WEBVTT 2 00:00:38.325 --> 00:00:41.061 ‫[تمامی شخصیت ها، مکان ها، مذاهب... 3 00:00:41.127 --> 00:00:44.097 ‫و حوادث این سریال خیالی اند.] 5 00:01:05.318 --> 00:01:07.854 ‫اگه شما واقعا شیمر 35سال پیش هستید... 6 00:01:09.155 --> 00:01:10.991 ‫یه چیزی رو بهم بگید که فقط مجرم می دونه. 7 00:01:18.398 --> 00:01:20.934 ‫می شه یه کاغذ و خودکار بهم بدی؟ 8 00:02:11.251 --> 00:02:12.285 ‫توالی زمانیِ ... 9 00:02:13.520 --> 00:02:14.654 ‫جنایت های شیمر. 10 00:02:16.790 --> 00:02:17.824 ‫یه چیز دیگه. 11 00:02:18.992 --> 00:02:20.894 ‫مجرم در ابتدا می خواست ‫برای اولین جنایت از اکسیژن استفاده کنه. 12 00:02:22.195 --> 00:02:23.363 ‫چرا تغییر کرد؟ 13 00:02:26.199 --> 00:02:27.834 ‫زیادی قوی بود. 14 00:02:30.403 --> 00:02:32.772 ‫اگه قرار بود بدون این که بدونند ‫مرگشون فرا رسیده بمیرند... 15 00:02:34.140 --> 00:02:35.642 ‫عادلانه نبود. 16 00:02:37.043 --> 00:02:38.111 ‫بچه ی من... 17 00:02:38.812 --> 00:02:41.514 ‫بر اثر گازهای سمی و گرما رنج کشید... 18 00:02:41.648 --> 00:02:43.249 ‫و با درد مرد. 19 00:02:47.821 --> 00:02:51.324 ‫دارید می گید بچه ای ‫به غیر از کارآگاه چا داشتید؟ 20 00:02:52.392 --> 00:02:53.960 ‫اون بچه توی آتیش سوزی مرد؟ 21 00:03:02.569 --> 00:03:05.805 ‫آتیش گرفتن خونه تون ‫اقدام به آتش افروزی بوده؟ 22 00:03:07.374 --> 00:03:08.675 ‫کی خونه تون رو به آتیش کشید؟ 23 00:03:11.511 --> 00:03:12.545 ‫اوه جونگ گئون. 24 00:03:13.380 --> 00:03:14.381 ‫ایم سانگ ووک. 25 00:03:15.281 --> 00:03:16.349 ‫پارک این سانگ. 26 00:03:18.818 --> 00:03:19.853 ‫چرا باید این کار رو می کردند؟ 27 00:03:20.520 --> 00:03:21.588 ‫اون ها همکارهاتون بودند. 28 00:03:23.323 --> 00:03:24.324 ‫درست می گی. 29 00:03:25.191 --> 00:03:26.259 ‫همکارهام بودند. 30 00:03:27.994 --> 00:03:29.295 ‫پس اون ها... 31 00:03:30.764 --> 00:03:34.334 ‫نباید همچین بلایی ‫سر یه بچه ی بیگناه می آوردند. 32 00:03:34.701 --> 00:03:35.935 ‫اگه واقعا آدم بودند... 33 00:03:37.971 --> 00:03:40.173 ‫نباید اون کار رو می کردند. 34 00:03:44.411 --> 00:03:46.346 ‫وقتی زمان مرگشون رسید... 35 00:03:46.679 --> 00:03:47.914 ‫برای نجات جونشون التماس می کردند. 36 00:03:49.115 --> 00:03:50.784 ‫می گفتند آتیش سوزی یه حادثه بود. 37 00:03:51.851 --> 00:03:53.887 ‫چرا باید این رو باور کنم؟ 38 00:03:57.557 --> 00:03:58.825 ‫اون آدم ها... 39 00:03:59.959 --> 00:04:01.494 ‫سزاوار مرگ بودند. 40 00:04:04.864 --> 00:04:08.334 ‫پس خودتون کشتینشون؟ 41 00:04:09.169 --> 00:04:10.937 ‫چرا نرفتید پیش پلیس؟ 42 00:04:12.505 --> 00:04:13.940 ‫چه جوری بهشون اعتماد می کردم؟ 43 00:04:14.908 --> 00:04:18.812 ‫اون ها هیچ وقت ذره ای هم ‫ واقعیت رو آشکار نکردند. 44 00:04:22.515 --> 00:04:25.518 ‫از اون تصمیمتون پشیمون نیستید؟ 45 00:04:26.886 --> 00:04:27.987 ‫پشیمون؟ 46 00:04:30.190 --> 00:04:31.291 ‫به هیچ وجه. 47 00:04:32.559 --> 00:04:33.560 ‫به جاش... 48 00:04:34.561 --> 00:04:36.296 ‫به آرامش رسیدم. 49 00:04:47.407 --> 00:04:48.808 ‫چا ایون سو... 50 00:04:50.376 --> 00:04:52.445 ‫چرا داره سعی می کنه ‫جلوی ریو سونگ هیو رو بگیره؟ 51 00:04:54.013 --> 00:04:57.250 ‫اون فقط وقتی می تونه حقیقتا ‫به آرامش برسه که انتقامش کامل بشه. 52 00:05:05.258 --> 00:05:06.493 ‫یه چیزی هست... 53 00:05:09.395 --> 00:05:11.231 ‫که باید ازش محافظت کنم. 54 00:05:15.301 --> 00:05:16.936 ‫بچه ی بیگناهم. 55 00:05:20.006 --> 00:05:21.708 ‫نمی تونم بذارم صدمه ببینه. 56 00:05:24.711 --> 00:05:26.312 ‫پس لطفا جلوش رو بگیرید. 57 00:05:26.913 --> 00:05:28.314 ‫هنوز تموم نشده. 58 00:05:28.314 --> 00:05:30.783 ‫شیمر هیچ وقت تسلیم نمی شه. 59 00:05:33.253 --> 00:05:35.388 ‫بیخیال چی نمی شه؟ 60 00:05:39.893 --> 00:05:41.094 ‫آخرین... 61 00:05:43.463 --> 00:05:44.998 ‫هدف باقی مونده. 62 00:05:49.869 --> 00:05:51.671 ‫شخصی که دستور آتش افروزی رو داد. 63 00:05:53.339 --> 00:05:56.176 ‫احمقی که پشت ‫استاد پارک این سانگ قایم شد... 64 00:05:56.743 --> 00:05:58.645 ‫و جونش رو نجات داد. 65 00:06:04.717 --> 00:06:06.119 ‫سئو هیون ته. 66 00:06:17.430 --> 00:06:18.932 ‫بچه ی بیگناهم. 67 00:06:20.300 --> 00:06:21.968 ‫نمی تونم بذارم صدمه ببینه. 68 00:06:23.303 --> 00:06:24.837 ‫پس لطفا جلوش رو بگیرید. 69 00:06:24.837 --> 00:06:26.105 ‫هنوز تموم نشده. 70 00:06:26.105 --> 00:06:28.374 ‫شیمر هیچ وقت تسلیم نمی شه. 71 00:06:32.612 --> 00:06:33.947 ‫نظرت چیه؟ 72 00:06:35.381 --> 00:06:37.850 ‫پذیرفتن یا درکش سخته... 73 00:06:38.451 --> 00:06:40.053 ‫ولی حقایق با هم جور در میان. 74 00:06:40.853 --> 00:06:44.090 ‫پس مظنونی که 35سال پیش مرد... 75 00:06:45.058 --> 00:06:46.693 ‫براش پاپوش دوخته بودند؟ 76 00:06:47.493 --> 00:06:48.561 ‫خدای من. 77 00:06:49.128 --> 00:06:51.064 ‫این مشکل بزرگی می شه. 78 00:06:51.998 --> 00:06:54.400 ‫اگه خبرش بپیچه ‫که شیمر فامیل یه پلیسه. 79 00:06:55.201 --> 00:06:56.703 ‫این بزرگترین مشکلمون نیست. 80 00:06:57.804 --> 00:06:59.172 ‫جه هوان چی؟ 81 00:06:59.939 --> 00:07:01.641 ‫عجب وضع دیوونه واری شده. 82 00:07:01.941 --> 00:07:03.543 ‫خودش نمی دونه؟ 83 00:07:04.510 --> 00:07:06.746 ‫محاله. عمرا. 84 00:07:06.746 --> 00:07:09.782 ‫اون ها با هم زندگی می کردند. 85 00:07:09.983 --> 00:07:11.484 ‫عجیبه اگه ندونه! 86 00:07:11.684 --> 00:07:13.987 ‫چی می خوای بگی؟ 87 00:07:13.987 --> 00:07:15.788 ‫مزخرفه. 88 00:07:15.788 --> 00:07:17.490 ‫چرا مزخرفه؟ 89 00:07:17.490 --> 00:07:19.392 ‫منطقی نیست؟ 90 00:07:21.194 --> 00:07:22.262 ‫چیه؟ 91 00:07:22.262 --> 00:07:23.896 ‫زیاده روی نکن. 92 00:07:31.571 --> 00:07:32.605 ‫سلام. 93 00:07:37.076 --> 00:07:38.778 ‫شیمر برگشته. 94 00:07:38.778 --> 00:07:40.046 ‫[کانال یونی، والکری] 95 00:07:40.046 --> 00:07:42.282 ‫دیروز در بیمارستانی در سئول... 96 00:07:42.282 --> 00:07:44.083 ‫انفجاری اتفاق افتاده. 97 00:07:44.217 --> 00:07:46.519 ‫قربانی رئیس پلیس بوده. 98 00:07:47.020 --> 00:07:49.989 ‫فندک شیمر در صحنه ی جرم پیدا شده. 99 00:07:50.390 --> 00:07:53.559 ‫آیا شیمر، قاتل زنجیره ای ‫باز به دنبال طعمه ست؟ 100 00:07:54.460 --> 00:07:56.929 ‫کیم هیو کیونگ... 101 00:07:56.929 --> 00:07:58.865 ‫گزارشگری که مدت هاست ‫ شیمر رو دنبال می کنه همراهمونه. 102 00:07:59.232 --> 00:08:00.333 ‫سلام. 103 00:08:01.768 --> 00:08:03.703 ‫سلام. من کیم هیو کیونگ هستم. 104 00:08:04.971 --> 00:08:07.140 ‫سر صحنه ی حادثه ای ‫که برای رئیس به پیش اومد... 105 00:08:07.674 --> 00:08:09.542 ‫فندک شیمر پیدا شده. 106 00:08:15.715 --> 00:08:17.984 ‫جسدش توی تالار مراسم تشییعمونه. 107 00:08:20.153 --> 00:08:21.454 ‫به خانواده اش بگو... 108 00:08:22.055 --> 00:08:23.956 ‫که ما برگزاری مراسم خاکسپاری ‫رو به عهده می گیریم. 109 00:08:24.824 --> 00:08:25.858 ‫بله قربان. 110 00:08:27.827 --> 00:08:29.095 ‫لی جونگ یوپ چی شد؟ 111 00:08:30.396 --> 00:08:32.065 ‫عملش خوب پیش رفت. 112 00:08:32.065 --> 00:08:34.400 ‫هنوز بی هوشه ولی داره بهبود پیدا می کنه. 113 00:08:39.172 --> 00:08:41.541 ‫[پیام جدید] 114 00:08:42.041 --> 00:08:43.509 ‫[ضروریه. لطفا ببینید.] 