839 --> 00:03:36.215 ‫از صداقتتون ممنونم. 79 00:03:36.215 --> 00:03:38.843 ‫مطمئن باش امیدواریم قبل از شماها بمیریم. 80 00:03:38.843 --> 00:03:40.219 ‫آره، منم امیدوارم. 81 00:03:40.344 --> 00:03:41.846 ‫خیلی هم عالی! 82 00:03:43.222 --> 00:03:44.932 ‫میگو؟ میگو مشکلی نداره؟ 83 00:03:44.974 --> 00:03:46.976 ‫- صورت دارن؟ ‫- یه کوچولو! فقط چشم دارن. 84 00:03:47.018 --> 00:03:48.770 ‫یه جورایی مثل گیاهان دریایی گوشتی می مونن، 85 00:03:48.811 --> 00:03:50.146 ‫و خیلی خیلی احمقن. 86 00:03:50.188 --> 00:03:51.981 ‫عه، ببخشید. 87 00:03:53.316 --> 00:03:55.151 ‫«کیلی»، سلام. 88 00:03:55.526 --> 00:03:57.028 ‫عه، کجایی؟ 89 00:03:58.362 --> 00:04:01.073 ‫چی؟ خدای من! 90 00:04:08.623 --> 00:04:10.374 ‫مامان کی بر می گرده؟ 91 00:04:10.374 --> 00:04:13.711 ‫هممم، به نظرم طول بکشه. ‫زودتر از 2 نصف شب نمیاد. 92 00:04:13.753 --> 00:04:16.047 ‫عزیزم، می شه بیام بالا و ‫یه صحبت مختصری با هم داشته باشیم؟ 93 00:04:16.172 --> 00:04:17.381 ‫توی دردسر افتادم؟ 94 00:04:17.423 --> 00:04:19.008 ‫نه، نه. توی دردسر نیفتادی. 95 00:04:25.723 --> 00:04:27.725 ‫وای خدا! 96 00:04:28.059 --> 00:04:29.560 ‫خنده داره! 97 00:04:29.560 --> 00:04:31.479 ‫خنده دارترین چیزی که توی عمرم شنیدم. 98 00:04:31.521 --> 00:04:33.856 ‫- پس می گی دعا نمی کردی؟ ‫- همه داشتن دعا می کردن. 99 00:04:33.856 --> 00:04:35.441 ‫اما من جدی جدی دعا نمی کردم. 100 00:04:35.483 --> 00:04:36.901 ‫صحیح! 101 00:04:36.901 --> 00:04:38.361 ‫باشه، فقط... 102 00:04:38.361 --> 00:04:40.279 ‫فقط برام سؤال شده بود، چون میدونی، تو... 103 00:04:40.321 --> 00:04:42.615 ‫تو همۀ عباراتش رو بلد بودی، ‫و حرکت صلیب رو رفتی... 104 00:04:42.615 --> 00:04:43.741 ‫جداً؟ کِی؟ 105 00:04:43.783 --> 00:04:45.910 ‫وقتی که داشتیم از کلیسا میرفتیم. 106 00:04:46.827 --> 00:04:49.121 ‫خیلی خب، ببخشید، آره دیگه، آخه... 107 00:04:49.121 --> 00:04:50.915 ‫دین، مسئله ی خیلی مهمی ـه. 108 00:04:50.915 --> 00:04:52.375 ‫و من و تو با هم رفیقیم، 109 00:04:52.375 --> 00:04:54.752 ‫و همیشه در مورد مسائل مهم حرف میزنیم. 110 00:04:54.752 --> 00:04:56.712 ‫بابا، میتونی تصورش رو بکنی که اگه میفهمیدی... 111 00:04:56.712 --> 00:04:58.673 ‫یهویی به خدا علاقه مند شدم، چقدر ناراحت میشدی؟ 112 00:04:58.673 --> 00:05:00.132 ‫همیشه میگفتی دین به درد نمیخوره. 113 00:05:00.132 --> 00:05:02.552 ‫خب، بدرد نخور نیست. ‫فقط اینکه من بهش اعتقاد ندارم! همین! 114 00:05:02.552 --> 00:05:04.011 ‫قبلاً داشتم ولی دیگه ندارم. 115 00:05:04.011 --> 00:05:05.930 ‫در ضمن، ناراحت نمیشدم. ‫برام جالب میشد. 116 00:05:05.972 --> 00:05:09.475 ‫تو مغزِ خیلی بزرگی داری، رفیق! ‫و اونموقع از بحث کردن در موردش لذت میبردم. 117 00:05:09.475 --> 00:05:11.519 ‫- در آینده راهبه نمیشم. ‫- واقعاً حیف شد. 118 00:05:11.561 --> 00:05:13.521 ‫اونجوری دیگه لازم نبود نگران این باشی ‫که چی بپوشی. 