WEBVTT 1 00:00:03.720 --> 00:00:06.920 ‫دوما، دیدیم که کدوم مقالات ‫دخیل بودن. 2 00:00:07.000 --> 00:00:10.480 ‫سوما، زاویه تاریخی پیمان پونا رو دیدیم. 3 00:00:10.560 --> 00:00:13.840 ‫اگه سردرگمی یا مشکلی دارید ‫می تونید همین حالا ازم بپرسید. 4 00:00:13.920 --> 00:00:17.160 ‫ایندیرا ساونی، در خصوص حکم دیوان عالی کشور... ‫سردرگمی ای برات پیش نیومده؟ 6 00:00:20.680 --> 00:00:23.360 ‫ساکشی گور، این یه مبحث دیگه ست. 7 00:00:23.440 --> 00:00:27.120 ‫بعداً راجع به بند انتخاباتی حرف می زنیم. 8 00:00:27.200 --> 00:00:28.600 ‫مبحث بعدی تو کلاس بعدی. 9 00:00:28.680 --> 00:00:32.680 ‫بسته آموزشی بعدی آناکادمی داره شروع می شه. ‫هر چهارشنبه بسته ها شروع می شن. 10 00:00:32.760 --> 00:00:34.720 ‫مأموریتمون برای دوزبانه هاست. 11 00:00:34.920 --> 00:00:36.360 ‫دوره کلاکشیا برای هندی هاست... 12 00:00:36.440 --> 00:00:38.760 ‫و دوره سفرهای اکتشافی ‫برای دانشجوهای انگلیسی زبانه. 13 00:00:38.840 --> 00:00:41.800 ‫به دوست هاتون اطلاع بدید. 14 00:00:42.040 --> 00:00:44.680 ‫می فهمید که قراره دوره تحصیلی بنیانی ای رو بگذرونید. 15 00:00:44.760 --> 00:00:47.920 ‫آماده سازی کامل می شین. ‫چه مقدماتی یا اساسی باشه. 16 00:00:48.120 --> 00:00:53.440 ‫بعد از کلاس می تونید نکات درسی رو دانلود کنید. 17 00:00:53.720 --> 00:00:56.720 ‫خیلی خب. ‫تو کلاس بعدی همه شک ها رو برطرف می کنیم. 18 00:00:56.800 --> 00:00:59.760 ‫هر سئوالی که دارید رو می تونید تو بخش نظرات بنویسید. 19 00:00:59.840 --> 00:01:00.920 ‫جوابشون رو می دم. 20 00:01:01.000 --> 00:01:01.960 ‫فردا صبح همدیگه رو می بینیم. 21 00:01:02.040 --> 00:01:05.440 ‫سخت درس بخونید و کمتر خوش بگذرونید 22 00:01:05.720 --> 00:01:07.360 ‫خیلی خب. ‫زنده باد هند. 23 00:01:46.240 --> 00:01:47.440 ‫توش زنجبیل ریختی؟ 24 00:01:51.280 --> 00:01:52.920 ‫چه طور می تونی به این راحتی عوض بشی؟ 25 00:01:55.160 --> 00:01:58.440 ‫یه لحظه داشتی به دانش آموزها درس می دادی و لبخند می زدی 26 00:01:58.800 --> 00:02:00.440 ‫و همین که درس رو تموم کردی، غمگینی. 27 00:02:01.000 --> 00:02:02.200 ‫چی شد؟ 28 00:02:03.080 --> 00:02:04.960 ‫داری به دیشب فکر می کنی؟ 29 00:02:05.800 --> 00:02:07.280 ‫فراموشش کن، رفیق. 30 00:02:07.480 --> 00:02:09.280 ‫چطور می تونم بیخیالش بشم، رفیق؟ 31 00:02:11.880 --> 00:02:13.760 ‫اینو ازش انتظار نداشتم. 32 00:02:14.400 --> 00:02:16.480 ‫از آدم اشتباهی انتظار داشتی. 33 00:02:17.440 --> 00:02:19.040 ‫می دونستم که اون نمیاد. 34 00:02:20.080 --> 00:02:22.080 ‫آدم ها بعد از کارمند سازمان امور عمومی شدن ‫عوض می شن. 35 00:02:22.160 --> 00:02:23.480 ‫اونم تغییر کرده. 36 00:02:24.520 --> 00:02:26.280 ‫بابتش ناراحت نباش. 37 00:02:27.240 --> 00:02:29.160 ‫من خوشحالم که اون نمیاد. 38 00:02:30.960 --> 00:02:32.920 ‫به ایمانم لطمه وارد شده، رفیق. 39 00:02:34.840 --> 00:02:37.440 ‫همیشه می گفتم که اون رفیقمونه. 40 00:02:38.360 --> 00:02:41.360 ‫اون گروه واتساپ رو ترک کرد. چه رفتار بچه گونه ای! 41 00:02:42.600 --> 00:02:45.480 ‫فکر می کردم که سر عروسیت میاد... 42 00:02:45.560 --> 00:02:48.360 ‫بعد ازش می خوام تو آموزشگاه سخنرانی کنه. 43 00:02:48.760 --> 00:02:52.880 ‫اگه دوست استاد یه کارمند سازمان امور عمومی باشه ‫و سخرانی بکنه، اون وقت تاثیرگذار می شه. 44 00:02:52.960 --> 00:02:54.640 ‫الهام بخش می شه. 45 00:02:56.840 --> 00:02:57.840 ‫چیه؟ 46 00:02:59.000 --> 00:03:00.000 ‫چی؟ 47 00:03:06.680 --> 00:03:09.320 ‫داری به بهونه عروسی من، از آبیلاش برای سخنرانی... 48 00:03:09.400 --> 00:03:11.280 ‫تو مرکز آموزشت دعوت می کنی. 49 00:03:12.760 --> 00:03:15.520 ‫نه، رفیق. ‫اولویت عروسی تو بود. 50 00:03:15.600 --> 00:03:17.840 ‫- بعداً می شه سخنرانی رو انجام داد. ‫- بیخیال، رفیق. 51 00:03:21.240 --> 00:03:24.320 ‫تو نگران این نیستی که قرار نیست به عروسیم بیاد. 52 00:03:25.120 --> 00:03:27.600 ‫نگران اینی که نمی تونه سخنرانی مسخره اش... 53 00:03:27.680 --> 00:03:29.280 ‫رو تو آموزشگاه بی مصرف تو انجام بده. 54 00:03:29.360 --> 00:03:32.160 ‫نه، رفیق. چی داری می گی؟ 55 00:03:32.960 --> 00:03:36.320 ‫تو یه آدم دو رویی، رفیق. ‫اصلا عزت و احترام داری یا نه؟ 56 00:03:38.200 --> 00:03:40.400 ‫خوب شد که تو کارمند سازمان امور عمومی نشدی. 57 00:03:41.000 --> 00:03:43.840 ‫اگه این طور می شد، ‫می شدی یه کارمند سازمان امور عمومی ریاکار و رشوه بگیر. 58 00:03:44.120 --> 00:03:46.440 ‫اصلا می دونی چی داری می گی؟ 59 00:03:47.000 --> 00:03:51.000 ‫به جای اینکه برای دوستت خوشحال باشی، ‫می خوای برای مأمور امور اداری چاپلوسی کنی. 60 00:03:51.360 --> 00:03:53.840 ‫همین کار رو بکن، اما پای منو وسط نکش. 61 00:03:56.200 --> 00:04:01.960 ‫اگه موضوع این بود ‫چرا نمی تونستی کارمند سازمان امور عمومی بشی؟ 62 00:04:03.560 --> 00:04:06.280 ‫باید یکی از اون ها می شدی ‫و دور دنیا می چرخیدی تا سخرانی کنی. 63 00:04:07.920 --> 00:04:09.840 ‫تو آزمون سازمان های خدمات عمومی رو قبول شدی؟ 64 00:04:10.280 --> 00:04:12.760 ‫تو هم اومدی اینجا. ‫کارمند سازمان امور عمومی شدی؟ 65 00:04:13.360 --> 00:04:16.600 ‫ولاما ی جای دیگه موفق شدم. ‫تو چیکار می کنی؟ 66 00:04:17.800 --> 00:04:19.880 ‫خیلی ساله که اینجا تو راجیندر نگر قدیمی هستی. 67 00:04:21.120 --> 00:04:23.360 ‫هیچ کاری ازت بر نمی اومد، جز اینکه استاد دانشگاه بشی. 68 00:04:24.840 --> 00:04:27.080 ‫یادت باشه که همیشه یه بازنده بودی. 69 00:04:36.600 --> 00:04:38.760 ‫حداقل چای رو بخور. ‫مجبور شدم برم پایین تا زنجبیل بیارم. 70 00:06:17.640 --> 00:06:19.080 ‫ این یه گردهمایی سیاسیه. 