115 00:08:43.509 --> 00:08:44.744 ‫[کانال اینترنتی والکری] 116 00:08:44.744 --> 00:08:46.012 ‫[کیم هیو کیونگ در مورد شیمر صحبت می کنه.] 117 00:08:46.813 --> 00:08:49.882 ‫قربان. یه برنامه ی زنده ی اینترنتی... 118 00:08:49.882 --> 00:08:52.785 ‫میزبان کیم هیو کیونگ شده. ‫باید یه نگاهی بندازید. 119 00:08:53.619 --> 00:08:54.620 ‫کی؟ 120 00:08:54.787 --> 00:08:58.291 ‫پدرش کیم هیونگ گوک وکیل مظنون شیمره. 121 00:09:01.027 --> 00:09:02.695 ‫مظنون «الف» شیمر ... 122 00:09:02.695 --> 00:09:04.797 ‫در حالی که داشت به دادستانی ‫ منتقل می شد فرار کرد. 123 00:09:05.164 --> 00:09:06.332 ‫این رو می دونی، درسته؟ 124 00:09:06.332 --> 00:09:08.267 ‫آره، فکر می کنم به اون فراری... 125 00:09:08.267 --> 00:09:10.737 ‫در حال فرار شلیک شد. 126 00:09:11.304 --> 00:09:14.607 ‫مشکل اینه که «الف» ‫مظنون اصلی پرونده ی شیمر بود... 127 00:09:14.607 --> 00:09:16.242 ‫ولی انفجار دیروز... 128 00:09:16.242 --> 00:09:18.010 ‫براش مدرکی دال بر عدم حضور ‫در صحنه جرم فراهم کرد. 129 00:09:18.111 --> 00:09:21.948 ‫این یعنی مظنون واقعی هنوز باید شناسایی بشه؟ 130 00:09:22.648 --> 00:09:26.252 ‫پس کی به فراری «الف» شلیک کرد؟ 131 00:09:26.986 --> 00:09:29.088 ‫این تنها سوالی نیست که باید بپرسیم. 132 00:09:29.522 --> 00:09:31.591 ‫دلیلی هست که باور کنیم... 133 00:09:31.591 --> 00:09:33.926 ‫دادستانی در گناهکار ‫به نظر رسیدن «الف» دست داشته. 134 00:09:33.926 --> 00:09:35.495 ‫دادستانی؟ 135 00:09:35.962 --> 00:09:39.098 ‫به نظر میاد داشتند سعی می کردند ‫روی ماجرایی از گذشته سر پوش بذارند... 136 00:09:39.232 --> 00:09:42.368 ‫و توی این فرایند سعی کردند «الف» رو بکشند. 137 00:09:43.236 --> 00:09:46.305 ‫دادستانی چی رو می خواد مخفی کنه؟ 138 00:09:48.074 --> 00:09:52.111 ‫سال 1984 «ب» که اون موقع ‫مظنون شیمر بود... 139 00:09:52.111 --> 00:09:54.714 ‫وقتی در بازداشت پلیس بود مُرد. 140 00:09:54.714 --> 00:09:58.050 ‫مگه اون مظنون خودش رو نکشت؟ 141 00:09:58.351 --> 00:10:00.286 ‫امکانش هست خودکشی نبوده باشه... 142 00:10:00.286 --> 00:10:02.054 ‫بلکه مرگی اتفاقی بر اثر شکنجه باشه. 143 00:10:02.121 --> 00:10:03.189 ‫خدایا... 144 00:10:03.689 --> 00:10:06.592 ‫دادستان امنیت عمومی ای ‫که به این پرونده رسیدگی کرد... 145 00:10:06.592 --> 00:10:07.827 ‫لی مین کی بود. 146 00:10:08.294 --> 00:10:09.996 ‫اون مرد در حال حاضر... 147 00:10:09.996 --> 00:10:12.465 ‫سرپرست هیئت قانون گذاری قضاییه. 148 00:10:13.566 --> 00:10:16.302 ‫اگه این درست باشه ‫ممکنه سر و صدای زیادی به پا کنه. 149 00:10:17.804 --> 00:10:19.305 ‫توی برنامه ی بعدیمون... 150 00:10:19.305 --> 00:10:21.340 ‫به این حقیقت غافلگیرکننده می پردازیم... 151 00:10:21.340 --> 00:10:24.277 ‫که پرونده ی شیمر ‫35 سال پیش به شرکت بزرگی مرتبطه. 152 00:10:24.277 --> 00:10:25.778 ‫والکری... 153 00:10:25.778 --> 00:10:28.714 ‫اولین کانالیه ‫که این خبر اختصاصی رو گزارش می کنه. 154 00:10:28.748 --> 00:10:30.783 ‫بی صبرانه منتظر شنیدنش هستم. 155 00:10:30.883 --> 00:10:33.786 ‫با حقایق غافلگیرکننده ی بیشتری بر می گردیم. 156 00:10:33.786 --> 00:10:36.823 ‫لایک و عضویت در کانال ما رو فراموش نکنید. 157 00:10:36.923 --> 00:10:38.090 ‫بیننده ی والکری بودید. 158 00:10:38.458 --> 00:10:40.293 ‫- ممنونم. ‫- ممنونم. 159 00:10:40.293 --> 00:10:44.397 ‫[کانال یونی، والکری] 160 00:10:49.535 --> 00:10:50.603 ‫شیمر. 161 00:10:54.974 --> 00:10:57.310 ‫چاشنی دستکاری شده بود ‫تا به صدا واکنش نشون بده. 162 00:10:57.677 --> 00:10:59.512 ‫وقتی موتور رو تشخیص داد منفجر شد. 163 00:11:01.247 --> 00:11:02.748 ‫ماده ی منفجره از چی ساخته شده بود؟ 164 00:11:03.950 --> 00:11:05.284 ‫باروت سیاه. 165 00:11:05.952 --> 00:11:07.954 ‫باروتی که توی سلاح های گرم به کار میره؟ 166 00:11:08.087 --> 00:11:09.155 ‫بله. 167 00:11:09.622 --> 00:11:12.191 ‫به شاسی ماشین وصل شده بوده. 168 00:11:12.825 --> 00:11:15.094 ‫این چیزی که این جاست آهن رباست. 169 00:11:15.561 --> 00:11:17.463 ‫به ماده ی منفجره چسبونده بودنش. 170 00:11:18.164 --> 00:11:19.899 ‫ساختنش وقت زیادی نمی بره. 171 00:11:20.933 --> 00:11:22.001 ‫واقعا نه. 172 00:11:22.134 --> 00:11:24.737 ‫پر کردن ماشین با اکسیژن زمان می بره... 173 00:11:25.004 --> 00:11:26.572 ‫ولی این رو میشه فقط بچسبونی و بری. 174 00:11:28.207 --> 00:11:30.610 ‫قاتل احتمالا ‫ توی صحنه ی جرم چندان وقت نداشته. 175 00:11:30.977 --> 00:11:33.713 ‫زیاد وقت نداشتند. مختصر بود. 176 00:11:35.348 --> 00:11:36.682 ‫مختصر. 177 00:11:40.620 --> 00:11:42.088 ‫[مامور هاتاوی] 178 00:11:42.088 --> 00:11:43.122 ‫اُه درسته. 179 00:11:44.156 --> 00:11:45.958 ‫نتایج آزمایش پوکه اومده. 180 00:11:47.059 --> 00:11:49.028 ‫همونی که تو جایی که به لی جونگ یوپ ‫شلیک شد پیدا شد. 181 00:11:51.030 --> 00:11:52.231 ‫[گزارش تحلیل] 182 00:11:52.398 --> 00:11:54.200 ‫توی صحنه ی جرم پیدا شد؟ 183 00:11:54.534 --> 00:11:58.404 ‫آره ولی ‫از هفت تیر کالیبر 38 یه افسر نبوده. 184 00:11:59.372 --> 00:12:00.339 ‫یه اسلحه 9 میلی متری بوده. 185 00:12:08.648 --> 00:12:09.715 ‫گان یونگ. 186 00:12:11.150 --> 00:12:14.253 ‫مطابق پوکه، با یه اسلحه ی 9 میلی متری ‫به لی جونگ یوپ شلیک کردند. 187 00:12:14.720 --> 00:12:16.155 ‫به احتمال زیاد مال بازار سیاهه. 188 00:12:16.989 --> 00:12:18.391 ‫واسه ام بررسیش کن. 189 00:12:19.158 --> 00:12:20.560 ‫جه هوان. 190 00:12:21.260 --> 00:12:22.328 ‫مامور هاتاوی. 191 00:12:22.862 --> 00:12:25.798 ‫ماده ی منفجره ای ‫که توی انفجار دیروز استفاده شد... 192 00:12:25.932 --> 00:12:27.199 ‫باروت سیاه بود. 193 00:12:27.667 --> 00:12:29.402 ‫باروت سیاه... 194 00:12:29.402 --> 00:12:30.403 ‫جه هوان. 195 00:12:32.572 --> 00:12:33.539 ‫بذار من بهش بگم. 196 00:12:36.409 --> 00:12:37.410 ‫چی رو؟ 197 00:12:39.145 --> 00:12:40.446 ‫چی رو بهم بگی؟ 198 00:12:43.082 --> 00:12:44.183 ‫چی شده؟ 199 00:12:45.117 --> 00:12:46.986 ‫وقتی زمان مرگشون رسید... 200 00:12:47.420 --> 00:12:48.788 ‫برای نجات جونشون التماس می کردند. 201 00:12:48.988 --> 00:12:50.656 ‫می گفتند آتیش سوزی یه حادثه بود. 202 00:12:51.324 --> 00:12:53.392 ‫چرا باید این رو باور کنم؟ 203 00:12:55.795 --> 00:12:58.965 ‫اون آدم ها سزاوار مرگ بودند. 204 00:13:01.500 --> 00:13:04.370 ‫پس خودتون کشتینشون؟ 205 00:13:04.804 --> 00:13:06.472 ‫چرا نرفتید پیش پلیس؟ 206 00:13:07.773 --> 00:13:09.108 ‫چه جوری بهشون اعتماد می کردم؟ 207 00:13:10.109 --> 00:13:14.013 ‫اون ها هیچ وقت ذره ای هم ‫ حقیقت رو آشکار نکردند. 208 00:13:21.420 --> 00:13:23.990 ‫فعلا چیزی مشخص نشده. 209 00:13:25.658 --> 00:13:27.860 ‫حالا که می دونی ‫می تونیم... 210 00:13:32.365 --> 00:13:33.466 ‫کجاست؟ 211 00:13:38.537 --> 00:13:41.207 ‫این شوخی رو تمومش کنید. ‫گان یونگ مامانم کجاست؟ 