WEBVTT 1 00:00:06.880 --> 00:00:10.160 ‫♪ سوار قطار شدن خیلی تلاش می بره ♪ 2 00:00:10.200 --> 00:00:11.760 ‫♪ هر روز ♪ 3 00:00:13.240 --> 00:00:15.360 ‫♪ تنها چیزی که بهترش می کنه ♪ 4 00:00:15.400 --> 00:00:16.640 ‫♪ دیدن منظره محبوبمه ♪ 5 00:00:16.680 --> 00:00:21.800 ‫♪ قدم زدن و خرامیدنشه ♪ ‫♪ و گادم م برداشتنش روی پله برقی سبز ♪ 6 00:00:22.920 --> 00:00:25.880 ‫♪ وقتی دارم از قطار پیاده می شم ♪ ‫♪ و عشقم تو فکرمه ♪ 7 00:00:25.920 --> 00:00:28.720 ‫♪ هر روز و هر شب ♪ 8 00:00:28.760 --> 00:00:34.840 ‫♪ امروز روز محشریه... ♪ 9 00:00:36.280 --> 00:00:40.720 ‫♪ روز محشر ♪ 10 00:00:40.760 --> 00:00:43.080 ‫جدی، میک؟ 11 00:00:43.120 --> 00:00:44.600 ‫صبح بخیر، آقای الکینز. 12 00:00:44.640 --> 00:00:46.880 ‫صبح بخیر، جیسون. ‫صبح بخیر، آلی. 13 00:00:46.920 --> 00:00:49.280 ‫بالون هوای گرم؟ 14 00:00:49.320 --> 00:00:51.240 ‫عاشقش هستیم! 15 00:00:51.280 --> 00:00:53.040 ‫می دونستم، پیر خرفت! 16 00:00:53.080 --> 00:00:57.080 ‫باد خوبی داره از شمال غرب می وزه، پسرها. 17 00:00:57.120 --> 00:00:59.880 ‫من رو که می شناسید، همیشه تو آب و هوا شانس میارم. 18 00:01:20.000 --> 00:01:22.600 ‫درسته. فهمیدم. 19 00:01:22.640 --> 00:01:24.760 ‫بفرما. 20 00:01:24.800 --> 00:01:26.680 ‫کارشون رو بلدن. 21 00:01:26.720 --> 00:01:28.720 ‫امیدوارم این همه وزن رو تحمل کنه. 22 00:01:38.240 --> 00:01:39.960 ‫اگه نمی شناختمتون، 23 00:01:40.000 --> 00:01:42.400 ‫فکر می کردم شماها می خوایید بدون من برید. 24 00:02:11.680 --> 00:02:14.640 ‫دوست دارم کاپیتان خطابم کنید. 25 00:02:14.680 --> 00:02:16.200 ‫چشم، کاپیتان! 26 00:02:16.240 --> 00:02:18.480 ‫بیا بالا، جکی. 27 00:02:19.800 --> 00:02:22.560 ‫لنگر رو بکشیم، رفقا! 28 00:02:26.680 --> 00:02:29.840 ‫- زیباست. ‫- از روی سبد خم نشو، خب؟ 29 00:02:33.400 --> 00:02:35.160 ‫با ثبات بریم جلو. 30 00:02:37.880 --> 00:02:40.320 ‫ببینین، اون گلاستونبوریه. 31 00:02:40.360 --> 00:02:42.320 ‫نگاه کنید، می تونید ببینیدش؟ 32 00:03:10.800 --> 00:03:12.920 ‫وو! چه اتفاقی داره میفته!؟ 33 00:03:14.520 --> 00:03:15.560 ‫آقای الکینز؟ 34 00:03:15.560 --> 00:03:16.840 ‫یه اتفاقی افتاده. 35 00:03:16.880 --> 00:03:19.720 ‫دارید می رید سمت شهر! باید همین حالا ارتفاع بگیرید! 36 00:03:21.200 --> 00:03:22.440 ‫می تونید صدام رو بشنوید؟ 37 00:03:25.840 --> 00:03:28.040 ‫- چی...!؟ ‫- خفه شو. 38 00:03:31.280 --> 00:03:32.760 ‫لعنتی! 39 00:03:32.800 --> 00:03:34.400 ‫صدام رو می شنوید؟ 40 00:03:34.440 --> 00:03:36.960 ‫مشعل لامصب رو روشن کنید. ارتفاع بگیرید. 41 00:03:37.000 --> 00:03:39.680 ‫- وزن خیلی زیاده! ‫- ارتفاع بگیرید. ارتفاع بگیرید! 42 00:03:39.720 --> 00:03:41.840 ‫من قراره بمیرم! 43 00:03:43.600 --> 00:03:45.080 ‫ما قراره بمیریم! 44 00:03:45.120 --> 00:03:46.800 ‫پایین رو نگاه نکن. ‫پایین رو نگاه نکن. 45 00:03:49.360 --> 00:03:50.600 ‫لعنت! 46 00:03:53.920 --> 00:03:56.280 ‫جکی، جکی، فقط کناره ها رو نگه دار. 47 00:03:56.320 --> 00:03:57.440 ‫نگه دار! 48 00:03:58.960 --> 00:04:00.440 ‫کمک! 49 00:04:12.760 --> 00:04:14.080 ‫فقط بچسبید. 50 00:04:17.520 --> 00:04:19.080 ‫فقط بچسبید بچسبید! 51 00:04:20.720 --> 00:04:23.160 ‫یالا. عجله کنید! 52 00:04:23.200 --> 00:04:24.520 ‫یالا. 53 00:04:27.720 --> 00:04:29.880 ‫- حالتون خوبه؟ ‫- من خوبم. 54 00:04:29.920 --> 00:04:31.520 ‫فکر کنم ما خوبیم. 55 00:04:31.560 --> 00:04:33.880 ‫- اون یکی کجاست؟ ‫- آقای مارش! 56 00:04:33.920 --> 00:04:35.120 ‫آقای مارش!؟ 57 00:04:35.160 --> 00:04:36.560 ‫کجاست؟ 59 00:05:19.480 --> 00:05:20.920 ‫جدی؟ 60 00:05:20.960 --> 00:05:22.760 ‫«مردی که آن جا نبود» ‫با کی؟ 61 00:05:22.800 --> 00:05:24.160 ‫«مردی که آن جا نبود» ‫کدوم شب؟ 62 00:05:25.120 --> 00:05:26.400 ‫چه ساعتی؟ 63 00:05:27.800 --> 00:05:29.560 ‫به نظرم. 64 00:05:29.600 --> 00:05:32.480 ‫ولی کیت تو یک راست می ره تو ماشین ظرفشویی، 65 00:05:32.520 --> 00:05:35.320 ‫من نمی ذارم تمام هفته تو سینک بو تعفن بده. 66 00:05:35.360 --> 00:05:38.000 ‫آم...دستمال آشپزخونه و باتری. 67 00:05:38.040 --> 00:05:40.800 ‫من باید برم. پرونده تصادف بالون هوای گرم دارم. 68 00:05:40.840 --> 00:05:42.440 ‫یه بالون...بیخیال. 69 00:05:43.760 --> 00:05:45.720 ‫نامزدم بازی فوتبال 5 به 5 داره. 70 00:05:45.760 --> 00:05:47.640 ‫- چهارشنبه شب ها. ‫- خوش به حالش، خانم. 71 00:05:47.680 --> 00:05:50.840 ‫بازیش رو ندیدی که. بازیش افتضاحه. 72 00:05:50.880 --> 00:05:52.280 ‫خب اینجا چه خبره؟ 73 00:05:52.320 --> 00:05:53.920 ‫حدودا 20دقیقه پیش تصادف کرده. 74 00:05:53.960 --> 00:05:56.680 ‫5نفر کرایه اش کردن، ‫از شرکت مگنیفیسنت من. 75 00:05:58.400 --> 00:06:01.560 ‫از کلاتون هیل راه افتادن، ‫به فاصله حدودا 13کیلومتری از جنوب شرق اینجا. 76 00:06:01.600 --> 00:06:04.240 ‫حول و حوش 8:30 صبح، یه ‫ساعت و خرده ای تو هوا بوده و... 77 00:06:04.280 --> 00:06:07.120 ‫بعد...یه مشکلی پیش اومده. 78 00:06:07.160 --> 00:06:09.360 ‫درسته. ببین فیلم موبایلی دارن یا نه. 79 00:06:10.840 --> 00:06:12.320 ‫گفتی 5نفر؟ 80 00:06:12.360 --> 00:06:16.840 ‫5نفر رفتن بالا، گروهبان دادز، ‫ولی فقط 4نفر زنده برگشتن پایین. 81 00:06:16.880 --> 00:06:21.920 ‫به نظر میاد یه جایی بالای اون درخت ها، از بالون افتاده بیرون. 82 00:06:21.920 --> 00:06:25.760 ‫مرسی، کارآگاه پاسبان پچیورکووسکی. 83 00:06:25.800 --> 00:06:28.080 ‫مرد مُرده رو شناسایی کردیم؟ 84 00:06:28.120 --> 00:06:30.880 ‫بله. اسمش فرانکی مارشه. 85 00:06:30.920 --> 00:06:32.120 ‫58ساله. 86 00:06:32.160 --> 00:06:35.520 ‫آدرسش هم بکفورد ویلاز، پلاک5، واحد 1 بی. 87 00:06:35.520 --> 00:06:38.960 ‫ظاهرا وقتی سقوط کردن، همه چیز ‫خیلی قر و قاطی بوده و... 88 00:06:38.960 --> 00:06:42.040 ‫- و اون ها خبر ندارن که تلفاتی وجود داشته؟ ‫- نه، خانم. 89 00:06:42.080 --> 00:06:43.480 ‫باشه. 90 00:06:49.760 --> 00:06:52.680 ‫سلام، من سربازرس لارن مک دونالد هستم. همگی خوبید؟ 91 00:06:52.720 --> 00:06:54.400 ‫زنده ایم. 92 00:06:54.440 --> 00:06:55.520 ‫باید بهتون اطلاع بدم که... 93 00:06:55.560 --> 00:06:57.800 ‫شخص دیگه ای که با شما در سفرتون بود، 94 00:06:57.840 --> 00:07:00.200 ‫فرانکی مارش، اون مُرده. 95 00:07:00.240 --> 00:07:01.520 ‫اوه، خدایا! 96 00:07:01.560 --> 00:07:02.840 ‫اوه، نه! 97 00:07:04.040 --> 00:07:05.440 ‫چه اتفاقی افتاد؟ 98 00:07:05.480 --> 00:07:07.000 ‫خب... 99 00:07:07.040 --> 00:07:08.440 ‫اون سقوط کرد. 100 00:07:10.280 --> 00:07:11.720 ‫حتما کرده. 101 00:07:13.720 --> 00:07:16.120 ‫می تونین توصیف کنین که دقیقا ‫چه اتفاقی افتاد؟ 102 00:07:16.160 --> 00:07:18.360 ‫تا جایی که می تونین ‫با جزئیات. 103 00:07:18.400 --> 00:07:20.320 ‫راستش من سقوطش رو ندیدم. 104 00:07:20.360 --> 00:07:22.640 ‫- آره، من هم همین طور. ‫- نه، اون بالا هرج و مرج بود. 105 00:07:22.680 --> 00:07:23.800 ‫وحشتناک بود. 106 00:07:23.840 --> 00:07:25.280 ‫مشخصه که سقوط کرد. 107 00:07:25.320 --> 00:07:28.040 ‫یعنی...می دونین...دیگه چه اتفاقی ‫ممکنه براش افتاده باشه؟ 108 00:07:28.080 --> 00:07:29.800 ‫اون پرید. 109 00:07:34.640 --> 00:07:35.920 ‫اون پرید. 110 00:07:38.080 --> 00:07:40.640 ‫ببخشید، اما چرا اول که ‫پرسیدم، این رو نگفتین؟ 111 00:07:40.680 --> 00:07:43.160 ‫چون من می تونستم جلوش رو بگیرم، ‫اما خشکم زد... 112 00:07:43.200 --> 00:07:44.640 ‫متأسفم. 113 00:07:50.520 --> 00:07:51.840 ‫بفرما. 114 00:07:56.760 --> 00:07:58.640 ‫داری با چشمات متهمشون ‫می کنی، لارن. 115 00:07:58.680 --> 00:08:00.520 ‫اون پریده؟ واقعا؟ 116 00:08:00.560 --> 00:08:03.600 ‫ثابت کن نپریده که درباره ‫قتل تحقیق کنیم. 117 00:08:03.640 --> 00:08:07.360 ‫تا اون موقع، باید پروتکل رو دنبال ‫کنیم، مخصوصا در مورد تلفات. 118 00:08:07.400 --> 00:08:11.120 ‫دفتر تحقیقاتی حوادث هوایی ‫باید دلیلش رو تعیین کنه، 119 00:08:11.160 --> 00:08:12.960 ‫و یه گزارش کامل برای ‫وزارت کشور انگلستان بنویسه. 120 00:08:13.000 --> 00:08:15.120 ‫برای تصادف یه بالون ‫هوای گرم؟ واقعا؟ 121 00:08:15.160 --> 00:08:16.240 ‫محقق تو راهه. 122 00:08:18.280 --> 00:08:20.800 ‫خانم، گروهبان تو هجمید پارک ‫لازمتون داره. 123 00:08:22.560 --> 00:08:24.280 ‫نذار مرغ دریایی پیک نیک رو ‫مدیریت کنه. 124 00:08:31.440 --> 00:08:33.840 ‫- صبح بخیر. ‫- صبح بخیر، خانم... 125 00:08:33.880 --> 00:08:36.760 ‫قراره با یه محقق حوادث ‫هوایی کار کنیم. 126 00:08:36.800 --> 00:08:38.960 ‫اُه، واو. خب، چه هیجان انگیز، خانم. 127 00:08:39.000 --> 00:08:41.800 ‫نه زیاد، همیشه با کت و شلوار ‫اتوکشیده پیداشون میشه، 128 00:08:41.840 --> 00:08:44.000 ‫قلنبه سلنبه حرف می زنن، ‫و فکر می کنن صاحب این جان. 129 00:08:44.040 --> 00:08:45.280 ‫هنوز جسد رو ندیدی؟ 130 00:08:45.320 --> 00:08:46.480 ‫منتظر شما بودم، خانم. 131 00:08:46.520 --> 00:08:48.680 ‫- چرا؟ ‫- ماشینتون. 132 00:08:48.720 --> 00:08:50.720 ‫می تونین صندوق عقبتون رو باز ‫کنین، خانم؟ 133 00:08:56.400 --> 00:08:58.680 ‫آه، هنوز این جان، خانم. 134 00:08:58.720 --> 00:09:02.480 ‫کفش های زمین های ‫ناهموارم. 135 00:09:06.360 --> 00:09:09.680 ‫این کفش ها که دقیقا مثل کفش های ‫مسیرهای هموارتن. 136 00:09:09.720 --> 00:09:12.560 ‫فرقشون اینه که کفیِ پاشنه ‫تقویت شده دارن... 137 00:09:12.600 --> 00:09:15.560 ‫...و رویه پشت کفشی که ‫در حد صنعتی قویه. 138 00:09:15.600 --> 00:09:17.480 ‫مچ پای من خیلی ضعیفه، خانم. 139 00:09:17.520 --> 00:09:21.120 ‫و دقیقا کی کفش های ‫زمین های ناهموار تو... 140 00:09:21.160 --> 00:09:22.360 ‫...تو صندوق عقب من ‫مستقر شدن؟ 141 00:09:22.400 --> 00:09:26.440 ‫بعد از قتل اون آلبانیایی که ‫تو کار فاضلاب بود. 142 00:09:27.600 --> 00:09:31.280 ‫پس، قربانی ما و چهار نفر دیگه ای ‫که توی بالون بودن، 143 00:09:31.320 --> 00:09:33.480 ‫همه با هم تو یه ساختمون ‫زندگی می کردن، 144 00:09:33.520 --> 00:09:37.720 ‫اما واحدهای مختلف. پلاک ‫پنجِ بکفورد ویلاز. 145 00:09:38.840 --> 00:09:42.200 ‫آه، محله بسیار شیک و پیکیه، خانم. 146 00:09:42.240 --> 00:09:44.480 ‫قبلا بیمارستان تخصصی ‫چشم اون جا بود، 147 00:09:44.520 --> 00:09:48.560 ‫و بعد تبدیل شد به آپارتمان های باکلاس... 148 00:09:48.600 --> 00:09:54.840 ‫...اگه درست یادم باشه، برای ‫مجردهای مرفه و بازنشسته های فعال. 149 00:09:56.120 --> 00:09:57.320 ‫آه آه. 150 00:09:57.360 --> 00:09:59.160 ‫ترجیح میدم تو کیسه باشن. 151 00:10:10.800 --> 00:10:12.600 ‫- حاضرین، خانم؟ ‫- آره. 152 00:10:12.640 --> 00:10:15.080 ‫- خرت و پرتات رو... ‫- برداشتم؟ بله، خانم. 153 00:10:15.120 --> 00:10:17.280 ‫- ذره بین؟ ‫- بله. 154 00:10:17.320 --> 00:10:20.080 ‫- دفترچه و مداد؟ ‫- اُه، بله. هست. هست. 155 00:10:20.120 --> 00:10:21.600 ‫دستکش لاتکس؟ 156 00:10:21.640 --> 00:10:24.360 ‫- اُه، هیچ وقت بدون دستکش های لاتکسم جایی نمیرم. ‫- غرور؟ 157 00:10:24.400 --> 00:10:27.720 ‫اُه، اون یکی رو خونه گذاشتم، خانم. ‫مثل باری رو دوشمه. 158 00:10:27.760 --> 00:10:30.360 ‫تازه تو هم که مچ پات ‫ضعیفه. 159 00:10:37.240 --> 00:10:39.400 ‫این رو ببینین، خانم. 160 00:10:39.440 --> 00:10:42.640 ‫یه مورد غیرعادی روی ‫دست چپش هست. 161 00:10:42.680 --> 00:10:46.120 ‫روی شستش خراش هایی هست که ‫به طرز چشمگیری عمیقن. 162 00:10:46.160 --> 00:10:49.160 ‫همین طور انگشت اشاره اش. 163 00:10:49.200 --> 00:10:51.960 ‫این چرا غیرعادیه؟ از لای ‫اون همه درخت سقوط کرده. 164 00:10:52.000 --> 00:10:53.680 ‫خب، خانم... 165 00:10:53.720 --> 00:10:56.080 ‫اون...آه... 166 00:10:56.120 --> 00:10:57.200 ‫آه... 167 00:10:57.240 --> 00:11:00.680 ‫این مرد، حدودا 76 کیلوگرمه. 168 00:11:00.720 --> 00:11:05.400 ‫و شتابش به خاطر جاذبه زمین، ‫ده متر بر مجذور ثانیه ست. 169 00:11:05.440 --> 00:11:09.240 ‫پس، اگه فرض کنیم از ارتفاع ‫152 متری سقوط کرده باشه... 170 00:11:09.280 --> 00:11:10.600 ‫آره. می فهمم. 171 00:11:10.640 --> 00:11:13.520 ‫برای برداشتن همچین خراش هایی ‫زیادی سرعت داشته. 172 00:11:13.560 --> 00:11:15.320 ‫اُه، ممنون، خانم. 173 00:11:16.720 --> 00:11:18.120 ‫مرسی، خانم. 174 00:11:19.280 --> 00:11:23.560 ‫خب...این خراش ها ‫کوچیک و نافذن... 175 00:11:23.600 --> 00:11:25.480 ‫...و داخل انگشت هان. 176 00:11:25.520 --> 00:11:27.520 ‫همچین خراش هایی رو ‫نمیشه حین سقوط... 177 00:11:27.560 --> 00:11:29.320 ‫...از لای درخت ها برداشت، با سرعت... 178 00:11:29.360 --> 00:11:31.880 ‫200 کیلومتر بر ساعت. 179 00:11:33.080 --> 00:11:37.280 ‫ضمنا، اون خراش ها ‫تازه هستن، خانم. 180 00:11:37.320 --> 00:11:39.760 ‫سعی کرده چیزی رو بگیره؟ 181 00:11:39.800 --> 00:11:41.760 ‫یا کسی رو؟ 182 00:11:41.800 --> 00:11:44.280 ‫درسته، کارآگاه پاسبان... 183 00:11:44.320 --> 00:11:47.240 ‫- آم... ‫- پچیورکووسکی. 184 00:11:47.280 --> 00:11:49.440 ‫با مشاور تحقیقاتی پلیس ‫تماس بگیر. 185 00:11:49.480 --> 00:11:51.800 ‫میخوام یه تیم جستجوی پلیسی کامل ‫بیاد این جا. جستجوی اثر انگشت، 186 00:11:51.840 --> 00:11:54.040 ‫تک تک چمن ها، تا شعاع 30 ‫متری دور جسد. 187 00:11:54.080 --> 00:11:55.280 ‫خانم. 188 00:11:56.760 --> 00:11:58.280 ‫اون نپریده. 