WEBVTT 1 00:01:27.629 --> 00:01:29.005 ‫هی! 2 00:01:45.021 --> 00:01:46.940 ‫کمکـم کن! زودباش! ‫تور رو بگیر! 3 00:01:48.524 --> 00:01:51.903 ‫جاشوا! جاشوا! جاشوا! 4 00:01:51.986 --> 00:01:54.739 ‫جاشوا! بجنب! ‫شنا کن! زودباش! 5 00:02:05.750 --> 00:02:06.751 ‫چیزی نیست. 6 00:02:09.170 --> 00:02:14.175 ‫ 7 00:02:54.465 --> 00:02:55.675 ‫بیداری؟ 8 00:02:57.677 --> 00:02:59.303 ‫به نظر نمیاد خیلی خوب ‫خوابیده باشی. 9 00:03:02.265 --> 00:03:04.934 ‫یکی از اون شبای دراز بود. 10 00:03:11.482 --> 00:03:14.277 ‫اون بچه ها هیچی ندارن که ‫سر خودشونو باهاش گرم کنن. 11 00:03:14.360 --> 00:03:15.737 ‫نباید می رفتم. 12 00:03:15.820 --> 00:03:17.530 ‫فسیل هاتو بهشون نشون دادی. 13 00:03:17.613 --> 00:03:19.323 ‫اما فکر نمی کردم انقد... 14 00:03:19.407 --> 00:03:21.951 ‫یکی از هم کلاسی هاشون فوت شده. ‫بایدم ناراحت باشن. 15 00:03:22.035 --> 00:03:24.996 ‫ازناراحتی گذشته بود، ‫ترسیده بودن. 16 00:03:26.497 --> 00:03:27.749 ‫و تقصیر من بود. 17 00:03:39.343 --> 00:03:40.428 ‫صبح بخیر. 18 00:03:42.430 --> 00:03:43.639 ‫بهتری؟ 19 00:03:45.683 --> 00:03:48.436 ‫جو، یه چیزی بگو. 20 00:03:48.519 --> 00:03:51.355 ‫ایرادی نداره، جو. ‫هرموقع آمادگی داشتی صحبت می کنی. 21 00:03:52.982 --> 00:03:55.026 ‫افعی صداشو ازش گرفته. 22 00:03:55.109 --> 00:03:56.402 ‫جان رنسام. 23 00:04:02.700 --> 00:04:04.494 ‫کل آخر هفته رو بی صدا بوده. 24 00:04:04.577 --> 00:04:06.954 ‫شاید باید با کورا صحبت کنیم. 25 00:04:07.038 --> 00:04:08.915 ‫میتونه بهمون بگه دقیقاً ‫چی شده. 26 00:04:13.711 --> 00:04:15.588 ‫خبری از لوک نیست؟ 27 00:04:16.088 --> 00:04:17.423 ‫نه هنوز. 28 00:04:18.257 --> 00:04:20.635 ‫چطوره بری از کراکنل یکم شیر بگیری؟ 29 00:04:20.718 --> 00:04:21.969 ‫راهو یادته؟ 30 00:04:22.053 --> 00:04:23.179 ‫معلومه که یادمـه. 31 00:04:24.263 --> 00:04:26.140 ‫نزدیک آب نشو. 32 00:04:49.372 --> 00:04:50.373 ‫اومد! 33 00:04:53.125 --> 00:04:56.003 ‫- کورا، حالت چطوره؟ ‫- لوک، خیلی از دیدنـت خوشحالـم. 34 00:04:56.087 --> 00:04:57.505 ‫میخوام مدرسه رو نشونـت بدم. 35 00:04:57.588 --> 00:04:59.340 ‫- ایرادی نداره مستقیم بریم اونجا؟ ‫- اصلاً. 36 00:05:03.678 --> 00:05:05.721 ‫ممنون که به این زودی اومدی! 37 00:05:05.805 --> 00:05:07.890 ‫حتماً. همین که نامه ـت رو گرفتم اومدم. 38 00:05:08.599 --> 00:05:10.476 ‫از وقتی این اتفاق افتاده ‫اصلاً خوب نخوابیدم. 39 00:05:11.811 --> 00:05:13.688 ‫چه بد. 40 00:05:13.771 --> 00:05:15.273 ‫خب دقیقاً چی شد؟ 41 00:05:29.662 --> 00:05:32.540 ‫اگه اومدی اینجا که شیر بخری ‫خودت باید بدوشیـش. 42 00:05:36.919 --> 00:05:38.087 ‫بیا اینجا. 43 00:05:49.181 --> 00:05:53.436 ‫نترس دیگه. ‫اگه بترسی اون عصبانی میشه. 44 00:05:55.771 --> 00:05:56.772 ‫دیدی؟ 45 00:06:03.195 --> 00:06:05.823 ‫سلام، سلام. 46 00:06:08.951 --> 00:06:12.788 ‫انگار یه چیز مُسری بود. ‫انگار شیطان تسخیرشون کرده بود. 47 00:06:15.332 --> 00:06:17.710 ‫ولی تو به چیزای فراطبیعی ‫اعتقادی نداری، کورا. 48 00:06:19.295 --> 00:06:23.716 ‫یه اتفاقی افتاد. ‫مسخره بازی بچگونه نبود. 49 00:06:24.300 --> 00:06:27.595 ‫اما ممکنه یه توضیح عقلانی ‫وجود داشته باشه، ها؟ 50 00:06:28.596 --> 00:06:29.597 ‫مثلاً؟ 51 00:06:29.680 --> 00:06:32.558 ‫مثلاً الان دیگه میدونیم اون دختر که ‫توی محاکمات جادوگریِ سیلم بود، 52 00:06:32.641 --> 00:06:36.187 ‫یه سَمی خورده بود که ‫مغزشو بهم ریخته بود. 53 00:06:37.271 --> 00:06:42.610 ‫«ناخنک غلات»، یه نوع کپک قارچیـه. ‫روی چاودار و غلات دیگه رشد میکنه. 