212 00:13:41.307 --> 00:13:43.676 ‫کارآگاه چا یه لحظه به حرفم گوش کن. 213 00:13:43.676 --> 00:13:44.677 ‫حتما. صبر کن. 214 00:13:46.145 --> 00:13:47.146 ‫هی، لی گان یونگ. 215 00:13:47.947 --> 00:13:51.083 ‫اگه مامور هاتاوی ازش خبر نداشته ‫تو باید بهش توضیح می دادی. 216 00:13:52.018 --> 00:13:53.085 ‫مامانم مریضه. 217 00:13:53.653 --> 00:13:55.621 ‫ثبات روانی نداره. 218 00:13:58.124 --> 00:13:59.558 ‫این قدر مزخرف نگید. 219 00:14:01.260 --> 00:14:04.997 ‫مامور هاتاوی چه جوری ‫گول یه مریض مبتلا به زوال عقل رو خوردی؟ 220 00:14:06.766 --> 00:14:08.134 ‫مامانم داره دیوونه ام می کنه. 221 00:14:10.703 --> 00:14:11.737 ‫از این بابت متاسفم. 222 00:14:13.005 --> 00:14:14.173 ‫بابت اضافه کردن به سردرگمی تحقیقات. 223 00:14:14.173 --> 00:14:15.608 ‫من ذهنم شدیدا مشغول ‫ پرونده ی شیمر بوده... 224 00:14:16.876 --> 00:14:17.877 ‫واسه همین مامانم... 225 00:14:18.477 --> 00:14:21.113 ‫هی، لی گان یونگ. مامانم کجاست؟ 226 00:14:27.753 --> 00:14:28.854 ‫جوابم رو بده بی عرضه. 227 00:14:30.089 --> 00:14:31.090 ‫بگو دیگه. 228 00:14:33.559 --> 00:14:34.593 ‫چا جه هوان. 229 00:14:41.000 --> 00:14:42.468 ‫در حال حاضر تحت نظارته. 230 00:14:43.903 --> 00:14:45.638 ‫گذاشتیمش توی یه موسسه ی قابل اعتماد. 231 00:14:48.307 --> 00:14:49.408 ‫کی بهتون گفت می تونید همچین کاری بکنید؟ 232 00:14:50.042 --> 00:14:51.077 ‫من هیچ وقت رضایت ندادم. 233 00:14:52.978 --> 00:14:54.480 ‫شما کی هستید ‫که بذاریدش تحت نظارت باشه؟ 234 00:14:55.548 --> 00:14:57.149 ‫خودش می خواست. 235 00:15:06.192 --> 00:15:07.460 ‫این چرندیات رو تموم کن. 236 00:15:09.128 --> 00:15:10.362 ‫برگردونش پیشم. 237 00:15:14.033 --> 00:15:16.635 ‫بیاریدش جلوی روم. 238 00:15:20.940 --> 00:15:22.007 ‫همه تون عقلتون رو از دست دادید؟ 239 00:15:24.877 --> 00:15:25.878 ‫دیوونه شدید؟ 240 00:15:32.151 --> 00:15:34.420 ‫شماها چتون شده؟ هان چول. 241 00:15:36.021 --> 00:15:37.123 ‫پیل سانگ. 242 00:15:37.857 --> 00:15:40.426 ‫شماها همه تون می شناسیدش. ‫مامور هاتاوی یه چیزی بگو. 243 00:15:41.160 --> 00:15:42.895 ‫مامان من... 244 00:15:42.895 --> 00:15:45.598 ‫30 ساله توی بازار نائیو گیمباپ می فروشه. 245 00:15:45.831 --> 00:15:47.500 ‫همه توی بازار می شناسنش. 246 00:15:48.100 --> 00:15:49.135 ‫چطور ممکنه یکی مثل اون... 247 00:15:51.137 --> 00:15:52.538 ‫اصلا با عقل جور در نمیاد! 248 00:15:55.674 --> 00:15:56.675 ‫واقعا فکر می کنی... 249 00:15:57.676 --> 00:15:58.711 ‫با عقل جور در نمیاد؟ 250 00:16:02.615 --> 00:16:04.150 ‫تو از همه بهتر می شناسیش. 251 00:16:05.050 --> 00:16:07.653 ‫بهش فکر کن. مطابقت وجود داره... 252 00:16:08.788 --> 00:16:09.822 ‫یا نه؟ 253 00:16:22.935 --> 00:16:24.036 ‫فراموشش کن. 254 00:16:25.304 --> 00:16:26.372 ‫همه اش رو فراموش کن. 255 00:16:28.541 --> 00:16:31.110 ‫مامانم رو می برم خونه. کجاست؟ 256 00:16:31.944 --> 00:16:33.012 ‫الان کجاست؟ 257 00:16:40.186 --> 00:16:41.187 ‫نمی تونید بهم بگید؟ 258 00:16:43.422 --> 00:16:45.257 ‫خیلی خب. پس خودم دنبالش می گردم. 259 00:16:56.435 --> 00:16:57.469 ‫ببرش پیشش. 260 00:16:58.070 --> 00:16:59.138 ‫چَشم. 261 00:17:15.387 --> 00:17:16.388 ‫این جاست. 262 00:17:19.024 --> 00:17:20.292 ‫ببخشید که منتظر نگهتون داشتم. 263 00:17:20.993 --> 00:17:23.896 ‫بیمار نمی خواد کسی رو ببینه. 264 00:17:25.598 --> 00:17:26.665 ‫منظورتون چیه. 265 00:17:27.700 --> 00:17:29.735 ‫نمی خواد هیچکسی رو ببینه. 266 00:17:31.103 --> 00:17:32.238 ‫بهتون که گفتم. من پسرشم. 267 00:17:33.072 --> 00:17:35.074 ‫بهش گفتید پسرش این جاست. 268 00:17:36.742 --> 00:17:38.043 ‫البته. 269 00:17:42.047 --> 00:17:45.251 ‫چطوره شماره تون ‫رو در اختیارمون بذارید و امروز برید خونه؟ 270 00:17:45.584 --> 00:17:48.888 ‫این که مجبورش کنید ببیندتون ‫ اصلا کمکی بهش نمی کنه. 271 00:17:51.190 --> 00:17:52.258 ‫ممنون. 272 00:18:02.101 --> 00:18:05.671 ‫تحلیل مشخص کرد ‫که ماده منفجره باروت سیاه بوده. 273 00:18:06.038 --> 00:18:08.874 ‫ترکیبی از نیترات پتاسیم، ‫ سولفور و زغال چوبه. 274 00:18:10.476 --> 00:18:12.311 ‫نیترات پتاسیم؟ مگه کود نیست؟ 275 00:18:13.679 --> 00:18:16.048 ‫بله. به عنوان واکنش گر آزمایشی ‫هم می فروشنش... 276 00:18:16.048 --> 00:18:17.650 ‫ولی خیلی از افراد کمتر ‫ از سن قانونی می خریدنش... 277 00:18:17.650 --> 00:18:19.218 ‫واسه همین از بازار جمع شد. 278 00:18:20.519 --> 00:18:21.687 ‫- افراد زیر سن قانونی؟ ‫- بله. 279 00:18:22.321 --> 00:18:24.189 ‫این روزها هر چیزی رو می تونید ‫توی اینترنت پیدا کنید. 280 00:18:24.356 --> 00:18:25.691 ‫حتی نحوه ی درست کردن باروت. 281 00:18:26.759 --> 00:18:28.794 ‫خدایا. بچه ها این روزها ترسناکند. 282 00:18:40.306 --> 00:18:44.009 ‫این تو فهرست مواد خطرناکه ‫ واسه همین سابقه اش هست. 283 00:18:44.143 --> 00:18:45.911 ‫یه فهرست از خریدارهای اخیرِ... 284 00:18:45.911 --> 00:18:48.314 ‫توزیع کننده های مواد کشاورزی تهیه کردم. 285 00:18:52.651 --> 00:18:53.686 ‫این چیه؟ 286 00:18:54.386 --> 00:18:55.721 ‫سراسر کشوره. 287 00:18:56.855 --> 00:18:58.991 ‫بررسی همه ی این ها ‫ رو کِی تموم می کنیم؟ 288 00:19:01.827 --> 00:19:04.263 ‫فهرست رو به افراد توی سئول ‫و استان گیئونگی محدود کنید. 289 00:19:04.930 --> 00:19:08.133 ‫مکان هایی که مرتب نمی خرنش. ‫کار یه مشتری جدیده. 290 00:19:09.735 --> 00:19:10.836 ‫دوربین مداربسته ی پارکینگ چی شد؟ 291 00:19:11.136 --> 00:19:13.138 ‫حتما می دونستند که دوربین ها کجااند... 292 00:19:13.138 --> 00:19:14.707 ‫واسه همین تصویر واضحی ‫ از صورت مجرم وجود نداره. 293 00:19:15.040 --> 00:19:18.477 ‫قدش بالای 170 سانتی متره ‫و نسبتا لاغره. 294 00:19:18.477 --> 00:19:20.746 ‫با توجه به این که حرکاتش خیلی سریعه... 295 00:19:20.746 --> 00:19:23.549 ‫احتمالا سنش بین 20 تا 30 ساله. 296 00:19:27.152 --> 00:19:28.687 ‫بیاید محدوده اش رو کاهش بدیم. 297 00:19:29.021 --> 00:19:32.458 ‫اگه مظنونی داشته باشیم ‫می تونیم از تحلیل گام برداشتن استفاده کنیم. 298 00:19:38.230 --> 00:19:39.231 ‫چا جه هوان. 299 00:19:40.632 --> 00:19:41.967 ‫بیا یه لحظه یه صحبتی بکنیم. 300 00:19:48.407 --> 00:19:49.608 ‫[افشاء تصاویر ممنوع است.] 301 00:20:02.454 --> 00:20:03.455 ‫چرا یه استراحتی نمی کنی؟ 302 00:20:05.924 --> 00:20:06.925 ‫چی؟ 303 00:20:07.826 --> 00:20:09.495 ‫حجم کارت ‫رو توی اداره ی مرکزی کم می کنم... 304 00:20:10.262 --> 00:20:13.432 ‫پس با ادارات پلیس محلی ‫همکاری کن و سر وقت برو خونه. 305 00:20:15.334 --> 00:20:16.535 ‫داری بهم میگی از پرونده کنار بکشم؟ 306 00:20:18.637 --> 00:20:19.872 ‫می دونم خیلی تلاش کردی... 307 00:20:20.205 --> 00:20:22.641 ‫و این رو هم می دونم ‫که تو صادق تر از هر کسی بودی. 308 00:20:22.641 --> 00:20:25.077 ‫پس چرا باید... 309 00:20:27.312 --> 00:20:30.783 ‫توی زمان حساسی مثل الان ‫نمی تونیم به شایعات هم دامن بزنیم. 310 00:20:33.352 --> 00:20:35.354 ‫تو حرفی که یه بیمار زده رو باور می کنی؟ 311 00:20:37.056 --> 00:20:39.158 ‫می خوای همکارهات هم تحت فشار بذاری؟ 312 00:20:40.125 --> 00:20:41.226 ‫فشار؟ 