WEBVTT 1 00:00:03.670 --> 00:00:05.797 ‫خب، خانم، واقعا امیدوارم بتونیم روی رأی شما... 2 00:00:05.839 --> 00:00:07.507 ‫برای بابی ینگ حساب کنیم. 3 00:00:07.549 --> 00:00:09.759 ‫نه، با اندرو ینگ فامیل نیست. 4 00:00:09.801 --> 00:00:12.512 ‫راستش بیانیه ‌ی رسمی بابی راجع به اندرو ینگ اینه، 5 00:00:12.554 --> 00:00:13.930 ‫"من اون رو نمی ‌شناسم." 6 00:00:13.972 --> 00:00:16.474 ‫آره، مثل ماریا کری. 7 00:00:16.516 --> 00:00:18.560 ‫آها، و اگه از ماریا کری خوشتون میاد، 8 00:00:18.601 --> 00:00:20.353 ‫عاشق بابی ینگ می شید. 9 00:00:20.395 --> 00:00:23.314 ‫پس می‌ تونیم روی رأی شما حساب کنیم؟ عالیه. 10 00:00:23.356 --> 00:00:26.443 ‫هی، رفیق، وقتی گفتی ،امروز بانکداری تلفنی می ‌کنیم 11 00:00:26.484 --> 00:00:27.652 ‫- منظورت... ‫- می ‌دونم، می ‌دونم. 12 00:00:27.694 --> 00:00:29.446 ‫اما دارم روی کمپین بابی کار می ‌کنم. 13 00:00:29.487 --> 00:00:30.655 ‫می‌ خوام برم آلبانی... 14 00:00:30.697 --> 00:00:32.782 ‫تا سعی کنم حمایت دیردره رو جلب کنم. 15 00:00:32.824 --> 00:00:34.159 ‫و حقیقتش... واقعا کمکت رو لازم دارم. 16 00:00:34.200 --> 00:00:36.077 ‫خیلی خب. 17 00:00:36.119 --> 00:00:38.580 ‫این پلیور بیش از حد جذابه؟ 18 00:00:38.621 --> 00:00:40.373 ‫برای چی؟ یعنی می گم، ولش کن. 19 00:00:40.415 --> 00:00:42.459 ‫- برای هیچی بیش از حد جذاب نیست. ‫- خوبه. 20 00:00:42.500 --> 00:00:43.835 ‫چون وقتی دیردره رو می‌ بینم، 21 00:00:43.877 --> 00:00:46.254 ‫نمی‌ خوام با منتشر کردن انرژی رمانتیک شروع کنم، 22 00:00:46.296 --> 00:00:47.756 ‫بلکه می ‌خوام ترکیبی از همه چی باشه. 23 00:00:47.797 --> 00:00:48.882 ‫- صد البته. ‫- می‌ دونی؟ 24 00:00:48.923 --> 00:00:50.383 ‫آره، آره، آره، آره. 25 00:00:50.425 --> 00:00:53.678 ‫خب، این داره می گه، "من توی اوج جوونیم هستم. 26 00:00:53.720 --> 00:00:56.806 ‫زدم به دل شهر برای دوست یابی ‫ولی خیلی دست و پای بیخودی نمی ‌زنم." 27 00:00:56.848 --> 00:00:57.682 ‫آره، مگه نه؟ 28 00:00:57.724 --> 00:00:59.476 ‫- جلیقه چه طوره؟ ‫- چی؟ 29 00:00:59.517 --> 00:01:01.519 ‫آره، شاید جلیقه کلید ماجرا باشه، 30 00:01:01.561 --> 00:01:04.397 ‫چون یه جورایی در لفافه می گه نیم تنه‌ ی خوبی دارم. 31 00:01:04.439 --> 00:01:05.523 ‫رفیق. 32 00:01:05.565 --> 00:01:06.941 ‫- بیخود فکرم رو مشغولش کردم. ‫- آره. 33 00:01:06.983 --> 00:01:07.817 ‫خوشتیپی! 34 00:01:07.859 --> 00:01:09.360 ‫مرسی‌. خیلی خب. 35 00:01:09.402 --> 00:01:10.945 ‫بیش از حد جذاب نیست. 36 00:01:10.987 --> 00:01:12.530 ‫من باید چند تا تماس دیگه بگیرم... 37 00:01:12.572 --> 00:01:14.199 ‫- تو بهم دروغ گفتی! ‫- چی؟ 38 00:01:14.240 --> 00:01:16.034 ‫این بیش از حد جذابه. 39 00:01:16.075 --> 00:01:18.369 ‫- لطفا جلیقه نپوش. ‫- دیگه حنات پیشم رنگی نداره! 41 00:01:50.693 --> 00:01:53.780 ‫اوه، سلام، خوشگله. ببینش. 42 00:01:58.201 --> 00:02:00.036 ‫داری چیکار می ‌کنی؟ بدون دستکش آخه؟ 43 00:02:00.078 --> 00:02:01.955 ‫بدون دستکش داری به اون ها دست می ‌زنی؟ 44 00:02:01.996 --> 00:02:03.623 ‫بس کن، بس کن، بس کن. کافیه! 45 00:02:03.665 --> 00:02:05.333 ‫مدت زیادیه که اون ها رو دور از دسترس نگه داشتن. 46 00:02:05.375 --> 00:02:07.460 ‫هر کدوم از این اشیاء انرژی ‌ای دارن. 47 00:02:07.502 --> 00:02:10.797 ‫می‌ خوان نفس بکشن. می ‌خوان یکی اون ها رو دستش بگیره 48 00:02:10.838 --> 00:02:14.133 ‫این عروسک ازمون می‌ خواد که باهاش دیدار کنیم. 49 00:02:14.175 --> 00:02:16.302 ‫خیلی خب، خب، با یه جفت دستکش باهاش دیدار کن 50 00:02:16.344 --> 00:02:19.722 ‫هر چی بیشتر دستمالیشون کنی، ‫زودتر مخدوش می شن. 51 00:02:19.764 --> 00:02:22.642 ‫خودت دلت می ‌خواد یکی با ‫ دستکش بهت دست بزنه؟ 52 00:02:22.684 --> 00:02:24.352 ‫تو نمی‌ دونی علایق من چیه، مرد. 53 00:02:24.394 --> 00:02:26.145 ‫- فقط این ها رو دستت کن. ‫- باشه. 54 00:02:26.187 --> 00:02:28.147 ‫می‌ دونی، به طور مرسوم، 55 00:02:28.189 --> 00:02:30.733 ‫بیشتر این اشیاء تا حالا باید... 56 00:02:30.775 --> 00:02:32.318 ‫- تجزیه می ‌شدن و به زمین بر می ‌گشتن. ‫- خیلی خب. 57 00:02:32.360 --> 00:02:34.821 ‫خیلی دلم می ‌خواد باقی این سخنانت ،درباره رسم و رسوم رو بشنوم 58 00:02:34.862 --> 00:02:36.656 ‫اما راستش باید برم. 59 00:02:36.698 --> 00:02:38.992 ‫می‌ خوام برای تملک زمین درخواست بدم. 60 00:02:39.033 --> 00:02:41.452 ‫زمین؟ تو که بچه نداری. 61 00:02:41.494 --> 00:02:44.080 ‫آره، می ‌دونم برای خانواده ها پارتی بازی می شه، 62 00:02:44.122 --> 00:02:47.917 ‫اما نمی ‌دونم خب، این موزه یه جورایی بچه‌ امه. 63 00:02:47.959 --> 00:02:50.253 ‫خب، به نظرم همچین ادعایی کلاهبرداری محسوب می شه 64 00:02:50.294 --> 00:02:53.006 ‫تو چه جوری سرخپوست هستی؟ 65 00:02:53.047 --> 00:02:54.465 ‫اصلا حس شوخ طبعی نداری. 66 00:02:54.507 --> 00:02:57.093 ‫من فقط دارم می گم بروکراسی قبیله‌ای... 67 00:02:57.135 --> 00:02:58.970 ‫خیلی برای ضعفا نیست. 68 00:02:59.012 --> 00:03:01.806 ‫آره، می ‌دونم سخته. متوجه ام. چیزیم نمی شه. 69 00:03:01.848 --> 00:03:03.182 ‫توی کالج بهم می ‌گفتن... 70 00:03:03.224 --> 00:03:05.560 ‫ملکه‌ ی کاغذ بازی اداری، پس... 71 00:03:05.601 --> 00:03:07.520 ‫حالا دارم متوجه می شم بهم متلک می نداختن، 72 00:03:07.562 --> 00:03:10.648 ‫اما در هر صورت واقعیت داره. 73 00:03:13.192 --> 00:03:15.903 ‫چیزی نیست. اون داره خودش رو از بند کلونی رها می ‌کنه 74 00:03:15.945 --> 00:03:17.572 ‫همش بخشی از پروسه‌ ست. 75 00:03:23.202 --> 00:03:25.204 ‫نیتن راترفورد اومده. 76 00:03:25.246 --> 00:03:27.832 ‫می ‌خوایید بهش بگید که... 77 00:03:27.874 --> 00:03:29.083 ‫حامله‌ اید؟ 78 00:03:29.125 --> 00:03:31.544 ‫چارلی، می‌ خوام. مشخصا قراره بگم. 79 00:03:31.586 --> 00:03:33.421 ‫فقط بهش بگو بیاد تو. 80 00:03:35.673 --> 00:03:36.924 ‫مرسی چارلی. 81 00:03:36.966 --> 00:03:40.511 ‫خب، خب، خب. 82 00:03:40.553 --> 00:03:42.930 ‫دفتر خوشگلیه 83 00:03:42.972 --> 00:03:44.932 ‫نیتن، سلام. 84 00:03:44.974 --> 00:03:47.226 ‫- کلی حرف برای گفتن داریم. ‫- خب، خوبه. 85 00:03:47.268 --> 00:03:49.687 ‫بذار من فوری سیر تا پیاز ماجرام رو بهت بگم. 86 00:03:49.729 --> 00:03:51.522 ‫بابی ینگ، دستیار سابقم، 87 00:03:51.564 --> 00:03:53.733 ‫الگوی مد فعلی، کاندید شهرداری شده... 88 00:03:53.775 --> 00:03:56.110 ‫و من مدیر کمپین‌شون هستم. 89 00:03:56.152 --> 00:03:58.070 ‫تو مگه قصد نداشتی خودت کاندید بشی؟ 90 00:03:58.112 --> 00:03:59.363 ‫بهش فکر کردم، آره. 91 00:03:59.405 --> 00:04:02.074 ‫اما سعی دارم بقیه رو بیشتر حمایت کنم، 92 00:04:02.116 --> 00:04:03.701 ‫کمتر روی خودم تمرکز کنم. 93 00:04:03.743 --> 00:04:05.912 ‫پس حالا از خودگذشته هستی و کار هم داری. 94 00:04:05.953 --> 00:04:07.246 ‫چه خوب. 95 00:04:07.288 --> 00:04:09.540 ‫خب، این سفر خیلی هم مقصود خیر خواهانه نداره. 96 00:04:09.582 --> 00:04:11.918 ‫من می ‌خوام تو از کمپین حمایت کنی. 97 00:04:11.959 --> 00:04:13.795 ‫هنوز هم حرف هات نفوذ زیادی داره. 98 00:04:13.836 --> 00:04:15.338 ‫بذار... بذار بهش فکر کنم. 99 00:04:15.379 --> 00:04:17.507 ‫بابی خیلی گله، اما با وجود این کار جدیدم، 100 00:04:17.548 --> 00:04:18.925 ‫- الآن خیلی زیر ذره‌بین هستم. ‫- آره. 101 00:04:18.966 --> 00:04:20.885 ‫حتما. باشه. 102 00:04:20.927 --> 00:04:21.969 ‫کار جدید! 103 00:04:22.011 --> 00:04:24.180 ‫اینجا رو ببین. 104 00:04:24.222 --> 00:04:25.389 ‫خیلی خفنه. 105 00:04:25.431 --> 00:04:27.725 ‫- روی میزت گوزن داری؟ ‫- آره، آره. 106 00:04:27.767 --> 00:04:29.227 ‫خب، یعنی میگم، چه خبر ها؟ 107 00:04:29.268 --> 00:04:31.771 ‫چطور هستی؟ 108 00:04:31.812 --> 00:04:33.940 ‫- دوران سخت و پیچیده‌ایه. ‫- خیلی خب. 109 00:04:33.981 --> 00:04:35.274 ‫دغدغه و گرفتاری زیاده. 110 00:04:35.316 --> 00:04:39.695 ‫آره، یعنی میگم، موزه‌ی قطار آلبانی، 111 00:04:39.737 --> 00:04:41.822 ‫اونجا مثل استودیو ۵۴... 112 00:04:41.864 --> 00:04:43.407 ‫مقر قطار های تاریخی می‌مونه. 113 00:04:43.449 --> 00:04:46.244 ‫- آره. ما داریم حسابرسی انجام میدیم. ‫- خوبه، باید هم همین کار رو بکنین، 114 00:04:46.285 --> 00:04:50.289 ‫چون اون بودجه‌ی تخته فومی خیلی نجومیه. 115 00:04:50.331 --> 00:04:52.416 ‫مگه اینکه پونصدمین سالگرد‌شون در پیش باشه. 116 00:04:52.458 --> 00:04:54.585 ‫اون... ‫نه، تا سال ۲۰۲۷ نیست. 117 00:04:54.627 --> 00:04:57.588 ‫به نظر میاد خیلی چیز ها ‫در مورد این موزه می‌دونی. 118 00:04:57.630 --> 00:05:00.383 ‫من تولد ۷، ۱۰ و ۱۶ سالگیم رو اونجا برگزار کردم. 119 00:05:00.424 --> 00:05:02.760 ‫آره، خب، تولد ۱۶ سالگی رو نه. ‫اون کنسل شد. 120 00:05:02.802 --> 00:05:05.304 ‫کسی علاقه نداشت. 