54 00:06:43.652 --> 00:06:46.197 ‫این سَم میتونه منجر به ‫توهم و تشنج بشه؟ 55 00:06:46.280 --> 00:06:49.950 ‫آره، کاملاً. البته این سَم توی ‫انگلیس اصلاً معمول نیست. 56 00:06:51.327 --> 00:06:53.454 ‫اتفاقی که اینجا افتاد هم ‫اصلاً اتفاق معمولی نیست. 57 00:06:59.585 --> 00:07:02.296 ‫خودت می تونی ببینی. 58 00:07:15.059 --> 00:07:17.228 ‫انگار بهشون حمله شده. 59 00:07:18.813 --> 00:07:21.023 ‫فکر کردم اگه برگردم... 60 00:07:23.275 --> 00:07:24.276 ‫شروع کنیم؟ 61 00:07:36.205 --> 00:07:38.040 ‫- خانم سی بورن. ‫- دارم وسایلمو جمع میکنم. 62 00:07:38.123 --> 00:07:39.750 ‫باید قبل از رسیدن بچه ها ‫اینجارو مرتب کنم. 63 00:07:39.750 --> 00:07:41.168 ‫نگران نباش. ‫ما داریم میریم. 64 00:07:41.252 --> 00:07:44.213 ‫- و شما کی هستین؟ ‫- لوک گرت. 65 00:07:44.296 --> 00:07:45.381 ‫ایشون دکتر هستن. 66 00:07:45.464 --> 00:07:49.969 ‫آره، مایلم بدونم ‫چه اتفاقی برای بچه ها افتاده. 67 00:07:50.052 --> 00:07:53.556 ‫تَب داشتن؟ یا ورم صورت؟ ‫استفراغ؟ 68 00:07:53.639 --> 00:07:55.307 ‫نه، چرا باید داشته باشن؟ 69 00:07:55.933 --> 00:07:57.017 ‫فقط دارم تلاش میکنم... 70 00:07:57.059 --> 00:07:59.478 ‫فقط میتونم بگم بچه های ‫کلاسـم خوب بودن، 71 00:07:59.520 --> 00:08:03.315 ‫تا اینکه شما با نظرات ‫کفرآمیزت اومدی اینجا. 72 00:08:06.110 --> 00:08:07.403 ‫زودباشین. 73 00:08:19.081 --> 00:08:20.082 ‫جو. 74 00:08:23.419 --> 00:08:25.337 ‫نمیدونم جمعه چه اتفاقی افتاد. 75 00:08:28.924 --> 00:08:31.677 ‫ولی میدونم اگه باهام صحبت نکنی ‫نمی تونم کمکـت کنم. 76 00:08:38.058 --> 00:08:39.184 ‫عصبی نمیشم. 77 00:08:59.538 --> 00:09:00.956 ‫برین داخل دیگه. 78 00:09:01.040 --> 00:09:03.917 ‫آره، آره. میفهمم. ‫اگه این کاریـه که باید بکنی... 79 00:09:04.001 --> 00:09:05.002 ‫زودباشین. 80 00:09:12.217 --> 00:09:13.427 ‫مشکلی برات پیش نمیاد. 81 00:09:14.470 --> 00:09:15.554 ‫بعداً می بینمـت. 82 00:09:21.101 --> 00:09:22.519 ‫بهت گفتن چه اتفاقی افتاد؟ 83 00:09:24.104 --> 00:09:27.191 ‫معلومه. جو خیلی غمگینـه. 84 00:09:27.274 --> 00:09:29.276 ‫خواستم بهت بگم. 85 00:09:29.360 --> 00:09:32.279 ‫بچه ها به آرامش خیال احتیاج دارن، ‫نه نظرات جدید. 86 00:09:33.238 --> 00:09:34.239 ‫حالشون خوب میشه. 87 00:09:35.032 --> 00:09:36.658 ‫حتی پدر و مادراشونم ترسیدن. 88 00:09:37.743 --> 00:09:39.870 ‫فکر می کنن بچه هاشون میتونن ‫وجود یه چیزی رو احساس کنن. 89 00:09:40.704 --> 00:09:43.332 ‫وجود یه چیزی؟ ‫امیدوارم حالیشون کرده باشی. 90 00:09:44.041 --> 00:09:47.711 ‫متیو، پذیرش و ارزش دادن به داستانای ‫عجیبی که مردم درست میکنن، کمکی نمیکنه. 91 00:09:47.795 --> 00:09:48.921 ‫پس خبرارو نشنیدی؟ 92 00:09:50.339 --> 00:09:54.510 ‫به ماهی گیرا امروز صبح توی قایقـشون ‫حمله شده، تورهاشون تیکه پاره شده. 93 00:09:55.636 --> 00:09:58.555 ‫نائومی! برو خونه! ‫امروز نمی تونی بیای کلاس. 94 00:09:58.639 --> 00:10:01.391 ‫- متیو. ‫- نمیذارم بیاد داخل، اون مشکل سازه. 95 00:10:04.144 --> 00:10:06.980 ‫نائومی. نائومی، صبر کن. 96 00:10:11.610 --> 00:10:14.154 ‫اون احتیاج داره که اینجا باشه. ‫تازه خواهرشو از دست داده. 97 00:10:16.031 --> 00:10:18.992 ‫اینجا مدرسه ی منـه. ‫متاسفم. 98 00:10:43.934 --> 00:10:45.227 ‫خیلی ابله بودم. 99 00:10:46.478 --> 00:10:47.604 ‫نه. 100 00:10:49.106 --> 00:10:50.858 ‫فکر میکردم آرومـشون میکنه. 101 00:10:50.941 --> 00:10:55.112 ‫اینکه بدونن شاید برای افعی ـشون ‫یه توضیح عقلانی وجود داشته باشه. 102 00:10:55.195 --> 00:10:57.239 ‫واقعاً اعتقاد داری یه موجودی ‫اون بیرونـه؟ 