WEBVTT 1 00:00:22.981 --> 00:00:24.941 ‫من نگهبان چاه هستم. 2 00:00:24.983 --> 00:00:28.945 ‫یه چاه جادویی. واقعیت داره! ‫این رسالت منه. 3 00:00:29.529 --> 00:00:33.074 ‫قسمتی از صف نگهبانان چاه جادویی 4 00:00:33.116 --> 00:00:35.160 ‫حتی به عصرها پیش بر می گرده! 5 00:00:36.077 --> 00:00:38.580 ‫و دائم اینجاست. 6 00:00:38.621 --> 00:00:41.082 ‫صدها سال، 7 00:00:41.166 --> 00:00:43.293 ‫هزاران آرزو. 8 00:00:45.044 --> 00:00:47.797 ‫- زود بیدار شدی. ‫- آره. مطالعه می کنم. 9 00:00:49.632 --> 00:00:53.136 ‫هی، روبی، توی اون کتاب چیزی در مورد اینکه 10 00:00:53.178 --> 00:00:56.389 ‫امرالد 40سال پیش چه طوری بوده، نوشته 11 00:00:56.431 --> 00:00:58.641 ‫قبل اینکه آب خشک باشه؟ 12 00:00:58.683 --> 00:01:02.437 ‫آره. به نظر میاد بهترین جای جهان بوده. 13 00:01:02.520 --> 00:01:03.938 ‫سرشار از امید و خوشحالی. 14 00:01:03.980 --> 00:01:07.108 ‫آره، ببین، متوجه نمی شم چرا ‫مردم دیگه الآن این طوری نیستن. 15 00:01:07.692 --> 00:01:10.862 ‫منظورم اینه، پائولا هست. همیشه ‫سعی می کنه شهر رو سروسامون بده، 16 00:01:10.904 --> 00:01:12.780 ‫اما نمی دونم. 17 00:01:12.822 --> 00:01:15.408 ‫وقتی دیدم اون فوّاره دوباره جون گرفت... 18 00:01:16.659 --> 00:01:18.745 ‫مثل یه تلنگر بود. 19 00:01:18.786 --> 00:01:21.789 ‫انگار که گفت: «بلندشو، و یه کاری بکن، اورایلی.» 20 00:01:21.873 --> 00:01:23.625 ‫باید بکنی. 21 00:01:23.666 --> 00:01:26.753 ‫به عنوان یه کشاورز سیب، ‫مسئول روابط عمومی خوبی می شی. 22 00:01:27.879 --> 00:01:29.797 ‫داری راجع به مهارت های کشاورزی من چی می گی؟ 23 00:01:29.839 --> 00:01:33.843 ‫دارم می گم، کارت بی نظیره، ‫چیزهای زیادی داری یاد می گیری. 24 00:01:33.885 --> 00:01:35.762 ‫- آره. ‫- اما... 25 00:01:35.803 --> 00:01:39.140 ‫بلدی چه طوری یه ایده رو شاخه و برگ بدی. 26 00:01:39.182 --> 00:01:41.434 ‫و امرالد به یه این کاره احتیاج داره. 27 00:01:41.476 --> 00:01:43.353 ‫به تو احتیاج داره. 28 00:01:45.146 --> 00:01:46.814 ‫حق با توئه. 29 00:01:46.856 --> 00:01:48.316 ‫باید برم تو کارش. 30 00:01:48.399 --> 00:01:49.901 ‫باشه. 31 00:01:50.944 --> 00:01:52.654 ‫خیلی خب. 32 00:02:17.428 --> 00:02:21.599 ‫موندم باباجون کی بر می گرده. 33 00:02:38.783 --> 00:02:42.036 ‫آرزو می کنم می تونستم دست از تظاهر بردارم. 35 00:03:09.564 --> 00:03:11.733 ‫خیلی ها هستن که می خوان ‫دست از وانمود کردن بردارن. 36 00:03:11.774 --> 00:03:15.403 ‫- یه تشویق کننده غمگین. ‫- یه سرباز که مخفیانه شاعره. 37 00:03:15.445 --> 00:03:18.906 ‫هی! هی، اگه... اگه یه جاسوس باشه چی؟ 38 00:03:18.990 --> 00:03:21.242 ‫نکنه تا دیر وقت داشتی تلویزیون نگاه می کردی؟ 39 00:03:21.325 --> 00:03:24.328 ‫داشتی به صورت رگباری ‫فیلم های جاسوسی می دیدی، سم؟ 40 00:03:24.370 --> 00:03:25.913 ‫نه. 41 00:03:25.955 --> 00:03:27.999 ‫باشه. آره، حق با شماست. 42 00:03:28.041 --> 00:03:29.959 ‫داشتم فیلم های جاسوسی می دیدم، ‫اما تقصیر من نیست. 43 00:03:30.001 --> 00:03:32.170 ‫یه ماراتون «سوگند عدالت» ‫بود که... وای! 44 00:03:32.211 --> 00:03:34.255 ‫شاید بهتر باشه بیشتر روی تکالیف مدرسه ات وقت بذاری 45 00:03:34.338 --> 00:03:36.591 ‫تا فیلم های احمقانه، آقای پرایس؟ 46 00:03:36.632 --> 00:03:37.925 ‫بله، آقای الز. 47 00:03:37.967 --> 00:03:40.011 ‫و خیال نکن متوجه نشدم که دیر اومدی. 48 00:03:40.052 --> 00:03:42.722 ‫می دونی که یعنی چی. ‫25سنت بهم بدهکاری. رد کن بیاد. 49 00:03:42.764 --> 00:03:44.807 ‫تنها دلیلی که با خودم 25 سنتی دارم. 50 00:03:44.849 --> 00:03:48.060 ‫که بدم به شما. باشه. 51 00:03:51.147 --> 00:03:52.648 ‫تو الهام منم 25 سنتی بود!ً 52 00:03:52.690 --> 00:03:55.651 ‫چیه، فکر می کنی ‫گردن کلفت بازی معاون الز تظاهره؟ 53 00:03:55.693 --> 00:03:58.279 ‫خودت که روال رو می دونی. 54 00:03:58.362 --> 00:04:00.782 ‫شاید در حقیقت، آدم خیلی دلنشینیه 55 00:04:00.823 --> 00:04:02.867 ‫و داره تظاهر می کنه؟ 56 00:04:04.243 --> 00:04:07.038 ‫فلاسکش رو ببین! عاشق توله سگ هاست؟ 57 00:04:07.079 --> 00:04:09.415 ‫درست مثل آرزوکننده یه نوه هم داره. 58 00:04:09.457 --> 00:04:10.458 ‫ممکنه خودش باشه. 59 00:04:10.500 --> 00:04:12.251 ‫می دونید این یعنی چی؟ 60 00:04:13.169 --> 00:04:14.921 ‫دید زنی! 61 00:04:20.218 --> 00:04:22.762 ‫سلام! سلام! ‫خدمت رسانی لطفا! 62 00:04:29.018 --> 00:04:31.562 ‫سلام! 63 00:04:32.522 --> 00:04:34.899 ‫می خوام کارت عضویت بگیرم! 64 00:04:40.905 --> 00:04:43.533 ‫آقای برودی، چرا مخفی شدین؟ 65 00:04:43.574 --> 00:04:45.493 ‫فاستر، می دونم اینجایی! 66 00:04:45.535 --> 00:04:48.162 ‫می دونم، نباید این کار رو بکنم، اما... 67 00:04:48.829 --> 00:04:51.958 ‫آقای الز یه شکایت کننده سطح حرفه ایه. 68 00:04:51.999 --> 00:04:54.460 ‫اگه بهش بگم تا هفته دیگه که باز می کنیم، 69 00:04:54.502 --> 00:04:56.504 ‫نمی تونه کارت عضویت بگیره، تا ابد غرغر می کنه. 70 00:04:56.546 --> 00:04:59.340 ‫زود باش، فاستر! بیکار که نیستم! 71 00:04:59.382 --> 00:05:04.053 ‫می دونم خیلی بدخلقه، اما در باطن آدم خوبیه، نه؟ 72 00:05:04.095 --> 00:05:06.847 ‫حتی یه فلاسک «من عاشق توله سگ هام» داره. 73 00:05:06.931 --> 00:05:10.518 ‫خواهش می کنم! خودم اون رو بهش قرض دادم! ‫3سال پیش. 74 00:05:12.687 --> 00:05:14.438 ‫آهای! 75 00:05:15.773 --> 00:05:17.525 ‫مسخره ست! 76 00:05:21.862 --> 00:05:23.781 ‫خب؟ 77 00:05:23.823 --> 00:05:25.866 ‫احتمالا آرزوکننده ما نیست. 78 00:05:26.951 --> 00:05:30.037 ‫هی! همون کتابه که دیدم. 79 00:05:30.121 --> 00:05:31.914 ‫شاید توی داستانش یه سرنخ باشه؟ 80 00:05:31.956 --> 00:05:33.708 ‫روز برفی؟ 81 00:05:33.791 --> 00:05:36.085 ‫آره، کتاب بی نظیریه. موجود داریم. 82 00:05:36.127 --> 00:05:40.881 ‫باید اینجا باشه... ازرا جک کیتز. 83 00:05:40.965 --> 00:05:44.552 ‫کیتز... ک... 84 00:05:44.593 --> 00:05:45.761 ‫اینجا نیست. 85 00:05:45.803 --> 00:05:47.722 ‫خب، مطمئنم موجود داریم. 86 00:05:47.763 --> 00:05:50.224 ‫موقع افتتاحیه تعدادی بچه اومدن داوطلب شدن 87 00:05:50.308 --> 00:05:53.227 ‫کمک کنن، و یادمه که درست همین جا گذاشتیمش. 88 00:05:53.728 --> 00:05:56.188 ‫خب، کتاب صوتی اش هم داریم، فقط، 89 00:05:56.230 --> 00:06:00.151 ‫داریم یه سیستم صوتی/بصری می سازیم و... 90 00:06:01.736 --> 00:06:02.987 ‫عجیبه! 91 00:06:03.029 --> 00:06:05.072 ‫باید همین جا باشه. 92 00:06:06.490 --> 00:06:08.367 ‫آره، این یکی هم گم شده. 93 00:06:10.578 --> 00:06:12.580 ‫شاید دزدیده شده؟ 94 00:06:12.663 --> 00:06:14.081 ‫آخه چرا باید یه کتاب کتابخونه رو بدزدی؟ 95 00:06:14.165 --> 00:06:16.709 ‫فقط 1هفته صبر کن و بعدش ‫می تونی مجانی قرض بگیری. 96 00:06:17.418 --> 00:06:18.669 ‫آقای برودی، 97 00:06:18.711 --> 00:06:21.088 ‫لیستی داوطلب هایی که ‫کمکت کردن داری؟ 98 00:06:21.172 --> 00:06:22.798 ‫نه، ندارم. متأسفم. 99 00:06:22.840 --> 00:06:24.258 ‫اما به زودی بر می گردن 100 00:06:24.341 --> 00:06:25.926 ‫تا کمکم کنن دکور این اتاق رو تموم کنم. 101 00:06:25.968 --> 00:06:28.596 ‫اگه خواستین میتونین ‫اون موقع ازشون بپرسین. 