WEBVTT 1 00:00:07.007 --> 00:00:08.508 ‫اون می تونه به هر زمانی سفر کنه. 2 00:00:10.927 --> 00:00:12.595 ‫به گذشته، به آینده... 3 00:00:12.721 --> 00:00:14.806 ‫معمولاً در بازه زمانی عمرش. 4 00:00:15.932 --> 00:00:18.476 ‫معمولاً، اما نه همیشه. 5 00:00:18.560 --> 00:00:23.982 ‫گالری هنرهای مدرنِ «بروملی» ‫شما رو دعوت می کنه به تورِ قرن 19... 6 00:00:34.325 --> 00:00:36.619 ‫دست خودم نیست. نمی تونم کنترلش کنم. 7 00:00:36.703 --> 00:00:39.205 ‫سفر در زمان، یهویی برام اتفاق می افته. 8 00:00:40.623 --> 00:00:42.125 ‫البته که خطرناکه. 9 00:00:45.587 --> 00:00:48.381 ‫گاهی اوقات اشکالی نداره. می دونید؟ ‫باهاش کنار میای. 10 00:00:50.175 --> 00:00:51.760 ‫گاهی اوقات مشکله 11 00:00:57.474 --> 00:00:59.809 ‫اما بدترین قسمت ماجرا، خطرش نیست. 12 00:01:01.644 --> 00:01:03.354 ‫کریسمس بدترین بخش ماجراست. 13 00:01:05.106 --> 00:01:07.108 ‫[هنری 8ساله است] 14 00:01:08.568 --> 00:01:10.987 ‫مگه بهت نگفته بودم کاپشن بپوشی، هنری؟ 15 00:01:11.362 --> 00:01:13.948 ‫داره برف میاد. 16 00:01:14.032 --> 00:01:16.743 ‫یکی باید بره بابا رو از فرودگاه بیاره، 17 00:01:16.826 --> 00:01:20.580 ‫چون... دلمون می خواد بابایی ‫برای کریسمس خونه باشه، مگه نه؟ 18 00:01:20.663 --> 00:01:21.706 ‫آره. 19 00:01:29.672 --> 00:01:32.467 ‫بعضی زمان ها و روزها هستن ‫که تمامش بهشون برمی گرده. 20 00:01:32.550 --> 00:01:34.886 ‫یعنی قصدش رو نداره، اما دست خودش نیست. 21 00:01:37.097 --> 00:01:38.723 ‫مثلاً یه روزِ به خصوص. 22 00:01:44.437 --> 00:01:46.439 ‫[هنری 8ساله است] 23 00:01:51.111 --> 00:01:53.655 ‫[هنری 8ساله و 24ساله است] 24 00:01:53.780 --> 00:01:56.491 ‫هر وقت از اونجا برمی گرده، می فهمم. 25 00:01:56.574 --> 00:01:59.577 ‫به محض اینکه می بینمش. 26 00:02:00.328 --> 00:02:01.913 ‫از صورتش می فهمم. 27 00:02:05.250 --> 00:02:07.293 ‫- کمربندت رو بستی؟ ‫- آره. 28 00:02:27.480 --> 00:02:30.859 ‫[هنری 8ساله و 24ساله و 38ساله است] 29 00:02:30.900 --> 00:02:33.653 ‫مثل جاذبه می مونه. اینجوری عمل می کنه. 30 00:02:33.862 --> 00:02:37.782 ‫می دونید، هر چی یه جسمی بزرگتر باشه، ‫کشش گرانشی بیشتری اعمال می کنه. 31 00:02:38.158 --> 00:02:41.536 ‫و چیزهای کوچیکتر رو به طرف خودش می کشه ‫و دور و برش می چرخن... 32 00:02:42.287 --> 00:02:43.955 ‫و می چرخن و می چرخن. 33 00:02:47.959 --> 00:02:52.088 ‫[هنری 8ساله و 24ساله و 38ساله و 39ساله است] 34 00:02:56.634 --> 00:02:58.303 ‫روزهای بزرگی توی زندگیم داشتم، 35 00:02:58.386 --> 00:03:00.763 ‫مثل بیشتر آدم ها، لحظات حیاتی. 36 00:03:02.348 --> 00:03:03.892 ‫تفاوتش برای من اینه که... 37 00:03:05.101 --> 00:03:06.436 ‫دائم بر می گردم. 38 00:03:18.281 --> 00:03:22.577 ‫[هنری 8ساله و 24ساله و 38ساله و 39ساله و 23ساله است] 39 00:03:33.630 --> 00:03:36.758 ‫[هنری 8ساله و 24ساله ‫و 38ساله و 39ساله و 23ساله و 34ساله است] 40 00:03:46.476 --> 00:03:47.685 ‫هنری... 41 00:04:00.323 --> 00:04:01.532 ‫[هنری 8ساله و 28ساله است] 42 00:04:01.574 --> 00:04:03.660 ‫به محض اینکه تصادف کردی در زمان برگشتی به عقب. 43 00:04:03.660 --> 00:04:04.911 ‫به نظرم عکس العمل بوده. 44 00:04:04.911 --> 00:04:08.414 ‫انگار، تنها کاری بودهکه بدنت وقت داشته انجام بده. 45 00:04:08.790 --> 00:04:12.794 ‫می دونم بازم کارِ خودت رو می کنی، اما مجبور نیستی نگاه کنی 46 00:04:20.718 --> 00:04:21.886 ‫مامان! 47 00:04:21.886 --> 00:04:23.763 ‫الآن برمی گردی، نگاه... 48 00:04:25.056 --> 00:04:26.557 ‫نکن! 49 00:04:30.979 --> 00:04:32.230 ‫مامان؟ 50 00:04:32.230 --> 00:04:34.357 ‫مامان! مامان! 51 00:04:35.191 --> 00:04:36.693 ‫مامان! 52 00:04:36.818 --> 00:04:38.319 ‫مامان! 53 00:04:38.403 --> 00:04:39.237 ‫[هنری 25ساله است] 54 00:04:39.279 --> 00:04:40.405 ‫مامان! 55 00:04:40.446 --> 00:04:41.489 ‫[هنری 27ساله و 32ساله است] 56 00:04:41.489 --> 00:04:42.991 ‫مامان! ‫[هنری 23ساله است] 57 00:04:43.032 --> 00:04:45.243 ‫[هنری در 8 و 22 و 24 و 34 و 15 و 38 ‫و 38 و 12 و 35 و 39 و 35سالگی] 58 00:04:45.285 --> 00:04:46.786 ‫مامان! 59 00:04:47.829 --> 00:04:54.460 ‫مامان! 61 00:06:34.018 --> 00:06:35.520 ‫مامان و بابا داری؟ 62 00:06:35.561 --> 00:06:36.854 ‫[هنری 31 و کلر 6ساله است] 63 00:06:36.854 --> 00:06:38.856 ‫مشخصه که دارم. همه دارن. 64 00:06:39.899 --> 00:06:41.484 ‫چه شکلی هستن؟ 65 00:06:41.526 --> 00:06:44.570 ‫خب، بی نظیر هستن. می دونی؟ ‫مامان و بابام هستن دیگه. معلومه بی نظیرن. 66 00:06:44.570 --> 00:06:45.988 ‫چیکاره هستن؟ 67 00:06:46.197 --> 00:06:49.951 ‫خب، پدرم ویولن می زنه و مادرم خواننده بود. 68 00:06:51.035 --> 00:06:53.788 ‫- چرا خوانندگی رو گذاشته کنار؟ ‫- کی گفت گذاشته کنار؟ 69 00:06:54.414 --> 00:06:55.915 ‫گفتی «خواننده بود». 70 00:06:57.750 --> 00:06:59.252 ‫هست! 71 00:06:59.669 --> 00:07:01.170 ‫منظورم «هست» بود. 72 00:07:03.172 --> 00:07:04.674 ‫انگار ناراحت شدی. 73 00:07:06.342 --> 00:07:07.802 ‫جدی؟ 74 00:07:07.802 --> 00:07:09.303 ‫چرا ناراحتی؟ 75 00:07:12.014 --> 00:07:15.351 ‫می دونی ناراحت بودن چیش خوبه؟ 76 00:07:16.811 --> 00:07:18.312 ‫هیچیش. 77 00:07:19.439 --> 00:07:20.606 ‫آدم های خوشحال... 78 00:07:20.606 --> 00:07:23.067 ‫تمامشون مثل هم می مونن، ‫اما آدم های ناراحت فرق می کنن. 79 00:07:23.151 --> 00:07:25.027 ‫حالا اگه بخوای با کسی خوش بگذرونی، 80 00:07:25.111 --> 00:07:27.613 ‫قطعاً خوشحالش می کنی، اما اگه بخوای بشناسیش... 81 00:07:28.489 --> 00:07:30.324 ‫باید بفهمی که چرا ناراحته. 82 00:07:30.825 --> 00:07:32.827 ‫چرا ناراحتی؟ 83 00:07:32.869 --> 00:07:34.787 ‫به خاطر اینکه مادرت خوانندگی رو گذاشت کنار؟ 84 00:07:34.829 --> 00:07:36.372 ‫یه روز برات توضیح می دم، اما امروز نه. 85 00:07:37.415 --> 00:07:39.459 ‫کِی؟ 86 00:07:42.753 --> 00:07:44.589 ‫وقتی یه مرد سبز توی دریاچه کومو... 87 00:07:44.672 --> 00:07:46.257 ‫بهت قهوه موزی می ده. 88 00:07:46.340 --> 00:07:48.509 ‫- مسخره بازی در نیار. ‫- به خدا جدی می گم. 89 00:07:48.593 --> 00:07:50.720 ‫مرد سبز، قهوه موزی، دریاچۀ کومو. 90 00:07:50.720 --> 00:07:51.929 ‫اون موقع بهت می گم. 91 00:07:51.929 --> 00:07:53.598 ‫داری چیزهای احمقانه می گی. 92 00:07:53.639 --> 00:07:55.183 ‫به خدا این طور نیست. 93 00:07:59.937 --> 00:08:01.439 ‫هاها! 94 00:08:02.273 --> 00:08:03.524 ‫عوضی. 95 00:08:04.942 --> 00:08:06.110 ‫آشغال! 96 00:08:06.152 --> 00:08:08.154 ‫[هنری 28 و کلر 20 ساله است] 97 00:08:08.196 --> 00:08:10.698 ‫مگه چیکار کردم؟ ‫کاری نکردم که. همین جوری نشستم اینجا. 98 00:08:11.782 --> 00:08:14.285 ‫من... حتی بهش نگاه هم نکردم. 