WEBVTT 1 00:00:34.083 --> 00:00:35.791 ‫کثافت ها! 2 00:00:35.833 --> 00:00:39.041 ‫کریم، حسن، یارو تفنگ تک تیرانداز داره. بزنیدش. 3 00:01:26.625 --> 00:01:28.833 ‫خیلی خب. 4 00:01:28.916 --> 00:01:31.000 ‫وقتشه پول رو پیدا کنیم. 5 00:01:40.625 --> 00:01:41.625 ‫قربان. 6 00:01:43.083 --> 00:01:45.625 ‫همه جا رو گشتم، اما چیزی پیدا نکردم. 7 00:01:48.125 --> 00:01:50.166 ‫پول ها رو کجا قایم کرده؟ 8 00:01:52.041 --> 00:01:54.333 ‫من حدس می زنم توی اتاق- خواب باشه اما نمی رم اونجا 9 00:01:54.416 --> 00:01:55.416 ‫کار جالبی نیست. 10 00:02:00.958 --> 00:02:02.500 ‫همین جوریش هم دیرمون شده. 11 00:02:03.291 --> 00:02:04.958 ‫کارت اعتباری یا همچین چیزی ندارید؟ 12 00:02:05.041 --> 00:02:07.125 ‫اگه داشتم که این کارها رو نمی کردم. 13 00:02:07.875 --> 00:02:09.166 ‫اگه تو داری همین حالا بریم. 14 00:02:09.250 --> 00:02:12.000 ‫دارم، اما پول حداقل شارژش رو ندادم. 15 00:02:13.250 --> 00:02:15.958 ‫باید یه کم پول برای وقت مبادا کنار بذارید. 16 00:02:19.958 --> 00:02:22.916 ‫قربان، پیشنهاد می کنم مثل یه زن فکر کنید. 17 00:02:23.000 --> 00:02:24.875 ‫اگه «دویگو» بود کجا می ذاشتش؟ 18 00:02:26.208 --> 00:02:29.041 ‫داره بهم مشاوره هم می ده. عجب منطقی داری تو! 19 00:02:36.250 --> 00:02:38.750 ‫آهان! می دونستم پیداش می کنید. واقعاً می گم. 20 00:02:38.791 --> 00:02:39.875 ‫یافتم! 21 00:02:49.708 --> 00:02:51.375 ‫صبر کنید. جریان اون تفنگه چیه؟ 22 00:02:53.291 --> 00:02:55.416 ‫مگه جور دیگه ای هم می تونیم عروسی رو به هم بزنیم؟ 23 00:03:00.000 --> 00:03:02.041 ‫هر چی شما بگید. فقط به «الیف» شلیک نکنید. 24 00:03:05.666 --> 00:03:07.000 ‫مثلاً یه موقع اتفاقی. 25 00:03:10.000 --> 00:03:12.208 ‫قربان، احتمالاً بهتر باشه دیگه بریم. نه؟ 26 00:03:13.875 --> 00:03:16.666 ‫باورم نمی شه. واقعاً می خواییم این کار رو بکنیم، آره؟ 27 00:03:17.125 --> 00:03:19.416 ‫راستش رو بخوایید، هیچ وقت فکر نمی کردم واقعاً انجامش بدیم 28 00:03:19.458 --> 00:03:22.125 ‫فکر می کردم نمی تونیم. ‫اما داریم می ریم تو کارش. 29 00:03:22.208 --> 00:03:24.833 ‫پات رو گذاشتی روی خط. ‫پات رو گذاشتی روی خط. نوبت منه. 30 00:03:42.875 --> 00:03:43.875 ‫قربان. 31 00:03:46.458 --> 00:03:47.458 ‫قربان. 32 00:03:48.583 --> 00:03:49.583 ‫بله. 33 00:03:49.625 --> 00:03:51.833 ‫بیایید دیگه. اینه؟ 34 00:03:53.666 --> 00:03:54.666 ‫آره. 35 00:04:00.875 --> 00:04:01.958 ‫عجله نکنید. 36 00:04:22.208 --> 00:04:23.208 ‫چیه؟ 37 00:04:27.083 --> 00:04:29.041 ‫قربان «دایلان» 700کیلومتر تا اینجا فاصله داره. 38 00:04:29.125 --> 00:04:31.375 ‫عروسی فردا عصره. این ماشین تا اونجا می رسونتمون؟ 39 00:04:31.416 --> 00:04:34.541 ‫- احتمالاً مثل حلزون راه بره. ‫- اعصاب منو به هم نریز، کریم. فقط سوار شو. 40 00:05:03.416 --> 00:05:04.416 ‫چیه؟ 41 00:05:04.875 --> 00:05:06.375 ‫چندین ماهه که کار نکرده. 42 00:05:06.458 --> 00:05:08.208 ‫طبیعیه. راه می افته. بسپارش به خودم. 43 00:05:08.291 --> 00:05:10.291 ‫کاملاً درسته. اوهوم. 44 00:05:18.291 --> 00:05:19.125 ‫شکست. 45 00:05:19.208 --> 00:05:21.958 ‫- عه، گندش بزنن ‫- انقدر منو مسخره نکن! 46 00:05:22.041 --> 00:05:25.166 ‫حالا چیکار کنیم؟ دیگه نمی تونیم موتور رو خاموش کنیم. 47 00:05:31.458 --> 00:05:33.375 ‫قربان، خداییش دارید چیکار می کنید؟ 48 00:05:33.458 --> 00:05:36.083 ‫می خوام ببینم می تونم کلید رو بگیرم دستم یا نه. 49 00:05:36.666 --> 00:05:38.666 ‫احمق نیستم، خب؟ چه نقشه ای تو سرته؟ 50 00:05:38.750 --> 00:05:40.333 ‫نقشه ای تو سرم نیست. مگه چیکار کردم؟ 51 00:05:40.375 --> 00:05:43.625 ‫- خیلی خب، کریم. بیخیال. من عصبانی ام. فراموشش کن. ‫- مگه جرمه که نشستم؟ 52 00:05:43.708 --> 00:05:46.083 ‫کلید زاپاسی چیزی نیست؟ 53 00:05:48.916 --> 00:05:51.125 ‫کلید داخل اونجا گیر کرده. 54 00:05:51.208 --> 00:05:53.708 ‫احمقی؟ آخه کلید زاپاس رو باید کجاش بذارم؟ 55 00:05:53.750 --> 00:05:56.750 ‫برش دارید و هر جا خواستید بذارید. ‫تصمیم گیریش با خودتونه. ای خدا. 56 00:05:57.333 --> 00:06:00.666 ‫عجبا! عجب! 57 00:06:00.750 --> 00:06:04.375 ‫یه ستوان فرعی داره به سروانش می گه ‫«برش دار و بذارش اونجا». 58 00:06:04.375 --> 00:06:07.041 ‫- شروع کرد. دوباره شروع کرد. ‫- حیف این همه زحمتی که براش کشیدم. 59 00:06:07.083 --> 00:06:08.833 ‫دائم یه حرف رو تکرار می کنه. 60 00:06:09.375 --> 00:06:11.250 ‫ببین ارتش کارش به کجا کشیده. 61 00:06:12.208 --> 00:06:13.208 ‫قربان، لطفاً تمومش کنید. 62 00:06:13.708 --> 00:06:16.041 ‫ارتش هیچ ربطی به این ماجرا نداشت. 63 00:06:16.041 --> 00:06:17.625 ‫اما شما بیخودی ربطش می دید. 64 00:06:19.750 --> 00:06:22.458 ‫دیگه منو «قربان» صدا نزن. خب؟ 65 00:06:22.500 --> 00:06:24.416 ‫تمام تصوراتم رو از ارتش خراب کردی. 66 00:06:29.208 --> 00:06:30.583 ‫منو «برادر» صدا بزن. 67 00:06:34.916 --> 00:06:36.625 ‫پس راه بیفت، برادر. 69 00:08:53.625 --> 00:08:55.458 ‫خانم دویگو، لطفاً خونسردیتون رو حفظ کنید. 70 00:08:55.500 --> 00:08:56.750 ‫چه طور می تونم خونسرد باشم؟ 71 00:08:56.750 --> 00:08:59.125 ‫- از بیمارستان فرار کرده؟ ‫- آروم باشید! 72 00:08:59.166 --> 00:09:01.625 ‫- بیایید بریم توی دفترم. ‫- حتی یه نگهبان هم گذاشته بودین. 73 00:09:01.666 --> 00:09:05.375 ‫ماجرا چیه؟ چه طور ممکنه با این همه ‫نیروهای گشت، راحت از اینجا بره بیرون؟ 74 00:09:05.458 --> 00:09:08.000 ‫نگران نباشید. به غیرنظامی ها و دژبانی خبر دادیم. 75 00:09:08.083 --> 00:09:09.583 ‫به نفعتونه زودتر پیداش کنید. 76 00:09:09.666 --> 00:09:12.208 ‫اگه صحیح و سالم نباشه، ‫توی بد دردسری می افتید، آقا ماهیر. 77 00:09:12.291 --> 00:09:13.166 ‫این جوری نکنید. 78 00:09:13.250 --> 00:09:16.833 ‫نتونستید مواظب بیماری باشید ‫که مظنونِ یه پرونده ـست. 79 00:09:16.916 --> 00:09:19.666 ‫خودتون باید این رو به دادستان توضیح بدید. 80 00:09:20.708 --> 00:09:21.708 ‫خانم دویگو. 81 00:09:48.041 --> 00:09:50.458 ‫ماشین خوشگلیه، مگه نه؟ ازش خوشت میاد؟ 82 00:09:52.041 --> 00:09:53.708 ‫کجا پیداش کردی؟ 83 00:09:53.791 --> 00:09:55.375 ‫می خوای ازم بخریش؟ 84 00:09:55.958 --> 00:09:57.166 ‫قیمتش چنده؟ 85 00:09:58.041 --> 00:09:59.458 ‫بفرما، یه قیمتی بگو. 86 00:10:01.500 --> 00:10:02.333 ‫نمی دونم. 87 00:10:02.416 --> 00:10:04.500 18الی 20هزار تا می ارزه،‌ آره؟ 88 00:10:07.958 --> 00:10:09.208 ‫می فهمی چی می گی، کودن؟ 89 00:10:09.291 --> 00:10:12.000 ‫با اون پول حتی نمی تونی فرمونش رو بخری. 90 00:10:12.083 --> 00:10:13.833 ‫مدل 1974 تر و تمیزه. 91 00:10:13.916 --> 00:10:16.958 ‫اگه خراش یا لکه ای پیدا کردی، بهم نشون بده. 92 00:10:17.041 --> 00:10:18.625 ‫یه نگاه به اون داشبورد بنداز. 93 00:10:18.708 --> 00:10:21.583 ‫اگه یه خراش کوچولو ببینی، این ماشین رو از بالای تپه می اندازم پایین 94 00:10:21.666 --> 00:10:24.625 ‫خودم همه چیزهاش رو تعمیر کردم. همش رو. 95 00:10:25.208 --> 00:10:27.666 ‫شرط می بندم نمی تونی حدس بزنی ‫که قالپاق هاش رو از کجا آوردم. 96 00:10:27.708 --> 00:10:30.208 ‫بگو. گوش می کنم. ‫بگو قالپاق از کجا آوردی. 97 00:10:31.083 --> 00:10:33.541 ‫دزدیه! دزدیمشون داداش! 98 00:10:33.625 --> 00:10:36.083 ‫فکر می کنی پیدا کردنِ قطعات برای این ماشین برام راحت بوده؟ 99 00:10:36.208 --> 00:10:38.041 ‫به این راحتی نمی شه پیداشون کرد. 100 00:10:38.125 --> 00:10:40.375 10سال از عمرم مشغول بازسازی‌ این ماشین بودم 101 00:10:40.625 --> 00:10:43.541 ‫مغزت در حد پرنده هاست. 18الی 20هزار؟ 102 00:10:44.000 --> 00:10:46.750 ‫احمق! عوضی چونه هم می زنه سرِ قیمت. 103 00:10:46.833 --> 00:10:48.666 ‫- چرا؟ ‫- چرا چی؟ 104 00:10:48.750 --> 00:10:50.125 ‫چرا این همه پول ریختی پای این؟ 105 00:10:50.166 --> 00:10:52.708 ‫با اون همه پول می تونستی یه شاسی بلند بخری. 106 00:11:07.958 --> 00:11:12.041 ‫خب، پدر و مادر و خواهرم ‫توی این ماشین مُردن. 107 00:11:22.916 --> 00:11:25.333 ‫باید مُرده ها رو فراموش کنی، رفیق. 108 00:11:25.416 --> 00:11:27.083 ‫باید به زندگیت ادامه بدی. 109 00:12:09.458 --> 00:12:12.458 ‫[تماس دریافتی از دویگو] 110 00:13:05.708 --> 00:13:07.125 ‫کریم. 111 00:13:07.208 --> 00:13:09.416 ‫زود باش. من بدونِ اینکه خبر بدم اومدم. 112 00:13:12.500 --> 00:13:15.916 ‫دیگه آخراشه. صبور باش. 113 00:13:16.500 --> 00:13:18.916 ‫بعدش چی شد؟ ‫مامانت چی گفت؟ 114 00:13:19.000 --> 00:13:20.125 ‫باهاش حرف می زنه. 115 00:13:21.083 --> 00:13:24.541 ‫اینکه سال کبیسه هر چهار سال یکبار ‫اتفاق می افته. 116 00:13:25.041 --> 00:13:27.375 ‫بیخیال، کریم. ‫شوخی هات خیلی مسخره ـست. 117 00:13:28.083 --> 00:13:30.208 ‫تو شوخی هام رو نمی گیری. 118 00:13:30.875 --> 00:13:33.041 ‫این دفعه مامانم میگه... 119 00:13:33.541 --> 00:13:35.333 ‫آخ، درد گرفت! مراقب باش. 120 00:13:35.416 --> 00:13:38.458 ‫خیلی خب، صبر کن. ‫مامانت اندفعه چی میگه؟ 121 00:13:42.875 --> 00:13:44.041 ‫الیف! 122 00:13:44.083 --> 00:13:46.958 ‫- بابا! بابامه. ‫- برام سؤال شده بود کجایی. 123 00:13:47.041 --> 00:13:49.625 ‫- منِ احمق رو ببین. معلومه که اینجایی. ‫- بس کن بابا، خواهش می کنم. 124 00:13:49.666 --> 00:13:51.625 ‫- داری آبرومون رو می بری. ‫- اینجا چیکار می کنی؟ 125 00:13:51.666 --> 00:13:53.958 ‫- زود باش، بیا بریم. ‫- چیزی نشده که. لطفاً شلوغش نکنید. 126 00:13:54.000 --> 00:13:56.791 ‫- دهنت رو ببند وگرنه قاط می زنم! ‫- آقا داوود. بیخیال. آروم باشید. 127 00:13:56.833 --> 00:13:58.875 ‫صدای داد زدنتون رو شنیدم، ‫دستم یه کوچولو لیز خورد. 128 00:13:58.916 --> 00:14:00.250 ‫در کل یه بافتِ کوچیکه. 129 00:14:00.333 --> 00:14:03.083 ‫- بیا بریم. توی خونه حرفش رو می زنیم. ‫- بیا. باشه. خیلی خب. 130 00:14:03.125 --> 00:14:05.375 ‫- نگفته بودم دیگه نیای پیش این عوضی؟ ‫- آقا داوود! 131 00:14:05.416 --> 00:14:07.916 ‫لزومی نداشت بهم بگید عوضی. 132 00:14:19.125 --> 00:14:21.166 ‫- این چه کاری بود؟ ‫- دیوونه ـست؟ 133 00:14:25.083 --> 00:14:26.291 ‫روانی ـه. 134 00:14:27.958 --> 00:14:29.458 ‫بیا بریم دیگه. راه بیفت. 135 00:14:48.000 --> 00:14:49.875 ‫سیگار لازمم. چیزی می خوای؟ 136 00:14:50.875 --> 00:14:54.000 ‫شیر موز. 137 00:14:59.750 --> 00:15:00.750 ‫شیر موز. 138 00:15:09.000 --> 00:15:11.750 ‫می دونستم این کار رو می کنی. 139 00:15:15.833 --> 00:15:18.166 ‫لعنتی! خدا بهم صبر بده. 140 00:15:18.250 --> 00:15:20.083 ‫خدا بهم صبر بده. 141 00:15:28.541 --> 00:15:30.666 ‫در ضمن این حیوانات، منشأ... 142 00:15:30.750 --> 00:15:33.125 ‫پرچم قرمز و سفید پرو هستند. 