119 00:05:13.521 --> 00:05:15.523 ‫فکر نمیکنم همۀ راهبه ها لباس سیاه و سفید بپوشن. 120 00:05:15.564 --> 00:05:18.567 ‫- راهبه هایی هستن که لباس معمولی دارن؟ ‫- راهبه های مخفی! (مثل پلیس مخفی) 121 00:05:25.116 --> 00:05:27.576 ‫همۀ خوشی هام رو نگه داشتم ‫برای وقت هایی که برمیگردی خونه. 122 00:05:27.576 --> 00:05:30.288 ‫- خیلی غم انگیزه! ‫- خب، من یه آدم غم انگیزم! 123 00:05:30.997 --> 00:05:33.582 ‫الان دوتا بچه و یه شوهر داری و سبزیخوار شدی. 124 00:05:33.582 --> 00:05:35.835 ‫همونطور که گفتم، آدم غم انگیزی هستم! 125 00:05:35.835 --> 00:05:38.087 ‫گرچه اخیراً یه کم احساس مزخرفی دارم. 126 00:05:38.129 --> 00:05:40.381 ‫یعنی خسته و لرزان و ناراحت! 127 00:05:40.423 --> 00:05:42.341 ‫سبزیخوار بودن، به من نمیخوره. 128 00:05:42.550 --> 00:05:45.136 ‫دارم برای همیشه برمیگردم اینجا. 129 00:05:45.177 --> 00:05:46.679 ‫بریتانیا رو میگم، نه این کافه! 130 00:05:46.679 --> 00:05:49.181 ‫برای همیشه؟ یعنی واقعاً میخوای اینجا زندگی کنی؟ 131 00:05:49.223 --> 00:05:51.726 ‫- واقعاً؟ ‫- آخه تونی بهم نیاز داره. 132 00:05:51.767 --> 00:05:52.893 ‫یهویی پیر شده. 133 00:05:53.060 --> 00:05:54.020 ‫به طرز خودخواهانه ای ذوق زده ام! 134 00:05:54.020 --> 00:05:55.062 ‫یعنی، نه عذرمیخوام! 135 00:05:55.062 --> 00:05:57.440 ‫به خاطر اینکه پیر شده نمیگم، ‫برای اینکه داری برمیگردی میگم! 136 00:06:04.322 --> 00:06:05.948 ‫- شب آشغال گذاشتنه. ‫- آره. 137 00:06:05.990 --> 00:06:08.159 ‫- این هفته آشغال ها غیرقابل بازیافت بودن، مگه نه؟ ‫- آره، دقیقاً. 138 00:06:08.200 --> 00:06:09.493 ‫البته من جدولی که شورای شهر... 139 00:06:09.535 --> 00:06:11.162 ‫فرستاده بود رو زدم روی یخچال. 140 00:06:11.203 --> 00:06:12.705 ‫- اوهوم. ‫- تغییرات تعطیلی بانک ها... 141 00:06:12.747 --> 00:06:14.248 ‫- و همه چیز رو توش نوشته. ‫- عه درسته. 142 00:06:14.290 --> 00:06:15.916 ‫باید ببینم منم هنوز دارمش یا نه. 143 00:06:15.958 --> 00:06:18.461 ‫البته همۀ اطلاعات توی وبسایت هستش. 144 00:06:18.502 --> 00:06:20.755 ‫ولی برای من راحت تره که روی یخچال ببینمشون. 145 00:06:20.796 --> 00:06:22.840 ‫آره، به درد منم میخوره. 146 00:06:24.508 --> 00:06:26.052 ‫خب، بگذریم... 147 00:06:26.093 --> 00:06:27.678 ‫- شب بخیر. ‫- شب بخیر. 148 00:06:27.720 --> 00:06:29.764 ‫واقعاً حس خوبی داشت که گپ زدیم، مگه نه؟ 149 00:06:29.889 --> 00:06:31.557 ‫آره. 150 00:06:31.557 --> 00:06:32.683 ‫آره. 151 00:06:34.769 --> 00:06:36.395 ‫واقعاً کجاش گپ زدن بود؟ 152 00:06:43.527 --> 00:06:47.198 ‫سه، دو، یک... 153 00:06:47.239 --> 00:06:48.699 ‫پرتاب! 154 00:06:48.908 --> 00:06:50.534 ‫پرتاب! 155 00:06:50.534 --> 00:06:53.204 ‫من میخوام برم فضا. 156 00:07:01.212 --> 00:07:02.379 ‫فروشگاه کباب! 157 00:07:02.421 --> 00:07:04.507 ‫من...