313 00:20:42.494 --> 00:20:43.595 ‫حضور من... 314 00:20:44.496 --> 00:20:46.165 ‫مزاحم تیممونه؟ 315 00:20:49.635 --> 00:20:50.636 ‫ما در هر صورت... 316 00:20:51.336 --> 00:20:53.372 ‫شیمر رو دستگیر می کنیم. ‫این کار رو می کنیم. 317 00:20:55.174 --> 00:20:56.875 ‫الان باید بی خیال بشی. 318 00:20:59.745 --> 00:21:00.746 ‫سروان کو. 319 00:21:03.215 --> 00:21:04.216 ‫مطمئنی پشیمون نمی شی؟ 320 00:21:08.387 --> 00:21:10.756 ‫کسی هست که به اندازه ی من ‫ بهش نزدیک شده باشه؟ 321 00:21:11.824 --> 00:21:13.225 ‫نه. هیچکس. 322 00:21:14.193 --> 00:21:15.227 ‫سروان هان... 323 00:21:15.961 --> 00:21:18.397 ‫و رئیس به هر دوشون جلوی چشم هام مردند. 324 00:21:19.264 --> 00:21:20.265 ‫یه دقیقه؟ 325 00:21:20.632 --> 00:21:23.001 ‫نه. اگه فقط 30 ثانیه سریع تر عمل می کردم... 326 00:21:25.037 --> 00:21:26.772 ‫اون احمق حتی ‫خودش رو به جای من جا زد. 327 00:21:27.372 --> 00:21:29.141 ‫اون دقیقا می دونه این تو چه خبره. 328 00:21:31.643 --> 00:21:33.011 ‫توی پارکینگ عجله داشته... 329 00:21:33.512 --> 00:21:35.848 ‫واسه همین فرصت نداشته ‫ردش رو بپوشونه. 330 00:21:35.848 --> 00:21:37.916 ‫ما دیگه داریم موفق می شیم. ‫قسم می خورم. 331 00:21:39.384 --> 00:21:40.385 ‫داریم موفق می شیم. 332 00:21:44.823 --> 00:21:47.126 ‫می دونی چرا اون هایی ‫که معتاد شرط بندی اند... 333 00:21:47.726 --> 00:21:49.128 ‫نمی تونند از شرط بندی دست بردارند؟ 334 00:21:51.597 --> 00:21:52.598 ‫با اختلاف خیلی کم. 335 00:21:53.365 --> 00:21:54.867 ‫فکر می کنند با غلبه بهش ‫می تونند شانس بیارند... 336 00:21:54.867 --> 00:21:57.636 ‫ولی وقتی ذهنشون زیادی ‫ مشغولش بشه چی میشه؟ 337 00:22:00.205 --> 00:22:01.707 ‫دیوونه می شن. 338 00:22:05.177 --> 00:22:06.211 ‫هی. 339 00:22:07.045 --> 00:22:08.147 ‫تو آینه خودت رو نگاه کن. 340 00:22:09.314 --> 00:22:10.916 ‫ببین چشم هات الان چه شکلی شدند. 341 00:22:36.909 --> 00:22:41.013 ‫[ایستگاه پلیس جونگسان] 342 00:23:01.567 --> 00:23:03.035 ‫[3 اکتبر، پارکینگ، ‫4 اکتبر، خیابان] 343 00:24:45.070 --> 00:24:46.471 ‫می تونم یه لحظه بیام تو؟ 344 00:24:48.173 --> 00:24:49.408 ‫حتما، البته. 345 00:24:56.682 --> 00:24:58.417 ‫چند وقته این تویی؟ 346 00:25:01.553 --> 00:25:02.921 ‫خب یه مدتی میشه. 347 00:25:04.656 --> 00:25:06.091 ‫می خوای عصبانیتت رو خالی کنی؟ 348 00:25:15.600 --> 00:25:17.602 ‫اون حتی خودش ‫رو به جای من جا زد... 349 00:25:17.602 --> 00:25:19.805 ‫و به رئیس به پیام داد. 350 00:25:20.939 --> 00:25:22.607 ‫اون قدر برای کشتنش درمونده شده بوده... 351 00:25:23.008 --> 00:25:25.877 ‫که تدابیر امنیتی شدید رو نادیده گرفت ‫و ازش خواست بیاد به بیمارستان. 352 00:25:26.778 --> 00:25:29.414 ‫دیگه کی می دونه که لی جونگ یوپ... 353 00:25:29.414 --> 00:25:31.049 ‫رو داشتند توی اون بیمارستان عمل می کردند؟ 354 00:25:31.483 --> 00:25:33.285 ‫من، خانم کیم و... 355 00:25:34.619 --> 00:25:36.021 ‫قبل از این که بره توی اتاق عمل... 356 00:25:36.021 --> 00:25:38.390 ‫به تو و سروان کو زنگ زدم. 357 00:25:39.091 --> 00:25:42.994 ‫بعدش سروان کو احتمالا ‫خبر رو به تیممون گفت. 358 00:25:45.130 --> 00:25:47.199 ‫اگه کسی خودش رو جای تو جا زده باشه... 359 00:25:47.466 --> 00:25:49.968 ‫به این معنیه که کسی بوده که می دونسته... 360 00:25:49.968 --> 00:25:51.370 ‫تو اون جا همراه لی جونگ یوپ بودی. 361 00:25:53.805 --> 00:25:55.207 ‫کسیه که خیلی بهمون نزدیکه. 362 00:25:56.174 --> 00:25:57.242 ‫خیلی نزدیک. 363 00:26:06.518 --> 00:26:07.586 ‫یوجین. 364 00:26:10.288 --> 00:26:14.593 ‫نظرت در مورد حرف هایی که مامانم زده چیه؟ 365 00:26:23.435 --> 00:26:25.170 ‫حرف هاش نسبتا نامنسجم بود... 366 00:26:26.538 --> 00:26:29.741 ‫ولی نکاتی رو بهم گفت ‫که فقط مجرم ازشون خبر داره. 367 00:26:45.657 --> 00:26:46.858 ‫کارآگاه چا. 368 00:26:50.662 --> 00:26:51.763 ‫متاسفم... 369 00:26:53.198 --> 00:26:55.767 ‫ولی این بار این کار رو برای سرگرمی ‫یا از روی کنجکاوی انجام نمی دم. 370 00:26:57.269 --> 00:27:00.405 ‫معتقدم این تصمیم درستی برای تو و مادرته. 371 00:27:06.111 --> 00:27:07.846 ‫امروز رفتم دانشگاه هانمیونگ. 372 00:27:08.880 --> 00:27:10.916 ‫یه عکس از ریو سونگ هی دریافت کردم. 373 00:27:11.917 --> 00:27:13.285 ‫می خوای ببینیش؟ 374 00:27:36.241 --> 00:27:37.909 ‫من هم این عکس رو دیدم... 375 00:27:39.077 --> 00:27:40.946 ‫ولی نه. اون نیست. 376 00:27:41.513 --> 00:27:42.881 ‫اون نمی تونه مامانم باشه. 377 00:27:44.115 --> 00:27:46.985 ‫مرگ خانم ریو مارس 1984 ثبت شد... 378 00:27:47.419 --> 00:27:49.354 ‫و مادر تو... 379 00:27:49.354 --> 00:27:51.223 ‫شماره ی اقامت جدیدش ‫رو تو نوامبر 1984 گرفت. 380 00:27:51.690 --> 00:27:52.724 ‫واسه این که ... 381 00:27:53.458 --> 00:27:54.893 ‫شماره اقامتش پاک شده بود. 382 00:27:54.893 --> 00:27:56.795 ‫توی دوره ی گزارش دادنش دوباره ثبتش کرد. 383 00:27:56.795 --> 00:27:59.231 ‫اون موقع هر از گاهی ‫از این اتفاقات می افتاد. 384 00:28:00.599 --> 00:28:03.201 ‫برای این کار باید بررسی پیشینه ‫با پلیس رو بگذرونه. 385 00:28:04.135 --> 00:28:05.737 ‫چطور گذروندش؟ 386 00:28:06.638 --> 00:28:08.673 ‫حتما اثر انگشتش با ریو سونگ هی یکی بوده. 387 00:28:13.845 --> 00:28:17.148 ‫شاید آقای هان جو سوک کمکش کرد. 388 00:28:20.051 --> 00:28:22.187 ‫گفته بودی مادرت 35 سال پیش... 389 00:28:22.187 --> 00:28:23.989 ‫حافظه اش رو بر اثر یه تصادف از دست داده. 390 00:28:24.856 --> 00:28:26.324 ‫شاید خودش نمی دونسته... 391 00:28:26.758 --> 00:28:28.927 ‫ولی آقای هان حتما همه چیز رو در مورد... 392 00:28:29.694 --> 00:28:31.263 ‫ریو سونگ هی می دونسته... 393 00:28:35.200 --> 00:28:36.501 ‫و من مطمئنم... 394 00:28:37.903 --> 00:28:40.005 ‫سعی می کرده از چا ایون سو محافظت کنه. 395 00:28:48.079 --> 00:28:49.581 ‫نمی خوام این رو باور کنم. 396 00:28:50.048 --> 00:28:51.383 ‫باورش سخته... 397 00:28:53.885 --> 00:28:55.420 ‫ولی اگه... 398 00:28:55.754 --> 00:28:57.789 ‫همه چیز حقیقتی باشه که باید بپذیریمش چی؟ 399 00:28:59.925 --> 00:29:01.459 ‫اگه مجبور باشیم بپذیریمش چی؟ 400 00:29:06.431 --> 00:29:08.133 ‫از پرونده شیمر خبر داری؟ 401 00:29:10.769 --> 00:29:12.804 ‫- چی؟ ‫- پرونده ی شیمر. 402 00:29:13.238 --> 00:29:15.707 ‫پرونده ی آتش افروزی زنجیره ای ‫توی استان گیئونگی، شهر ماچئون. 403 00:29:20.345 --> 00:29:21.746 ‫ایون سو. 404 00:29:22.013 --> 00:29:23.715 ‫من به این فکر می کنم. 405 00:29:24.182 --> 00:29:27.185 ‫«زندگی توی همچین جایی چه حسی داره؟» 406 00:29:27.852 --> 00:29:30.889 ‫قبل از این که بمیرم ‫حتی اگه فقط برای یه روز باشه... 407 00:29:41.800 --> 00:29:43.868 ‫- اون فندک نیست؟ ‫- خدای من. 408 00:29:50.909 --> 00:29:52.777 ‫اگه حرفی که الان زدی حقیقت داشته باشه... 409 00:29:54.279 --> 00:29:56.314 ‫یعنی سروان هان همه چیز رو می دونسته... 410 00:29:57.248 --> 00:29:59.050 ‫از جمله این که لی سانگ وو مجرم نبوده. 