102 00:06:28.637 --> 00:06:30.723 ‫- ممنون. ‫- ممنون. 103 00:06:32.058 --> 00:06:34.477 ‫کتاب گم شده. 104 00:06:34.518 --> 00:06:36.687 ‫حالا اون یه سرنخه. 105 00:06:49.575 --> 00:06:53.329 ‫هی! این منطقه ‫گوشی آنتن نمیده. 106 00:06:53.370 --> 00:06:55.039 ‫میخوای تا شهر برسونمت؟ 107 00:06:55.873 --> 00:06:57.708 ‫آره! آره، آره. ممنون. 108 00:06:57.750 --> 00:07:01.337 ‫با سرعت زیاد افتادم ‫تو یکی از چاله های اونجا 109 00:07:01.378 --> 00:07:03.631 ‫و فکر کنم... 110 00:07:03.714 --> 00:07:05.466 ‫حسابی گند زدم ‫به سیستم تعلیق ماشینم. 111 00:07:12.807 --> 00:07:13.808 ‫آره. 112 00:07:13.891 --> 00:07:15.100 ‫آره. 113 00:07:15.142 --> 00:07:16.685 ‫اوه، آره. 114 00:07:16.727 --> 00:07:18.312 ‫خب، از شهر میای؟ 115 00:07:18.354 --> 00:07:20.981 ‫اینقدر تابلوئه؟ 116 00:07:21.023 --> 00:07:23.317 ‫آره. احتمالا همۀ اهالی ‫اینجا رو میشناسی، نه؟ 117 00:07:23.359 --> 00:07:24.819 ‫نه! اتفاقا، 118 00:07:24.902 --> 00:07:27.947 ‫تو منو یادِ چند وقت پیش ‫خودم میندازی، 119 00:07:27.988 --> 00:07:30.533 ‫قبل اینکه وانت و این پیرهن پشمی رو ‫داشته باشم. من دن ام. 120 00:07:30.574 --> 00:07:31.992 ‫منم نیتن ام. 121 00:07:32.993 --> 00:07:35.538 ‫پس تو هم از شهری، نه؟ 122 00:07:35.579 --> 00:07:39.583 ‫آره! بودم، ولی... 123 00:07:39.625 --> 00:07:42.586 ‫از اینجا خوشمون اومده. ‫تصمیم گرفتیم بمونیم. 124 00:07:42.628 --> 00:07:43.796 ‫شهر داره سرحال میشه. 125 00:07:43.838 --> 00:07:45.840 ‫اِ جدی؟ درباره اش ‫سؤال داشتم. 126 00:07:45.881 --> 00:07:48.634 ‫من برای کار اینجام. ‫شرکتم دنبالِ جاهاییه که 127 00:07:48.676 --> 00:07:50.177 ‫بتونیم اونجاها شرکت رو ‫گسترش بدیم. 128 00:07:50.970 --> 00:07:52.304 ‫اِ جدی؟ ‫چجور کاری داری؟ 129 00:07:52.346 --> 00:07:54.265 ‫بیشتر، مربوط به منابع طبیعیه، 130 00:07:54.306 --> 00:07:56.517 ‫یه مغازۀ خیلی تمیز، ‫دوست دار محیط زیست، 131 00:07:56.559 --> 00:07:59.019 ‫بدون کربن، ‫با رعایت اصول اخلاقی، 132 00:07:59.103 --> 00:08:00.688 ‫غیره و غیره و غیره. 133 00:08:00.771 --> 00:08:02.064 ‫واقعا؟ 134 00:08:02.106 --> 00:08:04.525 ‫و چرا به امرالد ‫علاقه مند شدین؟ 135 00:08:05.359 --> 00:08:07.027 ‫دیگه بیشتر نمیتونم بگم. 136 00:08:08.112 --> 00:08:10.364 ‫فعلا. 137 00:08:10.406 --> 00:08:13.284 ‫باشه. گرفتم. 138 00:08:13.325 --> 00:08:15.536 ‫- خیلی خب، سوار شو. ‫- عالیه. 139 00:08:31.802 --> 00:08:33.470 ‫به نظر میاد همۀ ‫داوطلب ها اومدن که 140 00:08:33.512 --> 00:08:34.805 ‫کارهای دکور رو برای ‫افتتاحیۀ بزرگ تموم کنن. 141 00:08:34.847 --> 00:08:36.640 ‫آره و شرط میبندم سوژۀ ‫ما هم اینجاست. 142 00:08:36.682 --> 00:08:37.933 ‫چون...؟ 143 00:08:37.975 --> 00:08:39.935 ‫مجرم همیشه به ‫صحنۀ جرم برمیگرده. 144 00:08:39.977 --> 00:08:41.645 ‫شاید اون فرومایه ‫بازم کتاب مجانی بخواد. 145 00:08:41.687 --> 00:08:43.564 ‫یا شاید از تصمیمش ‫پشیمون شده 146 00:08:43.647 --> 00:08:45.774 ‫- و میخواد پسش بیاره. ‫- شما دوتا قاتی شون شین. 147 00:08:45.816 --> 00:08:48.193 ‫- من میرم طبقه بالا رو سرک بکشم. ‫- باشه. 148 00:08:50.738 --> 00:08:53.240 ‫از نظرت کسی اینجا ‫شبیه کتاب دزدها هست؟ 149 00:08:53.324 --> 00:08:55.075 ‫- دارم میگردم. ‫- آخرین باری که 150 00:08:55.117 --> 00:08:57.411 ‫گوش هات رو تمیز ‫کردی کِی بود، لئون؟ 151 00:08:59.747 --> 00:09:01.332 ‫نگاه کن، 25 سنتی. 152 00:09:01.373 --> 00:09:03.667 ‫تو حرف نداری، باباجون! 153 00:09:03.709 --> 00:09:05.753 ‫اوه! میگه باباجون. چه ناز. 154 00:09:05.836 --> 00:09:08.088 ‫آره. و دقیقا ‫الهام منه! 155 00:09:08.130 --> 00:09:09.715 ‫بیا. 156 00:09:09.757 --> 00:09:12.009 ‫اوه، برش میدارم. 157 00:09:26.357 --> 00:09:28.359 ‫- ممنون. ‫- آره. 158 00:09:28.400 --> 00:09:30.027 ‫بفرمائین، آقای پریچارد. 159 00:09:30.069 --> 00:09:31.612 ‫ممنون، مینا. 160 00:09:35.407 --> 00:09:37.201 ‫خودشه. کتاب توی کیفشه، 161 00:09:37.242 --> 00:09:39.787 ‫ولی چرا میخواد دست از ‫تظاهر کردن برداره؟ 162 00:09:40.788 --> 00:09:43.123 ‫- آخرین جعبه ست. ‫- باشه. ممنون. 163 00:09:43.207 --> 00:09:44.792 ‫ممنون. 164 00:09:46.043 --> 00:09:47.294 ‫آقای پریچارد؟ 165 00:09:47.377 --> 00:09:49.171 ‫باورم نمیشه. ‫خیلی آدم خوبیه! 166 00:09:49.213 --> 00:09:51.548 ‫باید اعتراف کنم، ‫دنیا یه کم روی سرم خراب شد. 167 00:09:51.590 --> 00:09:53.801 ‫متأسفم، سم، ولی ‫همۀ سرنخ ها برمیگرده به اون. 168 00:09:53.884 --> 00:09:56.011 ‫من شاید یه سرنخ دیگه ‫داشته باشم. خودکار داری؟ 169 00:09:56.053 --> 00:09:57.387 ‫آره. 170 00:09:58.097 --> 00:09:59.264 ‫ممنون. خیلی خب، 171 00:09:59.306 --> 00:10:02.768 ‫احیاناً اینو توی ‫الهامت ندیدی؟ 172 00:10:08.232 --> 00:10:09.650 ‫این چیه؟ 173 00:10:09.691 --> 00:10:10.984 ‫بذار ببینم. 174 00:10:13.821 --> 00:10:15.823 ‫هنوز از اینا استفاده میکنه؟ 175 00:10:15.906 --> 00:10:18.367 ‫البته که استفاده میکنه! ‫رمز جاسوسی مخفیانه شه، 176 00:10:18.408 --> 00:10:21.829 ‫درست مثل ‫«سوگند عدالت: نشانه های شوم.» 177 00:10:21.870 --> 00:10:23.664 ‫- لطفا توضیح بده؟ ‫- اوه، بچگی هام، 178 00:10:23.747 --> 00:10:25.916 ‫یه کاغذ که از جیب آقای پریچارد ‫افتاده بود رو پیدا کردم 179 00:10:25.958 --> 00:10:27.876 ‫و نقاشی های ‫عجیبی روش بود، 180 00:10:27.918 --> 00:10:30.170 ‫- دقیقا شبیه این بود. ‫- خیلی خب. 181 00:10:30.254 --> 00:10:32.339 ‫بعدش ازش سوال کردم، ‫گفت مالِ 182 00:10:32.422 --> 00:10:34.383 ‫یه بازیه، یه بازی جاسوسی، ‫و این رازش بود 183 00:10:34.424 --> 00:10:37.427 ‫- رمز جاسوسی. هه. پریچ. ‫- پس داری میگی... 184 00:10:37.469 --> 00:10:39.596 ‫- آقای پریچارد یه جاسوسه؟ ‫- صبر کن! 185 00:10:39.638 --> 00:10:41.223 ‫- خب... ‫- الان گفتی 186 00:10:41.265 --> 00:10:42.975 ‫- آقای پریچارد یه جاسوسه؟ ‫- سلام، مالی. 187 00:10:43.016 --> 00:10:44.726 ‫- راستش ما داشتیم... ‫- چون به نظرم کاملا 188 00:10:44.768 --> 00:10:46.854 ‫امکان پذیره! میدونی، درست ‫مثل «سوگند عدالت: 189 00:10:46.895 --> 00:10:48.856 ‫نجوای آتش» که ‫سرآشپز باربیکیو 190 00:10:48.939 --> 00:10:50.858 ‫- نجیب... ‫- همون آدمی بود که از داخل 191 00:10:50.899 --> 00:10:52.484 ‫کل شهر رو نابود کرد! 192 00:10:52.526 --> 00:10:54.570 ‫- الان باید...؟ ‫- نه. هیچ وقت به صحبت های 193 00:10:54.611 --> 00:10:56.822 ‫- سم دربارۀ فیلم علاقه نشون نده. ‫- آقای پریچارد مثل 194 00:10:56.864 --> 00:10:58.490 ‫همونه! یعنی حسابی محبوبه، 195 00:10:58.532 --> 00:10:59.992 ‫- یه پوشش عالی داره. ‫- کشاورزه. 196 00:11:00.033 --> 00:11:01.743 ‫کشاورزه. و یه عالمه ‫زمین داره که 197 00:11:01.785 --> 00:11:03.203 ‫همۀ تجیهزات ‫جاسوسیش رو قایم کنه. 198 00:11:03.287 --> 00:11:05.205 ‫و صندوقش که پر از ‫پاسپورت های جعلی 199 00:11:05.289 --> 00:11:07.374 ‫و لنزهای ‫تغییرهویت دهنده ست. 200 00:11:07.416 --> 00:11:09.126 ‫هیچ وقت هیچکی ‫بهش شک نمیکنه. 