189 00:11:58.320 --> 00:11:59.840 ‫بیشتر از این حرف هاست. 190 00:12:00.760 --> 00:12:03.840 ‫«پلاک 5 بکفورد ویلاز» 191 00:12:06.520 --> 00:12:08.240 ‫اون پریده؟ 192 00:12:08.280 --> 00:12:09.880 ‫خب، باید یه چیزی ‫می گفتم. 193 00:12:12.200 --> 00:12:15.960 ‫شما سه تا مثل کرفتورک کوفتی وایساده بودین. ‫(یک گروه موسیقی) 194 00:12:16.000 --> 00:12:18.120 ‫اُه، بیا. 195 00:12:21.240 --> 00:12:23.880 ‫هی، اون مرده. 196 00:12:25.360 --> 00:12:26.680 ‫واقعا مرده. 197 00:12:34.760 --> 00:12:36.880 ‫حالت خوبه؟ 198 00:12:36.920 --> 00:12:39.840 ‫بله، میک. خوبم. 199 00:13:03.240 --> 00:13:04.560 ‫آره! 200 00:13:11.080 --> 00:13:13.560 ‫می دونستین که اولین ‫خلبان های بالون هوای گرم... 201 00:13:13.600 --> 00:13:15.360 ‫...جنایت کارها بودن خانم؟ 202 00:13:15.400 --> 00:13:17.160 ‫قدیما، 203 00:13:17.200 --> 00:13:21.000 ‫بالون ها تکنولوژی بسیار ‫خطرناک و جدیدی بودن. 204 00:13:21.040 --> 00:13:23.880 ‫مثل وقتی که سگ ها رو ‫می فرستادن فضا؟ 205 00:13:23.920 --> 00:13:26.160 ‫آره، یا قناری ها رو ‫به معدن ها، 206 00:13:30.400 --> 00:13:32.800 ‫به محض این که رسید، همه امون رو ‫از سر راه کنار زد... 207 00:13:32.840 --> 00:13:37.400 ‫...و هیچی نشده یه بازرسی ‫جامع و کامل از محل کرده. 208 00:13:37.440 --> 00:13:38.520 ‫خیلی... 209 00:13:38.560 --> 00:13:39.840 ‫به چی می خندی؟ 210 00:13:39.880 --> 00:13:44.240 ‫ایشون روی گیلبرته، از ‫دفتر تحقیقاتی حوادث هوایی. 211 00:13:48.200 --> 00:13:49.600 ‫اُه... 212 00:13:49.640 --> 00:13:51.040 ‫سلام. 213 00:13:51.080 --> 00:13:52.960 ‫سربازرس لارن مک دونالد. 214 00:13:54.200 --> 00:13:56.360 ‫صبح بخیر، سربازرس. 215 00:13:58.040 --> 00:13:59.680 ‫اُه! 216 00:13:59.720 --> 00:14:05.520 ‫فقط باید خرت و پرتام رو از ‫ماشین بردارم تا شروع کنیم. 217 00:14:14.080 --> 00:14:15.360 ‫چیزی شده، خانم؟ 218 00:14:15.400 --> 00:14:16.560 ‫نه. 219 00:14:16.600 --> 00:14:17.840 ‫همه چی خوبه. 220 00:14:43.040 --> 00:14:45.800 ‫ممنون، سربازرس. 221 00:14:45.840 --> 00:14:49.040 ‫تموم شد. می تونین ‫تخلیه رو شروع کنین. 222 00:14:49.080 --> 00:14:51.320 ‫خب، نظرتون چیه، آقای گیلبرت؟ 223 00:14:52.680 --> 00:14:56.320 ‫ترجیح میدم در این مرحله ‫عجولانه نتیجه گیری نکنم، 224 00:14:56.360 --> 00:14:59.960 ‫سربازرس، تا وقتی که کاملا ‫از حقایق مطمئن شم. 225 00:14:59.960 --> 00:15:02.200 ‫درسته. 226 00:15:02.280 --> 00:15:05.440 ‫میخوام از همه چیز عکس بگیرین. ‫مدارک ضبط و ثبت بشن. 227 00:15:05.440 --> 00:15:07.320 ‫اگه ناراحت نمیشین بپرسم، ‫گروهبان دادز، 228 00:15:07.320 --> 00:15:10.040 ‫ژاکتتون رو از کجا گرفتین؟ ‫ترتیب جیب هاش تحسین برانگیزه. 229 00:15:10.080 --> 00:15:11.920 ‫آره، اون دوست داره سیستم ‫یادداشت برداریش رو تنش کنه! 230 00:15:11.960 --> 00:15:15.320 ‫فروشگاه رینرز رینویر تو خیابون ‫کوایت، اما الان دیگه تعطیل شده. 231 00:15:15.360 --> 00:15:17.720 ‫رینر بسته شده؟ ‫اُه، خدا. 232 00:15:17.800 --> 00:15:20.440 ‫من این روزها دیگه زیاد ‫نمیرم باث. گردشگرها زیادن. 233 00:15:20.440 --> 00:15:22.680 ‫شاید بتونم یه دونه مستقیم از ‫تولیدکننده اش بگیرم. 234 00:15:22.680 --> 00:15:24.960 ‫از کوله پشتی قدیمی من ‫خیلی کارآمدتره. 235 00:15:24.960 --> 00:15:26.960 ‫- از فروشگاه مک لین شهر برویک-آپون-توئید گرفتین. ‫- بله. 236 00:15:26.960 --> 00:15:30.560 ‫دخترم، ویکتوریا رو می برم که ‫گشت و گذار کنه. 237 00:15:37.680 --> 00:15:40.840 ‫خانم، این رو تو جیب قربانی ‫پیدا کردیم. 238 00:15:42.960 --> 00:15:46.200 ‫چهار بازمانده دیگه ان، ‫وقتی جوون بودن. 239 00:15:46.200 --> 00:15:49.440 ‫- به نظر میاد مال یه مجله ست. ‫- تاریخ روشه. 240 00:15:52.080 --> 00:15:55.840 ‫ژانویه 1980... 241 00:15:55.840 --> 00:15:57.840 ‫لک شده. 242 00:15:57.920 --> 00:16:00.080 ‫چرا فرانکی باید این رو ‫تو جیبش داشته باشه؟ 243 00:16:00.080 --> 00:16:02.320 ‫نمی دونم، خانم، اما حروف چینیش رو ‫می شناسم. 244 00:16:02.320 --> 00:16:04.200 ‫نشریه ساندی تایمز. 245 00:16:04.200 --> 00:16:06.360 ‫این که یه حادثه ای براشون ‫پیش اومده، دلیل نمیشه قتلی نباشه. 246 00:16:06.440 --> 00:16:08.360 ‫پس بیا بریم رو حالت ‫تحقیقات قتل. 247 00:16:08.440 --> 00:16:10.960 ‫- پیشینه قربانی، در اسرع وقت. ‫- چشم. 248 00:16:11.040 --> 00:16:12.560 ‫می تونی بیشتر درباره اش ‫برام پیدا کنی؟ 249 00:16:12.560 --> 00:16:15.600 ‫خب، خانم، من باید برم... 250 00:16:15.680 --> 00:16:18.680 ‫آره. برو ماجراجویی کن. 251 00:16:54.360 --> 00:16:56.320 ‫آقای مارش چند وقت بود ‫که این جا زندگی می کرد؟ 252 00:16:56.360 --> 00:16:57.840 ‫حدودا سه سال. 253 00:17:01.000 --> 00:17:05.480 ‫این آپارتمان 900 هزار پوند می ارزیده و ‫پولش کامل پرداخت شده. 254 00:17:07.400 --> 00:17:09.880 ‫♪ نمیشه جلوی من رو گرفت... ♪ 255 00:17:09.920 --> 00:17:11.400 ‫ببخشید، خانم... 256 00:17:11.480 --> 00:17:16.320 ‫♪ وقتی خوش شانسیم شروع شد، ارواح زندگیم... ♪ 257 00:17:16.360 --> 00:17:19.280 ‫فرانکی رو زیاد می دیدین؟ 258 00:17:19.320 --> 00:17:21.920 ‫نه. خیلی تودار بود. 259 00:17:22.000 --> 00:17:23.840 ‫اگه از من بپرسین، یه کمی تنها بود 260 00:17:23.840 --> 00:17:26.320 ‫اما اون با چهار ساکن ‫طبقه بالا دوست بوده دیگه؟ 261 00:17:26.320 --> 00:17:27.600 ‫واقعا؟ 262 00:17:28.720 --> 00:17:33.120 ‫خانم، شغل آقای مارش به عنوان ‫راننده مینی تاکسی فهرست شده. 263 00:17:33.160 --> 00:17:34.560 ‫واقعا؟ 264 00:17:35.720 --> 00:17:37.840 ‫- میشه اونایی که استخدامش کردن رو چک کنی؟ ‫- آره. 265 00:17:54.760 --> 00:17:58.760 ‫«نشریه ساندی تایمز» ‫«چهار ستاره دنباله دار» 266 00:18:14.280 --> 00:18:16.280 ‫«مفسر فرهنگی» ‫«گوردون الموود» 267 00:18:31.320 --> 00:18:32.600 ‫«خبرنگار» ‫«جکی سامنر» 268 00:18:33.800 --> 00:18:34.720 ‫«میک الکینز» 269 00:18:47.680 --> 00:18:49.600 ‫«میک الکینز» 270 00:19:08.560 --> 00:19:12.680 ‫«نشریه ساندی تایمز» ‫«چهار ستاره دنباله دار» 271 00:19:13.360 --> 00:19:15.200 ‫و وام هم نگرفته. 272 00:19:15.240 --> 00:19:17.880 ‫خونه اش پر از تجهیزات گرون قیمته، 273 00:19:17.880 --> 00:19:20.400 ‫و یه راننده مینی تاکسی ‫خویش-فرما بوده، 274 00:19:20.400 --> 00:19:22.040 ‫که به ندرت سر کار ‫پیداش میشده. 275 00:19:22.080 --> 00:19:24.040 ‫فرانکی مارش حساباش ‫با هم نمی خونه! 276 00:19:24.080 --> 00:19:26.800 ‫خب، اونا مشخصا آدمای ‫جالبی هستن، خانم. 277 00:19:26.840 --> 00:19:28.560 ‫چهار بازمانده سقوط بالونمون... 278 00:19:28.600 --> 00:19:30.960 ‫...با هم یه خونه هم تو لندن داشتن، 279 00:19:31.040 --> 00:19:33.200 ‫در ناتینگ هیل، اواسط ‫دهه هشتاد. 280 00:19:36.560 --> 00:19:38.840 ‫اُه، بله، خیلی هم دیوونگی می کردن. 281 00:19:38.880 --> 00:19:43.400 ‫نشریه ساندی تایمز اونا رو ‫به عنوان «کرِم دِ لا کرِم...» توصیف می کنه، 282 00:19:43.400 --> 00:19:46.960 ‫فرانسویه، خانم. ‫«...از لندن باحال و خفن.» 283 00:19:47.040 --> 00:19:48.880 ‫خفن، باحال؟ اونا؟ واقعا؟ 284 00:19:50.560 --> 00:19:52.960 ‫به چشم من که آزاردهنده و ‫چرند میان. 285 00:19:53.040 --> 00:19:56.040 ‫ببخشید که دیر کردم، سربازرس. 286 00:19:58.400 --> 00:20:02.600 ‫من...تو چیو مگنا به جای ‫راست پیچیدم به چپ. 287 00:20:02.640 --> 00:20:04.240 ‫قبل از این که بفهمم، نصف ‫راه رو تا ویلز رفته بودم. 288 00:20:04.320 --> 00:20:06.040 ‫نگران نباشین، آقای گیلبرت. 289 00:20:06.080 --> 00:20:07.680 ‫باشه، چی پیدا کردین؟ 290 00:20:07.720 --> 00:20:09.720 ‫این مال گوشیمه. 291 00:20:14.400 --> 00:20:17.600 ‫به نظر میاد که تشخیص ‫اولیه ام درسته. 292 00:20:17.640 --> 00:20:18.680 ‫قلاب شکسته. 293 00:20:18.720 --> 00:20:23.800 ‫ما چهار تا از اینا استفاده می کنیم، ‫دو طنابه. قلاب 2500 کیلویی. 294 00:20:23.840 --> 00:20:25.480 ‫برای تحمل وزن 2265 ‫متر معکب بالون هم... 295 00:20:25.560 --> 00:20:27.200 ‫...از کافی هم بیشتره. 296 00:20:27.240 --> 00:20:29.440 ‫به علاوه پنج مسافر و ‫مخازن سوخت. 297 00:20:29.480 --> 00:20:31.920 ‫هر چهارتاش رو با پیچ ‫قفل کردیم. 100 درصد مطمئنم. 298 00:20:31.960 --> 00:20:35.880 ‫باشه. من پنج نفر رو می شمرم. ‫بیاین ببینیم کی پیاده میشه. 299 00:20:35.920 --> 00:20:38.880 ‫آه، این رو ضبط نکردیم. ‫تو درخت ها گمشون کردیم. 300 00:20:38.880 --> 00:20:41.880 ‫وقتی دوباره برمیگردن تو ‫دوربین، فقط چهار نفر تو سبد هست. 301 00:20:52.080 --> 00:20:53.880 ‫مردی که آن جا نبود. 302 00:20:54.920 --> 00:20:56.040 ‫هم؟ 303 00:20:56.080 --> 00:20:58.960 ‫شعریه که خاله پیرم ‫می خوند. 304 00:20:59.040 --> 00:21:03.040 ‫دیروز، روی پلکان، مردی ‫را دیدم که آن جا نبود. 305 00:21:04.200 --> 00:21:06.480 ‫باز هم امروز آن جا نبود... 306 00:21:06.560 --> 00:21:09.240 ‫...کاش، کاش، می رفت. 307 00:21:13.720 --> 00:21:15.960 ‫خب چرا هیچ کدوم شما ‫باهاشون نرفتین تو بالون؟ 308 00:21:16.040 --> 00:21:17.040 ‫چون میک الکینز... 309 00:21:17.080 --> 00:21:18.880 ‫...یه خلبان باتجربه بالون و ‫گلایدره. 310 00:21:18.920 --> 00:21:21.440 ‫و ما گواهی نامه خلبانیش رو ‫دو بار چک کردیم، 311 00:21:21.480 --> 00:21:23.880 ‫همین طور مدرک طبی و ‫مدرک تستش. 312 00:21:23.920 --> 00:21:25.040 ‫اون جاست. 313 00:21:25.080 --> 00:21:27.640 ‫الکینز بالغ بر60 ساعت تو ‫بالون ها پرواز کرده. 314 00:21:27.640 --> 00:21:30.160 ‫چند صد ساعت هم تو گلایدرها. ‫خیلی تحسین برانگیزه. 315 00:21:30.200 --> 00:21:33.240 ‫پس اگه این قدر باتجربه بود، ‫وقتی قلاب شکسته، 316 00:21:33.320 --> 00:21:34.800 ‫چرا از یه مسیر صاف نرفته، 317 00:21:34.840 --> 00:21:36.960 ‫یا چرا دور نزده که ‫همین جا فرود بیاد؟ 318 00:21:37.040 --> 00:21:41.360 ‫سربازرس، دور زدن با ‫بالون غیرممکنه. 319 00:21:41.400 --> 00:21:46.160 ‫در واقع، خلبان نمی تونه هر جا ‫که خواست بالون رو هدایت کنه، 320 00:21:46.200 --> 00:21:48.400 ‫پس یه جورایی تو دست های بادی. 321 00:21:48.400 --> 00:21:51.200 ‫و برای همین داشتیم تو ماشین ‫نجات دنبالشون می رفتیم. 322 00:21:51.240 --> 00:21:54.160 ‫پس وقتی با بالون میری بالا، ‫معلوم نیست کجا فرود بیای؟ 323 00:21:54.200 --> 00:21:58.040 ‫دقیقا. تنها کنترلی که خلبان ‫بالون داره روی مشعله. 324 00:21:58.080 --> 00:22:00.880 ‫حالا اگه از مشعل برای ‫تولید هوای داغ استفاده کنه، 325 00:22:00.880 --> 00:22:05.160 ‫و سربازرس، هوای داغ ‫میره بالا. 326 00:22:06.920 --> 00:22:09.240 ‫- واقعا؟ ‫- اُه، آره. 327 00:22:09.320 --> 00:22:11.440 ‫باعث میشه وسیله به ارتفاع ‫بالاتری بره... 328 00:22:11.480 --> 00:22:15.960 ‫...و به شکل مؤثری مدت ‫پرواز رو بالاتر می بره. 329 00:22:17.040 --> 00:22:21.200 ‫آقای الکینز چه قدر ‫سوخت داشته؟ 330 00:22:21.240 --> 00:22:22.880 ‫یکی از اینا. 331 00:22:22.880 --> 00:22:24.720 ‫حدودا سه ساعت ‫دووم میاره. 332 00:22:26.360 --> 00:22:28.680 ‫به اضافه ذخیره، اگه لازم بشه. 333 00:22:28.720 --> 00:22:30.480 ‫سه ساعت!؟ 334 00:22:30.560 --> 00:22:33.960 ‫اما اونا کمتر از یه ساعت ‫تو هوا بودن. 335 00:22:34.040 --> 00:22:38.360 ‫پس چرا با مشعل هوای داغ ‫بیشتری نفرستاده داخل... 336 00:22:38.400 --> 00:22:41.800 ‫- کیسه. ‫- آره، کیسه، 337 00:22:41.840 --> 00:22:44.440 ‫و قبل از فرود از باث ‫خارج بشه؟ 338 00:22:44.480 --> 00:22:46.480 ‫سوال خوبیه، سربازرس. 339 00:22:48.040 --> 00:22:50.240 ‫ما نمی دونیم اون بالا ‫چه اتفاقی افتاده. 340 00:22:50.320 --> 00:22:53.360 ‫خیلی خوب، باشه، من باید یه ‫مصاحبه رسمی با... 341 00:22:53.400 --> 00:22:56.200 ‫...آقای الکینز داشته باشم، ‫روش استاندارده، پرس و جو از خلبان. 342 00:22:56.240 --> 00:22:59.040 ‫براتون تنظیمش می کنم، آقای گیلبرت. 343 00:23:05.640 --> 00:23:09.840 ‫شاید پا از گلیمم درازتر ‫کرده باشم، گروهبان، اما... 344 00:23:09.880 --> 00:23:12.640 ‫...درست فکر می کنم که ‫به آدم کشی شک دارین؟ 345 00:23:12.640 --> 00:23:14.920 ‫خب، آقا، یه اتفاق ‫غیرطبیعی داریم. 346 00:23:14.960 --> 00:23:17.640 ‫میک الکینز ساعت 3 عصر ‫میاد به اداره، آقای گیلبرت. 347 00:23:17.680 --> 00:23:19.600 ‫آمادگی داشته باشین. 348 00:23:19.640 --> 00:23:21.720 ‫چشم، سربازرس. 349 00:23:23.640 --> 00:23:27.080 ‫- خب، دوست جدیدت... ‫- اون دوست من نیست. 350 00:23:27.120 --> 00:23:29.720 ‫سال ها طول می کشه که ‫من با کسی جور شم، خانم. 351 00:23:29.800 --> 00:23:31.640 ‫حالا هر چی. اون ‫یه شهروند حامیه، 352 00:23:31.640 --> 00:23:34.160 ‫پس اطلاعات تحقیق قتل رو ‫باهاش در میون نمیذاری، 353 00:23:34.200 --> 00:23:35.840 ‫بدون اجازه من، خب؟ 354 00:23:35.880 --> 00:23:38.720 ‫اما اون...اون تو تیم مائه، خانم. 355 00:23:38.800 --> 00:23:41.040 ‫هیچ کس به جز خودمون ‫تو تیم ما نیست. 356 00:23:43.440 --> 00:23:44.680 ‫اُه و یه چیز دیگه، 357 00:23:44.720 --> 00:23:47.800 ‫واضحه که این قضیه برای دفتر ‫تحقیقاتی حوادث هوایی، ناچیزه، 358 00:23:47.840 --> 00:23:50.440 ‫برای همین هم یه کارآگاه ‫نیمه بازنشسته برامون فرستادن. 359 00:23:50.480 --> 00:23:52.440 ‫برای همین میخوام سریع ‫کارش رو بکنه و بره. 360 00:23:52.480 --> 00:23:54.960 ‫اون وقت می تونیم ته و توی ‫اتفاقی که اون بالا افتاده رو در بیاریم. 361 00:23:55.000 --> 00:23:58.400 ‫این آقای گیلبرت به نظر من هم ‫زیادی شلوغ-کُن میاد. 362 00:23:58.440 --> 00:24:00.840 ‫اما نگران نباشین، خانم، ‫من تو مسیر درست نگهش میدارم. 