71 00:06:19.160 --> 00:06:22.920 ‫ بذارید جناب وزیر و داوطلب هاش ‫ ترتیبات رو برای ماشین های گردهمایی انجام بدن. 72 00:06:23.520 --> 00:06:25.080 ‫ این کار ما نیست. 73 00:06:25.360 --> 00:06:26.280 ‫ خیلی خب، قربان. 74 00:06:41.360 --> 00:06:44.880 ‫وظیفه ما حفظ امنیت طی گردهماییه و همین کارو انجام می دیم. 75 00:06:45.400 --> 00:06:46.960 ‫- باشه، قربان. ‫- دیگه برید. 76 00:06:57.640 --> 00:06:59.640 ‫ کاری که دیشب کردی، بی ادبانه بود. ‫ هر دوستی ای مستحق یه فرصت دوباره ست. 77 00:06:59.640 --> 00:07:00.840 ‫ ما مثل یه سه پایه می موندیم ‫ اگه یادته... 78 00:07:37.600 --> 00:07:38.520 ‫بله. 79 00:07:39.240 --> 00:07:42.560 ‫چهره های جدید و خوب. ‫معرکه ست 80 00:07:43.400 --> 00:07:47.760 ‫صبح بخیر. ‫حال همگی چطوره؟ 81 00:07:47.840 --> 00:07:49.520 ‫بله، قربان. 82 00:07:49.720 --> 00:07:55.440 ‫وقتی شما رو می بینم، دوران خودم رو یادم میاد که داشتم ‫برای آزمون سازمان های خدمات عمومی آماده می شدم. 83 00:07:56.800 --> 00:08:00.600 ‫در سال 2002. ‫درسته. 84 00:08:01.880 --> 00:08:03.800 ‫در تمام کشور شورش در جریان بود... 85 00:08:03.880 --> 00:08:07.080 ‫و ما با آزمون سازمان های امور عمومی در نبرد بودیم. 86 00:08:08.680 --> 00:08:10.240 ‫دقیقا اونجا. 87 00:08:10.320 --> 00:08:16.560 ‫من اونجایی که تو نشستی، نشسته بودم و اولین آزمون مقدماتیم رو دادم. 88 00:08:20.640 --> 00:08:23.920 ‫می دونید چی شد؟ ‫قبول نشدم. 89 00:08:24.920 --> 00:08:28.440 ‫بار دوم آزمون دادم اما بازم قبول نشدم. 90 00:08:29.120 --> 00:08:32.320 ‫بار سوم آزمون دادم و آزمون مقدماتی رو قبول شدم... 91 00:08:32.840 --> 00:08:39.800 ‫اما آزمون اساسی رو قبول نشدم. 92 00:08:40.280 --> 00:08:44.200 ‫تا بار چهارم امیدم رو از دست داده بودم. 93 00:08:44.280 --> 00:08:47.480 ‫فکر می کردم از پسش برنمیام ‫بنابراین تسلیم شدم. 94 00:08:48.440 --> 00:08:50.680 ‫کم کم شرمنده شدم. 95 00:08:51.120 --> 00:08:54.840 ‫چون رفقام با حقوق 1میلیون روپیه داشتن استخدام می شدن. 96 00:08:55.360 --> 00:09:04.520 ‫اون وقت من هنوزم داشتم با پول والدینم آزمون می دادم 97 00:09:04.840 --> 00:09:09.960 ‫اوضاع به قدری سخت می شه که نیاز پیدا می کنید ‫که از دوست هاتون پول قرض کنید. 98 00:09:10.600 --> 00:09:12.120 ‫اما تا کِی؟ 99 00:09:12.760 --> 00:09:14.960 ‫تا کِی از دوست هاتون پول قرض می کنید؟ 100 00:09:15.040 --> 00:09:20.000 ‫چون یه روز که دیگه بهت پول ندن، برات دردآور می شه. 101 00:09:20.080 --> 00:09:22.520 ‫- حس بدی بهتون دست میده؟ ‫- بله، استاد. 102 00:09:22.760 --> 00:09:25.440 ‫من شب ها خوابم نمی برد. 103 00:09:26.080 --> 00:09:27.600 ‫حتما شما هم خواب ندارین. 104 00:09:29.480 --> 00:09:33.520 ‫این آزمون سازمان های خدمات عمومیه. 105 00:09:34.000 --> 00:09:35.880 ‫به راحتی نمیشه قبول شد. 106 00:09:36.760 --> 00:09:38.640 ‫فکر نکنین... 107 00:09:38.880 --> 00:09:41.040 ‫حالا که به اینجا اومدین ‫و دارین تحصیل می کنین... 108 00:09:41.120 --> 00:09:42.640 ‫یعنی راحت می تونین قبول بشین. 109 00:09:42.840 --> 00:09:43.960 ‫نه. 110 00:09:44.040 --> 00:09:47.680 ‫ما هم اومده بودیم ‫تا کارمند سازمان امور عمومی بشیم. 111 00:09:48.880 --> 00:09:49.920 ‫چی شد؟ 112 00:09:51.000 --> 00:09:52.200 ‫قبول نشدیم. 113 00:09:52.920 --> 00:09:55.120 ‫بعد حس کردم که دارم پیرتر میشم. 114 00:09:55.960 --> 00:09:57.160 ‫چیکار باید کنم؟ 115 00:09:58.080 --> 00:10:00.760 ‫ازش گذشتم و شروع به تدریس کردم. 116 00:10:02.240 --> 00:10:05.360 ‫باید دانشجوهای زیادی باشه... 117 00:10:05.440 --> 00:10:10.680 ‫که کار مهندسی، بانکداری یا کار دیگه شون ‫رو ول کردن و اومدن اینجا. 118 00:10:10.760 --> 00:10:11.840 ‫کارتون رو ول کردین؟ 119 00:10:11.960 --> 00:10:12.760 ‫بله، آقا. 120 00:10:12.960 --> 00:10:16.760 ‫کی ازتون خواست این کارو بکنین؟ ‫کی ازتون خواست اینقدر شهامت به خرج بدین؟ 121 00:10:17.000 --> 00:10:20.080 ‫شما شغل خودتون رو ول کردین ‫و اومدین اینجا. 122 00:10:20.880 --> 00:10:23.880 ‫لزوما شما کارمند سازمان امور عمومی نمی شین. 123 00:10:25.560 --> 00:10:29.200 ‫نباید شغل تون رو ول می کردین. ‫می دونین چرا؟ 124 00:10:30.240 --> 00:10:39.560 ‫چون من دیر فهمیدم که آدم سخت ‫شغل بدست میاره. 125 00:10:40.520 --> 00:10:44.160 ‫اونوقت به راحتی ولش می کنیم. 126 00:10:45.600 --> 00:10:48.480 ‫ولش می کنیم. ‫چیکار می تونیم بکنیم؟ 127 00:10:50.040 --> 00:10:55.120 ‫بیاین درس امروز رو با رکود اقتصادی بزرگ شروع کنیم. 128 00:10:55.200 --> 00:10:56.200 ‫باشه؟ 129 00:11:03.680 --> 00:11:06.520 ‫تو واسه همچین چیزی کوچیکی ‫تدریس رو ول می کنی؟ 130 00:11:06.600 --> 00:11:08.120 ‫چیزه کوچیکیه؟ 131 00:11:08.280 --> 00:11:11.840 ‫یه استاد کسیه که تو زندگی به دستاوردی رسیده ‫و به بقیه الهام می بخشه. 132 00:11:12.360 --> 00:11:15.160 ‫و اینجا در محل آزمون های سازمان های خدمات عمومی ‫استادانی هستن که قبول نشدن. 133 00:11:16.200 --> 00:11:18.600 ‫هیچ کارمند سازمان امور عمومی ‫نمیاد که شخصا بهت یاد بده. 134 00:11:19.040 --> 00:11:21.160 ‫اگه اون کارمند سازمان امور عمومیه ‫چرا باید تدریس کنه؟ 135 00:11:21.360 --> 00:11:23.640 ‫کارمند سازمان امور عمومی یه کارمند دولتیه ‫و نه کسی که به جامعه خدمت می کنه. 136 00:11:23.720 --> 00:11:25.920 ‫ولی حداقل باید یه بار آزمون اساسی ‫رو قبول می شد. 137 00:11:26.000 --> 00:11:27.480 ‫حتی منم دو بار آزمون مقدماتی رو قبول شدم. 138 00:11:27.720 --> 00:11:29.680 ‫واسه همینم فقط جی اس تدریس می کنه. 139 00:11:29.920 --> 00:11:31.200 ‫اینو بهتر از هرچیزی بلده. 140 00:11:31.400 --> 00:11:33.400 ‫بعضی ها تدریس شون خوبه ‫و بعضی ها مطالعه شون خوبه. 141 00:11:33.480 --> 00:11:35.760 ‫استاد ما تدریسش خوبه. ‫بیا چند روزی بخونیم و بعد تصمیم بگیریم. 