103 00:11:00.909 --> 00:11:02.452 ‫آره، فکر کنم. 104 00:11:07.249 --> 00:11:09.251 ‫می تونم یه سوال شخصی ‫ازت بپرسم؟ 105 00:11:11.336 --> 00:11:13.130 ‫توی خواب می بینیش؟ 106 00:11:20.804 --> 00:11:22.180 ‫می دونستم. 107 00:11:22.264 --> 00:11:23.890 ‫فکر می کنی همش ساخته ی ذهنمـه؟ 108 00:11:24.933 --> 00:11:26.226 ‫فکر می کنم تو داری سوگواری می کنی. 109 00:11:29.187 --> 00:11:32.983 ‫اینا تئوری های پیشگامانی مثل ‫«داروین» و «لایل »ـه. 110 00:11:33.066 --> 00:11:34.985 ‫و این موجود توسط محلی ها ‫بیش تر از 200 سالـه 111 00:11:35.068 --> 00:11:37.112 ‫- که دیده شده. ‫- خوبـه. 112 00:11:37.779 --> 00:11:38.780 ‫آره! 113 00:11:38.864 --> 00:11:40.282 ‫خودشـه! 114 00:11:40.365 --> 00:11:42.075 ‫- چی؟ ‫- چیزی که بهش علاقه داری. 115 00:11:42.576 --> 00:11:44.328 ‫پس حرفـم رو باور می کنی؟ 116 00:11:44.411 --> 00:11:45.912 ‫مهم نیست من چه فکری می کنم. 117 00:11:47.623 --> 00:11:50.042 ‫ولی اینو میدونم که بدون تقلا کردن ‫نمی تونی حقیقت رو پیدا کنی. 118 00:11:51.335 --> 00:11:53.837 ‫باید به خودت ایمان داشته باشی، ‫و برگردی سرکارت. 119 00:12:29.790 --> 00:12:30.791 ‫ویل. 120 00:12:32.209 --> 00:12:34.294 ‫حالت چطوره؟ ‫جو چطوره؟ 121 00:12:35.045 --> 00:12:36.129 ‫امیدوارم مزاحم نشده باشم. 122 00:12:36.213 --> 00:12:38.048 ‫نه، اصلاً. ‫میای داخل؟ 123 00:12:43.970 --> 00:12:46.723 ‫- یه قایق؟ چه جور قایقـی؟ ‫- چقدر از اینجا دوره؟ 124 00:12:47.307 --> 00:12:49.893 ‫دوستـمون، لوک گرت. از لندن اومده، ‫بیا باهاش آشنا شو. 125 00:12:49.893 --> 00:12:52.396 ‫نه، نه، من...برای شام باید برگردم. 126 00:12:52.479 --> 00:12:54.981 ‫فقط می خواستم ببینم ‫ حالت خوبـه یا نه. 127 00:12:55.690 --> 00:12:58.610 ‫بچه ها بهم گفتن توی مدرسه ‫چه اتفاقی افتاده. 128 00:12:58.693 --> 00:13:01.822 ‫ممنون، من خوبـم. ‫ولی جو چطوره؟ 129 00:13:02.739 --> 00:13:05.784 ‫- اون... ‫- کورا؟ بهت نیاز داریم. 130 00:13:06.743 --> 00:13:12.124 ‫مزاحمـت شدم. ‫می تونیم فردا صحبت کنیم؟ 131 00:13:12.707 --> 00:13:14.334 ‫آره، خداحافظ. 132 00:13:16.461 --> 00:13:17.462 ‫صبر کن. 133 00:13:20.215 --> 00:13:21.216 ‫کی بود؟ 134 00:13:22.217 --> 00:13:23.385 ‫ویل رنسام. 135 00:13:24.386 --> 00:13:26.596 ‫کشیش گردن کلفتِ پیر اونـه؟ 136 00:13:30.100 --> 00:13:32.352 ‫معلومه که می خوای بفهمی ‫چه اتفاقی افتاده. 137 00:13:32.435 --> 00:13:36.189 ‫- قضیه این نیست که من بخوام... ‫- نه تقصیر من بود، ترسوندمشون. 138 00:13:37.691 --> 00:13:39.151 ‫این داستان هارو تو شروع نکردی. 139 00:13:39.901 --> 00:13:42.028 ‫کل شب بیدار بودم و داشتم ‫فکر می کردم کار من بوده. 140 00:13:43.822 --> 00:13:46.491 ‫بعضی اوقات، شب بهمون دروغ میگه. 141 00:13:48.243 --> 00:13:49.452 ‫آره. 142 00:13:54.124 --> 00:13:58.044 ‫استلا گفت شاید یه ایده ای ‫برای کمک به جو داشته باشی. 143 00:14:00.213 --> 00:14:01.590 ‫خیلی عجیبـه، کورا. 144 00:14:03.300 --> 00:14:04.843 ‫نمی تونه حرف بزنه. 145 00:14:04.926 --> 00:14:06.428 ‫چی؟ 146 00:14:06.511 --> 00:14:07.637 ‫ترسیده. 147 00:14:11.808 --> 00:14:14.895 ‫دوستـم لوک، دکتره. ‫می تونه بیاد با جو حرف بزنه. 148 00:14:20.901 --> 00:14:24.404 ‫ممنون، آره. ‫میتونه واقعاً کمک کننده باشه. 149 00:14:26.948 --> 00:14:31.453 ‫خب، گمونم بهتر باشه برگردی ‫پیش مهمونـت. 150 00:14:32.662 --> 00:14:33.830 ‫آره. 151 00:14:35.040 --> 00:14:36.291 ‫بدون کت اومدی؟ 152 00:14:49.554 --> 00:14:50.555 ‫ممنون. 