363 00:24:00.880 --> 00:24:02.840 ‫انگار با خودت حرف بزنی. 364 00:24:02.880 --> 00:24:04.640 ‫ببخشید؟ 365 00:24:04.640 --> 00:24:07.800 ‫خب، چه دوستت باشه چه ‫نباشه، مثل خودته، نه؟ 366 00:24:07.840 --> 00:24:09.440 ‫چـ...چی؟ 367 00:24:09.480 --> 00:24:12.120 ‫چی، اون آقا؟ اون اصلا ‫شبیه من نیست، خانم. 368 00:24:13.400 --> 00:24:16.680 ‫و آم...یه ذره بهم برخورد ‫که همچین فکری کردین. 369 00:24:18.240 --> 00:24:20.560 ‫راستش یه ذره بزرگ. 370 00:24:20.600 --> 00:24:22.240 ‫فکر می کردم ذره یعنی کوچیک. 371 00:24:22.320 --> 00:24:23.920 ‫همیشه نه. 372 00:24:23.960 --> 00:24:25.360 ‫ببخشید. 373 00:24:26.400 --> 00:24:29.160 ‫نامزدم دائم بهم میگه، ‫«تو فکرت نگهش دار، لارن، به زبون نیار». 374 00:24:29.200 --> 00:24:31.680 ‫- آشتی؟ ‫- آره، به گمونم. 375 00:24:31.720 --> 00:24:33.360 ‫رو به راهیم؟ 376 00:24:34.840 --> 00:24:37.200 ‫نه، نه، نه، خانم. ‫رو به راه نیستیم. 377 00:24:37.240 --> 00:24:39.200 ‫- فعلا نه. نه. ‫- خب... 378 00:24:40.480 --> 00:24:43.360 ‫...می تونیم هدفمون قرارش بدیم. 379 00:24:43.400 --> 00:24:47.040 ‫اما این...این واقعا ‫عجیبه، نه؟ 380 00:24:47.080 --> 00:24:50.360 ‫اون چهار تا سال 1985 ‫با هم زندگی می کردن. 381 00:24:50.400 --> 00:24:53.400 ‫و حالا، 35 سال بعد، باز هم ‫دارن با هم زندگی می کنن. 382 00:24:53.440 --> 00:24:56.160 ‫می دونم، خانم. حتی من هم ‫فکر می کنم عجیبه. 383 00:25:01.120 --> 00:25:02.880 ‫این. 384 00:25:02.960 --> 00:25:07.800 ‫خب، اون یه قلاب ‫150 کیلوگرمیه. 385 00:25:07.800 --> 00:25:10.120 ‫که برای بالونی به این سایز، ‫خیلی کوچیک و سبکه. 386 00:25:10.200 --> 00:25:11.280 ‫شرکت مگنیفیسنت من، 387 00:25:11.320 --> 00:25:15.720 ‫میگه از قلاب های 2500 کیلوگرمی ‫استفاده می کنن. 388 00:25:15.760 --> 00:25:18.440 ‫خب، بفرمایید، جنایت ‫سهل انگارانه ست دیگه، درسته؟ 389 00:25:18.480 --> 00:25:22.120 ‫پسرهای بالونی، خساست ‫به خرج دادن. 390 00:25:22.200 --> 00:25:24.600 ‫و همین ثابتش می کنه. ‫پرونده بسته شد. 391 00:25:24.680 --> 00:25:25.800 ‫نه واقعا. 392 00:25:25.800 --> 00:25:29.280 ‫خب، متأسفانه، اون مدرک ‫بالغ بر شش ساعته که... 393 00:25:29.280 --> 00:25:31.040 ‫...در مالکیت شما بوده، آقا، پس... 394 00:25:31.080 --> 00:25:34.720 ‫ارزشی نداره. مشکلات ‫حراست و استمرار ایجاد کرده. 395 00:25:34.760 --> 00:25:35.840 ‫مخازن سوخت چی؟ 396 00:25:38.240 --> 00:25:39.280 ‫چیشون؟ 397 00:25:39.280 --> 00:25:41.080 ‫داشتیم از بالای باث ‫فرود می اومدیم... 398 00:25:43.280 --> 00:25:45.880 ‫و من داشتم فکر می کردم...اگه ‫یکیمون تو محوطه شهری بیافته پایین چی؟ 399 00:25:45.920 --> 00:25:48.040 ‫برای همین سعی کردم ارتفاع ‫بگیرم و به یه دشتی چیزی برسم. 400 00:25:48.040 --> 00:25:50.440 ‫اما...مشعل کار نمی کرد. 401 00:25:50.480 --> 00:25:52.680 ‫یعنی چی که کار نمی کرد؟ 402 00:25:52.720 --> 00:25:56.320 ‫من چند ثانیه ای آتیش دادم، ‫بعد اون کوفتی قطع شد. 403 00:25:56.360 --> 00:25:59.280 ‫لطفا محترمانه صحبت کنین، آقا. 404 00:25:59.280 --> 00:26:01.000 ‫داریم ضبط می کنیم. 405 00:26:02.800 --> 00:26:05.880 ‫مخزن سوخت ذخیره چی، آقا؟ 406 00:26:05.960 --> 00:26:07.800 ‫وقت برای عوض کردن ‫مخزن ها نبود. 407 00:26:07.800 --> 00:26:10.320 ‫و شما بیرون پریدن ‫فرانکی رو ندیدین؟ 408 00:26:10.360 --> 00:26:12.280 ‫نه. 409 00:26:13.360 --> 00:26:16.520 ‫- چرا؟ ‫- این مال کیه؟ 410 00:26:20.320 --> 00:26:21.440 ‫آره، مال منه. 411 00:26:21.480 --> 00:26:25.120 ‫اصل جنگنده بامبر کامند، ‫شماره 8، نیروهای مسیریاب. 412 00:26:25.200 --> 00:26:26.840 ‫- هر چی تو بگی. ‫- یعنی... 413 00:26:26.880 --> 00:26:30.040 ‫...مسیریاب ها در هجوم شبانه جلوتر از ‫نیروهای اصلی پرواز می کردن. 414 00:26:30.040 --> 00:26:32.560 ‫روی هدف های آلمانی ‫نور مینداختن. 415 00:26:32.600 --> 00:26:35.040 ‫- اون پسرها، بسیار شجاع بودن. ‫- ببخشید، آقای گیلبرت... 416 00:26:35.080 --> 00:26:39.600 ‫- برای چی پوشیده بودینش؟ ‫- محض تفریح. 417 00:26:39.680 --> 00:26:42.280 ‫الان تفریحی در کار نیست، ‫آقا. یه مرد مُرده. 418 00:26:42.280 --> 00:26:44.200 ‫ببین، دوست منه که مُرده. 419 00:26:44.240 --> 00:26:46.240 ‫و کار توئه که بفهمی چرا. 420 00:26:47.520 --> 00:26:49.800 ‫دیگه کارمون تموم شد؟ 421 00:26:49.840 --> 00:26:51.680 ‫آقای گیلبرت؟ 422 00:26:51.720 --> 00:26:54.280 ‫آم...ممنون، آقای الکینز. ‫خیلی کمک کننده ست. 423 00:26:54.320 --> 00:26:56.520 ‫به یکی میگم بدرقه اتون کنه. 424 00:26:56.520 --> 00:26:59.040 ‫میشه دو کلمه صحبت کنیم، ‫آقای گیلبرت؟ 425 00:27:05.400 --> 00:27:07.760 ‫خب، فکر کنم باید چند تا ‫قانون پایه بذارم. 426 00:27:07.800 --> 00:27:09.520 ‫اُه، چه قدر احمقم! 427 00:27:11.080 --> 00:27:12.680 ‫مدارک! 428 00:27:18.360 --> 00:27:21.120 ‫این پره. ‫100 درصد پره. 429 00:27:21.200 --> 00:27:24.680 ‫ببخشید، با سنی که دارم ‫یه ذره مرددم. 430 00:27:24.720 --> 00:27:26.480 ‫100% پر؟ 431 00:27:26.520 --> 00:27:30.720 ‫با این حال آقای الکینز به ما گفت که ‫بالون رو تا 610 متری بالا برده! 432 00:27:30.760 --> 00:27:32.200 ‫برام سواله... 433 00:27:42.560 --> 00:27:44.120 ‫آم... 434 00:27:44.200 --> 00:27:45.680 ‫ممنون، گروهبان. 435 00:27:58.560 --> 00:28:00.520 ‫هاه... 436 00:28:00.520 --> 00:28:01.680 ‫چیه!؟ 437 00:28:01.720 --> 00:28:06.360 ‫گروهبان دادز، اگه دست کنید داخل ‫جیب بالا سمت چپ کوله پشتیم... 438 00:28:08.040 --> 00:28:10.240 ‫ممنون، گروهبان. ‫عین مال منه. 439 00:28:10.280 --> 00:28:11.440 ‫آره. 440 00:28:16.320 --> 00:28:18.320 ‫- آه! ‫- چی پیدا کردین؟ 441 00:28:18.360 --> 00:28:20.840 ‫این رو نگاه کن، گروهبان. 442 00:28:26.760 --> 00:28:30.320 ‫نگاهش کن، درست ‫پشت نشانگر. 443 00:28:30.360 --> 00:28:32.360 ‫- اُه! ‫- چیه؟ چیه؟ 444 00:28:32.440 --> 00:28:33.840 ‫این نشانگر رو... 445 00:28:33.880 --> 00:28:35.040 ‫...چسب زدن. 446 00:28:49.480 --> 00:28:54.040 ‫نشانگر مخزن اضافی بالون رو هم ‫روی درجه پُر چسبونده بودن. 447 00:28:54.080 --> 00:28:58.040 ‫حالا روی هم رفته، این مخزن ها ‫فقط به قدری گاز دارن... 448 00:28:58.080 --> 00:29:01.520 ‫...که به ارتفاع 716 متری برسن. 449 00:29:01.560 --> 00:29:04.000 ‫همون جا هم قلاب ‫سرکش، می شکنه. 450 00:29:05.720 --> 00:29:09.000 ‫بالون شروع به از دست دادن ارتفاع ‫می کنه و الکینز مشعل رو روشن می کنه... 451 00:29:11.960 --> 00:29:13.120 ‫...و هیچی. 452 00:29:13.200 --> 00:29:14.760 ‫مخزن سوخت نداره. 453 00:29:16.680 --> 00:29:19.040 ‫آقای گیلبرت، نمی خوام ‫هولتون کنم ولی... 454 00:29:19.080 --> 00:29:21.760 ‫...فکر می کنین نتیجه ای ‫می تونین برامون بگیرین؟ 455 00:29:21.800 --> 00:29:23.000 ‫بله، می تونم. 456 00:29:23.040 --> 00:29:27.720 ‫به نظرم یه نفر یه جوری به ‫تجهیزات مگنیفیسنت من دسترسی پیدا کرده... 457 00:29:27.760 --> 00:29:30.560 ‫...قلاب قوی رو با یه ‫ضعیفش عوض کرده، 458 00:29:30.600 --> 00:29:35.040 ‫مخازن سوخت رو خالی کرده و ‫نشانگرشون رو به درجه پُر چسبونده. 459 00:29:38.480 --> 00:29:40.600 ‫سربازرس مک دونالد، 460 00:29:40.680 --> 00:29:45.080 ‫حالا داریم روی جُرم ‫تخریب عمدی... 461 00:29:45.120 --> 00:29:47.840 ‫...و از پیش برنامه ریزی شده ‫تحقیق می کنیم. 462 00:29:58.720 --> 00:30:00.320 ‫خشونت از پیش ‫برنامه ریزی شده، 463 00:30:00.360 --> 00:30:02.280 ‫علیه یه گروه از شهروندان ‫قانون مدار، 464 00:30:02.320 --> 00:30:05.480 ‫با نتیجه مرگ یه نفر، اما ‫می تونست پنج نفر باشه. 465 00:30:05.520 --> 00:30:08.440 ‫میخوام به بازمانده ها اطمینان بدی ‫که مداوما ازشون محافظت می کنیم. 466 00:30:08.480 --> 00:30:09.840 ‫بله، قربان. 467 00:30:09.880 --> 00:30:12.160 ‫راستش اونا رو از ‫دهه 80 یادمه. 468 00:30:13.400 --> 00:30:15.320 ‫من تو جنبش نیو رومانتیک ‫بودم، می دونی؟ 469 00:30:15.360 --> 00:30:17.320 ‫مثل بوی جورج؟ 470 00:30:17.360 --> 00:30:19.200 ‫نادیده می گیرم، لارن. 471 00:30:19.240 --> 00:30:21.080 ‫اون چهارتا اون زمان ‫مشهور بودن. 472 00:30:21.120 --> 00:30:22.200 ‫- واقعا؟ ‫- آره. 473 00:30:22.240 --> 00:30:24.400 ‫و مشخصا در طول این ‫سال ها بهشون بد نگذشته. 474 00:30:24.440 --> 00:30:25.400 ‫حداقل از نظر مالی. 475 00:30:25.440 --> 00:30:27.280 ‫که یعنی تو باث خیلی ‫دوست و آشنا دارن، 476 00:30:27.320 --> 00:30:29.160 ‫- پس با احتیاط باهاشون رفتار کن. ‫- باشه. 477 00:30:29.200 --> 00:30:30.640 ‫- اما... ‫- اما چی؟ 478 00:30:30.680 --> 00:30:33.720 ‫- ما هنوز خراش های دست های قربانی رو توضیح ندادیم. ‫- باشه. 479 00:30:33.760 --> 00:30:36.760 ‫اما روی استدلال های ‫پشت این خرابکاری تمرکز کن. 480 00:30:36.800 --> 00:30:39.520 ‫این که چه طور انجام شده، ‫کی تخصص و فرصتش رو داشته. 481 00:30:39.560 --> 00:30:42.080 ‫- اولویتت اینه. ‫- بله، قربان. 482 00:30:42.120 --> 00:30:44.000 ‫بهترین تیمم رو سر کار گذاشتم. 483 00:30:55.120 --> 00:30:56.520 ‫هیس هیس. 484 00:30:58.720 --> 00:31:02.520 ‫ایرباس...ای-320 نئو. 485 00:31:02.560 --> 00:31:04.680 ‫آه... 486 00:31:04.720 --> 00:31:08.080 ‫بهترین مدل تک راهروی ‫دوربرد تو بازار. 487 00:31:09.680 --> 00:31:11.520 ‫می تونم از روی صدای ‫موتورش بگم. 488 00:31:11.560 --> 00:31:14.040 ‫بازی ایه که با نوه ام، ‫جورجی کوچولو بازی می کنم. 489 00:31:14.080 --> 00:31:15.640 ‫ها... 490 00:31:15.680 --> 00:31:20.520 ‫تو...نظامی بازنشسته ای، ‫مگه نه، آقای گیلبرت؟ 491 00:31:20.560 --> 00:31:22.160 ‫نیروی هوایی سلطنتی. 492 00:31:22.200 --> 00:31:25.360 ‫مستقیم از مدرسه رفتم. ‫مثل پدرم. 493 00:31:25.400 --> 00:31:29.040 ‫من تورنادو جی-آر-1ها رو ‫تو اولین جنگ خلیجی هدایت می کردم. 494 00:31:29.080 --> 00:31:33.040 ‫پایگاه های هوایی و مخازن ‫نفتی رو می زدم. 495 00:31:33.080 --> 00:31:34.760 ‫خیلی قاراشمیش بود. 496 00:31:34.800 --> 00:31:37.800 ‫اما اونا تا ابد نگهت ‫نمی دارن، مگه نه؟ 497 00:31:37.840 --> 00:31:41.760 ‫پس وقتی بازنشسته ام کردن، ‫ده سال پرواز مسافربری داشتم. 498 00:31:43.040 --> 00:31:44.480 ‫هواپیمایی ارزون قیمت. 499 00:31:44.520 --> 00:31:46.200 ‫البته، به خاطر سنم، 500 00:31:46.240 --> 00:31:50.440 ‫با من قراردادی که معروفه به ‫«صفر ساعت» بستن. 501 00:31:50.480 --> 00:31:53.000 ‫پنج بار در هفته پرواز ‫به آلیکانته. 502 00:31:54.080 --> 00:31:55.560 ‫و مسافرها... 503 00:31:55.600 --> 00:31:57.760 ‫...تو تعطیلات بودن. 504 00:31:57.800 --> 00:32:00.760 ‫مردم این روزها خیلی ‫ژولیده ان، مگه نه؟ 505 00:32:00.800 --> 00:32:05.280 ‫برای همین به دفتر تحقیقاتی ‫حوادث هوایی ملحق شدم. 506 00:32:05.320 --> 00:32:06.720 ‫نیمه وقت. 507 00:32:06.760 --> 00:32:09.560 ‫- شاید تو تجهیزات نذاشته بودنش. ‫- اون بالا چی کار می کرده؟ 508 00:32:09.600 --> 00:32:11.520 ‫- توضیح بده! ‫- ما همیشه آماده سازی می کنیم. 509 00:32:11.560 --> 00:32:13.120 ‫خیلی خوب. ‫بیا، گروهبان. 510 00:32:13.160 --> 00:32:14.840 ‫این پرونده نفرین شده رو ‫حلش کنیم. 511 00:32:14.880 --> 00:32:16.840 ‫بله، کاپیتان. 512 00:32:16.880 --> 00:32:19.320 ‫اون گویش نیروی ‫دریاییه، گروهبان. 513 00:32:19.360 --> 00:32:21.840 ‫اُه، آره، ببخشید. ‫متأسفم، آقا. 514 00:32:21.880 --> 00:32:25.600 ‫خرابکاری؟ عمرا. ما ‫امنیت همه چیز رو چک کردیم. 515 00:32:25.640 --> 00:32:27.120 ‫دو بار چک کردیم. 516 00:32:27.160 --> 00:32:28.920 ‫چک امنیتی رو کی ‫انجام دادین؟ 517 00:32:28.960 --> 00:32:31.320 ‫یکشنبه شب. ‫ساعت ده تمومشون کردیم. 518 00:32:31.360 --> 00:32:33.800 ‫تریلر رو برای صبح ‫دوشنبه پر کردیم. 519 00:32:33.840 --> 00:32:35.560 ‫ساعت 5:30 صبح ‫برگشتیم. 520 00:32:35.600 --> 00:32:39.800 ‫ما اطمینان حاصل کردیم که ‫مخازن سوخت خالی بودن. 521 00:32:39.840 --> 00:32:42.960 ‫نشانگر سوخت رو روی ‫پُر چسبونده بودن. 522 00:32:43.000 --> 00:32:44.200 ‫نه. 523 00:32:44.240 --> 00:32:46.400 ‫اون مخزن ها پر بودن. 524 00:32:46.440 --> 00:32:48.320 ‫احساس پُری ‫می دادن. 525 00:32:48.360 --> 00:32:50.040 ‫تفاوت وزنی... 526 00:32:50.080 --> 00:32:52.240 ‫...یه مخزن خالی و یه پُر چه قدره؟ 527 00:32:52.280 --> 00:32:53.480 ‫10 کیلوگرم. 528 00:32:53.520 --> 00:32:57.440 ‫وقتی میک الکینز اون بالون رو ‫برد اون بالا، مخزن ها پر بودن. 529 00:32:59.320 --> 00:33:02.320 ‫این رو باربارا گراهام فیلم ‫گرفته، دوشنبه صبح. 530 00:33:02.360 --> 00:33:06.240 ‫قطعا فشار رو بازوهاشونه، خانم، 531 00:33:06.280 --> 00:33:08.960 ‫مشخصه که دارن 20 کیلو رو ‫بلند می کنن. 532 00:33:09.000 --> 00:33:11.640 ‫- نمیشه ادا درآورد، میشه؟ ‫- نه، خانم. 533 00:33:11.640 --> 00:33:13.960 ‫پسرهای بالونی به ما ‫دروغ نمیگن، مگه نه؟ 534 00:33:13.960 --> 00:33:17.240 ‫چرا باید بگن؟ چرا باید ‫بالون خودشون رو خراب کنن؟ 535 00:33:19.400 --> 00:33:24.160 ‫چه طور ممکنه اون مخزن ها تو راه ‫صعود 20 کیلو وزن داشته باشن، 536 00:33:24.200 --> 00:33:27.480 ‫اما تو راه فرود خالی باشن؟ 537 00:33:27.520 --> 00:33:29.720 ‫این رو تو و رفیقت ‫باید بفهمین. 538 00:33:29.760 --> 00:33:32.600 ‫- رفیق؟ ‫- ببخشید، همکار. 