201 00:11:09.167 --> 00:11:10.544 ‫بجز ما! 202 00:11:10.586 --> 00:11:12.462 ‫خب، من فقط تو ‫حال و هوای فیلم بودم. 203 00:11:12.504 --> 00:11:14.131 ‫- واقعا فکر نمیکنم که... ‫- من میرم اسمِ 204 00:11:14.172 --> 00:11:16.633 ‫مأمور لنگستون پریچارد رو جستجو کنم، ‫اگه اسم واقعیش باشه، 205 00:11:16.675 --> 00:11:18.218 ‫و ببینم چه نتایجی میاد. 206 00:11:19.052 --> 00:11:20.095 ‫ای بابا. 207 00:11:20.137 --> 00:11:21.930 ‫گمونم زیادی جوگیرش کردم. 208 00:11:21.972 --> 00:11:24.266 ‫ای بابا! گمونم درحالی که ‫ما داریم این آرزو رو حل میکنیم 209 00:11:24.308 --> 00:11:26.310 ‫- میدونیم تو قراره چیکار کنی. ‫- چیکار؟ 210 00:11:26.351 --> 00:11:28.228 ‫خودت کردی! ‫حالا باید مطمئن بشی 211 00:11:28.312 --> 00:11:30.689 ‫- که سر راه ما نمیاد. ‫- ولی اینکه تقصیر من... 212 00:11:30.731 --> 00:11:33.400 ‫خوش بگذرون، مباشر مالی. 213 00:11:39.698 --> 00:11:40.991 ‫خیلی خب، حالا چی؟ 214 00:11:41.033 --> 00:11:42.868 ‫- برگردیم به دنیای واقعی. ‫- درسته. 215 00:11:42.909 --> 00:11:44.411 ‫بریم ببینیم «غیرجاسوس» ‫مهربان و مرموزمون 216 00:11:44.453 --> 00:11:46.913 ‫- چی تو سرش داره. ‫- خوبه. 217 00:11:59.009 --> 00:12:00.886 ‫دیدی؟ 218 00:12:00.927 --> 00:12:04.056 ‫- چشمک رو؟ ‫- اون یه چشمک خشک و خالی نبود. 219 00:12:04.097 --> 00:12:06.475 ‫یه چشمک منظوردار بود. 220 00:12:06.516 --> 00:12:10.103 ‫قطعا یه چشمک منظوردار بود. ‫به نظرت یعنی...؟ 221 00:12:10.145 --> 00:12:12.272 ‫یعنی مخفیانه با هالونا دوسته؟ 222 00:12:12.314 --> 00:12:13.982 ‫ولی اون که متأهله! 223 00:12:14.024 --> 00:12:15.609 ‫سلام، دخترها. 224 00:12:15.692 --> 00:12:17.194 ‫چقدر حال بهم زن! 225 00:12:17.235 --> 00:12:19.613 ‫- سلام. ‫- سلام. 226 00:12:24.368 --> 00:12:26.286 ‫بخاطر همینه میخواد ‫دست از تظاهر برداره؟ 227 00:12:26.328 --> 00:12:27.788 ‫امیدوارم نه. 228 00:12:28.747 --> 00:12:30.123 ‫کجاست؟ نمیبینمش. 229 00:12:30.165 --> 00:12:31.458 ‫منم همینطور. 230 00:12:34.378 --> 00:12:37.172 ‫سلام! امروز خوبی؟ 231 00:12:37.672 --> 00:12:39.383 ‫الان برای هالونا ‫گل خرید؟ 232 00:12:39.424 --> 00:12:41.134 ‫من خیلی شوکه شدم. ‫تو هم شوکه شدی؟ 233 00:12:46.681 --> 00:12:48.892 ‫آخ! پات رو گذاشتی رو پام. 234 00:12:48.934 --> 00:12:50.227 ‫ببخشید! 235 00:12:57.442 --> 00:12:58.819 ‫طاقت نگاه کردن ندارم. 236 00:12:58.902 --> 00:13:00.612 ‫خیلی آدم خوبیه. 237 00:13:00.654 --> 00:13:02.864 ‫درست وقتی فکر میکردیم ‫طرف رو میشناسیم... 238 00:13:09.579 --> 00:13:11.248 ‫صبر کن ببینم! ‫گل رو به اون نداد. 239 00:13:11.289 --> 00:13:12.999 ‫اینطوری یعنی ‫باهم دوست نیستن. 240 00:13:13.083 --> 00:13:14.543 ‫اشتباه میکردیم! ‫ایول! 241 00:13:14.584 --> 00:13:16.253 ‫حالا باز میتونم حس خوبی ‫نسبت به این آرزو داشته باشم. 242 00:13:16.294 --> 00:13:18.338 ‫بیا بفهمیم دقیقا داره کجا میره. 243 00:13:18.380 --> 00:13:20.006 ‫آره! خیلی خب. 244 00:13:26.930 --> 00:13:30.183 ‫خب، کامیون یدک کش ‫بیرون از شهر مأموریت رفته. 245 00:13:30.267 --> 00:13:32.185 ‫به نظر میاد تا فردا ‫اینجا موندگارم. 246 00:13:32.227 --> 00:13:34.020 ‫خب، نگران نباش. ‫کارِ پیت حرف نداره. 247 00:13:34.062 --> 00:13:35.147 ‫واقعا اینکاره ست. 248 00:13:35.188 --> 00:13:36.523 ‫میتونی جایی رو ‫پیشنهاد بدی اقامت کنم؟ 249 00:13:36.565 --> 00:13:38.358 ‫آره. تا متل میرسونمت. 250 00:13:38.400 --> 00:13:40.193 ‫مثل متل هیلتون نیست، ‫ولی جای دنجیه. 251 00:13:40.235 --> 00:13:43.446 ‫- عالی به نظر میاد. ‫- آره. 252 00:13:43.488 --> 00:13:45.699 ‫میتونم فرض رو بر این بگیرم که ‫اگه داری توی امرالد دنبال جا میگردی، 253 00:13:45.782 --> 00:13:48.743 ‫یعنی داری تو شهرهای ‫دیگه هم دنبال جا میگردی؟ 254 00:13:49.286 --> 00:13:50.745 ‫آره. میتونی همچین فرضی کنی. 255 00:13:50.787 --> 00:13:52.998 ‫باشه. از اونجایی که ‫اینجا گرفتاری، 256 00:13:53.039 --> 00:13:55.292 ‫میتونم اینجا رو ‫یه کم بهت نشون بدم؟ 257 00:13:55.333 --> 00:13:57.043 ‫- خب... ‫- میدونی، من خودم قدیما 258 00:13:57.085 --> 00:13:59.671 ‫روابط عمومی بودم. میدونم چطوری ‫چیز مدنظرت رو نشون بدم. 259 00:13:59.713 --> 00:14:01.631 ‫قدیما تو کارِ ‫تبلیغات بودی، هان؟ 260 00:14:01.673 --> 00:14:03.717 ‫تبلیغ چیزهای عام المنفعه. ‫یه قانونی دارم: 261 00:14:03.758 --> 00:14:05.552 ‫فقط برای کارهای خیر. 262 00:14:06.011 --> 00:14:07.721 ‫امرالد هم یه کار خیره. 263 00:14:07.804 --> 00:14:09.556 ‫راستش یه کار خیر عالی. 264 00:14:10.015 --> 00:14:12.183 ‫از نظرت چی امرالد رو ‫اینقدر ویژه میکنه؟ 265 00:14:12.976 --> 00:14:14.728 ‫بخاطر جامعه شه. 266 00:14:15.312 --> 00:14:19.065 ‫دخترم عاشق اینجاست. ‫خودشو جزئی از جامعه میبینه. 267 00:14:19.149 --> 00:14:21.234 ‫اینجا واقعا حسِ ‫نوع دوستانه اش رو بروز میده. 268 00:14:21.318 --> 00:14:23.111 ‫میدونی، 14 سالشه. ‫همۀ وقتش رو صرف 269 00:14:23.153 --> 00:14:24.237 ‫کمک کردن به دیگران میکنه. 270 00:14:24.321 --> 00:14:26.031 ‫عجب. مگه تو این سن معمولا 271 00:14:26.072 --> 00:14:27.908 ‫صبح تا شب ‫به گوشی نمیچسبن؟ 272 00:14:27.991 --> 00:14:29.743 ‫دقیقا. 273 00:14:29.784 --> 00:14:31.536 ‫بخاطر این شهره. 274 00:14:31.578 --> 00:14:34.414 ‫میدونی، دن، ‫اگه به شهر این حس رو داری، 275 00:14:34.497 --> 00:14:36.374 ‫حرفات رو گوش میکنم. 276 00:14:36.875 --> 00:14:40.378 ‫عالیه. فردا صبح؟ ‫سیاحت بزرگ. 277 00:14:45.133 --> 00:14:46.426 ‫سلام. 278 00:14:47.886 --> 00:14:49.512 ‫سلام، فرانک. کلی! 279 00:14:49.554 --> 00:14:51.681 ‫خوشحالم میبینمتون. ‫آیرین، حالت چطوره؟ 280 00:14:51.723 --> 00:14:53.767 ‫سلام، بچه ها. ‫- خوبه. 281 00:14:58.355 --> 00:15:01.399 ‫اون گل ها برای همسرش بودن! 282 00:15:05.236 --> 00:15:07.656 ‫هنوز عاشقشه! ‫خیلی خوبه. 283 00:15:07.697 --> 00:15:10.533 ‫خیلی خیلی خوشحال ‫راجع به اون قضیه اشتباه میکردیم. 284 00:15:10.575 --> 00:15:12.619 ‫- آره. ‫- ولی با این حال، 285 00:15:12.661 --> 00:15:14.579 ‫یعنی تئوری مون اشتباه بوده. 286 00:15:14.621 --> 00:15:17.457 ‫ولی اشتباه خوب! ‫مثلا اشتباه عسلی. 287 00:15:22.962 --> 00:15:26.091 ‫اوه، حالا دست های ‫همدیگه هم گرفتن! 288 00:15:32.013 --> 00:15:34.349 ‫فکر میکنی اونا چی ان؟ 289 00:15:34.432 --> 00:15:36.142 ‫امیدوار بودم شعر باشه، 290 00:15:36.226 --> 00:15:39.813 ‫ولی به نظر میاد قبض برق باشه؟ 291 00:15:41.439 --> 00:15:43.525 ‫باید بریم تو. 292 00:15:43.566 --> 00:15:44.984 ‫من حواس اون مردِ ‫میز جلویی رو پرت میکنم، 293 00:15:45.026 --> 00:15:46.986 ‫- تو هم فیلم بگیر. ‫- باشه. 294 00:15:50.824 --> 00:15:52.367 ‫سلام! 295 00:15:52.450 --> 00:15:53.827 ‫میتونم کمک کنم؟ 296 00:15:53.868 --> 00:15:55.995 ‫آره... 297 00:15:56.079 --> 00:15:59.582 ‫اومدم خانم پریچارد رو ببینم. 298 00:15:59.624 --> 00:16:03.044 ‫دوست مامان بزرگمه. 299 00:16:03.086 --> 00:16:04.838 ‫که اینجا زندگی نمیکنه. 