من فلافل میگیرم. 158 00:07:12.056 --> 00:07:13.933 ‫راستش از شیر معمولی خوشمزه تره. 159 00:07:13.974 --> 00:07:15.226 ‫منم بیشتر دوستش دارم. 160 00:07:15.267 --> 00:07:17.978 ‫- ولی پنیرِ الکیش حال به هم زنه. ‫- اه، فایده نداره! 161 00:07:17.978 --> 00:07:19.772 ‫سلام، «کی». ‫(مخفف کیلی) 162 00:07:19.814 --> 00:07:21.690 ‫لعنت به این روزگار! ‫خیلی وقت بود ندیده بودمت، رفیق. 163 00:07:21.690 --> 00:07:23.567 ‫- شنیدم که میخوای برای همیشه برگردی. ‫- آره. 164 00:07:23.609 --> 00:07:26.153 ‫همین الان داشتم به این آدم بزرگا... 165 00:07:26.195 --> 00:07:28.572 ‫که تظاهر میکنن بچه هات هستن، تعریف میکردم. 166 00:07:28.614 --> 00:07:31.367 ‫آخ! صبح همگی بخیر. 167 00:07:31.575 --> 00:07:33.410 ‫- روی کاناپه ـت خوابیدم. ‫- واقعاً؟ 168 00:07:33.452 --> 00:07:35.329 ‫- مجبورم کردی. ‫- جدی؟ 169 00:07:35.371 --> 00:07:37.581 ‫وای، عجب دوست مزخرفی هستم. 170 00:07:37.706 --> 00:07:39.250 ‫میخوای برام یه لیوان چایی درست کنی؟ 171 00:07:39.250 --> 00:07:40.417 ‫دارم درست میکنم. 172 00:07:40.793 --> 00:07:42.878 ‫هِی لوک، مجبور نیستی اونو بخوری. 173 00:07:42.878 --> 00:07:44.421 ‫- یه چیز بهتر میخوای؟ ‫- نه، مرسی. 174 00:07:44.463 --> 00:07:45.714 ‫خودت یه چیز بهتر بخور، مامان. 175 00:07:45.756 --> 00:07:46.882 ‫دارم با این حال میکنم. 176 00:07:46.882 --> 00:07:48.634 ‫چه خوب! آره، منم همینطور. 177 00:07:52.304 --> 00:07:54.431 ‫- حالت خوبه؟ ‫- اوهوم. 178 00:07:54.431 --> 00:07:58.060 ‫دهنم مزۀ سگدونی میده. ‫دیشب یه کباب رو همینجوری رفتم بالا. 179 00:08:00.187 --> 00:08:02.022 ‫یادته بهت گفتم که ایوا... 180 00:08:02.022 --> 00:08:03.190 ‫شاید مذهبی باشه؟ 181 00:08:03.190 --> 00:08:04.733 ‫آخه خودش گفت نیست. 182 00:08:04.733 --> 00:08:06.443 ‫آره دیگه. پس مشکل کجاست؟ 183 00:08:06.443 --> 00:08:08.195 ‫خب، فکر میکنم شاید باشه. 184 00:08:08.571 --> 00:08:09.905 ‫خب؟ پس مشکلش کجاست؟ 185 00:08:09.905 --> 00:08:11.740 ‫فقط اینکه اون... 186 00:08:12.074 --> 00:08:13.492 ‫داری چیزی رو از من مخفی میکنه... 187 00:08:13.534 --> 00:08:15.411 ‫که براش خیلی مهمه. 188 00:08:15.411 --> 00:08:18.205 ‫میدونم سکوت های نوجوونی در راهه، 189 00:08:18.205 --> 00:08:19.873 ‫ولی فکر میکردم تا چند سال دیگه، 190 00:08:19.915 --> 00:08:21.792 ‫اون هنوز یه بچه باشه و ما هم رفقاش باشیم 191 00:08:21.875 --> 00:08:23.961 ‫و بتونیم مسائل بزرگ رو به هم بگیم. 192 00:08:23.961 --> 00:08:25.588 ‫رفیق هستید دیگه. 193 00:08:25.588 --> 00:08:27.965 ‫شاید برای این بهش اشاره نکرده که واکنشت... 194 00:08:28.007 --> 00:08:30.551 ‫ممکنه غیرقابل پیش بینی باشه. 195 00:08:30.593 --> 00:08:32.303 ‫منظورت اینه که عصبانی بشم؟ 