539 00:33:35.360 --> 00:33:37.160 ‫درباره فیلتوود مک که اون بالاست هم... ‫(یک گروه موسیقی) 540 00:33:37.200 --> 00:33:41.160 ‫کاری که بهمون گفتن رو می کنیم و ‫باهاشون مثل بازمانده و قربانی رفتار می کنیم. 541 00:33:41.200 --> 00:33:43.560 ‫اما صرفا چون بالون رو ‫خراب کرده بودن، 542 00:33:43.600 --> 00:33:46.000 ‫دلیل نمیشه اونا فرانکی رو ‫هل نداده باشن بیرون. 543 00:33:46.040 --> 00:33:48.160 ‫اثباتش سخته، خانم. 544 00:33:48.200 --> 00:33:51.960 ‫مگر این که یکیشون ‫وا بده و تبدیل به یه شاهد بشه. 545 00:33:52.000 --> 00:33:53.640 ‫پس بینشون فاصله ‫میندازیم. 546 00:33:53.680 --> 00:33:55.680 ‫چالش بزرگیه، خانم. 547 00:33:55.720 --> 00:33:58.200 ‫اونا تمام عمرشون ‫دوست بودن. 548 00:33:58.240 --> 00:33:59.560 ‫آره. 549 00:34:05.880 --> 00:34:09.800 ‫خودت هم باید قربانی ‫چند تا دوستی تمام عمر بوده باشی. 550 00:34:09.840 --> 00:34:11.960 ‫اُه، خب،... 551 00:34:12.000 --> 00:34:16.360 ‫رگ کارترایت هست، ‫سوپی کارمایکل. 552 00:34:18.240 --> 00:34:20.960 ‫اُه، نه، اون شب کریسمس ‫سال پیش فوت شد. 553 00:34:22.280 --> 00:34:23.560 ‫اریک... 554 00:34:23.600 --> 00:34:27.960 ‫...همیشه فامیلیش رو یادم می رفت، ‫اون زن گرفته. 555 00:34:28.000 --> 00:34:30.360 ‫و استن، آره، طراح تابلو. 556 00:34:32.120 --> 00:34:34.320 ‫دیسلکسیا داره. 557 00:34:41.280 --> 00:34:43.520 ‫طراح تابلویی که ‫دیسلکسیا داره؟ 558 00:34:43.560 --> 00:34:46.400 ‫اُه، بله، استن. ‫اون یه روشی داره. 559 00:34:46.440 --> 00:34:50.040 ‫- این روزا زیاد اونا رو نمی بینم. ‫- چرا؟ 560 00:34:50.080 --> 00:34:55.760 ‫خب، خانم، وقتی مردها به سن من ‫می رسن، خودشون رو منزوی می کنن، 561 00:34:55.800 --> 00:34:57.800 ‫می دونین، از نظر ‫اجتماعی. 562 00:34:59.880 --> 00:35:01.880 ‫نامزد من که یه بازی ‫پنج به پنج فوتبال داره. 563 00:35:01.920 --> 00:35:04.080 ‫- اُه، درسته، خوش به سعادتش. ‫- واقعا؟ 564 00:35:04.120 --> 00:35:06.440 ‫مطمئن نیستم که راضیم ‫این جا مستقر شه یا نه. 565 00:35:06.480 --> 00:35:10.280 ‫ما که نقشه نداریم تا ابد ‫بمونیم، داریم؟ 566 00:35:10.320 --> 00:35:11.680 ‫اُه. 567 00:35:11.720 --> 00:35:13.280 ‫باشه، خانم. 568 00:35:14.720 --> 00:35:17.080 ‫باید بهتون اطلاع بدم که ما ‫یقین داریم تصادف شما... 569 00:35:17.120 --> 00:35:19.400 ‫...نتیجه اقدام به خرابکاری عمدی بوده. 570 00:35:19.440 --> 00:35:21.720 ‫چی؟ سهل انگاری نبوده؟ ‫پسرهای... 571 00:35:21.760 --> 00:35:25.280 ‫نه، آقا. خرابکاری از ‫پیش برنامه ریزی شده. 572 00:35:28.240 --> 00:35:30.120 ‫ها! 573 00:35:30.160 --> 00:35:32.160 ‫ببخشید، همه یه ذره ‫استرس داریم. 574 00:35:32.200 --> 00:35:34.760 ‫اگه چیز غیرعادی یا ‫مشکوکی دیدین، 575 00:35:34.800 --> 00:35:37.040 ‫مستقیما با این شماره ‫با ما تماس بگیرین. 576 00:35:37.080 --> 00:35:38.720 ‫درنگ نکنین، خب؟ 577 00:35:38.760 --> 00:35:42.160 ‫کسی به ذهنتون میرسه که ‫شاید ازتون کینه داشته باشه؟ 578 00:35:42.200 --> 00:35:44.360 ‫نه. ما فقط چند ساله که ‫تو باث هستیم. 579 00:35:44.400 --> 00:35:46.560 ‫فکر نمی کنم هیچ کدوم از ‫ما مشکلی داشته بوده باشه. 580 00:35:46.600 --> 00:35:50.600 ‫شاید قبل تر؟ ‫مثلا 1985؟ 581 00:35:50.640 --> 00:35:52.200 ‫چرا همچین فکری کردین؟ 582 00:35:52.240 --> 00:35:54.680 ‫ما این رو تو جیب ‫فرانکی پیدا کردیم. 583 00:35:56.560 --> 00:35:58.520 ‫فکر می کنین این ‫چرا همراهش بوده؟ 584 00:35:58.560 --> 00:36:00.000 ‫نمی دونم. 585 00:36:01.000 --> 00:36:04.160 ‫- از کی فرانکی رو می شناسین؟ ‫- از اواسطه دهه 80. 586 00:36:04.200 --> 00:36:07.600 ‫- آره. ‫- پس وقتی این رو گرفتن، 587 00:36:07.640 --> 00:36:09.520 ‫اون هم خونه شما تو ‫ناتینگ هیل بود؟ 588 00:36:09.560 --> 00:36:11.880 ‫آه، نه. فقط ما چهار تا بودیم. 589 00:36:11.920 --> 00:36:14.280 ‫فرانکی نیومد پیش ما تا... 590 00:36:14.320 --> 00:36:15.760 ‫- ...86؟ ‫- اوهوم. 591 00:36:15.800 --> 00:36:19.760 ‫ببخشید، خانم سامنر، وقتی گفتین ‫تو خونه خودتون چهار تا بودین... 592 00:36:19.800 --> 00:36:21.280 ‫این چه ربطی به موضوع داره؟ 593 00:36:21.320 --> 00:36:23.720 ‫قطعا باید سعی کنین ‫بفهمین کی بوده که... 594 00:36:23.760 --> 00:36:26.200 ‫...بالون رو خراب کرده؟ ‫همون آدم فرانکی رو کشته. 595 00:36:26.240 --> 00:36:29.120 ‫راستش، به نقل از خانم گراهام، ‫آقای مارش خودش خودش رو کشته. 596 00:36:29.160 --> 00:36:32.680 ‫واضحه که دارم همه چیز رو ‫متمرکز می کنم روی تحقیقات خرابکاری، 597 00:36:32.720 --> 00:36:35.320 ‫اما نسبت به خانواده فرانکی هم ‫وظیفه ای دارم. 598 00:36:35.360 --> 00:36:36.840 ‫اون خانواده ای نداشت. 599 00:36:36.880 --> 00:36:39.480 ‫باشه. پریدنش دلیل داشت؟ 600 00:36:39.520 --> 00:36:41.200 ‫برای نجات دادن ما. 601 00:36:42.560 --> 00:36:44.080 ‫اگه فرانکی نمی پرید، 602 00:36:44.120 --> 00:36:46.800 ‫سبد می افتاد و همه ‫می مردیم. 603 00:36:46.840 --> 00:36:48.120 ‫اون...به ما وفادار بود. 604 00:36:48.160 --> 00:36:52.160 ‫و به گمونم برای همین اون ‫عکس رو تو جیبش داشت. 605 00:36:52.200 --> 00:36:54.320 ‫هفته پیش کلیدهاش رو ‫گم کرده بود، 606 00:36:54.360 --> 00:36:57.960 ‫و به جای این که ما رو بیدار ‫کنه تا راهش بدیم داخل، 607 00:36:58.000 --> 00:37:00.560 ‫شب رو تو هتل سپری کرد. 608 00:37:00.600 --> 00:37:03.280 ‫از کجا می تونین مطمئن ‫باشین که برای نجات جون شما پریده؟ 609 00:37:03.320 --> 00:37:06.880 ‫همه اون بالا چسبیده بودیم ‫به زندگیمون. 610 00:37:06.880 --> 00:37:10.240 ‫میک، یادته؟ تو داد ‫زدی «وزن خیلی زیاده». 611 00:37:10.240 --> 00:37:12.320 ‫- آره. ‫- و اون به من لبخند زد. 612 00:37:12.360 --> 00:37:16.000 ‫اون لبخند قشنگ و ‫شیرینش. 613 00:37:18.720 --> 00:37:19.960 ‫و بعد پرید. 614 00:37:22.000 --> 00:37:25.000 ‫میشه ببینم درست ‫فهمیدم یا نه، آقای الکینز؟ 615 00:37:25.040 --> 00:37:30.520 ‫پس آقای مارش متوجه شد که برای ‫نجات جون شما چهار نفر، باید می پرید؟ 616 00:37:30.560 --> 00:37:31.840 ‫آره، به گمونم. 617 00:37:34.520 --> 00:37:37.920 ‫و وقتی پرید، چیزی رو با ‫دست نگرفت، خانم گراهام؟ 618 00:37:37.960 --> 00:37:39.440 ‫معذرت میخوام؟ 619 00:37:39.480 --> 00:37:42.080 ‫- وقتی پرید که بمیره... ‫- برای نجات بقیه اتون. 620 00:37:42.120 --> 00:37:44.280 ‫- ...چیزی رو دست گرفت؟ ‫- یا کسی رو؟ 621 00:37:46.360 --> 00:37:48.160 ‫نه. 622 00:37:48.200 --> 00:37:51.840 ‫باورم نمیشه! شما فکر ‫می کنین یکی از ما هلش دادیم؟ 623 00:37:51.880 --> 00:37:53.280 ‫ما مدرکی داریم که نشون میده... 624 00:37:53.320 --> 00:37:56.240 ‫...ممکنه یه جور گلاویز شدنی ‫در کار بوده باشه. 625 00:37:56.280 --> 00:37:58.120 ‫چه مدرکی؟ 626 00:37:58.160 --> 00:38:01.000 ‫ببین، میشه همه صادق باشیم؟ 627 00:38:01.040 --> 00:38:02.680 ‫فکر خوبیه. 628 00:38:02.720 --> 00:38:06.320 ‫ما...هیچ کدوممون ‫خجالتی نیستیم. 629 00:38:06.360 --> 00:38:09.320 ‫موفق شدیم و پول در آوردیم. 630 00:38:09.360 --> 00:38:13.240 ‫- کلی... ‫- ...دشمن دوست نما داریم. 631 00:38:13.280 --> 00:38:16.360 ‫آره، خوشحال میشیم یه لیست ‫از تمام کسانی که از ما متنفرن، 632 00:38:16.400 --> 00:38:18.280 ‫و بهمون حسودیشون میشه بهتون بدیم. 633 00:38:19.840 --> 00:38:22.160 ‫چرا که نه؟ شاید مفرح باشه. 634 00:38:31.240 --> 00:38:34.040 ‫می دونین، نفرین دنیای ‫مدرن همینه، خانم. 635 00:38:34.080 --> 00:38:37.880 ‫من چه طور باید مقدار مطلوبی ‫از کره رو روی سیب زمینیم بمالم... 636 00:38:37.920 --> 00:38:39.160 ‫...وقتی کره یخ زده؟ 637 00:38:39.200 --> 00:38:41.960 ‫یعنی، اگه صبر کنی کره آب شه، ‫سیب زمینی ها سرد میشن. 638 00:38:42.000 --> 00:38:43.960 ‫کدوم مهم تره، سیب زمینی ها ‫یا کره؟ 639 00:38:45.440 --> 00:38:47.680 ‫حس می کنم کره ست. 640 00:38:47.720 --> 00:38:49.240 ‫آره، درسته. 641 00:38:49.280 --> 00:38:53.480 ‫پس...یه سیب زمینی سرد؟ ‫جنایت علیه طبیعته. 642 00:38:54.440 --> 00:38:57.200 ‫خیلی خوب، چیا پیدا کردیم؟ ‫قلاب شکسته شد... 643 00:38:57.240 --> 00:38:59.680 ‫میک الکینز متوجه شده که ‫وزن خیلی زیاده... 644 00:38:59.720 --> 00:39:02.560 ‫...و فرانکی می پره که ‫زندگی دوستاش رو نجات بده. 645 00:39:02.600 --> 00:39:05.480 ‫چون خیلی بهشون وفاداره. ‫چه مناسب، هاه؟ 646 00:39:05.520 --> 00:39:06.800 ‫اما خراش های روی دستش... 647 00:39:06.840 --> 00:39:08.840 ‫...الزاما ثابت نمی کنن که ‫هل داده شده. 648 00:39:08.880 --> 00:39:11.040 ‫آره، اما ثابت می کنن ‫درباره اتفاقی که واقعا افتاده، 649 00:39:11.080 --> 00:39:12.320 ‫دروغ می گفتن. انگشتات رو... 650 00:39:12.360 --> 00:39:14.920 ‫- ...لیس نزن. ‫- ببخشید، خانم. اُه، باشه. 651 00:39:16.440 --> 00:39:18.240 ‫خب این چرا تو ‫جیب فرانکی بوده؟ 652 00:39:18.280 --> 00:39:20.600 ‫و چرا همه اشون رو ‫این قدر پارانوید کرد؟ 653 00:39:39.120 --> 00:39:41.320 ‫لندن، سال 1984. 654 00:39:41.360 --> 00:39:43.720 ‫فرانکی مارش 19 ساله ‫درامر بوده... 655 00:39:43.760 --> 00:39:45.560 ‫...تو یه گروه موسیقی ‫نسل جدید، 656 00:39:45.600 --> 00:39:47.400 ‫گروه «کی مارجینالز». 657 00:39:47.440 --> 00:39:48.920 ‫اونا زیاد دووم نیاوردن. 658 00:39:48.920 --> 00:39:52.520 ‫برای گروهی به اسم ژاپن ‫به عنوان زاپاس کار می کرده، 659 00:39:52.560 --> 00:39:55.000 ‫اما اونا به خاطر دزدیدن ‫تجهیزاتشون، اخراجش کردن. 660 00:39:55.040 --> 00:39:59.920 ‫اکتبر 1986 اسباب کشی کرد به ‫پلاک 15 میدون فارادی، ناتینگ هیل. 661 00:39:59.960 --> 00:40:02.080 ‫و این خودش در سال ‫1992 هستش. 662 00:40:02.120 --> 00:40:06.920 ‫چهار دستگیری در شش سال برای ‫اختلال در امنیت عمومی، حمله ناشی از مصرف الکل، 663 00:40:06.960 --> 00:40:11.200 ‫مالکیت آمفتامین سولفات به ‫قصد تأمین. 664 00:40:11.240 --> 00:40:13.000 ‫سه ماه حبس خورده. 665 00:40:13.040 --> 00:40:15.440 ‫کرِم د لا کرِمِ ‫لندن باحال و خفن بودن و... 666 00:40:15.480 --> 00:40:17.920 ‫...اجازه دادن این ولگرد کوچولو ‫وارد زندگیشون بشه؟ 667 00:40:17.920 --> 00:40:19.120 ‫درسته. 668 00:40:19.200 --> 00:40:22.960 ‫همگی، همه مسیر حدودی ای که ‫بالون رفته رو می دونین، 669 00:40:23.000 --> 00:40:25.480 ‫از کلاتون هیل به دشت ‫رویال کرسنت، 670 00:40:25.520 --> 00:40:27.000 ‫حدودا 13 کیلومتر. 671 00:40:27.040 --> 00:40:29.520 ‫دنبال شاهدای عینی یا ‫فیلم برداری موبایلی می گردیم، 672 00:40:29.560 --> 00:40:31.200 ‫تصویر دوربین ماشین، ‫دوربین های امنیتی. 673 00:40:31.240 --> 00:40:34.400 ‫هر کسی، هر جایی که خروج ‫فرانکی مارش از بالون رو دیده باشه. 674 00:40:34.440 --> 00:40:36.520 ‫من هنوز هل دادن رو ‫رد نکردم. 675 00:40:36.560 --> 00:40:37.920 ‫اثباتش سخته. 676 00:40:37.920 --> 00:40:40.560 ‫یعنی، نباید روی خرابکاری ‫تمرکز کنیم؟ 677 00:40:42.240 --> 00:40:46.560 ‫به عنوان افسر ارشد تحقیقات، ‫من این جا تصمیم های عملیاتی رو می گیرم، آقای گیلبرت. 678 00:40:46.600 --> 00:40:48.240 ‫بقیه شما... 679 00:40:48.280 --> 00:40:51.440 ‫جکی سامنر، باربارا گراهام، گوردون ‫الموود و میک الکینز. 680 00:40:51.480 --> 00:40:55.480 ‫ما نمی دونیم خارج از گروه ‫کی بالون رو خراب کرده، 681 00:40:55.520 --> 00:40:59.200 ‫اما اونا از این فرصت ‫استفاده کردن که از شر فرانکی مارش خلاص شن؟ 682 00:40:59.240 --> 00:41:02.280 ‫اونا هم چهار تا قاتلن و ‫هم قربانی؟ 683 00:41:02.320 --> 00:41:03.640 ‫به حرف بیاریدشون. 684 00:41:03.720 --> 00:41:05.880 ‫هر چی بیشتر حرف ‫بزنن، بیشتر دروغ میگن. 685 00:41:05.920 --> 00:41:08.240 ‫و هر چی بیشتر دروغ بگن، ‫بیشتر اشتباه می کنن، 686 00:41:08.280 --> 00:41:09.920 ‫و ما به حقیقت این که ‫اون بالا چه... 687 00:41:09.920 --> 00:41:11.920 ‫...اتفاقی افتاده، نزدیک تر میشیم. 688 00:41:11.960 --> 00:41:13.480 ‫یه اتحاد چهارگانه ست. 689 00:41:13.520 --> 00:41:15.520 ‫بیاین بشکونیمش. 690 00:41:15.560 --> 00:41:18.200 ‫خب، البته که من تو دهه ‫80 دشمن داشتم. 691 00:41:18.240 --> 00:41:20.200 ‫یعنی، باید از هئیت رؤسای ‫ویرجین شروع کنین، 692 00:41:20.240 --> 00:41:24.640 ‫چون وقتی با ای ام آی قرارداد ‫بستم، شاده رو هم با خودم بردم. 693 00:41:24.720 --> 00:41:28.760 ‫نورمن فاستر، چون دوست ‫داشتم ریچارد راجرز صداش کنم. 694 00:41:28.800 --> 00:41:31.600 ‫کمپانی ضبط؟ ‫برادر به برادر رحم نمی کنه. 695 00:41:31.640 --> 00:41:34.960 ‫ریچارد راجرز، چون دوست ‫داشتم نورمن فاستر صداش کنم. 696 00:41:35.000 --> 00:41:36.120 ‫زن های دیوونه؟ 697 00:41:36.200 --> 00:41:39.000 ‫من بعضی از مردا رو ‫ترجیح میدم. 698 00:41:39.040 --> 00:41:43.000 ‫من برای نشریات هواداری می نوشتم، ‫ان ام ای، مجله فیس، 699 00:41:43.040 --> 00:41:46.240 ‫اما داشتم تبلیغ گروه ها و ‫کل اون عرصه رو می کردم. 700 00:41:46.280 --> 00:41:47.960 ‫وقتی التون و جان راید ‫دعواشون شد، 701 00:41:48.000 --> 00:41:50.800 ‫من بودم که هوای التون رو داشتم. ‫رایدی داشت با یه آدم کش تهدیدش می کرد. 702 00:41:50.840 --> 00:41:52.960 ‫یه بار ستون خودم رو تو ‫تلگراف گرفتم، 703 00:41:53.000 --> 00:41:54.920 ‫همکارهای قدیمیم ‫خوشحال نبودن. 704 00:41:54.920 --> 00:41:56.080 ‫بیلی مکنزی. 705 00:41:56.120 --> 00:42:00.080 ‫می دونی، خواننده محشریه، اما... ‫من روی سگش ایستاده بودم. 706 00:42:00.120 --> 00:42:02.520 ‫با این که فکر کنم نباید به مرده ها ‫اشاره ای کنیم، درسته؟ 