143 00:15:33.208 --> 00:15:35.250 ‫- سلام. ‫- سلام خوش اومدی. 144 00:15:35.333 --> 00:15:37.791 ‫به لطف پاهای طویلِ انگشت چسبیده ـشان... 145 00:15:37.875 --> 00:15:42.333 ‫فلامینگوها می توانند چندین ساعت ‫روی یک پا بایستند و تعادلشان را از دست ندهند 146 00:15:44.000 --> 00:15:47.291 ‫- پاشون رفته روی مین! (فلامینگو) ‫- جانم آقا؟ 147 00:15:48.708 --> 00:15:49.791 ‫یه جعبه سیگار «وست»... 148 00:15:50.916 --> 00:15:52.375 ‫و یه شیر موز. 149 00:15:53.041 --> 00:15:55.666 ‫گرچه در سرتاسر دنیا آن ها را ‫با اسم فلامینگو می شناسند، 150 00:15:55.750 --> 00:15:58.583 ‫در ترکیه با اسم «درنا» شناخته می شوند. 151 00:15:59.250 --> 00:16:04.625 ‫عموماً در نیزارِ سلطان، ‫دریاچۀ وان و توزلا دیده می شوند و... 152 00:16:04.625 --> 00:16:06.208 ‫تا حالا از اونا خوردی؟ 153 00:16:06.291 --> 00:16:08.625 ‫وای! خیلی خوشمزه ـست. 154 00:16:08.708 --> 00:16:11.458 ‫اول باید بالش رو بِکَنی و آب پزش کنی. 155 00:16:11.541 --> 00:16:15.208 ‫بعدش باید تیکه تیکه ـش کنی ‫و با برنج روی یه سینی آماده اش کنی. 156 00:16:15.291 --> 00:16:18.416 ‫برای اینکه بیشتر آبدار و خوشمزه بشه، ‫توی اجاق کبابش می کنی. 157 00:16:18.500 --> 00:16:21.666 ‫غذای شاه ها! ‫برای شام لحظه شماری می کنم. 158 00:16:24.333 --> 00:16:26.000 ‫دوتا نوشیدنیِ شیر تخمیر شده هم می برم. 159 00:16:26.083 --> 00:16:29.208 ‫ممنون که یادم انداختی. ‫پدر زنم داره میاد. 160 00:16:29.291 --> 00:16:31.958 ‫برای اونم میارم. ‫لامصب عاشق ایناست. 161 00:16:38.666 --> 00:16:41.541 ‫وایستا، کثافت! ‫شامم رو پس بیار. 162 00:16:42.291 --> 00:16:43.750 ‫حرومزاده! 163 00:16:51.000 --> 00:16:52.458 ‫از بیمارستان فرار کردی. 164 00:16:52.916 --> 00:16:56.125 ‫تحت تعقیبی. اونوقت رفتی یه کبک ‫از سوپرمارکت دزدیدی. 165 00:16:56.208 --> 00:16:58.166 ‫اون عوضی گفت می خواد بکُشتش... 166 00:16:58.250 --> 00:17:00.583 ‫و اون زبون بسته رو بده پدر زنش بخوره. 167 00:17:00.583 --> 00:17:03.583 ‫- پس مادر زنش چی؟ ‫- اون حیوون ها امشب باید همدیگه رو بخورن! 168 00:17:03.666 --> 00:17:06.208 ‫می خواست کبابش کنه تا آبدارتر بشه. 169 00:17:06.291 --> 00:17:08.083 ‫همۀ اینا رو داری جلوی پرنده میگی؟ 170 00:17:08.166 --> 00:17:10.916 ‫کریم، یه مُشت خیلی محکم بهت می زنم ‫که از ماشین پرت بشی بیرون. 171 00:17:20.125 --> 00:17:23.208 ‫پرنده ها باید پرواز کنن. ‫باید آزادانه برای خودشون بگردن. 172 00:17:26.208 --> 00:17:27.875 ‫نباید مینداختنش توی قفس. 173 00:17:30.541 --> 00:17:32.083 ‫من حیوونم؟ هان؟ 174 00:17:32.166 --> 00:17:34.583 ‫- سروان، لطفاً آروم باش. ‫- منو اینجا زندانی کردین. ولم کنید. 175 00:17:34.583 --> 00:17:37.125 ‫صالح، زیادی شلوغش کردی. ‫فقط داری اوضاع رو بدتر می کنی. 176 00:17:37.125 --> 00:17:38.208 ‫کار دستِ خودت میدی. 177 00:17:38.250 --> 00:17:40.541 ‫تو چرا اومدی؟ هان؟ ‫گورت رو گُم کن. 178 00:17:40.625 --> 00:17:43.375 ‫نه که خیلی بهم اهمیت میدی! ‫برو بیرون، برو بیرون. 179 00:17:44.041 --> 00:17:46.416 ‫- صالح، نیازی به این کارها نیست. ‫- یه تزریق ساده ـست. 180 00:17:46.458 --> 00:17:49.083 ‫لطفاً کار رو سخت تر از این نکن. ‫می خوایم کمکت کنیم. 181 00:17:49.166 --> 00:17:52.041 ‫آهای! می شنوی چی میگم؟ ‫دارم میگم از اینجا برو. 182 00:17:52.125 --> 00:17:53.958 ‫- چیکار می کنی؟ ولم کن. ‫- می خوایم کمک کنیم. 183 00:17:54.041 --> 00:17:57.375 ‫- برید بیرون، برید بیرون! ولم کنید. ‫- آروم باش. آروم باش. 184 00:17:57.458 --> 00:17:59.500 ‫همین الان ولم کنید! 185 00:17:59.666 --> 00:18:00.916 ‫اوه. 186 00:18:02.333 --> 00:18:05.000 ‫- حالتون خوبه، خانم دویگو؟ واقعاً شرمنده. ‫- کثافت عوضی. 187 00:18:05.083 --> 00:18:06.750 ‫آقا؟ آقا؟ 188 00:18:06.750 --> 00:18:10.541 ‫- آقا صالح، حالتون خوبه؟ ‫- ولش کنید! 189 00:18:11.125 --> 00:18:14.125 ‫ولش کنید دیگه! ولش کنید. برید! 190 00:18:29.083 --> 00:18:32.541 ‫حتی دیگه نمی تونم فوتبال شش نفره بازی کنم. 191 00:18:32.625 --> 00:18:34.583 ‫اصلاً پنج تا دوست داری؟ 192 00:18:35.958 --> 00:18:38.083 ‫دیگه ماهیگیری هم نمی تونم بکنم. 193 00:18:38.166 --> 00:18:39.875 ‫با یه قایق بزن به آب. 194 00:18:41.666 --> 00:18:43.666 ‫توی شهرمون، توی رودِ قزل‌ایرماق... 195 00:18:43.750 --> 00:18:46.833 ‫میشه از ساحل ماهیگیری کرد ‫و جای قلاب انداختن رو عوض کرد. 196 00:18:46.916 --> 00:18:50.333 ‫یکی دوتا درنا میان می چرخن. ‫گربه ماهی و ماهیِ کپور هم داره. 197 00:18:50.916 --> 00:18:52.791 ‫همیشه تنهایی میری ماهیگیری؟ 198 00:18:54.708 --> 00:18:55.708 ‫معمولاً آره. 199 00:18:56.791 --> 00:18:58.708 ‫دویگو هم باهات میاد؟ 200 00:18:59.583 --> 00:19:02.166 ‫قبلنا می اومد ولی دیگه نه. 201 00:19:04.500 --> 00:19:06.458 ‫احتمالاً از دستت خسته شده. 202 00:19:10.000 --> 00:19:11.000 ‫شاید. 203 00:19:19.750 --> 00:19:21.666 ‫واقعاً دوستت داره، رفیق. 204 00:19:24.375 --> 00:19:25.375 ‫راست میگی. 205 00:19:28.916 --> 00:19:30.458 ‫دلم براش می سوزه. 206 00:19:42.166 --> 00:19:45.083 ‫حدسم اینه که دویگو تنها دوستی بود ‫که توی کل زندگیت داشتی. 207 00:19:45.125 --> 00:19:46.750 ‫درست میگم؟ 208 00:19:46.833 --> 00:19:49.041 ‫خیلی ممنون، پسر! ممنون! 209 00:19:49.125 --> 00:19:51.791 ‫- چرا دارم این همه به خودم زحمت میدم؟ ‫- شاید از روی ترس ـه. 210 00:19:51.875 --> 00:19:54.125 ‫حتی قبلاً که خیلی از الان سرتر بودی هم ‫هیچ دوستی نداشتی. 211 00:19:54.166 --> 00:19:55.375 ‫دیگه کافیه. 212 00:19:55.458 --> 00:19:58.291 ‫دیگه از حد گذروندی. 213 00:20:12.875 --> 00:20:14.750 ‫نه، کافیه. ممنون. 214 00:20:27.083 --> 00:20:30.333 ‫خب، رجب، قضیه چیه؟ هان؟ 215 00:20:30.416 --> 00:20:32.083 ‫خبر خوبیه، آقا داوود. 216 00:20:33.833 --> 00:20:37.583 ‫یعنی ما دلیل خوبی برای اینجا اومدنمون داریم ‫هوم... الیف؟ 217 00:20:40.000 --> 00:20:41.666 ‫بابا، صحبت کن دیگه. 218 00:20:41.750 --> 00:20:43.166 ‫باشه پسرم. صبر کن. 219 00:20:43.875 --> 00:20:46.375 ‫خب، داوود. 220 00:20:47.500 --> 00:20:50.500 ‫بچه ها در مورد آینده ـشون صحبت کردن ‫و به توافق رسیدن. 221 00:20:50.583 --> 00:20:53.125 ‫فکر می کردم خودت از قبل خبر داری ولی... 222 00:20:54.541 --> 00:20:55.833 ‫- خلاصه... ‫- مامان. 223 00:20:55.833 --> 00:20:56.541 ‫چیه؟ 224 00:20:56.583 --> 00:20:58.708 ‫- بهش نگفتی؟ ‫- نه، هنوز نگفتم. 225 00:20:58.750 --> 00:21:00.208 ‫میرم سر اصل مطلب. 226 00:21:01.000 --> 00:21:03.916 ‫اگه اجازه بدی، ‫پسرمون می خواد با الیف ازدواج کنه. 227 00:21:04.000 --> 00:21:06.791 ‫بسه، رجب. ‫تو رو خدا دیگه چیزی نگو. 228 00:21:07.500 --> 00:21:09.125 ‫آهای الیف، بیا اینجا. 229 00:21:09.208 --> 00:21:11.458 ‫یه دقیقه صبر کنید. همگی خونسرد باشید. 230 00:21:11.708 --> 00:21:14.333 ‫شاید بهتر باشه متمدنانه رفتار کنیم ‫و اول از الیف بپرسیم. 231 00:21:15.083 --> 00:21:17.125 ‫- مگه نه، الیف؟ ‫- کریم. 232 00:21:17.750 --> 00:21:20.041 ‫ببین، می خوای ببینی ‫من کِی کاسۀ صبرم لبریز میشه؟ 233 00:21:20.125 --> 00:21:23.666 ‫- خیلی خب، باشه. چیزی نیست. عصبی نشو. ‫- چرا چیزی نیست رجب؟ چیزی هست! 234 00:21:23.750 --> 00:21:25.791 ‫همینجوری پا شدین اومدین اینجا ‫و حرفِ ازدواج می زنید؟ 235 00:21:25.875 --> 00:21:27.291 ‫همه ـتون می خواید منو دیوونه کنید؟ 236 00:21:27.750 --> 00:21:30.375 ‫- آهای الیف، بیا اینجا. ‫- گفتی خبر دارن که. 237 00:21:30.458 --> 00:21:33.166 ‫بیا اینجا. فوراً بیا اینجا. 238 00:21:33.250 --> 00:21:36.291 ‫می دونم اصل قضیه چیه. ‫من و تو باید یه صحبتی با هم داشته باشیم. 239 00:21:36.375 --> 00:21:39.041 ‫- فکر می کردم مامان بهت گفته. ‫- دیگه حرف نباشه. برو. برو. 240 00:21:39.125 --> 00:21:42.208 ‫- چرا بهش نگفتی، مامان؟ ‫- نمی تونستم بهش بگم. 241 00:21:42.291 --> 00:21:44.791 ‫- اونا به هم نمی خورن. ‫- باشه، باشه، باشه، داوود. 242 00:21:44.875 --> 00:21:47.125 ‫- چرا بهش نگفتی؟ ‫- درسته. اونا به هم نمی خورن. 243 00:21:47.166 --> 00:21:48.458 ‫الان درستش می کنم. 244 00:21:48.541 --> 00:21:52.000 ‫- عذر می خوام که مزاحم شدیم. ‫- یه دقیقه صبر کن. چی شده بابا؟ 245 00:21:52.083 --> 00:21:55.458 ‫- آقا داوود، نمی دونم «بابا» صداتون کنم یا نه ‫- ای خدا! 246 00:21:55.541 --> 00:21:58.291 ‫درک می کنم که یه سوء تفاهمی پیش اومده ‫ولی اشکالی نداره. 247 00:21:59.250 --> 00:22:02.750 ‫منو از وقتی راهنمایی می رفتم می شناختید. ‫مدرسۀ راهنمایی! می دونید؟ 248 00:22:02.833 --> 00:22:04.791 ‫و قصد من فقط هوی و هوس نیست. 249 00:22:04.875 --> 00:22:05.750 ‫بهم اعتماد کنید. 250 00:22:05.833 --> 00:22:09.041 ‫گور بابای قصد و غرضت، عوضی! ‫جرئت کردی در مورد هوی و هوس صحبت کنی؟ 251 00:22:09.125 --> 00:22:11.625 ‫ببین، می زنم صدای سگ بدی. ‫واقعاً می زنم. 252 00:22:11.708 --> 00:22:13.916 ‫- داوود، وایستا. وایستا. ‫- وای نه، نه، مامان! 253 00:22:14.000 --> 00:22:15.958 ‫خودتو کنترل کن. ‫خیلی خب پسرم. بیا بریم. 254 00:22:16.041 --> 00:22:18.833 ‫همینجوری اومدین اینجا؟ ‫باورم نمیشه! 255 00:22:18.916 --> 00:22:21.166 ‫بهش بگو چقدر از هم راضی هستیم، الیف. ‫بهش بگو. 256 00:22:21.250 --> 00:22:22.875 ‫ما عاشق همیم. 257 00:22:22.958 --> 00:22:25.583 ‫ما فامیلِ هم هستیم. ‫لطفاً این دیوونه بازی ها رو تموم کنید. 258 00:22:27.666 --> 00:22:30.750 ‫ببینید چی شد! ‫ببینید! گریه اش انداختید. 259 00:22:31.333 --> 00:22:34.750 ‫خیر سرمون قرار بود شادترین روز عمرمون باشه. ‫اینجوری می خوایم ازش یاد کنیم؟ 260 00:22:34.833 --> 00:22:37.166 ‫تو دیگه چرا داری داد می زنی؟ 261 00:22:37.958 --> 00:22:39.208 ‫من دیگه خسته شدم. 262 00:22:39.833 --> 00:22:43.208 ‫میشه لطفاً... میشه لطفا یه بار ‫به حرفم گوش کنی؟ 263 00:22:43.291 --> 00:22:46.833 ‫- گوش کن چی میگم. آروم باش. ‫- چرا من باید آروم باشم؟ 264 00:22:46.916 --> 00:22:49.375 ‫حداقل باید گل ها رو بهش دادم. خب؟ 265 00:22:49.458 --> 00:22:51.625 ‫- پسر، دیوونه ای؟ ‫- برو بیرون! 266 00:22:51.708 --> 00:22:53.458 ‫گل هات رو فراموش کن. 267 00:22:59.458 --> 00:23:01.958 ‫پات رفته روی مین یا همچین چیزی؟ 268 00:23:02.041 --> 00:23:04.458 ‫آره. درسته. ‫ببین، روی این قضیه یه کم حساسم. 269 00:23:04.541 --> 00:23:07.291 ‫زیادی محکم نچرخونش. در میاد. ‫آروم آروم. باشه؟ 270 00:23:07.375 --> 00:23:09.166 ‫چطور با اون پا راه میری؟ 271 00:23:10.083 --> 00:23:12.250 ‫چطور می تونم راه برم؟ ‫با هلی کوپتر اومدم. 272 00:23:12.333 --> 00:23:14.916 ‫شاید بهتر باشه با انبردست بگیریش. نه؟ 