196 00:08:32.511 --> 00:08:34.930 ‫همیشه افتخار میکردی که چقدر دقیق ـه، 197 00:08:34.972 --> 00:08:37.057 ‫- که چقدر مغزش منطقی ـه. ‫- اوهوم. 198 00:08:37.057 --> 00:08:39.643 ‫شاید ترسیده باشه که... 199 00:08:39.685 --> 00:08:42.062 ‫- یه موقع ازش ناامید بشی. ‫- بیخیال! 200 00:08:45.441 --> 00:08:47.067 ‫واقعاً شبیه اجاق می مونن. 201 00:08:47.109 --> 00:08:48.402 ‫آره واقعاً! 202 00:08:49.987 --> 00:08:52.281 ‫من از تو ناامید نشده بودم! نه! 203 00:08:52.323 --> 00:08:54.450 ‫وقتی فوتبالت رو ول کردی بیشتر از وقتیکه... 204 00:08:54.491 --> 00:08:56.035 ‫ایمانت رو ول کردی، ناراحت شدم. 205 00:08:56.035 --> 00:08:57.953 ‫- ولی مامان ناراحت بود. ‫- آره، بود. 206 00:08:57.995 --> 00:08:59.496 ‫هممم. ولی برای چی؟ 207 00:08:59.538 --> 00:09:02.124 ‫برای اینکه کلیسا رو ول کردم ‫یا برای اینکه مثل یه راز نگهش داشتم؟ 208 00:09:02.124 --> 00:09:03.751 ‫فکر میکردی رازه؟ 209 00:09:03.751 --> 00:09:05.753 ‫سال ها بود که میدونست، پسر! 210 00:09:05.794 --> 00:09:07.546 ‫میپرسید: «رفتی پیش کشیش اعتراف کنی؟» 211 00:09:07.546 --> 00:09:10.049 ‫تو هم میگفتی: «آره». ‫بعدش میفهمید که نرفتی. 212 00:09:10.049 --> 00:09:11.717 ‫موضوع اینه که اگه ایوا مذهبی باشه، 213 00:09:11.717 --> 00:09:13.927 ‫پس مشخصه که خیلی براش مهمه. 214 00:09:13.927 --> 00:09:16.096 ‫و اگه داره قایمش میکنه، پس... 215 00:09:16.096 --> 00:09:18.349 ‫انگار خیلی نمیشناسمش. 216 00:09:18.390 --> 00:09:19.516 ‫فکر میکردم میشناسمش! 217 00:09:19.558 --> 00:09:21.643 ‫فکر میکردم بهتر از هر کسی بشناسمش. 218 00:09:21.643 --> 00:09:22.811 ‫آره. 219 00:09:22.853 --> 00:09:25.397 ‫حالا که فکرش رو میکنم ‫شاید باید بیشتر برات وقت میذاشتم. 220 00:09:27.191 --> 00:09:28.442 ‫خنده دار بود! 221 00:09:28.484 --> 00:09:29.985 ‫بلدیا! 222 00:09:33.322 --> 00:09:34.740 ‫خیلی خب، لوکی. وقت خوابه، رفیق. 223 00:09:34.740 --> 00:09:36.325 ‫- یه لحظه. ‫- داری چی میسازی؟ 224 00:09:36.325 --> 00:09:38.577 ‫نشان؟ قدیما عاشق نشان ها بودی. 225 00:09:39.161 --> 00:09:40.871 ‫اون چیه؟ «گوشت قتل است». 226 00:09:40.871 --> 00:09:42.498 ‫لوک، لطفاً اون رو توی مدرسه نزن به خودت. 227 00:09:42.498 --> 00:09:44.124 ‫میخوام بقیه بدونن من سبزیخوارم. 228 00:09:44.166 --> 00:09:45.417 ‫تو سبزیخواری؟ 229 00:09:46.919 --> 00:09:49.046 ‫یالا! خیلی از وقت خوابت گذشته. 230 00:09:49.046 --> 00:09:51.256 ‫عه، ببخشید. ادامه بده. به من توجه نکن. 231 00:09:51.298 --> 00:09:53.550 ‫به چی ادامه بدم؟ گوشیم رو انداختم. 232 00:09:54.009 --> 00:09:55.844 ‫خیلی خب. باشه، دارم میام داخل. 233 00:09:55.844 --> 00:09:56.887 ‫برو روی تختت. 234 00:09:56.929 --> 00:09:58.764 ‫اینو برمیدارم. باشه؟ 235 00:10:00.390 --> 00:10:01.683 ‫نه، نه، بیخیال! 236 00:10:01.725 --> 00:10:03.894 ‫راه نداره! ممنون. 237 00:10:05.938 --> 00:10:07.689 ‫- همه چی روبراهه؟ ‫- آره. 238 00:10:09.399 --> 00:10:11.443 ‫نه. 239 00:10:12.444 --> 00:10:15.781 ‫میدونم بهم گفتی که به خدا اعتقاد نداری. 240 00:10:15.823 --> 00:10:17.366 ‫ولی واقعاً به خدا اعتقاد داری یا نه؟ 241 00:10:17.407 --> 00:10:19.326 ‫- بابا! ‫- داری؟ 242 00:10:19.493 --> 00:10:20.953 ‫نه. 243 00:10:24.331 --> 00:10:26.333 ‫آره، شاید. 244 00:10:26.375 --> 00:10:27.626 ‫آره! 245 00:10:27.626 --> 00:10:29.962 ‫- قطعاً؟ ‫- فکر کنم. 246 00:10:30.003 --> 00:10:31.964 ‫خیلی خب. خوبه. حله. 247 00:10:32.005 --> 00:10:33.882 ‫فقط انتظارش رو نداشتم. 248 00:10:34.800 --> 00:10:37.177 ‫خب، من به خدا اعتقاد دارم. 249 00:10:37.177 --> 00:10:39.304 ‫و اعتقاد دارم که عیسی، خدا بود... ‫(اعتقاد مسیحیان) 250 00:10:39.346 --> 00:10:40.764 ‫البته فکر کنم. 251 00:10:41.223 --> 00:10:43.100 ‫نه مطمئنم! 252 00:10:43.141 --> 00:10:44.685 ‫البته فکر کنم! 253 00:10:45.394 --> 00:10:46.520 ‫صحیح! 254 00:10:46.562 --> 00:10:48.146 ‫الان از همیشه عصبانی تری؟ 255 00:10:48.188 --> 00:10:49.189 ‫نه. 256 00:10:49.231 --> 00:10:50.816 ‫برای...برای همین بود که نمیخواستی بهم بگی؟ 257 00:10:50.858 --> 00:10:52.568 ‫چون فکر میکردی بدجوری عصبانی بشم؟ 258 00:10:52.609 --> 00:10:55.320 ‫- ازم ناامید شدی؟ ‫- نه، هرگز! 259 00:10:55.320 --> 00:10:57.322 ‫از این ناامید شدم که احساس کردی نمیتونی ‫در موردش صحبت کنی. 260 00:10:57.322 --> 00:10:59.783 ‫ولی این ناامید شدن از خودمه، نه از تو. 261 00:10:59.825 --> 00:11:02.870 ‫خب، یه بخشی از قایم کردنش برای این بود ‫که خیلی وقت بود ازش مطمئن نبودم. 262 00:11:02.911 --> 00:11:04.705 ‫- اوهوم. ‫- پس داشتم روش تأمل میکردم. 263 00:11:04.705 --> 00:11:06.290 ‫وای خدا، تو خیلی باهوشی! 264 00:11:06.331 --> 00:11:08.041 ‫توی 10 سالگی داری از کلمۀ تأمل استفاده میکنی. 265 00:11:08.083 --> 00:11:10.168 ‫این تفکر که یکی مراقبمون هست رو دوست دارم. 266 00:11:10.168 --> 00:11:12.838 ‫اوهوم، خب، من مراقب همه ـمون هستم، پس... 267 00:11:12.838 --> 00:11:14.423 ‫نه، میدونم. 268 00:11:14.965 --> 00:11:17.092 ‫میدونی، مثل اونموقع که لوک خیلی مریض بود... 269 00:11:17.092 --> 00:11:19.136 ‫- اوهوم. ‫- وقتی نزدیک بود بمیره. 270 00:11:19.177 --> 00:11:21.513 ‫دقیق نمیدونم کجاهاش رو یادم میاد، 271 00:11:21.555 --> 00:11:23.056 ‫و کجاهاش رو بعداً بهم گفتی، 272 00:11:23.098 --> 00:11:25.976 ‫ولی یه چیز که قشنگ یادم میاد... 273 00:11:25.976 --> 00:11:28.520 ‫این بود که بابابزرگ داشت سر میز دعا میکرد. 274 00:11:29.438 --> 00:11:31.732 ‫از ته دل داشت دعا میکرد 275 00:11:31.773 --> 00:11:33.900 ‫و به خدا التماس میکرد تا لوک رو نجات بده. 276 00:11:33.942 --> 00:11:35.861 ‫داشت سعی میکرد گریه نکنه. 277 00:11:36.028 --> 00:11:37.571 ‫و جواب داد! 278 00:11:37.613 --> 00:11:39.239 ‫لوک زنده موند، مگه نه؟ 