707 00:42:02.560 --> 00:42:05.440 ‫بعد کرونا اومد و من پولم رو ‫روی پرسپکس سرمایه گذاری کردم، 708 00:42:05.440 --> 00:42:08.800 ‫و رستوران های ورشکسته رو ‫به قیمت زیرزمین خریدم. 709 00:42:08.840 --> 00:42:12.320 ‫گوردون، بهش میگه ‫نظام سرمایه داری خون آشامی. 710 00:42:12.360 --> 00:42:13.480 ‫توییتر. 711 00:42:13.520 --> 00:42:14.640 ‫آدمای جوون. 712 00:42:14.720 --> 00:42:15.800 ‫ثروت ما به سرمایه هامونه. 713 00:42:15.840 --> 00:42:19.560 ‫و یه طوفان کامل داره ‫سر این شکل می گیره! 714 00:42:19.600 --> 00:42:21.040 ‫جوری که نگاهمون می کنین. 715 00:42:21.080 --> 00:42:22.520 ‫با نفرت. 716 00:42:24.600 --> 00:42:26.560 ‫و حالا، اگه من رو ‫ببخشید... 717 00:42:27.600 --> 00:42:28.920 ‫...دارم سوگواری می کنم. 718 00:42:30.640 --> 00:42:32.120 ‫فقط دکمه سردستتون مشکیه. 719 00:42:32.200 --> 00:42:35.240 ‫این جا کجاست؟ 720 00:42:35.280 --> 00:42:38.640 ‫من همیشه به کلوپ های ‫خصوصی، خیلی علاقه داشتم. 721 00:42:38.720 --> 00:42:41.080 ‫جزو بنیان گذاران گرائوچو بودم. 722 00:42:41.120 --> 00:42:43.640 ‫اون چیه دیگه، ‫کلوپ ناشایست؟ 723 00:42:43.720 --> 00:42:45.440 ‫جالبه. 724 00:42:45.480 --> 00:42:47.080 ‫ممنون برای اینا. 725 00:42:47.120 --> 00:42:49.920 ‫شماها بهمون بالغ بر ‫500 سرنخ دادین. 726 00:42:49.920 --> 00:42:52.400 ‫دشمن داشتن بهای ‫خودخواهیه. 727 00:42:52.440 --> 00:42:53.920 ‫چی شما رو این قدر ‫خودخواه کرده؟ 728 00:42:53.920 --> 00:42:56.040 ‫خب، من خانم تچر رو ‫مقصر می دونم. 729 00:42:56.080 --> 00:42:58.240 ‫چی شما رو این قدر ‫کامل کرده؟ 730 00:42:58.280 --> 00:43:01.880 ‫تو دهه 80، فرانکی یه ‫لات بی سر و پای کوچولو بود. 731 00:43:01.920 --> 00:43:04.040 ‫چه طوری تونست ‫تو گروه خاص... 732 00:43:04.080 --> 00:43:05.120 ‫نه، فرانکی یکی از ما بود. 733 00:43:05.200 --> 00:43:07.640 ‫همه ما از خانواده های ‫بسیار فقیری میایم. 734 00:43:07.720 --> 00:43:10.760 ‫پدر من تو میلتون کینز ‫پست چی بود. 735 00:43:10.800 --> 00:43:12.760 ‫قدیما، همه اش همین بود. 736 00:43:12.800 --> 00:43:14.400 ‫می دونی، رفتن تو یه کاری، 737 00:43:14.440 --> 00:43:16.080 ‫پرورش خودت، 738 00:43:16.120 --> 00:43:18.400 ‫قاپیدن فرصت ها. 739 00:43:18.440 --> 00:43:19.720 ‫می بینی؟ 740 00:43:19.760 --> 00:43:22.240 ‫اما باید بی رحم می بودی و ‫ما هم بودیم. 741 00:43:22.280 --> 00:43:24.440 ‫و هیجان انگیز بود. ‫خدایا، خیلی هیجان انگیز بود. 742 00:43:29.280 --> 00:43:31.280 ‫به قدری هیجان زده شدم ‫که ذهنم از کار افتاد. 743 00:43:31.320 --> 00:43:33.640 ‫باحال بودن به نظر ‫چرند میاد. 744 00:43:35.880 --> 00:43:39.080 ‫- ما همه عاشق فرانکی بودیم. ‫- «عشق» هم سرتون میشه؟ 745 00:43:39.120 --> 00:43:42.920 ‫و فرانکی عاشق ما بود، برای ‫همین هم جون خودش رو فدا کرد. 746 00:43:42.920 --> 00:43:45.040 ‫این چرت و پرته و ‫خودت هم می دونی. 747 00:43:45.080 --> 00:43:46.920 ‫باید بمونم یا باید برم؟ 748 00:43:46.920 --> 00:43:48.600 ‫اون پریده یا هلش دادن؟ 749 00:43:48.640 --> 00:43:52.520 ‫نمی تونم ثابت کنم که اون پریده و ‫تو هم نمی تونی ثابت کنی که هل داده شده. 750 00:43:52.560 --> 00:43:54.440 ‫مگر این که یکی از شماها ‫اعتراف کنه... 751 00:43:54.440 --> 00:43:55.920 ‫...یا وا بده. 752 00:43:55.920 --> 00:43:58.200 ‫ادامه بده. خودخواه باش. 753 00:43:58.240 --> 00:44:00.400 ‫بقیه رو از بالون پرت ‫کن بیرون و خودت رو نجات بده. 754 00:44:01.960 --> 00:44:06.280 ‫ما گروه مشاهیریم که دوستی ‫سریع و محکمی تشکیل دادیم. 755 00:44:06.320 --> 00:44:08.560 ‫هیچ کدوم ما تو خواب هم ‫نمی بینه که وا بده. 756 00:44:08.600 --> 00:44:09.920 ‫همه همین رو میگن. 757 00:44:12.720 --> 00:44:14.560 ‫سعی دارین کاری کنین که ‫از هم رو برگردونیم. 758 00:44:14.600 --> 00:44:16.760 ‫اما ما قربانی های این ‫پرونده هستیم. 759 00:44:16.800 --> 00:44:18.400 ‫می دونی، یکی سعی کرده ‫ما رو بکشه. 760 00:44:19.720 --> 00:44:22.040 ‫و موفق شدن فرانکی پیر و ‫بیچاره رو بکشن. 761 00:44:22.080 --> 00:44:24.240 ‫خب، مشخصا شما به ما... 762 00:44:24.280 --> 00:44:26.800 ‫...لیست جامعی از مقصرهای ‫بالقوه رو دادین. 763 00:44:26.840 --> 00:44:29.880 ‫اما...به کدومشون درباره ‫بالون گفته بودین؟ 764 00:44:29.920 --> 00:44:33.000 ‫شما بودین که سفر با بالون رو ‫برنامه ریزی کردین، آقای الکینز، 765 00:44:33.040 --> 00:44:34.560 ‫به عنوان یه سورپرایز برای ‫دوستانتون. 766 00:44:34.600 --> 00:44:37.920 ‫خانم گراهام، آقای الموود و خانم ‫سامنر همین رو بهمون گفتن. 767 00:44:37.920 --> 00:44:39.720 ‫دوباره داره همون ‫کار رو می کنه. 768 00:44:39.760 --> 00:44:41.040 ‫سعی داره جدامون کنه. 769 00:44:41.080 --> 00:44:44.800 ‫شما، آقا، تنها کسی بودین که می دونستین ‫اون سفر قراره اتفاق بیوفته. 770 00:44:44.840 --> 00:44:47.760 ‫پس...به کس دیگه ای گفتین؟ 771 00:44:47.800 --> 00:44:49.920 ‫- نه! ‫- چرا سورپرایز گرفتین؟ 772 00:44:51.880 --> 00:44:53.960 ‫عادتمه. 773 00:44:54.000 --> 00:44:56.800 ‫من این کارا رو می کنم ‫چون عاشق دوستام هستم، 774 00:44:56.840 --> 00:44:58.440 ‫و اونا هم عاشق منن. 775 00:44:58.480 --> 00:45:03.000 ‫و ما عاشق فرانکی بودیم. ‫فرانکی هم عاشق همه مون بود. 776 00:45:03.040 --> 00:45:04.440 ‫ما جدانشدنی هستیم. 777 00:45:05.800 --> 00:45:07.240 ‫باهاش کنار بیا. 778 00:45:09.720 --> 00:45:13.440 ‫جدانشدنی؟ نه. هیچ کس برای ‫ما جدانشدنی نیست. 779 00:45:13.480 --> 00:45:16.360 ‫فقط اهرم فشار بیشتری لازم ‫داریم. این باعث میشه بتونیم بیشتر فشار بیاریم. 780 00:45:16.400 --> 00:45:18.080 ‫فشار بیشتر برامون ‫اعتراف میاره. 781 00:45:18.120 --> 00:45:21.440 ‫ببخشید که دوباره اظهار فضل ‫می کنم، سربازرس، اما... 782 00:45:21.440 --> 00:45:26.000 ‫...نباید روی روش کار ‫اون یکی خرابکار تمرکز کنیم؟ 783 00:45:26.040 --> 00:45:29.280 ‫یعنی، آقاهه چه طوری به تجهیزات ‫مگنیفیسنت من دسترسی پیدا کرده؟ 784 00:45:29.320 --> 00:45:30.600 ‫خب...یا خانمه... 785 00:45:30.640 --> 00:45:32.280 ‫نکته خوبی بود، گروهبان، 786 00:45:32.320 --> 00:45:34.920 ‫این روزها نمیشه گفت ‫خانم ها از پس چه کارهایی بر میان. 787 00:45:36.440 --> 00:45:37.720 ‫ممنون، روی. 788 00:45:39.080 --> 00:45:42.360 ‫پس اگه سفر یه سورپرایز بوده، ‫دیگه کی ازش خبر داشته؟ 789 00:45:42.400 --> 00:45:44.640 ‫خب، آقای الکینز بهمون گفت ‫که به هیچ کس نگفته. 790 00:45:44.720 --> 00:45:46.440 ‫پس داره از یکی محافظت می کنه؟ 791 00:45:48.400 --> 00:45:50.760 ‫خانم؟ به نظر میومد ‫حق با شما بود؟ 792 00:45:50.800 --> 00:45:52.360 ‫می دونم. درباره چی؟ 793 00:45:52.400 --> 00:45:55.440 ‫تیم جستجوی پلیس همین ‫الان این رو پیدا کرده... 794 00:45:55.480 --> 00:45:57.120 ‫...ده متر اون ور تر ‫از جسد. 795 00:45:57.200 --> 00:45:58.480 ‫سیم استیل. 796 00:45:58.520 --> 00:46:00.720 ‫خراش های روی انگشتان ‫قربانی رو توضیح میده. 797 00:46:00.760 --> 00:46:02.320 ‫اون مال کت جکیه. 798 00:46:02.360 --> 00:46:03.600 ‫بیا. 799 00:46:07.120 --> 00:46:08.440 ‫موندم که... 800 00:46:14.240 --> 00:46:16.400 ‫بی مصالحه، مذاکره بی مذاکره! 801 00:46:16.440 --> 00:46:17.800 ‫- بی مصالحه، مذاکره بی مذاکره! ‫- ضدفرهنگی. 802 00:46:17.840 --> 00:46:20.040 ‫چه خلاقانه! 803 00:46:20.080 --> 00:46:21.880 ‫کتاب رو خوندین؟ 804 00:46:21.920 --> 00:46:24.000 ‫زنانِ طبقه متوسط... 805 00:46:24.040 --> 00:46:28.440 ‫...شیک و پیک و دارایی که ادعا می کنن ‫نماینده نیمی از جمعیتن. 806 00:46:28.440 --> 00:46:30.640 ‫چی شد، جکی؟ 807 00:46:30.720 --> 00:46:33.880 ‫سی سال پیش، تو چهره ‫فمنیسم افراطی بودی. 808 00:46:33.920 --> 00:46:35.400 ‫چی نظرت رو عوض کرده؟ 809 00:46:36.880 --> 00:46:37.920 ‫زندگی. 810 00:46:51.200 --> 00:46:53.400 ‫خرابکاری و هل دادن ‫به هم ربط دارن. 811 00:46:53.440 --> 00:46:55.920 ‫و میک الکینز پشت ‫جفتشونه. 812 00:46:57.520 --> 00:46:59.760 ‫اوه، ناشرها عاشقت میشن. 813 00:46:59.800 --> 00:47:02.320 ‫باربارا؟ تو گفتی که ‫وقتی فرانکی افتاد، 814 00:47:02.360 --> 00:47:04.480 ‫چیزی یا کسی رو ‫نگرفته. 815 00:47:04.520 --> 00:47:08.760 ‫اما به تازگی این رو به فاصله ‫ده متری جسد آقای مارش پیدا کردیم. 816 00:47:08.800 --> 00:47:10.600 ‫این با دکمه های کت تو ‫جوره، جکی، 817 00:47:10.640 --> 00:47:12.120 ‫که می تونم ببینم ‫جایگزینشون کردی. 818 00:47:12.200 --> 00:47:14.000 ‫مطمئنی گلاویز نشدین؟ 819 00:47:14.040 --> 00:47:16.760 ‫ببین، فرانکی مرده چون ‫یه دیوونه زنجیری... 820 00:47:16.800 --> 00:47:19.880 ‫- ...اون بالون رو خراب کرده. ‫- شما، آقای الکینز... 821 00:47:22.200 --> 00:47:24.640 ‫...که برای خودتون یه پوشش ‫واسه قتل فرانکی جور کنین. 822 00:47:26.040 --> 00:47:27.240 ‫زده به سرت؟ 823 00:47:27.280 --> 00:47:30.440 ‫- شما قابلیتش رو دارین. ‫- این دلقک رو از این جا ببرید بیرون. 824 00:47:30.440 --> 00:47:32.560 ‫دلقک؟ 825 00:47:32.600 --> 00:47:34.080 ‫فکر می کنی من ‫خنده دارم؟ 826 00:47:34.120 --> 00:47:37.240 ‫پدر من برای اون مأموریت های ‫مسیریابی پرواز می کرد. 827 00:47:37.280 --> 00:47:40.120 ‫- ببخشید، آقای گیلبرت... ‫- ما کلی آدم خوب از دست دادیم. 828 00:47:40.200 --> 00:47:43.040 ‫افراد مهربونی که ‫جنگیدن، برای... 829 00:47:43.080 --> 00:47:47.040 ‫تو کل دوران کودکیم، بعد از جنگ ‫تو آلمان پر از پایگاه نظامی بود، 830 00:47:47.080 --> 00:47:50.480 ‫مثل گوترسلو، اما من به ‫ندرت چیزی از انگلستان می دیدم، 831 00:47:50.520 --> 00:47:54.800 ‫چون ما داشتیم فداکاری ‫می کردیم برای انگل هایی مثل... 832 00:47:54.840 --> 00:47:56.840 ‫بیرون! همین الان، لطفا، آقای گیلبرت. 833 00:48:04.000 --> 00:48:06.480 ‫نظم رو به هم زدین، ‫آقای گیلبرت. 834 00:48:06.520 --> 00:48:08.720 ‫ببینین، من کلی فکر کردم. 835 00:48:08.760 --> 00:48:13.760 ‫میک الکینز بیش از 200 ساعت ‫زمان پرواز با گلایدرها و بالون داره. 836 00:48:13.800 --> 00:48:14.880 ‫واقع بین باش، رفیق! 837 00:48:14.920 --> 00:48:17.440 ‫اگه اون بخواد فرانکی رو ‫بکشه، راه های آسونتری هم هست. 838 00:48:17.480 --> 00:48:19.880 ‫اگه ابعاد کیسه رو بلد باشین، 839 00:48:19.920 --> 00:48:21.920 ‫خب؟ وزن حدودی مسافرهاتون، 840 00:48:21.920 --> 00:48:26.400 ‫سبد و مخازن سوخت... ‫میشه حسابش کرد! 841 00:48:26.440 --> 00:48:29.920 ‫خب؟ اگه نیروی کشسانی ‫کابل ها رو دخیل کنیم، 842 00:48:29.920 --> 00:48:32.520 ‫همین طور ظرفیت وزن گیری ‫قلاب ها رو... 843 00:48:32.560 --> 00:48:34.960 ‫اگه یه قلاب بشکنه، ‫سه تای دیگه... 844 00:48:35.000 --> 00:48:37.880 ‫...به قدری قوی نیستن که ‫پنج نفر رو نگه دارن. 845 00:48:37.920 --> 00:48:40.840 ‫میک الکینز یه ریسک ‫حساب شده کرده. 846 00:48:40.880 --> 00:48:43.200 ‫میشه دید که می تونه ‫وزنه برداری کنه. 847 00:48:43.240 --> 00:48:47.560 ‫اون شرط بسته که می تونه یه ‫قلاب خم شده رو دو دقیقه سر جاش نگه داره، 848 00:48:47.600 --> 00:48:50.200 ‫وقتی یکی از دوستاش فرانکی رو ‫هل می داده بیرون. 849 00:48:52.880 --> 00:48:55.840 ‫و بعد بهمون میگن که فرانکی ‫پریده بیرون تا نجاتشون بده. 850 00:48:57.960 --> 00:48:59.440 ‫برید خونه، آقای گیلبرت. 851 00:48:59.520 --> 00:49:00.960 ‫آروم بشین. 852 00:49:00.960 --> 00:49:03.120 ‫این کارتون عواقبی خواهد داشت، 853 00:49:03.200 --> 00:49:04.480 ‫عواقب جدی. 854 00:49:18.880 --> 00:49:21.040 ‫می دونم، اما هنوز هم ‫فقط یه نظریه ست. 855 00:49:21.080 --> 00:49:23.080 ‫چه مدرک محکمی هست که ‫میک الکینز...؟ 856 00:49:23.120 --> 00:49:25.120 ‫چه مدرک محکمی هست که ‫هلش داده باشن؟ 857 00:49:25.160 --> 00:49:28.560 ‫دکمه گم شده جکی ‫اتفاقیه. 858 00:49:28.600 --> 00:49:30.760 ‫اما اهرم فشار اعتراف گیری هست، یا... 859 00:49:30.800 --> 00:49:33.320 ‫...بود، تا وقتی روی هجوم ‫آورد داخل و خرابش کرد. 860 00:49:42.600 --> 00:49:44.160 ‫آه... 861 00:49:46.520 --> 00:49:50.800 ‫گورخر چی گفت که ‫نامزد جدیدش رو تحت تأثیر قرار بده؟ 862 00:49:53.160 --> 00:49:54.760 ‫یه جوکه. 863 00:49:54.800 --> 00:49:59.520 ‫گورخر چی گفت که ‫نامزد جدیدش رو تحت تأثیر قرار بده؟ 864 00:49:59.560 --> 00:50:01.040 ‫نمی دونم. 865 00:50:01.080 --> 00:50:03.200 ‫«من قبلا تو یوونتوس بازی می کردم.» 866 00:50:07.440 --> 00:50:10.080 ‫- لباس بازی یوونتوس سیاه و سفیده. ‫- می دونم. 867 00:50:10.120 --> 00:50:11.400 ‫اما خنده دار نیست؟ 868 00:50:12.600 --> 00:50:15.760 ‫نه، خنده دار هست، ‫کارآگاه پاسبان کریگ. 869 00:50:15.800 --> 00:50:18.120 ‫من خنده تهوع آوری دارم. 870 00:50:18.160 --> 00:50:20.280 ‫به نظر مردم آزاردهنده ست. 871 00:50:20.320 --> 00:50:21.960 ‫حتی خانواده ام. 872 00:50:25.880 --> 00:50:28.440 ‫خانم، من یه کپی از سوابق... 873 00:50:28.480 --> 00:50:32.760 ‫...مالی فرانکی مارش به ‫تبلتتون فرستادم. 874 00:50:38.320 --> 00:50:39.520 ‫خب، به نظر من... 875 00:50:39.560 --> 00:50:42.720 ‫- ...این یعنی حق با آقای گیلبرته، خانم، اما... ‫- شاید باشه! 876 00:50:42.720 --> 00:50:44.760 ‫شاید کلش واقعا یه نقشه ‫برای کشتن فرانکی بوده، 877 00:50:44.760 --> 00:50:46.600 ‫به رهبری میک الکینز. 878 00:50:46.640 --> 00:50:48.240 ‫خب... 879 00:50:48.280 --> 00:50:49.720 ‫این شد انگیزه. 880 00:50:51.880 --> 00:50:54.560 ‫سوابق مالی فرانکی. 881 00:50:54.600 --> 00:50:56.760 ‫تو براش یه آپارتمان ‫که طبقه پایین باشه خریدی. 