99 00:08:14.368 --> 00:08:16.829 ‫آره، حس کردم که نگاهش نمی کردی. 100 00:08:16.871 --> 00:08:18.206 ‫درها به سمت چپ باز می شوند. 101 00:08:18.289 --> 00:08:19.540 ‫چرا همیشه موطلایی ها؟ 102 00:08:19.540 --> 00:08:21.751 ‫نامزدم موطلایی ـه. ‫این سبک من برای وفادار موندنه. 103 00:08:21.751 --> 00:08:23.336 ‫در اصل من نامزدتم. 104 00:08:23.336 --> 00:08:25.880 ‫طبق گفتۀ خودت، تو نامزد منی. 105 00:08:25.922 --> 00:08:27.298 ‫طبق گفتۀ تو! 106 00:08:27.340 --> 00:08:29.467 ‫طبق حرفی که منِ آینده ام زده... 107 00:08:29.467 --> 00:08:31.761 ‫که بچگی هات توی جنگل باهات می گشته. 108 00:08:32.261 --> 00:08:33.554 ‫به اون یارو اعتماد ندارم. 109 00:08:33.554 --> 00:08:36.015 ‫- اون یارو خودتی! ‫- جفتمون خوب می دونیم من چه شکلی ام. 110 00:08:37.517 --> 00:08:40.144 ‫پس امروز اینجا چیکار می کنیم؟ 111 00:08:40.436 --> 00:08:44.315 ‫خب... ببخشید. 112 00:08:44.398 --> 00:08:46.901 ‫- قرار دوم. ناهار. ‫- چرا ناهار؟ 113 00:08:47.193 --> 00:08:49.237 ‫چون توی قرار اول، ‫نوشیدنی خوردیم و دعوامون شد. 114 00:08:49.320 --> 00:08:51.614 ‫به امید اینم که قبل از اینکه ‫دوباره نوشیدنی بخوریم و... 115 00:08:51.656 --> 00:08:53.407 ‫دعوامون بشه، ‫وسط ناهارمون یه کم صحبت کنیم. 116 00:08:53.407 --> 00:08:55.243 ‫تحقیق کردم و دیدم ‫که رابطه ها اینجوری حفظ میشن. 117 00:08:55.284 --> 00:08:56.619 ‫کی گفته ما با هم توی رابطه ایم؟ 118 00:08:56.702 --> 00:08:58.955 ‫خب، وقتی آینده بهت میگه، چاره ای نداری. 119 00:08:59.330 --> 00:09:01.832 ‫- اونوقت تو مشکلی با این قضیه نداری؟ ‫- نه بابا، چرا داشته باشم؟ 120 00:09:01.916 --> 00:09:04.877 ‫هیچوقت سعی نمی کنی باهاش مقابله کنی؟ ‫سعی نمی کنی راه خودتو بری؟ 121 00:09:07.672 --> 00:09:09.173 ‫چرا، معلومه که سعی کردم. 122 00:09:11.092 --> 00:09:13.261 ‫می خوام از قطار شهری پیاده شم. ‫اجازه بدید. 123 00:09:13.469 --> 00:09:15.137 ‫حس می کنم یه منظوری داری. 124 00:09:15.471 --> 00:09:16.847 ‫ببخشید. 125 00:09:16.847 --> 00:09:19.308 ‫ببین، من مثل تو نیستم، خب؟ 126 00:09:19.392 --> 00:09:22.144 ‫روی ریل قطار نمی دوئم. ‫نمی رم اونجایی که بهم گفتن برو. 127 00:09:22.228 --> 00:09:24.272 ‫مخصوصاً اگه مقصدش تو باشی، 128 00:09:24.355 --> 00:09:25.940 ‫چون مشکلم اینه: 129 00:09:26.148 --> 00:09:28.985 ‫از شش سالگی منتظرت بودم، 130 00:09:28.985 --> 00:09:31.153 ‫کاشف به عمل اومد که بعد از اون همه وقت، 131 00:09:31.237 --> 00:09:32.738 ‫بعد از اون انتظار، 132 00:09:32.947 --> 00:09:34.699 ‫- ازت خوشم نمیاد. ‫- چرا؟ 133 00:09:34.824 --> 00:09:36.242 ‫عاشق یکی دیگه ای. 134 00:09:36.242 --> 00:09:38.286 ‫ازم خوشت نمیاد ولی ‫ می خوای شش دنگ مال خودت باشم؟ 135 00:09:38.286 --> 00:09:40.329 ‫- نه، اصلا نمی خوامت. ‫- خب، اومدی خونه ام. 136 00:09:40.413 --> 00:09:43.249 ‫- آره، چقدر هم که همه چی عالی بود. ‫- اولش که ناراضی نبودی. 137 00:09:43.291 --> 00:09:45.543 ‫من بهت دل دادم ولی تو ندادی. 138 00:09:45.543 --> 00:09:47.336 ‫ولی تو خودت شاهزاده خانم بودی! 139 00:09:48.421 --> 00:09:49.672 ‫اینی که گفتی اصلاً یعنی چی؟ 140 00:09:49.714 --> 00:09:51.841 ‫نمی دونم، در لحظه حس کردم هوشمندانه ـست. 141 00:09:51.882 --> 00:09:55.136 ‫اینجا خیابان «کوئنسی» می باشد. ‫درها به راست باز می شوند. 142 00:09:55.219 --> 00:09:57.513 ‫- به نظر من هوشمندانه بود. ‫- ممنون. 143 00:09:57.513 --> 00:10:00.016 ‫- چرا داری دنبالم میای؟ ‫- چرا از قطار شهری پیاده شدی؟ 144 00:10:00.266 --> 00:10:04.103 ‫چون تصمیمم این بود و چون این انتخاب رو ‫کردم و گور بابای اینکه آینده چی میگه. 145 00:10:04.145 --> 00:10:06.564 ‫آخه تو چه مرگته؟ ‫چرا مقابله نکردی؟ 146 00:10:06.606 --> 00:10:09.025 ‫چون مقابله غیرممکنه. ‫آخه ببین الان کجایی. 147 00:10:09.108 --> 00:10:11.444 ‫ببین کجا وایستادی. ‫این ایستگاه ماست. 148 00:10:11.527 --> 00:10:14.655 ‫دنبالت نیومدم. ‫در هر صورت همیشه اینجا پیاده می شدیم. 149 00:10:14.739 --> 00:10:17.533 ‫روالش همینه. ‫دقیقاً همینجوریه. 150 00:10:17.617 --> 00:10:20.745 ‫هر وقت تصمیم می گیری کاری رو بکنی، ‫اون کار رو همیشه قرار بوده بکنی. 151 00:10:20.745 --> 00:10:22.079 ‫- نه. ‫- آره. 152 00:10:22.121 --> 00:10:24.707 ‫من قبلاً سعی کردم عوضش کنم. باور کن! 153 00:10:25.249 --> 00:10:26.751 ‫نمیشه! 154 00:10:28.836 --> 00:10:30.421 ‫کجا قرار بود ناهار بخوریم؟ 155 00:10:31.255 --> 00:10:32.757 ‫اونجا. 156 00:10:32.798 --> 00:10:34.300 ‫خیلی خب. 157 00:10:34.759 --> 00:10:36.260 ‫اون کافه رو می بینی؟ 158 00:10:37.511 --> 00:10:39.221 ‫- میرم توی اون کافه. ‫- چی؟ چرا؟ 159 00:10:39.472 --> 00:10:43.059 ‫هنری، چون هر جور شده ‫از اون قطار میام پایین. 160 00:10:43.142 --> 00:10:45.895 ‫بشین و تماشا کن! ‫الان می خوام آینده رو عوض کنم. 161 00:10:47.188 --> 00:10:48.481 ‫لاتۀ موز؟ 162 00:10:48.522 --> 00:10:51.609 ‫من سفارش لاتۀ موز ندادم. 163 00:10:58.074 --> 00:11:00.785 ‫- اون «دریاچۀ کومو» ـه؟ ‫- آره به گمونم. 164 00:11:01.911 --> 00:11:03.120 ‫پس بیخیال. 165 00:11:03.162 --> 00:11:05.706 ‫اگه فضولی نیست، ‫می خواستم بپرسم چرا شما سبزید؟ 166 00:11:05.790 --> 00:11:07.291 ‫- قهوه اش رو خوردم. ‫- جداً؟ 167 00:11:07.375 --> 00:11:09.251 ‫نه. داشتم مسخره بازی در می آوردم. 168 00:11:09.335 --> 00:11:11.045 ‫من مسئول سرگرمی بچه ها هستم. 169 00:11:11.128 --> 00:11:12.755 ‫- الان؟ ‫- امروز ساعت چهار. 170 00:11:12.838 --> 00:11:14.340 ‫الان آماده ام. 171 00:11:19.178 --> 00:11:20.763 ‫لاتۀ موز سفارش ندادی. 172 00:11:20.846 --> 00:11:22.723 ‫فرقی نمی کنه، اجتناب ناپذیره. 173 00:11:27.269 --> 00:11:28.771 ‫خیلی باهات بد رفتار کردم. 174 00:11:30.856 --> 00:11:32.358 ‫آره. 175 00:11:32.441 --> 00:11:34.402 ‫یعنی رفتار خودت هم تعریفی نداشت... 176 00:11:35.069 --> 00:11:36.570 ‫ولی منم خیلی بد بودم. 177 00:11:38.364 --> 00:11:40.074 ‫اصلاً چرا هنوز اینجایی؟ 178 00:11:40.157 --> 00:11:42.451 ‫صرفاً چون سفر در زمان بهت اینطور میگه؟ 179 00:11:45.329 --> 00:11:47.998 ‫بیشتر چیزایی که سفر در زمان ‫بهم میگه وحشتناکه. 180 00:11:49.542 --> 00:11:52.336 ‫می دونم اتفاقات خیلی بدی در پیشن، کلر. 181 00:11:52.378 --> 00:11:56.382 ‫می دونم قراره بترسم و خونی بشم ‫و می دونم که یه روز... 182 00:11:57.508 --> 00:11:59.009 ‫ازش جون سالم به در نمی برم. 183 00:12:01.429 --> 00:12:05.766 ‫تقریباً تنها چیزی که سفر در زمان ‫بهم یاد داده که ترسناک نیست... 184 00:12:07.143 --> 00:12:10.563 ‫اینه که یه روز، به یه نحوی در آینده... 