142 00:11:35.840 --> 00:11:37.080 ‫این آخرین اقدام منه. 143 00:11:37.280 --> 00:11:38.760 ‫جی اس من همین الانشم ضعیفه. 144 00:11:38.840 --> 00:11:41.080 ‫بعد از تغییر الگوش، ‫از 600 نمره به هزار نمره افزایش پیدا کرده. 145 00:11:41.240 --> 00:11:44.560 ‫چطور می تونم از استادی درس یاد بگیرم ‫که سر بار چهارم تسلیم شده؟ 146 00:11:44.800 --> 00:11:47.040 ‫نمی تونم اینو عوض کنم ‫که اون شکست خورده ست. 147 00:11:47.120 --> 00:11:49.000 ‫بهتره خودت درس بخونی. 148 00:11:49.200 --> 00:11:52.720 ‫آموزش فقط واسه راهنماییه. 149 00:11:52.880 --> 00:11:54.040 ‫دقیقا. ‫منم همینو میگم. 150 00:11:54.120 --> 00:11:55.880 ‫وقتی اون خودش موفق نشده ‫چطور می تونه به درستی راهنمایی کنه؟ 151 00:11:55.960 --> 00:11:57.000 ‫تو بهم بگو. 152 00:11:57.360 --> 00:11:58.800 ‫اون شخص چطور می تونه کمکت کنه ‫که به مقصدت برسی... 153 00:11:58.880 --> 00:12:00.080 ‫وقتی جاده های دهلی رو بلد نیست؟ 154 00:12:00.160 --> 00:12:02.520 ‫- اگه هرکی ازت بخواد میری؟ ‫- گوش کن... 155 00:12:02.920 --> 00:12:05.080 ‫آدم های زیادی آقای پراکاش ‫رو استادشون می دونن. 156 00:12:05.160 --> 00:12:07.760 ‫من آموزش رو ول می کنم. 157 00:12:07.840 --> 00:12:09.920 ‫ول کن. ‫پولت پس داده نمیشه. 158 00:12:10.000 --> 00:12:11.280 ‫چطور ممکنه؟ ‫باید پولم رو پس بدن. 159 00:12:11.360 --> 00:12:12.440 ‫برو امتحان کن. 160 00:12:12.520 --> 00:12:14.320 ‫اومدی اینجا آزمون سازمان های خدمات عمومی ‫رو بدی یا پولت رو پس بگیری؟ 161 00:12:14.640 --> 00:12:17.120 ‫- برو، برو... ‫- اونا پولت رو پس نمیدن. 162 00:12:25.560 --> 00:12:28.200 ‫نه، نه، هیچ فرایند بازپرداخت ‫هزینه ها وجود نداره. 163 00:12:28.800 --> 00:12:30.440 ‫مگه اطلاع نامه رو نخوندی؟ 164 00:12:30.640 --> 00:12:32.840 ‫خواهش می کنم، آقا. ‫بهش نیاز دارم. 165 00:12:34.040 --> 00:12:35.480 ‫قراره به آموزشگاه دیگه ای بری؟ 166 00:12:35.560 --> 00:12:37.800 ‫نه، آقا. ‫میرم خونه و اونجا درس می خونم. 167 00:12:39.160 --> 00:12:40.080 ‫بیا نزدیک. 168 00:12:41.040 --> 00:12:42.120 ‫بیا نزدیک. 169 00:12:42.360 --> 00:12:43.240 ‫آقا. 170 00:12:43.920 --> 00:12:46.360 ‫بدون تحصیل نمی تونی آزمون ‫سازمان های خدمات عمومی رو قبول بشی. 171 00:12:47.320 --> 00:12:52.320 ‫اینو می دونم ولی مادرم بدجور مریضه. 172 00:12:53.480 --> 00:12:54.520 ‫چه اتفاقی افتاده؟ 173 00:12:55.800 --> 00:12:57.000 ‫اون آلزایمر داره. 174 00:12:58.480 --> 00:13:00.360 ‫- چیزها رو فراموش می کنه؟ ‫- بله، آقا. 175 00:13:00.440 --> 00:13:02.080 ‫همه این مشکل رو دارن. 176 00:13:02.160 --> 00:13:04.920 ‫حتی منم اینجوری میشم. ‫خیلی چیزها یادم میره. 177 00:13:05.040 --> 00:13:06.480 ‫برین پیش دکتر. 178 00:13:06.640 --> 00:13:12.520 ‫نه، نه. دانشمندها میگن اونایی که فراموش می کنن ‫خیلی باهوشن. 179 00:13:13.520 --> 00:13:16.720 ‫آقا، بر اساس گفته همون دانشمندان... 180 00:13:16.800 --> 00:13:19.120 ‫این هفتمین بیماری خطرناک دنیاست. 181 00:13:19.440 --> 00:13:21.320 ‫بیماری خیلی خطرناکیه. 182 00:13:24.480 --> 00:13:27.760 ‫وضعیت مادرم خیلی ناجوره. ‫داره منو فراموش می کنه. 183 00:13:28.040 --> 00:13:31.760 ‫میره سبزیجات بخره، ولی اتوبوس می گیره ‫و میره خونه عموم. 184 00:13:31.840 --> 00:13:33.240 ‫مشکلات زیادی هست، آقا. 185 00:13:33.400 --> 00:13:35.040 ‫چرا مادرت رو می فرستی که ‫سبزیجات بخره؟ 186 00:13:35.160 --> 00:13:38.280 ‫واسه همینم باید برم، آقا ‫تا بتونم برم و سبزیجات بخرم. 187 00:13:39.000 --> 00:13:40.760 ‫اون بهم نیاز داره، آقا. ‫خواهش می کنم. 188 00:13:41.360 --> 00:13:44.840 ‫قوانین رو نمیشه کاریش کرد. ‫آموزشگاه هزینه ها رو پس نمیده. 189 00:13:45.080 --> 00:13:49.600 ‫آقا، در موارد استثنایی هزینه می تونه ‫پس از کسر 15 درصد بازپرداخت بشه. 190 00:13:49.760 --> 00:13:51.440 ‫اینم تو اطلاع نامه نوشته شده. 191 00:13:51.920 --> 00:13:54.240 ‫همینطورم نوشته که باید ‫در عرض 14 روز باشه. 192 00:13:54.720 --> 00:13:55.800 ‫باید اونجاش رو هم می خوندی. 193 00:13:55.880 --> 00:13:58.720 ‫این اولین روز منه. ‫امروز اولین روز منه، آقا. 194 00:14:00.880 --> 00:14:01.800 ‫اوه، نه. 195 00:14:03.200 --> 00:14:05.200 ‫یه کاری بکن. ‫یه درخواست بنویس... 196 00:14:05.840 --> 00:14:10.120 ‫بده مدیر امضا کنه ‫و سوابق پزشکی رو بهش منگنه کن. 197 00:14:11.160 --> 00:14:14.960 ‫آقا، باید برم خونه سوابق رو بیارم ‫و اینطوری طول می کشه. 198 00:14:15.240 --> 00:14:18.240 ‫باید برای اثبات سوابق پزشکی ‫رو هم به درخواستت منگنه کنی. 199 00:14:18.560 --> 00:14:21.000 ‫آقا، چرا باید آدم درمورد مادرش دروغ بگه. 200 00:14:21.200 --> 00:14:21.880 ‫بله، آقا. 201 00:14:23.840 --> 00:14:24.960 ‫تو کی هستی؟ 202 00:14:25.280 --> 00:14:26.480 ‫دهریا. 203 00:14:26.920 --> 00:14:28.360 ‫آقا، لطفا سعی تون رو بکنین. 204 00:14:29.080 --> 00:14:31.560 ‫تو صبر داشته باش ‫و زنگ بزن تا برگه های پزشکی رو حاضر کنن. 205 00:14:32.800 --> 00:14:33.720 ‫خدافظ. 206 00:14:36.000 --> 00:14:37.160 ‫دیگه برو. 207 00:14:37.240 --> 00:14:39.280 ‫برگه ها رو بیار. ‫راحت انجام میشه. 208 00:14:39.680 --> 00:14:40.760 ‫باشه. 209 00:14:42.040 --> 00:14:43.480 ‫باشه، ممنون آقا. 210 00:14:49.040 --> 00:14:51.560 ‫فکر می کردی پولت رو پس میدن. 211 00:14:51.920 --> 00:14:54.840 ‫راه خروج دیگه ای هست که ‫بشه پول رو پس گرفت؟ 212 00:14:54.920 --> 00:14:57.920 ‫زده به سرت؟ ‫اگه بهونه دیگه ای بیاری دستت رو میشه. 213 00:14:58.200 --> 00:15:00.680 ‫با همین بهونه یه راه چاره پیدا کن. 214 00:15:01.000 --> 00:15:01.960 ‫چیکار کنم؟ 215 00:15:02.160 --> 00:15:03.400 ‫سوابق جعلی درست کن. 216 00:15:04.360 --> 00:15:08.480 ‫نگفته که مادرش آبله مرغان داره، ‫گفته آلزایمر داره. 217 00:15:09.320 --> 00:15:11.520 ‫کجا می تونم بدم برام سوابق جعلی بسازن؟ 218 00:15:11.600 --> 00:15:13.240 ‫یه پسره تو پاتل ناگار هستش. 219 00:15:13.320 --> 00:15:16.280 ‫اون یه دکتره و تو بیمارستان عمومی ‫مشغول به کار بود. 220 00:15:16.640 --> 00:15:18.760 ‫الان بعد از ول کردن شغلش ‫داره واسه آزمون سازمان های خدمات عمومی آماده میشه. 221 00:15:18.840 --> 00:15:20.280 ‫- اون می تونه یه کاری بکنه. ‫- تو می شناسیش؟ 222 00:15:20.360 --> 00:15:21.840 ‫- چرا باید بشناسمش؟ ‫- اوه، نه... 223 00:15:22.000 --> 00:15:24.960 ‫ولی اونو تو مترو با برادر سندیپ دیدم. 224 00:15:25.040 --> 00:15:28.280 ‫برادر سندیپ این کارو نمی کنه. ‫اون زیادی آدم آرمان گرایی هستش. 225 00:15:29.880 --> 00:15:33.520 ‫نمی توان با ترس از سختی ‫در دنیا پیشرفت کرد... 226 00:15:33.600 --> 00:15:36.160 ‫و آنهایی که تلاش می کنند ‫ناموفق نخواهند بود. 227 00:15:36.240 --> 00:15:37.080 ‫چی؟ 228 00:15:38.400 --> 00:15:41.360 ‫این یه شعر از شاعر بزرگ ‫سوهان لال دویودی هستش. 229 00:15:41.920 --> 00:15:45.600 ‫حداقل سعیت رو بکن. 230 00:15:48.120 --> 00:15:50.440 ‫با تو حرف میزنم ‫ولی خیلی خسته. 231 00:15:52.480 --> 00:15:54.440 ‫خیلی طرز فکر منفی ای داره. 232 00:15:54.880 --> 00:15:55.600 ‫آره، همینطوره. 233 00:15:55.760 --> 00:15:59.000 ‫آبیلاش، وقتی احساس منفی می کنی ‫و فکر می کنی زندگیت به جایی نمیرسه... 234 00:15:59.200 --> 00:16:03.920 ‫اونوقت شعر "ارتفاع نهایی" ‫از کانوار نارایان... 235 00:16:04.720 --> 00:16:08.520 ‫در مواقع سختی به آدم امید میده. 236 00:16:09.880 --> 00:16:11.320 ‫هی، اینو بخون. 237 00:16:11.400 --> 00:16:14.600 ‫یه هدیه از طرف منه. ‫بخاطر این همیشه تو یادت می مونم. 238 00:16:15.040 --> 00:16:16.800 ‫خوندن برنامه درسی کافی نیست. 239 00:16:16.880 --> 00:16:20.200 ‫باید همه اینا رو بخونی ‫تا به خودت انگیزه بدی. 240 00:16:20.440 --> 00:16:24.200 ‫این سه خط آدمایی مثل من رو عوض کردن. 241 00:16:24.280 --> 00:16:25.720 ‫به این سه خط توجه کن، برادر. 242 00:16:25.800 --> 00:16:27.320 ‫- گوری، گوش کن. ‫- دارم گوش میدم. 243 00:16:27.560 --> 00:16:30.840 ‫نمی توان سوراخی در آسمان باشد. 244 00:16:32.480 --> 00:16:35.040 ‫نمی توان سوراخی در آسمان باشد. 245 00:16:35.120 --> 00:16:37.400 ‫- یک سنگ... ‫- بس کن و نمی خواد سخنرانی کنی. 246 00:16:38.160 --> 00:16:39.360 ‫اگه به جای این کارها ‫برنامه درسیت رو می خوندی... 247 00:16:39.440 --> 00:16:40.800 ‫اونوقت می تونستی یه بار ‫آموزن اساسی رو قبول بشی. 248 00:16:40.880 --> 00:16:42.480 ‫چرا الان داری درمورد آموزن اساسی حرف میزنی؟ 249 00:16:42.560 --> 00:16:45.880 ‫صداش خیلی بلنده، گوری. ‫رو حالت ویبره بذارش. 250 00:16:46.480 --> 00:16:48.640 ‫ویبره منو قلقلک میده. 251 00:16:49.160 --> 00:16:51.000 ‫واسه همین باید تو بلندترین حالت صدا بذارمش. 252 00:16:51.080 --> 00:16:52.880 ‫اگه زنگ پراگاتی رو جواب ندم ‫کلی حرف بارم می کنه. 253 00:17:01.520 --> 00:17:02.280 ‫الو. 254 00:17:04.800 --> 00:17:05.600 ‫الو... 255 00:17:08.000 --> 00:17:08.880 ‫گوری. 256 00:17:11.840 --> 00:17:12.920 ‫آبیلاش. 257 00:17:14.400 --> 00:17:15.600 ‫این چیه، رفیق؟ 258 00:17:18.440 --> 00:17:20.320 ‫اینطوری منو به عروسیت دعوت می کنی؟ 259 00:17:20.640 --> 00:17:22.040 ‫با پیام واتساپ؟ 260 00:17:24.120 --> 00:17:25.800 ‫بعضی از دوست ها خاصن. 261 00:17:28.360 --> 00:17:30.040 ‫و اون دوست های خاص ‫گروه رو ترک می کنن. 262 00:17:33.400 --> 00:17:36.280 ‫این شماره رسمی منه. 263 00:17:42.520 --> 00:17:43.880 ‫عروسی کجا قراره برگذار بشه؟ 264 00:17:44.680 --> 00:17:45.640 ‫تو کرنال. 265 00:17:47.760 --> 00:17:50.800 ‫البته، یکی از قوم جات داره ازدواج می کنه ‫پس باید بزن و بکوب باشه. 266 00:17:52.360 --> 00:17:53.840 ‫البته. 267 00:17:54.440 --> 00:17:57.720 ‫تو قوم ما باید بزن و بکوب باشه ‫تا مهمون ها بتونن لذت ببرن. 268 00:18:03.320 --> 00:18:04.360 ‫من حتما میام. 269 00:18:12.640 --> 00:18:14.320 ‫ببین، رفیق. 270 00:18:15.760 --> 00:18:17.000 ‫حتما وقت نداری. 271 00:18:17.960 --> 00:18:20.200 ‫آقای مامور امور اداری ‫به عروسی همه که نمیره. 272 00:18:20.280 --> 00:18:21.920 ‫ولی به عروسی تو میام. 273 00:18:31.000 --> 00:18:34.360 ‫گوری، هنوزم از دستم عصبانی ای؟ 274 00:18:37.440 --> 00:18:38.320 ‫نه. 275 00:18:42.800 --> 00:18:44.440 ‫بیا همه چی رو فراموش کنیم. 276 00:18:45.560 --> 00:18:47.520 ‫خیلی وقته همدیگه رو ندیدیم. 277 00:18:51.640 --> 00:18:53.120 ‫اگه طی 6 سال گذشته... 278 00:18:54.240 --> 00:18:56.520 ‫یه بارم بهم زنگ میزدی ‫فراموشش می کردم. 279 00:18:58.760 --> 00:19:00.680 ‫خیلی دیر بهش پی بردم. 280 00:19:03.360 --> 00:19:05.480 ‫هفته دیگه دارم به منطقه امبالا میام. 281 00:19:06.160 --> 00:19:07.360 ‫به کرنال میام تا ببینمت. 282 00:19:08.080 --> 00:19:09.880 ‫من تو کرنال نیستم. 283 00:19:10.600 --> 00:19:12.600 ‫مجبور شدم واسه کار به دهلی بیام. ‫یه مدت طول می کشه کارم... 284 00:19:12.680 --> 00:19:14.200 ‫تو دهلی ای؟ 285 00:19:16.280 --> 00:19:17.200 ‫آره. 286 00:19:17.440 --> 00:19:19.000 ‫پس بیا امروز همدیگه رو ببینیم. 287 00:19:20.000 --> 00:19:22.640 ‫حتی منم دهلی ام. ‫واسه کارهای رسمی اومدم. 288 00:19:25.760 --> 00:19:28.920 ‫قطعی شد که امروز عصر همدیگه رو می بینیم. 