411 00:30:01.419 --> 00:30:02.487 ‫تازه... 412 00:30:05.824 --> 00:30:07.559 ‫اگه این واقعا حقیقت داشته باشه... 413 00:30:07.993 --> 00:30:10.462 ‫به این معنیه که سروان هان و مامانم... 414 00:30:12.263 --> 00:30:14.099 ‫اون آدم هایی ‫که من می شناسم نیستند. 415 00:30:19.304 --> 00:30:20.839 ‫باید چی کار کنم؟ 416 00:30:24.809 --> 00:30:26.711 ‫حالا به کی می تونم اعتماد کنم؟ 417 00:31:00.945 --> 00:31:02.947 ‫چیزی نمی خوره... 418 00:31:02.947 --> 00:31:04.716 ‫و توی شناخت آدم ها مشکل داره. 419 00:31:13.425 --> 00:31:14.693 ‫باید تا هنوز می تونه ‫خانواده اش رو تشخیص بده... 420 00:31:14.693 --> 00:31:17.562 ‫صبر کنید و ببینیدش. 421 00:31:18.763 --> 00:31:20.065 ‫ممنونم. 422 00:31:24.102 --> 00:31:25.870 ‫[چا ایون سو] 423 00:31:34.145 --> 00:31:35.480 ‫مامان! 424 00:31:46.991 --> 00:31:47.992 ‫مامان؟ 425 00:31:50.528 --> 00:31:51.596 ‫مامان. 426 00:32:09.681 --> 00:32:12.517 ‫واسه ات چند تا لباس آوردم. 427 00:32:12.684 --> 00:32:14.819 ‫همیشه سرما می خوری. 428 00:32:23.828 --> 00:32:26.397 ‫تو این جایی چون نمی خواستی ‫سر بار من باشی، درسته؟ 429 00:32:27.866 --> 00:32:29.567 ‫فکر کردی نمی دونم؟ 430 00:32:33.772 --> 00:32:36.241 ‫وقتی این پرونده بسته بشه... 431 00:32:37.976 --> 00:32:40.345 ‫میرم یه تعطیلی طولانی. بیا بریم سفر... 432 00:32:41.846 --> 00:32:42.847 ‫و... 433 00:32:44.616 --> 00:32:45.650 ‫هر کاری می کنم. 434 00:32:47.819 --> 00:32:48.887 ‫از پس هر چیزی برمیام. 435 00:32:50.455 --> 00:32:52.056 ‫خیلی از خانواده ها پرستار استخدام نمی کنند. 436 00:32:53.525 --> 00:32:55.927 ‫مطمئنم می تونم بفهمم چی کار باید بکنم. 437 00:33:11.276 --> 00:33:12.277 ‫غذا خوردی؟ 438 00:33:14.245 --> 00:33:15.747 ‫شنیدم زیاد غذا نمی خوری. 439 00:33:17.515 --> 00:33:18.850 ‫غذا باب میلت نیست؟ 440 00:33:19.684 --> 00:33:20.785 ‫واسه ات چیزی بگیرم؟ 441 00:33:26.257 --> 00:33:27.258 ‫سوشی می خوای؟ 442 00:33:27.926 --> 00:33:28.927 ‫سوشی دوست داری. 443 00:33:36.568 --> 00:33:38.036 ‫اصلا غذا نمی خوری. 444 00:33:52.050 --> 00:33:53.051 ‫خدای من. 445 00:33:53.785 --> 00:33:55.220 ‫چرا پاهات... 446 00:33:55.220 --> 00:33:57.088 ‫چرا جوراب نپوشیدی؟ 447 00:34:08.600 --> 00:34:10.134 ‫پاهات دارند یخ می زنند. 448 00:34:21.279 --> 00:34:22.347 ‫نمی خواد. 449 00:34:23.548 --> 00:34:24.549 ‫مامان. 450 00:34:25.416 --> 00:34:27.218 ‫می دونی من کی ام؟ 451 00:34:33.524 --> 00:34:36.327 ‫اگه می دونستم میای ‫یه چیزی آماده می کردم. 452 00:34:42.267 --> 00:34:43.268 ‫چرا این جایی؟ 453 00:34:48.006 --> 00:34:49.941 ‫فکر کردی تا آخر نمی فهمم؟ 454 00:34:51.676 --> 00:34:54.345 ‫کاری که باهام کردی؟ 455 00:34:55.880 --> 00:34:56.915 ‫مامان. 456 00:34:57.548 --> 00:35:00.785 ‫منم. پسرت. چا جه هوانم. 457 00:35:01.886 --> 00:35:03.554 ‫استاد پارک همه چیز رو بهم گفت. 458 00:35:05.256 --> 00:35:06.257 ‫کار تو بود، مگه نه؟ 459 00:35:08.126 --> 00:35:09.761 ‫تو دستورها رو می دادی. 460 00:35:10.595 --> 00:35:11.596 ‫مگه نه؟ 461 00:35:13.898 --> 00:35:14.966 ‫مامان. 462 00:35:16.501 --> 00:35:18.136 ‫تو حتی آدم هم نیستی. 463 00:35:18.636 --> 00:35:20.838 ‫- نمی بخشمت! ‫- مامان. 464 00:35:20.838 --> 00:35:22.707 ‫تو دستور دادی سئو هیون ته. 465 00:35:22.941 --> 00:35:24.909 ‫- تو بچه ام رو کشتی. ‫- مامان. 466 00:35:24.909 --> 00:35:27.645 ‫نمی بخشتم! بمیر! 467 00:35:27.845 --> 00:35:30.648 ‫- بمیر! بمیر سئو هیون ته! ‫- بس کن. 468 00:35:31.649 --> 00:35:35.086 ‫- بمیر! فقط بمیر! ‫- مامان. 469 00:35:35.119 --> 00:35:37.789 ‫- بچه ام رو بهم برگردون! ‫- کافیه. 470 00:35:37.789 --> 00:35:40.458 ‫- بچه ام رو بهم برگردون! ‫- چیزی نیست. 471 00:35:40.959 --> 00:35:44.228 ‫- دا سوم، بچه ام! ‫- کافیه. 472 00:35:45.596 --> 00:35:46.965 ‫- نه! ‫- دا سوم! 473 00:35:46.965 --> 00:35:48.066 ‫بس کن! 474 00:35:50.868 --> 00:35:51.936 ‫کافیه. 475 00:36:22.867 --> 00:36:24.602 ‫[لی جونگ یوپ، 41، مرد] 476 00:36:33.444 --> 00:36:34.779 ‫هم خبر بد دارم... 477 00:36:35.813 --> 00:36:37.315 ‫و هم خبر خوب. 478 00:36:40.918 --> 00:36:42.153 ‫خبر بد اینه که... 479 00:36:42.954 --> 00:36:44.555 ‫شیمر برگشته. 480 00:36:46.824 --> 00:36:47.892 ‫خبر خوب اینه که... 481 00:36:50.395 --> 00:36:51.963 ‫ریو سونگ هی رو پیدا کردیم. 482 00:36:57.869 --> 00:37:01.005 ‫شیمر 35 سال پیش ‫که همه جا دنبالش گشتی... 483 00:37:02.774 --> 00:37:03.908 ‫ریو سونگ هی بود... 484 00:37:06.144 --> 00:37:07.245 ‫و... 485 00:37:11.983 --> 00:37:13.484 ‫اون مادرمه. 486 00:37:21.726 --> 00:37:23.594 ‫چرا جواب نمیدی؟ 487 00:37:28.666 --> 00:37:29.634 ‫اون موقع... 488 00:37:32.403 --> 00:37:33.704 ‫چی می خواستی بگی؟ 489 00:37:34.505 --> 00:37:35.573 ‫درست قبل از این که بهت شلیک کنند. 490 00:37:39.143 --> 00:37:40.678 ‫می خواستی یه چیزی بهم بگی. 491 00:37:45.149 --> 00:37:46.484 ‫چرا اون جوری بهم نگاه کردی؟ 492 00:37:48.286 --> 00:37:49.287 ‫از روی ترحم؟ 493 00:37:49.954 --> 00:37:51.055 ‫یا... 494 00:37:53.825 --> 00:37:55.126 ‫هم من و هم مامانم... 495 00:38:04.836 --> 00:38:06.337 ‫چیزی نمیگی؟ 496 00:38:18.349 --> 00:38:19.617 ‫چرا نمی تونم ببینمش؟ 497 00:38:20.384 --> 00:38:21.752 ‫من خانواده اش ام. 498 00:38:22.286 --> 00:38:24.155 ‫حتی اگه از خانواده باشید ‫هم نمی تونید ببینیدش. 499 00:38:25.523 --> 00:38:27.158 ‫نزدیک بوده بمیره. 500 00:38:27.558 --> 00:38:30.428 ‫چرا نمی تونید بذارید ‫خانواده اش برن تو ببیننش؟ 501 00:38:30.428 --> 00:38:32.396 ‫[لی جونگ یوپ] 502 00:38:38.169 --> 00:38:39.237 ‫سلام. 503 00:38:45.743 --> 00:38:46.744 ‫بذار... 504 00:38:47.912 --> 00:38:49.647 ‫فقط صورتش رو ببینم. 505 00:39:36.294 --> 00:39:37.328 ‫صدام... 506 00:39:38.496 --> 00:39:39.564 ‫رو می شنوی؟ 507 00:39:45.203 --> 00:39:46.437 ‫خواب چی رو می بینی؟ 508 00:40:05.623 --> 00:40:07.158 ‫حتما خواب خوبیه. 509 00:40:17.134 --> 00:40:18.736 ‫کسی که سعی کرد تو رو بکشه... 510 00:40:20.204 --> 00:40:21.405 ‫رو نمی بخشم. 511 00:40:24.308 --> 00:40:25.876 ‫تمومش می کنم. 512 00:40:28.846 --> 00:40:29.914 ‫قول می دم. 513 00:40:47.665 --> 00:40:48.866 ‫خوب بخواب. 514 00:40:53.337 --> 00:40:54.405 ‫وقتی بیدار شی... 515 00:40:56.207 --> 00:40:57.975 ‫اوضاع خیلی فرق می کنه... 516 00:41:02.747 --> 00:41:03.714 ‫برادر عزیزم. 517 00:41:56.600 --> 00:41:57.735 ‫سلام گان یونگ. 518 00:41:59.737 --> 00:42:01.439 ‫چرا این قدر تماس گرفتن باهات سخته؟ 519 00:42:03.307 --> 00:42:05.876 ‫اسلحه ای که برای شلیک ‫به لی جونگ یوپ استفاده شد... 520 00:42:06.811 --> 00:42:10.247 ‫اسلحه های یاکوزای ژاپنی ‫ به کره قاچاق می شن... 521 00:42:10.581 --> 00:42:12.450 ‫و بعضی هاشون جا می مونند. 522 00:42:13.718 --> 00:42:15.886 ‫آقای جین از یونگپو یادته؟ 523 00:42:17.722 --> 00:42:19.457 ‫آره، یونگپوی محله ی چینی ها. 524 00:42:19.457 --> 00:42:21.092 ‫پارسال به عنوان نیروی پشتیبانی رفتیم. 