121 00:05:05.346 --> 00:05:07.557 ‫میشه تخصصت رو بهم قرض بدی؟ 122 00:05:07.598 --> 00:05:09.976 ‫مایلم در یه سری موارد ازت مشورت بگیرم. 123 00:05:10.017 --> 00:05:12.061 ‫بله، البته. 124 00:05:12.103 --> 00:05:15.022 ‫چه کمکی ازم ساخته‌ست؟ 125 00:05:20.027 --> 00:05:21.779 ‫- سلام، ریگان! ‫- سلام. 126 00:05:21.821 --> 00:05:24.156 ‫چه گوشواره های باحالی. ‫پوست ماریه؟ 127 00:05:24.198 --> 00:05:25.533 ‫خطرناکی، دختر. 128 00:05:25.574 --> 00:05:27.368 ‫پوست قزل آلاست، پس... 129 00:05:27.410 --> 00:05:28.369 ‫مامانم اینا رو درست می‌کنه. 130 00:05:28.411 --> 00:05:30.371 ‫توی سایت اتسی محصولاتش رو می‌فروشه، پس... 131 00:05:30.413 --> 00:05:33.624 ‫اگه خوشت اومده، می‌تونم ازش بپرسم که... 132 00:05:33.666 --> 00:05:35.376 ‫چیکار داری؟ 133 00:05:36.419 --> 00:05:39.088 ‫آم... 134 00:05:39.130 --> 00:05:42.008 ‫اومدم واسه تملک زمین درخواست بدم. 135 00:05:42.049 --> 00:05:44.010 ‫- متاهلی؟ ‫- نه. 136 00:05:44.051 --> 00:05:46.012 ‫- بچه داری؟ ‫- نه بابا. 137 00:05:46.053 --> 00:05:48.764 ‫موفق باشی. 138 00:05:48.806 --> 00:05:50.016 ‫مدرک عضویت قبیله‌ای. 139 00:05:50.057 --> 00:05:52.184 ‫اونو دارم‌‌. 140 00:05:55.146 --> 00:05:58.316 ‫اینو نمی‌تونم قبول کنم. کپی نمیشه. 141 00:05:58.357 --> 00:06:00.192 ‫ولی تو که حتی امتحان هم نکردی. 142 00:06:00.234 --> 00:06:02.945 ‫می‌دونم دیگه. 143 00:06:02.987 --> 00:06:04.905 ‫بی‌خیال، تریش. تو که منو می‌شناسی. 144 00:06:04.947 --> 00:06:06.407 ‫ما با هم به هد استارت رفتیم. 145 00:06:06.449 --> 00:06:08.534 ‫یادته کلاس سوم شربت آبلیمو... 146 00:06:08.576 --> 00:06:10.953 ‫روی شلوارم ریختم ‫و همه بهم می‌گفتن خانم خرابکار؟ 147 00:06:10.995 --> 00:06:13.831 ‫اوه، آره. خیلی باحال بود. 148 00:06:13.873 --> 00:06:15.958 ‫آره، می‌دونم. 149 00:06:16.000 --> 00:06:17.877 ‫ولی هیچ وقت مدارک شناساییت رو ندیدم. 150 00:06:21.255 --> 00:06:23.966 ‫این تمام بودجه بر اساس ترتیب زمانیه. 151 00:06:24.008 --> 00:06:25.092 ‫اینا چیزاییه که کشیدم بیرون... 152 00:06:25.134 --> 00:06:26.343 ‫که به نظرم باید بیشتر بررسی بشه. 153 00:06:26.385 --> 00:06:28.095 ‫راستش رو بگم، سال ۲۰۰۸ رو بی خیال شدم... 154 00:06:28.137 --> 00:06:30.598 ‫چون اون جعبه پر از عنکبوت بود. 155 00:06:30.639 --> 00:06:31.766 ‫اه. 156 00:06:31.807 --> 00:06:33.559 ‫ولی اگه واقعا بخوای بررسیش می‌کنم. 157 00:06:33.601 --> 00:06:36.062 ‫نه. 158 00:06:36.103 --> 00:06:38.189 ‫واقعا خیلی کمک کردی‌. 159 00:06:38.230 --> 00:06:39.648 ‫ممنون که اینجایی. 160 00:06:39.690 --> 00:06:41.609 ‫آره، خواهش می‌کنم. 161 00:06:43.444 --> 00:06:45.196 ‫نیتن، باید یه چیزی بهت بگم. 162 00:06:45.237 --> 00:06:47.239 ‫اه... اوه. ‫هی، هی، هی. 163 00:06:47.281 --> 00:06:49.492 ‫شرمنده پریدم وسط حرفت، ولی ببین. 164 00:06:49.533 --> 00:06:51.202 ‫بودجه‌ های اضافی وارد حسابی... 165 00:06:51.243 --> 00:06:54.205 ‫به نام "بهبود امکانات" میشن. 166 00:06:54.246 --> 00:06:56.248 ‫- این خیلی کلیه. ‫- آره. 167 00:06:56.290 --> 00:06:57.875 ‫می‌دونی، بهتره بریم موزه. 168 00:06:57.917 --> 00:06:59.043 ‫من تا حالا زیاد اونجا رفتم، 169 00:06:59.084 --> 00:07:00.920 ‫اساسا آثار اونجا رو حفظم. 170 00:07:00.961 --> 00:07:02.880 ‫اگه چیزی فرق داشته باشه می‌تونم بهت بگم. 171 00:07:02.922 --> 00:07:04.423 ‫خیلی خب‌. 172 00:07:04.465 --> 00:07:06.759 ‫به خاطر جفت‌مون هم که شده... 173 00:07:06.801 --> 00:07:08.803 ‫اون حرفت در مورد حفظ بودن آثار رو نادیده می‌گیرم. 174 00:07:08.844 --> 00:07:10.596 ‫- بیا بریم. ‫- خیلی خب. 175 00:07:10.638 --> 00:07:13.057 ‫اوه، شاید اونجا منو بشناسن. 176 00:07:13.098 --> 00:07:14.892 ‫به نظرت باید تغییر چهره بدم؟ 177 00:07:14.934 --> 00:07:17.520 ‫نه، اون وقت نمی‌تونم ‫از مجوز سالانه‌ام استفاده کنم. 178 00:07:17.561 --> 00:07:19.063 ‫گور باباش. ‫پول کامل میدم. 179 00:07:19.104 --> 00:07:21.315 ‫اه، ولی اونجوری توی فروشگاه سوغاتی ‫بیست درصد تخفیف نمی‌گیرم. 180 00:07:21.357 --> 00:07:23.317 ‫ولی از فروشگاه سوغاتی چیزی نمی‌خوام. 181 00:07:23.359 --> 00:07:25.736 ‫به جز اون برج آب بزرگ رو. 182 00:07:25.778 --> 00:07:28.322 ‫اه، می‌خواستی چیزی بهم بگی؟ 