289 00:19:29.720 --> 00:19:31.200 ‫اِس کی رو هم با خودت بیار. 290 00:19:32.400 --> 00:19:33.440 ‫باشه. 291 00:19:34.560 --> 00:19:35.600 ‫الو...؟ 292 00:19:36.320 --> 00:19:40.000 ‫خیلی خب، باشه. ‫با اِس کی حرف میزنم. 293 00:19:40.240 --> 00:19:43.200 ‫باشه پس، آدرس رو برام پیامک کن. ‫میام. 294 00:20:12.920 --> 00:20:13.880 ‫این چه وضعشه؟ 295 00:20:13.960 --> 00:20:17.200 ‫رویای کارمند دولت شدن داری ‫اونوقت با فساد داره شروع میشه. 296 00:20:17.360 --> 00:20:18.800 ‫حتما این فکر توئه. 297 00:20:18.880 --> 00:20:20.840 ‫نه، فکر خودش بود نه من. 298 00:20:20.920 --> 00:20:22.720 ‫- ببین، باکتی... ‫- پراگاتی. 299 00:20:23.600 --> 00:20:28.200 ‫ببخشید، پراگاتی ‫ببین، فقط می خوام پولم رو پس بگیرم. 300 00:20:28.280 --> 00:20:29.960 ‫بهم اعتماد کن، ‫چون اصول اخلاقیت... 301 00:20:30.040 --> 00:20:31.880 ‫و شرافت خدمات دولتی ‫به خطر نمیوفته. 302 00:20:31.960 --> 00:20:35.760 ‫باشه. اگه بخاطر شغلت جدی نیستی ‫چی باید بهت بگم؟ 303 00:20:36.160 --> 00:20:38.640 ‫چی؟ من جدی نیستم؟ 304 00:20:39.880 --> 00:20:41.440 ‫اینو نگه دار. 305 00:20:43.200 --> 00:20:45.400 ‫روز من با هندو شروع میشه... 306 00:20:46.120 --> 00:20:48.120 ‫و با مبحث یوجنا و کوروکشترا تموم میشه. 307 00:20:50.200 --> 00:20:53.760 ‫کم کم حس کردم که لاکسیمکانت ‫دوست خاص منه. 308 00:20:53.840 --> 00:20:56.480 ‫جی سی لئونگ و بیپان چاندرا عموهام هستن. ‫[ تاریخ نگار. ] 309 00:20:56.760 --> 00:20:59.400 ‫نظرخواهی راجع به جناح سیاسی و اقتصاد ‫داره مثل اقوام دور بهم طعنه میزنه. 310 00:20:59.720 --> 00:21:01.680 ‫این آزمون سازمان های خدمات عمومیه. 311 00:21:01.760 --> 00:21:03.840 ‫من هر روز یه غذا می خورم ‫تا وقت تلف نشه. 312 00:21:03.920 --> 00:21:05.840 ‫حتی اون طوری هم برنامه درسی تموم نمیشه. 313 00:21:07.440 --> 00:21:10.000 ‫دیگه نه می تونم فیلم، ‫نه بازی کریکت ببینم. 314 00:21:10.400 --> 00:21:12.960 ‫از بس یادداشت کردم که دیگه اثر انگشت شستم ‫عوض شده. 315 00:21:14.280 --> 00:21:16.480 ‫رویای جنگ جهانی سوم رو می بینم. 316 00:21:16.680 --> 00:21:18.600 ‫چین، هند رو بمباران کرده. 317 00:21:18.800 --> 00:21:20.480 ‫بحران های زیاد دیگه ای هم هست. 318 00:21:22.080 --> 00:21:25.120 ‫حتی اون موقع هم به رفتار ‫"به دلت بد راه نده"ام ادامه میدم. 319 00:21:25.760 --> 00:21:26.960 ‫اونوقت میگی که من جدی نیستم... 320 00:21:27.040 --> 00:21:28.720 ‫مسئله سخت کوشی نیست، آقا. 321 00:21:30.000 --> 00:21:34.000 ‫این یه شغل با اصول بالاست ‫ولی تو هیچوقت اینو نمی فهمی. 322 00:21:34.080 --> 00:21:35.960 ‫هی، جفت تون دعوا راه انداختین. 323 00:21:36.040 --> 00:21:39.040 ‫آروم. آروم باشین. ‫حتما سوءتفاهمی پیش اومده. 324 00:21:39.320 --> 00:21:42.840 ‫همه می دونن که همه درس رو جدی می گیرن. ‫مگه نه؟ 325 00:21:43.920 --> 00:21:45.600 ‫یالا، دست بدین. 326 00:21:45.920 --> 00:21:48.080 ‫دست همدیگه رو بگیرین ‫و آروم بگیرین. 327 00:21:48.360 --> 00:21:49.960 ‫- دست بدین... ‫- دیوونه شدی؟ 328 00:21:51.040 --> 00:21:52.200 ‫تو دست بده، رفیق. 329 00:21:53.560 --> 00:21:55.680 ‫- یالا... ‫- نه. 330 00:21:58.960 --> 00:22:00.480 ‫مشکلی نیست، با من دست بده. 331 00:22:01.160 --> 00:22:04.000 ‫بریم تو سمینار شرکت کنیم. 332 00:22:06.280 --> 00:22:08.440 ‫اونا دیگه چه جور آدمایی ان؟ 333 00:22:11.000 --> 00:22:13.520 ‫بریم تو سمینار شرکت کنیم. ‫داره دیر میشه. 334 00:22:14.320 --> 00:22:17.480 ‫نه، باید برم پیش برادر سندیپ، ‫تا سوابق رو ازش بگیرم. 335 00:22:17.560 --> 00:22:19.080 ‫یه مامور امور اداری داره میاد. 336 00:22:19.440 --> 00:22:21.200 ‫خب که چی؟ ‫بعداً ویدئو رو نگاه می کنم. 337 00:22:21.480 --> 00:22:22.920 ‫ولی این بصورت حضوریه. 338 00:22:24.000 --> 00:22:26.680 ‫مگه تو توی تلوزیون کریکت نگاه نمی کنی؟ ‫اصلا یه بار به استادیوم رفتی؟ 339 00:22:27.280 --> 00:22:29.400 ‫اصلا کریکت با سازمان امور عمومی ‫قابل مقایسه ست؟ 340 00:22:29.880 --> 00:22:32.520 ‫به خدا که حرف زدن با تو فایده ای نداره. 341 00:22:33.960 --> 00:22:35.520 ‫باشه، تو هم برو. 342 00:22:48.080 --> 00:22:49.320 ‫آقای پراکاش؟ 343 00:22:49.760 --> 00:22:50.640 ‫بله. 344 00:22:54.200 --> 00:22:55.680 ‫دوباره بهش فکر کن. 345 00:22:55.880 --> 00:22:58.240 ‫چند روز دیگه به درس هاش گوش بده ‫و بعد تصمیم بگیر. 346 00:22:59.160 --> 00:23:03.640 ‫نه، برادر سندیپ، آزمون های مقدماتی خیلی نزدیکن ‫و من واسه امتحان کردن این چیزا ندارم. 347 00:23:03.720 --> 00:23:05.560 ‫لطفا سعی کن باهاش حرف بزنی. 348 00:23:07.800 --> 00:23:09.520 ‫باشه، من با ردی حرف میزنم. 349 00:23:10.600 --> 00:23:11.840 ‫شاید کارت ردیف بشه. 350 00:23:12.040 --> 00:23:13.480 ‫واقعا؟ ‫دستت درد نکنه. 351 00:23:16.400 --> 00:23:19.480 ‫این کارو می کنم ‫چون ارزش پول رو می فهمم. 352 00:23:20.960 --> 00:23:22.320 ‫ولی بار دومی درکار نیست. 353 00:23:22.400 --> 00:23:23.480 ‫نه، اصلا. 354 00:23:25.640 --> 00:23:28.080 ‫امروز یه سمینار بود. ‫قرار بود یه مامور امور اداری بیاد. 355 00:23:28.760 --> 00:23:30.160 ‫آره، هنوز در جریانه. 356 00:23:32.600 --> 00:23:33.480 ‫نرفتی؟ 357 00:23:33.600 --> 00:23:34.960 ‫می خواستم تو رو ببینم. 358 00:23:36.960 --> 00:23:38.440 ‫اونجا رفتن چه سودی داره؟ 359 00:23:38.520 --> 00:23:39.720 ‫خودآموزی چیزیه که مهمه. 360 00:23:42.320 --> 00:23:43.640 ‫باید میرفتی. 361 00:23:45.000 --> 00:23:47.680 ‫خوبه که به تجربه حرفه ای شون گوش بدی. 362 00:23:47.800 --> 00:23:49.320 ‫موقع مصاحبه کمکت می کنه. 363 00:23:49.400 --> 00:23:50.720 ‫اینو ول کن و برو. 364 00:23:51.080 --> 00:23:54.080 ‫مجبور شدم لباس هام رو بشورم. 