185 00:12:11.939 --> 00:12:14.817 ‫قراره با یه دخترِ موقرمزِ فوق العاده ‫ازدواج کنم. 186 00:12:14.900 --> 00:12:18.279 ‫اوف! خیلی خوشحالم ‫که با رنگ مو شناسایی میشم. 187 00:12:18.279 --> 00:12:19.613 ‫چقدر احساس خاص بودن می کنم! 188 00:12:19.655 --> 00:12:22.450 ‫بد نیست بگم که این دختر ‫در حال حاضر ازم متنفره. 189 00:12:24.535 --> 00:12:26.036 ‫ازت متنفر نیستم. 190 00:12:29.165 --> 00:12:32.126 ‫نه، ازت متنفرم ولی... 191 00:12:33.043 --> 00:12:34.837 ‫خب، از اون مدل نفرت های خوبه. 192 00:12:34.920 --> 00:12:36.672 ‫جدی؟ مدل خوبش چطوریه؟ 193 00:12:36.672 --> 00:12:40.050 ‫از اون مدل هاست که دلم می خواد ‫بندازمت روی این میز و درستی بخورمت! 194 00:12:40.092 --> 00:12:42.553 ‫- خب، میشه... ‫- نه، گوش کن چی میگم. 195 00:12:44.889 --> 00:12:47.433 ‫دست خودم نیست. 196 00:12:49.101 --> 00:12:51.479 ‫تصور من از عشق، ‫تحت الشعاعِ تو شکل گرفته. 197 00:12:52.480 --> 00:12:56.400 ‫بچگی هام در مورد تو خیالپردازی می کردم. 198 00:12:57.526 --> 00:12:58.944 ‫تو به معنای کلمه... 199 00:12:58.986 --> 00:13:02.698 ‫یه نسخۀ جَوون تر ‫و جذاب ترِ مردِ رؤیاهام هستی. 200 00:13:03.949 --> 00:13:06.118 ‫تو تجسمِ زندۀ... 201 00:13:06.994 --> 00:13:08.662 ‫همۀ چیزایی هستی که می خوام. 202 00:13:08.746 --> 00:13:12.416 ‫همۀ چیزایی که شخصاً ‫منو شرطی سازی کردی که بخوامشون. 203 00:13:14.794 --> 00:13:17.338 ‫فقط یه نکته ای هست. دقیقاً یه... 204 00:13:17.630 --> 00:13:19.548 ‫جزئیاتِ کوچولو که کم داری. 205 00:13:19.799 --> 00:13:22.676 ‫- چه چیزی؟ ‫- تو یکی دیگه نیستی. 206 00:13:23.677 --> 00:13:25.888 ‫خب، دوست داری کی باشم؟ 207 00:13:33.729 --> 00:13:36.106 ‫آها، اون! 208 00:13:36.482 --> 00:13:39.527 ‫مَردی که توی بچگی هات دور و برت بوده ‫و تو رو به این آدم تبدیل کرده. 209 00:13:42.321 --> 00:13:43.823 ‫خب، من نمی تونم اون باشم، کلر. 210 00:13:45.950 --> 00:13:48.452 ‫چون تو قراره منو به اون آدم تبدیل کنی، 211 00:13:48.494 --> 00:13:52.790 ‫که راستش رو بخوای خیلی پیچیده ـست، ‫پس فکر کنم بهتر باشه برگردیم سراغِ... 212 00:13:53.249 --> 00:13:54.625 ‫نقشۀ اول. 213 00:13:54.667 --> 00:13:57.127 ‫- نقشۀ اول چیه؟ ‫- نوشیدنی بخوریم و دردِ دل کنیم. 214 00:14:05.344 --> 00:14:06.846 ‫از چی ناراحت میشی؟ 215 00:14:08.013 --> 00:14:09.515 ‫اینو بهم بگو. 216 00:14:10.182 --> 00:14:11.725 ‫بهم بگو از چی ناراحت میشی. 217 00:14:14.770 --> 00:14:18.232 ‫خواهش می کنم! باید بشناسمت. ‫باید درکت کنم. 218 00:14:18.315 --> 00:14:21.318 ‫من... حتی نمی دونم... 219 00:14:21.360 --> 00:14:23.946 ‫چرا مامانت خوانندگی رو گذاشت کنار؟ 220 00:14:24.113 --> 00:14:25.406 ‫مامانم؟ 221 00:14:25.447 --> 00:14:28.409 ‫امروز روزیه که بهم میگی چی ناراحتت می کنه. 222 00:14:28.742 --> 00:14:31.078 ‫قبلاً بهم نمی گفتی ولی الان میگی. 223 00:14:32.454 --> 00:14:34.957 ‫چه اهمیتی داره؟ چه فرقی داره؟ 224 00:14:34.957 --> 00:14:37.042 ‫ظاهراً قراره ازدواج کنیم. 225 00:14:37.293 --> 00:14:39.169 ‫یالا، منو به مامانت معرفی کن. 226 00:14:39.211 --> 00:14:41.088 ‫خواننده بوده، مگه نه؟ 227 00:14:43.507 --> 00:14:45.009 ‫آره، خواننده بوده. 228 00:14:48.095 --> 00:14:49.597 ‫آنت لین رابینسون. 229 00:14:51.849 --> 00:14:53.350 ‫اون... 230 00:14:54.685 --> 00:14:57.855 ‫مامانت... مامانت آنت لین رابینسون بود؟ 231 00:14:58.689 --> 00:15:01.984 ‫- اُپرا دوست داری؟ ‫- پدر و مادرم دوست دارن. خدا! 232 00:15:02.067 --> 00:15:04.486 ‫اونا... اونا عاشقشن. 233 00:15:06.947 --> 00:15:08.449 ‫ولی مگه اون...؟ 234 00:15:09.825 --> 00:15:11.327 ‫آره. 235 00:15:12.453 --> 00:15:14.914 ‫اون مُرده. 236 00:15:14.997 --> 00:15:16.540 ‫توی یه تصادف رانندگی بوده. 237 00:15:17.499 --> 00:15:19.627 ‫با پسرش. اون موقع پسرش هم پیشش بوده. 238 00:15:24.048 --> 00:15:25.549 ‫با تو! 239 00:15:27.843 --> 00:15:29.345 ‫سرش... 240 00:15:33.349 --> 00:15:36.268 ‫فکر کنم عبارتی که دنبالش می گردی ‫اینه که «سرش قطع شده بوده». 241 00:15:36.352 --> 00:15:38.312 ‫مامان! مامان! 242 00:15:40.648 --> 00:15:42.149 ‫عه... که اینطور. 243 00:15:42.149 --> 00:15:44.443 ‫الان که جو رو غم انگیز کردم، ‫یهویی ازم خوشت اومد؟ 244 00:15:45.402 --> 00:15:47.196 ‫خیلی کوچیک بودی. 245 00:15:47.279 --> 00:15:49.698 ‫به گمونم خیلی هم خوب اونو یادت نمیاد. 246 00:15:49.865 --> 00:15:51.742 ‫قشنگ به این قضیه فکر نکردی، نه؟ 247 00:15:51.784 --> 00:15:53.077 ‫دارم سعیم رو می کنم. 248 00:15:53.118 --> 00:15:55.788 ‫خب، توی هشت سالگیم مُرد ‫ولی من یه مسافر زمانم. 249 00:15:55.871 --> 00:15:58.332 ‫- خب؟ ‫- خب، خیلی وقتا می تونم ببینمش. 250 00:15:59.708 --> 00:16:01.961 ‫چی... هنوز مامانت رو می بینی؟ 251 00:16:02.044 --> 00:16:03.837 ‫آره. یعنی... 252 00:16:03.921 --> 00:16:07.007 ‫سفر در زمان خیلی چیزای مزخرفی توش داره ‫ولی... 253 00:16:07.257 --> 00:16:09.051 ‫فرصت می کنم مامان مُرده ام رو ببینم. 254 00:16:10.177 --> 00:16:12.471 ‫ببینم، مامانت چی؟ 255 00:16:12.554 --> 00:16:14.056 ‫اون هیچوقت نفهمید؟ 256 00:16:15.683 --> 00:16:17.142 ‫نه. 257 00:16:17.559 --> 00:16:19.061 ‫چرا بهش نگفتی؟ 258 00:16:19.770 --> 00:16:21.647 ‫نمی دونم، توضیحش سخته. 259 00:16:21.730 --> 00:16:24.817 ‫اگه از اول ماجرا شروع کنی ‫هیچوقت اونقدرها هم سخت نیست. 260 00:16:32.282 --> 00:16:35.786 ‫[آنت ۳۰ ساله و ریچارد ۳۳ ساله است] 261 00:16:41.417 --> 00:16:44.461 ‫- اون یه ویولن زنِ جدیده. ‫- آره، فکر کنم. 262 00:16:48.716 --> 00:16:51.802 ‫عشق یعنی بچه ات منتظرِ به دنیا اومدن باشه. 263 00:16:53.012 --> 00:16:54.805 ‫به گمونم صدای در زدنِ خودمو هم شنیدم. 264 00:16:57.474 --> 00:16:59.059 ‫یه لحظه صبر کن. صبر کن. 265 00:16:59.101 --> 00:17:00.602 ‫چیکار می کنی؟ 266 00:17:00.769 --> 00:17:02.271 ‫عزیزم، آنت... 267 00:17:02.438 --> 00:17:03.105 ‫[آنت ۳۱ و ریچارد ۳۴ ساله است] 268 00:17:03.731 --> 00:17:06.942 ‫- نگو که این... ‫- زنِ من میشی؟ 269 00:17:07.026 --> 00:17:08.902 ‫آره! 270 00:17:12.114 --> 00:17:14.575 ‫خواستگاری پدر و مادرت رو دیدی؟ 271 00:17:14.658 --> 00:17:16.410 ‫- عجب چیزی! ‫- آره. 272 00:17:16.493 --> 00:17:19.580 ‫حتماً صدای آواز خوندنش رو هم شنیدی. ‫باید خوب باشه، مگه نه؟ 273 00:17:21.790 --> 00:17:23.959 ‫چی شد؟ حرف بدی زدم؟ 274 00:17:24.918 --> 00:17:27.671 ‫- میشه یه جایی ببرمت؟ ‫- کجا؟ 275 00:17:27.755 --> 00:17:31.842 ‫- بریم پیاده روی. فقط... ‫- باشه.... 276 00:17:31.925 --> 00:17:33.427 ‫فقط یه کم قدم بزنیم. بیا. 277 00:17:37.306 --> 00:17:39.475 ‫پدر و مادرت رو می شناختی؟ 278 00:17:39.558 --> 00:17:41.643 ‫خیلی آدما پدر و مادرشون رو می شناسن. 