882 00:50:56.800 --> 00:51:01.320 ‫جکی 25 هزارتا در سال بهش ‫حقوق «خدمات مشاوره» میده. 883 00:51:01.360 --> 00:51:03.120 ‫گوردون و باربارا هم ‫همین طور. 884 00:51:03.160 --> 00:51:05.520 ‫آره، خب، ما فرانکی رو مثل ‫برادرمون دوست داشتیم، می دونی؟ 885 00:51:05.560 --> 00:51:08.120 ‫برای آدمایی که قرار بوده ‫خودخواه باشن، فشار زیادیه. 886 00:51:08.160 --> 00:51:11.200 ‫آه، اون فقط یه حرفه. ‫کنسرت خیریه تو دهه هشتاد بود. 887 00:51:11.240 --> 00:51:13.120 ‫من به باب و میج کمک ‫کردم درستش کنن. 888 00:51:13.160 --> 00:51:15.840 ‫باب و میج؟ اون ‫چیه دیگه، برنامه کودک؟ 889 00:51:16.880 --> 00:51:18.840 ‫- هنری هاوارد. ‫- ببخشید؟ 890 00:51:18.880 --> 00:51:22.400 ‫می دونی، داشتم درباره دشمنا ‫فکر می کردم، می دونین؟ 891 00:51:22.440 --> 00:51:24.560 ‫یه یارویی بود به اسم ‫هنری هاوارد. 892 00:51:24.600 --> 00:51:27.600 ‫اون فکر کرد که من و ‫خودش رفیقیم. 893 00:51:27.640 --> 00:51:29.960 ‫چون جفتمون خلبان ‫بالون بودیم. 894 00:51:30.000 --> 00:51:33.960 ‫به هر حال، رستورانش ‫ورشکسته شد و من وارد عمل شدم. 895 00:51:37.320 --> 00:51:39.440 ‫فرانکی داشت ازت ‫اخاذی می کرد؟ 896 00:51:39.480 --> 00:51:41.480 ‫هر چهار تاتون رو؟ 897 00:51:41.520 --> 00:51:43.120 ‫برای همین باید ‫می مرد؟ 898 00:51:45.280 --> 00:51:48.960 ‫ببخشید، آقا، اما یکشنبه شب ‫از ساعت 9 شب... 899 00:51:49.000 --> 00:51:51.520 ‫...تا 5:30 دوشنبه صبح ‫چی کار می کردین؟ 900 00:51:51.560 --> 00:51:53.200 ‫این جا بودم. 901 00:51:53.240 --> 00:51:55.640 ‫هم...هنری هاوارد. 902 00:51:55.680 --> 00:51:58.480 ‫قطعا بررسیش می کنیم، ‫مگه نه، خانم؟ 903 00:51:58.520 --> 00:52:00.080 ‫مرسی که وقتتون رو ‫به ما دادین، آقا. 904 00:52:07.880 --> 00:52:11.240 ‫خیلی خوب، چی شده؟ ‫تو همین الان یه حرکت روی گیلبرتی زدی. 905 00:52:11.280 --> 00:52:13.960 ‫تحت کنترل داشتمش. درباره اخاذی ‫فرانکی ازش حق داشتم. 906 00:52:14.000 --> 00:52:17.160 ‫بله خانم، حق داشتین و ‫آقای گیلبرت هم همین طور. 907 00:52:17.200 --> 00:52:20.760 ‫فکر کنم بتونم ثابت کنم که ‫میک الکینز اون بالون رو خراب کرده. 908 00:52:22.040 --> 00:52:27.360 ‫دو تا وزنه از قفسه وزنه های ‫الکینز کم بود. 909 00:52:27.400 --> 00:52:31.000 ‫دو تا وزنه 10 کیلوگرمی. 910 00:52:31.040 --> 00:52:32.560 ‫می بینین؟ ‫اون جا رو ببینین. 911 00:52:32.600 --> 00:52:36.880 ‫به نظر میاد دارن دو تا مخزن ‫20 کیلویی پُر رو جا به جا می کنن. 912 00:52:36.920 --> 00:52:39.720 ‫اما می دونیم که اون ‫مخزن ها خالی بودن. 913 00:52:39.760 --> 00:52:42.840 ‫خانم، بین یه مخزن پر و خالی، 914 00:52:42.880 --> 00:52:45.080 ‫10 کیلوگرم تفاوت هست. 915 00:52:45.120 --> 00:52:46.760 ‫نگاه کنین. ببینین. 916 00:52:46.800 --> 00:52:50.240 ‫مخازن رو توی کیسه های ‫ضدآب نگه می دارن. 917 00:52:50.280 --> 00:52:52.240 ‫خب، دقیقا حرفت چیه؟ 918 00:52:52.280 --> 00:52:55.600 ‫میک الکینز، یکشنبه شب ‫دزدکی وارد تریلر مگنیفیسنت من میشه... 919 00:52:55.640 --> 00:53:00.000 ‫...مخازن 10 کیلوگرمی ‫سوخت رو خالی می کنه، 920 00:53:00.040 --> 00:53:03.640 ‫بعد وزنه هاش رو میذاره ‫تو کیسه ها که وزنش جبران شه، 921 00:53:03.680 --> 00:53:05.440 ‫و پسرهای مگنیفیسنت من رو ‫گول بزنه. 922 00:53:05.480 --> 00:53:09.920 ‫بعدش بالون صعود می کنه، ‫با وزنه هایی که تو کیسه بودن. 923 00:53:09.960 --> 00:53:13.120 ‫و بعد هم بالون با وزنه های ‫اون تو کیسه، سقوط می کنه. 924 00:53:13.160 --> 00:53:16.120 ‫و افراد ما صحنه جرم رو ‫احاطه می کنن... 925 00:53:16.160 --> 00:53:20.360 ‫...و مخزن های داخل کیسه رو ‫به عنوان مدرک توقیف می کنن. 926 00:53:21.400 --> 00:53:24.720 ‫خانم...وزنه ها هنوز ‫اون جا خواهند بود، 927 00:53:24.760 --> 00:53:27.240 ‫تو بخش مدارک، ‫داخل کیسه ها، 928 00:53:27.280 --> 00:53:30.840 ‫با اثر انگشت میک الکینز ‫همه جای اونا. 929 00:53:44.760 --> 00:53:47.080 ‫کارآگاه کریگ گفت ‫این جا می تونم پیداتون کنم. 930 00:53:47.120 --> 00:53:53.160 ‫بعد از پرخاشگریم من رو ‫از تحقیقات حذف کردن. 931 00:53:53.200 --> 00:53:55.120 ‫در این مورد متأسفم. 932 00:53:55.160 --> 00:53:57.080 ‫- غیرحرفه ای بود. ‫- باشه. 933 00:53:57.120 --> 00:54:00.760 ‫فقط می خواستم بگم از کار کردن ‫با شما خیلی لذت بردم، 934 00:54:00.800 --> 00:54:03.760 ‫با جفتتون. ‫باعث افتخارم بود. 935 00:54:03.800 --> 00:54:05.120 ‫ممنون، روی. 936 00:54:05.160 --> 00:54:07.720 ‫خب، بدون شما موفق ‫نمی شدیم، آقا. 937 00:54:09.480 --> 00:54:12.600 ‫چند تا از ما آدمای ‫بی اهمیت... 938 00:54:12.640 --> 00:54:15.160 ‫...آخرین جمعه هر ماه رو ‫دور هم جمع میشیم، 939 00:54:15.200 --> 00:54:19.400 ‫تو سان رایزینگِ ‫خیابون شمالی بالایی. 940 00:54:19.440 --> 00:54:22.760 ‫یکی دو تا لیوان نوشیدنی ‫می خوریم و خوش و بش می کنیم. 941 00:54:22.800 --> 00:54:25.000 ‫اگه بیای خیلی ‫ازت استقبال می کنیم. 942 00:54:27.240 --> 00:54:30.400 ‫شاید...شاید تعارفت رو ‫قبول کنم. 943 00:54:30.440 --> 00:54:32.720 ‫- ممنون، گروهبـ... ‫- آه... 944 00:54:38.680 --> 00:54:41.880 ‫خیلی خب، بریم اون وزنه ها رو ‫پیدا کنیم، خانم. 945 00:55:12.360 --> 00:55:13.560 ‫خالیه. 946 00:55:25.840 --> 00:55:27.160 ‫هیچ وزنه ای نیست. 947 00:55:31.600 --> 00:55:33.120 ‫کجان؟ 948 00:55:33.720 --> 00:55:37.400 ‫باربارا گراهام اینترنتی از ‫مزاحمت شکایت کرده. 949 00:55:38.080 --> 00:55:41.800 ‫- جکی سامنر داره یه مقاله تو بازفید می نویسه. ‫- بازفید؟ 950 00:55:41.800 --> 00:55:44.960 ‫درباره تجربه شخصیش از ‫جنسیت زدگی ساختاری در... 951 00:55:45.000 --> 00:55:47.640 ‫- شهربانی غرب انگلستان. ‫- دیگ به دیگ میگه روت سیاه! 952 00:55:47.680 --> 00:55:49.680 ‫حرفم رو قطع نکن. 953 00:55:49.720 --> 00:55:52.440 ‫من یکی از مظنون هات نیستم. 954 00:55:52.480 --> 00:55:54.680 ‫گوردون الموود از ‫زن سی سی خواسته... 955 00:55:54.720 --> 00:55:56.360 ‫اُه، بله، یکی از دوستاشه! 956 00:55:56.400 --> 00:55:58.320 ‫...که با شوهرش یه حرفی بزنه. 957 00:55:58.360 --> 00:55:59.960 ‫وکیل میک الکینز از لندن... 958 00:56:00.000 --> 00:56:02.920 ‫...درخواست تحقیقات حرفه ای ‫استاندارد داده. 959 00:56:02.960 --> 00:56:07.760 ‫همه اش چون تو به این یارو ‫روی گیلبرت، اجازه دادی... 960 00:56:07.800 --> 00:56:10.280 ‫من هیچ اجازه ای ندادم. ‫اون پرید وسط حرف. 961 00:56:10.320 --> 00:56:12.960 ‫- پا از گلیمش درازتر کرد. ‫- خب، الان که رفته. 962 00:56:15.120 --> 00:56:18.640 ‫این مسئله تبدیل به حمله از ‫چند طرف به من شده، لارن. 963 00:56:18.680 --> 00:56:20.360 ‫میخوای چی کارش کنی؟ 964 00:56:22.960 --> 00:56:25.480 ‫آه، خب، قربان، ما ‫باور داریم که... 965 00:56:25.520 --> 00:56:29.720 ‫...از وزنه ها برای گول زدن ‫مگنیفیسنت من استفاده شده. 966 00:56:29.760 --> 00:56:31.920 ‫چی داره میگه؟ 967 00:56:31.960 --> 00:56:34.320 ‫وزنه ها رو فراموش کن. ‫اگه الکینز پشتش بود، 968 00:56:34.360 --> 00:56:37.600 ‫وزنه ها رو تو کیسه جلو چشم ‫ما نمیذاشت، میذاشت؟ 969 00:56:37.640 --> 00:56:39.400 ‫تا الان تو رودخونه ‫ایون بودن. 970 00:56:39.440 --> 00:56:40.680 ‫ماه عسل تموم شد، لارن؟ 971 00:56:40.720 --> 00:56:42.600 ‫من ماه عسل تو کارم ‫نیست، آقا. 972 00:56:43.840 --> 00:56:45.680 ‫باشه. 973 00:56:45.720 --> 00:56:47.600 ‫بیاین مرور کنیم. 974 00:56:48.920 --> 00:56:51.080 ‫این آدما از اول به ما دروغ گفتن. 975 00:56:51.120 --> 00:56:53.560 ‫با توجه به رابطه مالیشون ‫با قربانی، 976 00:56:53.600 --> 00:56:55.080 ‫فکر می کنم داشته ازشون ‫اخاذی می کرده. 977 00:56:55.120 --> 00:56:57.400 ‫- سر چی؟ ‫- نمی دونم، اما الگوش رو ببینین. 978 00:56:57.440 --> 00:57:01.040 ‫تو 2016، چهار تاشون اسباب کشی ‫کردن به باث که یه تو آپارتمان بمونن. 979 00:57:01.080 --> 00:57:03.560 ‫یه سال بعد، فرانکی سر و کله اش ‫پیدا میشه و میاد باهاشون زندگی کنه. 980 00:57:03.600 --> 00:57:07.400 ‫اگه به سال 1985 نگاه کنیم، ‫چهار تاشون یه خونه تو ناتینگ هیل می خرن. 981 00:57:07.440 --> 00:57:10.120 ‫- یه سال بعد، فرانکی میاد پیششون زندگی کنه. ‫- چهار تا شون نه. 982 00:57:10.160 --> 00:57:13.680 ‫- چی؟ ‫- خب...سال 1985... 983 00:57:15.080 --> 00:57:18.040 ‫فکر کنم ممکنه پنج نفر ‫تو اون خونه زندگی کرده باشن. 984 00:57:20.720 --> 00:57:23.000 ‫لطفا اون رو برامون ‫بزرگنمایی می کنین، 985 00:57:23.040 --> 00:57:26.920 ‫کارآگاه پاسبان پجیورکووسکی؟ ‫همون جا روی آینه. 986 00:57:28.880 --> 00:57:30.400 ‫می تونیم واضح ترش کنیم؟ 987 00:57:35.480 --> 00:57:36.880 ‫خب، اون کیه؟ 988 00:57:38.800 --> 00:57:40.320 ‫میک الکینز؟ 989 00:57:40.360 --> 00:57:42.280 ‫نه، اون میک نیست، هست؟ 990 00:57:42.320 --> 00:57:43.960 ‫نه. قطعا نیست. 991 00:57:43.960 --> 00:57:45.600 ‫اونا بهمون گفتن که چهار تاشون... 992 00:57:45.640 --> 00:57:48.120 ‫...سال 1985 تو اون خونه تو ‫ناتینگ هیل زندگی می کردن، نه؟ 993 00:57:48.120 --> 00:57:49.760 ‫بله، گفتن، خانم. 994 00:57:49.800 --> 00:57:51.600 ‫خب، به نظر من که ‫اون هم انگار تو خونه خودشه. 995 00:57:51.640 --> 00:57:53.520 ‫ممکنه عشق یا رفیق ‫یکیشون باشه، اما... 996 00:57:53.560 --> 00:57:55.880 ‫خوب درباره اون خونه ‫تو ناتینگ هیل تحقیق کنین. 997 00:57:55.920 --> 00:57:58.080 ‫صاحب هاش، مستأجرهاش، ‫هر چیز و همه چیز. 998 00:57:58.120 --> 00:58:00.240 ‫کی این رو فهمیدی؟ 999 00:58:00.280 --> 00:58:01.960 ‫وقتی رفتم کتابخونه، خانم. 1000 00:58:03.080 --> 00:58:05.400 ‫- دوشنبه؟ ‫- بله، خانم. 1001 00:58:05.440 --> 00:58:07.080 ‫چرا همون دوشنبه ‫درباره اش بهم نگفتی؟ 1002 00:58:07.120 --> 00:58:08.840 ‫خب، من فقط... 1003 00:58:08.880 --> 00:58:12.320 ‫در اون لحظه فکر نمی کردم ‫مهم باشه، خانم. 1004 00:58:12.360 --> 00:58:14.840 ‫من تصمیم می گیرم ‫چی مهمه و چی نیست. 1005 00:58:14.880 --> 00:58:17.120 ‫کار این جا همین طوریه. ‫شما به من داده ها رو میدین... 1006 00:58:17.160 --> 00:58:18.560 ‫...و من تبدیل به اطلاعاتشون می کنم. 1007 00:58:18.600 --> 00:58:21.440 ‫اما داده ها رو به محض این که ‫چیزی پیدا کردین، لازم دارم. 1008 00:58:21.480 --> 00:58:23.120 ‫- چشم. ‫- بله، خانم. 1009 00:58:23.160 --> 00:58:24.520 ‫خیلی خوب. 1010 00:58:27.120 --> 00:58:29.560 ‫- بله؟ ‫- پیام از طرف روی گیلبرت... 1011 00:58:30.880 --> 00:58:33.000 ‫...برای گروهبان دادز. 1012 00:58:33.040 --> 00:58:34.840 ‫میخواد شما تو محل سقوط ‫ببینیدش. 1013 00:58:34.880 --> 00:58:36.640 ‫درباره پرونده یه نظریه ای داره. 1014 00:58:37.680 --> 00:58:39.440 ‫خب، همه چیز رو بررسی ‫می کنیم، خانم. 1015 00:58:39.480 --> 00:58:42.480 ‫آره، باشه. خیلی خوب. برو ‫نظریه رفیق عجیب غریبت رو بشنو. 1016 00:58:42.520 --> 00:58:44.280 ‫خب، این دیگه منصفانه ‫نیست، خانم. 1017 00:58:44.320 --> 00:58:46.800 ‫روی گیلبرت مرد خوب و مهربونیه. 1018 00:59:24.560 --> 00:59:31.120 ‫این جا بهشت است. ‫این جا پایان سفر است. 1019 00:59:31.160 --> 00:59:33.120 ‫مقصد؟ 1020 00:59:34.280 --> 00:59:38.200 ‫این جا جاییست ‫به نام «خوشحالی». 1021 00:59:38.200 --> 00:59:40.360 ‫و کات! واقعا عالی بود، باربارا، ممنون. 1022 00:59:40.400 --> 00:59:42.160 ‫ممنون. 1023 00:59:45.000 --> 00:59:48.480 ‫اُه، محض رضای خدا... 1024 00:59:50.520 --> 00:59:52.200 ‫نمی دونستم که یه ‫هنرپیشه ای. 1025 00:59:52.240 --> 00:59:56.960 ‫نیستم. همون طور که می دونی ‫از مشاهیر دهه 80 هستم. 1026 00:59:57.000 --> 01:00:01.560 ‫گول زنکه برای این که یه ‫جمعیت خونه اشون رو در رهن بذارن، می دونی... 1027 01:00:01.600 --> 01:00:05.640 ‫«خونه تون رو امضا بزنین به ‫اسم ما، پسرها و...من رو به دست بیارین.» 1028 01:00:07.040 --> 01:00:10.160 ‫این کیه؟ تو زمینه عکس. 1029 01:00:10.200 --> 01:00:13.200 ‫- نمی دونم. ‫- واقعا؟ 1030 01:00:14.200 --> 01:00:17.240 ‫اون تو خونه شماست، ‫سال 1985، ناتینگ هیل. 1031 01:00:17.280 --> 01:00:18.480 ‫به نظر من که انگار ‫تو خونه خودشه. 1032 01:00:20.040 --> 01:00:23.520 ‫متأسفم. نمی دونم. 1033 01:00:40.800 --> 01:00:42.640 ‫گروهبان دادز. 1034 01:00:43.880 --> 01:00:47.720 ‫امیدوارم مزاحم کار ‫مهمی نشده باشم. 1035 01:00:47.760 --> 01:00:49.280 ‫نه، آقا، من... 1036 01:00:49.320 --> 01:00:51.760 ‫به نظر میاد... 1037 01:00:53.040 --> 01:00:54.680 ‫...اضافی شدم. 1038 01:00:56.360 --> 01:00:58.120 ‫به کلوپ خوش اومدی. 1039 01:00:59.520 --> 01:01:02.600 ‫اگه یه ذره توجهتون رو ‫بهم بدین، من این طور فکر می کنم. 1040 01:01:02.640 --> 01:01:04.320 ‫اگه حق با من باشه، 1041 01:01:04.360 --> 01:01:07.280 ‫و میک الکینز واقعا سفر ‫بالون خودش رو خراب کرده باشه... 1042 01:01:07.320 --> 01:01:09.560 ‫همه چیز مخازن سوختن. 1043 01:01:11.280 --> 01:01:13.120 ‫درست همون چیزی که ‫می خواستم بگم رو گفتی. 1044 01:01:13.160 --> 01:01:15.400 ‫آره، به نظرم همه چیز ‫مخازن سوختن. 1045 01:01:15.440 --> 01:01:19.440 ‫اما سوال اینه که الکینز چه طوری ‫افراد مگنیفیسنت من رو گول زد... 1046 01:01:19.480 --> 01:01:22.360 ‫- ...که فکر کنن اونا پولن؟ ‫- وزنه. 1047 01:01:23.760 --> 01:01:26.600 ‫گروهبان، من هم کم کم دارم ‫احساس اضافی بودن می کنم. 1048 01:01:26.640 --> 01:01:28.920 ‫خب، وقتی رفتم آپارتمان ‫آقای الکینز، 1049 01:01:28.960 --> 01:01:32.800 ‫متوجه شدم که دو تا وزنه بدنسازی ‫ده کیلوگرمیش کمه. 1050 01:01:32.840 --> 01:01:34.520 ‫خودشه. 