153 00:14:54.893 --> 00:14:56.019 ‫خداحافظ. 154 00:14:56.102 --> 00:14:57.103 ‫خداحافظ. 155 00:15:25.882 --> 00:15:27.133 ‫نوشیدنی می خوای؟ 156 00:15:30.762 --> 00:15:35.058 ‫مارتا بهم گفت این بطری رو برای ‫تولدت که شنبه ست، نگه داشتی. 157 00:15:35.809 --> 00:15:36.976 ‫چرا بهم نگفتی؟ 158 00:15:37.060 --> 00:15:39.979 ‫- کی از تولد خوشش میاد؟ ‫- همه از تولد و مهمونی خوششون میاد. 159 00:15:42.273 --> 00:15:43.608 ‫هیچ وقت مهمونی نگرفتم. 160 00:15:44.401 --> 00:15:45.443 ‫حرفت رو باور نمی کنم. 161 00:15:47.028 --> 00:15:48.613 ‫مایکل مهمونی می گرفت. 162 00:15:49.823 --> 00:15:54.786 ‫نوشیدنی می خوردن، خودنمایی می کردن ‫و البته اونم با من خودنمایی می کرد. 163 00:15:54.869 --> 00:15:58.164 ‫خب، پس وقتـشه برای خودت ‫مهمونی بگیری. 164 00:15:58.748 --> 00:16:02.210 ‫این شنبه، برای تولدت ‫مهمونی می گیرم. 165 00:16:15.432 --> 00:16:17.475 ‫ویل خیلی نگران جو ـه. 166 00:16:18.309 --> 00:16:21.229 ‫گفتم میری ملاقاتـش. ‫امیدوارم اشکالی نداشته باشه. 167 00:16:21.813 --> 00:16:25.316 ‫معلومـه که نه. ‫می تونم «هیپنوتیزم» رو امتحان کنم. 168 00:16:25.400 --> 00:16:28.862 ‫میخوای جو رو به خواب مصنوعی ببری؟ ‫خطرناک نیست؟ 169 00:16:28.945 --> 00:16:31.990 ‫نه، چندوقتـه پیگیر کارهای ‫یه دکتر استرالیایی هستم. 170 00:16:32.073 --> 00:16:33.283 ‫یه رویکرد پزشکی داره. 171 00:16:33.366 --> 00:16:35.910 ‫خیلی راحت به مریض هاش اجازه ی ‫دسترسی به ناخودآگاهـشون رو میده. 172 00:16:35.994 --> 00:16:38.663 ‫تا عمیق ترین ترس ها، علایق مخفی ‫و اینجور چیزها رو نشون بدن. 173 00:16:39.164 --> 00:16:40.707 ‫خطری نداره؟ 174 00:16:40.790 --> 00:16:44.043 ‫اصلاً. می تونم نشونـت بدم. 175 00:16:47.547 --> 00:16:49.632 ‫مطمئنی می خوای توی مغزِ من ‫سرک بکشی؟ 176 00:16:52.510 --> 00:16:53.636 ‫فقط یه ایده بود. 177 00:16:56.389 --> 00:16:58.057 ‫خب، چیکار باید بکنم؟ 178 00:16:58.558 --> 00:17:03.897 ‫هیچی درواقع. ‫فقط همون جا که هستی تکیه بده. 179 00:17:18.119 --> 00:17:19.120 ‫حالا... 180 00:17:20.455 --> 00:17:22.165 ‫شاید نتونم انجامش بدم. 181 00:17:22.248 --> 00:17:24.584 ‫زیبایی هیپنوتیزم همینـه. ‫لازم نیست تلاش کنی. 182 00:17:25.543 --> 00:17:26.794 ‫فقط کاری که میگم رو بکن. 183 00:17:28.630 --> 00:17:29.631 ‫بهت اعتماد دارم. 184 00:17:32.467 --> 00:17:34.385 ‫عمیق و پیوسته نفس بکش. 185 00:17:36.638 --> 00:17:38.222 ‫بذار بدنـت آروم شه. 186 00:17:39.766 --> 00:17:42.644 ‫دست ها و پاهات سنگینـه. 187 00:18:11.130 --> 00:18:12.131 ‫آروم. 188 00:18:13.716 --> 00:18:15.843 ‫ترس هات رو رها کن. 189 00:18:18.429 --> 00:18:20.765 ‫دربرابر امیال ـت تسلیم شو. 190 00:18:35.530 --> 00:18:38.741 ‫وقتی گفتم برگرد سرکار، ‫منظورم با من نبود. 191 00:18:39.742 --> 00:18:40.785 ‫چقدر مونده؟ 192 00:18:45.581 --> 00:18:48.209 ‫اینجا چیزایی هست که ‫هزاران سالـه مخفی مونده، 193 00:18:48.209 --> 00:18:50.294 ‫شاید میلیون ها سال. 194 00:18:53.131 --> 00:18:57.260 ‫میدونی که اگه خونی درکار نباشه، ‫علاقه م مقداری کم میشه. 195 00:18:59.846 --> 00:19:01.723 ‫قبلاً با پست برام فسیل می فرستادن. 196 00:19:02.890 --> 00:19:05.685 ‫اونارو میذاشتم توی ویترین ‫یه برچسب قشنگ روشون میزدم. 197 00:19:07.854 --> 00:19:10.898 ‫کاملاً با زنی که توی اون ‫خونه ی بزرگ دیدم فرق کردی. 198 00:19:27.498 --> 00:19:28.624 ‫لوک! 199 00:19:29.125 --> 00:19:30.251 ‫اون چیـه؟ 200 00:19:34.464 --> 00:19:36.799 ‫شبیه مهره ایـه که «انینگ» ‫ توی «دورست» پیدا کرد. 201 00:20:30.603 --> 00:20:31.854 ‫اینجا چه اتفاقی افتاده؟ 