279 00:17:41.727 --> 00:17:43.062 ‫مسخره بازی در نیار. 280 00:17:43.979 --> 00:17:45.481 ‫اونا شناختنت؟ 281 00:17:45.522 --> 00:17:47.066 ‫خب، دقیقاً خودِ خودمو نه. 282 00:17:47.066 --> 00:17:50.152 ‫کم کم یه یارو براشون آشنا می زد ‫که چند باری از کنارشون رد شده. 283 00:17:50.235 --> 00:17:52.321 ‫نمی دونستن کی هستم. 284 00:17:52.404 --> 00:17:54.823 ‫پس اتفاقی در زمان سفر نمی کنی؟ 285 00:17:55.074 --> 00:17:58.160 ‫نه، نه، اکثراً اتفاقی ـه. ‫حداقل من که اینطور فکر می کنم. 286 00:17:58.410 --> 00:18:01.580 ‫ولی آدمایی که برام مهمن رو بیشتر می بینم. ‫دلیلش رو نمی دونم. 287 00:18:03.332 --> 00:18:05.375 ‫منو ۱۵۲ بار دیدی. 288 00:18:07.044 --> 00:18:08.545 ‫بفرما! 289 00:18:10.047 --> 00:18:11.298 ‫این کیه؟ 290 00:18:11.298 --> 00:18:13.509 ‫- این هنری ـه. ‫- سلام رفیق. 291 00:18:13.592 --> 00:18:15.886 ‫- ببین، هنری. ‫- سلام. 292 00:18:15.969 --> 00:18:18.222 ‫سلام عرض شد. چطوری رفیق؟ 293 00:18:18.305 --> 00:18:20.390 ‫- آخ! ‫- داره دندون در میاره، ببخشید. 294 00:18:20.432 --> 00:18:21.475 ‫عیبی نداره. 295 00:18:21.475 --> 00:18:23.769 ‫- همیشۀ خدا با من این کار رو می کنه. ‫- نگران نباش، چیزی نیست. 296 00:18:23.811 --> 00:18:25.312 ‫- خوبی؟ ‫- آسیبی ندیدم. 297 00:18:27.481 --> 00:18:29.066 ‫عه، عجب زخمی! 298 00:18:32.611 --> 00:18:33.737 ‫آها... 299 00:18:34.321 --> 00:18:36.031 ‫چیز خاصی نیست. 300 00:18:36.115 --> 00:18:38.450 ‫- چی شد که زخم شد؟ ‫- فقط... 301 00:18:41.870 --> 00:18:43.372 ‫یه تصادف مسخره بود. 302 00:18:48.127 --> 00:18:49.920 ‫بگذریم. بعداً می بینمتون. 303 00:18:50.963 --> 00:18:52.464 ‫باشه، خداحافظ. 304 00:18:59.721 --> 00:19:03.058 ‫[هنری ۸ ساله است] 305 00:19:06.478 --> 00:19:11.316 ‫تا خداوند متعال، هر چقدر که خواست ‫او را در اختیار خود بگیرد... 306 00:19:12.276 --> 00:19:15.696 ‫[هنری ۸ ساله و ۲۸ ساله است] 307 00:19:15.863 --> 00:19:19.575 ‫از خاک آمدیم و به خاک می رویم. ‫از خاکستر آمدیم و خاکستر می شویم. 308 00:19:25.455 --> 00:19:30.836 ‫بنابراین جسد او را در زمین گذاشته ‫و اطمینان داریم... 309 00:19:30.919 --> 00:19:33.755 ‫که در زندگی ابدی احیا می شود. 310 00:19:34.631 --> 00:19:35.465 ‫[هنری ۳۶ ساله] 311 00:19:35.507 --> 00:19:37.134 ‫چرا که سرور ما، عیسی مسیح... 312 00:19:37.217 --> 00:19:39.511 ‫بدنِ شنیعِ ما را تغییر داده... 313 00:19:39.553 --> 00:19:43.098 ‫و به بدن با شکوه خود تبدیل می کند، ‫[هنری 24 ساله است] 314 00:19:43.182 --> 00:19:46.727 ‫در آرامش از این دنیا می رویم ‫و تا آخر عمر کلام خدا را آویزۀ گوش می کنیم. 315 00:19:48.770 --> 00:19:51.773 ‫[هنری ۴۲ ساله است] 316 00:20:07.331 --> 00:20:09.333 ‫- ممنون. ‫- ممنون. تشکر می کنم. 317 00:20:09.499 --> 00:20:11.585 ‫داری منو می بری اینجا؟ هات داگ بخوریم؟ 318 00:20:11.627 --> 00:20:14.880 ‫بهت قول ناهار دادم. ‫آهای. دوتا! ممنون. 319 00:20:16.757 --> 00:20:19.593 ‫تا حالا با بقیۀ خودهات صحبت کردی؟ 320 00:20:19.676 --> 00:20:22.721 ‫- آره، خیلی وقتا صحبت می کنیم. ‫- پس فقط برای کمر خاروندن نیست؟ 321 00:20:23.680 --> 00:20:26.308 ‫اون موقع شونزده سالَم بود! 322 00:20:26.391 --> 00:20:29.311 ‫این قضیه... برات عجیب نیست؟ 323 00:20:29.394 --> 00:20:31.021 ‫حرف زدن رو میگم، کمر خاروندن رو نمیگم. 324 00:20:31.104 --> 00:20:33.815 ‫کمر خاروندن که بی شک عجیب و غریب ـه. 325 00:20:34.066 --> 00:20:37.486 ‫خب، نمی دونم، یه جورایی عادت می کنی ‫که همیشه دور و برِ خودتی. 326 00:20:37.945 --> 00:20:39.446 ‫چطور؟ 327 00:20:39.488 --> 00:20:40.989 ‫خب... 328 00:20:42.950 --> 00:20:45.369 ‫می دونی که یه یارو بهم آموزش داده. 329 00:20:45.452 --> 00:20:47.788 ‫- بهت گفته بودم. ‫- اون یکی مسافرِ زمان. 330 00:20:47.871 --> 00:20:49.790 ‫بچه که بودم درباره اش بهم گفتی. 331 00:20:50.040 --> 00:20:51.750 ‫ولی نگفتم کی بوده. 332 00:20:53.418 --> 00:20:54.920 ‫الان بهم میگی؟ 333 00:21:00.008 --> 00:21:03.428 ‫آهای، آقا! آقا! ببخشید! 334 00:21:04.096 --> 00:21:05.555 ‫ببخشید. 335 00:21:05.597 --> 00:21:07.849 ‫ببخشید آقا... ‫فکر کنم کیف پولتون افتاد. 336 00:21:07.849 --> 00:21:10.185 ‫[هنری ۸ ساله است] 337 00:21:11.687 --> 00:21:14.481 ‫نه، کیف پول من دستمه. ‫کجا پیداش کردی؟ 338 00:21:14.523 --> 00:21:17.693 ‫همینجوری افتاده بود روی زمین. ‫کلی پول توش داره. 339 00:21:19.152 --> 00:21:21.571 ‫خب، مطمئناً مال من نیست. 340 00:21:22.906 --> 00:21:25.784 ‫ولی آفرین به تو ‫که جوونِ درستکاری هستی. 341 00:21:26.201 --> 00:21:30.205 ‫[هنری ۸ ساله و ۲۸ ساله است] 342 00:21:32.541 --> 00:21:36.586 ‫خوبه. خیلی خوبه. ‫برای دو ساعت بد نیست. 343 00:21:36.670 --> 00:21:39.423 ‫- اسمت چیه؟ ‫- چرا می خوای بدونی؟ 344 00:21:39.506 --> 00:21:42.092 ‫هیچوقت اسمت رو بهم نمیگی. ‫تازه ما دوستیم! 345 00:21:42.175 --> 00:21:45.095 ‫دوست نیستیم. ‫کی بهت گفته دوستیم؟ دارم بهت آموزش میدم. 346 00:21:46.722 --> 00:21:48.515 ‫خودت به خودت آموزش دادی؟ 347 00:21:48.598 --> 00:21:50.809 ‫روی خودم تأثیر منفی گذاشتم. 348 00:21:50.976 --> 00:21:53.812 ‫کس دیگه ای نبود. ‫من تنها مسافر زمانم. 349 00:21:55.188 --> 00:21:56.857 ‫راستی از چه سالی اومدی؟ 350 00:21:56.940 --> 00:22:01.069 ‫- ۱۹۸۹. تو چی؟ ‫- ۲۰۰۸ 351 00:22:01.153 --> 00:22:03.655 ‫جالبه که همه اش سر از یه زمان در میاریم. 352 00:22:03.739 --> 00:22:05.240 ‫کی گفت بشینی؟ 353 00:22:05.324 --> 00:22:07.784 ‫یه اتفاقی افتاده. باید در موردش حرف بزنم. 354 00:22:07.784 --> 00:22:09.161 ‫- شخصی ـه؟ ‫- آره. 355 00:22:09.202 --> 00:22:11.163 ‫خب، به یکی دیگه بگو. ‫به من چه؟ 356 00:22:11.246 --> 00:22:14.458 ‫بیا بریم. ‫باید اینا رو به اموال گمشده برگردونیم. 357 00:22:14.541 --> 00:22:17.502 ‫- پسشون می دیم؟ ‫- آره، بعدش هم بیشتر می دزدیم. 358 00:22:17.586 --> 00:22:19.963 ‫نمی دونیم چند وقت توی این بازۀ زمانی ‫با هم هستیم، 359 00:22:20.047 --> 00:22:21.590 ‫تو هم که باید تمرین کنی. 360 00:22:21.590 --> 00:22:25.052 ‫هر وقت سفر در زمان می کنی ‫لباس تنت نیست، پول نداری و داری فرار می کنی 361 00:22:25.135 --> 00:22:26.636 ‫باید دزدی کنی. 362 00:22:29.723 --> 00:22:33.810 ‫خیلی خب، گالری هنر. عملاً یه سطح بالاتره. 363 00:22:33.894 --> 00:22:35.604 ‫می خوایم نقاشی بدزدیم؟ 364 00:22:35.687 --> 00:22:37.439 ‫نه، نقاشی ها رو نمی دزدیم، 365 00:22:37.522 --> 00:22:39.149 ‫نقاشی ها باهامون یارن. ‫بیا. 366 00:22:41.568 --> 00:22:44.321 ‫می دونی کجای هنر رو دوست دارم؟ ‫اینکه ملت بهش نگاه می کنن. 367 00:22:44.404 --> 00:22:48.200 ‫در همین حین ما به مردم نگاه می کنیم ‫و سر در میاریم که کیف پول هاشون کجاست. 