183 00:07:28.364 --> 00:07:29.657 ‫آره، ولی مشخصه... 184 00:07:29.698 --> 00:07:31.242 ‫هنوز فکرت درگیر تخفیفه. 185 00:07:31.283 --> 00:07:32.368 ‫خب، اگه از مجوز استفاده نکنی، 186 00:07:32.409 --> 00:07:35.204 ‫امتیاز ها رو نمی‌گیری، پس... 187 00:07:36.455 --> 00:07:37.623 ‫اون کلاه رو از فروشگاه سوغاتی خریدی؟ 188 00:07:37.665 --> 00:07:38.999 ‫اوه، نه. با خودم آوردم. 189 00:07:39.041 --> 00:07:41.001 ‫آدم چه می‌دونه کِی قراره قطار سواری کنه. 190 00:07:41.043 --> 00:07:43.045 ‫باید بگم اینجا هیچی غیر عادی به نظر نمیاد. 191 00:07:43.087 --> 00:07:46.090 ‫من می‌دونم یه جای کار اینجا می‌لنگه. 192 00:07:55.057 --> 00:07:56.892 ‫خب، اون همیشه نفس منو بند میاره. 193 00:07:58.644 --> 00:08:00.354 ‫کِی دوباره راه میفته؟ 194 00:08:00.396 --> 00:08:02.231 ‫نه. اون دیگه حرکت نمی‌کنه. 195 00:08:02.273 --> 00:08:04.316 ‫ببخشید، چی؟ از کِی تا حالا؟ 196 00:08:04.358 --> 00:08:06.318 ‫خب، به مدیر موزه گفتیم... 197 00:08:06.360 --> 00:08:09.738 ‫که موتورش خاموش شد، ‫ولی اون تعویضش نمی‌کنه. 198 00:08:09.780 --> 00:08:12.366 ‫الان فقط نمایشیه. 199 00:08:12.408 --> 00:08:14.868 ‫قلبم واقعا داره می‌شکنه. 200 00:08:14.910 --> 00:08:18.539 ‫تعویض این جزء "بهبود امکانات" به حساب نمیاد؟ 201 00:08:22.167 --> 00:08:24.545 ‫انگار اینجا واقعا داره به قهقهرا میره. 202 00:08:24.587 --> 00:08:26.297 ‫آره. 203 00:08:26.338 --> 00:08:30.843 ‫یه مجوز اصلی ‫قطار نقره‌ای مدل ۱۸۳۲ واسه فروش بود. 204 00:08:30.884 --> 00:08:32.386 ‫اون گفت نه. 205 00:08:32.428 --> 00:08:35.931 ‫روز بعدش با یه تویوتا راو۴ جدید اومد. 206 00:08:35.973 --> 00:08:37.933 ‫صندلی هاش چرم بود. 207 00:08:39.602 --> 00:08:43.689 ‫من همیشه میگم، موزه های قطار ‫دیگه واسه مردم نیستن. 208 00:08:45.316 --> 00:08:48.444 ‫پس مسئول این موزه... 209 00:08:48.485 --> 00:08:50.070 ‫یه آدم ناتوئه. 210 00:08:50.112 --> 00:08:52.281 ‫یه جورایی متوجه شدم. 211 00:08:52.323 --> 00:08:55.617 ‫امکان نداره عاشق قطار باشی ‫و اون مجوز رو نخری. 212 00:08:55.659 --> 00:08:58.620 ‫مدل ۱۸۳۲. یعنی میگم، این... 213 00:08:58.662 --> 00:09:00.247 ‫همم! 214 00:09:00.289 --> 00:09:01.999 ‫- این یارو قطعا فاسده. ‫- اوهوم. 215 00:09:02.041 --> 00:09:04.168 ‫نه؟ باید بیفته زندان. 216 00:09:04.209 --> 00:09:05.753 ‫ترجیحا گوانتانامو. 217 00:09:05.794 --> 00:09:07.087 ‫چیکار کنیم؟ 218 00:09:07.129 --> 00:09:09.089 ‫باید یه تیم ویژه‌ی فدرال باشه... 219 00:09:09.131 --> 00:09:11.383 ‫یا فقط... ‫زنگ می‌زنیم گروه ضربت. 220 00:09:11.425 --> 00:09:13.260 ‫یه بازپرس میاد... 221 00:09:13.302 --> 00:09:15.429 ‫و به احتمال زیاد اونو... 222 00:09:15.471 --> 00:09:17.473 ‫- به سوء استفاده از بودجه متهم می‌کنه. ‫- خیلی خب. 223 00:09:17.514 --> 00:09:20.893 ‫خیلی خب، ولی این یارو ‫نباید تا شعاع ۱۵۰ متری موزه‌ای پیداش بشه. 224 00:09:20.934 --> 00:09:23.604 ‫اون تروریست موزه‌داره. 225 00:09:30.486 --> 00:09:31.862 ‫شرط می‌بندم عادت ندارین ‫طرف توی عکس اولش... 226 00:09:31.904 --> 00:09:33.238 ‫خوب بیفته. 227 00:09:40.454 --> 00:09:41.872 ‫ای داد. 228 00:09:41.914 --> 00:09:43.832 ‫رنگ و روت رو بردن. 229 00:09:43.874 --> 00:09:45.334 ‫متوجه شدم. آره، ممنون. 230 00:09:45.375 --> 00:09:46.960 ‫اوه، توی دپارتمان... 231 00:09:47.002 --> 00:09:48.545 ‫زمین و آب اسمت ثبت نشده. 232 00:09:48.587 --> 00:09:51.465 ‫- اوه؟ ‫- انتهای راهرو سمت راست. 233 00:09:51.507 --> 00:09:52.633 ‫خیلی خب. 234 00:09:52.674 --> 00:09:55.177 ‫پس ۱۰ آدرس اخیر من... 235 00:09:55.219 --> 00:09:57.346 ‫و ۱۰ آدرس اول بابام رو می‌خواین؟ 236 00:09:57.387 --> 00:10:00.140 ‫نه، نمی‌دونم که بخوام ‫توی زمینم اسب داشته باشم یا نه. 237 00:10:00.182 --> 00:10:01.725 ‫میشه بعدا خبرش رو بهتون بدم؟ 238 00:10:03.143 --> 00:10:05.104 ‫توی سیستمم نیستی. 239 00:10:08.148 --> 00:10:09.775 ‫تونی، پارسال دوست، امسال آشنا. 240 00:10:09.817 --> 00:10:11.360 ‫ای داد. 241 00:10:11.401 --> 00:10:12.861 ‫وقتی این عکس رو می‌گرفتن ‫می‌تونستی یه کم کرم پوست بزنی. 242 00:10:12.903 --> 00:10:15.989 ‫واسه بار بعدی یادم می‌مونه. ممنون. 