202 00:20:31.938 --> 00:20:33.356 ‫تورهارو تیکه پاره کرده. 203 00:20:33.439 --> 00:20:35.441 ‫- داشته مردهارو از قایق پرت می کرده. ‫- چی اینکارو کرده؟ 204 00:20:35.483 --> 00:20:37.860 ‫- ممکنه همه رو کشته باشه. ‫- چیزی توی آبه؟ 205 00:20:37.944 --> 00:20:39.695 ‫دیدیش؟ چه شکلی بود؟ 206 00:20:39.779 --> 00:20:42.323 ‫شاید بهتر باشه تو بهمون بگی. ‫انگار تو خوب اطلاعات داری. 207 00:20:42.406 --> 00:20:43.532 ‫چی؟ نه، من... 208 00:20:43.616 --> 00:20:46.661 ‫از وقتی رفتی کلاس دخترم ‫هر شب کابوس می بینه. 209 00:20:46.744 --> 00:20:48.371 ‫خانم سی بورن فقط و فقط قصد کمک داشتن. 210 00:20:48.454 --> 00:20:49.622 ‫اگه ترسوندمشون عذرخواهی می کنم. 211 00:20:49.705 --> 00:20:52.375 ‫- ترسوندیشون؟ باهاشون چیکار کردی؟ ‫- باید بریم. 212 00:20:54.210 --> 00:20:56.671 ‫نمیدونیم برای چی اومدی، ‫و اهمیت هم نمیدیم. 213 00:20:56.754 --> 00:21:03.260 ‫ولی اگه داری کاری می کنی، ‫هر چی که هست، لطفا تمومش کن. 214 00:21:24.573 --> 00:21:25.574 ‫بابا؟ 215 00:22:06.824 --> 00:22:09.326 ‫- بابام رو ندیدی؟ ‫- آره، الان رفت. 216 00:22:22.131 --> 00:22:23.424 ‫راستش، یه نوشیدنی می خوام. 217 00:22:25.634 --> 00:22:26.886 ‫باشه. 218 00:22:40.524 --> 00:22:43.402 ‫- نائومی. ‫- ساموئل. 219 00:22:56.665 --> 00:22:58.042 ‫داستانِ تور ماهی گیری رو شنیدی؟ 220 00:23:00.169 --> 00:23:01.170 ‫آره. 221 00:23:38.165 --> 00:23:40.918 ‫کار مار افعیه. ‫داره کار شیطان رو انجام میده. 222 00:23:41.669 --> 00:23:43.087 ‫برای ارواحمان دعا کن، پدر. 223 00:23:43.796 --> 00:23:45.297 ‫دعای تنها کافی نیست. 224 00:23:55.641 --> 00:23:59.103 ‫کورا. خیلی خوشحالم اومدی. 225 00:24:00.312 --> 00:24:01.647 ‫- سلام، مارتا. ‫- سلام. 226 00:24:02.189 --> 00:24:03.649 ‫استلا، ایشون لوک گرت هستن. 227 00:24:04.233 --> 00:24:05.401 ‫لوک، استلا رنسام. 228 00:24:05.484 --> 00:24:07.778 ‫دکتر گرت، خیلی خوشحالم شما رو می بینم. 229 00:24:08.904 --> 00:24:09.947 ‫بفرمایید تو. 230 00:24:10.030 --> 00:24:12.324 ‫ببخشید که خونه نامرتبه. 231 00:24:12.825 --> 00:24:15.411 ‫دارم زور خودمو میزنم ‫که بتونم کارهای خونه رو انجام بدم. 232 00:24:19.248 --> 00:24:20.833 ‫ویل توی اتاق مطالعه ست؟ 233 00:24:21.542 --> 00:24:25.587 ‫متاسفانه رفته دیدنِ یکی از اعضای کلیسا. ‫بفهمه شما رو ندیده ناراحت میشه. 234 00:24:32.553 --> 00:24:33.554 ‫سلام. 235 00:24:37.433 --> 00:24:39.852 ‫خب، باید همه تون روز شنبه ‫واسه تولد کورا بیاید. 236 00:24:39.935 --> 00:24:42.146 ‫تولدشه. ‫می خوام واسش جشن بگیرم. 237 00:24:42.229 --> 00:24:43.230 ‫حتما. 238 00:24:44.940 --> 00:24:46.316 ‫چایی درست می کنی؟ 239 00:24:54.908 --> 00:24:55.993 ‫حالش چطوره؟ 240 00:24:57.286 --> 00:24:58.328 ‫حرف نمیزنه. 241 00:25:00.497 --> 00:25:01.540 ‫خیلی نگران کننده ست. 242 00:25:02.583 --> 00:25:04.960 ‫دختر بیچاره. ‫از خودش ترسیده. 243 00:25:07.671 --> 00:25:09.298 ‫لطفا بشینید. 244 00:25:17.389 --> 00:25:19.057 ‫نظرتون چیه، دکتر گرت؟ 245 00:25:21.518 --> 00:25:23.103 ‫تا حالا اسمِ ضمیر ناخودآگاه رو شنیدین؟ 246 00:25:23.187 --> 00:25:24.229 ‫نه. 247 00:25:25.439 --> 00:25:31.111 ‫افکار درونی و ترس های ماست. 248 00:25:31.195 --> 00:25:36.617 ‫نمی تونیم بهشون تسلط پیدا کنیم، ‫ولی می تونن روی ما و رفتارمون تاثیر بذارن. 249 00:25:38.744 --> 00:25:41.914 ‫به نظر ترسناک میاد. ولی طرز کار مغز انسانه، ‫بهتون اطمینان میدم. 250 00:25:42.664 --> 00:25:47.419 ‫تمایل دارم جو رو توی حالت آرمیدگی قرار بدم، 251 00:25:47.503 --> 00:25:51.757 ‫تا بتونه افکار درونیش رو بازیابی کنه ‫و بهمون بگه چه چیزی اذیتش می کنه. 252 00:25:52.257 --> 00:25:54.009 ‫بهش میگن هیپنوتیزم. 