273 00:23:15.000 --> 00:23:18.541 ‫توی بیمارستان پات رو اندازه گیری کردن ‫و پای مصنوعی برات گذاشتن؟ 274 00:23:19.875 --> 00:23:22.583 ‫اولش یه عالمه جراحی روت انجام میدن. 275 00:23:23.333 --> 00:23:27.250 ‫بعدش باید منتظر بمونی ‫ تا باد و کبودی هاش خوب بشه. 276 00:23:32.875 --> 00:23:34.208 ‫پات رو اندازه گیری می کنن. 277 00:23:54.791 --> 00:23:58.416 ‫- آلومینیومی ـه؟ ‫- ای بابا! بهم دست نزن. 278 00:23:59.333 --> 00:24:01.625 ‫تفاوتش رو نمی فهمم. ‫به نظر بی نقص میاد! 279 00:24:02.666 --> 00:24:05.166 ‫ببین، چرم رو کثیف کردی. ‫اینجوری فایده نداره. 280 00:24:05.916 --> 00:24:08.375 ‫- چه جور بیمۀ تأمین اجتماعی ای داری؟ ‫- چی؟ 281 00:24:08.958 --> 00:24:10.875 ‫برای مزایات! بیمۀ پزشکی؟ 282 00:24:12.458 --> 00:24:13.833 ‫صندوق بازنشستگیِ دولت! 283 00:24:34.208 --> 00:24:37.250 ‫خب، الان دیگه همه باید ‫بیمۀ تأمین اجتماعی داشته باشن. 284 00:24:44.208 --> 00:24:47.833 ‫- شماره پلاک رو یادتون میاد؟ ‫- ۰۶ جی سی ای ۲۸ 285 00:24:47.916 --> 00:24:50.208 ‫۰۶ جی سی ای ۲۸ 286 00:24:50.291 --> 00:24:52.958 ‫یه عکس هم توی گوشیم دارم. ‫اگه خواستی بدم نگاه کنی. 287 00:24:53.041 --> 00:24:54.750 ‫لازم نیست. همین کفایت می کنه. 288 00:24:55.583 --> 00:24:57.833 ‫مطمئنی عکسه رو لازم نداری؟ 289 00:24:57.916 --> 00:25:00.000 ‫راستش هیچکس به اون عکس نگاه نمی کنه، دویگو. 290 00:25:00.083 --> 00:25:01.750 ‫به هر حال یه مرسدس قدیمی ـه. 291 00:25:01.791 --> 00:25:03.708 ‫اول گزارشش رو رد می کنم. همین. 292 00:25:03.708 --> 00:25:05.958 ‫حسین، اون الان ‫یکی از مظنونینِ این تحقیقات ـه. 293 00:25:06.000 --> 00:25:07.750 ‫دنبالش نمی گردن؟ اون یه فراری ـه. 294 00:25:07.791 --> 00:25:09.875 ‫اون تحقیقات صرفاً تشریفات اداری ـه. 295 00:25:10.041 --> 00:25:11.375 ‫هیچی ازش در نمیاد. 296 00:25:12.500 --> 00:25:13.833 ‫بذار باهات روراست باشم. 297 00:25:14.333 --> 00:25:15.916 ‫هیچکس پیگیری نمی کنه، 298 00:25:15.958 --> 00:25:18.083 ‫مگر اینکه مرتکب یه جور جرم بشه. 299 00:25:18.208 --> 00:25:19.833 ‫- همین و بس. ‫- خدا نکنه. 300 00:25:21.833 --> 00:25:23.333 ‫می فهمم. 301 00:25:23.375 --> 00:25:24.916 ‫پس نباید الکی به خودم امید واهی بدم. 302 00:25:26.083 --> 00:25:27.583 ‫بیا امیدوار باشیم همه چی خوب پیش بره. 303 00:25:27.666 --> 00:25:31.458 ‫- خیلی خب، موضوع دیگه ای هست؟ ‫- همین. ممنون. 304 00:26:06.666 --> 00:26:09.375 ‫می دونی که پدرت صلاحت رو می خواد، الیف. 305 00:26:14.583 --> 00:26:16.375 ‫می دونم سخته، عزیزم. 306 00:26:43.375 --> 00:26:45.250 ‫انقدر اون زن رو عذاب نده. 307 00:26:56.291 --> 00:26:58.250 ‫- بله، دویگو. ‫- صالح! 308 00:26:58.333 --> 00:26:59.833 ‫عزیزم، کجایی؟ 309 00:27:02.166 --> 00:27:03.041 ‫توی جاده ایم. 310 00:27:03.125 --> 00:27:05.541 ‫می دونم، صالح. کجایی؟ داری کجا میری؟ 311 00:27:05.625 --> 00:27:07.000 ‫لطفاً بذار منم باهات بیام. 312 00:27:07.083 --> 00:27:10.041 ‫دویگو، خواهش می کنم! ‫نمیشه که بازم باهام اینجوری کنی. 313 00:27:10.500 --> 00:27:12.166 ‫قول میدم دیگه اصلاً مزاحِمِت نشم. 314 00:27:12.250 --> 00:27:14.875 ‫فقط می خوام بدونم کجایی ‫و داری کجا میری، عزیزم. 315 00:27:14.916 --> 00:27:16.041 ‫گفتم که. 316 00:27:16.125 --> 00:27:18.291 ‫رفتیم سفرِ جاده ای. ‫فقط محض تفریح. 317 00:27:19.166 --> 00:27:21.458 ‫چرا حرف هات رو جمع می بندی؟ ‫منظورت چیه؟ 318 00:27:21.958 --> 00:27:24.791 ‫با کسی هستی؟ ‫وای خدا رو شکر. 319 00:27:25.333 --> 00:27:26.333 ‫کریم باهامه. 320 00:27:28.833 --> 00:27:31.125 ‫باید ترتیب یه چیزی رو بدیم. 321 00:27:31.166 --> 00:27:33.750 ‫اونجا شاید اوضاع قاراشمیش بشه. ‫پس نباید بیای. 322 00:27:35.041 --> 00:27:38.166 ‫تو... ‫کریم هم داره باهات میاد؟ 323 00:27:41.000 --> 00:27:42.000 ‫آره، چرا؟ 324 00:27:47.708 --> 00:27:49.750 ‫بیخیال، صالح. هیچی. 325 00:27:51.541 --> 00:27:52.875 ‫خیلی نگرانتم. 326 00:27:53.458 --> 00:27:56.208 ‫لطفاً نگرانم نباش. ‫دیگه باید برم. خداحافظ. 327 00:27:59.416 --> 00:28:01.041 ‫چرا بهش گفتی منم باهاتم؟ 328 00:28:03.625 --> 00:28:07.166 ‫- چه اشکالی داره؟ ‫- بهتره منو قاطیِ قضیه نکنی. 329 00:28:13.208 --> 00:28:16.708 ‫- چرا همچین حرفی می زنی؟ هان؟ احمق! ‫- صالح، حواست به جاده باشه. 330 00:28:30.125 --> 00:28:31.291 ‫نزدیک بود تصادف کنیم. 331 00:28:32.958 --> 00:28:34.208 ‫از بیخ گوشمون گذشت. 332 00:28:34.875 --> 00:28:36.666 ‫یهویی اومد وسط. 333 00:28:36.708 --> 00:28:38.666 ‫خیلی وقت بود رانندگی نکرده بودم. 334 00:28:41.083 --> 00:28:43.458 ‫چند وقته پشت فرمون نَشِسته بودی؟ 335 00:30:31.541 --> 00:30:34.875 ‫ای بابا. یه ماشین یک میلیون دلاری ‫که مال دو تا نوجوون ـه. 336 00:30:34.958 --> 00:30:35.958 ‫باورم نمیشه. 337 00:30:41.791 --> 00:30:43.208 ‫بیخیال. ربطی به ما نداره. 338 00:30:43.250 --> 00:30:45.875 ‫- داره دیرمون میشه. ‫- ببین، کریم. اونجا یه دختر هم هست. 339 00:30:46.333 --> 00:30:47.833 ‫شاید یکی مزاحمشون بشه. 340 00:30:47.875 --> 00:30:49.875 ‫این پسره نمی دونه توی این شرایط ‫باید چیکار کنه. 341 00:30:51.208 --> 00:30:52.666 ‫کمک لازم دارید؟ 342 00:30:52.750 --> 00:30:56.416 ‫سلام. خیلی ممنون. ‫ماشینمون خراب شد. 343 00:30:56.916 --> 00:30:59.375 ‫ممنون، ولی خودم از پسش برمیام. ‫نیازی به کمک نداریم. 344 00:31:00.458 --> 00:31:03.125 ‫پس سریع بزنید به چاک! خب؟ 345 00:31:08.541 --> 00:31:10.250 ‫یه طناب برای بُکسل کردن ماشین دارم. 346 00:31:10.333 --> 00:31:12.375 ‫ممنون، ولی گیربکس گیر کرده. ‫فایده نداره. 347 00:31:12.750 --> 00:31:15.416 ‫می تونم بدم با یدک کش ببرنش ‫ولی اینجا گوشیم آنتن نمیده. 348 00:31:15.500 --> 00:31:18.083 ‫این منطقه کلاً آنتن نداره. ‫می تونم تا پمپ بنزین برسونمتون. 349 00:31:18.208 --> 00:31:20.541 ‫عالیه. پمپ بنزین ایدۀ خیلی خوبیه. 350 00:31:20.625 --> 00:31:22.583 ‫دیگه خسته شدم از بس معطل موندم. 351 00:31:22.666 --> 00:31:24.750 ‫چی میگی؟ کجا میری؟ 352 00:31:24.791 --> 00:31:26.041 ‫همینجا بمون. 353 00:31:26.125 --> 00:31:28.125 ‫اینجا آنتنِ گوشیت بهتر نمیشه که. 354 00:31:28.208 --> 00:31:31.333 ‫می تونی بازم سعی کنی آنتن بگیری ‫ولی فایده ای نداره، خب؟ 355 00:31:32.375 --> 00:31:35.166 ‫- ای خدا! برای خودت داری کجا میری؟ ‫- وای! 356 00:31:35.250 --> 00:31:37.000 ‫چه پرندۀ نازی. 357 00:31:41.875 --> 00:31:43.291 ‫بیا دیگه لعنتی. 358 00:31:43.833 --> 00:31:45.250 ‫- بیا، سوار شو. ‫- سوار شو. 359 00:31:49.250 --> 00:31:50.708 ‫اورچون، یالا! 360 00:32:08.125 --> 00:32:09.125 ‫چی شده؟ 361 00:32:12.458 --> 00:32:13.541 ‫چی شده؟ 362 00:32:16.500 --> 00:32:18.708 ‫تا از فکر و خیال دیوونه نشدم بهم بگو. خب؟ 363 00:32:20.833 --> 00:32:22.500 ‫صالح امروز صبح زود گذاشت و رفت. 364 00:32:23.083 --> 00:32:25.791 ‫- منظورت چیه؟ ‫- نمی دونم چرا ولی ماشین رو برداشت و رفت. 365 00:32:25.875 --> 00:32:27.541 ‫باید برم دنبالش ولی نمی تونم تنهایی برم. 366 00:32:27.625 --> 00:32:28.958 ‫یه نفر باید دنبالم بیاد. 367 00:32:29.041 --> 00:32:30.500 ‫حتماً. 368 00:32:32.000 --> 00:32:33.458 ‫تنها بود؟ 369 00:32:36.916 --> 00:32:37.916 ‫آره. 370 00:32:47.500 --> 00:32:48.833 ‫کجا می رید؟ 371 00:32:49.125 --> 00:32:50.416 ‫می ریم «بودروم». 372 00:32:50.500 --> 00:32:52.500 ‫- برای تعطیلات؟ ‫- اوهوم. 373 00:32:52.583 --> 00:32:56.375 ‫نه، باید روی قایقمون کار کنیم، ‫بعدش برمی گردیم. 374 00:32:57.041 --> 00:32:59.333 ‫این ماشین خیلی قشنگه. جدی میگم. 375 00:33:13.750 --> 00:33:16.166 ‫صالح، یادم رفت پشت گوشی ازت بپرسم. 376 00:33:16.250 --> 00:33:19.625 ‫ظاهراً تفنگت رو برداشتی. ‫لطفاً کاری نکن! 377 00:33:19.708 --> 00:33:22.041 ‫فوراً بهم زنگ بزن. ‫خیلی نگرانتم. 378 00:33:30.750 --> 00:33:32.333 ‫جلوتر پلیس وایستاده. 379 00:33:32.375 --> 00:33:33.500 ‫گندش بزنن. 380 00:33:33.583 --> 00:33:35.541 ‫آقا، میشه لطفاً ما رو همینجا پیاده کنید؟ 381 00:33:35.583 --> 00:33:37.250 ‫احتمالاً اون فروشنده هه زنگ زده پلیس. 382 00:33:37.333 --> 00:33:40.333 ‫- کی به خاطر یه کبک زنگ می زنه پلیس؟ ‫- شنیدی دختره چی گفت؟ ما رو پیاده کنید. 383 00:33:40.333 --> 00:33:42.375 ‫- اون کبک رو دزدیدی. ‫- کیف رو بده من. 384 00:33:42.416 --> 00:33:44.625 ‫- چطور ممکنه انقدر سریع رسیده باشن؟ ‫- میشه بزنید بغل؟ 385 00:33:44.666 --> 00:33:47.875 ‫- چون تکنولوژی دیگه پیشرفت کرده. ‫- میشه لطفاً بریم بیرون؟ 386 00:33:47.958 --> 00:33:50.916 ‫- ما که کاری نکردیم. ‫- آهای، چه خبره؟ چی شده؟ 387 00:33:51.000 --> 00:33:52.875 ‫خیلی خب، ما اینجا علف داریم. ‫چند گرم چند گرم! 388 00:33:52.958 --> 00:33:56.166 ‫- چند گرم چی؟ چی؟ علف؟ ‫- علف هرز رو نمیگه که! علف! علف! 389 00:33:56.250 --> 00:33:59.333 ‫اونا ماریجوانا دارن. ‫گندش بزنن! گاز بده. گاز بده. 390 00:33:59.416 --> 00:34:01.708 ‫کسی نگاه نکنه. ‫اونجا رو نگاه نکنید. خونسرد بمونید. 391 00:34:01.791 --> 00:34:03.583 ‫گاز بده. یالا، یالا، یالا. 392 00:34:03.666 --> 00:34:06.041 ‫گاز بده. توی دردسر می افتیم. یالا! 393 00:34:09.125 --> 00:34:10.791 ‫- ما چیزی نمی دونیم. ‫- برو سمت جادۀ جنگل. 394 00:34:10.833 --> 00:34:12.458 ‫ماشینم رو نمی برم توی جاده خاکی. 395 00:34:12.541 --> 00:34:13.958 ‫بزنید بغل! 396 00:34:14.041 --> 00:34:16.750 ‫- اینجوری پلیس دستگیرمون می کنه. ‫- برو توی جادۀ جنگلی. 397 00:34:16.833 --> 00:34:20.000 ‫آهای، چه غلطی می کنی؟ ‫فرمون رو ول کن! لعنتی! 398 00:34:20.000 --> 00:34:22.458 ‫اونا دنبالمون می گردن، ‫الان هم که توی ماشین ماریجوانا داریم. 399 00:34:22.500 --> 00:34:23.625 ‫می ترسم! خب؟ 400 00:34:24.250 --> 00:34:25.833 ‫مگه تو احمقی چیزی هستی؟ 401 00:34:25.916 --> 00:34:29.083 ‫چطور تونستی با قایق هامون ‫وسط کانال، قلب درست کنی تا عکس بگیری؟ 402 00:34:29.125 --> 00:34:32.208 ‫شرط می بندم می خوای توی اینستاگرام ‫یه حرکتی برای الیف بزنی. 403 00:34:33.125 --> 00:34:34.583 ‫- تگش می کنم. ‫- تگ؟ 404 00:34:34.666 --> 00:34:36.375 ‫باشه، یه تگی نشونت بدم. 405 00:34:36.458 --> 00:34:38.375 ‫رئیس شرکت تعاونی بخشید. 406 00:34:38.458 --> 00:34:39.875 ‫شاید رئیس تو رو بخشیده باشه، 407 00:34:39.958 --> 00:34:42.500 ‫ولی اون آدمایی که قایق هاشون رو ‫از هم پاشوندی چی؟ 408 00:34:42.583 --> 00:34:45.291 ‫- به دوتا از قایق های خودمون آسیب زدی. ‫- پولش رو میدم. 409 00:34:45.375 --> 00:34:48.625 ‫- با چه پولی؟ ‫- رئیس اونجا بخشیدت ولی از شرکت اخراجت کرد. 410 00:34:48.625 --> 00:34:49.833 ‫دیگه حتی شاغل هم نیستی. 