300 00:16:04.921 --> 00:16:06.548 ‫باشه. 301 00:16:06.589 --> 00:16:10.385 ‫یه کادو براش گرفتم، چون 302 00:16:10.468 --> 00:16:12.512 ‫چون من اینجام ‫و اون نیست. 303 00:16:12.595 --> 00:16:14.347 ‫خب، چقدر مهربونی. 304 00:16:18.768 --> 00:16:20.478 ‫- خب کجاست؟ ‫- هان؟ 305 00:16:20.520 --> 00:16:22.897 ‫کادوت، ‫کادوت از طرف مادربزرگت؟ 306 00:16:25.608 --> 00:16:27.902 ‫فراموشش کردم. 307 00:16:28.611 --> 00:16:30.905 ‫- فراموشش کردی؟ ‫- آره. 308 00:16:30.947 --> 00:16:33.074 ‫خیلی خیلی خنگم، نه؟ 309 00:16:33.116 --> 00:16:36.703 ‫پس میخواستم پیش پیش بیام 310 00:16:36.744 --> 00:16:40.290 ‫معذرت خواهی کنم، ‫چون با خودم نیاوردمش. 311 00:16:40.331 --> 00:16:41.541 ‫کادوت رو؟ 312 00:16:41.583 --> 00:16:43.251 ‫دقیقا. 313 00:16:43.293 --> 00:16:47.005 ‫کادوت از طرف مادربزرگت ‫که اینجا نیست. 314 00:16:47.714 --> 00:16:49.465 ‫درسته. 315 00:16:51.092 --> 00:16:52.468 ‫میشه اول اینجا رو ‫امضاء کنی؟ 316 00:16:54.512 --> 00:16:57.390 ‫کجا بودیم؟ 317 00:16:59.726 --> 00:17:01.227 ‫ممنون. 318 00:17:01.644 --> 00:17:03.938 ‫از قبل ملاقات کننده داشته. 319 00:17:03.980 --> 00:17:06.733 ‫بله، آقای پریچارد. ‫الان همراهشه. 320 00:17:08.484 --> 00:17:11.487 ‫خیلی بهش سر میزنه. ‫چقدر مهربونه. 321 00:17:11.529 --> 00:17:12.906 ‫مهربونی براش کلمۀ کمیه. 322 00:17:12.947 --> 00:17:14.449 ‫از وقتی از دو هفته پیش ‫اومده اینجا، 323 00:17:14.532 --> 00:17:17.493 ‫اون مرد مهربون ‫هر روز براش گل آورده. 324 00:17:19.329 --> 00:17:21.122 ‫و الانم وقت استراحتشه. 325 00:17:21.164 --> 00:17:24.250 ‫ببخشید. باید ‫بعداً برگردی، عزیز. 326 00:17:24.334 --> 00:17:25.418 ‫باشه. 327 00:17:25.460 --> 00:17:26.878 ‫شاید دفعۀ بعد، ‫یادت نره کادو رو بیاری؟ 328 00:17:26.920 --> 00:17:28.588 ‫بله. ممنون. 329 00:17:33.509 --> 00:17:36.763 ‫سم! مالی کجاست؟ 330 00:17:36.804 --> 00:17:39.265 ‫- باید مواظبش میشدی! ‫- آروم باش. پیش مامانشه. 331 00:17:39.349 --> 00:17:42.435 ‫بالاخره رفت. ولی خیلی روی ‫آقای پریچارد تحقیق کرد. 332 00:17:42.477 --> 00:17:44.687 ‫- چیزی پیدا کردین؟ ‫- آره. مالی طرفدار دو آتیشۀ 333 00:17:44.729 --> 00:17:46.773 ‫فیلم های جاسوسیه. 334 00:17:46.814 --> 00:17:48.107 ‫منظورم دربارۀ پریچارد بود. 335 00:17:48.149 --> 00:17:49.442 ‫توی اینترنت چیزی نبود. 336 00:17:49.525 --> 00:17:51.611 ‫فقط نوشته بود ‫توی ارتش بوده، 337 00:17:51.653 --> 00:17:53.988 ‫گواهینامۀ رانندگی داره. ‫تو جلسۀ ماهانۀ 338 00:17:54.030 --> 00:17:55.949 ‫کشاورزان: مسئلۀ ذرت، ‫چهرۀ برتر شده. 339 00:17:55.990 --> 00:17:57.325 ‫شما چیزی دستگیرتون شد؟ 340 00:17:57.367 --> 00:17:59.619 ‫آره، یه فیلم ازش گرفتیم ‫که داره با زنش صحبت میکنه. 341 00:17:59.702 --> 00:18:01.287 ‫خیلی مشکوک داشتن ‫نجوا میکردن. 342 00:18:01.371 --> 00:18:02.789 ‫صداش خیلی بد افتاده، ‫ولی... 343 00:18:02.830 --> 00:18:03.998 ‫بسپارش به من. 344 00:18:04.040 --> 00:18:06.793 ‫سم پرایس: استاد لب خوانی ‫اینجاست. بیخیال. 345 00:18:12.840 --> 00:18:16.135 ‫«این خرگوش گربه رو... 346 00:18:17.178 --> 00:18:22.141 ‫بذار در اون آسمان خراش، گلن.» 347 00:18:22.934 --> 00:18:25.436 ‫هه! پریچارد ممکنه ‫جاسوس نباشه، 348 00:18:25.478 --> 00:18:29.023 ‫ولی قطعا مرد مرموزیه. 349 00:18:29.065 --> 00:18:31.484 ‫- بده من. ‫- باشه. 350 00:18:33.403 --> 00:18:38.491 ‫در گربه نمیتواند بپر بپر... 351 00:18:45.331 --> 00:18:48.584 ‫نمیتونی این وضع رو ادامه بدی. 352 00:18:48.626 --> 00:18:50.837 ‫باید به یه نفر بگی. 353 00:18:50.920 --> 00:18:52.839 ‫داره دربارۀ رازش حرف میزنه! 354 00:18:53.631 --> 00:18:55.675 ‫نمیتونی این وضع رو ادامه بدی. 355 00:18:55.717 --> 00:18:57.760 ‫باید دست از تظاهر برداره! 356 00:18:57.802 --> 00:18:59.846 ‫باید فردا کاری کنیم ‫سفرۀ دلش رو باز کنه. 357 00:18:59.887 --> 00:19:02.348 ‫مثل «سوگند عدالت: رازهای گشوده»! 358 00:19:02.390 --> 00:19:03.725 ‫روش کار میکنم! 359 00:19:03.766 --> 00:19:06.936 ‫اگه مامانم اومد، فقط بهش بگین ‫یه کم دیگه برمیگردم. 360 00:19:11.190 --> 00:19:12.358 ‫سم! 361 00:19:14.318 --> 00:19:16.863 ‫صبر کن، مالی! ‫منم باهات میام! 362 00:19:16.946 --> 00:19:18.990 ‫باید دیگه نزدیکِ 363 00:19:19.031 --> 00:19:20.700 ‫گلفروشی حرف نزنیم. 364 00:19:22.702 --> 00:19:24.120 ‫مالی، وایسا! یه جورایی ‫ازت میخوام 365 00:19:24.162 --> 00:19:25.746 ‫مزاحم آقای ‫پریچارد نشی، باشه؟ 366 00:19:25.788 --> 00:19:28.416 ‫- من و روبی و مینا داریم... ‫- بگو دیگه، سم! 367 00:19:28.499 --> 00:19:30.710 ‫داریم یه کاری میکنیم که ‫تو نمیتونی جزئی ازش باشی، 368 00:19:30.751 --> 00:19:33.045 ‫باشه؟ اگه بیخیالش ‫نشی ممکنه کارمون رو خراب کنی. 369 00:19:33.087 --> 00:19:34.922 ‫مثلا چی؟ ‫چیزهای نوجوانانه؟ 370 00:19:34.964 --> 00:19:36.883 ‫دقیقا! میدونی، تو ‫زیادی بچه ای. 371 00:19:36.966 --> 00:19:38.968 ‫متوجه نمیشی. ‫زیر 13 سال درک نمیکنن، باشه؟ 372 00:19:39.010 --> 00:19:41.679 ‫باشه، اگه هردفعه که یه نوجوون ‫بهم میگفت بیخیال بشم، 373 00:19:41.721 --> 00:19:44.307 ‫اینکارو میکردم، ‫اصلا بهم خوش نمیگذشت! 374 00:19:45.391 --> 00:19:46.684 ‫سلام، آقای پریچارد. 375 00:19:48.060 --> 00:19:50.354 ‫آیا شما جاسوسی؟ 376 00:19:51.147 --> 00:19:53.858 ‫از دیدن شما هم خوشحالم! 377 00:19:53.900 --> 00:19:55.193 ‫سوار شین! 378 00:19:58.154 --> 00:19:59.655 ‫ببخشید، آقای پریچارد. 379 00:19:59.697 --> 00:20:01.741 ‫اخیراً خیلی فیلم های ‫جاسوسی دیده. 380 00:20:01.782 --> 00:20:04.619 ‫خب، جاسوس هستی، مگه نه؟ 381 00:20:04.702 --> 00:20:06.412 ‫ما قضیه رو میدونیم چون ‫داشتیم تعقیبت میکردیم. 382 00:20:06.454 --> 00:20:10.666 ‫- خب... ‫- که تعقیب کردین، هان؟ 383 00:20:12.126 --> 00:20:13.961 ‫چیز مشکوکی ازم دیدی؟ 384 00:20:14.003 --> 00:20:17.173 ‫چرا اینقدر مطمئنی ‫که من جاسوسم؟ 385 00:20:17.215 --> 00:20:19.425 ‫خب، دیدیم به زنت سر زدی 386 00:20:19.508 --> 00:20:21.510 ‫و اونا ازت فیلم گرفتن. 387 00:20:22.803 --> 00:20:24.138 ‫رفتین خانۀ سالمندان. 388 00:20:24.180 --> 00:20:26.432 ‫خب، روبی و مینا رفتن، ‫ولی... 389 00:20:26.474 --> 00:20:28.893 ‫و متوجه شدن ‫چی گفتی و قضیه چیه! 390 00:20:28.935 --> 00:20:30.770 ‫مثلا: «نمیتونی این ‫وضع رو ادامه بدی. 391 00:20:30.853 --> 00:20:33.356 ‫باید به یه نفر بگی.» ‫که جاسوس هستی. 392 00:20:33.397 --> 00:20:36.025 ‫ببخشید. قوۀ تخیلش خیلی قویه. 393 00:20:39.028 --> 00:20:41.364 ‫شما دوتا بیش از حد میدونید. 394 00:20:41.405 --> 00:20:43.532 ‫اونا هم دارن نگاه میکنن. 395 00:20:46.577 --> 00:20:49.413 ‫باید هرچی که ‫گفتین رو فراموش کنین 396 00:20:49.455 --> 00:20:52.291 ‫و فاصله تون رو ‫ازم حفظ کنین. 397 00:20:54.377 --> 00:20:56.170 ‫تو آسمون چشم دارن. 398 00:20:59.924 --> 00:21:01.634 ‫ماهواره های جاسوسی! 399 00:21:01.676 --> 00:21:03.219 ‫چرا به فکر خودم نرسید؟ 400 00:21:03.260 --> 00:21:05.554 ‫پس واقعا یه... 401 00:21:05.596 --> 00:21:07.431 ‫جاسوسی! 