243 00:10:16.031 --> 00:10:17.741 ‫توی سیستمم نیستی. 244 00:10:17.783 --> 00:10:19.409 ‫بعد اینکه تملک زمین رو گرفتی بیا پیشم. 245 00:10:19.451 --> 00:10:21.161 ‫واسه همین اینجام. 246 00:10:21.203 --> 00:10:23.122 ‫نه، برو دفتر مدیریت زمین. 247 00:10:23.163 --> 00:10:24.581 ‫مگه الان اونجا نبودم؟ 248 00:10:24.623 --> 00:10:26.834 ‫در این حد دیگه از زندگیت خبر ندارم. 249 00:10:26.875 --> 00:10:28.502 ‫بعدی. 250 00:10:28.544 --> 00:10:31.421 ‫کپی شجره نامه‌‌ام رو همراهم ندارم. 251 00:10:31.463 --> 00:10:35.133 ‫یه عکس از آخرین دورهمی خانوادگی‌مون دارم. 252 00:10:36.885 --> 00:10:38.679 ‫بعدی‌. 253 00:10:43.392 --> 00:10:45.644 ‫این سخته. 254 00:10:45.686 --> 00:10:48.188 ‫مری دوناتلو، 255 00:10:48.230 --> 00:10:49.857 ‫با لئوناردو طرح رفاقت ریخت، 256 00:10:49.898 --> 00:10:52.901 ‫و رافائل رو کشت؟ 257 00:10:52.943 --> 00:10:54.945 ‫این سوال جدیه؟ 258 00:10:54.987 --> 00:10:56.697 ‫بعدی. 259 00:10:56.738 --> 00:10:58.198 ‫فقط باید بدونم واسه کدوم قطعه زمین... 260 00:10:58.240 --> 00:10:59.783 ‫می‌خواین درخواست بدین. 261 00:10:59.825 --> 00:11:01.743 ‫فکر می‌کردم هر چی مونده بهم بدین. 262 00:11:01.785 --> 00:11:03.203 ‫روی این نقشه علامت بزنین... 263 00:11:03.245 --> 00:11:04.830 ‫که می‌خواین واسه کدوم قطعه زمین درخواست بدین. 264 00:11:04.872 --> 00:11:06.707 ‫البته به فرض اینکه توی دپارتمان نگهداری زمین... 265 00:11:06.748 --> 00:11:08.375 ‫مدرک اثبات سکونت ارائه داده باشین. 266 00:11:08.417 --> 00:11:11.044 ‫نگهداری زمین دیگه چه کوفتیه؟ 267 00:11:11.962 --> 00:11:14.882 ‫و آخه چه جوری اینجا همه یه ریز میرن ناهار؟ 268 00:11:14.923 --> 00:11:16.925 ‫سلام، میشه لطفا... نه؟ 269 00:11:35.235 --> 00:11:37.613 ‫چی؟ چه جوری؟ 270 00:11:39.156 --> 00:11:42.701 ‫نه! نه، شوخیت گرفته؟ 271 00:11:45.329 --> 00:11:49.291 ‫فرصت شد باید بریم با هم ‫یه ناهاری بزنیم، دختر. 272 00:11:49.333 --> 00:11:51.001 ‫خداحافظ! 273 00:11:52.628 --> 00:11:54.296 ‫بابت شام ممنون. 274 00:11:54.338 --> 00:11:56.423 ‫و شرمنده هم سیب زمینی سرخ کرده های ‫تو رو خوردم و هم مال خودم رو. 275 00:11:56.465 --> 00:11:58.800 ‫- عجب روزی بود. ‫- آره. 276 00:11:58.842 --> 00:12:01.803 ‫آره، ولی روز جالبی بود، نه؟ 277 00:12:01.845 --> 00:12:03.972 ‫یعنی میگم، یه جورایی توی موزه... 278 00:12:04.014 --> 00:12:06.183 ‫حس کردم فرهنگ لغات براون هستم. 279 00:12:06.224 --> 00:12:08.477 ‫خب، نسخه‌ی بزرگ سالانه‌اش. 280 00:12:08.518 --> 00:12:10.479 ‫منظورت مثل شرلوک هولمزه؟ 281 00:12:10.520 --> 00:12:14.358 ‫آره، اون ارجاع بهتریه... 282 00:12:14.399 --> 00:12:18.820 ‫چون اون یه آدم بزرگ عاقل و بالغه. 283 00:12:18.862 --> 00:12:21.490 ‫خب، چون کمکم کردی، باید جبران کنم. 284 00:12:21.531 --> 00:12:23.158 ‫مجابم کن ببینم. 285 00:12:23.200 --> 00:12:27.120 ‫چرا بابی ینگ، یه جوون ۱۸ ساله، باید شهردار بشه؟ 286 00:12:27.162 --> 00:12:28.497 ‫خیلی خب. 287 00:12:28.538 --> 00:12:32.626 ‫- خب بابی سخت کار می‌کنه. ‫- اوهوم. 288 00:12:32.667 --> 00:12:35.921 ‫اونا بدون از دست دادن خوش بینی‌شون واقع‌بین هستن. 289 00:12:35.962 --> 00:12:38.090 ‫شخصا هم باید بگم به چشم دیدم که... 290 00:12:38.131 --> 00:12:39.466 ‫بابی از یه پسر بچه‌ی ۱۵ ساله‌ی سبک‌سر... 291 00:12:39.508 --> 00:12:43.553 ‫به شخصی واقعا جدی و باهوش تبدیل شده. 292 00:12:43.595 --> 00:12:44.679 ‫بد برداشت نکن. 293 00:12:44.721 --> 00:12:47.182 ‫اونا باید جای شخص خیلی بزرگی رو پر کنن. 294 00:12:48.850 --> 00:12:51.144 ‫یعنی میگم، تو دری جدید باز کردی، 295 00:12:51.186 --> 00:12:54.481 ‫مسیری رو واسه کسایی که ‫بعدت میان به یادگار گذاشتی. 296 00:12:54.523 --> 00:12:57.442 ‫بدون تو، بابی‌ای در کار نیست. 297 00:13:02.405 --> 00:13:05.158 ‫تو خارق العاده‌ای. 298 00:13:09.496 --> 00:13:10.956 ‫بهم گفتن باید زمینی رو که ‫واسش درخواست دارم انتخاب کنم. 299 00:13:10.997 --> 00:13:12.624 ‫آخه خب واسه چی بهشون میگن ‫دفتر تخصیص تملک زمین... 300 00:13:12.666 --> 00:13:13.917 ‫وقتی چیزی رو تخصیص نمیدین؟ 