368 00:22:48.283 --> 00:22:52.204 ‫اکثر مردها کیف پول هاشون رو اونجوری ‫توی جیب عقبشون نگه می دارن، 369 00:22:52.287 --> 00:22:53.997 ‫یا اینکه توی جیب داخلیِ کُت ـشونه. 370 00:22:54.081 --> 00:22:56.833 ‫زن هایی رو نشون می کنی ‫که کیف پولـشون پشت کمرشونه. 371 00:22:57.626 --> 00:22:59.252 ‫مامانم مُرده. 372 00:22:59.336 --> 00:23:02.839 ‫حالا اگه توی خیابون بودی می تونی ‫کیف پول رو بدزدی و فرار کنی. 373 00:23:02.923 --> 00:23:04.549 ‫ولی اگه توی همچین جایی بودی، 374 00:23:04.633 --> 00:23:06.301 ‫باید بدونِ اینکه خودشون یا کس دیگه ای... 375 00:23:06.343 --> 00:23:09.304 ‫متوجه بشه بدزدی. ‫آماده ای امتحان کنی؟ 376 00:23:09.471 --> 00:23:13.100 ‫- مامانم مُرده. ‫- خیلی خب! آماده ای امتحان کنی؟ 377 00:23:13.183 --> 00:23:14.601 ‫گفتم: «مامانم مُرده». 378 00:23:14.643 --> 00:23:17.020 ‫شنیدم. مامانت مُرده. دریافت شد! 379 00:23:17.104 --> 00:23:18.480 ‫آماده ای امتحان کنی؟ 380 00:23:18.522 --> 00:23:20.273 ‫همۀ مسافرهای زمانِ دیگه مثل توئن؟ 381 00:23:20.357 --> 00:23:21.858 ‫- مثل چی ان؟ ‫- مثل عوضی ها! 382 00:23:24.236 --> 00:23:26.488 ‫صورتم یه جوریه که این کلمۀ «عوضی» ‫ازش داد می زنه؟ 383 00:23:26.571 --> 00:23:27.697 ‫آره! 384 00:23:27.739 --> 00:23:30.700 ‫خوبه. کم کم داشتم نگران می شدم ‫که به خاطر شخصیتمه. 385 00:23:30.784 --> 00:23:32.494 ‫چرا گوش نمی کنی چی میگم؟ 386 00:23:32.577 --> 00:23:35.956 ‫چون تک تک حرفایی که می خوای بزنی رو می دونم ‫و هیچ کدومش پشیزی برام مهم نیست. 387 00:23:36.039 --> 00:23:38.417 ‫ولی چیزی که دارم بهت میگم رو ‫تا حالا نشنیدی، 388 00:23:38.500 --> 00:23:40.043 ‫پس باید همه اش رو گوش کنی. 389 00:23:40.127 --> 00:23:43.922 ‫این یعنی فقط و فقط در تمام لحظات ‫به حرف های من گوش میدی. 390 00:23:44.005 --> 00:23:45.632 ‫چرا از دستم عصبانی ای؟ 391 00:23:54.015 --> 00:23:55.517 ‫خیلی خب، بذار اینجوری بگم. 392 00:23:56.393 --> 00:23:57.894 ‫مامانت مُرده، آره؟ 393 00:23:58.812 --> 00:23:59.980 ‫نخیر. 394 00:24:00.021 --> 00:24:01.523 ‫بیا. 395 00:24:02.441 --> 00:24:04.276 ‫بریم یه قهوه بخوریم و استراحت کنیم. 396 00:24:04.317 --> 00:24:06.945 ‫مؤسسۀ آثار هنریِ شیکاگو خیر مقدم... 397 00:24:07.028 --> 00:24:09.406 ‫- از سال ۱۹۸۹ اومدی، درسته؟ ‫- آره. 398 00:24:09.489 --> 00:24:12.325 ‫پس یعنی چند ماه در زمان به عقب سفر کردی. 399 00:24:12.826 --> 00:24:14.828 ‫مامانت کِی مُرد؟ 400 00:24:15.078 --> 00:24:16.455 ‫شب عید کریسمسِ قبلی. 401 00:24:16.496 --> 00:24:18.832 ‫خب، پس یعنی آخر سال ۱۹۸۸. 402 00:24:21.668 --> 00:24:23.170 ‫تاریخ رو ببین. 403 00:24:23.628 --> 00:24:26.131 ‫- ۱۹۸۸ ‫- ماه ژوئن. 404 00:24:26.214 --> 00:24:28.925 ‫ژوئن ـه. ‫مامانت ژوئنِ ۱۹۸۸ مُرده؟ 405 00:24:29.092 --> 00:24:30.969 ‫- نه. ‫- پس مامانت نمُرده. 406 00:24:31.011 --> 00:24:34.514 ‫مشکل حل شد. دیگه لازم نیست ‫اخم و تخم کنی. قابلت رو نداشت! 407 00:24:34.764 --> 00:24:36.641 ‫- یعنی می تونم نجاتش بدم؟ ‫- نه، نه، نه. 408 00:24:36.725 --> 00:24:38.351 ‫قطعاً نمی تونی نجاتش بدی. 409 00:24:38.393 --> 00:24:40.395 ‫کل حرفم اینه که هنوز نمُرده. 410 00:24:40.479 --> 00:24:43.148 ‫که عملاً همه همینجوری ان. ‫هنوز نمُرده ان. 411 00:24:43.148 --> 00:24:46.860 ‫من، تو، اون خانمی که لباس آبی پوشیده. 412 00:24:47.110 --> 00:24:50.155 ‫اون یارو تپله. ‫اون یارو تپله هم قطعاً همینجوریه. همه! 413 00:24:50.238 --> 00:24:53.450 ‫فرقی نداره. ولی نکته اش اینجاست ‫که وقتی مسافر زمان هستی... 414 00:24:53.533 --> 00:24:55.368 ‫هیچکس پیوسته مُرده نیست. 415 00:24:55.452 --> 00:24:56.495 ‫یعنی چی؟ 416 00:24:56.536 --> 00:24:59.456 ‫یعنی تا جایی که به تو مربوطه... 417 00:24:59.539 --> 00:25:01.750 ‫از الان به بعد، مرگ و زندگی اتوماتیک ـه. 418 00:25:01.833 --> 00:25:04.252 ‫- اتوماتیک یعنی چی؟ ‫- تو، هنری! 419 00:25:04.252 --> 00:25:05.921 ‫تو اتوماتیکی. 420 00:25:10.050 --> 00:25:12.636 ‫- می دونم به چی فکر می کنی ولی نمی تونی. ‫- به چی فکر می کنم؟ 421 00:25:12.677 --> 00:25:14.638 ‫فکر می کنی می تونی بری مامانت رو پیدا کنی. 422 00:25:14.888 --> 00:25:17.933 ‫بری بهش هشدار بدی. یه چیزی بگی ‫که جونش رو نجات بده ولی فایده نداره. 423 00:25:17.974 --> 00:25:19.476 ‫چرا؟ 424 00:25:20.352 --> 00:25:21.853 ‫چون هیچوقت جواب نمیده. 425 00:25:23.230 --> 00:25:24.731 ‫ولی امتحان کردی دیگه؟ 426 00:25:26.358 --> 00:25:27.859 ‫آره، به گمونم. 427 00:25:30.737 --> 00:25:32.239 ‫پس یالا، بهم بگو. 428 00:25:33.782 --> 00:25:35.283 ‫چرا؟ 429 00:25:35.700 --> 00:25:37.327 ‫چون می خوام بدونم. 430 00:25:37.410 --> 00:25:40.247 ‫و امروز روزشه و دارم مؤدبانه ازت می خوام. 431 00:25:42.082 --> 00:25:43.583 ‫می خوام بشناسمت. 432 00:25:48.547 --> 00:25:50.257 ‫نمیشه چیزی رو عوض کرد. 433 00:25:51.216 --> 00:25:53.301 ‫و نمیشه کسی رو نجات داد. 434 00:25:53.385 --> 00:25:55.387 ‫- چرا نمیشه؟ ‫- چون نمیشه دیگه! 435 00:25:59.099 --> 00:26:01.601 ‫- می تونم بهت ثابت کنم. ‫- خیلی خب، ثابت کن. 436 00:26:02.727 --> 00:26:04.396 ‫یه تیکه کوچولو از آینده ـت رو می دونم. 437 00:26:05.897 --> 00:26:08.149 ‫کاری نداشته باش چه جوری، ولی می دونم. 438 00:26:10.235 --> 00:26:13.989 ‫کمتر از یه دقیقۀ دیگه از روی ‫اون صندلی بلند میشی و اون سمتی می دوی. 439 00:26:14.447 --> 00:26:16.992 ‫- چرا؟ ‫- چون قراره همچین اتفاقی بیفته و تو میکنی. 440 00:26:17.075 --> 00:26:18.368 ‫آژیر آتیش سوزی به صدا در میاد؟ 441 00:26:18.410 --> 00:26:20.495 ‫- آژیری به صدا در نمیاد. ‫- پس چرا باید همچین کاری کنم؟ 442 00:26:20.537 --> 00:26:23.790 ‫خودت این تصمیم رو می گیری. ‫کاملاً تصمیم خودته. کسی مجبورت نمی کنه. 443 00:26:23.873 --> 00:26:28.378 ‫- تو مجبورم می کنی؟ ‫- خودت تصمیم می گیری. بهت قول میدم. 444 00:26:29.045 --> 00:26:32.549 ‫صرفاً چون تصمیم خودته، دلیل نمیشه که ‫جلوی خودتو بگیری که این تصمیم رو نگیری. 445 00:26:32.591 --> 00:26:35.385 ‫- همچین کاری نمی کنم! نمی کنم! ‫- بهم ثابت کن که اشتباه می کنم. خب؟ 446 00:26:35.594 --> 00:26:37.304 ‫ثابت کن اشتباه می کنم ‫و از اونجا بلند نشو. 447 00:26:37.304 --> 00:26:38.722 ‫- پا نمی شم. ‫- آره حتماً! 448 00:26:38.722 --> 00:26:40.807 ‫- حتی اگه آتیش سوزی بشه. ‫- آتیش سوزی نمیشه. 449 00:26:40.849 --> 00:26:42.684 ‫- همینجا می مونم. ‫- منم همینطور. 450 00:26:48.273 --> 00:26:49.774 ‫تا کِی؟ 451 00:26:53.862 --> 00:26:55.196 ‫حدود ۳۰ ثانیه. 