411 00:34:49.875 --> 00:34:52.375 ‫چطور می خوای خسارت بدی، زبل خان؟ 412 00:34:54.500 --> 00:34:56.750 ‫دیروز با سر به کسی کتک زدی؟ 413 00:34:56.833 --> 00:34:58.916 ‫شنیدم یارو همکلاسی الیف بوده. 414 00:34:59.833 --> 00:35:01.833 ‫اون دختر نمی تونه با هیچکس صحبت کنه؟ 415 00:35:02.083 --> 00:35:04.125 ‫تو روانپریشی، کریم؟ 416 00:35:04.541 --> 00:35:06.291 ‫هاکان، بیخیال! من... 417 00:35:08.708 --> 00:35:10.375 ‫دیدم باهاش گرم گرفته بود. 418 00:35:10.375 --> 00:35:12.208 ‫دستش رو گرفته بود و من... 419 00:35:12.250 --> 00:35:14.500 ‫قسم می خورم جوری بهت مُشت بزنم ‫که بری تو دیوار. 420 00:35:15.458 --> 00:35:17.041 ‫دیوونه ای چیزی هستی؟ 421 00:35:17.041 --> 00:35:19.250 ‫هر چیزی راه و روشی داره. 422 00:35:20.125 --> 00:35:21.333 ‫ای خدا. 423 00:35:22.416 --> 00:35:25.000 ‫خب، راه بهتری برای انجام دادنش ‫به ذهنم نمی رسه، هاکان. 424 00:35:25.708 --> 00:35:28.333 ‫گوش کن، اگه این مسخره بازی ها رو ادامه بدی 425 00:35:28.416 --> 00:35:30.958 ‫فکر می کنی نظرِ داوود در موردت عوض میشه؟ 426 00:35:31.041 --> 00:35:32.250 ‫به این حرفم فکر کن. 427 00:35:32.500 --> 00:35:34.833 ‫چرا باید بذاره با دخترش ازدواج کنی؟ هان؟ 428 00:35:36.291 --> 00:35:38.375 ‫هنوز سربازیت رو هم نرفتی. 429 00:35:41.583 --> 00:35:43.916 ‫قبول نمی کنه چون سربازی نرفتم؟ 430 00:35:43.958 --> 00:35:44.791 ‫معلومه که آره. 431 00:35:44.875 --> 00:35:48.125 ‫هیچوقت نذار یه نفر قبل از تموم شدنِ ‫خدمت سربازیش با دخترت ازدواج کنه. 432 00:35:48.208 --> 00:35:49.666 ‫سربازیت رو تموم کن. 433 00:35:52.500 --> 00:35:53.333 ‫کاری نداره. 434 00:35:53.416 --> 00:35:56.708 ‫صبر کن. زود نرو. ‫پایینش رو امضا کن. 435 00:35:56.791 --> 00:35:58.458 ‫فردا باید بری پیش دادستان. 436 00:35:58.541 --> 00:36:00.916 ‫این شکایتنامۀ کسیه که ‫با سر بهش کتک زدی. 437 00:36:02.708 --> 00:36:05.541 ‫خیلی خب، الان زنگ می زنم دفتر رئیس عضوگیری. 438 00:36:05.625 --> 00:36:08.291 ‫قول بده میری مراحل عضویتت رو تموم می کنی. 439 00:36:08.291 --> 00:36:10.166 ‫- الان راه می افتم. ‫- زود باش. 440 00:36:16.250 --> 00:36:17.333 ‫روز خوش، باکر. 441 00:36:17.416 --> 00:36:19.041 ‫- به پدرت سلام برسون. ‫- حتماً. 442 00:36:19.125 --> 00:36:21.250 ‫چی شد؟ ‫کاری کردن؟ 443 00:36:21.333 --> 00:36:24.625 ‫نگران نباش. یارو شکایت کرده. ‫فردا میرم پیش دادستان. 444 00:36:24.708 --> 00:36:26.916 ‫کریم، چرا داری اینجوری می کنی؟ 445 00:36:27.000 --> 00:36:28.875 ‫و می خوام توی ارتش ثبت نام کنم. 446 00:36:28.875 --> 00:36:30.583 ‫- بیا با هم بریم دفتر عضوگیری. ‫- هان؟ 447 00:36:30.625 --> 00:36:33.583 ‫- آره، باید برم دفتر عضوگیری. ‫- منظورت از ارتش چیه؟ 448 00:36:35.833 --> 00:36:38.208 ‫گُم شید! بزنید به چاک! 449 00:36:40.708 --> 00:36:42.375 ‫- اورچون! ‫- گور بابات! 450 00:36:42.458 --> 00:36:45.541 ‫وقتی مواد می زنید چه حقی دارید ‫که از پدر و مادرتون گِله کنید؟ 451 00:36:45.625 --> 00:36:47.041 ‫لعنتی، وایستا منم بیام. 452 00:36:47.125 --> 00:36:49.125 ‫امیدوارم علفی توی ماشین جا نذاشته باشن. 453 00:36:51.291 --> 00:36:53.041 ‫ببین ماشینم چی شد. 454 00:36:53.125 --> 00:36:54.833 ‫- بیا راه بیفتیم. ‫- ماشینم رو ببین. 455 00:36:54.916 --> 00:36:56.166 ‫بریم! 456 00:36:59.916 --> 00:37:01.250 ‫قالپاقش نیست. 457 00:37:02.000 --> 00:37:04.583 ‫گندش بزنن. قالپاقم نیست. ‫حتماً یه جایی در اومده. 458 00:37:04.666 --> 00:37:06.000 ‫می ریم دنبالش بگردیم. 459 00:37:06.583 --> 00:37:08.916 ‫صالح، نکن! ‫یه قالپاق جدید می گیرم برات. 460 00:37:08.916 --> 00:37:11.625 ‫پلیس و ارتش دنبالت می گردن. ‫همینجوریش هم دیرمون شده. 461 00:37:11.666 --> 00:37:14.083 ‫نباید دستگیر بشیم. ‫فقط برو. خب؟ 462 00:37:15.083 --> 00:37:16.208 ‫دستت رو بردار! 463 00:37:20.333 --> 00:37:23.416 ‫همون قالپاق رو برات می خرم. ‫بیا بریم. بیا بریم. 464 00:37:24.083 --> 00:37:25.625 ‫مسخره ـست. 465 00:37:26.500 --> 00:37:29.583 ‫- وای، مسخره ـست. ‫- خیلی اون قالپاقت رو دوست داری ها! 466 00:37:29.666 --> 00:37:31.666 ‫گندش بزنن. ‫قشنگ به فنا رفتیم. 467 00:37:31.666 --> 00:37:33.208 ‫توی تیتر روزنامه ها می زنن: 468 00:37:33.250 --> 00:37:36.041 ‫«سروانِ کهنه سرباز، ‫معلوم شد که فروشندۀ مواد است.» 469 00:37:36.125 --> 00:37:38.958 ‫چطور می خوای از همچین مخصمصه ای در بیای؟ 470 00:37:39.041 --> 00:37:41.541 ‫می دونی، وقتی انقدر ‫مغرور و از خود راضی هستی... 471 00:37:41.541 --> 00:37:43.083 ‫دلم می خواد مُشت بزنم توی دهنت. 472 00:37:43.125 --> 00:37:44.791 ‫همه اش به خاطر این پرنده ـست. 473 00:37:47.750 --> 00:37:49.500 ‫چی؟ مگه پرنده چیکار کرده؟ 474 00:37:52.791 --> 00:37:55.541 ‫یعنی فکر می کنی اگه توی طبعیت آزادش کنی... 475 00:37:55.625 --> 00:37:57.708 ‫دیگه زندگیش گل و بلبل میشه، آره؟ 476 00:37:59.416 --> 00:38:01.291 ‫بهتر از اونه که توی اون فروشگاه باشه. 477 00:38:03.750 --> 00:38:05.625 ‫اینم از آزادیت. 478 00:38:14.666 --> 00:38:15.916 ‫به اون پرنده شلیک کردن. 479 00:38:18.416 --> 00:38:20.958 ‫- کثافتای عوضی! ‫- باید یه جایی همینجاها باشه. 480 00:38:21.041 --> 00:38:22.791 ‫کثافتای آشغال! 481 00:38:22.833 --> 00:38:24.291 ‫چطور جرئت کردین؟ 482 00:38:24.791 --> 00:38:25.625 ‫آهای، برادر. 483 00:38:25.708 --> 00:38:27.333 ‫اونا تفنگ دارن. آروم باش. 484 00:38:28.166 --> 00:38:29.375 ‫کثافتا! 485 00:38:38.000 --> 00:38:40.416 ‫خیلی خب، بیا بریم. بزن بریم. ‫بیا بریم. 486 00:38:42.125 --> 00:38:43.458 ‫کثافتای عوضی. 487 00:38:45.000 --> 00:38:46.625 ‫کثافتای عوضی. 488 00:38:51.416 --> 00:38:52.416 ‫ولش کن. 489 00:38:56.583 --> 00:38:57.583 ‫مُرده. 490 00:39:04.916 --> 00:39:06.666 ‫بیا بریم. یالا. 491 00:39:39.958 --> 00:39:41.916 ‫وایستا، چیکار می کنی؟ 492 00:39:42.000 --> 00:39:43.333 ‫سلام علیکم. 493 00:39:51.458 --> 00:39:53.833 ‫گندتون بزنن! 494 00:39:53.875 --> 00:39:56.291 ‫از جون اون پرنده کوچولو چی می خواستید؟ 495 00:39:56.375 --> 00:39:58.541 ‫مجوز و حکم قانونی داریم. 496 00:39:58.625 --> 00:39:59.625 ‫اومدیم اینجا شکار. 497 00:39:59.625 --> 00:40:02.125 ‫پس قاتلی هستی که مجوز داره. 498 00:40:02.208 --> 00:40:03.541 ‫داری به کی میگی قاتل؟ 499 00:40:03.625 --> 00:40:06.250 ‫- کی هستی؟ هان؟ ‫- بیا بریم. اون کبک مال اون بوده. 500 00:40:06.333 --> 00:40:09.666 ‫مال اون بوده؟ ‫کبک دست آموزت رو آوردی اینجا بپرونی؟ 501 00:40:09.750 --> 00:40:11.958 ‫گرفتی ما رو؟ ‫پرنده رو رد کن بیاد. 502 00:40:13.041 --> 00:40:16.250 ‫نظرت چیه اونقدر محکم بزنمت ‫که فکّت از جا در بیاد؟ 503 00:40:16.833 --> 00:40:19.083 ‫احتمالاً از دژبانی اومده. ‫لطفاً ما رو ببخش. 504 00:40:19.166 --> 00:40:20.625 ‫سلاح کمری داره. بیا بریم. 505 00:40:20.708 --> 00:40:22.750 ‫شرمنده رفیق. ‫اتفاق بود. 506 00:40:22.833 --> 00:40:24.541 ‫کلی کبک دیگه هست. 507 00:40:24.625 --> 00:40:27.208 ‫- آهای! ‫- بیا بریم. 508 00:40:27.291 --> 00:40:28.833 ‫داره دیرمون میشه. یالا! 509 00:40:30.583 --> 00:40:32.166 ‫امیدوارم این آخرین شکارتون باشه. 510 00:40:32.250 --> 00:40:34.416 ‫به یه قوطی یا یه تخته شلیک کنید. 511 00:40:34.500 --> 00:40:36.791 ‫نمی دونم. به سنگی چیزی شلیک کنید. 512 00:40:36.791 --> 00:40:38.958 ‫اصلاً اگه دست خودتون نیست، ‫به هیچی شلیک نکنید. 513 00:40:39.541 --> 00:40:41.625 ‫اون تفنگِ لامصب رو بذارید کنار. 514 00:40:43.791 --> 00:40:46.291 ‫اگه نصف شب تفنگ بذاره روی سرت... 515 00:40:46.333 --> 00:40:47.541 ‫می خوای چیکار کنی؟ 516 00:40:47.625 --> 00:40:49.916 ‫می خوای چیکار کنی، دویگو؟ ‫فکرش رو کردی؟ 517 00:40:50.000 --> 00:40:52.083 ‫حالِ اون مرد رو ببین. ‫خب، یه چیزی بگو! 518 00:40:52.166 --> 00:40:54.916 ‫بعد از ازدواجتون چند وقت با هم بودین؟ 519 00:40:54.958 --> 00:40:56.791 ‫تو رو خدا به اینش فکر کن. 520 00:40:56.875 --> 00:41:00.291 ‫باورم نمیشه قبل از اینکه باهاش ازدواج کنی ‫بهمون نگفتی. اون سربازه! 521 00:41:00.375 --> 00:41:03.500 ‫گفتیم نمی تونه یه زندگی با ثبات ‫برات درست کنه ولی گوش ندادی. 522 00:41:03.583 --> 00:41:06.833 ‫چندین سال جنوب شرقی بوده و تو اینجا بودی ‫و نمی دونستی زنده ـست یا مُرده. 523 00:41:06.916 --> 00:41:09.833 ‫این همه سال نگران بودم، ‫اونوقت هیچ خبری نشد. 524 00:41:09.833 --> 00:41:11.791 ‫خوابمون نمی بره. زندگیمون خراب شده. 525 00:41:11.875 --> 00:41:13.291 ‫با این حملاتِ عصبیِ جدید... 526 00:41:13.375 --> 00:41:15.541 ‫اگه بیفته زندان می خوای چیکار کنی؟ 527 00:41:16.125 --> 00:41:18.916 ‫عزیزم، این ازدواج خیلی وقته که تموم شده. 528 00:41:19.000 --> 00:41:20.583 ‫باید قبول کنی. 529 00:41:20.666 --> 00:41:22.666 ‫می خوای مابقی عمرت رو با یه روانیِ یک پا... 530 00:41:22.708 --> 00:41:25.083 ‫توی دادگاه ها هدر بدی؟ 531 00:41:25.166 --> 00:41:27.958 ‫مگه من و مادرت خانواده ـت نیستیم؟ 532 00:41:35.875 --> 00:41:37.750 ‫خانوادۀ من داخل اون اتاقه. 533 00:41:39.750 --> 00:41:40.916 ‫می فهمید چی میگم؟ 534 00:41:42.125 --> 00:41:45.041 ‫حتی اگه بمیرم هم، صالح رو ول نمی کنم. 535 00:41:48.958 --> 00:41:50.166 ‫از خونه ام برید بیرون. 536 00:41:52.625 --> 00:41:53.833 ‫فوراً! 537 00:41:53.875 --> 00:41:55.208 ‫برید بیرون. 538 00:42:55.208 --> 00:42:56.625 ‫خیلی قشنگه. 539 00:42:58.958 --> 00:43:00.083 ‫خیلی قشنگه. 540 00:43:06.375 --> 00:43:08.875 ‫- ماجرای تو چیه؟ ‫- چی؟ 541 00:43:09.375 --> 00:43:11.666 ‫از بیمارستان فرار کردی و ‫حراست رو پیچوندی. 542 00:43:11.666 --> 00:43:13.833 ‫کبک رو دزدیدی، ‫پلیس افتاده ردمون... 543 00:43:13.833 --> 00:43:15.500 ‫و به اون معتادها کمک کردی. 544 00:43:15.583 --> 00:43:17.500 ‫پرنده رو آزاد کردی و ‫این کارِت به کُشتنش داد. 545 00:43:17.541 --> 00:43:19.458 ‫بعلاوۀ اینکه یه قالپاق دزدیدی. 546 00:43:25.708 --> 00:43:27.041 ‫اینجوری نمیشه. 547 00:43:28.875 --> 00:43:31.833 ‫شاید قصدت خیر باشه ‫ولی اینجوری نمیشه. 548 00:43:33.333 --> 00:43:35.375 ‫به نظرت پلیس ها دیگه دنبالمون نمی گردن؟ 549 00:43:36.333 --> 00:43:39.666 ‫صد درصد. ‫ولی هنوز باید مراقب باشیم. 550 00:43:40.958 --> 00:43:41.958 ‫صحیح. 551 00:43:45.625 --> 00:43:46.958 ‫ بیا برای امشب یه هتل پیدا کنیم. 552 00:43:47.958 --> 00:43:49.375 ‫امروز به اندازۀ کافی راه اومدیم. 553 00:43:51.083 --> 00:43:52.750 ‫باشه بریم. 554 00:44:01.333 --> 00:44:03.666 ‫- معمر رو می شناسی؟ ‫- پسر مسعود؟ 