365 00:23:54.280 --> 00:23:56.680 ‫آموزشگاه از سمینار فیلم برداری می کنه ‫پس بعداً ویدئو رو تماشا می کنم. 366 00:23:56.920 --> 00:24:00.880 ‫تو تا حالا یه مسابقه کریکت ‫رو توی استادیوم تماشا کردی؟ 367 00:24:01.640 --> 00:24:03.320 ‫لذتش بیشتره. 368 00:24:06.880 --> 00:24:09.000 ‫این داره کار می کنه. ‫حالا برو. 369 00:24:10.360 --> 00:24:12.640 ‫آقا، مگه مامورهای امور اداری ‫به آموزشگاه شما نمیان؟ 370 00:24:15.080 --> 00:24:18.200 ‫نه. من امسال کلاس نمی ذارم. 371 00:24:19.280 --> 00:24:22.080 ‫چی؟ ‫کلاسی تدریس نمی کنی؟ 372 00:24:23.920 --> 00:24:25.440 ‫نه. ‫امسال می خوام تدرس نکنم. 373 00:24:25.520 --> 00:24:26.520 ‫چرا؟ 374 00:24:28.400 --> 00:24:30.560 ‫بعداً بهت میگم. ‫داستانش درازه. فعلا برو. 375 00:24:34.560 --> 00:24:36.840 ‫برو. مگه به راجیندر نگر اومدی ‫تا لباس بشوری؟ 376 00:24:36.920 --> 00:24:38.560 ‫باشه، میرم. 377 00:24:41.560 --> 00:24:43.920 ‫چطوری، سندیپ؟ 378 00:24:44.000 --> 00:24:45.280 ‫چطوری، آقای والیا؟ 379 00:24:45.360 --> 00:24:47.160 ‫مهتابی مگه کار نمی کنه؟ 380 00:24:47.400 --> 00:24:50.360 ‫چرا، درست کار نمی کرد. ‫آبیلاش درستش کرد. 381 00:24:50.440 --> 00:24:53.200 ‫اون پسر با استعدادیه. ‫اگه مخلوط کن هم خرابه می تونه درستش کنه. 382 00:24:53.480 --> 00:24:56.840 ‫اگه مشکلی بود بهم بگو. 383 00:24:57.840 --> 00:25:00.600 ‫این مشکلات جرئی نباید خوندنت رو بهم بزنن. 384 00:25:00.680 --> 00:25:02.560 ‫این دفعه دیگه حتما آزمون سازمان امور عمومی ‫رو قبول میشی. 385 00:25:02.680 --> 00:25:05.640 ‫عمو، تلوزیون توی اتاقم... 386 00:25:05.720 --> 00:25:09.760 ‫سندیپ، وقتی مامور امور اداری شدی ‫منو فراموش نکنی. 387 00:25:09.840 --> 00:25:11.600 ‫تو مدت زیادی رو تو خونه من موندی. 388 00:25:11.680 --> 00:25:14.120 ‫- به هیچ وجه. ‫- یاد نره بهم شیرینی بدی. 389 00:25:15.920 --> 00:25:18.480 ‫- عمو، تلوزیون توی اتاقم... ‫- یه چیزی ازش یاد بگیر. 390 00:25:19.040 --> 00:25:20.200 ‫مشکل؟ 391 00:25:20.960 --> 00:25:22.680 ‫ تلوزیونش رو خاموش نمی کنه ‫ اونوقت بهم میگه که... 392 00:25:22.760 --> 00:25:24.200 ‫- برو دیگه. ‫- باشه. 393 00:25:28.160 --> 00:25:31.560 ‫ما مفتخریم که فارغ التحصیل شده ممتاز ‫آزمون سازمان امور عمومی... 394 00:25:31.640 --> 00:25:36.640 ‫آنورادها تیواری، مامور نماینده منطقه گاروالِ ایالت اوتاراکند ‫رو در بین مون داشته باشیم. 395 00:25:36.960 --> 00:25:40.000 ‫لطفا با تشویق بسیار بهشون خوش آمد بگید. 396 00:25:55.400 --> 00:25:57.800 ‫به عنوان نماینده گاروالِ ایالت اوتاراکند، 397 00:25:57.880 --> 00:26:01.280 ‫مسئولیت حفظ نظم و قانون با منه. 398 00:26:01.920 --> 00:26:06.120 ‫در زندگی یک نماینده دولت ‫چالش های عاطفی زیادی وجود داره. 399 00:26:06.200 --> 00:26:07.240 ‫ولی سردرگمی ای وجود نداره. 400 00:26:07.320 --> 00:26:08.560 ‫ممنون که با مسئله هزینه آموزشگاه کمکم کردی. 401 00:26:08.640 --> 00:26:11.240 ‫قانون اساسی راه رو بهتون نشون میده. 402 00:26:12.000 --> 00:26:14.640 ‫خانم، سیاستمداران چقدر دخالت دارند؟ 403 00:26:14.960 --> 00:26:16.880 ‫مادرت می دونه که آلزایمر داره؟ 404 00:26:16.960 --> 00:26:18.800 ‫اونا کار خودشون رو می کنن ‫و شما هم کار خودتون رو بکنین. 405 00:26:18.880 --> 00:26:20.840 ‫هر دو یک هدف دارند. 406 00:26:21.680 --> 00:26:27.040 ‫خانم، چطور می تونیم خودمون رو ‫تا آخرین نوبت امتحان با انگیزه نگه داریم؟ 407 00:26:27.720 --> 00:26:29.240 ‫این سوال خیلی خوبیه. 408 00:26:29.320 --> 00:26:30.360 ‫ممنون. 409 00:26:30.440 --> 00:26:33.040 ‫منم چندین بار امتحان دادم ‫تا قبول شدم. 410 00:26:33.400 --> 00:26:35.640 ‫می دونین، ترس و نا امیدی... 411 00:26:35.720 --> 00:26:38.080 ‫دیگر مسافرین این سفر هستند. 412 00:26:38.160 --> 00:26:39.520 ‫و همیشه هم حضور دارند. 413 00:26:39.920 --> 00:26:41.680 ‫تمرکزتون رو روی سفرتون بذارید. 414 00:26:41.760 --> 00:26:44.280 ‫نیازی نیست که با دیگر مسافرین حرف بزنید. 415 00:26:46.440 --> 00:26:51.840 ‫ولی خانم، بعد از امتحانات ناموفق زیاد ‫زیاد احساس فشار نکردید؟ 416 00:26:52.200 --> 00:26:54.040 ‫که حالا باید تسلیم بشم؟ 417 00:26:54.360 --> 00:26:56.880 ‫این سوال خیلی برام مهمه. 418 00:26:57.960 --> 00:27:01.160 ‫وقتی که دختر... 419 00:27:01.240 --> 00:27:03.480 ‫یه خانواده سنتی باشی... 420 00:27:03.560 --> 00:27:06.280 ‫که باید در سن 22 سالگی ازدواج کنی... 421 00:27:06.560 --> 00:27:10.040 ‫اونوقت به منطقه عقب مونده ای ‫از هند تعلق داری. 422 00:27:11.440 --> 00:27:13.520 ‫حتی انگلیسی بلد نیستی. 423 00:27:14.240 --> 00:27:18.840 ‫فقط داری بخاطر لجبازی خواهرت ‫بیرون خونه درس می خونی. 424 00:27:19.680 --> 00:27:22.880 ‫و علاوه بر اون، هر امتحان رو میوفتی. 425 00:27:25.880 --> 00:27:29.560 ‫اون موقع هر روز حس می کردم ‫که باید تسلیم بشم. 426 00:27:30.120 --> 00:27:31.880 ‫شاید می تونستم اون کارو بکنم. 427 00:27:32.120 --> 00:27:34.440 ‫درواقع، قطعا می تونستم اون کارو بکنم. 428 00:27:35.520 --> 00:27:39.320 ‫ولی در اون لحظه یه نفر ‫چیزه خیلی خوبی بهم گفت. 429 00:27:41.120 --> 00:27:45.960 ‫که رفتارم 180 درجه تغییر کرد. 430 00:27:46.440 --> 00:27:48.320 ‫می خواین بشنوین که چی گفت؟ 