253 00:25:58.806 --> 00:25:59.807 ‫ممنون. 254 00:26:05.062 --> 00:26:09.316 ‫دکتر گرت پیشنهاد میدن که یه روش جدید ‫برای کمک به وضعیتت استفاده کنن. 255 00:26:10.692 --> 00:26:12.402 ‫اسمش هیپنوتیزمه. 256 00:26:13.070 --> 00:26:14.154 ‫دقیقا. 257 00:26:19.618 --> 00:26:24.540 ‫عالیه. خب، باید اتاق رو آماده کنیم ‫و پرده ها رو بکشیم. 258 00:26:27.668 --> 00:26:30.546 ‫فکر نمی کنید باید منتظر ویل بمونیم؟ ‫اگه جو دختر من بود... 259 00:26:30.629 --> 00:26:32.339 ‫می خوای منتظر بمونی ‫تا یه مرد بهت اجازه بده؟ 260 00:26:38.345 --> 00:26:40.806 ‫باید برم دنبال فرانکی. ‫میرم. 261 00:26:49.731 --> 00:26:51.984 ‫ببخشید، انگار آنفولانزای من خوب نمیشه. 262 00:27:12.462 --> 00:27:16.258 ‫خداوندا خواهش می کنم. ‫از همهٔ ما محافظت کن. 263 00:27:17.592 --> 00:27:19.886 ‫از همهٔ ما محافظت کن. ‫امنیت ما رو حفظ کن. 264 00:27:20.595 --> 00:27:21.596 ‫متیو. 265 00:27:24.349 --> 00:27:25.684 ‫معذرت می خوام. 266 00:27:27.477 --> 00:27:28.812 ‫نمیدونستم... 267 00:27:29.688 --> 00:27:30.689 ‫کلیسای توئه. 268 00:27:32.524 --> 00:27:33.525 ‫متیو. 269 00:27:36.111 --> 00:27:37.988 ‫- ناراحتی. ‫- ناراحت نیستم. 270 00:27:38.071 --> 00:27:39.281 ‫کنارم بشین. 271 00:27:59.426 --> 00:28:03.013 ‫مکالمهٔ بندهٔ خدا با خدا ‫فقط و فقط به خودش مربوط میشه. 272 00:28:03.096 --> 00:28:06.266 ‫ولی باید به همدیگه اعتماد کنیم. ‫کمک می کنه. 273 00:28:06.349 --> 00:28:08.143 ‫- توی این کار خیلی ماهری. ‫- توی چی؟ 274 00:28:08.226 --> 00:28:11.271 ‫این. راحت با مردم حرف میزنی، 275 00:28:11.354 --> 00:28:14.357 ‫کاری می کنی که مردم احساس کنن ‫حرف هاشون اهمیت داره، 276 00:28:15.150 --> 00:28:16.943 ‫حرف هاشون رو جدی می گیری. 277 00:28:18.111 --> 00:28:20.489 ‫- فقط... ‫- خوب میدونم وقتی حرف میزنم چه فکری می کنی. 278 00:28:22.282 --> 00:28:24.743 ‫یکی رو می بینی که فریبِ ‫این داستان های مبالغه آمیز رو خورده. 279 00:28:25.368 --> 00:28:29.164 ‫- نه. نه، من اینطوری فکر نمی کنم. ‫- درک نمی کنی. 280 00:28:31.541 --> 00:28:33.627 ‫تو اون بیرون، وسط دریا ‫زندگیت رو به خطر نمیندازی. 281 00:28:34.795 --> 00:28:37.255 ‫بچه های تو توی تختشون گریه نمی کنن 282 00:28:37.339 --> 00:28:40.092 ‫- چون که فکر می کنن یه چیزی داره میاد. ‫- بچهٔ من... 283 00:28:53.688 --> 00:28:55.649 ‫مرگِ گریسی یه اتفاق وحشتناک بود. 284 00:28:58.401 --> 00:29:01.112 ‫به شدت برای همه ناراحت کننده بود، ‫ولی بعید میدونم حرف زدن 285 00:29:01.112 --> 00:29:03.573 ‫- درباره اش کمکی... ‫- خب بگو. دوباره واسم توضیح بده. 286 00:29:03.657 --> 00:29:06.701 ‫خراش های روی بدن ‫گریسی بنکس رو واسم توضیح بده 287 00:29:06.785 --> 00:29:09.830 ‫حمله به قایق ها رو توضیح بده. ‫دخترت نمی تونه حرف بزنه! 288 00:29:11.623 --> 00:29:13.834 ‫می تونم توی صورتت ببینم ‫که تو هم حسش می کنی. 289 00:29:18.755 --> 00:29:23.426 ‫تو باید به مردم نشون بدی ‫که چطور در پناه خدا بمونن. 290 00:29:25.303 --> 00:29:27.180 ‫باید امنیت مردم رو حفظ کنی. 291 00:30:14.603 --> 00:30:20.525 ‫«لذا نمی ترسم، با وجود آنکه دریا ‫طوفانی شده و در دردسر افتادیم.» 292 00:30:58.271 --> 00:31:02.233 ‫آرام باش. ‫به صدام دقت کن. 293 00:31:02.734 --> 00:31:05.904 ‫دست و پات سنگینه. 