525 00:42:21.359 --> 00:42:23.461 ‫آره. یارویی که اون جا بود گفت... 526 00:42:23.461 --> 00:42:25.996 ‫آقای جین یه اسلحه ی آلمانی ‫رو با خودش این ور اون ور می برده... 527 00:42:25.996 --> 00:42:27.498 ‫و باهاش پز می داده... 528 00:42:28.599 --> 00:42:30.501 ‫ولی سال قبل که خونه ی آقای جین رو گشتند... 529 00:42:30.501 --> 00:42:32.236 ‫گفتند همه ی سلاح هاشون توقیف شده. 530 00:42:33.371 --> 00:42:35.439 ‫توقیف شده؟ ما چیزی توقیف نکردیم. 531 00:42:35.806 --> 00:42:37.141 ‫می دونم. حتی افراد ‫ایستگاه پلیس یونگپو هم گفتند... 532 00:42:37.141 --> 00:42:38.743 ‫اسلحه ای ندیدند. 533 00:42:39.677 --> 00:42:41.579 ‫افرادی که به عنوان پشتیبانی رفتند... 534 00:42:41.579 --> 00:42:44.582 ‫تو، من، هان چول و پیل سانگ بودیم. 535 00:42:45.182 --> 00:42:46.350 ‫ما چهار تا بودیم. 536 00:42:53.157 --> 00:42:55.726 ‫الو؟ 537 00:42:57.928 --> 00:42:59.029 ‫اُه خدای من. 538 00:43:00.698 --> 00:43:02.967 ‫- این جا چی کار می کنی؟ ‫- چی؟ 539 00:43:04.568 --> 00:43:06.771 ‫اُه چیزی نیست. 540 00:43:12.977 --> 00:43:14.545 ‫اون چشه؟ 541 00:43:17.348 --> 00:43:19.483 ‫قربان. لطفا نجاتم بدید. 542 00:43:19.717 --> 00:43:21.419 ‫من هر کاری واسه تون کردم. 543 00:43:23.254 --> 00:43:26.190 ‫من ازت خواستم کاری واسه ام بکنی؟ 544 00:43:28.092 --> 00:43:29.160 ‫قربان. 545 00:43:29.293 --> 00:43:31.495 ‫من و تو همدیگه رو می شناختیم؟ 546 00:43:33.097 --> 00:43:35.900 ‫من فقط کسی رو که ماشین سئونگ کوان ‫ رو آورد یه نوشیدنی مهمون کردم... 547 00:43:36.100 --> 00:43:37.201 ‫ولی چی؟ 548 00:43:38.702 --> 00:43:41.305 ‫اگه مچم رو بگیرند زندگیم تمومه. 549 00:43:41.305 --> 00:43:42.740 ‫خواهش می کنم ‫فقط همین یه بار کمکم کنید. 550 00:43:44.742 --> 00:43:46.343 ‫شما بهم گفتید که... 551 00:43:46.410 --> 00:43:48.312 ‫لی جونگ یوپ باید... 552 00:43:48.412 --> 00:43:49.647 ‫قبل از دستگیر شدن بمیره. 553 00:43:49.713 --> 00:43:51.615 ‫این رو وقتی داشتید ‫واسه ام نوشیدنی می ریختید گفتید. 554 00:43:52.016 --> 00:43:53.751 ‫این دیگه چه مزخرفاتیه که میگی؟ 555 00:43:54.785 --> 00:43:57.755 ‫رئیس سئو. چرا این کار رو می کنید؟ 556 00:43:58.022 --> 00:44:01.625 ‫چطوری می تونستم خودسرانه ‫تصمیم بگیرم که به یکی شلیک کنم؟ 557 00:44:01.625 --> 00:44:03.194 ‫چون شما بهم گفته بودید ‫ این کار رو کردم. 558 00:44:03.194 --> 00:44:04.862 ‫کی بهت گفت این کار رو بکنی؟ 559 00:44:05.629 --> 00:44:07.398 ‫عجب آدم دردسرسازی هستی! 560 00:44:08.766 --> 00:44:11.936 ‫قربان. لطفا کمکم کنید. 561 00:44:11.936 --> 00:44:13.070 ‫[رئیس سئو هیون ته] 562 00:44:13.070 --> 00:44:14.672 ‫لطفا کمکم کنید. 563 00:44:21.378 --> 00:44:23.581 ‫[در حال ضبط] 564 00:44:24.882 --> 00:44:26.684 ‫خدای من. 565 00:44:26.684 --> 00:44:29.520 ‫قربان. موضوع این نیست! ‫قصدم این نبود! 566 00:44:29.520 --> 00:44:31.455 ‫باور نمی کنم به کسی مثل اون ‫اعتماد کردم که کارها رو انجام بده. 567 00:44:32.456 --> 00:44:35.326 ‫- بندازینش بیرون! ‫- رئیس سئو. 568 00:44:35.960 --> 00:44:39.230 ‫لطفا کمکم کنید! خواهش می کنم رئیس سئو. 569 00:44:45.302 --> 00:44:46.804 ‫سر قبر سئونگ کوان... 570 00:44:48.172 --> 00:44:49.406 ‫میری؟ 571 00:44:50.107 --> 00:44:53.677 ‫اون خبرنگارهای کنه همه شون ‫برای یه خبر داغ اون جا اردو زدند. 572 00:44:54.245 --> 00:44:55.513 ‫نمی خوام بهشون چیزی واسه نوشتن بدم. 573 00:44:59.016 --> 00:45:01.352 ‫همسرش ناراحت میشه. 574 00:45:02.152 --> 00:45:03.454 ‫برای تسلیت گل می فرستم. 575 00:45:06.924 --> 00:45:09.460 ‫گمونم 40 سال دوستی بی معنیه. 576 00:45:09.627 --> 00:45:11.161 ‫حتی نتونستیم ‫توی مراسم خاکسپاریش شرکت کنیم. 577 00:45:11.562 --> 00:45:13.330 ‫الان وقت صحبت در مورد دوستی نیست. 578 00:45:14.331 --> 00:45:16.800 ‫ممکنه شغلم به عنوان سرپرست ‫هیئت قانون گذاری قضایی رو از دست بدم. 579 00:45:19.136 --> 00:45:22.239 ‫گزارشگرها جلوی خونه ام سبز می شن ‫واسه همین نمی تونم برم. 580 00:45:22.640 --> 00:45:26.010 ‫هی. رفتم موتور ماشینم رو روشن کنم... 581 00:45:27.611 --> 00:45:29.046 ‫و وحشتناک بود. 582 00:45:29.780 --> 00:45:31.815 ‫آدم چطور می تونه این جوری زندگی کنه؟ 583 00:45:34.552 --> 00:45:36.320 ‫اگه کار لی جونگ یوپ نبوده... 584 00:45:36.687 --> 00:45:38.589 ‫پس مجرم کیه؟ 585 00:45:41.492 --> 00:45:42.560 ‫تو... 586 00:45:44.228 --> 00:45:47.731 ‫یکی رو استخدام کردی که بهش شلیک کنه؟ 587 00:45:55.639 --> 00:45:57.107 ‫چرا بیش از حد واکنش نشون میدی؟ 588 00:45:58.475 --> 00:46:00.711 ‫ردیابی اسلحه ها آسونه. 589 00:46:00.844 --> 00:46:02.580 ‫واضحه. مخصوصا توی کره. 590 00:46:04.949 --> 00:46:06.250 ‫حالا می خوای چی کار کنی؟ 591 00:46:09.553 --> 00:46:10.921 ‫گمون کنم ترسیده بودم. 592 00:46:15.192 --> 00:46:16.260 ‫هدف بعدیش... 593 00:46:18.128 --> 00:46:20.030 ‫منم. 594 00:46:31.275 --> 00:46:32.509 ‫اون شب... 595 00:46:33.644 --> 00:46:35.412 ‫یادته چه بارون شدیدی می اومد؟ 596 00:46:38.882 --> 00:46:40.451 ‫شبی که لی سانگ وو مرد. 597 00:46:41.885 --> 00:46:44.622 ‫8 اوت 1984. 598 00:46:48.859 --> 00:46:50.194 ‫چش شده؟ 599 00:46:51.328 --> 00:46:52.896 ‫چه اتفاقی داره می افته؟ 600 00:46:55.399 --> 00:46:58.902 ‫نفس نمی کشه. 601 00:47:02.740 --> 00:47:03.807 ‫لی سانگ وو! 602 00:47:14.451 --> 00:47:17.955 ‫لعنتی! انگار مرده. 603 00:47:19.023 --> 00:47:21.425 ‫تو این کار رو کردی؟ آره؟ 604 00:47:21.659 --> 00:47:23.527 ‫به خودت بیا! 605 00:47:25.396 --> 00:47:26.463 ‫لعنتی! 606 00:47:53.157 --> 00:47:54.625 ‫دوباره شروع به نفس کشیدن کرد... 607 00:47:54.892 --> 00:47:56.860 ‫ولی هوشیاریش برنگشت. 608 00:47:56.860 --> 00:47:58.829 ‫خب نمی شد بردش بیمارستان... 609 00:48:00.330 --> 00:48:02.266 ‫چون خبرش می پیچید که شکنجه شده. 610 00:48:25.389 --> 00:48:26.490 ‫داری... 611 00:48:28.292 --> 00:48:29.426 ‫راجع به چی حرف می زنی؟ 612 00:48:38.602 --> 00:48:41.939 ‫اون شب جلوی خونه ات... 613 00:48:42.039 --> 00:48:43.841 ‫سه ساعت روی زانوهام بودم. 614 00:48:46.844 --> 00:48:49.113 ‫پدرت شخص فوق العاده ای بود. 615 00:48:50.881 --> 00:48:52.950 ‫مجبورم کرد به هر دری بزنم... 616 00:48:53.884 --> 00:48:56.220 ‫تا به عنوان عضو خانواده قبولم کنه... 617 00:48:58.355 --> 00:48:59.490 ‫یا شاید... 618 00:49:00.624 --> 00:49:03.627 ‫نمی خواست داماد آینده اش بشم. 619 00:49:07.664 --> 00:49:08.932 ‫بعدش... 620 00:49:10.968 --> 00:49:14.204 ‫اون ساعت رفتم که باهات ‫ یه نوشیدنی بخورم... 621 00:49:15.839 --> 00:49:17.641 ‫ولی تویی که همیشه کل شب کار می کردی... 622 00:49:18.942 --> 00:49:20.577 ‫اون شب رفتی خونه. 623 00:49:24.915 --> 00:49:27.751 ‫اون شب باید مستقیم می رفتم خونه. 624 00:49:29.319 --> 00:49:30.788 ‫خب نمی دونم چرا اون کار رو کردم. 625 00:49:34.925 --> 00:49:38.529 ‫چرا حس می کردم مجبورم ‫قبل از رفتن به خونه ببینمش؟ 626 00:49:42.399 --> 00:49:43.634 ‫ولی... 627 00:49:45.035 --> 00:49:47.271 ‫اون بهم نگاه کرد و لبخند زد. 628 00:49:48.038 --> 00:49:51.074 ‫مستقیم بهم زل زد. 629 00:49:52.409 --> 00:49:53.510 ‫کار تو بود، مگه نه؟ 