452 00:26:55.238 --> 00:26:57.407 ‫- باشه، از روی این صندلی بلند نمی شم. ‫- نه، بلند میشی. 453 00:26:57.490 --> 00:27:00.201 ‫هیچکس از روی صندلی ای بلند نمیشه ‫که فکر می کنه مامانش رو می کُشه. 454 00:27:02.996 --> 00:27:04.497 ‫تقصیر تو نیست. 455 00:27:06.374 --> 00:27:07.876 ‫عوض شدنی نیست. 456 00:27:09.377 --> 00:27:11.046 ‫بعضی وقتا فکر می کنم تو اونجا بودی. 457 00:27:11.129 --> 00:27:13.006 ‫- کجا؟ ‫- وقتی که مامانم... 458 00:27:14.257 --> 00:27:17.093 ‫یه پتو دورم پیچیدی. ‫کارِ تو بود؟ 459 00:27:24.559 --> 00:27:26.061 ‫چقدر مونده؟ 460 00:27:30.565 --> 00:27:33.652 ‫اون زن دامن سبز ‫که داره میاد سمتمون رو می بینی؟ 461 00:27:35.278 --> 00:27:36.780 ‫خیلی خب. 462 00:27:38.239 --> 00:27:41.493 ‫قبل از اینکه برسه اینجا، ‫می دوی اون سمت. 463 00:27:50.085 --> 00:27:51.586 ‫عه، شرمنده. 464 00:27:53.588 --> 00:27:55.090 ‫مامان! 465 00:27:57.509 --> 00:27:57.967 ‫مامان! 466 00:28:01.012 --> 00:28:02.430 ‫مامان! 467 00:28:06.101 --> 00:28:08.019 ‫چیکار می کنی؟ هنری؟ 468 00:28:08.103 --> 00:28:10.897 ‫الان باید مدرسه باشی! ‫چرا مدرسه نیستی، هنری؟ 469 00:28:11.523 --> 00:28:12.982 ‫مامان، شرمنده! 470 00:28:13.066 --> 00:28:14.859 ‫وای خدا. چی شده؟ ‫خوبی؟ 471 00:28:14.943 --> 00:28:17.612 ‫- مامان. ‫- اینا چیه پوشیدی؟ 472 00:28:17.696 --> 00:28:19.948 ‫- مامان. ‫- وای خدا، چرا دوباره داری اینجوری می کنی؟ 473 00:28:19.948 --> 00:28:22.367 ‫- مامان! ‫- چرا نمی تونی مدرسه بمونی؟ 474 00:28:22.409 --> 00:28:24.661 ‫- مامان. ‫- بدجوری تو دردسر افتادی. 475 00:28:24.661 --> 00:28:28.081 ‫- شرمنده. مامان! ‫- نه، نه، نه، ببین «شرمنده» فایده ای نداره. 476 00:28:28.081 --> 00:28:29.833 ‫- مامان، گوش کن چی میگم. ‫- اصلاً می دونی... 477 00:28:29.833 --> 00:28:31.334 ‫من و پدرت چند بار اومدیم دفتر مدیر؟ 478 00:28:31.334 --> 00:28:33.294 ‫- مامان، گوش کن چی میگم. ‫- گوش کن چی میگم. 479 00:28:33.336 --> 00:28:34.963 ‫کجا رفتی؟ چرا لباس هات رو در آوردی؟ 480 00:28:35.046 --> 00:28:37.465 ‫- مامان. ‫- اینا رو از کجا... این لباس ها رو دزدیدی؟ 481 00:28:37.465 --> 00:28:39.592 ‫- مامان! ‫- چرا بهم نمیگی چه خبره؟ 482 00:28:39.592 --> 00:28:42.387 ‫- مامان، شرمنده. ‫- مامان، گوش کن چی میگم. 483 00:28:42.637 --> 00:28:44.347 ‫مامان، گوش کن چی... 484 00:28:45.223 --> 00:28:46.725 ‫گوش کن چی میگم. 485 00:28:48.768 --> 00:28:51.146 ‫خواهش می کنم، فقط گوش کن ببین چی میگم. 486 00:28:51.146 --> 00:28:54.482 ‫- ولی دوستت دارم. ‫- نه! اینجوری مشکل حل نمیشه. 487 00:28:54.858 --> 00:28:57.944 ‫نمی تونی اینجوری سرم رو شیره بمالی. ‫باید یه صحبت جدی داشته باشیم. 488 00:28:57.986 --> 00:28:58.695 ‫مامان! 489 00:28:58.737 --> 00:29:01.614 ‫اون فکر می کرد که ‫دوباره مدرسه رو پیچوندم... 490 00:29:01.698 --> 00:29:03.783 ‫و مُچم رو گرفته. 491 00:29:03.867 --> 00:29:06.870 ‫نمی دونست که مُرده ‫و من می خوام برش گردونم. 492 00:29:06.953 --> 00:29:08.955 ‫- مامان، گوش کن ببین... ‫- نه! نه! 493 00:29:09.038 --> 00:29:12.125 ‫تو گوش کن چی میگم. ‫آخه این دفعۀ دهم ـه. 494 00:29:12.208 --> 00:29:14.586 ‫هیچوقت بهمون نمیگی کجا میری ‫یا چرا میری. 495 00:29:14.669 --> 00:29:18.590 ‫می دونی چقدر خطرناکه ‫که برای خودت پرسه می زنی؟ 496 00:29:18.673 --> 00:29:21.885 ‫اصلاً می دونی چقدر نگرانتم؟ 497 00:29:22.677 --> 00:29:24.262 ‫اگه دیگه هیچوقت منو نبینی چی؟ 498 00:29:24.345 --> 00:29:28.099 ‫اگه این آخرین باری باشه که با هم ‫صحبت می کنیم و تو فقط سرم داد زده باشی چی؟ 499 00:29:28.183 --> 00:29:30.185 ‫با این چیزا تهدیدم نکن. 500 00:29:30.268 --> 00:29:32.228 ‫- آخه چه مرگته؟ ‫- مامان، خواهش می کنم... 501 00:29:32.228 --> 00:29:34.564 ‫ما نگرانیم. درک نمی کنیم. ‫کمک کن بفهمیم. 502 00:29:34.647 --> 00:29:36.274 ‫کمربندت رو بستی؟ 503 00:29:36.357 --> 00:29:39.486 ‫هنری... این کار رو کردی؟ 504 00:29:39.569 --> 00:29:45.784 ‫هر اتفاقی داره برات می افته، بهمون بگو. ‫اگه چیزی داره اذیتت می کنه... 505 00:29:45.825 --> 00:29:47.076 ‫- بهمون بگو! ‫- مامان! 506 00:29:47.118 --> 00:29:48.328 ‫مامان! 507 00:29:48.369 --> 00:29:51.831 ‫بهت میگم، راستش رو هم میگم. 508 00:29:51.915 --> 00:29:53.208 ‫ولی باید باور کنی. 509 00:29:53.249 --> 00:29:56.669 ‫باید خیلی خیلی سعی کنی ‫که حرفم رو باور کنی، لطفاً! 510 00:29:59.756 --> 00:30:01.299 ‫من یه مسافر زمانم. 511 00:30:01.341 --> 00:30:02.467 ‫از آینده اومدم. 512 00:30:02.509 --> 00:30:04.135 ‫باید یه چیز مهم رو بهت بگم. 513 00:30:04.177 --> 00:30:06.763 ‫و اگه گوش کنی، جونت رو نجات میده. 514 00:30:08.515 --> 00:30:11.726 ‫هنری، می خوام الان جدی باشی. 515 00:30:11.810 --> 00:30:13.061 ‫ازت می خوام بس کنی. 516 00:30:13.102 --> 00:30:15.480 ‫بس کن! بس کن! بس کن! بس کن! 517 00:30:19.734 --> 00:30:22.695 ‫ازت متنفرم! ازت متنفرم! ازت متنفرم! 518 00:30:22.695 --> 00:30:24.280 ‫هنری! 519 00:30:24.906 --> 00:30:26.449 ‫هنری! 520 00:30:26.491 --> 00:30:28.117 ‫هنری! 521 00:30:29.035 --> 00:30:30.537 ‫هنری! 522 00:30:47.428 --> 00:30:51.349 ‫ریچارد، باورت نمیشه. ‫دوباره اون کار رو کرد. 523 00:30:54.978 --> 00:30:56.479 ‫هنری. 524 00:31:02.777 --> 00:31:04.946 ‫منظورت چیه که توی کلاسه؟ 525 00:31:04.988 --> 00:31:06.406 ‫ولی چطور می تونه الان اونجا باشه؟ 526 00:31:06.447 --> 00:31:08.491 ‫همین چند دقیقه پیش اینجا بود. 527 00:31:08.533 --> 00:31:10.201 ‫چطور می تونه مدرسه باشه؟ 528 00:31:11.828 --> 00:31:13.413 ‫ای خدا... 529 00:31:13.496 --> 00:31:15.248 ‫فکر می کنی چقدر سریع می تونه بُدوئه؟ 530 00:31:15.331 --> 00:31:17.083 ‫امشب سر این قضیه پوستت رو می کَنه. 531 00:31:17.125 --> 00:31:19.502 ‫تو هم نمی فهمی در مورد چی حرف می زنه. ‫(چون خودش نبوده) 532 00:31:19.669 --> 00:31:21.963 ‫- یادمه. ‫- منم یادمه. 533 00:31:23.339 --> 00:31:24.674 ‫عه، عه! 534 00:31:24.716 --> 00:31:27.468 ‫وای خدا! 535 00:31:28.553 --> 00:31:30.054 ‫خوبید خانم؟ 536 00:31:32.140 --> 00:31:34.142 ‫چیزی نشده. چیزی نیست. 537 00:31:34.934 --> 00:31:36.436 ‫امروز روزش نیست. 538 00:31:37.270 --> 00:31:39.439 ‫- گفتم ازش متنفرم. ‫- می دونم. 539 00:31:40.773 --> 00:31:42.609 ‫می تونم همین الان برم پیشش. 540 00:31:42.692 --> 00:31:45.153 ‫می تونم بهش ثابت کنم ‫که همزمان دو جا هستم. 541 00:31:45.153 --> 00:31:48.197 ‫هر اقدامی که بخوای بکنی، ‫یه چیزی مانعت میشه. 542 00:31:49.198 --> 00:31:50.700 ‫خودتم می دونی. 543 00:32:04.964 --> 00:32:07.508 ‫- داریم می ریم محلِ کارِت؟ ‫- آره. 544 00:32:07.592 --> 00:32:10.428 ‫یکشنبه ـست. اونجا تعطیله. ‫می تونیم دزدکی بریم داخل و نگاه کنیم. 545 00:32:10.929 --> 00:32:11.971 ‫به چی؟ 