279 00:11:39.281 --> 00:11:41.325 ‫برخلاف همۀ احتمالات، حالش بهتر شد. 280 00:11:41.325 --> 00:11:43.285 ‫لوک درست و حسابی معالجه شد، عزیزم. 281 00:11:43.327 --> 00:11:46.204 ‫دعا کردنِ بابابزرگ و خوب شدنِ لوک، 282 00:11:46.204 --> 00:11:48.165 ‫علت و معلول نیستن. 283 00:11:48.165 --> 00:11:50.667 ‫ولی کاری کرد که بابابزرگ امیدوارتر بشه. 284 00:11:50.667 --> 00:11:52.169 ‫- اوهوم. ‫- شاید طرز برخورد اون... 285 00:11:52.210 --> 00:11:54.046 ‫باعث شده باشه تو امیدوارتر بشی. 286 00:11:54.087 --> 00:11:56.465 ‫شاید همین بهت توی تصمیم گیری برای معالجۀ لوک ‫کمک کرده باشه. 287 00:11:56.465 --> 00:11:59.384 ‫- شاید خدا همینجوری عمل میکنه. ‫- آره، شاید! 288 00:12:00.135 --> 00:12:02.304 ‫نمیدونم. شاید همینطور باشه، آره. 289 00:12:04.014 --> 00:12:06.016 ‫- نمیری که به همه بگی، میگی؟ ‫- نه. 290 00:12:06.058 --> 00:12:07.309 ‫نمیخوام توی دهن ها بیفته. 291 00:12:07.351 --> 00:12:09.144 ‫مثلاً سبزیخوار بودنِ لوک، توی دهن ها افتاده. 292 00:12:09.186 --> 00:12:11.646 ‫نمیخوام مدام در موردش حرف بزنم. 293 00:12:11.855 --> 00:12:13.315 ‫قبول. 294 00:12:14.274 --> 00:12:17.152 ‫ولی با تو در موردش حرف میزنم، 295 00:12:17.152 --> 00:12:19.279 ‫چون الان دیگه میدونم به آتیش نمیکِشیم! 296 00:12:19.279 --> 00:12:20.781 ‫برج زهر مار! 297 00:12:21.239 --> 00:12:22.699 ‫مگه من صندلی غوطه ام؟ ‫(وسیله ای برای شکنجه) 298 00:12:22.699 --> 00:12:24.493 ‫میتونیم یه دونه از اونا دم ساحل بذاریم. 299 00:12:26.161 --> 00:12:27.287 ‫شب بخیر. 300 00:12:27.287 --> 00:12:28.830 ‫شب بخیر، بابا. 301 00:12:40.217 --> 00:12:41.718 ‫چی داری میخوری لوک؟ 302 00:12:41.760 --> 00:12:43.845 ‫قارچ و نان عدس. 303 00:12:43.887 --> 00:12:45.263 ‫یه کم ازش بخور، جیم. 304 00:12:45.305 --> 00:12:47.474 ‫همین سوسیس ها رو ترجیح میدم. 305 00:12:47.474 --> 00:12:48.975 ‫من یه بار عدس خوردم. 306 00:12:48.975 --> 00:12:51.061 ‫زندگی برای تو یه ماجراجوییِ... 307 00:12:51.103 --> 00:12:52.229 ‫دائماً هیجانی ـه، آره مامان؟ 308 00:12:53.021 --> 00:12:55.190 ‫کی سوسیس رو اختراع کرده؟ 309 00:12:55.774 --> 00:12:58.110 ‫- مصری ها بودن؟ ‫- نه، فکر نکنم. 310 00:12:58.110 --> 00:13:00.987 ‫رومی ها؟ یا چینی ها؟ 311 00:13:05.826 --> 00:13:07.035 ‫وای خدا. 312 00:13:07.077 --> 00:13:08.787 ‫- مامان. ‫- بله؟ 313 00:13:08.912 --> 00:13:11.081 ‫عیبی نداره. لازم نیست خجالت بکِشی. 314 00:13:11.081 --> 00:13:12.624 ‫البته شاید یه کم باید بکشی، 315 00:13:12.666 --> 00:13:14.501 ‫چون بدجوری داری اونا رو می بلعی. 316 00:13:14.543 --> 00:13:16.419 ‫اما همه که نمی تونن ‫سبزیخوار بودن رو تحمل کنن. 317 00:13:16.419 --> 00:13:17.712 ‫می خواستم ازت حمایت کنم. 318 00:13:17.712 --> 00:13:19.172 ‫نمی خوام بکنی. 319 00:13:19.172 --> 00:13:20.507 ‫ولی ممنون که تلاش کردی. 320 00:13:20.549 --> 00:13:22.300 ‫خیلی متأسفم، سبزیخوار بودن برام خیلی بد بوده. 321 00:13:22.300 --> 00:13:23.260 ‫جدیداً احساس عجیبی دارم. 322 00:13:23.260 --> 00:13:24.970 ‫خیلی خوبه که برگشتی، کیلی. 323 00:13:25.011 --> 00:13:26.680 ‫خیلی متأثر شدیم که خبر فوت مادرت رو شنیدیم. 