630 00:49:56.513 --> 00:49:57.881 ‫تو اون ها رو کشتی. 631 00:50:00.884 --> 00:50:02.286 ‫کار تو بود. 632 00:50:08.492 --> 00:50:10.327 ‫اون لبخند زد. 633 00:50:11.862 --> 00:50:13.897 ‫نگاهم کرد و پوزخند زد. 634 00:50:15.499 --> 00:50:17.167 ‫اون احمق... 635 00:50:21.972 --> 00:50:23.006 ‫تو... 636 00:50:24.575 --> 00:50:25.809 ‫داری میگی... 637 00:50:27.744 --> 00:50:29.112 ‫تو اون کار رو کردی هیون ته؟ 638 00:50:36.453 --> 00:50:37.487 ‫اعتراف کن. 639 00:50:38.222 --> 00:50:39.623 ‫بگو! 640 00:50:40.324 --> 00:50:42.326 ‫بگو که کار تو بوده! 641 00:50:43.927 --> 00:50:46.830 ‫فقط اقرار کن که همه اش کار تو بوده. 642 00:50:47.297 --> 00:50:49.800 ‫کار تو بود. چرا کشتیشون؟ 643 00:50:50.100 --> 00:50:52.436 ‫چرا کشتیشون احمق؟ 644 00:50:52.870 --> 00:50:55.272 ‫کار تو بود. تو کشتیشون. 645 00:50:55.505 --> 00:50:57.608 ‫چرا این کار رو کردی؟ چرا کشتیشون؟ 646 00:50:58.542 --> 00:51:00.711 ‫اعتراف کن. عجله کن. 647 00:51:00.711 --> 00:51:02.412 ‫عجله کن و اقرار کن احمق. 648 00:51:28.338 --> 00:51:29.373 ‫اون ها... 649 00:51:30.040 --> 00:51:32.509 ‫احتمالا فکر کردند لی سانگ وو... 650 00:51:32.509 --> 00:51:34.011 ‫بدون این که دوباره به هوش بیاد مرده... 651 00:51:36.246 --> 00:51:38.282 ‫ولی شیمر می دونه... 652 00:51:39.716 --> 00:51:41.118 ‫که من لی سانگ وو رو کشتم. 653 00:51:43.921 --> 00:51:44.988 ‫سئونگ کوان... 654 00:51:45.856 --> 00:51:48.659 ‫احتمالا تا لحظه ی مرگش ‫فکر می کرد خودش لی رو کشته. 655 00:51:52.396 --> 00:51:53.630 ‫بعد از سئونگ کوان... 656 00:51:55.999 --> 00:51:57.067 ‫نوبت منه. 657 00:53:12.876 --> 00:53:15.512 ‫[مامور هاتاوی] 658 00:53:15.512 --> 00:53:18.081 ‫می تونی یه پخش زنده ی اینترنتی ‫رو الان ببینی؟ 659 00:53:18.548 --> 00:53:20.350 ‫برنامه ی خانم کیمه... 660 00:53:20.350 --> 00:53:22.586 ‫و والکریِ یونی. 661 00:53:23.120 --> 00:53:25.222 ‫دارند در مورد ‫شیمر 35 سال پیش صحبت می کنند. 662 00:53:26.556 --> 00:53:28.392 ‫توی قسمت قبلیمون گفتید ‫اطلاعات جامعی... 663 00:53:28.392 --> 00:53:30.193 ‫در مورد ارتباط بین پرونده ی شیمر... 664 00:53:30.193 --> 00:53:32.295 ‫و شرکت جهانی گروه سئوریون رو ‫باهامون در میون میذارید خانم کیم. 665 00:53:32.295 --> 00:53:33.330 ‫بله، همین طوره. 666 00:53:35.132 --> 00:53:36.833 ‫یه شرکت بزرگ و یه قاتل زنجیره ای. 667 00:53:36.833 --> 00:53:38.502 ‫به نظر با هم جور در نمیان. 668 00:53:38.969 --> 00:53:40.871 ‫ارتباط بین سئوریون و شیمر... 669 00:53:40.871 --> 00:53:43.974 ‫به 35 سال پیش بر می گرده. ‫به سال 1984. 670 00:53:44.608 --> 00:53:46.843 ‫مدیر فعلی گروه سئو هیون ته... 671 00:53:46.843 --> 00:53:50.881 ‫مدیر شرکتی شیمیایی به نام ‫ صنایع شیمیایی تائسام بود. 672 00:53:51.348 --> 00:53:53.617 ‫درست قبل از ادغام تائسام ‫با گروه سئوریون... 673 00:53:53.617 --> 00:53:56.720 ‫داشتند همراه هانمیونگ ماده ی جدیدی ‫به نام تی اچ 5 ایجاد می کردند. 674 00:54:03.026 --> 00:54:05.195 ‫[کانال یونی، والکری] 675 00:54:19.009 --> 00:54:20.010 ‫[برای اتصال مجدد «بله» را انتخاب کنید.] 676 00:54:24.448 --> 00:54:25.582 ‫[ارتباط بین شیمر و گروه سئوریون] 677 00:54:27.784 --> 00:54:29.686 ‫[دستورالعمل هایی برای ‫مواد شیمیایی خطرناک،تلویزیون وزارت دفاع] 678 00:54:40.664 --> 00:54:41.832 ‫[دستورالعمل هایی برای ‫مواد شیمیایی خطرناک،تلویزیون وزارت دفاع] 679 00:54:41.832 --> 00:54:42.899 ‫[تبلیغ وزارت دفاع: آموزش مقدماتی ‫امنیت در عصر دیجیتال] 680 00:54:47.304 --> 00:54:48.905 ‫[مدیریت امنیت آزمایشگاه ‫تحقیقاتی مرکزی وزارت دفاع] 681 00:54:48.905 --> 00:54:50.774 ‫[آموزش مقابله با تروریسم: ‫جنگ شیمیایی، می توان از آن اجتناب کرد؟] 682 00:54:52.909 --> 00:54:55.512 ‫[آموزش مقابله با تروریسم: ‫جنگ شیمیایی، می توان از آن اجتناب کرد؟] 683 00:55:00.951 --> 00:55:03.720 ‫[دستورالعمل هایی برای ‫مواد شیمیایی خطرناک،تلویزیون وزارت دفاع] 684 00:55:08.358 --> 00:55:10.160 ‫[دستورالعمل هایی برای ‫مواد شیمیایی خطرناک،تلویزیون وزارت دفاع] 685 00:55:10.260 --> 00:55:11.561 ‫[احتیاط] 686 00:55:11.561 --> 00:55:12.996 ‫[این ویدئو تنها برای اهداف آموزشی ‫ برای وزرات دفاع تهیه شده است.] 687 00:55:12.996 --> 00:55:14.898 ‫[استفاده ی تجاری ممنوع است.] 688 00:55:17.634 --> 00:55:20.337 ‫سلام. من افسر امنیت شما ‫کیم هیو کیونگ هستم. 689 00:55:20.904 --> 00:55:23.640 ‫همه تون از موارد تلفات انسانی... 690 00:55:23.640 --> 00:55:25.742 ‫ناشی از نشت گازهای سمی ای ‫مثل هیدروفلوئوریک اسید... 691 00:55:25.742 --> 00:55:28.078 ‫یا آتیش سوزی های ‫ناشی از انفجار سوخت آگاهید؟ 692 00:55:28.812 --> 00:55:31.148 ‫اگرچه ما با مواد خطرناک گوناگونی مواجهیم... 693 00:55:31.148 --> 00:55:35.118 ‫اغلب متوجه خطری که دارند نیستیم. 694 00:55:35.752 --> 00:55:38.655 ‫بیاید امروز یه نگاهی ‫به خطر مواد شیمیایی ای... 695 00:55:38.655 --> 00:55:40.924 ‫که معمولا توی زندگی روزمره مون ‫استفاده می شن بندازیم. 696 00:55:41.558 --> 00:55:45.862 ‫خطرات شیمیایی شامل انفجار، ‫اشتعال پذیری، اکسیده شدن، 697 00:55:45.996 --> 00:55:49.666 ‫زنگار، قطبیدگی، مسمویت و حساسیته. 698 00:55:50.333 --> 00:55:53.436 ‫موضوع امروز نیترات پتاسیمه. ‫یه ماده ی منفجره. 699 00:55:53.436 --> 00:55:54.804 ‫[تهیه شده توسط: ‫شرکت هانتر، تلویزیون وزارت دفاع] 700 00:55:57.307 --> 00:55:59.509 ‫وقتی زغال رو توی هاون می کوبید... 701 00:55:59.509 --> 00:56:01.912 ‫این پودر سیاه به دست میاد. 702 00:56:02.245 --> 00:56:03.813 ‫بیاید به این پودر سیاه... 703 00:56:04.080 --> 00:56:06.983 ‫نیترات پتاسیم رو که به عنوان ‫ریشه کَن کننده هم شناخته می شه... 704 00:56:07.250 --> 00:56:08.818 ‫همراه سولفور اضافه کنیم. 705 00:56:31.708 --> 00:56:33.443 ‫وقتی فیتیله می سوزه... 706 00:56:43.086 --> 00:56:44.387 ‫[ارتباط بین شیمر و گروه سئوریون] 707 00:56:46.690 --> 00:56:49.459 ‫[مدیریت امنیت آزمایشگاه ‫تحقیقاتی مرکزی وزارت دفاع] 708 00:56:51.328 --> 00:56:54.064 ‫بیاید امروز یاد بگیریم منیزم ‫چطور منفجر می شه. 709 00:56:54.731 --> 00:56:56.933 ‫منیزم یه ماده خطرناک درجه ی دوئه. 710 00:56:56.933 --> 00:56:58.969 ‫وقتی منیزیم با اسید نیتریک ترکیب می شه... 711 00:56:58.969 --> 00:57:01.037 ‫با آب واکنش میده، منفجر میشه. 712 00:57:01.871 --> 00:57:05.342 ‫مواردی از انفجار در ‫گیاهان دارای منیزم بوده. 713 00:57:05.775 --> 00:57:07.877 ‫و در موارد آتیش سوزی ‫بر اثر چنین مواد فلزی ای... 714 00:57:07.877 --> 00:57:11.615 ‫باید با استفاده از شن ‫یا حوله ی مرطوب خاموششون کنید. 715 00:57:12.449 --> 00:57:13.883 ‫بذارید نشونتون بدم. 716 00:57:14.951 --> 00:57:16.186 ‫دارم منیزیم... 717 00:57:16.186 --> 00:57:17.587 ‫[منیزیم] 718 00:57:17.587 --> 00:57:19.155 ‫و اسید نیتریک رو اضافه می کنم. 719 00:57:20.323 --> 00:57:22.092 ‫بیاید ببینیم وقتی آب رو اضافه می کنید... 720 00:57:22.092 --> 00:57:25.061 ‫چه طور واکنش نشون می ده. 721 00:57:26.630 --> 00:57:28.431 ‫[آب، منیزیم] 722 00:57:34.804 --> 00:57:37.440 ‫بیایید امروز درباره کار با فسفر حرف بزنیم. 