301 00:13:13.959 --> 00:13:15.418 ‫خب، می‌تونی بری ‫و کاری که گفتن رو بکنی... 302 00:13:15.460 --> 00:13:17.295 ‫و زمینی که می‌خوای رو ببینی. 303 00:13:17.337 --> 00:13:18.338 ‫اوه، با این همه وقت آزادی که من دارم. 304 00:13:18.380 --> 00:13:20.590 ‫حالا دیگه نقشه کش شدم؟ 305 00:13:20.632 --> 00:13:21.967 ‫بریم. 306 00:13:22.008 --> 00:13:23.468 ‫- اوه، الان؟ ‫- آره. 307 00:13:23.510 --> 00:13:25.137 ‫تو که قراره کل روز بشینی اینجا غر بزنی. 308 00:13:25.178 --> 00:13:26.721 ‫می‌تونی بری و انجامش بدی. 309 00:13:29.266 --> 00:13:31.518 ‫خیلی خب. 310 00:13:31.560 --> 00:13:32.561 ‫باشه. 311 00:13:45.031 --> 00:13:47.117 ‫خیلی خب‌. 312 00:13:47.159 --> 00:13:48.743 ‫ممنون. 313 00:13:48.785 --> 00:13:53.623 ‫من خیلی توی نقشه خوانی کارم خوب نیست، ‫ولی فکر کنم اینجاست. 314 00:13:59.004 --> 00:14:01.840 ‫الان داری مراسم سرخپوستی اجرا می‌کنی؟ 315 00:14:01.882 --> 00:14:05.468 ‫اینجا خاکش بده ولی انرژیش خوبه. 316 00:14:05.510 --> 00:14:07.470 ‫واسه باغ مواد غذایی اجدادیت... 317 00:14:07.512 --> 00:14:10.140 ‫خاک خوب لازم داری. 318 00:14:10.181 --> 00:14:11.266 ‫اوه... 319 00:14:11.308 --> 00:14:13.310 ‫صبر کن، قصد داری که... 320 00:14:13.351 --> 00:14:15.020 ‫یه باغ مواد غذایی اجدادی راه بندازی، نه؟ 321 00:14:15.061 --> 00:14:16.980 ‫خب، من بیشتر فکرم در مورد... 322 00:14:17.022 --> 00:14:19.858 ‫یه حیاط پشتی با چمن مصنوعی ‫و یه استخر روی سطح زمین بود. 323 00:14:21.651 --> 00:14:23.236 ‫اوه، متر آوردی. 324 00:14:23.278 --> 00:14:26.323 ‫وقتی بحث پس گرفتن زمین میشه ‫من شوخی سرم نمیشه. 325 00:14:26.364 --> 00:14:28.325 ‫تازه، قبلا نجار بودم. 326 00:14:28.366 --> 00:14:31.036 ‫اوه، چه باحال. عالیه. 327 00:14:31.077 --> 00:14:34.205 ‫من چیزی در مورد متر مربع نمی‌دونم، پس... 328 00:14:34.247 --> 00:14:36.124 ‫خیلی خب. 329 00:14:36.166 --> 00:14:37.667 ‫نگران نباش. من هوات رو دارم. 330 00:14:43.173 --> 00:14:44.633 ‫برو. خوبه. 331 00:14:44.674 --> 00:14:46.593 ‫بازش کن‌. همونجوری. 332 00:14:49.054 --> 00:14:50.972 ‫نه، نه، نه. 333 00:15:10.075 --> 00:15:11.242 ‫آره. 334 00:15:19.250 --> 00:15:21.544 ‫می‌دونی، باید مطمئن بشی ‫در خونه‌ات رو به... 335 00:15:21.586 --> 00:15:25.298 ‫رو به شرق باشه. می‌دونم، نلسون. 336 00:15:25.340 --> 00:15:27.717 ‫مردم تو نبودن که ‫چهار جهت مقدس رو ابداع کردن. 337 00:15:27.759 --> 00:15:29.469 ‫ولی ما اصلاحش کردیم. 338 00:15:29.511 --> 00:15:31.012 ‫بگذریم، قشنگ می‌تونی... 339 00:15:31.054 --> 00:15:33.723 ‫یه تریلر دو تا سه خوابه رو اینجا جا کنی. 340 00:15:33.765 --> 00:15:35.767 ‫و اون استخری که گفتی ‫واسه اردک هاست... 341 00:15:35.809 --> 00:15:37.227 ‫- مثل اردک های تونی سوپرانو. ‫- مثل اردک های تونی سوپرانو. 342 00:15:37.268 --> 00:15:38.520 ‫آره. 343 00:15:44.109 --> 00:15:45.777 ‫بیا تو. 344 00:15:45.819 --> 00:15:47.237 ‫سلام. 345 00:15:47.278 --> 00:15:49.572 ‫صبح به خیر. 346 00:15:49.614 --> 00:15:51.157 ‫سر صبحی می‌خوام برم گفتم اینم برات بیارم. 347 00:15:51.199 --> 00:15:54.077 ‫حدس زدم این به کارت بیاد. 348 00:15:54.119 --> 00:15:58.164 ‫فقط می‌خواستم قبل اینکه برم ‫فرصتی واسه خداحافظی داشته باشم. 349 00:15:58.206 --> 00:16:00.333 ‫- لطف داری، نیتن. ‫- آره. 350 00:16:00.375 --> 00:16:02.377 ‫بار بعدی قول میدم ‫یه صبحونه درست درمون مهمونت کنم. 351 00:16:02.419 --> 00:16:04.629 ‫می‌دونی، می‌تونیم یه آخر هفته‌ای همدیگه رو ببینیم. 352 00:16:04.671 --> 00:16:07.173 ‫اونجوری خیلی دیدارمون عجله‌ای نمیشه. 353 00:16:09.467 --> 00:16:13.221 ‫آره. خیلی خب. 354 00:16:13.263 --> 00:16:14.639 ‫تو کلی کار داری و... 355 00:16:17.434 --> 00:16:19.727 ‫من کاری کردم؟ 356 00:16:19.769 --> 00:16:22.439 ‫دیشب خیلی خوش گذشت. 357 00:16:22.480 --> 00:16:24.941 ‫آره، همینطوره، مگه نه؟ ‫خیلی خب، خوبه. 358 00:16:24.983 --> 00:16:27.944 ‫خوشحالم که هر دو موافقیم. 359 00:16:27.986 --> 00:16:30.238 ‫می‌دونی، هر بار مجبور نیستم ‫کلاه مهندسی بپوشم. 360 00:16:30.280 --> 00:16:32.532 ‫- اون فقط یه جورایی به خاطر... ‫- من حامله‌ام. 361 00:16:32.574 --> 00:16:34.200 ‫و پدر بچه تویی. 362 00:16:35.451 --> 00:16:36.578 ‫خیلی خب‌‌. 