555 00:44:03.750 --> 00:44:05.958 ‫- آره. ‫- توی دفتر عضوگیری کار می کنه، نه؟ 556 00:44:06.000 --> 00:44:08.666 ‫آره، گفت می تونم ‫به عضویت نیروی دریایی در بیام. 557 00:44:08.750 --> 00:44:10.583 ‫چون من بچۀ دریام. 558 00:44:10.666 --> 00:44:13.208 ‫پس چرا عاکف رفت جنوب شرقی؟ 559 00:44:13.291 --> 00:44:15.916 ‫کل خانواده ـشون ملوان هستن. ‫یه کارخونۀ کشتی سازی دارن. 560 00:44:18.916 --> 00:44:20.916 ‫من فقط دارم همون چیزی که ‫اون یارو گفت رو میگم. 561 00:44:22.666 --> 00:44:26.125 ‫کریم، لازمه بریم دنبالِ پارتی بازی؟ 562 00:44:26.125 --> 00:44:27.708 ‫چطور همچین کاری کنیم؟ 563 00:44:27.875 --> 00:44:30.666 ‫در ضمن، رئیس دفتر بهم گفته ‫این کار رو کنم. 564 00:44:30.750 --> 00:44:31.958 ‫تأثیر منفی میذاره. 565 00:44:33.750 --> 00:44:35.666 ‫کاریش نمیشه کرد. 566 00:44:36.333 --> 00:44:38.500 ‫اگه پدرت قبول کنه، ارزشش رو داره. 567 00:44:38.583 --> 00:44:41.125 ‫نگران نباش. من بابام رو راضی می کنم. 568 00:44:41.208 --> 00:44:42.041 ‫چطور؟ 569 00:44:42.125 --> 00:44:44.125 ‫هوم. براش گریه و زاری می کنم. 570 00:44:44.791 --> 00:44:46.875 ‫بابام مشکلی نداره. ‫اون اتفاقاً خیلی دل نازک ـه. 571 00:44:46.958 --> 00:44:49.208 ‫هوم. آره حتماً. دل نازک! 572 00:44:49.291 --> 00:44:52.375 ‫همین پدر دل نازکت ‫با یه دسته کلنگ افتاد دنبالم. 573 00:44:52.458 --> 00:44:53.666 ‫انتظار داشتی چیکار کنه؟ 574 00:44:53.750 --> 00:44:56.375 ‫یه بنرِ بزرگ توی میدون زدی ‫که نوشته بود «الیف و کریم». 575 00:44:56.416 --> 00:44:58.041 ‫دقیقاً جلوی مغازه. 576 00:44:58.125 --> 00:45:00.541 ‫چرا می خندی؟ ‫خجالت کشیده بود. 577 00:45:00.625 --> 00:45:03.458 ‫درک نمی کنی. ‫بی دلیل که این کارها رو نمی کنم. 578 00:45:03.541 --> 00:45:05.000 ‫می خوای نشونش بدی دیوونه ای؟ 579 00:45:05.083 --> 00:45:07.583 ‫چندین سال نمی دونستی چه حسی دارم ‫تا اینکه اومدم بهت گفتم. 580 00:45:08.166 --> 00:45:10.083 ‫پدرت منو درک نمی کنه. خب؟ 581 00:45:13.250 --> 00:45:15.041 ‫می خوام کل دنیا بفهمن. 582 00:45:16.458 --> 00:45:20.291 ‫جلوی من لباس عروسی می پوشی. 583 00:45:22.166 --> 00:45:24.250 ‫- یه چیزی برات آوردم. ‫- چی؟ 584 00:45:32.583 --> 00:45:35.583 ‫- من باید یه چیزی برات می گرفتم، نه تو. ‫- اشکالی نداره. فقط بازش کن. 585 00:45:39.541 --> 00:45:40.791 ‫وای... 586 00:45:44.166 --> 00:45:45.083 ‫نگهش داشتی؟ 587 00:45:45.166 --> 00:45:46.708 ‫معلومه که نگهش داشتم، عزیزم. 588 00:45:59.833 --> 00:46:03.833 ‫[چهار سرباز در حوالیِ روستای «یشیل‌لی» ‫به شهادت رسیدند.] 589 00:46:49.291 --> 00:46:51.708 ‫فِر هنوز روشنه. ‫می خواید اونو بپزم؟ 590 00:46:57.208 --> 00:46:58.833 ‫زنگ زُدا دارید؟ 591 00:46:58.916 --> 00:47:00.000 ‫چی؟ 592 00:47:01.125 --> 00:47:03.375 ‫روغن یا اسپریِ زنگ زُدا. 593 00:47:03.375 --> 00:47:05.916 ‫ندارید؟ ‫می خواید باهاش چیکار کنید؟ 594 00:47:06.000 --> 00:47:08.166 ‫اونو هم می خواید بخورید؟ 595 00:47:11.875 --> 00:47:12.916 ‫چیکار می کنی؟ 596 00:47:12.916 --> 00:47:15.666 ‫- تمام فکر و ذکرت شده اون جونور. ‫- حرف نزن. 597 00:47:17.916 --> 00:47:19.916 ‫امشب توی هتلِ طبقه بالا می مونیم. 598 00:47:20.000 --> 00:47:24.833 ‫می تونی امشب بعداً برامون زنگ زُدا رو ‫بیاری توی اتاقمون. 599 00:47:26.458 --> 00:47:28.166 ‫لیوان هاتون رو پُر کنم؟ 600 00:47:28.916 --> 00:47:29.916 ‫فکر خوبیه. 601 00:47:29.958 --> 00:47:31.458 ‫- اصلاً خوب نیست. ‫- بازم بریز. 602 00:47:31.541 --> 00:47:33.708 ‫- خیلی کار درستی نیـ... ‫- بازم بریز. 603 00:47:41.916 --> 00:47:44.333 ‫- چیز دیگه ای لازم دارید؟ ‫- نه دیگه. 604 00:47:46.833 --> 00:47:49.208 ‫[هتل نورکان] 605 00:47:49.541 --> 00:47:51.250 ‫اینم از این. 606 00:47:52.041 --> 00:47:54.791 ‫برو عشق کن، کثافتِ حرومزاده. 607 00:48:01.750 --> 00:48:03.375 ‫اونو بده من ببرم. 608 00:48:04.208 --> 00:48:05.708 ‫واقعاً دوستش داشتی. 609 00:48:06.583 --> 00:48:08.125 ‫همه می دونستن. 610 00:48:08.916 --> 00:48:11.125 ‫ولی باباش مجبورش کرد ‫با یکی دیگه ازدواج کنه. 611 00:48:11.208 --> 00:48:12.416 ‫عجب حرومزاده ای. 612 00:48:12.416 --> 00:48:13.875 ‫حرومزاده! 613 00:48:14.541 --> 00:48:16.125 ‫چطور دلش اومد همچین کاری باهام بکنه؟ 614 00:48:16.166 --> 00:48:19.375 ‫من مرد خیلی خوشتیپی هستم. 615 00:48:20.125 --> 00:48:22.833 ‫خوشتیپ؟! 616 00:48:22.916 --> 00:48:25.333 ‫عجب حرومزاده ای! هان؟ 617 00:48:25.875 --> 00:48:26.958 ‫داریم میایم. 618 00:48:27.750 --> 00:48:29.250 ‫داریم میایم. می خواد چیکار کنه؟ 619 00:48:30.000 --> 00:48:31.875 ‫هیچی، رفیق. ‫مطمئنم هیچ کاری نمی کنه. 620 00:48:31.958 --> 00:48:33.916 ‫بیا بریم الیف رو بگیریم. 621 00:48:34.000 --> 00:48:38.875 ‫فکر می کنی اون پدر حرومزاده اش ‫وقتی ببینتت چیکار می کنه؟ هان؟ 622 00:48:39.375 --> 00:48:40.208 ‫نمی دونم. 623 00:48:40.291 --> 00:48:43.500 ‫من می دونم. عذر خواهی می کنه. 624 00:48:43.583 --> 00:48:45.083 ‫مجبورش می کنم! 625 00:48:45.958 --> 00:48:48.416 ‫می دونم مجبورش می کنی. بیا بریم. 626 00:48:48.958 --> 00:48:52.708 ‫هر حرفی هم بزنی، ‫بازم اون عروسی رو به هم می ریزم. 627 00:48:52.791 --> 00:48:55.625 ‫- و اون دختره رو می گیریم. ‫- آره، درسته. 628 00:49:00.666 --> 00:49:01.666 ‫باورم نمیشه. 629 00:49:04.291 --> 00:49:07.166 ‫چرا الیف باید قبول کنه؟ هان؟ 630 00:49:07.791 --> 00:49:10.916 ‫به الیف گفتم. بهش گفتم غیرقابل قبوله. 631 00:49:13.083 --> 00:49:15.375 ‫تو و الیف با هم صحبت کردین؟ 632 00:49:15.458 --> 00:49:16.458 ‫معلومه که صحبت کردیم. 633 00:49:17.375 --> 00:49:19.625 ‫پس فکر کردی از کجا قضیۀ عروسی رو فهمیدم؟ 634 00:49:20.375 --> 00:49:25.583 ‫در ضمن، مگه اون نبود که بهت گفت ‫هیچوقت ولت نمی کنه؟ 635 00:49:28.000 --> 00:49:32.041 ‫اون عروسی رو به هم می ریزیم. ‫اون دختر رو پس می گیریم. 636 00:49:35.750 --> 00:49:38.500 ‫[ترمینالِ اتوبوس] 637 00:49:38.875 --> 00:49:41.416 ‫بزرگترین سرباز تاریخ داره میاد! 638 00:49:41.500 --> 00:49:44.250 ‫بزرگترین سرباز تاریخ داره میاد! 639 00:49:45.250 --> 00:49:48.500 ‫بزرگترین سرباز تاریخ داره میاد! 640 00:49:48.583 --> 00:49:51.041 ‫بزرگترین سرباز تاریخ داره میاد! 641 00:49:52.375 --> 00:49:55.541 ‫بعضیا میگن آب و هوای شهر، نامساعدتره. 642 00:49:56.916 --> 00:49:58.166 ‫چرت میگن. 643 00:50:03.291 --> 00:50:08.875 ‫بزرگترین سرباز تاریخ داره میاد! 644 00:50:08.958 --> 00:50:11.041 ‫بزرگترین سرباز تاریخ... 645 00:50:18.791 --> 00:50:20.166 ‫ولی من که سیگاری نیستم. 646 00:50:20.833 --> 00:50:24.708 ‫می دونم. گفتم شاید بتونی باهاش ‫سیگار فرماندهت رو روشن کنی 647 00:50:24.791 --> 00:50:26.958 ‫و اون خیلی زود ازت خوشش بیاد. ‫نمی دونم والا. 648 00:50:32.000 --> 00:50:34.333 ‫کریم، باید یه چیزی بهت بگم. 649 00:50:35.333 --> 00:50:36.583 ‫باشه، بهم بگو. 650 00:50:40.125 --> 00:50:42.291 ‫واقعاً برام مهم نیست چی میشه. 651 00:50:45.333 --> 00:50:47.791 ‫خیلی دوستت دارم. 652 00:50:47.875 --> 00:50:50.291 ‫و تحت هر شرایطی، اینجا منتظرت می مونم. 653 00:50:57.250 --> 00:50:59.125 ‫فقط منو فراموش نکن. 654 00:51:01.583 --> 00:51:02.583 ‫خب؟ 655 00:51:03.666 --> 00:51:06.083 ‫قول میدم نکنم. فراموشت نمی کنم. 656 00:51:09.833 --> 00:51:11.083 ‫کریم! 657 00:51:11.166 --> 00:51:12.250 ‫عزیزم. 658 00:51:18.833 --> 00:51:20.125 ‫سفر بخیر. 659 00:51:42.166 --> 00:51:43.166 ‫دویگو ـه؟ 660 00:51:50.958 --> 00:51:52.541 ‫اون یکی جورابم رو ندیدی؟ 661 00:51:56.166 --> 00:51:57.166 ‫هوم. 662 00:51:58.041 --> 00:52:01.750 ‫چرا به خودت زحمتِ عوض کردنش رو میدی؟ ‫به خاطر پای مصنوعی ـت لازمه؟ 663 00:52:01.833 --> 00:52:04.291 ‫دیشب تو درش آوردی، کله پوک! 664 00:52:10.541 --> 00:52:12.750 ‫- بیا، پام کن. ‫- دارم پات می کنم. 665 00:52:19.166 --> 00:52:21.041 ‫بو نمیده. هیچوقت نشورش. 666 00:52:36.875 --> 00:52:39.833 ‫هُل بده. خیلی خب، خیلی خب، خوب شد. 667 00:52:46.333 --> 00:52:49.416 ‫خیلی خب، پام کن. آفرین. 668 00:52:52.166 --> 00:52:53.666 ‫انگار بهش عادت کردی. 669 00:52:55.833 --> 00:52:59.291 ‫ظاهرش چطوره؟ ‫وقتی راه میرم پیدا نیست، مگه نه؟ 670 00:53:02.083 --> 00:53:04.458 ‫خوشحالم پای چپم بود که رفت روی مین. 671 00:53:04.541 --> 00:53:05.541 ‫چرا؟ 672 00:53:07.958 --> 00:53:09.458 ‫مامانم یه حرفی بهم زده بود: 673 00:53:11.208 --> 00:53:15.208 ‫«با پای راستت شروع کن ‫تا همه چی به پیش بره.» 674 00:53:17.458 --> 00:53:19.791 ‫فکر نمی کنم برای تو ‫خیلی هم خوب پیش رفته باشه. 675 00:53:36.041 --> 00:53:38.916 ‫وقتی یه انفجار گوگردی ‫زیر آب اقیانوس اتفاق می افته... 676 00:53:39.833 --> 00:53:42.125 ‫آب یه رنگ زردِ مایل به سبز می گیره. 677 00:53:43.875 --> 00:53:46.291 ‫واقعاً صحنۀ خیلی قشنگیه. 678 00:53:49.500 --> 00:53:52.750 ‫مخصوصاً صبح ها که بالای آب مه میشه. 679 00:53:53.916 --> 00:53:56.250 ‫من و کریمگلو، ‫همون موقع ها می رفتیم سمتِ دریا. 680 00:53:58.875 --> 00:54:00.750 ‫میشه خیلی آروم... 681 00:54:01.583 --> 00:54:03.375 ‫بین نیزارهای تنگ عبور کرد. 682 00:54:04.458 --> 00:54:06.666 ‫می دونی ساحل «آزتوزو» ‫چقدر تا دایلان راهه؟ 683 00:54:07.458 --> 00:54:08.791 ‫حدود ۴۰ دقیقه. 684 00:54:10.458 --> 00:54:11.666 ‫باید آروم رفت. 685 00:54:12.500 --> 00:54:16.000 ‫باید مراقب بود که آرامشِ ماهی ها و ‫لاک پشت های دریایی رو به هم نزد. 686 00:54:16.083 --> 00:54:17.833 ‫اونجا قایق موتوری ممنوعه. 687 00:54:20.166 --> 00:54:22.291 ‫اونجا مفهوم آرامش رو می فهمی. 688 00:54:23.416 --> 00:54:25.083 ‫همه جور پرنده ای اطرافش هست. 689 00:54:36.458 --> 00:54:38.208 ‫چی شد؟ 690 00:54:49.916 --> 00:54:51.708 ‫آخه چطور بنزین تموم کردیم؟ 691 00:54:54.375 --> 00:54:55.958 ‫انقدر وراجی کردی ‫که یادم رفت چک کنم. 692 00:54:56.000 --> 00:54:58.500 ‫خداییش؟ تو پشت فرمونی ‫اونوقت بازم تقصیر منه؟ 693 00:54:58.583 --> 00:55:00.666 ‫چقدر کودنی! ‫چرا حواست به آمپر نبود؟ 694 00:55:00.708 --> 00:55:03.500 ‫من باید حواسم به داشبوردِ جلوی تو باشه؟ ‫دیوونه ای؟ 695 00:55:04.083 --> 00:55:06.250 ‫حالا چی میشه؟ تو راه موندیم. 696 00:55:06.833 --> 00:55:08.625 ‫این نزدیکی ها پمپ بنزین هست؟ 697 00:55:09.250 --> 00:55:11.666 ‫- تو راه پمپ بنزین ندیدی؟ ‫- مشکل من نیست. 698 00:55:13.291 --> 00:55:15.958 ‫کثافت عوضی. مفت نمی ارزی. 699 00:55:17.416 --> 00:55:20.000 ‫یادت باشه، گفتم این ماشین رو برنداریم. 