324 00:13:26.680 --> 00:13:28.723 ‫هممون داریم مثل پشه می میریم. 325 00:13:28.849 --> 00:13:31.810 ‫گفتیم دیگه نمی تونیم قیّم بچه ها باشیم. 326 00:13:31.810 --> 00:13:32.894 ‫یعنی چی؟ 327 00:13:32.936 --> 00:13:34.271 ‫- بابا دست بردار! ‫- چیه؟ 328 00:13:34.312 --> 00:13:35.522 ‫قیّم می خوایم چیکار؟ 329 00:13:35.564 --> 00:13:37.149 ‫برای اینه که اگه مامان و بابات مُردن، 330 00:13:37.190 --> 00:13:38.692 ‫ما ازتون نگهداری کنیم. 331 00:13:38.733 --> 00:13:40.777 ‫- گرچه دیگه نمی کنیم. ‫- پس کی می کنه؟ 332 00:13:40.819 --> 00:13:42.696 ‫- همه دارن می میرن؟ ‫- نه. 333 00:13:42.696 --> 00:13:45.490 ‫نه، یه اقدام احتیاطی مسخره قانونیه. ‫مثل وصیتنامه ست. 334 00:13:45.532 --> 00:13:47.909 ‫همه باید وصیتنامه داشته باشن، ‫اما ما قصد نداریم بمیریم. 335 00:13:47.951 --> 00:13:49.870 ‫معلومه! اما اگه تصادف کردید... 336 00:13:49.870 --> 00:13:51.037 ‫جیم! 337 00:13:51.204 --> 00:13:53.123 ‫تو می تونی قیم باشی، کیلی. 338 00:13:53.123 --> 00:13:55.876 ‫- تو هم بچه نداری. ‫- جیم، دوباره؟! 339 00:13:55.876 --> 00:13:57.168 ‫شاید بچه نمی خواسته. 340 00:13:57.210 --> 00:13:58.962 ‫- خدای بزرگ! ‫- نه، بچه می خواستم. 341 00:13:59.004 --> 00:14:00.547 ‫فقط نشد دیگه. 342 00:14:00.547 --> 00:14:02.299 ‫- خیلی متأسفم. ‫- نه، عیبی نداره. 343 00:14:02.299 --> 00:14:03.842 ‫نه، واقعاً اشکال داره. متأسفم، کیلی. 344 00:14:03.884 --> 00:14:06.177 ‫عیبی نداره. کسی نیازی نیست متأسف باشه. 345 00:14:07.470 --> 00:14:09.222 ‫- من باید متأسف باشم؟ ‫- خیلی خب، بچه ها. 346 00:14:09.264 --> 00:14:11.057 ‫بیشتر از این نمی تونم اینو توی خودم نگه دارم. 347 00:14:11.099 --> 00:14:13.685 ‫برای ایوا یه هدیه دارم. 348 00:14:13.768 --> 00:14:14.436 ‫- کلاغه بهم یه سری... 349 00:14:14.477 --> 00:14:16.605 ‫خبرهای خارق العاده گفت. 350 00:14:16.855 --> 00:14:18.982 ‫برای دختر عزیزم، 351 00:14:19.232 --> 00:14:21.359 ‫انجیلِ خانوادگی. 352 00:14:21.484 --> 00:14:25.280 ‫از سال 1986 توی خانواده ورسلی بوده. 353 00:14:25.322 --> 00:14:27.073 ‫- یا خود خدا! ‫- و حالا برای توئه. 354 00:14:27.073 --> 00:14:28.408 ‫نمی خوادش، مامان. 355 00:14:29.034 --> 00:14:30.869 ‫- ممنونم. ‫- انجیل؟ 356 00:14:31.369 --> 00:14:34.414 ‫ولش کن، مامان. ‫واقعاً بهش نیازی نداره. 357 00:14:34.456 --> 00:14:35.749 ‫الآن دیگه عهد بوق نیست. 358 00:14:35.790 --> 00:14:37.167 ‫ایوا! 359 00:14:43.256 --> 00:14:44.591 ‫ببخشید. 