723 00:57:37.974 --> 00:57:41.411 ‫اخیرا شایعه ای مشکل ساز شد ‫ که می گفت برای مهار اعتراضات... 724 00:57:41.411 --> 00:57:43.179 ‫در یه کشور خارجی ‫از بمب های دودزای فسفر سفید استفاده شده. 725 00:57:44.180 --> 00:57:47.317 ‫وقتی فسفر سفید و اکسیژن ترکیب می شن ‫ فسفر پنتااکسید تولید می شه. 726 00:57:47.550 --> 00:57:50.487 ‫دود تولید شده از اون، ‫مانع دید آدم می شه. 727 00:57:50.620 --> 00:57:52.555 ‫این همون اصلِ پشت نارنجک های ‫دودزای فسفر سفیده. 728 00:58:13.743 --> 00:58:15.879 ‫[تهیه شده توسط شرکت هانتر] 729 00:58:33.897 --> 00:58:34.998 ‫شرکت هانتر. 730 00:58:35.598 --> 00:58:37.934 ‫شرکت کوچیکیه که برنامه های فرهنگی ‫و جریانات سیاسی یا اجتماعی روز رو می سازه. 731 00:58:38.335 --> 00:58:39.736 ‫تأمین کننده ی تلویزیون ‫وزارت دفاع هم هستند... 732 00:58:39.736 --> 00:58:41.504 ‫و تا سال 2012 به همکاری ادامه دادند. 733 00:58:41.705 --> 00:58:43.306 ‫ویدئوها معمولا برای ‫آموزش درون سازمانی بودند. 734 00:58:43.606 --> 00:58:45.909 ‫کیم هیو کیونگ چند وقت اونجا کار می کرده؟ 735 00:58:46.443 --> 00:58:48.745 ‫تا سال 2012، به مدت 3سال. 736 00:58:48.978 --> 00:58:49.979 ‫کارگردان بوده. 737 00:58:50.113 --> 00:58:51.614 ‫کِی رفته به اتاق خبر یو.بی.اس؟ 738 00:58:52.182 --> 00:58:54.851 ‫از طریق استخدام ویژه سال 2013 ‫به عنوان کارشناس علمی. 739 00:58:57.053 --> 00:58:57.987 ‫کارشناس علمی؟ 740 00:58:58.254 --> 00:58:59.255 ‫آره. 741 00:58:59.656 --> 00:59:02.892 ‫اوه خانم کیم ‫از دبیرستان علوم فارغ التحصیل شده. 742 00:59:03.526 --> 00:59:05.428 ‫توی المپیاد بین المللی... 743 00:59:05.428 --> 00:59:06.563 ‫با انجمن شیمی اش رقابت کرده... 744 00:59:07.030 --> 00:59:08.398 ‫و توی کالج هم رشته اش شیمی بوده. 745 00:59:13.770 --> 00:59:15.972 ‫شماره اش رو بهت می دم. ‫باید موقعیتش رو ردیابی کنی. 746 00:59:29.486 --> 00:59:30.987 ‫[پلیس] 747 00:59:34.357 --> 00:59:36.126 ‫- چه خبر شده؟ ‫- فکر می کنم نشتی گاز... 748 00:59:36.126 --> 00:59:37.961 ‫از آشپزخونه ی طبقه ی اوله. 749 00:59:37.961 --> 00:59:40.063 ‫می شه یه کمکی بهمون بکنی؟ ‫کمک نیاز داریم. 750 01:00:15.398 --> 01:00:16.466 ‫خانم چا ایون سو. 751 01:00:24.240 --> 01:00:25.375 ‫خانم چا ایون سو؟ 752 01:00:31.181 --> 01:00:32.315 ‫خانم ریو سونگ هی. 753 01:00:44.194 --> 01:00:45.495 ‫مظنون «الف» شیمر... 754 01:00:45.495 --> 01:00:47.630 ‫در حالی که داشت به دادستانی ‫منتقل می شد، فرار کرد. 755 01:00:47.797 --> 01:00:48.798 ‫این رو می دونید، درسته؟ 756 01:00:49.299 --> 01:00:51.267 ‫آره، فکر می کنم به فراری... 757 01:00:51.267 --> 01:00:53.369 ‫در حال فرار شلیک کردند. 758 01:00:54.604 --> 01:00:57.807 ‫مشکل اینه که «الف» ‫مظنون اصلی پرونده ی شیمر بود... 759 01:00:57.941 --> 01:01:01.344 ‫اما انفجار دیروز براش مدرکی دال بر ‫ عدم حضور در صحنه جرم فراهم کرد. 760 01:01:02.312 --> 01:01:04.948 ‫این یعنی مظنون واقعی هنوز باید شناسایی بشه؟ 761 01:01:05.815 --> 01:01:09.352 ‫پس کی به فراری «الف» شلیک کرد؟ 762 01:01:09.953 --> 01:01:11.020 ‫[ولی روز پروردگار همچون دزدی فرا می رسد...] 763 01:01:11.020 --> 01:01:12.121 ‫[روزی که در آن آسمان ها ‫با صدای غرا در گذرند...] 764 01:01:19.496 --> 01:01:20.497 ‫[ولی روز پروردگار همچون دزدی فرا می رسد...] 765 01:01:20.497 --> 01:01:21.631 ‫[روزی که در آن آسمان ها ‫با صدای غرا در گذرند...] 766 01:01:21.631 --> 01:01:22.799 ‫[و عناصر با گرمایی سوزان گداخته می شوند...] 767 01:01:22.799 --> 01:01:24.267 ‫[و زمین و تمام اعمالی ‫که در آن است باید سوزانده شوند.] 768 01:01:31.674 --> 01:01:33.776 ‫اعتراف کن! 769 01:01:33.977 --> 01:01:35.378 ‫بهم بگو ابله! 770 01:01:35.879 --> 01:01:37.213 ‫چرا این کار رو کردی؟ 771 01:01:37.947 --> 01:01:38.982 ‫تو... 772 01:02:14.951 --> 01:02:16.185 ‫متأسفم. 773 01:02:26.129 --> 01:02:29.332 ‫[کارت شناسایی وکیل، کیم هیونگ گوک] 774 01:02:34.470 --> 01:02:37.307 ‫نباید به این زودی بیدار باشی. 775 01:02:38.007 --> 01:02:39.909 ‫- ممنونم که اومدید. ‫- خواهش می کنم. 776 01:02:41.878 --> 01:02:43.046 ‫خوبی؟ 777 01:02:43.379 --> 01:02:45.081 ‫چه حسی داری؟ 778 01:02:45.915 --> 01:02:47.016 ‫خوبم. 779 01:02:49.152 --> 01:02:50.720 ‫برات لباس آوردم که عوض کنی. 780 01:02:51.955 --> 01:02:53.756 ‫اگه عفونتی در کار نباشه... 781 01:02:53.756 --> 01:02:55.692 ‫به زودی می تونی بری خونه. 782 01:02:56.492 --> 01:02:57.860 ‫ شانس آوردی. 783 01:02:58.761 --> 01:03:02.365 ‫راستی اتهامات وارده هم برداشته شد 784 01:03:02.532 --> 01:03:04.100 ‫یه حادثه ی دیگه اتفاق افتاد. 785 01:03:07.503 --> 01:03:09.305 ‫نباید این رو بگم... 786 01:03:10.206 --> 01:03:11.808 ‫اما خیالم خیلی راحت شد. 787 01:03:14.010 --> 01:03:15.578 ‫پس یه نفر دیگه هم مرده. 788 01:03:17.647 --> 01:03:19.849 ‫الآن نباید نگران اون باشی. 789 01:03:25.188 --> 01:03:26.322 ‫آقای کیم. 790 01:03:26.856 --> 01:03:27.857 ‫بله؟ 791 01:03:29.225 --> 01:03:30.960 ‫کیم هیو کیونگ کیه؟ 792 01:03:36.966 --> 01:03:38.067 ‫اون کیه؟ 793 01:03:46.242 --> 01:03:47.610 ‫سلام. 794 01:03:49.078 --> 01:03:52.281 ‫می خواستم تو رو ببینم شیمر. 795 01:03:58.921 --> 01:04:01.224 ‫این که واقعا باهات مواجه می شم عجیبه. 796 01:04:03.793 --> 01:04:06.663 ‫قبل از این که بیام اینجا، ‫همه جور فکری به سرم زد. 797 01:04:13.102 --> 01:04:14.837 ‫باید همین جوری بکشمت؟ 798 01:04:17.740 --> 01:04:20.309 ‫یا باید بذارم توی برزخ زندگی کنی؟ 799 01:04:24.280 --> 01:04:26.849 ‫تو خانواده ام رو ازم گرفتی. 800 01:04:28.017 --> 01:04:30.653 ‫منصفانه نیست که تو هم ‫ همچین حسی رو تجربه کنی؟ 801 01:04:40.863 --> 01:04:42.732 ‫[لی گان یونگ] 802 01:04:43.933 --> 01:04:45.168 ‫سلام گان یونگ. 803 01:04:45.902 --> 01:04:48.471 ‫کیم هیو کیونگ توی خونه ی سالمندانه. 804 01:04:49.906 --> 01:04:51.174 ‫کدوم خونه ی سالمندان؟ 805 01:04:51.941 --> 01:04:53.176 ‫همون خونه ی سالمندان مادرت 806 01:05:01.884 --> 01:05:04.253 ‫تنها کسی که دوستش داری. 807 01:05:07.056 --> 01:05:08.424 ‫باید بکشمش؟ 808 01:06:10.186 --> 01:06:13.089 ‫ 809 01:06:13.256 --> 01:06:15.491 ‫با اهریمن ملاقات کردی؟ 810 01:06:15.491 --> 01:06:19.195 ‫شاید پاسخت ‫برای متوقف کردن من کافی باشه. 811 01:06:19.328 --> 01:06:21.364 ‫باید جلوی هیو کیونگ رو بگیریم. 812 01:06:21.497 --> 01:06:23.299 ‫به جای این که در حال فرار مثل سگ بمیری... 813 01:06:23.299 --> 01:06:25.268 ‫مثل یه ببر در حال مبارزه بمیر. 814 01:06:25.268 --> 01:06:28.805 ‫کاری که هیو کیونگ کرد ‫فقط یه جنایت بیرحمانه بود؟ 815 01:06:28.805 --> 01:06:30.740 ‫چرا همه مثل هم اند؟ 816 01:06:30.740 --> 01:06:31.874 ‫تو اون کار رو کردی؟ 817 01:06:31.874 --> 01:06:34.877 ‫فکر می کنی امثال تو می تونند من رو بکشند؟ 818 01:06:35.178 --> 01:06:36.212 ‫سعیت رو بکن. 819 01:06:36.846 --> 01:06:38.948 ‫حالا انتخاب با توئه. 820 01:06:39.081 --> 01:06:40.283 ‫تقدیرت رو انتخاب کن.