546 00:32:12.180 --> 00:32:14.682 ‫خب، همه اش در مورد مامانم سؤال می پرسی. 547 00:32:14.724 --> 00:32:16.809 ‫گفتم شاید دوست داشته باشی ببینیش. 548 00:32:18.478 --> 00:32:19.979 ‫بیا. 549 00:32:22.273 --> 00:32:23.441 ‫داریم کجا می ریم؟ 550 00:32:23.483 --> 00:32:25.735 ‫- امروز روزشه. ‫- چه روزیه؟ 551 00:32:25.735 --> 00:32:28.279 ‫گفتی می خوای بقیۀ مسافرین زمان رو ببینی، ‫مگه نه؟ 552 00:32:28.529 --> 00:32:29.948 ‫الان می بینیمشون؟ 553 00:32:29.948 --> 00:32:32.116 ‫آره، می بینیمشون. 554 00:32:32.200 --> 00:32:33.701 ‫همه ـشون رو می بینیم. 555 00:32:41.584 --> 00:32:43.211 ‫فوق العاده ـست. 556 00:32:43.461 --> 00:32:45.880 ‫بعضی وقتا برام سؤال میشه ‫که من یه جایی اینجاها نیستم؟ 557 00:32:46.631 --> 00:32:48.299 ‫تو هر روز اینجایی. 558 00:32:48.716 --> 00:32:50.218 ‫نه، توی کتاب ها رو میگم. 559 00:32:51.386 --> 00:32:53.763 ‫برام سؤال میشه ‫که توی یکی از این کتاب ها هستم یا نه. 560 00:32:54.681 --> 00:32:58.851 ‫می دونی، یه نسخۀ دیگه از خودم ‫توی گذشته گیر کرده باشه. 561 00:33:00.311 --> 00:33:01.854 ‫یه نفر در موردش نوشته باشه. 562 00:33:03.147 --> 00:33:04.899 ‫برام کتاب نوشته باشه. 563 00:33:04.983 --> 00:33:07.485 ‫یه تیکه از آینده ام، ‫ممکنه یه جایی همین جاها باشه... 564 00:33:07.568 --> 00:33:09.445 ‫که روی قفسه داره گرد و غبار می شینه روش. 565 00:33:09.529 --> 00:33:11.614 ‫کارهایی که هنوز نکردم. 566 00:33:11.698 --> 00:33:14.325 ‫حرف هایی که هنوز نزدم، تصمیماتی که... 567 00:33:15.284 --> 00:33:16.536 ‫هنوز نگرفتم. 568 00:33:16.577 --> 00:33:19.205 ‫همه ـشون مکتوب و چاپ شده و جلد شده باشن. 569 00:33:20.748 --> 00:33:22.250 ‫فقط کاش می دونستم باید کجا رو بگردم. 570 00:33:24.502 --> 00:33:26.004 ‫اون چیه؟ 571 00:33:26.087 --> 00:33:27.422 ‫خاطرات! 572 00:33:27.463 --> 00:33:28.965 ‫خاطراتِ چی؟ 573 00:33:29.590 --> 00:33:31.092 ‫مامانم. 574 00:33:35.138 --> 00:33:36.764 ‫اینجا چیکار می کنه؟ 575 00:33:36.806 --> 00:33:38.016 ‫از کی قایمش می کنی؟ 576 00:33:39.517 --> 00:33:41.144 ‫از خودم. 577 00:33:41.227 --> 00:33:43.438 ‫نمی تونم توی خونه نگهش دارم. ‫خیلی وسوسه کننده ـست. 578 00:33:43.730 --> 00:33:45.231 ‫وسوسه کننده؟ 579 00:33:46.649 --> 00:33:48.151 ‫اگه... 580 00:33:48.401 --> 00:33:50.028 ‫استرس داشته باشم... 581 00:33:51.279 --> 00:33:52.780 ‫یا افسرده باشم یا... 582 00:33:53.364 --> 00:33:55.450 ‫نوشیدنی زهرماری خورده باشم، 583 00:33:55.533 --> 00:34:00.288 ‫نباید بذارم روی گذشته متمرکز بشم ‫وگرنه دوباره برمی گردم اونجا. 584 00:34:00.371 --> 00:34:02.498 ‫خب، اونجوری دوباره می تونی مامانت رو ببینی. 585 00:34:02.582 --> 00:34:04.083 ‫خیلی هم بد نیست. 586 00:34:06.419 --> 00:34:08.004 ‫بستگی داره چی ببینی. 587 00:34:10.465 --> 00:34:13.009 ‫بابات چی؟ هنوز زنده ـست؟ 588 00:34:13.092 --> 00:34:14.510 ‫زنده ـست. 589 00:34:14.552 --> 00:34:16.054 ‫خیلی با هم صحبت نمی کنیم. 590 00:34:17.013 --> 00:34:18.181 ‫چرا؟ 591 00:34:18.222 --> 00:34:19.724 ‫چرا باید بکنیم؟ 592 00:34:20.975 --> 00:34:23.019 ‫مصیبت ها معمولاً آدما رو کنار هم جمع می کنن 593 00:34:24.604 --> 00:34:27.398 ‫اگه این حرفت نصفه و نیمه هم درست بود، ‫الان کل دنیا با هم دوست بودن. 594 00:34:28.608 --> 00:34:29.776 ‫هِی! 595 00:34:31.360 --> 00:34:32.862 ‫می خوای خوانندگیش رو بشنوی؟ 596 00:34:34.322 --> 00:34:35.823 ‫آره. 597 00:34:38.618 --> 00:34:40.828 ‫گفتم با هم دوست نیستیم. ‫فکر می کنی دلیلش چیه؟ 598 00:34:44.415 --> 00:34:46.042 ‫چیزی نیست. کسی نمیاد تو. 599 00:34:46.125 --> 00:34:47.543 ‫از کجا می دونی؟ 600 00:34:47.585 --> 00:34:49.087 ‫چون قبلاً هیچکس نیومده. 601 00:34:49.629 --> 00:34:50.963 ‫چرا دوست نیستیم؟ 602 00:34:50.963 --> 00:34:53.633 ‫- چون ازم خوشت نمیاد. ‫- آره، ولی چرا ازت خوشم نمیاد؟ 603 00:34:55.426 --> 00:34:57.220 ‫- نمی دونم. ‫- می دونی. 604 00:34:59.263 --> 00:35:00.765 ‫می دونی. 605 00:35:01.265 --> 00:35:03.059 ‫حالا بیا. توی آینه نگاه کن. 606 00:35:05.603 --> 00:35:07.105 ‫به من نگاه کن. 607 00:35:08.022 --> 00:35:09.524 ‫بعدش به خودت نگاه کن. 608 00:35:11.442 --> 00:35:14.320 ‫بگو دیگه، چند وقته داریم این کار رو می کنیم؟ ‫چند تا درس بهت دادم؟ 609 00:35:14.403 --> 00:35:16.823 ‫- فقط چیزای بد رو بهم یاد میدی. ‫- مهارت های بقا! 610 00:35:16.906 --> 00:35:19.742 ‫- کتک زدن به آدما؟ ‫- زباله گردی، بالا رفتن از درخت، 611 00:35:19.826 --> 00:35:21.577 ‫استفاده از کرکره به جای سلاح! 612 00:35:21.661 --> 00:35:25.331 ‫می دونم به همۀ اون چیزا نیاز پیدا می کنی. ‫به همون چیزای خاص! 613 00:35:25.414 --> 00:35:26.916 ‫از کجا می دونم؟ 614 00:35:28.876 --> 00:35:31.295 ‫هنری... 615 00:35:35.299 --> 00:35:36.801 ‫به جفتمون نگاه کن... 616 00:35:37.218 --> 00:35:38.719 ‫توی آینه. 617 00:35:43.307 --> 00:35:44.809 ‫دلیلش رو می دونی. 618 00:35:47.895 --> 00:35:53.651 ‫♪ و کمی برای اینکه نَمیریم ♪ 619 00:35:53.734 --> 00:35:55.987 ‫♪ در اولین دیدارمان ♪ 620 00:35:56.154 --> 00:36:01.784 ‫♪ مرا همسر کوچک خود خطاب کرد ♪ 621 00:36:01.868 --> 00:36:06.956 ‫♪ مرا با نام روغن شاه پسند صدا می زد ♪ 622 00:36:07.039 --> 00:36:10.209 ‫♪ وقتی که می آمد... ♪ 623 00:36:10.293 --> 00:36:16.841 ‫♪ مرا با نام های مختلفی صدا می زد ♪ 624 00:36:16.924 --> 00:36:23.389 ‫♪ قول می دهم همۀ این ها اتفاق بیفتند ♪ 625 00:36:23.472 --> 00:36:29.687 ‫♪ ترس به دل راه نده ♪ 626 00:36:29.770 --> 00:36:35.193 ‫♪ ایمان داشته باش ♪ 627 00:36:35.276 --> 00:36:36.194 ‫♪ جلـوه کن ♪ 628 00:36:36.194 --> 00:36:41.032 ‫♪ جلـوه کن ♪ 629 00:36:48.039 --> 00:36:49.123 ‫خیلی قشنگه. 630 00:36:50.583 --> 00:36:53.252 ‫«مادام باترفلای»، ترانه ای از پوچینی. ‫(اپرای مادام پروانه) 631 00:36:53.878 --> 00:36:55.379 ‫1هفته بعد، مرد. 632 00:36:56.881 --> 00:37:00.134 ‫حتماً شنیدنِ آواز خوندنش برات آرامش بخش بوده. 633 00:37:01.135 --> 00:37:02.637 ‫نه، خوشگله 634 00:37:05.139 --> 00:37:07.266 ‫قشنگ با آرامش بخش فرق می کنه. 635 00:37:07.516 --> 00:37:10.561 ‫سلام خانم ها و آقایون، خیلی ممنون. ممنون که... 636 00:37:10.978 --> 00:37:12.480 ‫چی شده؟ 637 00:37:13.272 --> 00:37:16.776 ‫تا حالا به این نوار گوش نکرده بودم. 638 00:37:17.235 --> 00:37:18.444 ‫چرا؟ 639 00:37:18.486 --> 00:37:22.281 ‫برای تو، عکس های قدیمی و ‫یادگاری ها چیزهای خوبی هستن. 640 00:37:22.323 --> 00:37:23.824 ‫برای من، مثل تله خرس می مونن. 641 00:37:25.076 --> 00:37:27.203 ‫ببین، گاهی اوقات موقعی که اضطراب دارم... 642 00:37:27.203 --> 00:37:29.872 ‫در زمان سفر می کنم و اگه ‫توی فکر مارم باشم، روم تأثیر می ذاره... 643 00:37:29.956 --> 00:37:31.999 ‫و گاهی اوقات مجبورم برم دوباره صحنه مرگش رو ببینم. 