1051 01:01:34.560 --> 01:01:37.560 ‫نظریه من همین رو کم ‫داشت. همین مدرکه. 1052 01:01:37.600 --> 01:01:40.000 ‫فقط اگه بتونیم اون وزنه ها رو ‫پیدا کنیم. 1053 01:01:40.040 --> 01:01:42.400 ‫و مشکل من هم همینه، آقا. 1054 01:01:42.440 --> 01:01:44.200 ‫می دونم که با بالون ‫رفتن بالا، 1055 01:01:44.240 --> 01:01:45.920 ‫می دونم که اومدن پایین، 1056 01:01:45.960 --> 01:01:48.760 ‫اما وقتی رفتم سر ‫مدارک...هیچی نبود. 1057 01:01:48.800 --> 01:01:50.240 ‫هیچی. 1058 01:01:50.280 --> 01:01:52.480 ‫رفته بودن. 1059 01:01:52.520 --> 01:01:54.400 ‫الکینز چی کارشون کرده؟ 1060 01:01:56.560 --> 01:01:58.400 ‫مگر این که... 1061 01:02:00.760 --> 01:02:03.280 ‫مگر این که از این جا ‫قاچاقی برده باشدشون؟ 1062 01:02:04.800 --> 01:02:06.280 ‫درست جلوی چشممون؟ 1063 01:02:08.480 --> 01:02:10.920 ‫چه طور می تونست؟ ‫وقتی اونا فرود اومدن، 1064 01:02:10.960 --> 01:02:13.480 ‫این جا پر از پلیس بود، ‫مگنیفیسنت من این جا بودن، 1065 01:02:13.520 --> 01:02:15.920 ‫- یعنی، چه طور می تونست...؟ ‫- نه، حق با توئه. البته که نه. 1066 01:02:20.720 --> 01:02:22.000 ‫مگر این که... 1067 01:02:23.040 --> 01:02:27.400 ‫تنها احتمال اینه که...یه نفر ‫دیگه... 1068 01:02:27.440 --> 01:02:28.960 ‫برشون داشته. 1069 01:02:29.000 --> 01:02:33.480 ‫نه. فکر نمی کنم این تنها ‫احتمال مونده باشه. 1070 01:02:33.520 --> 01:02:36.840 ‫گروهبان، به نظرم ‫الکینز اونا رو انداخته. 1071 01:02:36.880 --> 01:02:39.000 ‫از سبد اونا رو انداخته بیرون، 1072 01:02:39.040 --> 01:02:41.240 ‫درست بعد از این که ‫فرانکی رو انداختن بیرون. 1073 01:02:41.280 --> 01:02:43.840 ‫الکینز نمی تونست ریسک ‫فرود اومدن با اونا رو بپذیره، 1074 01:02:43.880 --> 01:02:46.040 ‫یعنی، اگه کیسه های ‫مخزن سوخت رو می گشتیم چی؟ 1075 01:02:46.080 --> 01:02:47.600 ‫مچش رو می گرفتیم. 1076 01:02:48.680 --> 01:02:50.360 ‫درسته! 1077 01:02:50.400 --> 01:02:53.800 ‫دقیقا درسته. ‫معرکه بود، آقا. بسیار هوشمندانه! 1078 01:02:53.840 --> 01:02:57.680 ‫گروهبان، این روش کار استاندارد ‫دفتر تحقیقاتی حوادث هواییه. 1079 01:02:57.720 --> 01:03:00.320 ‫ما پرواز رو بازسازی می کنیم. 1080 01:03:00.360 --> 01:03:02.760 ‫خب، همون مدل هواپیما، ‫همون آب و هوا، همون ارتفاع، 1081 01:03:02.800 --> 01:03:06.320 ‫همون مسیر پرواز. اغلب مواقع، ‫دنبال مدرک می گردیم. 1082 01:03:06.360 --> 01:03:09.360 ‫آوار، قطعات گم شده. 1083 01:03:09.400 --> 01:03:14.440 ‫اما شاید، اگه من و شما تو ‫هوا با هم کار کنیم، 1084 01:03:14.480 --> 01:03:17.320 ‫بتونیم وزنه های گم شده رو ‫رو زمین پیدا کنیم، 1085 01:03:17.360 --> 01:03:19.160 ‫و حق میک الکینز رو ‫بذاریم کف دستش. 1086 01:03:21.000 --> 01:03:23.680 ‫- مشکلی هست، گروهبان؟ ‫- خب، آقا، من... 1087 01:03:26.000 --> 01:03:29.000 ‫...من سرگیجه دارم. ‫واقعا از چیز خوشم نمیاد... 1088 01:03:29.040 --> 01:03:31.320 ‫همون طور که قبلا به مسافرهای ‫مضطربم می گفتم، 1089 01:03:31.360 --> 01:03:33.560 ‫هواست که بالا نگهت می داره. 1090 01:03:37.320 --> 01:03:41.040 ‫نوچ. ببخشید. هیچ ‫ایده ای ندارم. 1091 01:03:41.080 --> 01:03:45.920 ‫خیلی ها میومدن و می رفتن. ‫کی دلش نمی خواست تو گروه ما باشه؟ 1092 01:03:45.960 --> 01:03:48.560 ‫آدمای عادی؟ ‫درست نگاه کنش. 1093 01:03:50.480 --> 01:03:52.640 ‫پاشنه آشیل تو چیه، جکی؟ 1094 01:03:55.880 --> 01:03:57.360 ‫انگار روح دیدی، ها؟ 1095 01:03:59.840 --> 01:04:04.720 ‫ما هی برمیگردیم به ناتینگ هیل، ‫1985. همون زمان، همون مکان. 1096 01:04:04.760 --> 01:04:06.080 ‫تو هی برمیگردی سر ‫اون موضوع. 1097 01:04:06.120 --> 01:04:08.520 ‫تا جایی که من می دونم، ‫گذشته ها گذشته. 1098 01:04:08.560 --> 01:04:12.360 ‫راستش چه جمله خوبی برای ‫سخنرانی من تو مراسم فرانکی میشه. 1099 01:04:12.400 --> 01:04:15.680 ‫که اگه اجازه بدین، ‫سعی دارم آماده کنم. 1100 01:04:15.720 --> 01:04:18.600 ‫گوردی، وقت رفتنه. 1101 01:04:18.640 --> 01:04:21.800 ‫این کیه، میک؟ ‫ناتینگ هیل، 1985. 1102 01:04:21.840 --> 01:04:25.000 ‫من اون روزها خیلی تور ‫می رفتم. 85 تا 90، 1103 01:04:25.040 --> 01:04:26.360 ‫همه یه ذره برام ناواضحه. 1104 01:04:26.400 --> 01:04:29.640 ‫یالا، میک. بیا بریم خونه و ‫خودمون رو گوگل کنیم. 1105 01:04:29.680 --> 01:04:32.480 ‫35 سال طول کشید که از ‫شر فرانکی راحت شین. 1106 01:04:32.520 --> 01:04:35.840 ‫چرا همه اش تعقیبتون ‫می کرد؟ چه آتویی ازتون داشت؟ 1107 01:04:35.880 --> 01:04:38.040 ‫شماها تو اون بالون چهار نفر بودین. 1108 01:04:38.080 --> 01:04:39.680 ‫یه قاتل و سه شاهد. 1109 01:04:39.720 --> 01:04:42.680 ‫خب چه قدر طول می کشه تا ‫یکیتون تسلیم شه و قاتل رو لو بده؟ 1110 01:04:44.080 --> 01:04:45.840 ‫دیر و زود داره، ولی ‫سوخت و سوز نداره، پسرا. 1111 01:04:48.360 --> 01:04:51.080 ‫شرایط آب و هوایی شبیه ‫دوشنبه قبل هستن. 1112 01:04:51.120 --> 01:04:53.640 ‫حالا می دونیم الکینز ‫از کجا شروع کرده، 1113 01:04:53.680 --> 01:04:55.800 ‫می دونیم کجا سقوط کرده. 1114 01:04:55.840 --> 01:04:58.240 ‫فکر می کنم بتونم مسیر ‫پروازش رو تقلید کنم، 1115 01:04:58.280 --> 01:05:00.240 ‫البته تو یه ارتفاع کمتر. 1116 01:05:00.280 --> 01:05:01.680 ‫بریم؟ 1117 01:05:08.000 --> 01:05:09.640 ‫خیلی خوب. چی پیدا کردیم؟ 1118 01:05:09.680 --> 01:05:11.800 ‫اول، خونه ای که تو ‫ناتینگ هیله. 1119 01:05:11.840 --> 01:05:14.240 ‫اون چهار تا از طریق ‫همون خونه ثروتمند شدن. 1120 01:05:14.280 --> 01:05:17.360 ‫نوامبر 1986 به قیمت ‫30 هزار پوند خریدنش. 1121 01:05:17.400 --> 01:05:20.880 ‫سه سال بعد به قیمت ‫1.5 میلیون فروختنش. 1122 01:05:20.920 --> 01:05:22.320 ‫سودش رو تقسیم بر ‫چهار کردن. 1123 01:05:22.360 --> 01:05:25.280 ‫30 هزارتا؟ خداوندا! ‫تو دنیای من اون حتی پیش پرداخت هم نمیشه. 1124 01:05:25.320 --> 01:05:28.280 ‫اما خانم، مسئله اینه که ‫تو سال 1985، 1125 01:05:28.320 --> 01:05:31.440 ‫اون خونه پنج ساکن داشته. 1126 01:05:32.880 --> 01:05:34.520 ‫مردی که تو آینه بود؟ 1127 01:05:38.560 --> 01:05:42.200 ‫جان مالکولم.می دونیم که از ‫مارس 1984... 1128 01:05:42.240 --> 01:05:44.720 ‫...تا سپتامبر 1985 تو لندن بوده. 1129 01:05:44.760 --> 01:05:46.520 ‫اون از خونه اش تو ‫آلمان فرار کرده، 1130 01:05:46.560 --> 01:05:49.200 ‫تو یه پایگاه نظامی تو ‫گوترسلو. 1131 01:05:49.240 --> 01:05:50.720 ‫واو! 1132 01:05:50.760 --> 01:05:52.680 ‫اسم اون پایگاه نظامی ‫چی بود؟ 1133 01:05:52.680 --> 01:05:53.720 ‫گوترسلو. 1134 01:05:53.760 --> 01:05:56.320 ‫روی گیلبرت رو اون جا ‫بزرگ کردن. 1135 01:05:57.680 --> 01:05:59.680 ‫خب، این یعنی چی، خانم؟ 1136 01:05:59.720 --> 01:06:03.920 ‫یعنی هم تخصص داره، ‫هم قابلیت... 1137 01:06:05.920 --> 01:06:08.760 ‫...و هم انگیزه. ‫دادز کجاست؟ 1138 01:06:08.800 --> 01:06:11.280 ‫یه پیام گذاشته، اون... 1139 01:06:23.760 --> 01:06:26.120 ‫سوار شو، گروهبان دادز. 1140 01:06:30.320 --> 01:06:32.600 ‫مطمئنی که اون بالا ‫چیزیمون نمیشه؟ 1141 01:06:32.640 --> 01:06:37.800 ‫گروهبان...من بدون برداشتن حتی ‫یه خراش، از تیربارون زمینی عراقی ها گذشتم. 1142 01:06:37.840 --> 01:06:39.600 ‫به گمونم بتونم از پس ‫این دوستمون بر بیام. 1143 01:06:44.760 --> 01:06:46.720 ‫واو...! 1144 01:06:46.760 --> 01:06:50.040 ‫چیزیت نمیشه، پسر پیرم. ‫هنوز رو زمینیم، می بینی؟ 1145 01:06:50.080 --> 01:06:52.080 ‫- آه... ‫- ما حاضریم، رفقا؟ 1146 01:06:52.120 --> 01:06:54.640 ‫مشخصا فقط داریم گازتون رو ‫چک می کنیم، آقای گیلبرت. 1147 01:07:22.680 --> 01:07:25.560 ‫خیلی خوب، گروهبان؟ ‫حاضری؟ 1148 01:07:38.120 --> 01:07:41.480 ‫وسایلم رو از ماشین بردارم تا ‫دست به کار بشیم. 1149 01:07:47.880 --> 01:07:50.960 ‫دو تا وزنه ده کیلوگرمی. 1150 01:07:56.640 --> 01:07:58.920 ‫لعنتی! عینکم رو ‫یادم رفت. 1151 01:08:03.120 --> 01:08:07.000 ‫واو...آه! 1152 01:08:10.560 --> 01:08:12.360 ‫- لعنت. ‫- خدای من! 1153 01:08:16.240 --> 01:08:19.000 ‫نه! نگه دار، داداش... ‫من رو نگه دار، اُلی... 1154 01:08:20.160 --> 01:08:21.200 ‫چی کار کنم!؟ 1155 01:08:21.240 --> 01:08:22.800 ‫- دریچه! ‫- چی چی؟ 1156 01:08:22.840 --> 01:08:24.120 ‫دریچه کوفتی رو ‫باز کن! 1157 01:08:31.200 --> 01:08:32.520 ‫کدوم دریچه!؟ 1158 01:08:32.560 --> 01:08:35.440 ‫یالا! کمک! باید کمکمون ‫کنین، آقای گیلبرت! 1159 01:08:39.880 --> 01:08:42.360 ‫اون میره بالا، اُلی، ‫میره بالا. 1160 01:08:47.040 --> 01:08:48.560 ‫لعنت بر شیطون. 1161 01:08:53.360 --> 01:08:55.480 ‫آه! 1162 01:09:05.960 --> 01:09:09.200 ‫طناب قرمز! ‫طناب قرمز رو بکش! 1163 01:09:10.720 --> 01:09:13.280 ‫کاری که میگن بکن! ‫طناب قرمز رو بکش! 1164 01:09:35.840 --> 01:09:37.240 ‫چی شد، روی؟ 1165 01:09:37.280 --> 01:09:39.200 ‫نمی دونم. 1166 01:09:43.280 --> 01:09:45.040 ‫فکر کنم بهت یه ‫معذرت خواهی بدهکارم. 1167 01:09:45.080 --> 01:09:48.040 ‫از روش فکر کردنت ‫خوشم اومد. 1168 01:09:48.080 --> 01:09:50.640 ‫کار میک الکینز بوده. 1169 01:09:50.680 --> 01:09:52.600 ‫ممنون که کمکم کردی ‫ثابتش کنم. 1170 01:09:52.640 --> 01:09:54.280 ‫البته. 1171 01:09:54.320 --> 01:09:58.360 ‫خیلی متأسفم، گروهبان. ‫اشتباه از من بود. 1172 01:09:58.400 --> 01:10:02.600 ‫دخترم، ویکتوریا، میگه من ‫دارم پیرتر و فراموشکارتر میشم. 1173 01:10:02.640 --> 01:10:04.000 ‫حالتون خوبه؟ 1174 01:10:04.040 --> 01:10:06.280 ‫اون خوبه. ‫گروهبان دادز، 1175 01:10:06.320 --> 01:10:08.840 ‫من دارم آقای گیلبرت رو ‫برمیگردونم سر تحقیقات. 1176 01:10:08.880 --> 01:10:12.440 ‫اون قراره کمکمون کنه میک ‫الکینز رو گیر بندازیم، مگه نه، روی؟ 1177 01:10:12.440 --> 01:10:13.560 ‫آره. 1178 01:10:14.840 --> 01:10:16.000 ‫تصمیم منه. 1179 01:10:16.040 --> 01:10:19.320 ‫و تو هم باید تصمیم ‫بگیری کره رو کدوم ور سیب زمینی هات بمالی. 1180 01:10:25.360 --> 01:10:28.080 ‫خوشحالیم که برگشتین ‫تو تحقیق، آقا. 1181 01:10:32.160 --> 01:10:35.000 ‫خیلی خوب، بیاین یه ‫هلی کوپتر بفرستیم بالا... 1182 01:10:37.000 --> 01:10:39.560 ‫- ...و ببینیم اون وزنه ها رو پیدا می کنیم یا نه. ‫- فکر خوبیه، گروهبان. 1183 01:10:39.600 --> 01:10:42.160 ‫میک الکینز همه امون رو ‫برده گشت و گذار. 1184 01:10:42.200 --> 01:10:45.800 ‫- به ما خندیده. ‫- آره، خب. دیگه نمی خنده. 1185 01:11:01.440 --> 01:11:04.800 ‫- حالت خوبه؟ ‫- آه، بله، خانم. فکر کنم. 1186 01:11:04.840 --> 01:11:07.320 ‫غیر از تلاش روی گیلبرت ‫برای کشتنم. 1187 01:11:09.240 --> 01:11:11.960 ‫نگران اون نباش، ‫من یه نقشه دارم. 1188 01:11:24.960 --> 01:11:26.760 ‫جان مالکولم کیه؟ 1189 01:11:26.800 --> 01:11:29.360 ‫مردی که آن جا نبود. 1190 01:12:24.720 --> 01:12:30.960 ‫امروز این جا جمع شدیم تا ‫فرانسیس ادوارد مارش رو به خاک بسپاریم. 1191 01:12:31.000 --> 01:12:36.760 ‫دوست عزیز گوردون، باربارا، ‫مایکل و جاکلین. 1192 01:12:40.480 --> 01:12:42.720 ‫اگه فکر می کنین می تونین ‫جلوی مراسم رو بگیرین... 1193 01:12:42.760 --> 01:12:45.720 ‫فایده ای نداره. ما نمی تونیم ‫ثابت کنیم فرانکی رو هل دادن. 1194 01:12:45.760 --> 01:12:49.600 ‫اما می تونیم ثابت کنیم ‫آقای الکینز اون بالون رو خراب کرده. 1195 01:12:49.640 --> 01:12:51.920 ‫- اُه، دوباره نه! ‫- آقای گیلبرت؟ 1196 01:12:55.440 --> 01:13:00.040 ‫یکشنبه شب قبل، شما دزدکی ‫وارد تریلر مگنیفیسنت من شدین. 1197 01:13:00.080 --> 01:13:05.000 ‫دو تا وزنه ده کیلوگرمی ‫داخل کیسه ها گذاشتین... 1198 01:13:05.040 --> 01:13:06.840 ‫...که پسرهای بالونی رو ‫گول بزنین. 1199 01:13:06.880 --> 01:13:08.240 ‫کارآگاه پاسبان کریگ؟ 1200 01:13:10.480 --> 01:13:12.920 ‫این ها وزنه هایی هستن ‫که شما استفاده کردین. 1201 01:13:12.960 --> 01:13:15.120 ‫در زمینی که انداخته بودیشون ‫پیدا شدن، 1202 01:13:17.040 --> 01:13:18.920 ‫اما روی قفسه وزنه هاتون نبودن. 1203 01:13:18.960 --> 01:13:20.840 ‫- متوجه شدم که اونا گم شدن. ‫- من هم شدم. 1204 01:13:20.880 --> 01:13:23.520 ‫فقط یه اثر انگشت روشون ‫هست، میک. 1205 01:13:23.560 --> 01:13:25.000 ‫مال خودت. 1206 01:13:25.040 --> 01:13:28.520 ‫تو یه قلاب ضعیف جای ‫قلاب قوی گذاشتی... 1207 01:13:28.560 --> 01:13:30.360 ‫چرت و پرته! 1208 01:13:30.400 --> 01:13:34.040 ‫ظرفیت تحمل وزن بالون رو ‫حساب کردی... 1209 01:13:34.080 --> 01:13:37.160 ‫...که وقتی اون قلاب ضعیف شکست، 1210 01:13:37.200 --> 01:13:40.880 ‫سبد نمی تونست هر ‫پنج تاتون رو نگه داره. 1211 01:13:40.920 --> 01:13:42.120 ‫میک...؟ 1212 01:13:42.160 --> 01:13:45.360 ‫خیلی هوشمندانه بود، ‫آقای الکینز. 1213 01:13:45.400 --> 01:13:48.520 ‫دوستاتون رو مجبور کردین که ‫از شر فرانکی راحت شن، 1214 01:13:48.560 --> 01:13:50.000 ‫بدون این که حتی یه ‫انگشتتون رو تکون بدین. 1215 01:13:50.040 --> 01:13:53.120 ‫بگو جکی، چیزی که ‫تو فکرته، بگو. 1216 01:14:01.400 --> 01:14:03.680 ‫- برامون پاپوش دوختی؟ ‫- نه! 1217 01:14:03.720 --> 01:14:05.840 ‫بی خیال، جکی. 1218 01:14:05.880 --> 01:14:09.520 ‫- گوردی؟ ‫- باید با وکیلم صحبت کنم، میک. 1219 01:14:09.560 --> 01:14:11.400 ‫شوخیت گرفته! 1220 01:14:11.440 --> 01:14:13.720 ‫- تو برامون پاپوش دوختی! ‫- نه، ندوختم! 