431 00:27:48.400 --> 00:27:49.560 ‫بله، خانم. 432 00:27:50.000 --> 00:27:51.560 ‫به این داستان گوش بدید. 433 00:27:51.840 --> 00:27:57.080 ‫در سال 1981، یه استاد در آمریکا بود ‫که سفال گری تدرس می کرد. 434 00:27:57.560 --> 00:27:59.440 ‫اون یه آزمایش انجام داد. 435 00:27:59.880 --> 00:28:03.480 ‫کلاسش رو به دو گروه تقسیم کرد ‫و بهشون ده روز وقت داد. 436 00:28:04.600 --> 00:28:10.400 ‫به گروه اول گفت که فقط ‫یه ظرف سفالی بی نقص درست کنند. 437 00:28:10.760 --> 00:28:11.840 ‫فقط یکی. 438 00:28:12.160 --> 00:28:14.280 ‫و اون یکی گروه گفت که... 439 00:28:14.440 --> 00:28:17.200 ‫تا جایی که می تونن ‫ظرف سفالی بسازن... 440 00:28:17.280 --> 00:28:19.200 ‫بدون اینکه اصلا نگران کیفیتش باشن. 441 00:28:20.000 --> 00:28:21.920 ‫هر دو گروه کارشون رو شروع کردن. 442 00:28:22.880 --> 00:28:27.200 ‫استاد ده روز بعد که نتایج رو دید ‫تعجب کرد. 443 00:28:27.880 --> 00:28:32.840 ‫گروه دوم نه تنها از گروه اول ‫ظروف بیشتری ساخته بود... 444 00:28:32.920 --> 00:28:37.840 ‫بلکه شکل هر ظرف بهتر ‫و تقریبا بی نقص بودن. 445 00:28:38.760 --> 00:28:41.120 ‫همه دارن فکر می کنن که ‫چطور همچین اتفاقی افتاده؟ 446 00:28:41.720 --> 00:28:43.400 ‫می دونین چطور اینطوری شد؟ 447 00:28:45.080 --> 00:28:52.760 ‫گروه اول سر این گیر بود که چطور ‫یه ظرف بی نقص بسازن. 448 00:28:53.400 --> 00:28:56.280 ‫کل وقت رو صرف بی نقص کردنش کردن. 449 00:28:56.720 --> 00:29:01.720 ‫ولی اون یکی گروه سعی شون رو کردن ‫و ظروف بد ساختن. 450 00:29:02.320 --> 00:29:06.880 ‫کارشون رو بهتر کردن. ‫تلاش کردن و دوباره ظروف رو ساختن. 451 00:29:07.360 --> 00:29:09.840 ‫موفق نشدن ولی کارشون بهتر شد. 452 00:29:10.120 --> 00:29:14.600 ‫و اینطوری از اشتباهاتشون درس گرفتن ‫و ظروف زیبایی ساختن. 453 00:29:15.920 --> 00:29:18.520 ‫به همین خاطر از اشتباهاتتون نترسید. 454 00:29:18.600 --> 00:29:19.880 ‫از اشتباهاتتون فرار نکنید. 455 00:29:20.320 --> 00:29:24.360 ‫از اشتباهات و شکست هاتون درس بگیرید ‫و ادامه بدید. 456 00:29:26.920 --> 00:29:33.880 ‫تصادفیه که کسی که این داستان رو برام تعریف کرد ‫اینجا حضور داره. 457 00:29:34.760 --> 00:29:36.800 ‫وقتی برای اولین بار ببینینش... 458 00:29:36.880 --> 00:29:39.000 ‫حس می کنین که امیدی به زندگی نیست. 459 00:29:40.280 --> 00:29:43.000 ‫ولی آقای پراکاش، واسه من جواب داد. 460 00:29:43.240 --> 00:29:44.520 ‫تو خوش شانسی، عزیز. 461 00:29:44.720 --> 00:29:47.880 ‫اگه من این آزمایش ظروف رو می خوندم... 462 00:29:48.000 --> 00:29:50.080 ‫حتی منم برای بار چهارم امتحان می کردم. 463 00:29:50.240 --> 00:29:54.120 ‫و الان جای شما روی سکو وایساده بودم. 464 00:29:56.800 --> 00:29:58.360 ‫ولی اشکالی نداره، آقا. 465 00:29:59.640 --> 00:30:04.840 ‫یکی که شکست می خوره ‫فقط می تونه بفهمه که کجا نباید اشتباه کنه. 466 00:30:05.800 --> 00:30:11.280 ‫بعضی وقت ها بدترین بازیکن ‫بهترین مربی کشور میشه. 467 00:30:11.440 --> 00:30:12.120 ‫چرا؟ 468 00:30:12.200 --> 00:30:13.840 ‫می تونستید بگید یه بازیکن متوسط. 469 00:30:16.280 --> 00:30:18.200 ‫پس فقط قوی باشید ‫و طاقت داشته باشید. 470 00:30:18.840 --> 00:30:20.720 ‫از شکست ها فرار نکنید. 471 00:30:20.800 --> 00:30:25.560 ‫چون شکست ها بهتون درس میدن ‫و شما رو کارمند سازمان امور عمومی می کنن. 472 00:30:26.440 --> 00:30:29.640 ‫همه تون باید شعر بخونید ‫تا انگیزه بگیرید. 473 00:30:30.280 --> 00:30:34.280 ‫می خوام خطِ شعر موردعلاقه ام ‫رو باهاتون در میون بذارم. 474 00:30:35.440 --> 00:30:41.280 ‫"کی می گوید که نمی توان آسمان ‫را سوراخ کرد..." 475 00:30:41.480 --> 00:30:45.720 ‫"کی می گوید که نمی توان آسمان ‫را سوراخ کرد..." 476 00:30:45.880 --> 00:30:47.800 ‫"فقط ایمان داشته باشید ‫و سنگی پرت کنید..." 477 00:30:47.880 --> 00:30:48.840 ‫درسته. 478 00:30:59.640 --> 00:31:03.440 ‫با این حرفا، براتون آرزوی موفقیت می کنم ‫و تسلیم نشید. 479 00:31:03.520 --> 00:31:04.920 ‫متشکرم. 480 00:31:20.600 --> 00:31:23.280 ‫- خوب نبود، اِس کی؟ ‫- آره. 481 00:31:24.800 --> 00:31:26.280 ‫گوش دادن بهش خوب بود. 482 00:31:26.440 --> 00:31:28.800 ‫- خیلی خوب بود. ‫- سخنرانی... 483 00:31:28.880 --> 00:31:31.680 ‫هی، رفقا. ‫یه نگاهی این طرف هم بندازید. 484 00:31:32.800 --> 00:31:34.200 ‫- تو داخل بودی؟ ‫- تو اینجا چیکار می کنی؟ 485 00:31:34.800 --> 00:31:36.400 ‫تازه اومدم. ‫مگه تموم شد؟ 486 00:31:36.520 --> 00:31:39.040 ‫از دستش دادی. 487 00:31:39.120 --> 00:31:41.520 ‫خیلی خوب بود. 488 00:31:41.600 --> 00:31:43.200 ‫- خیلی خوب بود؟ ‫- آره. 489 00:31:43.280 --> 00:31:44.680 ‫اما دیر کردی. 490 00:31:45.280 --> 00:31:47.680 ‫خیلی خوب بود. ‫باید میومدی. 491 00:31:47.840 --> 00:31:52.280 ‫پسر، با مدیر حرف زدم. 492 00:31:52.520 --> 00:31:56.920 ‫فقط درخواست بده ‫نیازی به سوابق پزشکی نیست. 493 00:31:57.480 --> 00:31:59.120 ‫پولت رو پس می گیری. 494 00:31:59.600 --> 00:32:01.760 ‫هیچ کس در مورد مادرش دروغ نمی گه. ‫مگه نه؟ 495 00:32:02.000 --> 00:32:04.680 ‫کدوم پول، آقا؟ ‫کدوم پول؟ 496 00:32:06.160 --> 00:32:09.840 ‫تو صبح اومدی و گفتی که مادر آلزایمر داره؟ 497 00:32:09.920 --> 00:32:11.640 ‫به خاطر همین می خوای آموزشگاه رو ترک کنی و بری خونه. 498 00:32:11.840 --> 00:32:13.320 ‫- من؟ ‫- آره. 499 00:32:14.360 --> 00:32:17.200 ‫نه، نه... ‫چرا باید آموزشگاه رو ول کنم؟ 500 00:32:17.600 --> 00:32:20.200 ‫حال مادرم کاملا خوبه. ‫تازه باهاش حرف زدم. 501 00:32:20.480 --> 00:32:21.800 ‫داشت حرف بارم می کرد. 502 00:32:22.280 --> 00:32:23.560 ‫خیلی عجیبه! 503 00:32:24.240 --> 00:32:26.920 ‫ازم خواستی که با مدیر صحبت کنم. 504 00:32:27.000 --> 00:32:28.560 ‫در غیر این صورت، ‫چرا باید همچین کاری می کردم؟ 505 00:32:31.520 --> 00:32:33.600 ‫آقا، من همچین چیزی یادم نمیاد. 506 00:32:34.040 --> 00:32:35.720 ‫حتما خواب دیدید. 