700 00:55:30.250 --> 00:55:32.875 ‫انقدر کمرت رو نخارون. ‫اینجوری خونی میشه. 701 00:55:37.750 --> 00:55:39.791 ‫تو رو خدا ببین توی چه وضعیتی گیر افتادم. 702 00:55:40.458 --> 00:55:42.000 ‫کاش هیچوقت باهات آشنا نمی شدم. 703 00:55:54.333 --> 00:55:56.333 ‫[سروانِ پیاده نظام] 704 00:56:03.375 --> 00:56:04.375 ‫بیا تو. 705 00:56:09.708 --> 00:56:11.458 ‫ستوان فرعی کریم کریمگلو هستم. 706 00:56:13.416 --> 00:56:16.916 ‫- تو چراغ ها رو خاموش کردی؟ ‫- نه قربان. برق رفت. 707 00:56:20.375 --> 00:56:21.583 ‫چی می خوای؟ 708 00:56:22.208 --> 00:56:24.916 ‫فرمانده گردان منو فرستاده جوخۀ شما، قربان. 709 00:56:25.000 --> 00:56:27.583 ‫صحیح. پس بیا تو. 710 00:56:31.541 --> 00:56:33.208 ‫وای خدا. 711 00:56:33.750 --> 00:56:34.958 ‫شرمنده، قربان. 712 00:56:48.750 --> 00:56:52.291 ‫- نحسی چیزی نیستی؟ ‫- فکر نکنم، قربان. 713 00:56:59.958 --> 00:57:01.625 ‫پدرم یه دونه از اینا داشت. 714 00:57:03.625 --> 00:57:05.041 ‫هنوزم ازشون می فروشن؟ 715 00:57:05.125 --> 00:57:06.458 ‫بله، می فروشن، سروان. 716 00:57:10.166 --> 00:57:13.375 ‫خب، از خودت بگو. ‫کی هستی؟ از خانواده و تحصیلاتت بگو. 717 00:57:13.458 --> 00:57:15.625 ‫چشم قربان. 718 00:57:15.708 --> 00:57:16.708 ‫بیا تو. 719 00:57:19.375 --> 00:57:21.375 ‫این خُرده شیشه ها رو از روی زمین تمیز کن. 720 00:57:21.458 --> 00:57:22.500 ‫چشم قربان. 721 00:57:28.791 --> 00:57:30.333 ‫خب، کریمگلو. 722 00:57:31.291 --> 00:57:33.208 ‫من بچۀ استانِ موغله، ‫شهر کویجی‌قیز هستم، قربان. 723 00:57:34.375 --> 00:57:36.500 ‫گردشگری و مدیریت هتل خوندم. 724 00:57:37.208 --> 00:57:41.041 ‫توی دایلان زندگی می کنم ‫و برای گردشگرهای مهمان، تور می ذارم. 725 00:57:42.750 --> 00:57:45.166 ‫- متأهلی؟ ‫- نه قربان. 726 00:57:45.875 --> 00:57:47.416 ‫خوبه. خوبه. 727 00:57:49.166 --> 00:57:52.916 ‫سربازهای متأهل مشکل ساز میشن. ‫خیلی نگرانِ همسرهاشون میشن. 728 00:57:59.416 --> 00:58:01.333 ‫بعد از اتمام خدمتم، ازدواج می کنم. 729 00:58:04.750 --> 00:58:06.916 ‫لی لی بلدی، کریمگلو؟ 730 00:58:08.916 --> 00:58:09.916 ‫متوجه نشدم، قربان. 731 00:58:10.416 --> 00:58:12.958 ‫ازت پرسیدم لی لی بلدی یا نه. 732 00:58:14.416 --> 00:58:17.750 ‫می دونی، ایستادن روی یک پا. 733 00:58:21.041 --> 00:58:23.166 ‫و اینکه پا روی خطوط نذاری. 734 00:58:31.250 --> 00:58:34.375 ‫منظورت بازی ایه ‫که دختر کوچولوها بازی می کنن، قربان؟ 735 00:58:39.208 --> 00:58:40.291 ‫بلکه سخت تر. 736 00:58:42.375 --> 00:58:44.291 ‫اینکه چندین روز،‌ ۴۰ کیلو وزن رو... 737 00:58:45.125 --> 00:58:46.125 ‫تحمل کنی. 738 00:58:48.458 --> 00:58:49.583 ‫همه جا پر از مین ـه. 739 00:58:49.625 --> 00:58:51.750 ‫باید فوراً لی لی بازی کردن یاد بگیری. 740 00:59:06.833 --> 00:59:08.208 ‫متوجه شدم، سروان. 741 00:59:27.375 --> 00:59:28.958 ‫می تونی آدم بکُشی دیگه؟ 742 00:59:40.458 --> 00:59:41.833 ‫مرخصی. 743 00:59:45.666 --> 00:59:46.666 ‫قربان. 744 00:59:55.458 --> 00:59:59.041 ‫نگاه کن! ‫بدون شک نحسی. 745 01:00:19.916 --> 01:00:23.125 ‫[ هرگز گمان مبر آنان که در راه خدا ‫شهید شده اند، مُرده اند. «سورۀ بقره» ] 746 01:00:24.958 --> 01:00:28.000 ‫واکس زدنِ کفش فراتر از اون چیزیه ‫که فکرش رو می کنی. 747 01:00:28.083 --> 01:00:30.291 ‫باید بذاری چرمش قشنگ خیس بخوره. 748 01:00:30.333 --> 01:00:31.625 ‫اسفنج هم مهمه. 749 01:00:32.291 --> 01:00:35.000 ‫ملت از اون اسفنج های برّاق استفاده می کنن. ‫خیلی بدم میاد. 750 01:00:35.083 --> 01:00:39.333 ‫اگه رئیس ستاد بودم، ‫همۀ اون اسفنج ها رو ممنوع می کردم. 751 01:00:40.208 --> 01:00:42.375 ‫بُرِس واکس هم مهمه. 752 01:00:42.458 --> 01:00:43.625 ‫باید از جنس موی اسب باشه. 753 01:00:44.541 --> 01:00:45.958 ‫از دُمش. 754 01:00:46.666 --> 01:00:47.875 ‫نباید موی خوک باشه. 755 01:00:49.000 --> 01:00:52.041 ‫بگو ببینم، کریمگلو. ‫چرا نباید موی خوک باشه؟ 756 01:00:52.833 --> 01:00:54.833 ‫چون گناهی چیزیه؟ 757 01:00:55.666 --> 01:00:57.000 ‫چی بلغور می کنی برای خودت؟ 758 01:00:57.791 --> 01:01:00.291 ‫موی خوک زبر ـه. ‫چرم رو خش میندازه. 759 01:01:00.375 --> 01:01:02.333 ‫واکس زدن می تونه یه جور هنر باشه. 760 01:01:03.166 --> 01:01:06.125 ‫خیلی خب، موی اسب دیگه کجا استفاده میشه؟ 761 01:01:06.666 --> 01:01:09.833 ‫- من از کجا بدونم؟ ‫- از مغزت کار بکش. هان؟ 762 01:01:11.375 --> 01:01:12.833 ‫ویولن! 763 01:01:12.916 --> 01:01:15.833 ‫کمون های ویولن ‫از موهای واقعیِ اسب درست میشن. 764 01:01:17.250 --> 01:01:18.416 ‫آها، که اینطور. 765 01:01:20.250 --> 01:01:23.083 ‫از همون مو استفاده میشه ‫و از دم اسب میاد... 766 01:01:23.166 --> 01:01:25.125 ‫و چون از یه اسب اومده... 767 01:01:25.208 --> 01:01:27.083 ‫پس واکس زدنِ کفش هنر حساب میشه. 768 01:01:31.375 --> 01:01:33.208 ‫چرا... 769 01:01:34.333 --> 01:01:36.916 ‫دیگه بسه. آخه تو چه مرگته؟ 770 01:02:07.250 --> 01:02:09.250 ‫فرار کنید! یالا! 771 01:02:09.833 --> 01:02:11.000 ‫بخوابید. 772 01:02:15.750 --> 01:02:17.791 ‫واحد مرکز. شلیک نکنید. 773 01:02:18.833 --> 01:02:20.625 ‫ماییم! ماییم! 774 01:02:21.541 --> 01:02:23.875 ‫تاکستانِ راش! شلیک نکنید. 775 01:02:24.666 --> 01:02:27.208 ‫تاکستانِ راش! شلیک نکنید. 776 01:02:35.250 --> 01:02:38.833 ‫گزارش سانحه می خوام. ‫بررسی کنید تلفات داشتیم یا نه. 777 01:02:38.916 --> 01:02:41.083 ‫همه ـتون رو می فرستم دادگاه نظامی. 778 01:02:41.666 --> 01:02:43.625 ‫- باید جوابگو باشید. ‫- قربان! 779 01:02:43.708 --> 01:02:45.458 ‫داشتید به سمتمون شلیک می کردید. 780 01:02:45.541 --> 01:02:49.000 ‫- قربان. صبر کنید. بذارید من درستش می کنم. ‫- داشتیم بهمون شلیک می کردین. 781 01:02:49.583 --> 01:02:50.958 ‫من درستش می کنم، قربان. 782 01:02:55.333 --> 01:02:58.708 ‫سرباز، از چه فاصله ای ‫اقدام به تیراندازی می کنی؟ 783 01:02:58.750 --> 01:03:00.375 ‫از ۲۰ تا ۲۵ متر، قربان. 784 01:03:00.458 --> 01:03:03.916 ‫داری از فاصلۀ ۲۰ تا ۲۵ متری شلیک می کنی. ‫۵۰ نفر جلوت هستن. 785 01:03:04.000 --> 01:03:05.416 ‫تیرت به هیچ کدومشون نمی خوره، 786 01:03:05.500 --> 01:03:08.041 ‫اونوقت صاف می خوره به چاقوی جیبیِ من؟ ‫هان؟ هان؟ 787 01:03:08.125 --> 01:03:09.666 ‫عجب تیراندازی هستی! 788 01:03:09.750 --> 01:03:11.791 ‫قربان، این چاقو سفارشی بود. 789 01:03:11.875 --> 01:03:13.666 ‫اصلاً می دونی چقدر پاش پول دادم؟ 790 01:03:13.750 --> 01:03:15.583 ‫حالا جواب بده! جواب بده. 791 01:03:15.666 --> 01:03:19.041 ‫جوابگو باش، پسر. ‫باورم نمیشه! 792 01:03:19.916 --> 01:03:23.583 ‫- برگردیم و دنبالش بگردیم؟ ‫- نه، بهش فکر نکنید، قربان. 793 01:03:24.958 --> 01:03:27.875 ‫آره، فکر کردی برمی گردیم کریمگلو؟ ‫محض رضای خدا راه بیفت. 794 01:03:27.958 --> 01:03:31.166 ‫- خیلی گرسنه ـمه. ‫- آره، منم گرسنه ـمه. 795 01:03:36.791 --> 01:03:38.416 ‫تو خیلی... 796 01:03:38.708 --> 01:03:40.500 ‫خیلی مرد عجیبی هستی. 797 01:03:41.708 --> 01:03:43.125 ‫یالا، بیا بریم. 798 01:03:47.458 --> 01:03:48.541 ‫سلام. 799 01:03:49.125 --> 01:03:50.458 ‫کمکی از دستم برمیاد؟ 800 01:03:50.541 --> 01:03:52.541 ‫ماشینمون بنزین تموم کرد. 801 01:03:52.625 --> 01:03:54.333 ‫- میشه اینو پر کنی؟ ‫- باشه. 802 01:03:55.666 --> 01:03:57.458 ‫مجوز رسمی داری دیگه؟ 803 01:03:57.500 --> 01:03:58.500 ‫چه مجوزی؟ 804 01:03:58.583 --> 01:04:00.708 ‫باید مجوز داشته باشی ‫وگرنه نمی تونم پُرش کنم. 805 01:04:01.291 --> 01:04:02.416 ‫عجب گوسفندی! 806 01:04:02.500 --> 01:04:04.250 ‫- چرا؟ ‫- این قانونه، آقا. 807 01:04:04.333 --> 01:04:06.041 ‫ممکنه بری جنگلی چیزی رو بسوزونی. 808 01:04:06.083 --> 01:04:09.375 ‫آقا، لطفاً یه نگاه به من بنداز. ‫به نظرت شبیه آتش افروزها هستم؟ 809 01:04:09.458 --> 01:04:11.458 ‫- من از کجا بدونم؟ ‫- احمقی؟ 810 01:04:11.541 --> 01:04:12.625 ‫دخالت نکن. 811 01:04:13.666 --> 01:04:19.208 ‫گوش کن، من یه نیم ساعتی هست ‫که دارم با این پای مصنوعی پیاده راه میرم. 812 01:04:19.291 --> 01:04:21.000 ‫من قبلاً سروانِ ارتش بودم. 813 01:04:21.625 --> 01:04:24.833 ‫اگه حرفمو باور نمی کنی، ‫بیا، اینم از کارتم. 814 01:04:24.916 --> 01:04:27.000 ‫این دوستم هم که اینجاست، ستوان ـه. 815 01:04:27.083 --> 01:04:29.083 ‫مهم نیست سروان باشی یا نه. 816 01:04:29.166 --> 01:04:32.000 ‫- نمیشه. شرمنده، رفیق. ‫- شوخیت گرفته؟ 817 01:04:32.083 --> 01:04:34.291 ‫- هوی، بهم آسیب نزن. ‫- گور بابای خودت و مجوزت! 818 01:04:34.333 --> 01:04:35.916 ‫- کثافت آشغال! ‫- کمک! 819 01:04:36.000 --> 01:04:38.583 ‫- گور بابات! کثافت عوضی! ‫- ولم کن! ولم کن! 820 01:04:38.666 --> 01:04:40.958 ‫- آشغال عوضی. ‫- ولش کن! ولش کن! 821 01:04:41.000 --> 01:04:42.041 ‫تمومش کنید. 822 01:04:52.375 --> 01:04:55.291 ‫شماره ای که با آن تماس گرفته اید ‫در حال حاضر پاسخگو نمی باشد. 823 01:04:55.333 --> 01:04:56.875 ‫لطفاً بعداً تماس بگیرید. 824 01:04:56.916 --> 01:04:59.375 ‫بیخیال! گوشیش رو برنمی داره. 825 01:05:01.708 --> 01:05:02.916 ‫بی سر و پا! 826 01:05:03.208 --> 01:05:04.625 ‫اندفعه دیگه شورش رو در آورده. 827 01:05:05.208 --> 01:05:07.375 ‫می فهمم، برای تو خیلی سخته. 828 01:05:07.833 --> 01:05:09.958 ‫ولی اون عملاً داره اذیتت می کنم. 829 01:05:10.000 --> 01:05:12.416 ‫خودش نمی دونه. اگه می دونست... 830 01:05:12.500 --> 01:05:14.833 ‫می دونه. چرا فکر می کنی نمی دونه؟ 831 01:05:14.916 --> 01:05:16.833 ‫به تو هم داره سخت میگذره دیگه. 832 01:05:18.250 --> 01:05:19.833 ‫اونقدرها هم که به نظر میاد سخت نیست. 833 01:05:22.666 --> 01:05:23.666 ‫یعنی چی؟ 834 01:05:24.708 --> 01:05:26.750 ‫سختیش اون موقع بود که عضو ارتش بود. 835 01:05:26.833 --> 01:05:30.291 ‫همیشه نگاه آدم به گوشی یا به در ـه ‫و منتظر بدترین خبرهاست. 836 01:05:30.375 --> 01:05:32.208 ‫- درک می کنم. ‫- درک نمی کنی! 837 01:05:34.291 --> 01:05:35.916 ‫خیالم راحت شد، بابا. 838 01:05:36.000 --> 01:05:39.208 ‫می دونی چیه؟ خوشحال شدم. 839 01:05:39.291 --> 01:05:41.500 ‫گفتم: «خدا رو شکر که آسیب دیده.» 840 01:05:41.583 --> 01:05:42.750 ‫«اونا فقط مجروحش کردن.» 841 01:05:42.833 --> 01:05:46.041 ‫«دیگه بدترین جاش تموم شده بود. ‫پشت سر گذاشتیمش.» 842 01:05:51.041 --> 01:05:55.000 ‫اون یه پاش رو از دست داد ‫ولی من شکرگزار بودم. 843 01:06:01.458 --> 01:06:03.666 ‫بهت حق میدم که طرز فکرت این طوری بوده. 844 01:06:10.708 --> 01:06:12.291 ‫فهمیدم حامله ام، بابا. 845 01:06:29.208 --> 01:06:31.791 ‫موقعی که داشتی رفیقِ احمقمون رو می زدی ‫این از دستت افتاده. 