1221 01:14:13.760 --> 01:14:17.560 ‫- دارن از بالون میندازنت بیرون، میک. ‫- برامون پاپوش دوختی! 1222 01:14:17.600 --> 01:14:21.240 ‫دکمه تو بود، جکی! ‫دکمه تو رو پیدا کردن! 1223 01:14:21.280 --> 01:14:23.480 ‫چون فرانکی کندش! 1224 01:14:31.520 --> 01:14:34.520 ‫بیاین فقط یه قدم ‫به عقب برداریم. 1225 01:14:34.560 --> 01:14:36.760 ‫من برای هیچ کس ‫پاپوش ندوختم. 1226 01:14:36.800 --> 01:14:39.200 ‫من این وسط بی گناهم. 1227 01:14:39.240 --> 01:14:41.640 ‫سعی کردم همه رو ‫نجات بدم! 1228 01:14:46.240 --> 01:14:47.680 ‫اونا انجامش دادن! 1229 01:14:49.200 --> 01:14:50.360 ‫اونا انجامش دادن! 1230 01:15:15.880 --> 01:15:17.680 ‫سرزنشت نمی کنم. 1231 01:15:17.720 --> 01:15:20.920 ‫35 سال، در اختیار فرانکی. 1232 01:15:22.400 --> 01:15:24.880 ‫فرانکی دوست داشت تو ‫همراهش باشی، مگه نه؟ 1234 01:15:32.120 --> 01:15:33.920 ‫تو هلش دادی، باربارا. 1235 01:15:35.640 --> 01:15:37.760 ‫و تو دادگاه هم قسم می خورم. 1236 01:15:40.960 --> 01:15:42.200 ‫باشه. 1237 01:15:44.120 --> 01:15:45.720 ‫تو متهم به قتلی، باربارا. 1238 01:15:47.760 --> 01:15:51.120 ‫شما دو تا، هم دستی در قتل. ‫و درباره تو میک... 1239 01:15:52.280 --> 01:15:54.520 ‫آقای الکینز بی گناهه. 1240 01:15:54.560 --> 01:15:55.800 ‫چی؟ 1241 01:15:55.840 --> 01:15:57.520 ‫یکشنبه شب. 1242 01:15:57.560 --> 01:16:01.120 ‫آقای الکینز نبود که دزدکی ‫وارد تریلر مگنیفیسنت من شد. 1243 01:16:03.080 --> 01:16:07.920 ‫کار شما بود، آقای گیلبرت. 1244 01:16:09.000 --> 01:16:11.520 ‫شما بودین که بالون رو ‫خراب کردین. 1245 01:16:11.560 --> 01:16:13.320 ‫قلاب رو عوض کردین، 1246 01:16:13.360 --> 01:16:16.800 ‫و وزنه های آقای الکینز رو ‫چپوندین بغل مخازن سوخت. 1247 01:16:16.840 --> 01:16:18.960 ‫بعد از تصادف هم... 1248 01:16:19.000 --> 01:16:22.000 ‫...شما بودین که افراد ما رو ‫از صحنه جرم تخلیه کردین... 1249 01:16:22.040 --> 01:16:24.200 ‫...که بتونین وزنه های آقای ‫الکینز رو دزدکی... 1250 01:16:24.240 --> 01:16:30.160 ‫...جلوی چشم ما ببرین و ازشون ‫برای پرونده سازی برای آقای الکینز استفاده کنین. 1251 01:16:30.200 --> 01:16:35.520 ‫اما متأسفانه کوله پشتی ‫عزیزتون لوتون داد. 1252 01:16:35.560 --> 01:16:38.000 ‫اولین باری که ما رو دیدین رو ‫یادتون میاد، آقا؟ 1253 01:16:38.040 --> 01:16:39.480 ‫یادتونه چی شد؟ 1254 01:16:39.520 --> 01:16:41.680 ‫صبح بخیر، سربازرس! 1255 01:16:43.480 --> 01:16:46.200 ‫شکست... 1256 01:16:46.240 --> 01:16:50.200 ‫چون داشتین اون دو تا ‫وزنه ده کیلویی رو توش حمل می کردین... 1257 01:16:50.240 --> 01:16:53.120 ‫...که از آپارتمان آقای ‫الکینز دزدیده بودین. 1258 01:16:53.160 --> 01:16:55.040 ‫عوضی کوچولو. 1259 01:16:55.080 --> 01:16:59.400 ‫غیر از اون، همه چیز ‫برنامه ریزی شده اجرا شد... 1260 01:16:59.440 --> 01:17:01.840 ‫...با دقتی در سطح نظامی. 1261 01:17:03.000 --> 01:17:04.400 ‫وزن زیاده. 1262 01:17:04.440 --> 01:17:09.240 ‫اگه یه نفر رو از سبد نمینداختن ‫پایین، همه می مردن. 1263 01:17:09.280 --> 01:17:13.560 ‫وقتی برای رأی گیری نبود، ‫وقت برای بحث کردن نبود. 1264 01:17:13.600 --> 01:17:17.000 ‫اما شما می دونستین اونا ‫دقیقا چه کسی رو واسه ول کردن انتخاب می کنن. 1265 01:17:20.200 --> 01:17:21.400 ‫فرانکی مارش. 1266 01:17:26.760 --> 01:17:29.760 ‫نبوغ آمیز بود، آقای گیلبرت. 1267 01:17:29.800 --> 01:17:34.840 ‫شما دست نامرئی ای بودین که ‫لحظه بی نقص آدم کشیِ... 1268 01:17:34.880 --> 01:17:38.840 ‫...«یا حالا یا هیچ وقت» رو ‫شکل دادین. 1269 01:17:38.880 --> 01:17:42.040 ‫قاتلی که آن جا نبود. 1270 01:17:43.640 --> 01:17:45.760 ‫پس واقعا قتل نبوده. 1271 01:17:45.800 --> 01:17:48.400 ‫البته که قتل بوده! ‫اون هلش داده! 1272 01:17:48.440 --> 01:17:49.960 ‫من چاره ای نداشتم. 1273 01:17:50.000 --> 01:17:51.640 ‫فرانکی به هر حال ‫می مرد. 1274 01:17:51.680 --> 01:17:57.560 ‫یعنی، بله، من فرانکی رو ‫هل دادم اما واقعا نکشتمش. کشتم؟ 1275 01:17:57.560 --> 01:18:02.640 ‫وقتی بهش فکر کنین، باربارا ‫در واقع چهار نفر رو نجات داده. 1276 01:18:02.680 --> 01:18:05.320 ‫چه از خود گذشتگی ‫غیرمنتظره ای! 1277 01:18:06.680 --> 01:18:11.360 ‫نمی تونین من رو دستگیر ‫کنین. تو دادگاه قابل قبول نیست، هست؟ 1278 01:18:11.400 --> 01:18:12.640 ‫نه. 1279 01:18:18.560 --> 01:18:23.000 ‫آدمایی مثل من، می دونین، ‫آدمای عادی که تو حومه شهر زندگی می کنن... 1280 01:18:23.040 --> 01:18:24.800 ‫...و همه چی رو ‫شلوغ نمی کنن... 1281 01:18:24.840 --> 01:18:27.000 ‫فکر می کنین ما خنده داریم؟ 1282 01:18:27.040 --> 01:18:30.120 ‫کسل کننده ایم؟ ‫حوصله سربریم؟ 1283 01:18:30.160 --> 01:18:32.400 ‫ما جنگیدیم! 1284 01:18:32.440 --> 01:18:34.560 ‫پدرم جنگید! 1285 01:18:35.800 --> 01:18:38.480 ‫آدمای خوبی مُردن. 1286 01:18:38.520 --> 01:18:43.040 ‫همه چیزشون رو برای ‫انگلستان دادن! 1287 01:18:43.080 --> 01:18:45.480 ‫ما جنگیدیم برای... 1288 01:18:45.520 --> 01:18:48.600 ‫خب همه اش همین، رفیق!؟ ‫ما که یاد از جنگ جهانی نمی کنیم، پس... 1289 01:18:48.640 --> 01:18:49.840 ‫جان مالکولم. 1290 01:18:52.480 --> 01:18:54.760 ‫ادامه بده، روی. ‫بهشون بگو چرا این کار رو کردی. 1291 01:19:06.760 --> 01:19:11.720 ‫آقای گیلبرت توی گوترسلوی ‫آلمان بزرگ شد. 1292 01:19:11.760 --> 01:19:13.920 ‫تو یه پایگاه ‫نیروی هوایی سلطنتی. 1293 01:19:17.040 --> 01:19:20.640 ‫جان از خونه فرار کرد. 1294 01:19:20.680 --> 01:19:22.880 ‫به لندن. 1295 01:19:22.920 --> 01:19:27.080 ‫اون 16سالش بود. هیچ وقت خبری ازش نگرفتم. 1296 01:19:27.120 --> 01:19:31.960 ‫کاملا قطع رابطه کرد. با من، با مادر و پدرش. 1297 01:19:32.000 --> 01:19:36.160 ‫اون ها دنبالش گشتن اما تسلیم شدن. 1298 01:19:36.200 --> 01:19:39.000 ‫من گشتم. اومدم خونه شما. 1299 01:19:39.040 --> 01:19:41.600 ‫ناتینگ هیل، 1985. 1300 01:19:41.640 --> 01:19:43.840 ‫فرانکی در رو باز کرد. خندید. 1301 01:19:43.880 --> 01:19:47.640 ‫گفت که جان همین طوری ‫پا شده و رفته. نمی دونست کجا. من گشتم. 1302 01:19:47.680 --> 01:19:50.880 ‫ولی هیچ وقت پیداش نکردم. ‫پلیس هم هیچ وقت پیداش نکرد. 1303 01:19:50.920 --> 01:19:53.440 ‫مادرش تموم کرد. 1304 01:19:53.480 --> 01:19:58.120 ‫ندونستن...هیچ وقت ندونی چه بلایی سرش اومده. 1305 01:19:58.160 --> 01:20:02.880 ‫ما هیچ اثری از جان مالکولم بعد از 1985 پیدا نکردیم. 1306 01:20:02.920 --> 01:20:05.320 ‫به نظر میاد که ناپدید شده. 1307 01:20:06.680 --> 01:20:12.920 ‫و سپس، 35سال بعد، اینجا به فرانکی برخورد کردی، تو باث 1308 01:20:12.960 --> 01:20:15.480 ‫بهش نزدیک شدی. 1309 01:20:15.520 --> 01:20:18.320 ‫چه اتفاقی برای جان مالکلوم افتاد؟ 1310 01:20:18.360 --> 01:20:22.080 ‫فرانکی باز هم به من خندید. خمار بود... 1311 01:20:22.120 --> 01:20:24.240 ‫شروع کرد به کشیدنش به رخم. 1312 01:20:29.480 --> 01:20:31.000 ‫برای همین خمارترش کردم. 1313 01:20:35.000 --> 01:20:37.120 ‫شروع کرد به وراجی راجع به شماها. 1314 01:20:37.160 --> 01:20:40.680 ‫درباره این که چه طوری اون رو از ‫ خودتون نمی دونستید، نمی تونستید از شرش خلاص بشید، 1315 01:20:40.720 --> 01:20:44.200 ‫به خاطر چیزی که می دونست. می دونست چیکار کردید. 1316 01:20:59.800 --> 01:21:02.120 ‫کلیدهاش رو هفته پیش گم کرد، 1317 01:21:02.160 --> 01:21:04.640 ‫و به جای این که ما رو بیدار کنه که راه بدیمش تو، 1318 01:21:04.680 --> 01:21:07.080 ‫شب رو تو یه هتل ‫سر کرد. 1319 01:21:15.200 --> 01:21:18.320 ‫فرانکی چی بهت گفت؟ اون ها چیکار کردن؟ 1320 01:21:19.640 --> 01:21:23.240 ‫شما به فرانکی پول دادید که دوست من رو بکشه. 1321 01:21:28.960 --> 01:21:34.480 ‫در 1986 شما 4تا خونه ناتینگ هیل رو ‫به قیمت 30هزار پوند خریدید. 1322 01:21:34.520 --> 01:21:38.840 ‫30هزار پوند ناقابل، بر اساس حق قانونی خرید، 1323 01:21:38.880 --> 01:21:41.400 ‫چون بی اجازه اونجا مونده بودید. 3سال بعد، 1324 01:21:41.440 --> 01:21:43.720 ‫خونه رو 1.5 میلیون پوند فروختید. 1325 01:21:43.760 --> 01:21:46.520 ‫ولی جان مالکولم ساکن اولش بود. 1326 01:21:46.560 --> 01:21:49.720 ‫اول حق اون بود که بخردش. ‫تا وقتی که از شرش خلاص شدین. 1327 01:21:49.760 --> 01:21:52.880 ‫با عرق جبین خودتون رو بالا نکشیدید. 1328 01:21:52.920 --> 01:21:56.640 ‫زندگی یه مرد جوون و بیگناه رو خرجش کردید. 1329 01:21:58.280 --> 01:21:59.760 ‫حرص خوب بود، ها؟ 1330 01:22:01.360 --> 01:22:03.080 ‫جسدش کجاست؟ 1331 01:22:05.680 --> 01:22:08.960 ‫در حال حاضر، من یه تیم جستجوی ‫20نفره متخصص تو لندن دارم... 1332 01:22:09.000 --> 01:22:11.880 ‫که منتظرن خونه قدیمیتون رو تیکه تیکه و آجر به آجر، 1333 01:22:11.920 --> 01:22:14.640 ‫از هم بدرن. وقت و پول می بره. 1334 01:22:14.680 --> 01:22:16.280 ‫وقتی پای محکومیت وسط باشه، 1335 01:22:16.320 --> 01:22:19.640 ‫قاضی ها در مورد همچین مسائلی عصبانی می شن. 1336 01:22:19.680 --> 01:22:21.640 ‫و بیایید قبول کنیم، 1337 01:22:21.680 --> 01:22:24.200 ‫هیچ کدوم شماها دیگه جوون و درخشان نیستین. 1338 01:22:24.240 --> 01:22:26.360 ‫جسد کجاست؟ 1339 01:22:33.200 --> 01:22:37.360 ‫زندگی...زندگی شماها... 1340 01:22:37.400 --> 01:22:39.800 وقتی رفیقم رو کشتید، تغییر کرد 1341 01:22:39.840 --> 01:22:41.000 ‫ارزشش رو داشت؟ 1342 01:22:42.320 --> 01:22:43.480 ‫واقعا ارزشش رو داشت؟ 1343 01:22:45.240 --> 01:22:46.840 ‫همین مدت کوتاه؟ 1344 01:22:55.840 --> 01:22:59.440 ‫اون ها همیشه قسر در می رن. فرانکی همین رو می گفت. 1345 01:23:01.080 --> 01:23:03.800 ‫و من فکر کردم، «دیگه نه. این بار نه.» 1346 01:23:03.840 --> 01:23:06.000 ‫نمی تونستی ثابت کنی اون ها جان مالکولم رو کشتن، 1347 01:23:06.040 --> 01:23:07.720 ‫برای همین مجبورشون کردی که فرانکی رو بکشن. 1348 01:23:09.040 --> 01:23:12.640 ‫می دونی، گروهبان، تو یه زندگی ‫دیگه، من و شما می تونستیم دوست باشیم. 1349 01:23:12.680 --> 01:23:16.920 ‫شما از من سوءاستفاده کردید، آقا. ‫بعد هم سعی کردید من رو بکشید. 1350 01:23:20.520 --> 01:23:22.680 ‫مردی که مدت ها تنها بمونه، 1351 01:23:22.720 --> 01:23:25.240 ‫در آخر، هر کسی جز خودش رو سرزنش می کنه. 1352 01:23:25.280 --> 01:23:27.680 ‫راهم رو گم کردم. 1353 01:23:27.720 --> 01:23:29.600 ‫وقت رفتنه، روی. 1354 01:23:33.920 --> 01:23:37.880 ‫♪ وقتی اتاق ساکته ♪ 1355 01:23:37.920 --> 01:23:42.200 ‫♪ آفتاب تقریبا رفته ♪ 1356 01:23:42.240 --> 01:23:47.560 ‫♪ به نظر میاد که چیزی هست که باید بدونم ♪ 1357 01:23:50.720 --> 01:23:54.640 ‫♪ خب، من باید برم ♪ 1358 01:23:54.680 --> 01:23:58.920 ‫♪ ولی بارون هیچ وقت بند نمیاد ♪ 1359 01:23:58.960 --> 01:24:04.520 ‫♪ و من هیچ جای خاصی برای رفتن ندارم ♪ 1360 01:24:11.160 --> 01:24:15.320 ‫♪ درست همون موقع که فکر می کنم دارم می برم ♪ 1361 01:24:15.360 --> 01:24:19.280 ‫♪ وقتی تک تک درها رو شکستم ♪ 1362 01:24:19.320 --> 01:24:21.440 ‫♪ ارواح زندگیم ♪ 1363 01:24:21.480 --> 01:24:27.200 ‫♪ وحشیانه تر از قبل وزیدن ♪ 1364 01:24:27.240 --> 01:24:32.160 ‫♪ درست همون موقع که فکر می کردم ♪ ‫♪ نمی شه جلوم رو گرفت ♪ 1365 01:24:32.200 --> 01:24:35.840 ‫♪ وقتی فرصت پادشاه بودنم رسید ♪ 1366 01:24:35.880 --> 01:24:38.040 ‫♪ ارواح زندگیم ♪ 1367 01:24:38.080 --> 01:24:43.480 ‫♪ از باد هم شدیدتر وزیدن ♪ 1368 01:24:54.280 --> 01:24:57.320 ‫یه جسد زیر خونه ناتینگ هیل پیدا کردن. 1369 01:24:57.360 --> 01:25:01.280 ‫لندن سوابق دندان پزشکیش رو ‫تأیید کرده. جان مالکلومه. 1370 01:25:02.840 --> 01:25:04.960 ‫خیلی خوبه، خانم. 1371 01:25:05.000 --> 01:25:06.040 ‫هی! 1372 01:25:07.240 --> 01:25:08.680 ‫شیفتمون تموم شده. 1373 01:25:14.000 --> 01:25:17.440 ‫می دونید خانم، من تنها زندگی می کنم. 1374 01:25:17.480 --> 01:25:19.960 ‫شکایت نمی کنم. 1375 01:25:20.000 --> 01:25:23.080 ‫این گوریه که خودم برای ‫خودم کندم و توش دراز می کشم. 1376 01:25:23.120 --> 01:25:24.840 ‫ولی... 1377 01:25:24.880 --> 01:25:29.400 ‫ما از زمستون عبور می کنیم و سرد و خیس و تاریکه، 1378 01:25:29.440 --> 01:25:34.800 ‫و...خیابون ها خالین و همه تو خونه هامون گیر کردیم. 1379 01:25:34.840 --> 01:25:37.840 ‫بعضی اوقات، فکر می کنید ‫که خورشید هرگز دوباره نمی تابه. 1380 01:25:37.880 --> 01:25:39.520 ‫و بعدش... 1381 01:25:41.160 --> 01:25:43.800 ‫بعدش آخر هفته می می رسه. 1382 01:25:45.120 --> 01:25:48.360 ‫هر سال، من چشم به راه آخر هفته می هستم. 1383 01:25:48.400 --> 01:25:51.040 ‫چون این یعنی تابستون رسیده، 1384 01:25:51.080 --> 01:25:54.280 ‫و همه مردم میان بیرون... 1385 01:25:58.040 --> 01:26:00.000 ‫من از خیابون های خالی خوشم نمیاد، خانم. 1386 01:26:00.040 --> 01:26:02.760 ‫روی از شلوغی و گردشگرها نفرت داشت، مگه نه؟ 1387 01:26:04.720 --> 01:26:08.360 ‫پس گفتنش برام مشکله، ولی... من اشتباه می کردم. 1388 01:26:08.400 --> 01:26:10.720 ‫تو هیچ شباهتی بهش نداری. 1389 01:26:10.760 --> 01:26:15.040 ‫- اگه راهم رو گم نکنم. ‫- آره، خب، نمی کنی. 1390 01:26:17.080 --> 01:26:20.240 ‫یه نوشیدنی دیگه می خوای، گروهبان؟ 1391 01:26:20.280 --> 01:26:21.840 ‫البته که می خوام... 1392 01:26:23.400 --> 01:26:25.360 ‫سر بازرس. 1393 01:26:25.400 --> 01:26:27.800 ‫آره، باشه! 1394 01:26:27.840 --> 01:26:30.160 ‫هی...روبراه هستیم!