402 00:21:08.099 --> 00:21:10.434 ‫حق با من بود! 403 00:21:13.688 --> 00:21:16.273 ‫خیلی خب، امکان نداره مالی راجع به ‫این قضیه درست گفته باشه. 404 00:21:16.315 --> 00:21:18.484 ‫آره. امکان نداره آقای پریچارد ‫واقعا جاسوس باشه، 405 00:21:18.526 --> 00:21:21.028 ‫ولی چرا گفت جاسوسه؟ ‫و تازه خیلی هم راجع بهش 406 00:21:21.070 --> 00:21:22.822 ‫جدی بود. عجیب بود. 407 00:21:22.863 --> 00:21:25.366 ‫باید راجع بهش فکر کنم. 408 00:21:25.408 --> 00:21:28.619 ‫شاید کتاب رو بخونم ‫یه چیزی بفهمم. 409 00:21:28.661 --> 00:21:32.331 ‫و تو؟ مواظب مالی باش. 410 00:21:36.460 --> 00:21:39.672 ‫اخم هات رو وا کن. شاید درحال ‫اون کار یه سرنخی هم پیدا کردی. 411 00:21:43.426 --> 00:21:46.303 ‫هنوز هم قفلی زدی ‫روی اون کتاب؟ 412 00:21:46.345 --> 00:21:49.223 ‫- کتابش خوبه؟ ‫- حماسیه. 413 00:21:49.265 --> 00:21:52.643 ‫انگار هرچی بیشتر میخونم ‫حس میکنم کوچیکترم. 414 00:21:52.685 --> 00:21:54.937 ‫نسل ها آدم اینجا ‫چیز نوشتن. 415 00:21:56.647 --> 00:21:59.608 ‫همه شون خیلی ‫قهرمانانه هستن. 416 00:21:59.650 --> 00:22:02.319 ‫تمام مدت میدونن ‫دقیقا باید چیکار کنن. 417 00:22:02.361 --> 00:22:04.363 ‫هومم. اگه دروغ نباشه. 418 00:22:05.114 --> 00:22:08.951 ‫خیلی خب، میدونم مثل من ‫این چیزها رو باور نمیکنی... 419 00:22:08.993 --> 00:22:10.703 ‫نه، نه، نه. ‫منظورم این نیست. 420 00:22:10.745 --> 00:22:12.955 ‫منظورم اینه فکر نمیکنم این ‫قهرمان ها از شکست هایی که 421 00:22:12.997 --> 00:22:15.541 ‫در طول مسیر خوردن ‫صحبت کرده باشن. 422 00:22:16.333 --> 00:22:20.838 ‫آره. همۀ پایان هاش ‫خوش و خرمه. 423 00:22:20.880 --> 00:22:25.176 ‫قدیم ها بجای «ایول» ‫میگفتن «چنین باد.» 424 00:22:25.217 --> 00:22:27.678 ‫زهی! 425 00:22:31.932 --> 00:22:34.518 ‫ولی فکر میکنی ‫اونا هم به مشکل میخوردن؟ 426 00:22:35.603 --> 00:22:37.897 ‫همه به مشکل میخورن. 427 00:22:37.938 --> 00:22:40.524 ‫فقط بعضیا بهتر ‫باهاش سازش میکنن. 428 00:22:58.709 --> 00:23:00.961 ‫اونطور که من میبینم، ‫اگه آقای پریچارد 429 00:23:01.003 --> 00:23:03.130 ‫اعتراف کنه مردم شهر ‫اون رو میبخشن. 430 00:23:03.172 --> 00:23:05.758 ‫خب، فقط باید بفهمیم ‫داره واسه کی کار میکنه 431 00:23:05.841 --> 00:23:07.551 ‫- تا بتونیم کمکش کنیم. ‫- این روزنامه ها رو 432 00:23:07.593 --> 00:23:10.721 ‫از کجا گیر آوردی؟ اصلا ‫از اینا بازم چاپ میشه یا... ؟ 433 00:23:15.351 --> 00:23:17.770 ‫نگرانش نباش. بیا! 434 00:23:29.782 --> 00:23:31.033 ‫چرا داریم آشغال بردن ‫آقای پریچارد رو 435 00:23:31.075 --> 00:23:32.785 ‫- نگاه میکنیم؟ ‫- اینکارو نمیکنیم. 436 00:23:32.826 --> 00:23:35.955 ‫یه انتقال مخفی اطلاعات کلاسیکه! ‫جاسوس ها اینطوری ارتباط برقرار میکنن! 437 00:23:38.791 --> 00:23:40.584 ‫بیا. 438 00:24:00.396 --> 00:24:03.941 ‫یه جور ماژول داده ای ‫مخفیانه ست. 439 00:24:03.983 --> 00:24:05.818 ‫و نگاه کن! ‫یه یادداشت رمزی هست. 440 00:24:05.859 --> 00:24:07.152 ‫بسپارش به من. 441 00:24:08.779 --> 00:24:12.241 ‫من... لوبیا... لو! 442 00:24:12.283 --> 00:24:14.034 ‫رفتم. 443 00:24:14.076 --> 00:24:17.997 ‫- ملاقات کنیم! ‫- در ساعت 12 ملاقات کنیم. 444 00:24:18.664 --> 00:24:22.835 ‫نقشۀ فرار؟ نقشۀ فرار! ‫333-786. 445 00:24:23.293 --> 00:24:24.545 ‫چرا داره اینکارو میکنه؟ 446 00:24:24.628 --> 00:24:26.839 ‫چون که باید بره! 447 00:24:26.922 --> 00:24:29.216 ‫چون ما به خطر انداختیمش! ‫نباید بذاریم این اتفاق بیفته. 448 00:24:29.258 --> 00:24:30.676 ‫سم، باید بریم پیش پلیس. 449 00:24:30.718 --> 00:24:32.469 ‫نه، فکر نمیکنم... 450 00:24:32.511 --> 00:24:34.221 ‫پس میریم پیس پلیس. 451 00:24:34.263 --> 00:24:36.890 ‫حتما یه چیز رو ‫از قلم انداختیم. 452 00:24:36.974 --> 00:24:39.852 ‫آخه واقعا؟ ‫همۀ اینو خوندی؟ 453 00:24:39.935 --> 00:24:42.730 ‫آره. چی میخوای ‫راجع به ذرت بدونی؟ 454 00:24:44.356 --> 00:24:46.150 ‫خب، دربارۀ پریچارد ‫چی نوشته؟ 455 00:24:46.191 --> 00:24:48.485 ‫فقط یه قسمت هست که ‫همراه همسرش داره لذت می بره. 456 00:24:48.527 --> 00:24:50.529 ‫- جزئیات خوبی نداشت؟ ‫- نه زیاد. 457 00:24:50.571 --> 00:24:52.156 ‫فقط اینکه چطوری کارهای ‫کشاورزی رو باهم تقسیم میکنن 458 00:24:52.197 --> 00:24:54.408 ‫و کارهای خونه رو باهم انجام میدن. ‫زنه رانندگی نمیکنه، 459 00:24:54.450 --> 00:24:56.702 ‫همیشه دلش میخواسته راننده داشته باشه. ‫مرده دلش میخواسته مشاور مالی داشته باشه. 460 00:24:56.785 --> 00:24:58.871 ‫عاشق هم میشن، باهم ازدواج میکنن، ‫رویاشون به وقوع میپیونده. 461 00:24:58.954 --> 00:25:01.331 ‫تازه حدس بزن چی؟ 462 00:25:03.417 --> 00:25:04.418 ‫ذرت. 463 00:25:04.460 --> 00:25:07.796 ‫یه عالمه حرف از ذرت. 464 00:25:09.256 --> 00:25:11.258 ‫این یکی سخته. 465 00:25:11.300 --> 00:25:12.718 ‫آره. 466 00:25:13.844 --> 00:25:15.262 ‫گفت چقدر طول میکشه؟ 467 00:25:15.304 --> 00:25:17.347 ‫گفت باید ‫ساعت 6 آماده بشه. 468 00:25:17.389 --> 00:25:20.726 ‫خیلی خب، عالیه! پس یه عالمه ‫وقت داریم شهر رو نشونت بدم. 469 00:25:22.144 --> 00:25:25.230 ‫عجب! اینو نگاه کن. اینجا برای ‫همدیگه دست تکون میدن. 470 00:25:25.272 --> 00:25:27.608 ‫آره. توی شهر همچین ‫چیزی گیرت نمیاد، مگه نه؟ 471 00:25:27.649 --> 00:25:28.901 ‫منظورم اینه، 472 00:25:28.984 --> 00:25:31.028 ‫عمراً پنج انگشتی ‫دست تکون بدن. 473 00:25:31.862 --> 00:25:33.405 ‫بیا. 474 00:25:33.447 --> 00:25:35.115 ‫میدونی، امرالد... ‫(امرالد=زمرد) 475 00:25:35.157 --> 00:25:38.076 ‫به معنای واقعی یه جواهره. 476 00:25:38.118 --> 00:25:40.370 ‫فقط یه کم تمیزکاری ‫لازم داره. 477 00:25:40.412 --> 00:25:42.122 ‫فکر کنم داری سخنرانی ارائه ام رو ‫برام مینویسی. 478 00:25:42.164 --> 00:25:44.124 ‫آره. هدفم همینه. 479 00:25:44.166 --> 00:25:45.918 ‫واقعا جای پر پتانسیلیه. 480 00:25:45.959 --> 00:25:48.128 ‫جامعه اش داره شکل میگیره و ‫ممکنه برای اولین بار 481 00:25:48.170 --> 00:25:50.714 ‫بعد از سالها، «جشنواره شکوفۀ سیب» ‫داشته باشیم. 482 00:25:54.718 --> 00:25:57.721 ‫مالی، واقعا لازم نیست ‫اینکارها رو بکنی. 483 00:25:57.763 --> 00:25:59.306 ‫سرکار کلارک! 484 00:26:00.557 --> 00:26:03.143 ‫سلام، بچه ها! ‫مورد اضطراری تون چیه؟ 485 00:26:03.185 --> 00:26:05.020 ‫یه چیز بزرگ ‫کشف کردیم! 486 00:26:05.062 --> 00:26:07.314 ‫آره، و منم بیشتر ‫باید ورزش کنم. 487 00:26:07.356 --> 00:26:10.651 ‫آقای پریچارد جاسوسه. 488 00:26:10.734 --> 00:26:12.694 ‫پریچ؟ جاسوسه؟ 489 00:26:12.736 --> 00:26:14.863 ‫و مدرک هم داریم. 490 00:26:17.074 --> 00:26:19.952 ‫اینو توی جاساز گذاشته بود. 491 00:26:22.538 --> 00:26:25.165 ‫ممکنه یه جور ماژول داده ای ‫مخفیانه باشه؟ 492 00:26:25.207 --> 00:26:26.959 ‫منم همین فکرو کردم. 493 00:26:27.417 --> 00:26:29.127 ‫نقشۀ فرارش رو میدونیم، 494 00:26:29.169 --> 00:26:32.506 ‫پس باید بهمون کمک کنی ‫قبل اینکه فرار کنه جلوشو بگیریم. 495 00:26:33.131 --> 00:26:34.800 ‫شاید بتونیم باهاش ‫یه معامله ای بکنیم؟ 496 00:26:34.883 --> 00:26:36.802 ‫شاید جاسوس بازی رو ‫شروع کرده باشه، 497 00:26:36.843 --> 00:26:38.679 ‫ولی الان دیگه جزئی ‫از شهرمونه. 