846 01:06:31.875 --> 01:06:33.000 ‫کارت کهنه سربازیت ـه. 847 01:06:34.375 --> 01:06:36.375 ‫کارت مسافرت رایگان رو میگی؟ 848 01:06:36.458 --> 01:06:38.583 ‫ببخشید، آقا. ‫منظورت رو نگرفتم. 849 01:06:39.250 --> 01:06:41.416 ‫روش نوشته: «کارت مسافرت رایگان». 850 01:06:42.875 --> 01:06:45.208 ‫اینجا کهنه سرباز بودن یعنی همین. 851 01:06:45.916 --> 01:06:47.166 ‫فقط همین قدر می ارزه. 852 01:06:49.583 --> 01:06:50.875 ‫برای من که کفایت می کنه. 853 01:06:51.375 --> 01:06:52.875 ‫دارم وراجی می کنم. 854 01:06:52.958 --> 01:06:55.666 ‫می فهمم، آقا. ‫درک می کنم. 855 01:06:55.750 --> 01:06:59.291 ‫می تونستی یه زنگ بزنی. لازم نبود ‫این همه راه توی این گرما پیاده می اومدی. 856 01:06:59.791 --> 01:07:01.625 ‫عیبی نداره. ورزش خوبی بود. 857 01:07:02.916 --> 01:07:04.500 ‫آقا غفور. مشکل چیه؟ 858 01:07:04.541 --> 01:07:06.208 ‫یه نفر باکِ بنزینِ سروان رو سوراخ کرده. 859 01:07:06.291 --> 01:07:08.625 ‫وای خدا، سریع درستش کن. 860 01:07:08.708 --> 01:07:10.250 ‫یعنی کی همچین کاری کرده؟ 861 01:07:10.333 --> 01:07:13.375 ‫نگران نباش، آقا. ‫بچه هامون سریع ترتیبش رو میدن. 862 01:07:13.458 --> 01:07:15.625 ‫دیگه چیزی نمونده تا به مقصد برسی. 863 01:07:15.708 --> 01:07:17.916 ‫بعید می دونم از این اتفاق ناراحت بشی. 864 01:07:18.000 --> 01:07:21.625 ‫آخه توی اون کوه ها باید ‫با چیزای بدتر از این سر و کله می زدی. 865 01:07:21.708 --> 01:07:23.041 ‫اینکه دیگه چیزی نیست. 866 01:07:24.583 --> 01:07:26.791 ‫با اینکه اینطور به نظر میاد... 867 01:07:27.791 --> 01:07:29.166 ‫ولی واقعاً اینجوری ها هم نیست. 868 01:07:30.125 --> 01:07:31.875 ‫چرا میگی اینجوری ها هم نیست؟ 869 01:07:32.416 --> 01:07:35.583 ‫یعنی... معلومه که نیست ‫ولی اصل مطلبم رو گرفتی دیگه. 870 01:07:36.500 --> 01:07:37.500 ‫یه بار... 871 01:07:40.166 --> 01:07:43.250 ‫داشتیم با چهار پنج تا ماشین پشت سر هم ‫می رفتیم یه جایی. خب؟ 872 01:07:44.708 --> 01:07:46.291 ‫روز آرومی بود. 873 01:07:46.791 --> 01:07:48.541 ‫یه صدای بلند شنیدیم. 874 01:07:48.625 --> 01:07:50.541 ‫شبیه یه جور انفجار کوچیک بود. 875 01:07:51.208 --> 01:07:52.875 ‫لاستیک ماشینمون ترکید. 876 01:07:52.958 --> 01:07:55.458 ‫سوار ماشین بزرگی هم بودیم. 877 01:07:55.541 --> 01:07:59.416 ‫به من گفتن فوراً ‫به سربازهای دیگه ای که همراهم بودن خبر بدم. 878 01:08:01.000 --> 01:08:03.250 ‫ولی... 879 01:08:03.333 --> 01:08:05.416 ‫خشکم زد. تو شوک بودم. 880 01:08:05.916 --> 01:08:09.333 ‫سربازهای دیگه ای که پیشم بودن ‫منتظر بودن تا بهشون دستور بدم. 881 01:08:10.625 --> 01:08:12.500 ‫یه مدت همینجوری در سکوت اونجا نِشستم. 882 01:08:12.583 --> 01:08:14.375 ‫عین این می موند که از حال رفته باشم. 883 01:08:15.958 --> 01:08:18.916 ‫بعدش یه نفر درِ ماشینم رو باز کرد، ‫منو گرفت و کشید بیرون. 884 01:08:19.000 --> 01:08:21.041 ‫ستوان فرعی کریم بود. 885 01:08:21.125 --> 01:08:23.000 ‫از ماشین عقبی دویده بود سمتمون. 886 01:08:23.083 --> 01:08:25.958 ‫بعدش شروع کرد منو تکون داد ‫تا حالیم کنه باهاش برم. 887 01:08:26.041 --> 01:08:27.958 ‫فایده ای نداشت. 888 01:08:27.958 --> 01:08:29.750 ‫با بیسیم به بقیه خبر داد. 889 01:08:30.333 --> 01:08:32.416 ‫«من با سروان هستم ‫و می خوام گزارش بدم، قربان.» 890 01:08:32.500 --> 01:08:35.666 ‫«داریم قافلۀ جنگی رو ایمن سازی ‫و محوطه رو بررسی می کنیم.» 891 01:08:35.750 --> 01:08:38.458 ‫«و داریم لاستیکِ ماشین رو ‫عوض می کنیم، فرمانده.» 892 01:08:43.583 --> 01:08:44.666 ‫بعدش بیدار شدم. 893 01:08:46.916 --> 01:08:48.541 ‫ببین، توی میدون جنگ... 894 01:08:49.916 --> 01:08:51.750 ‫همیشه آمادۀ درگیر شدن هستی. 895 01:08:54.250 --> 01:08:55.250 ‫ولی در اون لحظه، 896 01:08:56.916 --> 01:08:57.916 ‫دقیقاً اونجا... 897 01:08:59.625 --> 01:09:02.833 ‫فهمیدم هیچوقت فکر نکرده بودم ‫که اگه یه لاستیک بترکه چیکار باید بکنم. 898 01:09:04.833 --> 01:09:06.083 ‫منظورم اینه که... 899 01:09:08.958 --> 01:09:10.375 ‫می دونستم ممکنه بمیرم. 900 01:09:12.375 --> 01:09:13.958 ‫ولی اگه زنده بمونم چی میشه؟ 901 01:09:17.458 --> 01:09:18.875 ‫اینجور فکرها به سرِ آدم می زنه. 902 01:09:23.875 --> 01:09:26.333 ‫اون مقام ها که سرِ دوشت هستن ‫به درد لای جرز دیوار می خورن؟ 903 01:09:26.375 --> 01:09:29.083 ‫نگفته بودم انقدر با این ‫ستوان فرعی ها گرم نگیر؟ 904 01:09:29.125 --> 01:09:30.875 ‫گفته بودم یا نگفته بودم؟ 905 01:09:31.875 --> 01:09:35.458 ‫کمال همنشین در تو اثر می کنه، سروان! 906 01:09:37.916 --> 01:09:40.375 ‫سرِ این قضیه، ‫سروان صالح مقصر نیستند، قربان. 907 01:09:45.166 --> 01:09:46.875 ‫الان چی گفتی، گاو؟ 908 01:09:48.250 --> 01:09:49.583 ‫کسی از تو سؤال کرد؟ 909 01:09:51.000 --> 01:09:52.500 ‫گمشو برو بیرون. 910 01:10:13.625 --> 01:10:15.708 ‫برو پیش افسر ستاد و اظهاراتت رو بنویس. 911 01:10:15.750 --> 01:10:18.541 ‫می خوام تا عصر اظهارات جفتتون ‫روی میز من باشه. 912 01:10:19.250 --> 01:10:21.625 ‫اون ستوان فرعیِ آشغال رو میندازم بیرون. 913 01:10:21.708 --> 01:10:24.083 ‫- بهش بگو وسایلش رو جمع کنه. ‫- چشم، قربان. 914 01:10:28.083 --> 01:10:30.250 ‫هریدن اوزون، سرگرد ستاد هستم بفرمائید. 915 01:10:30.333 --> 01:10:32.875 ‫- سرهنگ شوکت هستم. ‫- بله قربان. به گوشم قربان. 916 01:10:32.958 --> 01:10:34.708 ‫هریدن، منو یادت میاد دیگه؟ 917 01:10:34.791 --> 01:10:36.666 ‫توی ستاد ارتش همدیگه رو دیدیم. 918 01:10:36.708 --> 01:10:38.875 ‫البته قربان. ‫چه کمکی از دستم برمیاد؟ 919 01:10:38.875 --> 01:10:40.750 ‫یک ساعته می خوام با سروان صالح صحبت کنم. 920 01:10:40.791 --> 01:10:41.875 ‫ایشون اینجاست، قربان. 921 01:10:43.708 --> 01:10:46.791 ‫داشتیم در مورد جزئیات عملیات فردا ‫با هم صحبت می کردیم. 922 01:10:46.791 --> 01:10:47.916 ‫عه، خوبه، خوبه. 923 01:10:48.416 --> 01:10:50.916 ‫ایشون از فامیلای بنده هستن. ‫گوشی رو بده بهشون. 924 01:10:51.000 --> 01:10:53.125 ‫اطاعت، قربان. ‫الان میدم، قربان. 925 01:11:00.208 --> 01:11:02.291 ‫سروان صالح هستم. ‫چه کمکی از دستم برمیاد، قربان؟ 926 01:11:02.416 --> 01:11:04.250 ‫فرمانده، من سرهنگ شوکت هستم. 927 01:11:11.791 --> 01:11:13.041 ‫متوجهم، قربان. 928 01:11:15.375 --> 01:11:16.375 ‫البته، قربان. 929 01:11:20.625 --> 01:11:21.791 ‫فهمیدم، قربان. 930 01:11:23.833 --> 01:11:25.208 ‫خودم ترتیبش رو میدم، قربان. 931 01:11:26.000 --> 01:11:28.583 ‫لطفاً سلام منو به فرمانده هم برسونید، قربان. 932 01:11:29.166 --> 01:11:30.291 ‫ممنونم، قربان. 933 01:11:35.166 --> 01:11:37.500 ‫صالح، سرهنگ شوکت چی گفت؟ 934 01:11:40.041 --> 01:11:41.041 ‫خب، قربان... 935 01:11:43.916 --> 01:11:47.791 ‫[تقویم «کویجی‌قیز» سال ۲۰۱۷] 936 01:11:48.375 --> 01:11:50.958 ‫یکی از اقوام رئیس ستادمون ‫یه عروسی توی «کویجی‌قیز» داره. 937 01:11:51.041 --> 01:11:52.291 ‫برای همین زنگ زدن. 938 01:11:52.375 --> 01:11:54.083 ‫حالا چرا به تو زنگ زده؟ 939 01:11:54.166 --> 01:11:56.916 ‫اگه به دژبانی یا ‫مرکز فرماندهی اونجا زنگ می زد... 940 01:11:56.916 --> 01:11:59.291 ‫موغله ترتیب کارها رو می داد. ‫با عقل جور در نمیاد. 941 01:12:00.666 --> 01:12:01.833 ‫قربان، قضیه خصوصی ـه. 942 01:12:02.958 --> 01:12:05.625 ‫ما اقوام دور هستیم، ‫برای همین سرهنگ شوکت... 943 01:12:06.416 --> 01:12:07.750 ‫گفتن که محرمانه ـست. 944 01:12:11.583 --> 01:12:13.375 ‫خیلی خب،‌ متوجه شدم. 945 01:12:14.583 --> 01:12:16.083 ‫حالا چطور این کار رو انجام بدیم؟ 946 01:12:18.000 --> 01:12:20.208 ‫همون آشغال، ستوان فرعی کریم. 947 01:12:20.875 --> 01:12:23.708 ‫اون بچۀ «کویجی‌قیز» ـه. ‫یه چند روزی می فرستمش اونجا. 948 01:12:23.791 --> 01:12:25.208 ‫خودش ترتیب کارها رو میده. 949 01:12:27.208 --> 01:12:28.291 ‫بسپاریدش به خودم. 950 01:12:36.208 --> 01:12:38.083 ‫بوی پرتقال میده. 951 01:12:44.541 --> 01:12:46.541 ‫[کویجی‌قیز ۲۱ کیلومتر] 952 01:13:10.208 --> 01:13:11.416 ‫چی شده؟ 953 01:13:13.250 --> 01:13:16.125 ‫دیگه کافیه. بیا بیرون. بیا بیرون. 954 01:13:19.250 --> 01:13:21.208 ‫- چی شده؟ ‫- دیگه بسه. 955 01:13:21.291 --> 01:13:23.541 ‫انقدر خودتو نخارون. ‫می خوام یه نگاه بهش بندازم. 956 01:13:23.625 --> 01:13:27.750 ‫ببین، اینجا شهر مادریِ منه. ‫اگه کسی ببینه... 957 01:13:27.833 --> 01:13:29.666 ‫نگاه کردم ولی چیزی پشت کمرت نیست. 958 01:13:29.750 --> 01:13:31.458 ‫صرفاً یه مشکل روانی ـه. 959 01:13:33.458 --> 01:13:34.583 ‫مشکل روانی. 960 01:15:10.958 --> 01:15:12.791 ‫خیلی دلم برای الیف تنگ شده، قربان. 961 01:15:20.833 --> 01:15:22.458 ‫برای بوی پرتقال هم همینطور. 962 01:15:25.500 --> 01:15:27.833 ‫حتی دلم برای این تنگ شده که قایقم رو ‫توی دایلان ببرم بیرون 963 01:15:27.875 --> 01:15:30.166 ‫و بعدش کل روز توی نیزارها قایقرانی کنم. 964 01:15:32.166 --> 01:15:33.458 ‫خیلی اینجا نمی مونی. 965 01:15:35.083 --> 01:15:37.041 ‫بعد از این عملیات برمی گردی. 966 01:15:38.750 --> 01:15:40.500 ‫برای یه مأموریت خیلی مهم! 967 01:15:43.708 --> 01:15:48.000 ‫سرهنگ شوکت بهم گفت ‫یه مأموریت خیلی مهم توی کویجی‌قیز هست. 968 01:15:48.541 --> 01:15:50.000 ‫شاید یه چند روزی وقتت رو بگیره. 969 01:15:51.916 --> 01:15:53.166 ‫به گمونم می تونی الیف رو ببینی. 970 01:15:55.916 --> 01:15:58.458 ‫من برای هر جور مأموریتی ‫که بگین آماده ام، قربان. 971 01:15:58.541 --> 01:16:01.791 ‫موج ترانه های محلی با حس و حال اژه ای ‫همچنان ادامه دارد. 972 01:16:01.875 --> 01:16:04.875 ‫آهنگ «کریمگلو زیبگی» ‫از «سومر ازگو» رو می شنوید. 973 01:16:05.958 --> 01:16:07.375 ‫عه! 974 01:16:07.458 --> 01:16:09.041 ‫مصطفی، این آهنگ رو زیاد کن. 975 01:16:10.625 --> 01:16:12.333 ‫توی عروسیم اینجوری می رقصم، قربان. 976 01:16:14.541 --> 01:16:17.083 ‫البته اگه بتونم توی اون لباس عروسی ببینمت. 977 01:19:46.750 --> 01:19:49.583 ‫لعنتی! کثافت ها! 978 01:19:49.666 --> 01:19:52.875 ‫کریم، حسن، یارو تفنگ تک تیرانداز داره. 979 01:19:52.958 --> 01:19:53.958 ‫بزنیدش. 980 01:19:58.000 --> 01:19:59.000 ‫حرومزاده! 981 01:19:59.958 --> 01:20:00.958 ‫بکُشیدش. 982 01:20:51.708 --> 01:20:53.500 ‫الیف، چی شده؟ 983 01:21:01.291 --> 01:21:02.958 ‫هر چی خوش گذروندید دیگه بسه. 984 01:21:04.333 --> 01:21:05.500 ‫کافیه! 985 01:21:16.333 --> 01:21:18.333 ‫زدمش! زدمش، قربان! 986 01:21:18.416 --> 01:21:21.000 ‫کریم، صبر کن. صبر کن! ‫همه موقعیت خودشون رو حفظ کنن. 987 01:21:21.666 --> 01:21:24.666 ‫اونا تنها نیستن. ‫بقیه ـشون هم باید همین نزدیکی ها باشن. 988 01:21:24.750 --> 01:21:25.875 ‫مراقب باشید. 