363 00:16:36.619 --> 00:16:38.788 ‫فکر نکنم به این سرعت بشه، ولی... 364 00:16:43.042 --> 00:16:44.961 ‫اوه... 365 00:16:48.506 --> 00:16:49.799 ‫می‌خواستم زودتر بهت بگم، 366 00:16:49.841 --> 00:16:51.467 ‫ولی تو تماس هام رو جواب نمی‌دادی. 367 00:16:51.509 --> 00:16:53.428 ‫و من هنوز سعی دارم قضیه رو هضم کنم. 368 00:16:53.469 --> 00:16:55.889 ‫اصلا کت شلوار حاملگی درست می‌کنن؟ 369 00:16:55.930 --> 00:16:57.223 ‫کارم خیلی زیاده، 370 00:16:57.265 --> 00:17:00.310 ‫ولی اینجای زندگیم، 371 00:17:00.351 --> 00:17:02.145 ‫واقعا این بچه رو می‌خوام. 372 00:17:02.187 --> 00:17:03.229 ‫و فکر کردم بهتره بدونی. 373 00:17:03.271 --> 00:17:04.355 ‫ولی اگه تو... ‫اگه تو نمی خوای... 374 00:17:04.397 --> 00:17:07.066 ‫دیردره، من هیجان‌زده‌ام. 375 00:17:07.108 --> 00:17:08.484 ‫- جدی؟ ‫- آره. آره. 376 00:17:08.526 --> 00:17:10.236 ‫یعنی میگم، هضم قضیه خیلی سخته، 377 00:17:10.278 --> 00:17:12.614 ‫ولی خب خوبه. 378 00:17:12.655 --> 00:17:15.325 ‫یعنی میگم، من هستم. 379 00:17:15.366 --> 00:17:17.160 ‫می‌تونم بیام اینجا آلبانی و... 380 00:17:17.202 --> 00:17:19.704 ‫خب، صبر کن. ‫صبر کن، نیتن. وایستا. 381 00:17:19.746 --> 00:17:22.332 ‫به نظرم تو پدر فوق العاده‌ای میشی، ‫ولی اینکه ما بخوایم دوباره برگردیم پیش هم... 382 00:17:22.373 --> 00:17:24.709 ‫محشر میشه. 383 00:17:26.586 --> 00:17:29.839 ‫تو مرد معرکه‌ای هستی ‫و من خوشم میاد باهات وقت بگذرونم، 384 00:17:29.881 --> 00:17:31.507 ‫ولی همچنین تو از اونجور مرد ها هستی که... 385 00:17:31.549 --> 00:17:34.427 ‫ماه ها غیب‌شون می‌زنه ‫که برن و خودشون رو پیدا کنن. 386 00:17:34.469 --> 00:17:36.763 ‫بی خیال، فقط چند هفته رفتم ‫که خودم رو پیدا کنم، 387 00:17:36.804 --> 00:17:39.057 ‫و بعد... بعد چند هفته هم ‫توی اتاق زیرشیروونی بودم. 388 00:17:39.057 --> 00:17:40.475 ‫آره، خیلی خب. 389 00:17:40.516 --> 00:17:42.060 ‫ببین، تو مشخصا دنبال چیزی هستی، 390 00:17:42.101 --> 00:17:44.562 ‫و عیبی هم نداره، ‫ولی من دنبال هیچی نیستم، 391 00:17:44.604 --> 00:17:49.192 ‫و نمی‌تونم عدم قطعیت رو توی زندگیم تحمل کنم، 392 00:17:49.233 --> 00:17:51.152 ‫و این بچه هم نمی‌تونه. 393 00:17:57.742 --> 00:17:59.953 ‫سلام. واسه اون درخواست زمین اومدم. 394 00:17:59.994 --> 00:18:02.413 ‫قطعه‌ام رو روی نقشه علامت زدم، 395 00:18:02.455 --> 00:18:04.082 ‫توی تمام دفاتر زمین ثبت نام کردم، 396 00:18:04.123 --> 00:18:05.541 ‫و اینم کارت شناسایی قبیله‌ایمه. 397 00:18:05.583 --> 00:18:06.709 ‫عالیه. 398 00:18:06.751 --> 00:18:08.044 ‫اگه کمیته‌ی زمین تاییدت کنه، 399 00:18:08.086 --> 00:18:09.879 ‫ظرف ۸ الی ۲۶ هفته‌ی آتی... 400 00:18:09.921 --> 00:18:11.756 ‫باید ایمیل فرم درخواست به دستت برسه. 401 00:18:11.798 --> 00:18:13.091 ‫چی؟ 402 00:18:13.132 --> 00:18:15.009 ‫اولویت قبیله با خانواده هاست، 403 00:18:15.051 --> 00:18:17.053 ‫پس تو آخر صفی. 404 00:18:17.095 --> 00:18:20.181 ‫اصلا این چرا باید مهم باشه؟ 405 00:18:20.223 --> 00:18:21.933 ‫من شوهرشم. 406 00:18:21.974 --> 00:18:24.352 ‫از کِی تا حالا؟ 407 00:18:24.394 --> 00:18:25.978 ‫به روش سرخپوستی. روش سنتی. 408 00:18:26.020 --> 00:18:27.730 ‫من شوهرشم. 409 00:18:27.772 --> 00:18:29.565 ‫بهتون تبریک میگم! 410 00:18:29.607 --> 00:18:31.234 ‫و قراره بچه دار بشیم. 411 00:18:31.275 --> 00:18:33.069 ‫در حال حاضر که نه. 412 00:18:33.111 --> 00:18:34.696 ‫ولی پیگیرش هستیم. 413 00:18:34.737 --> 00:18:35.738 ‫نه به طور جدی. 414 00:18:35.780 --> 00:18:37.615 ‫ولی راستش چرا. 415 00:18:37.657 --> 00:18:39.742 ‫جزء گزینه هاست. 416 00:18:39.784 --> 00:18:41.369 ‫اوه، خب، خیلی خب. 417 00:18:42.829 --> 00:18:45.373 ‫بفرما. 418 00:18:45.415 --> 00:18:47.625 ‫اوه، خدای من. واقعا؟ 419 00:18:47.667 --> 00:18:49.919 ‫- می‌خوای پسش بدی؟ ‫- نوچ. 420 00:18:49.961 --> 00:18:51.421 ‫نه. 421 00:18:51.462 --> 00:18:52.505 ‫خیلی ممنون. این عالیه. 422 00:18:52.547 --> 00:18:54.215 ‫فوق العاده‌ست. ممنون. 423 00:18:55.091 --> 00:18:57.260 ‫چی؟ 424 00:18:57.301 --> 00:19:00.138 ‫چه جوری؟ 425 00:19:01.931 --> 00:19:04.600 ‫بابت کمک هات ممنون. 426 00:19:04.642 --> 00:19:06.477 ‫خواهش می ‌کنم. 427 00:19:06.519 --> 00:19:07.979 ‫تو برای چی متأهل نیستی؟ 