498 00:26:38.720 --> 00:26:40.847 ‫خیلی خب، صبر کنین. بذارین ‫این ماژول داده ای رو 499 00:26:40.931 --> 00:26:42.516 ‫یه نگاهی بندازم. 500 00:26:44.560 --> 00:26:47.521 ‫یگان 21، ‫یگان 21، مورد 20تون چیه؟ 501 00:26:48.855 --> 00:26:52.192 ‫واحد 21. ‫من نبش خیابان مین و... 502 00:26:52.234 --> 00:26:54.194 ‫خیلی خب. برو که بریم. 503 00:26:54.236 --> 00:26:57.197 ‫«انتقال دادۀ مخفی 404-8. 504 00:26:57.239 --> 00:27:01.201 ‫از طرف مأمور مخفی به اسم رمز: ‫باباجون. 505 00:27:01.243 --> 00:27:03.996 ‫دوتا بچه منو تعقیب میکنن. 506 00:27:04.037 --> 00:27:07.291 ‫خواهشا بهشون بگو ‫سرشون به کار خودشون باشه. 507 00:27:07.332 --> 00:27:10.002 ‫جاسوس بازی ‫ممکنه حال بده، 508 00:27:10.043 --> 00:27:12.838 ‫ولی اونا دیگه ‫زیاده روی کردن.» 509 00:27:17.009 --> 00:27:21.680 ‫اوه؟ و این ماژول داده؟ ‫ماژول داده نیست. 510 00:27:21.722 --> 00:27:23.598 ‫- فقط یه... ‫- پارازیت انداز ماهواره ست! 511 00:27:23.640 --> 00:27:26.643 ‫شمع تراکتوره. 512 00:27:26.685 --> 00:27:28.395 ‫به یه آشغال کهنه ‫وصل شده. 513 00:27:28.437 --> 00:27:30.022 ‫آره. 514 00:27:30.772 --> 00:27:31.982 ‫اون جاسوس نیست، مالی. 515 00:27:32.024 --> 00:27:34.526 ‫گواهینامۀ رانندگیش چطور؟ ‫پیگیریش کن! 516 00:27:34.568 --> 00:27:36.403 ‫- شاید تقلبی باشه. ‫- مالی، خودم با 517 00:27:36.445 --> 00:27:38.238 ‫دوتا چشم خودم دیدم ‫توی اداره داشت با اِلنور 518 00:27:38.280 --> 00:27:39.781 ‫آزمایش رانندگی میداد. 519 00:27:39.823 --> 00:27:42.492 ‫حالا ببین، ‫پریچارد دوست منه. 520 00:27:42.534 --> 00:27:45.245 ‫و اون مهربون تر از اونه که ‫اینو بهت بگه، ولی من میگم. 521 00:27:45.287 --> 00:27:48.623 ‫برو پی یه کار دیگه! متوجه شدی؟ 522 00:27:50.167 --> 00:27:52.669 ‫متوجه شد. ‫جفتمون متوجه شدیم. 523 00:27:54.296 --> 00:27:57.049 ‫خب، این منو یادِ 524 00:27:57.090 --> 00:28:00.010 ‫«سوگند عدالت: ‫تا همینجاشم خوش گذشت» انداخت. 525 00:28:01.303 --> 00:28:03.305 ‫ختم کلام اینکه گذرمون ‫نباید به پریچارد بخوره، 526 00:28:03.346 --> 00:28:05.140 ‫ولی هنوز متوجه نمیشم. 527 00:28:05.182 --> 00:28:07.267 ‫چرا به ما گفت جاسوسه 528 00:28:07.309 --> 00:28:09.436 ‫و این همه ‫الکی زحمت کِشید؟ 529 00:28:09.478 --> 00:28:10.479 ‫تا فقط ولش کنیم؟ 530 00:28:10.520 --> 00:28:12.105 ‫شاید فکر کرده داریم ‫به راز واقعیش 531 00:28:12.189 --> 00:28:14.983 ‫زیادی نزدیک میشیم و ‫خواسته دیگه کندوکاو نکنیم. 532 00:28:15.025 --> 00:28:17.903 ‫هوشمندانه ست. 533 00:28:17.986 --> 00:28:19.780 ‫شاید بتونیم با ‫خانم آقای پریچارد صحبت کنیم؟ 534 00:28:19.863 --> 00:28:21.615 ‫آره، دربارۀ اون که ‫میتونیم کندوکاو کنیم. 535 00:28:21.656 --> 00:28:24.076 ‫وایسا! سم، مگه نگفتی موقعی که ‫رفته امتحان رانندگی بده 536 00:28:24.117 --> 00:28:25.911 ‫خانم پریچارد هم ‫همراهش بوده؟ 537 00:28:25.994 --> 00:28:27.621 ‫خب، این چیزی بود که ‫سرکار کلارک به مالی گفت 538 00:28:27.662 --> 00:28:29.331 ‫و پسر، خیلی خوشحالم ‫که قضیه ش تموم شد، 539 00:28:29.372 --> 00:28:30.916 ‫چون چقدر وقتم تلف شد. 540 00:28:30.957 --> 00:28:34.419 ‫ولی وقتت تلف نشده. ‫منظورم اینه، به لطف مالی... 541 00:28:34.461 --> 00:28:36.338 ‫- هی! ‫- و تو! 542 00:28:36.379 --> 00:28:39.466 ‫فکر کنم دقیقا میدونم که ‫آقای پریچارد داره چی رو قایم میکنه. 543 00:28:39.549 --> 00:28:40.675 ‫چی رو؟ 544 00:28:41.426 --> 00:28:43.762 ‫لنگستون پریچارد سواد نداره. 545 00:28:46.431 --> 00:28:48.141 ‫تمام مدت جلوی ‫چشممون بوده. 546 00:28:48.183 --> 00:28:49.768 ‫فقط نمیتونستم ‫به هم وصل شون کنم! 547 00:28:49.810 --> 00:28:52.813 ‫سرنخ شمارۀ یک: ‫بجای صبر کردن 548 00:28:52.896 --> 00:28:54.481 ‫برای فرم پر کردن ‫توی کتابخونه 549 00:28:54.564 --> 00:28:57.359 ‫که بتونه کتاب رو مجانی اجاره کنه، ‫کتاب رو دزدیده. 550 00:28:57.400 --> 00:29:00.195 ‫همۀ نامه هاش رو برای ‫همسرش میبره که بخونه. 551 00:29:00.237 --> 00:29:02.489 ‫توی خانه سالمندان ‫امضاش در دفتر ثبت ورود 552 00:29:02.531 --> 00:29:03.782 ‫فقط خط خطی کرده بود. 553 00:29:03.824 --> 00:29:07.035 ‫که میتونه دلیل این باشه که ‫اون رمزهای جاسوسی راه و روش اونه که 554 00:29:07.077 --> 00:29:08.662 ‫یادداشت برداری کنه. ‫بجای کلمات از اون تصاویر کوچولو 555 00:29:08.703 --> 00:29:10.956 ‫- استفاده میکنه. ‫- و نکتۀ پایانی اینکه 556 00:29:11.039 --> 00:29:13.166 ‫النور باهاش رفته ‫امتحان رانندگی بده، 557 00:29:13.208 --> 00:29:15.210 ‫- ولی خودش رانندگی نمیکنه. ‫- اون امتحان رو 558 00:29:15.252 --> 00:29:16.962 ‫- برای خودش انجام نمیداده. ‫- پس حتما اونجا همراهش رفته که 559 00:29:17.045 --> 00:29:19.422 ‫کمکش کنه... ‫سؤال ها رو بخونه! 560 00:29:19.464 --> 00:29:21.925 ‫ولی چرا میخواد دست از ‫تظاهر کردن برداره؟ 561 00:29:21.967 --> 00:29:24.386 ‫و چرا باید آدمی که ‫سواد نداره کتاب بدزده؟ 562 00:29:24.427 --> 00:29:25.512 ‫نمیدونم. 563 00:29:25.554 --> 00:29:30.016 ‫ولی فکر کنم بدونم ‫چطوری میتونیم بفهمیم. 564 00:29:30.100 --> 00:29:31.810 ‫وای! نه! 565 00:29:31.852 --> 00:29:34.271 ‫قرار شده دیگه ‫دور و برش نپلکیم. 566 00:29:34.312 --> 00:29:35.689 ‫اینکارو نمیکنیم! 567 00:29:35.772 --> 00:29:37.732 ‫فقط داریم میریم ‫تماشای پرنده ها! 568 00:29:50.370 --> 00:29:51.871 ‫خیلی وقته اینجائیم. 569 00:29:51.913 --> 00:29:53.707 ‫احتمالا الان دیگه ‫زیر پامون علف سبز میشه. 570 00:29:53.748 --> 00:29:55.375 ‫زیر پام علف سبز نشده؟ 571 00:29:55.417 --> 00:29:57.961 ‫آره، نمیشه یه استراحت کنیم ‫تا سم علف ها رو آب بده؟ 572 00:29:58.003 --> 00:30:00.880 ‫من واقعا شروع کردم ‫تماشای پرنده ها. 573 00:30:08.763 --> 00:30:10.682 ‫وایسین، وایسین! ‫داره میاد. 574 00:30:18.565 --> 00:30:19.983 ‫کتاب همراهشه. 575 00:30:20.025 --> 00:30:21.234 ‫آره، همراهشه. 576 00:30:21.318 --> 00:30:24.654 ‫و داره... مطالعه اش میکنه؟ 577 00:30:24.696 --> 00:30:26.906 ‫ چقدرتئوری مون درست بود. 578 00:30:31.369 --> 00:30:34.372 ‫همراهش هدفون و ‫دستگاه پخش سی دی هم داره. 579 00:30:38.084 --> 00:30:40.086 ‫وایسین! مگه کتاب صوتی هم ‫دزدیده نشده بود؟ 580 00:30:40.170 --> 00:30:43.757 ‫وایسین! اون درحال خوندن نیست. ‫داره حفظ میکنه. 581 00:30:43.840 --> 00:30:46.426 ‫تا بتونه تظاهر کنه که ‫داره میخونه. 582 00:30:47.010 --> 00:30:49.429 ‫و چرا باید تظاهر کنی که ‫داری یه کتاب بچگونه میخونی؟ 583 00:30:49.471 --> 00:30:51.514 ‫شاید بخاطر نوه اش باشه؟ 584 00:30:51.556 --> 00:30:53.767 ‫- وایسین یه لحظه. مراسم «همخوانی.» ‫- چی؟ 585 00:30:53.808 --> 00:30:55.769 ‫یادته تو کتابخونه ‫قرار بود مراسم برگزار بشه؟ 586 00:30:55.852 --> 00:30:58.104 ‫شرط میبندم نوه پریچارد هم ‫قراره اونجا باشه. 587 00:30:58.188 --> 00:31:00.315 ‫بخاطر همین اینقدر ‫داره تلاش میکنه. 588 00:31:01.066 --> 00:31:03.860 ‫قراره جلوی همه ‫با لئون کتاب رو بخونه. 589 00:31:03.902 --> 00:31:06.321 ‫ولی با این حال، آرزوش. 