507 00:32:36.800 --> 00:32:40.040 ‫کل خانواده ات آلزایمر داره. 508 00:32:40.560 --> 00:32:41.920 ‫حتما برو درمان شو. 509 00:32:43.320 --> 00:32:45.640 ‫اشتباه فکر می کنید. ‫ما... 510 00:32:46.120 --> 00:32:49.560 ‫گوش کن، تو که رفتی هزینه آموزشگاهت رو پس بگیری، ‫چی شد پس؟ 511 00:32:50.120 --> 00:32:51.840 ‫- نمی خوام پس بگیرم. ‫- چرا؟ 512 00:32:52.280 --> 00:32:54.760 ‫- نمی خوای از آموزشگاه بری؟ ‫- نه، نمی رم. 513 00:32:54.840 --> 00:32:57.240 ‫- چرا دروغ می گی؟ ‫- شما رو ول کنم کجا برم؟ 514 00:32:57.400 --> 00:32:58.920 ‫با همدیگه کارمند سازمان امور عمومی می شیم. 515 00:32:59.440 --> 00:33:01.680 ‫- باشه. ‫- یادتون نمیاد قبلا چی می گفتن؟ 516 00:33:01.840 --> 00:33:02.720 ‫چی؟ 517 00:33:02.800 --> 00:33:03.920 ‫ما مثل یه... 518 00:33:04.600 --> 00:33:05.680 ‫سه پایه می مونیم. 519 00:33:07.240 --> 00:33:08.560 ‫دوباره داره کار اشتباهی می کنه. 520 00:33:08.640 --> 00:33:11.600 ‫دارم برای آموزش می مونم. ‫شما که می خواستید بمونم. 521 00:33:21.240 --> 00:33:22.120 ‫چیه؟ 522 00:33:22.920 --> 00:33:23.880 ‫روی درس خوندنت تمرکز کن. 523 00:33:23.960 --> 00:33:26.640 ‫- یه چیزی هست که بهمون نمی گی. ‫- نه... 524 00:33:51.920 --> 00:33:56.600 ‫"اینگونه، مأمور امور اداری از کنار جاده می گذرد، ‫همان طور که اکبر گذشته است". 525 00:33:57.520 --> 00:34:03.240 ‫"چشم همه به ماشین او چسبیده شده ‫همچون آهن ربایی که به آهن چسبیده". 526 00:34:05.640 --> 00:34:07.120 ‫حرف نداره 527 00:34:08.560 --> 00:34:09.440 ‫چی؟ 528 00:34:10.680 --> 00:34:11.840 ‫چراغ آبی... 529 00:34:12.160 --> 00:34:13.440 ‫چراغ آبی... 530 00:34:14.080 --> 00:34:17.560 ‫آقای اِس کی خودش یه شکست خورده ست ‫اون وقت چی می تونه به ما یاد بده. 531 00:34:17.840 --> 00:34:20.600 ‫آموزشگاه چه جور استادهایی رو استخدام کرده؟ 532 00:34:27.880 --> 00:34:31.720 ‫قربان، من یه بورسیه رقابتی آناکادمی به دست آوردم. 533 00:34:31.800 --> 00:34:33.640 ‫عالیه، تبریک می گم. 534 00:34:33.800 --> 00:34:36.880 ‫سری قبلی که زیاد جدی نگرفتم، ششم شدم. 535 00:34:36.960 --> 00:34:39.480 ‫حالا با سوم شدن، بورسیه برنده شدم، آقا. 536 00:34:40.160 --> 00:34:41.560 ‫خیلی خوبه. 537 00:34:42.880 --> 00:34:44.960 ‫از شما و آناکادمی ممنونم، آقا. 538 00:34:45.160 --> 00:34:46.560 ‫شما منو راهنمایی کردید. 539 00:34:46.640 --> 00:34:49.920 ‫سخنرانی های آناکادمی و شما بهم کمک کرد که به دستش بیارم. 540 00:34:50.120 --> 00:34:53.960 ‫پس این دوره تمام مدت و آماده سازیت محشر می شه. 541 00:34:54.120 --> 00:34:57.800 ‫بله، آقا. حالا فقط دوره رو می گذرونم ‫و روی تکنیک مقاله نویسی کار می کنم. 542 00:34:57.880 --> 00:35:02.680 ‫خیلی هم عالی. ‫اما به تقویت آماده سازیت ادامه بده. 543 00:35:02.760 --> 00:35:05.160 ‫همچنان تو آزمون رقابتی شرکت کن... 544 00:35:05.240 --> 00:35:07.200 ‫و آنکور، ریسک نکن. 545 00:35:08.000 --> 00:35:10.800 ‫آقا، استادهایی مثل شما نمی ذارن که ریسک کنیم. 546 00:35:13.280 --> 00:35:18.960 ‫دانشجوها خیلی دیر به این پی می برن. 547 00:35:19.840 --> 00:35:22.000 ‫آقا، بسته آموزشی عصرهاتون امروز شروع شده. 548 00:35:22.080 --> 00:35:23.360 ‫بله. ‫امروز اولین کلاسشون بود. 549 00:35:23.440 --> 00:35:27.240 ‫یعنی امروز جوک منوهار پراکاش رو گفتید 550 00:35:28.040 --> 00:35:29.680 ‫اولین کلاس باید این طوری باشه، مگه نه؟ 551 00:35:31.000 --> 00:35:32.200 ‫بریم چای بخوریم. 552 00:35:34.960 --> 00:35:36.000 ‫کارت حرف نداشت. 553 00:35:49.720 --> 00:35:51.440 ‫چرا جواب زنگم رو ندادی؟ 554 00:35:53.000 --> 00:35:54.480 ‫یه مشکلی پیش اومده، رفیق. 555 00:35:55.840 --> 00:35:58.160 ‫چه کاری از من بر میاد؟ من که یه بازنده ام. ‫چرا داری داری این رو به یه بدبخت بازنده می گی؟ 556 00:35:58.240 --> 00:36:00.080 ‫- به یکی دیگه بگو. ‫- آبیلاش زنگ زد. 557 00:36:01.640 --> 00:36:03.120 ‫- واقعا؟ ‫- آره. 558 00:36:03.360 --> 00:36:06.480 ‫چی گفت؟ ‫عرخواهی کرد؟ 559 00:36:07.240 --> 00:36:09.640 ‫مستقیماً عذرخواهی نکرد. 560 00:36:13.320 --> 00:36:16.680 ‫حداقل باید معذرت خواهی می کرد. 561 00:36:17.840 --> 00:36:20.600 ‫- مشکل این نیست. ‫- پس مشکل چیه؟ 562 00:36:20.680 --> 00:36:22.640 ‫مشکل اینه که داره برای عروسی میاد. 563 00:36:22.960 --> 00:36:23.960 ‫اینکه... 564 00:36:24.680 --> 00:36:27.880 ‫بهت گفته بودم که برای عروسی میاد. ‫نگفته بودم؟ 565 00:36:28.680 --> 00:36:30.760 ‫مشکلش چیه؟ ‫تو که می خواستی برای عروسی بیاد. 566 00:36:30.840 --> 00:36:32.600 ‫- کِی این رو خواستم؟ ‫- یعنی... 567 00:36:32.920 --> 00:36:36.000 ‫اما اگه بیاد، اون وقت هرچی که هست... 568 00:36:36.080 --> 00:36:37.440 ‫اما چی؟ 569 00:36:37.520 --> 00:36:39.160 ‫اگه برای عروسی بیاد... 570 00:36:39.240 --> 00:36:41.720 ‫اون وقت می شه مشکل بین شما 2نفر رو حل کرد. 571 00:36:41.800 --> 00:36:43.320 ‫تو نمی فهمی. 572 00:36:44.480 --> 00:36:46.480 ‫چه اتفاقی افتاد، رفیق؟ 573 00:36:47.640 --> 00:36:49.440 ‫دهریا هم به عروسی میاد. 574 00:36:50.320 --> 00:36:52.720 ‫دهریا چه طور قراره اونجا باشه؟ ‫من که تو گروه واتساپ عضوش نکردم. 575 00:36:53.000 --> 00:36:54.640 ‫دهریا توی گروه نیست. 576 00:36:55.160 --> 00:36:57.120 ‫دهریا کجاست؟ 577 00:36:57.840 --> 00:37:00.360 ‫اونجا نیست. ‫من دعوتش نکردم. 578 00:37:02.120 --> 00:37:05.160 ‫چی شده، رفیق؟ 579 00:37:09.040 --> 00:37:10.640 ‫چی شده، رفیق؟ 580 00:37:18.120 --> 00:37:19.800 ‫من دارم با دهریا ازدواج می کنم. 581 00:37:23.840 --> 00:37:24.680 ‫چی؟ 582 00:37:26.720 --> 00:37:29.720 ‫من دارم با دهریا ازدواج می کنم.