644 00:37:33.834 --> 00:37:35.336 ‫الآن هم این اتفاق می افته؟ 645 00:37:35.378 --> 00:37:38.631 ‫- شاید! دارم سعی می کنم طاقت بیارم. ‫- خیلی خب، طاقت بیار. 646 00:37:41.217 --> 00:37:42.885 ‫من واقعاً آدم آشغالی نیستم. 647 00:37:44.053 --> 00:37:47.723 ‫اتفاقاً برعکسِ آشغال بودن، آدم دلسوزی هستم و... 648 00:37:47.807 --> 00:37:51.143 ‫دلسوز بودنم چاله ای زیر پام باز می کنه ‫و گاهی اوقات می افتم توش. 649 00:37:52.645 --> 00:37:54.939 ‫و اگه اشتباه کنم و عاشق کسی بشم، 650 00:37:55.022 --> 00:37:57.358 ‫نمی دونم چند بار مجبورم از دست بدمش. 651 00:37:57.858 --> 00:37:59.360 ‫خیلی خب؟ 652 00:38:00.444 --> 00:38:01.946 ‫خیلی خب. 653 00:38:04.824 --> 00:38:06.325 ‫خیلی خب. 654 00:38:07.785 --> 00:38:09.287 ‫خیلی خب، خوبه. 655 00:38:11.914 --> 00:38:15.167 ‫هر شب که مادرم اجرا می کرد، 656 00:38:15.251 --> 00:38:17.253 ‫با حضار حرف می زد. می دونی؟ 657 00:38:17.336 --> 00:38:18.838 ‫پرسش و پاسخ داشتن. 658 00:38:20.089 --> 00:38:22.091 ‫من اون شب اونجا نبودم. 659 00:38:22.466 --> 00:38:25.970 ‫و تا حالا به این نوار گوش ندادم، ‫پس شاید این فرصت خوبی باشه. 660 00:38:26.971 --> 00:38:28.472 ‫برای چی؟ 661 00:38:28.723 --> 00:38:30.224 ‫برای اینکه مادرم رو ببینی. 662 00:38:32.435 --> 00:38:34.603 ‫چه طور؟ 663 00:38:34.854 --> 00:38:37.648 ‫- خب، یه ایده ای دارم، شاید عملی شد. ‫- چه ایده ای؟ 664 00:38:39.483 --> 00:38:41.944 ‫شماها خیلی لطف دارید. خیلی خیلی لطف دارید. 665 00:38:42.028 --> 00:38:44.196 ‫گوش دادن به نوارش، با دیدنش تفاوت داره. 666 00:38:44.238 --> 00:38:46.032 ‫عصر خیلی فرح بخشی رو گذروندیم... 667 00:38:46.282 --> 00:38:49.535 ‫خفنه، اما اون حس رو نداره. 668 00:38:52.663 --> 00:38:54.165 ‫خب، اگه می تونستی ببینیش... 669 00:38:55.374 --> 00:38:57.001 ‫ازش چی می پرسیدی؟ 670 00:38:57.001 --> 00:39:00.087 ‫- نمی تونم ازش چیزی بپرسم. ‫- آره، اما اگه می تونستی، چی می پرسیدی؟ 671 00:39:00.171 --> 00:39:02.548 ‫- حوصله مسخره بازی ندارم. ‫- مسخره بازی نیست. 672 00:39:02.631 --> 00:39:05.676 ‫کلر، می خوام به مادرم معرفیت کنم. ‫لطفاً! 673 00:39:09.764 --> 00:39:11.265 ‫نمی دونم. 674 00:39:11.724 --> 00:39:13.225 ‫هوم... 675 00:39:14.602 --> 00:39:16.228 ‫به نظرم... 676 00:39:18.439 --> 00:39:19.940 ‫نمی دونم. 677 00:39:21.442 --> 00:39:24.612 ‫آدم ها چه طور عاشق همدیگه می شن؟ 678 00:39:24.695 --> 00:39:27.365 ‫می دونی؟ یعنی چی می شه که این جوری می شه؟ 679 00:39:29.533 --> 00:39:32.119 ‫خیلی ها هستن که باید ازشون تشکر کنم، اما قبلش... 680 00:39:32.203 --> 00:39:34.705 ‫اگه اجازه بدید، می خواستم یه پیامی رو... 681 00:39:34.789 --> 00:39:37.416 ‫به یه نفر بدم که می دونم امشب صدامون رو می شنوه. 682 00:39:39.085 --> 00:39:41.670 ‫سلام، کلر. 683 00:39:41.837 --> 00:39:43.255 ‫مخاطب صحبتم، کلر ابشایر است 684 00:39:43.297 --> 00:39:45.257 ‫یا امشب خودش اینجاست ‫یا داره گوش می ده. 685 00:39:46.884 --> 00:39:50.012 ‫امروز عصر، یه آقای محترم دمِ درِ استیج منو نگه داشت... 686 00:39:50.096 --> 00:39:54.392 ‫و ازم یه سئوال از طرف کلر پرسید ‫و بهم گفت اگه می شه امشب جوابش رو بدم و... 687 00:39:54.475 --> 00:39:57.103 ‫خیلی مهربون و با نزاکت و مُصِر بود. 688 00:39:57.186 --> 00:39:59.397 ‫و به نظرم یه جورایی ازش خوشم اومد، پس... 689 00:40:00.815 --> 00:40:03.150 ‫می خوام امشب جواب سئوال کلر رو بدم. 690 00:40:04.819 --> 00:40:06.320 ‫چه طور ممکنه؟ 691 00:40:08.155 --> 00:40:10.616 ‫سئوالش این بود: 692 00:40:10.866 --> 00:40:14.412 ‫زوج ها چه طور عاشق همدیگه می شن؟ 693 00:40:14.412 --> 00:40:15.621 ‫چه طور صدام رو شنید؟ 694 00:40:15.704 --> 00:40:17.206 ‫نه، صدات رو نشنید. 695 00:40:18.833 --> 00:40:20.334 ‫اما من صدات رو می شنوم. 696 00:40:21.293 --> 00:40:25.131 ‫و حالا تصمیم گرفتم که سری بعدی ،که تونستم با مادرم حرف بزنم 697 00:40:25.172 --> 00:40:28.300 ‫هر وقت که شد، ‫تو لحظه مناسبش ازش سئوالت رو بپرسم. 698 00:40:29.677 --> 00:40:32.596 ‫و شبی که این نوار ضبط شده، جوابش رو می ده. 699 00:40:34.557 --> 00:40:37.309 ‫پس پاسخ این سئوالی که همین حالا فکر کردی بپرسی... 700 00:40:37.351 --> 00:40:39.145 ‫از قبل از به دنیا اومدنت... 701 00:40:39.645 --> 00:40:41.147 ‫روی این نوار بوده. 702 00:40:46.819 --> 00:40:48.487 ‫می خوای بشنوی؟ 703 00:40:51.115 --> 00:40:52.616 ‫جواب مادرم رو؟ 704 00:40:56.704 --> 00:40:59.290 ‫به نظرم این سئوال برای هممون پیش اومده باشه. 705 00:40:59.957 --> 00:41:01.083 ‫من... 706 00:41:02.334 --> 00:41:04.253 ‫نمی دونم چرا ازم خواست جواب این سئوال رو بدم 707 00:41:04.295 --> 00:41:06.005 ‫من خواننده ام. فقط خوانندگی می کنم. 708 00:41:06.088 --> 00:41:10.009 ‫اما حالا داشتم «مادام باترفلای» رو می خوندم ‫که درباره عشق محکوم به فناست، 709 00:41:10.050 --> 00:41:12.470 ‫و به نظرم به خاطر همین بود که به فکر این افتادم: 710 00:41:15.973 --> 00:41:17.475 ‫مگه تمام عشق ها محکوم به فنا نیست؟ 711 00:41:19.059 --> 00:41:20.853 ‫نمی خوام ضد حال بزنم. 712 00:41:22.396 --> 00:41:23.481 ‫می دونید... 713 00:41:23.564 --> 00:41:26.275 ‫اما همیشه تموم می شه، مگه نه؟ 714 00:41:28.235 --> 00:41:29.945 ‫پس کلر... 715 00:41:30.029 --> 00:41:32.031 ‫اگه حرف هام رو می شنوی و نگرانی... 716 00:41:32.865 --> 00:41:35.367 ‫جواب من و پوچینی اینه: 717 00:41:38.204 --> 00:41:39.997 ‫زوج ها عاشق همدیگه نمی شن. 718 00:41:42.041 --> 00:41:45.419 ‫کاری که می کنن اینه که یه مدت عاشق همدیگه می شن 719 00:41:46.378 --> 00:41:48.964 ‫فقط یه مدته، یه مدت کوتاه. 720 00:41:51.091 --> 00:41:52.593 ‫ایرادی نداره. 721 00:41:54.220 --> 00:41:57.765 ‫چون بهتره یه مدت کوتاه شاد باشی، 722 00:41:57.806 --> 00:42:00.976 ‫فقط یه مدت مختصر، ‫حتی اگه بدونی بعداً این عشق رو از دست می دی، 723 00:42:01.018 --> 00:42:04.605 ‫بازم بهتر از اینه که ‫کل زندگیت حالِ طبیعی ای داشته باشی. 724 00:42:07.566 --> 00:42:10.402 ‫نمی دونم این نصیحتم چقدر مفیده اما... 725 00:42:12.112 --> 00:42:13.822 ‫همیشه دیرتر از اونیه که فکرش رو می کنید، 726 00:42:13.906 --> 00:42:16.784 ‫و این تنها فرصتیه که نصیبتون می شه. 727 00:42:20.329 --> 00:42:21.830 ‫پس موفق باشی، کلر. 728 00:42:23.958 --> 00:42:25.167 ‫می دونید چیه؟ 729 00:42:26.585 --> 00:42:29.421 ‫برید با زندگیتون عشق کنید! 730 00:42:32.508 --> 00:42:38.514