294 00:31:09.199 --> 00:31:11.242 ‫جو، به صدام گوش بده. 295 00:31:13.078 --> 00:31:16.581 ‫اندکی سمت من بیا. ‫بذار بدونم که صدام رو می شنوی. 296 00:31:19.167 --> 00:31:22.962 ‫جو. می تونی بهم بگی... 297 00:31:23.963 --> 00:31:25.173 ‫مار افعی. 298 00:31:28.885 --> 00:31:31.513 ‫- ترسیدم. ‫- جات امنه، جو. 299 00:31:33.056 --> 00:31:34.682 ‫لازم نیست بترسی. 300 00:31:36.101 --> 00:31:39.062 ‫اما اتفاقی که توی کلاس افتاد ‫تو رو ناراحت کرد، نه؟ 301 00:31:39.145 --> 00:31:40.355 ‫باید جلوشو می گرفتم. 302 00:31:42.107 --> 00:31:44.692 ‫میفهمی که کار نادرستی نکردی؟ 303 00:31:47.779 --> 00:31:48.988 ‫طلسمو انجام دادیم. 304 00:31:50.698 --> 00:31:51.950 ‫آوردیمش اینجا. 305 00:31:53.785 --> 00:31:55.120 ‫چیو اوردین؟ 306 00:31:55.745 --> 00:31:58.498 ‫چیزی نیست. عجله نکن. 307 00:32:01.209 --> 00:32:02.919 ‫قرار بود یه راز بمونه. 308 00:32:03.002 --> 00:32:05.296 ‫چی راز بود، جو؟ 309 00:32:07.006 --> 00:32:08.007 ‫طلسم. 310 00:32:09.509 --> 00:32:10.552 ‫طلسمی که درست کردیم. 311 00:32:11.302 --> 00:32:12.637 ‫لوک. 312 00:32:12.720 --> 00:32:18.226 ‫جو، به صدام گوش بده. ‫لازم نیست بترسی. 313 00:32:19.352 --> 00:32:21.980 ‫خیلی دیر شده. ‫نائومی اجازه داد بیاد. 314 00:32:22.814 --> 00:32:23.815 ‫من اجازه دادم بیاد. 315 00:32:25.066 --> 00:32:26.067 ‫چیزه... 316 00:32:26.568 --> 00:32:28.361 ‫- درون ماست. ‫- جو. 317 00:32:28.987 --> 00:32:29.988 ‫جو. 318 00:32:32.866 --> 00:32:34.492 ‫کافیه. 319 00:32:35.618 --> 00:32:36.619 ‫جو. 320 00:32:39.414 --> 00:32:41.624 ‫- این چیه؟ ‫- ویل. اون دوست منه، 321 00:32:41.708 --> 00:32:43.960 ‫- دکتر لوک گرت. ‫- کشیش رنسام... 322 00:32:45.211 --> 00:32:46.588 ‫با دختر من چیکار کردی؟ 323 00:32:46.671 --> 00:32:48.756 ‫سوء تفاهم شده. ‫دارم بهش کمک می کنم. 324 00:32:48.840 --> 00:32:51.759 ‫- همسرتون اجازه دادن... ‫- ویل، اون دوسته. 325 00:32:51.843 --> 00:32:55.179 ‫- دوست کوراست. ولش کن. ‫- اینجا خونهٔ منه. چطور جرئت کردی! 326 00:32:55.263 --> 00:32:58.016 ‫اشتباه متوجه شدی. ‫ولش کن. همین الان. 327 00:33:02.895 --> 00:33:05.648 ‫بهتون اطمینان میدم، یه روش درمانی ‫طبق تحقیقاته. 328 00:33:06.899 --> 00:33:07.942 ‫خودت پرسیدی می تونم کمک کنم یا نه. 329 00:33:08.026 --> 00:33:09.027 ‫بابا... 330 00:33:11.404 --> 00:33:12.697 ‫من حالم خوبه. 331 00:33:15.575 --> 00:33:16.618 ‫ما میریم. 332 00:33:16.701 --> 00:33:19.037 ‫کورا، نرو. ‫سوء تفاهم شده. 333 00:33:19.537 --> 00:33:20.580 ‫ممنون، استلا. 334 00:33:38.097 --> 00:33:39.098 ‫ببخشید. 335 00:33:42.101 --> 00:33:44.103 ‫- سالمی؟ ‫- خوبم. 336 00:33:44.187 --> 00:33:45.688 ‫خب، خیلی معذرت میخوام. 337 00:33:45.772 --> 00:33:47.982 ‫باورم نمیشه اینجوری عکس العمل نشون داد. 338 00:33:48.650 --> 00:33:50.777 ‫جواب داد. ‫دوباره صحبت میکنه. 339 00:34:05.500 --> 00:34:07.835 ‫بگذار شعله ها تاریکی را بیرون کند. 340 00:34:08.753 --> 00:34:10.421 ‫ما را از گناه نجات بده. 341 00:34:10.963 --> 00:34:12.298 ‫آره. آتیش بزن. 342 00:34:20.014 --> 00:34:21.432 ‫نوشیدنی میخوام. 343 00:34:22.100 --> 00:34:23.226 ‫چی شده؟ 344 00:34:23.976 --> 00:34:28.147 ‫ویل اومد خونه و خوشحال نبود. ‫بهتره اینجوری بگم. 345 00:34:29.690 --> 00:34:31.192 ‫- بهم حمله کرد. ‫- چی؟ 346 00:34:31.275 --> 00:34:33.319 ‫هیچ کس به کسی حمله نکرد. ‫اومد خونه، 347 00:34:33.403 --> 00:34:36.406 ‫لوک رو دید که سمت جو خم شده ‫و زیادی عکس العمل نشون داد. 348 00:34:36.906 --> 00:34:41.285 ‫حتما به خاطر دخترش ترسیده. ‫براش توضیح دادین؟ 349 00:34:41.369 --> 00:34:43.913 ‫- معذرت خواهی کردین؟ ‫- خب، منو استلا اونجا بودیم. 350 00:34:43.996 --> 00:34:47.750 ‫دیدم که مردم جادو میشن. ‫عجیب به نظر میاد. عجیبه. 351 00:34:47.834 --> 00:34:50.169 ‫هیپنوتیزم بود. و جواب داد. 352 00:34:51.963 --> 00:34:54.632 ‫- نرو. پیشمون بمون. ‫- باید نامه رو تموم کنم. 353 00:34:54.715 --> 00:34:56.592 ‫- برای کی می نویسی؟ ‫- برای اسپنسر. 354 00:34:58.594 --> 00:35:01.639 ‫اگه باید بدونی، میخوایم به مریضت، ‫نِو، و همسایه هاش کمک کنیم. 355 00:35:01.722 --> 00:35:03.850 ‫فرانکی، حالت چطوره؟ ‫روزت چطور بود؟ 356 00:35:03.933 --> 00:35:06.477 ‫اینجا رو خیلی بیشتر ‫از لندن دوست دارم. 357 00:35:07.019 --> 00:35:08.646 ‫میخوام تا همیشه اینجا بمونم. 358 00:35:09.230 --> 00:35:12.441 ‫خب، انگار یکم بیشتر ‫اینجا گیر کردیم، مارتا. 359 00:35:14.318 --> 00:35:16.529 ‫بیا. بوی گند میدی. 360 00:35:16.612 --> 00:35:18.656 ‫- بو نمیدم. ‫- میدی. 361 00:35:18.739 --> 00:35:21.909 ‫ترک لندن هرگز نتیجه خوبی نداشته، کورا. 362 00:36:29.560 --> 00:36:31.103 ‫از دست منم عصبی هستی؟ 363 00:36:32.480 --> 00:36:33.981 ‫اگه عصبی بودم، برات اهمیتی داشت؟ 364 00:36:34.899 --> 00:36:36.150 ‫میدونی که مهمه. 365 00:36:40.821 --> 00:36:44.784 ‫خیلی کسل کننده ست. ‫نمیخوام آدم ها رو ناراحت کنم. 366 00:36:46.619 --> 00:36:48.079 ‫باید از ویل عذر خواهی کنی. 367 00:36:49.121 --> 00:36:51.624 ‫نمی تونم هر دفعه که بدون ‫اجازهٔ مردی کاری می کنم 368 00:36:51.707 --> 00:36:53.834 ‫انتظار داشته باشن معذرت خواهی کنم. 369 00:36:53.918 --> 00:36:56.212 ‫فقط باید زمانی ‫که کار نادرستی کردی معذرت خواهی کنی. 370 00:36:58.047 --> 00:36:59.924 ‫اگه این درست باشه. 371 00:37:04.512 --> 00:37:07.515 ‫اگه مطمئنی که کار نادرستی نکردی، ‫پس چرا انقد ناراحتی؟ 372 00:37:17.316 --> 00:37:18.776 ‫بگیر بخواب. 373 00:38:46.238 --> 00:38:47.740 ‫نمی خواستم بقیه رو بیدار کنم. 374 00:38:47.823 --> 00:38:49.200 ‫توی صندوق پست نامه مینداختی. 375 00:38:49.283 --> 00:38:51.076 ‫می خواستم خصوصی باهات صحبت کنم. 376 00:38:54.163 --> 00:38:56.415 ‫مارتا بهم گفت باید معذرت خواهی کنم. 377 00:38:57.082 --> 00:38:58.125 ‫و معذرت خواهی کردی؟ 378 00:38:58.876 --> 00:39:00.294 ‫نه. 379 00:39:00.836 --> 00:39:03.130 ‫وقتی که فکر می کنم کار بدی نکردم ‫نمی تونم معذرت خواهی کنم. 380 00:39:04.590 --> 00:39:06.300 ‫خب، بی وقفه منتظر ‫نامهٔ معذرت خواهیت هستم. 381 00:39:06.383 --> 00:39:07.384 ‫داری مسخرم میکنی؟ 382 00:39:07.468 --> 00:39:10.512 ‫نه، دقیقا همون چیزیه ‫که ازت توقع داشتم. 383 00:39:14.224 --> 00:39:15.225 ‫کورا... 384 00:39:21.315 --> 00:39:22.608 ‫کورا... 385 00:39:22.691 --> 00:39:23.943 ‫خودت ازم تقاضای کمک کردی. 386 00:39:24.026 --> 00:39:26.570 ‫- نه اینکه اونو آزمایش کنی. ‫- استلا اجازه داد. 387 00:39:26.654 --> 00:39:28.697 ‫چی؟ ‫تا اون ترس و وحشت رو دوباره یادش بندازی؟ 388 00:39:28.781 --> 00:39:30.282 ‫تو هیچی در این مورد نمیدونی. 389 00:39:30.366 --> 00:39:31.408 ‫به اندازه کافی میدونم. 390 00:39:32.242 --> 00:39:35.746 ‫عصبی هستی چون ازت اجازه نگرفتم، ‫بدون نظر تو این کارو کردم. 391 00:39:35.829 --> 00:39:37.289 ‫وقتی پیش دکتر گرت هستی ‫چرا از من اجازه بگیری؟ 392 00:39:37.289 --> 00:39:39.291 ‫ولی مثل اینکه مشکلی نداشتی نظر اونو قبول کنی. 393 00:39:44.213 --> 00:39:46.757 ‫ فکر نمی کنم حق داشته باشی ‫به این اندازه از دستم عصبی باشی. 394 00:39:50.177 --> 00:39:51.345 ‫احتمالا درست باشه. 395 00:39:53.722 --> 00:39:55.099 ‫پس برای چی عصبی هستی؟ 397 00:40:06.819 --> 00:40:12.825 ‫