590 00:31:06.363 --> 00:31:10.450 ‫چیکار کنیم که ‫دست از تظاهر برداره؟ 591 00:31:10.492 --> 00:31:12.660 ‫شاید دخترش بدونه؟ 592 00:31:23.338 --> 00:31:25.632 ‫این فوّاره خودش ‫گویای همه چی هست. 593 00:31:25.673 --> 00:31:28.259 ‫جریان های آبی ‫زیرزمینی برگشتن. 594 00:31:28.301 --> 00:31:30.011 ‫امرالد برگشته. 595 00:31:31.137 --> 00:31:33.098 ‫اورایلی! 596 00:31:33.139 --> 00:31:34.474 ‫سلام! 597 00:31:34.516 --> 00:31:36.434 ‫ایشون کیه؟ ‫از دوستان شهرته؟ 598 00:31:36.476 --> 00:31:39.729 ‫یه جورایی. پائولا پرایس، ‫ایشون نیتن لوتسه. 599 00:31:39.771 --> 00:31:41.272 ‫- از آشنایی تون خوشوقتم. ‫- سلام. 600 00:31:41.314 --> 00:31:43.024 ‫نیتن، میشه یه لحظه ‫ما رو ببخشی؟ 601 00:31:43.066 --> 00:31:44.526 ‫البته. آره. 602 00:31:45.401 --> 00:31:49.948 ‫خب، شرکت نیتن دنبال یه جا میگرده تا ‫سرمایه گذاری کنه و خودش رو گسترش بده. 603 00:31:49.989 --> 00:31:51.324 ‫کارمندِ یه جور شرکت 604 00:31:51.407 --> 00:31:53.827 ‫منابع طبیعیه. ‫به نظرم این میتونه 605 00:31:53.910 --> 00:31:55.787 ‫به نفع امرالد باشه. میخوای تو هم ‫باهام همراه شی؟ 606 00:31:55.829 --> 00:31:58.957 ‫شوخیت گرفته؟ ‫دنیل. 607 00:31:58.998 --> 00:32:00.416 ‫آره، بیا... 608 00:32:00.458 --> 00:32:03.378 ‫باهمدیگه روش کار بکنیم. 609 00:32:04.712 --> 00:32:06.089 ‫آقای لوتس! 610 00:32:06.131 --> 00:32:09.467 ‫من زاییده و بزرگ شدۀ امرالدم، ‫و از خدامه که 611 00:32:09.509 --> 00:32:10.844 ‫از شهر فوق العاده مون بهتون بگم. 612 00:32:10.927 --> 00:32:12.679 ‫خب، عالیه. ‫چون که چندتا سؤال داشتم. 613 00:32:12.762 --> 00:32:14.681 ‫دن میگفت ممکنه ‫«جشنواره شکوفۀ سیب» رو 614 00:32:14.764 --> 00:32:15.974 ‫دوباره برگزار کنین. 615 00:32:16.015 --> 00:32:17.684 ‫اینو گفته، نه؟ 616 00:32:17.725 --> 00:32:19.435 ‫خب، این... 617 00:32:19.477 --> 00:32:21.771 ‫صحبت راجع به ‫این مسئله سخته. 618 00:32:21.813 --> 00:32:24.482 ‫- فکر کردم قراره... ‫- بدون شیرینی. 619 00:32:27.026 --> 00:32:28.194 ‫باهام بیا. 620 00:32:28.236 --> 00:32:29.529 ‫عالیه. 621 00:32:29.571 --> 00:32:31.364 ‫صبر کن! 622 00:32:31.447 --> 00:32:34.117 ‫فقط باید یه آرزو بکنم. 623 00:32:38.872 --> 00:32:41.457 ‫امیدوارم آرزوت ‫برآورده بشه. 624 00:32:55.680 --> 00:32:58.057 ‫ما هم تا مدت طولانی ای ‫نمیدونستیم. 625 00:32:58.141 --> 00:33:00.685 ‫مامان همیشه ‫هواش رو داشت. 626 00:33:00.727 --> 00:33:04.564 ‫وقتی بابا سر مزرعه مشغول کار بود ‫اون قبض و این چیزا رو رتق و فتق میکرد. 627 00:33:05.148 --> 00:33:07.900 ‫ولی کم کم همه چی ‫مشخص شد. 628 00:33:08.443 --> 00:33:10.903 ‫پس هیچکس هیچوقت ‫هیچی نگفت؟ 629 00:33:11.613 --> 00:33:14.240 ‫مامان گفت اگه کسی بفهمه ‫اون خجالت زده میشه. 630 00:33:14.824 --> 00:33:16.409 ‫پس... 631 00:33:16.451 --> 00:33:18.995 ‫میخواستیم کمکش کنیم. 632 00:33:19.037 --> 00:33:21.247 ‫ولی خیلی مغرور بود. 633 00:33:21.331 --> 00:33:24.834 ‫پس ما بچه ها هم ‫باهاشون همراهی کردیم. 634 00:33:25.585 --> 00:33:27.920 ‫بخاطر همین مراسمِ ‫همخوانی اینقدر مهمه. 635 00:33:27.962 --> 00:33:30.381 ‫نمیخواد لئون رو ناامید کنه. 636 00:33:30.423 --> 00:33:31.758 ‫کتاب خوندن ‫دوست داری، لئون؟ 637 00:33:31.841 --> 00:33:35.428 ‫تازه فهمیدم که ‫توانایی پردازش املایی دارم! 638 00:33:35.511 --> 00:33:37.388 ‫عجب کلمه هایی! 639 00:33:37.430 --> 00:33:38.681 ‫بیا. 640 00:33:38.723 --> 00:33:40.933 ‫میخوای بیای... 641 00:33:41.017 --> 00:33:43.269 ‫آره. تا قبل از این ‫خوانش پریشی داشت. 642 00:33:43.353 --> 00:33:44.937 ‫ناتوانی در خواندن. 643 00:33:45.021 --> 00:33:48.107 ‫ارثیه. به بابام گفتیم ‫ممکنه اونم داشته باشه. 644 00:33:48.191 --> 00:33:51.110 ‫عصبانی شد، ‫و فوراً موضوع رو عوض کرد. 645 00:33:51.152 --> 00:33:52.195 ‫بحث ذرت راه انداخت. 646 00:33:52.236 --> 00:33:54.447 ‫واقعا کم کم داری ‫میشناسیش. 647 00:33:57.867 --> 00:34:02.246 ‫کاش متوجه میشد که ‫ما برامون مهم نیست. 648 00:34:03.831 --> 00:34:05.124 ‫آره. 649 00:34:05.208 --> 00:34:06.959 ‫لئون! بیا مرغ ها رو ‫ببریم لونه. 650 00:34:13.049 --> 00:34:16.094 ‫هرجا سر میچرخونم ‫شما بچه ها هستین. 651 00:34:16.135 --> 00:34:18.429 ‫مگه پیامم بهتون نرسید که ‫دیگه تعقیبم نکنین؟ 652 00:34:18.471 --> 00:34:20.139 ‫البته امیدوارم بهتون ‫خوش گذشته باشه. 653 00:34:20.181 --> 00:34:22.308 ‫خیلی متأسفم بابتش. 654 00:34:22.350 --> 00:34:24.560 ‫نمیخواستیم مزاحمتون بشیم. 655 00:34:24.602 --> 00:34:25.937 ‫ولی... 656 00:34:25.978 --> 00:34:27.814 ‫چندتا خبر خوب دارم! 657 00:34:27.855 --> 00:34:31.234 ‫باشه. خبرهای خوب رو ‫بهم بگو. 658 00:34:32.235 --> 00:34:35.321 ‫خب... دیگه لازم نیست ‫تظاهر کنین. 659 00:34:35.363 --> 00:34:37.448 ‫منظورت چیـ...؟ 660 00:34:37.490 --> 00:34:39.492 ‫چون که خانواده تون میدونن. 661 00:34:39.534 --> 00:34:41.327 ‫چی رو میدونن؟ 662 00:34:41.369 --> 00:34:44.539 ‫همین که نمیتونن، میدونین... 663 00:34:48.876 --> 00:34:51.295 ‫آره، داشتم با دخترتون ‫دربارۀ اینکه 664 00:34:51.337 --> 00:34:53.464 ‫- ممکنه ارثی باشه... ‫- دربارۀ این قضیه 665 00:34:53.506 --> 00:34:55.758 ‫با دخترم حرف زدی؟ ‫- آره... 666 00:34:55.800 --> 00:34:57.385 ‫ولی باهاش مشکلی نداره. 667 00:34:57.426 --> 00:34:59.011 ‫کل خانواده تون باهاش ‫مشکلی نداره. 668 00:34:59.053 --> 00:35:00.513 ‫خانواده ام...؟ 669 00:35:01.764 --> 00:35:03.975 ‫بخاطر همین داشتین ‫تعقیبم میکردین؟ 670 00:35:07.603 --> 00:35:11.149 ‫- تا اینطوری ضایعم کنی؟ ‫- نه! میخواستم کمک کنم. 671 00:35:11.190 --> 00:35:13.276 ‫میخواستین دست از تظاهر ‫بردارین و حالا میتونین اینکارو بکنین، 672 00:35:13.317 --> 00:35:15.611 ‫چون که درواقع خودِ شما ‫تنها کسیه که این موضوع براش مهمه. 673 00:35:17.196 --> 00:35:18.698 ‫صبر کنین. نه، نه! 674 00:35:18.781 --> 00:35:19.866 ‫اینطوری نیست که ‫کسی براش مهم نباشه. 675 00:35:19.907 --> 00:35:22.910 ‫فقط مهم نیست که... 676 00:35:25.204 --> 00:35:27.456 ‫چیکار کردم؟ 677 00:35:31.502 --> 00:35:33.671 ‫بهتون گفتم دیگه ‫اینکارو نکنین. 678 00:35:33.713 --> 00:35:36.048 ‫- و دیگه مزاحم پریچ نشین! ‫- میدونم! 679 00:35:36.132 --> 00:35:39.760 ‫خیلی خب، گند زدیم. ‫یعنی من گند زدم. 680 00:35:39.802 --> 00:35:42.138 ‫- کار به زندان هم میکشه؟ ‫- سم! 681 00:35:42.638 --> 00:35:44.640 ‫میخوای حرفی که بهش ‫گفتی رو به منم بگی؟ 682 00:35:44.682 --> 00:35:46.726 ‫که این راز بزرگ چیه؟ 683 00:35:46.767 --> 00:35:48.436 ‫من... 684 00:35:49.395 --> 00:35:51.314 ‫احتمالا نباید بگم. 685 00:35:51.355 --> 00:35:53.232 ‫جواب درست همینه. 686 00:35:54.233 --> 00:35:56.235 ‫خیلی خب. ما فقط میخوایم ‫معذرت خواهی کنیم، 687 00:35:56.319 --> 00:35:57.987 ‫اوضاع رو بهتر کنیم. 688 00:36:00.489 --> 00:36:01.824 ‫و... 689 00:36:01.866 --> 00:36:04.243 ‫شما دوستش هستین. 690 00:36:04.285 --> 00:36:06.287 ‫شاید بتونین...؟ 691 00:36:07.330 --> 00:36:10.082 ‫قولی نمیدم، ولی... 692 00:36:10.166 --> 00:36:11.959 ‫ببینم چیکار میتونم بکنم. 693 00:36:13.836 --> 00:36:15.546 ‫بریم بهش یه سر بزنیم. 