989 01:21:25.958 --> 01:21:27.916 ‫واحد ۱۰ به مرکز. 990 01:21:28.000 --> 01:21:30.291 ‫صدای شلیک گلوله از این محدوده شنیدیم. ‫صدامون رو دارید؟ 991 01:21:30.375 --> 01:21:32.166 ‫واحد مرکز، واحد ۱۰ صحبت می کنه. 992 01:21:32.250 --> 01:21:35.250 ‫درسته. مراسم عروسی الان شروع شد. ‫(رمزی دارن صحبت می کنن) 993 01:21:38.958 --> 01:21:39.958 ‫نه! 994 01:21:40.041 --> 01:21:40.916 ‫آروم باشید! 995 01:21:41.000 --> 01:21:43.125 ‫نزدیک نشید! عقب وایستید! 996 01:21:43.208 --> 01:21:44.416 ‫- برگرد! ‫- صبر کنید! 997 01:21:44.500 --> 01:21:46.416 ‫- همه برگردن سر میزهاشون. ‫- شلیک نکن! 998 01:21:46.416 --> 01:21:47.708 ‫- فرمانده! ‫- داوود. 999 01:21:47.750 --> 01:21:50.083 ‫نکن!‌ تفنگت رو بیار پایین. 1000 01:21:50.166 --> 01:21:51.958 ‫- تو پدر الیف هستی؟ ‫- آره. 1001 01:21:52.416 --> 01:21:54.125 ‫عروسی صاف باید امروز برگزار می شد؟ 1002 01:21:54.500 --> 01:21:57.125 ‫- هر روزی بجز امروز خوب بود. ‫- نمی دونستیم، قربان. 1003 01:21:57.125 --> 01:21:58.583 ‫اگه می دونستیم این کار رو نمی کردیم. 1004 01:21:58.625 --> 01:21:59.958 ‫می خواست خودکُشی کنه. 1005 01:22:00.041 --> 01:22:02.375 ‫هر روز صبح اونقدر می ترسیدم ‫که جرئت نداشتم برم توی اتاقش. 1006 01:22:02.458 --> 01:22:05.875 ‫به خاطر الیف این کار رو کردم. ‫چیکار می کردم؟ می ذاشتم خودکُشی کنه؟ 1007 01:22:05.958 --> 01:22:07.791 ‫- خفه شو! خفه شو! ‫- لطفاً نکن. 1008 01:22:08.916 --> 01:22:10.375 ‫الیف، اومدم ببرمت پیش کریم. 1009 01:22:12.166 --> 01:22:14.833 ‫همه از اینجا برن. ‫عروسی تموم شد. 1010 01:22:14.916 --> 01:22:17.541 ‫این قضیه چه ربطی به اون دختر داره؟ ‫اون بیگناهه. 1011 01:22:17.583 --> 01:22:20.250 ‫دخالت نکن، خانم. ‫وگرنه به همه ـتون شلیک می کنم، باور کنید! 1012 01:22:20.708 --> 01:22:23.083 ‫نزدیک نشید. تکون نخور. 1013 01:22:23.083 --> 01:22:25.208 ‫- شوخی ندارم، عقب وایستا. ‫- بیخیال، دست از سرش بردار. 1014 01:22:25.250 --> 01:22:27.208 ‫جلوتر از این نیاید. ‫ما دیگه داریم می ریم. 1015 01:22:27.291 --> 01:22:29.458 ‫نزدیکتر نیاید. 1016 01:22:32.458 --> 01:22:34.125 ‫نزدیکتر نیاید. 1017 01:22:37.916 --> 01:22:39.708 ‫عقب وایستید. مجبورم نکنید! 1018 01:22:39.708 --> 01:22:42.708 ‫خیلی خب، خیلی خب! کافیه. کافیه. بس کنید. 1019 01:22:42.791 --> 01:22:44.250 ‫نیاید. 1020 01:22:45.333 --> 01:22:47.083 ‫کمکت می کنم بلند شی. بیا. 1021 01:22:47.166 --> 01:22:48.750 ‫الیف، صبر کن، صبر کن. 1022 01:22:49.375 --> 01:22:51.125 ‫پای مصنوعیم در اومد. 1023 01:22:52.708 --> 01:22:54.291 ‫خیلی خب، کمکت می کنم. 1024 01:22:54.833 --> 01:22:55.916 ‫عقب وایستید! 1025 01:22:57.083 --> 01:22:58.083 ‫اینجوری! 1026 01:22:59.791 --> 01:23:01.291 ‫درد داره؟ 1027 01:23:10.833 --> 01:23:11.833 ‫خیلی ناراحت کننده ـست. 1028 01:23:29.791 --> 01:23:31.416 ‫امیدوارم از مهمونی لذت برده باشید. 1029 01:23:39.000 --> 01:23:40.000 ‫دیگه وقتشه. 1030 01:23:40.875 --> 01:23:42.333 ‫بیا. 1031 01:24:50.791 --> 01:24:52.125 ‫همه اش به خاطر توئه. 1032 01:25:05.833 --> 01:25:06.833 ‫مهمات. 1033 01:25:08.958 --> 01:25:12.000 ‫نمی تونم این کار رو بکنم، قربان. ‫اگه همینجوری وایستم حوصله ام سر میره. 1034 01:25:12.666 --> 01:25:15.541 ‫خب، اگه آدم ماهیگیری بلد نباشه، ‫انگار مثل احمق ها منتظر یه چیزیه. 1035 01:25:15.833 --> 01:25:17.416 ‫یه روز بیاید دایلان بریم ماهیگیری. 1036 01:25:17.500 --> 01:25:19.958 ‫با کریمگلوی پیر می برمتون ماهیگیری. 1037 01:25:20.500 --> 01:25:22.208 ‫ایشالله یه روز این کار رو می کنیم. 1038 01:25:22.791 --> 01:25:25.708 ‫ازت می خوام 2نفر رو برداری ‫و بری سراغ اون یارو که با تیر زدیش. 1039 01:25:28.083 --> 01:25:29.541 ‫بقیه بچه ها رو بفرستید، سروان. 1040 01:25:35.541 --> 01:25:37.791 ‫ستوان سوم! خودت رو جمع و جور کن. 1041 01:25:39.208 --> 01:25:40.541 ‫متوجه شدم، سروان. 1042 01:25:42.000 --> 01:25:43.041 ‫احمد، مصطفی. 1043 01:25:47.166 --> 01:25:48.166 ‫مواظب باشید. 1044 01:25:48.791 --> 01:25:50.166 ‫بیسیم هاتون رو روشن بذارید. 1045 01:25:50.250 --> 01:25:51.500 ‫چشم قربان، اطاعت می شه. 1046 01:26:00.041 --> 01:26:01.208 ‫- حکمت! ‫- بله قربان؟ 1047 01:26:01.291 --> 01:26:03.291 ‫- اون رو بده من. ‫- بفرمائید، قربان. 1048 01:26:27.916 --> 01:26:30.500 ‫کریمگلو، اونجا چی دارید؟ ‫چه جور ماهی ای دارید؟ 1049 01:26:32.791 --> 01:26:34.916 ‫بعضی ها اطراف ساحل، ماهی سیم می گیرن. 1050 01:26:34.958 --> 01:26:37.125 ‫گاهی اوقات می ریم دنبال مرجان. 1051 01:26:38.791 --> 01:26:40.166 ‫از چه طعمه ای استفاده می کنن؟ 1052 01:26:41.583 --> 01:26:43.708 ‫کریل. یه نوع میگوی کوچیکه. 1053 01:26:45.750 --> 01:26:49.125 ‫می تونم 2روز مرخصی استحقاقی بگیرم. بیا برنامه بچینیم 1054 01:26:50.875 --> 01:26:52.916 ‫حتماً قربان. با کمال میل. 1055 01:27:02.000 --> 01:27:04.333 ‫به بچه های پشت سرت بگو یه کم تندتر بیان. 1056 01:27:18.083 --> 01:27:20.166 ‫گندش بزنن! 1057 01:27:26.125 --> 01:27:27.833 ‫نمی خواستم با اون یارو ازدواج کنم. 1058 01:27:29.583 --> 01:27:31.666 ‫- اما پدرم گوش نمی داد. ‫- ساکت! 1059 01:27:31.750 --> 01:27:33.708 ‫بهش گفتم بدجوری عاشق یکی دیگه هستم. 1060 01:27:34.541 --> 01:27:36.208 ‫بدجوری عاشقم! 1061 01:27:37.458 --> 01:27:38.666 ‫اما گوشِ کسی بدهکار نبود. 1062 01:27:38.750 --> 01:27:40.208 ‫الآن خفه خون بگیر! 1063 01:27:40.291 --> 01:27:42.000 ‫- کافیه! ‫- تو هم همین طور. خفه شو! 1064 01:27:42.666 --> 01:27:46.083 ‫منو ببین. منو ببین. ببین مجبورم کردی چیکار کنم. 1065 01:27:48.916 --> 01:27:52.375 ‫اگه اون کبک رو خفه نکنی سرش رو می برم! 1066 01:27:58.666 --> 01:28:00.666 ‫این ماشین رو جایی ندیدید؟ 1067 01:28:03.125 --> 01:28:05.666 ‫عه! صالح! صالح! 1068 01:28:05.750 --> 01:28:08.125 ‫- بابا! ‫- صالح، صالح وایستا. 1069 01:28:16.875 --> 01:28:18.541 ‫تصادف می کنی ها! 1070 01:28:20.083 --> 01:28:22.166 ‫به قدر کافی حادثه درست نکردی، سروان؟ 1071 01:28:22.875 --> 01:28:24.500 ‫کسی نظرم رو نپرسید. 1072 01:28:25.541 --> 01:28:27.541 ‫چیزی نمونده بود خودم رو بکشم. 1073 01:28:31.375 --> 01:28:33.791 ‫تاریخ عروسی رو خیلی زود معلوم کردن. 1074 01:28:37.791 --> 01:28:39.375 ‫تا امروز داشتم عذاب می کشیدم. 1075 01:28:45.416 --> 01:28:46.583 ‫کسی نمی دونست. 1076 01:28:47.875 --> 01:28:49.291 ‫امکان نداشت کسی بدونه. 1077 01:28:51.125 --> 01:28:54.208 ‫چه طور پدر و مادر و خواهرت توی این ماشین مردن؟ 1078 01:28:55.833 --> 01:28:56.666 ‫یادت میاد؟ 1079 01:28:56.750 --> 01:28:58.041 ‫بسه! 1080 01:28:59.291 --> 01:29:02.750 ‫فرمانده دانشکده به خاطر نمراتت بهشون گفته بود بیان. 1081 01:29:04.166 --> 01:29:05.333 ‫به خاطر تو بوده. 1082 01:29:07.916 --> 01:29:09.916 ‫گفتی دختره رو برات بیارم، کریم. 1083 01:29:11.750 --> 01:29:13.375 ‫باید بزنی بغل. 1084 01:29:15.833 --> 01:29:16.833 ‫اعتراف کن! 1085 01:29:33.958 --> 01:29:35.166 ‫کریم. 1086 01:30:25.708 --> 01:30:26.916 ‫کریم. 1087 01:30:47.583 --> 01:30:48.583 ‫کریم. 1088 01:30:57.500 --> 01:30:58.583 ‫الیف... 1089 01:31:04.041 --> 01:31:06.250 ‫از طرف من زنگ بزنید الیف، قربان. 1090 01:37:19.541 --> 01:37:20.833 ‫برگردید سر موقعیت هاتون! 1091 01:37:20.875 --> 01:37:22.000 ‫رژه فوری! 1092 01:37:22.041 --> 01:37:24.208 ‫[شهید کریم کریمگلو] 1093 01:37:29.333 --> 01:37:30.791 ‫به راست! به چپ! 1094 01:37:39.250 --> 01:37:40.250 ‫خبردار! 1095 01:37:41.916 --> 01:37:43.208 ‫دست ها پایین! 1096 01:37:50.958 --> 01:37:53.958 ‫پشت سر هم، رژه برید! ادای احترام! 1097 01:41:36.375 --> 01:41:37.791 ‫آهای، فرمانده. 1098 01:41:57.666 --> 01:41:59.125 ‫صالح! 1099 01:42:02.416 --> 01:42:03.666 ‫صالح! 1100 01:42:09.208 --> 01:42:10.333 ‫صالح! 1101 01:42:19.625 --> 01:42:20.625 ‫صالح. 1102 01:42:22.958 --> 01:42:23.958 ‫صالح. 1103 01:42:26.250 --> 01:42:27.875 ‫حالا می خوام اون تفنگ رو بگیرم. 1104 01:42:29.958 --> 01:42:32.708 ‫بیا با همدیگه بریم. بیا بریم خونه. 1105 01:42:34.208 --> 01:42:35.375 ‫خواهش می کنم، صالح. 1106 01:42:36.583 --> 01:42:38.916 ‫من هیچ وقت ولت نمی کنم. 1107 01:42:39.625 --> 01:42:42.375 ‫این رو بدون! با دونستنِ این موضوع تصمیم آخرت رو بگیر 1108 01:42:43.750 --> 01:42:45.583 ‫مرده ها رو فراموش کن، صالح. 1109 01:42:46.458 --> 01:42:48.583 ‫می دونی که باید به زندگی کردن ادامه بدی. 1110 01:42:50.666 --> 01:42:51.666 ‫بذار برم. 1111 01:42:54.458 --> 01:42:55.666 ‫با اون می رم. 1112 01:42:59.166 --> 01:43:01.500 ‫اون هیچوقت نمی ره، صالح. 1113 01:43:07.208 --> 01:43:08.208 ‫ببین. 1114 01:43:08.791 --> 01:43:10.125 ‫اون همین جاست. 1115 01:44:16.750 --> 01:44:18.291 ‫کریم، حال و احوالت چطوره؟ 1116 01:44:18.375 --> 01:44:20.833 ‫خوبم، آقا احمد. شما چطورید؟ 1117 01:44:20.916 --> 01:44:24.166 ‫- بیا اینجا. می برمت شکار خرچنگ. ‫- نه، نمی خوام. 1118 01:44:24.250 --> 01:44:27.041 ‫- احمد، انقدر بچه رو نترسون! ‫- باشه. 1119 01:44:27.125 --> 01:44:29.166 ‫- روز خوبی داشته باشی. ‫- مرسی. 1120 01:44:30.291 --> 01:44:32.791 ‫کریم، پسرم، برام آب میاری؟ 1121 01:44:41.625 --> 01:44:43.041 ‫نترس. 1122 01:44:44.458 --> 01:44:48.041 ‫اگه واقعاً بخوای، می تونم نشونت بدم چه طور خرچنگ بگیری 1123 01:44:48.125 --> 01:44:49.791 ‫- باشه. ‫- راحته. 1124 01:44:50.375 --> 01:44:53.625 ‫یه پای مرغ یا سر یه ماهی رو بزن روی قلاب، 1125 01:44:53.708 --> 01:44:55.666 ‫بعدش خرچنگ می گیرتش و میاد بالا. 1126 01:44:55.750 --> 01:44:57.875 ‫از توی تورمون برش می داریم ‫و می اندازیمش توی سطل. 1127 01:44:57.958 --> 01:44:59.875 ‫پس محاله که بتونه کاریت کنه. 1128 01:45:00.500 --> 01:45:02.041 ‫فردا امتحان کنیم؟ 1129 01:45:02.125 --> 01:45:03.833 ‫بریم تو کارش. امروز بریم. 1130 01:45:03.916 --> 01:45:05.416 ‫اما وسایل مورد نیازش رو نداریم. 1131 01:45:05.500 --> 01:45:08.583 ‫قول می دم انجامش بدیم. ‫فردا انجامش می دیم. 1132 01:45:58.291 --> 01:46:00.583 ‫[کریمگلو] 1133 01:46:24.583 --> 01:46:28.583 ‫بین تاریخ 6ژولای 2021 که فیلمبرداری آغاز شد... 1134 01:46:28.625 --> 01:46:32.416 ‫تا امروز 10 دسامبر 2021 که این پیام نوشته شد... 1135 01:46:32.416 --> 01:46:35.000 32سربازِ‌ نیروهای مسلح ترکیه ای به شهادت رسیدند 1136 01:46:35.166 --> 01:46:39.708 ‫[تقدیم به تمام شهدا و کهنه سربازها]