360 00:14:54.434 --> 00:14:55.769 ‫باید در بزنی. 361 00:14:55.769 --> 00:14:57.854 ‫نه، در واقع این طور نیست. ‫این خونه مال منه. 362 00:14:57.896 --> 00:14:59.272 ‫پس من مال عهد بوقم؟ 363 00:14:59.272 --> 00:15:01.232 ‫خب، ببین. 364 00:15:01.608 --> 00:15:02.859 ‫منظوری نداشتم. 365 00:15:02.901 --> 00:15:04.944 ‫خداییش قصدم این بود... 366 00:15:04.986 --> 00:15:06.821 ‫که نذارم تو مرکز توجه ها باشی. 367 00:15:06.821 --> 00:15:08.490 ‫به مادربزرگ و پدربزرگ گفتی؟ 368 00:15:08.531 --> 00:15:10.825 ‫آره، ببخشید. بحثش پیش اومد. 369 00:15:10.825 --> 00:15:11.910 ‫نمی خوام کسی بهم بخنده. 370 00:15:11.951 --> 00:15:13.620 ‫- این مسئله جدیه. ‫- هیچکس بهت نمی خنده. 371 00:15:13.620 --> 00:15:16.247 ‫- لوک داشت می خندید. ‫- لوک داشت می خندید. درست می گی. 372 00:15:16.456 --> 00:15:19.042 ‫- اگه بره به همه بگه چی؟ ‫- نمی گه. 373 00:15:19.584 --> 00:15:21.586 ‫نه، نمی گه. 374 00:15:24.547 --> 00:15:27.258 ‫ببخشید که خجالت زده ات کردم. جدی میگم. 375 00:15:30.303 --> 00:15:32.097 ‫هنوزم رفیقیم؟ 376 00:15:35.308 --> 00:15:36.851 ‫آره، هنوزم رفیقیم. 377 00:15:36.893 --> 00:15:38.436 ‫خوبه. 378 00:15:39.521 --> 00:15:41.564 ‫یالا، بیا بریم طبقه پایین. 379 00:15:48.571 --> 00:15:51.491 ‫- ممنونم. ‫- خواهش می کنم، عزیزم. 380 00:15:53.159 --> 00:15:54.953 ‫هنوز یه کم می لرزم. 381 00:15:54.953 --> 00:15:56.371 ‫برای قند خون پایین که نمی تونه باشه. 382 00:15:56.371 --> 00:15:58.206 ‫بهترین قسمتِ رانِ خوک رو خوردی. 383 00:15:58.248 --> 00:16:00.375 ‫آره، سبزیخوارِ مزخرفی بودم. مگه نه؟ 384 00:16:00.417 --> 00:16:02.252 ‫از اولش هم سبزیخوار نبودی. 385 00:16:02.293 --> 00:16:03.670 ‫اما لوک خیلی خوب پیش رفت. 386 00:16:03.670 --> 00:16:04.963 ‫آره. 387 00:16:10.343 --> 00:16:11.845 ‫- صبح همگی بخیر. ‫- سلام. 388 00:16:13.763 --> 00:16:15.807 ‫نظرت چیه باهام بیای... 389 00:16:15.807 --> 00:16:18.268 ‫- تا یه کم شیر درست و حسابی بگیریم؟ ‫- و بیکن! 390 00:16:18.685 --> 00:16:19.978 ‫بریم. 391 00:16:20.019 --> 00:16:21.271 ‫باشه. 392 00:16:23.440 --> 00:16:25.859 ‫- حداقل 40! ‫- آره. 393 00:16:27.777 --> 00:16:29.863 ‫خیلی افتخار می کنم که انقدر متفکری. 394 00:16:29.863 --> 00:16:30.989 ‫ممنونم. 395 00:16:30.989 --> 00:16:33.324 ‫و حسودیم می شه، چون خودم خیلی بدبینم. 396 00:16:33.366 --> 00:16:35.368 ‫فقط تظاهر به بدبین بودن می کنی. 397 00:16:36.828 --> 00:16:38.037 ‫هِی! 398 00:16:39.372 --> 00:16:40.832 ‫بریم تو؟ 399 00:16:41.916 --> 00:16:43.126 ‫واقعاً؟ 400 00:16:43.126 --> 00:16:44.419 ‫آره، فقط یه کم. 401 00:16:47.922 --> 00:16:49.132 ‫بیا. 402 00:16:52.677 --> 00:16:54.762 ‫کی فکرش رو می کرد که با دخترم... 403 00:16:54.804 --> 00:16:56.139 ‫وارد کلیسا بشم؟ 404 00:16:56.181 --> 00:16:58.641 ‫- خدا! ‫- باشه، خیلی خب. دیگه بامزه بازی در نیار.