694 00:36:15.588 --> 00:36:16.923 ‫باشه. 695 00:36:31.020 --> 00:36:32.605 ‫خب چی شد؟ 696 00:36:34.482 --> 00:36:36.651 ‫خیلی حالش بده. 697 00:36:36.692 --> 00:36:38.319 ‫اشکال نداره بمونیم اینجا؟ 698 00:36:38.361 --> 00:36:41.113 ‫می تونید سعیتون رو بکنید، ‫اما واقعا نمی دونم 699 00:36:41.155 --> 00:36:42.990 ‫چه طوری می خوایید راضیش کنید 700 00:36:45.534 --> 00:36:47.036 ‫موفق باشید! 701 00:36:47.787 --> 00:36:49.622 ‫مینا، نمی دونم باید چیکار کنم. 702 00:36:49.705 --> 00:36:52.124 ‫من می دونم! روبی، کاغذ همراهت داری؟ 703 00:37:22.738 --> 00:37:25.282 ‫بیخیال، آقای پی، ما دوستت داریم. 704 00:37:39.380 --> 00:37:41.048 ‫آقای پریچارد، ‫خواهشا می کنم عصبانی نشین. 705 00:37:41.090 --> 00:37:44.552 ‫حداقل سر اون ها نشین. تقصیر من بود. 706 00:37:45.428 --> 00:37:48.180 ‫و خیلی خیلی متأسفم. 707 00:37:48.222 --> 00:37:50.933 ‫از قصدی نبود، ولی... 708 00:37:50.975 --> 00:37:54.311 ‫دلتون رو شکوندم. 709 00:37:59.275 --> 00:38:02.486 ‫به هیچ کس نگفتم. قسم می خورم! 710 00:38:05.614 --> 00:38:07.825 ‫خب حالا که چی که سواد ندارید؟ 711 00:38:11.579 --> 00:38:15.249 ‫اگه کسی هم بفهمه هیچ کس فکر نمی کنه ‫شما کمتر مهربون و خفن هستید. 712 00:38:16.625 --> 00:38:18.627 ‫لطف داری. 713 00:38:18.669 --> 00:38:20.087 ‫اما اشتباه می کنی. 714 00:38:21.463 --> 00:38:23.174 ‫و منم یه کودن بودم. 715 00:38:23.799 --> 00:38:26.510 ‫فکر می کردم دارم قسر در می رم. 716 00:38:28.470 --> 00:38:30.973 ‫چقدر باهوش بودم. 717 00:38:32.474 --> 00:38:34.685 ‫خب حالا می دونید قراره ‫چی قسمتم بشه، نه؟ 718 00:38:35.603 --> 00:38:39.607 ‫چیزی که بیشتر از همه چی ازش بیزارم: ترحم. 719 00:38:40.691 --> 00:38:44.236 ‫کل زندگیم تلاش کردم دوست خوبی باشم، 720 00:38:44.320 --> 00:38:46.447 ‫شوهر و پدر خوبی باشم. 721 00:38:49.450 --> 00:38:51.368 ‫اما اون کتاب رو دزدیدم. 722 00:38:53.662 --> 00:38:56.582 ‫تا حالا تو زندگیم همچین کاری نکرده بودم. 723 00:38:59.084 --> 00:39:00.794 ‫فقط... 724 00:39:00.836 --> 00:39:03.505 ‫فقط باید این راز رو مخفی نگه می داشتم! 725 00:39:06.008 --> 00:39:08.385 ‫همیشه می خواستم شرایط تغییر کنه. 726 00:39:09.428 --> 00:39:12.890 ‫اما همیشه فکر می کردم: ‫«اگه نتونم چی؟» 727 00:39:13.807 --> 00:39:16.477 ‫پس شما از شکست خوردن می ترسید. 728 00:39:16.518 --> 00:39:18.520 ‫درک می کنم. 729 00:39:19.021 --> 00:39:21.315 ‫بعضی وقت ها آدم حس می کنه همه، همیشه 730 00:39:21.357 --> 00:39:24.276 ‫می دونن دقیقا باید چیکار کنن. 731 00:39:25.027 --> 00:39:27.780 ‫انگار همه چی از نظرشون آسونه. 732 00:39:30.032 --> 00:39:33.452 ‫اما مسئله اینه که فقط این طوری به نظر میاد. 733 00:39:36.789 --> 00:39:39.249 ‫همه به مشکل بر می خورن. 734 00:39:40.292 --> 00:39:43.671 ‫مثل خودم! همین حالا 735 00:39:43.712 --> 00:39:47.049 ‫می خواستم یه کار خیر انجام بدم 736 00:39:47.091 --> 00:39:49.301 ‫تا شما بتونید بالآخره دست از تظاهر بردارید 737 00:39:49.385 --> 00:39:51.136 ‫و آرزوتون برآورده بشه! 738 00:39:51.887 --> 00:39:56.934 ‫اما به طرز عاجزانه ای دارم شکست می خورم، 739 00:39:56.976 --> 00:39:58.644 ‫پس... 740 00:40:01.021 --> 00:40:03.190 ‫واقعا می تونم از کمکتون استفاده کنم. 741 00:40:04.692 --> 00:40:05.901 ‫کمک من؟ 742 00:40:05.943 --> 00:40:07.403 ‫آره. 743 00:40:08.195 --> 00:40:09.947 ‫و فقط من نیستم. 744 00:40:09.988 --> 00:40:13.701 ‫توی امرالد یه نفر دیگه هم هست که دقیقا 745 00:40:13.742 --> 00:40:15.577 ‫شرایط شما رو داره. 746 00:40:16.787 --> 00:40:19.456 ‫و واقعا به کمک نیاز داره. 747 00:40:19.498 --> 00:40:21.041 ‫فقط... 748 00:40:21.083 --> 00:40:23.669 ‫یه نفر که براش مثل الگو باشه، 749 00:40:23.711 --> 00:40:25.879 ‫تا داستانش رو باهاتون سهیم شه. 750 00:40:27.798 --> 00:40:29.717 ‫کی؟ 751 00:40:30.843 --> 00:40:32.720 ‫لئون. 752 00:40:39.768 --> 00:40:41.103 ‫برف طوری... 753 00:40:41.145 --> 00:40:43.355 ‫پس آقای پریچارد طبق برنامه کتاب رو از حفظ خوند. 754 00:40:43.397 --> 00:40:45.065 ‫مجبور بود. آدم مگه جرأت داره 755 00:40:45.107 --> 00:40:46.608 ‫به یه اتاق پر از بچه 5ساله «نه» بگه. 756 00:40:46.650 --> 00:40:48.527 ‫- بعد از صبحونه... ‫- اما بالآخره اعتراف هم کرد. 757 00:40:48.610 --> 00:40:50.279 از آنسوی راهرو دوستش را صدا زد. 758 00:40:50.320 --> 00:40:52.239 ‫سخته که آدم اعتراف کنه به مشکل خورده. 759 00:40:52.281 --> 00:40:55.659 ‫سخته که آدم با ترسش از شکست خوردن مقابله کنه. 760 00:40:55.701 --> 00:40:57.578 ‫پایان! 761 00:40:59.121 --> 00:41:02.040 ‫و منم همین طور بودم. و می دونید چیه؟ 762 00:41:02.124 --> 00:41:05.210 ‫تمام آدم هایی که ما رو دوست دارن ‫بازم ما رو به همون اندازه دوست خواهد داشت. 763 00:41:05.252 --> 00:41:07.546 ‫بیا ببینم. 764 00:41:07.629 --> 00:41:10.174 ‫حالا چه طوره که یه چیز که یاد گرفتی رو بهم یاد بدی؟ 765 00:41:10.215 --> 00:41:13.260 ‫یاد گرفتم که «سی» و «آر» با هم صدای «کرا» می دن. 766 00:41:13.302 --> 00:41:15.262 ‫و «سی» و «اچ» با هم صدای «چ» میدن. 767 00:41:15.304 --> 00:41:17.389 ‫کر...انـ...چ. 768 00:41:17.431 --> 00:41:19.892 ‫کرانچ؟ خیلی خوبه. 769 00:41:19.933 --> 00:41:22.227 ‫زیاد طولی نمی کشه که من و تو با همدیگه 770 00:41:22.311 --> 00:41:23.937 ‫کلمه طوفان رو بخوانیم. 771 00:41:23.979 --> 00:41:27.858 ‫ط-و-ف-ا-ن. طوفان. 772 00:41:29.693 --> 00:41:32.279 ‫- خوش می گذره، لئون؟ ‫- آره. سلام، روبی. 773 00:41:32.321 --> 00:41:33.572 ‫سلام. 774 00:41:33.614 --> 00:41:35.157 ‫روبی یه چیزی تو گوشش داره! 775 00:41:35.199 --> 00:41:38.327 ‫عجب! نظرت در مودرش چیه؟ 776 00:41:47.127 --> 00:41:48.378 ‫ممنون. 777 00:41:53.383 --> 00:41:56.762 ‫«امرالد در سختی.» 778 00:41:58.764 --> 00:42:00.974 ‫باشه. 779 00:42:01.016 --> 00:42:03.435 ‫ادامه می دیم. و... نه! 780 00:42:03.477 --> 00:42:08.148 ‫«امرالد: یه الماسه!» 781 00:42:09.149 --> 00:42:11.944 ‫باش! ادامه می دیم. 782 00:42:11.985 --> 00:42:13.862 ‫«نظرتون چیه سیب ها؟» 783 00:42:13.904 --> 00:42:16.990 ‫بیخیال! کمکم کن! کمک می خوام! 784 00:42:18.075 --> 00:42:20.452 ‫گاهی اوقات، همه کمک می خواییم، نه؟ 785 00:42:27.084 --> 00:42:29.127 ‫مثل این آرزو. 786 00:42:29.711 --> 00:42:31.964 ‫مطمئن نبودم چه طور از آب در میاد. 787 00:42:32.172 --> 00:42:35.759 ‫پس اشکالش چیه که گاهی اوقات کمک بگیریم؟ 788 00:42:35.801 --> 00:42:38.387 ‫به غیر از این ایراد که کمک خواستن سخته. 789 00:42:40.514 --> 00:42:44.351 ‫اما حالا می دونم آدم ها دلشون می خواد کمک کنن. 790 00:42:44.434 --> 00:42:46.395 ‫درست مثل من. 791 00:42:47.938 --> 00:42:52.234 ‫و شاید کمک کردن به یه نفر دنیا رو تغییر نده... 792 00:42:53.360 --> 00:42:56.613 ‫اما برای یه نفر دنیا رو تغییر می ده. 793 00:42:56.655 --> 00:42:58.740 ‫به طرز حماسی ای. 794 00:43:00.617 --> 00:43:03.412 ‫و این بی نظیره.