428 00:19:08.020 --> 00:19:10.148 ‫مردهایی مثل تو رو ‫توی دبیرستان می‌ قاپن. 429 00:19:10.189 --> 00:19:12.984 ‫توی دوران دبیرستان یه دندون عجیب داشتم، 430 00:19:13.025 --> 00:19:14.819 ‫و جوش غرور جوونی هم داشتم. 431 00:19:14.861 --> 00:19:16.237 ‫- ای وای! ‫- آره. 432 00:19:16.279 --> 00:19:18.156 ‫شبیه "پیتزا د هات" توی فیلم توپ های فضایی بودم. 433 00:19:18.197 --> 00:19:20.283 ‫من عاشق "پیتزا د هات" هستم. 434 00:19:20.324 --> 00:19:21.909 ‫اون وقت بعد از دانشگاه، نمی ‌دونم. 435 00:19:21.951 --> 00:19:24.954 ‫مردم منطقه‌ ی سرخپوستیمون ‫یه جورایی رفتار عجیبی باهام داشتن. 436 00:19:24.996 --> 00:19:26.247 ‫جدی؟ منم همین طور. 437 00:19:26.289 --> 00:19:29.459 ‫و بعد اینکه نامزدم رو سر عقد ترک کردم، 438 00:19:29.500 --> 00:19:31.127 ‫اون نهایتا با یه سفیدپوست ازدواج کرد. 439 00:19:31.169 --> 00:19:33.671 ‫- بیخیال! ‫- آره. 440 00:19:33.713 --> 00:19:35.965 ‫شوخی کردم. 441 00:19:36.007 --> 00:19:38.634 ‫یعنی می گم... یعنی می گم، قسمت اولش یه جورایی واقعیت داره 442 00:19:38.676 --> 00:19:41.637 ‫مردم شهر راجع به تو بهم گفتن، 443 00:19:41.679 --> 00:19:44.640 ‫اما می‌ دونی، مردمت عاشق شایعه پراکنی هستن. 444 00:19:46.726 --> 00:19:51.022 ‫گوش کن، می شه ببرمت یه جایی؟ 445 00:19:51.063 --> 00:19:52.857 ‫خب، بفرما. 446 00:19:52.857 --> 00:19:55.067 ‫نلسون، با بچه ‌ام آشنا شو. 447 00:19:55.109 --> 00:19:56.444 ‫عجب‌! 448 00:19:56.486 --> 00:19:59.155 ‫محشره 449 00:19:59.197 --> 00:20:02.909 ‫این خیلی بزرگتر از فرهنگسرای شهره. 450 00:20:02.950 --> 00:20:05.828 ‫می‌ دونستی اون توی زیرزمین دبیرستانمونه؟ 451 00:20:05.870 --> 00:20:08.998 ‫مادربزرگم اونجا رو ردیف کرد. 452 00:20:09.040 --> 00:20:11.292 ‫اونجا یاد گرفتم چه جوری اولین طبل دستیم رو بسازم. 453 00:20:11.334 --> 00:20:14.212 ‫آره، می ‌خوام اون پشت یه اتاق... 454 00:20:14.253 --> 00:20:15.713 ‫برای کلاس های زبان بذارم. 455 00:20:15.755 --> 00:20:18.674 ‫شنبه ها بچه ها می ‌تونن بیان ‫و داستان های بزرگانمون... 456 00:20:18.716 --> 00:20:20.885 ‫درباره تغییر فصل ها رو بشنون. 457 00:20:20.927 --> 00:20:24.138 ‫البته یه انبار خیلی بزرگ هم قراره باشه، پس... 458 00:20:24.889 --> 00:20:27.850 ‫می‌ تونی با تک تک اشیاء کلکسیون دیدار کنی. 459 00:20:29.310 --> 00:20:32.271 ‫می ‌دونی، همیشه می ‌خواستم اشیاء رو... 460 00:20:32.313 --> 00:20:34.982 ‫با توجه به منطقه ا‌شون دسته بندی کنم، نه نوعشون. 461 00:20:35.024 --> 00:20:38.736 ‫حس می ‌کنم که... این جوری داستان کامل ‌تری... 462 00:20:38.736 --> 00:20:41.364 ‫در مورد رابطه‌ ی بین مردم و سرزمین گفته می شه. 463 00:20:41.405 --> 00:20:44.158 ‫خوشم اومد. 464 00:20:44.200 --> 00:20:47.203 ‫خدایا، تو واقعا استخدامی خوبی بودی، نلسون رنویل 465 00:20:49.580 --> 00:20:50.539 ‫حس می ‌کنم خیلی از چیزهایی که... 466 00:20:50.581 --> 00:20:51.666 ‫واقعا دلم می ‌خواسته... 467 00:20:51.707 --> 00:20:55.586 ‫بالآخره ممکن به نظر میان: 468 00:20:55.628 --> 00:20:59.674 ‫گرفتن یه تیکه زمین، فرهنگسرا... 469 00:21:00.758 --> 00:21:01.968 ‫خیلی چیزها. 470 00:21:02.009 --> 00:21:05.972 ‫و خب، هر چی احتیاج داشتی، من اینجام. 471 00:21:06.013 --> 00:21:08.307 ‫خوشم اومد. 472 00:21:08.349 --> 00:21:09.934 ‫یعنی می گم، کمکت خیلی عالیه، پس... 473 00:21:11.978 --> 00:21:14.146 ‫حس می ‌‌کنم حالا می‌ خوای بهم ابراز علاقه کنی. 474 00:21:14.188 --> 00:21:16.816 ‫اوه، زبان بدنم به حد کافی گویا نبود؟ 475 00:21:18.776 --> 00:21:20.736 ‫تو قراره بابا بشی؟ 476 00:21:20.778 --> 00:21:22.613 ‫تو به نلسون ابراز علاقه کردی؟ 477 00:21:22.655 --> 00:21:25.825 ‫خیلی خب، تو همیشه ‫انرژی پدرانه ‌ی باحالی داشتی، 478 00:21:25.866 --> 00:21:28.369 ‫اما حالا برای توجیهش یه کوچولوی ریزه میزه قراره داشته باشی 479 00:21:28.411 --> 00:21:31.205 ‫می ‌دونم، مگه نه؟ یه خاطر پلیورهاست. 480 00:21:31.247 --> 00:21:32.415 ‫- می ‌دونم. ‫- پلیورها. 481 00:21:32.456 --> 00:21:34.917 ‫من برای طعنه این پلیورها رو می ‌پوشیدم. 482 00:21:34.959 --> 00:21:37.169 ‫حالا دیگه طعنه آمیز نیستن، می ‌دونی؟ 483 00:21:37.211 --> 00:21:39.005 ‫خیلی خب، بر می ‌گردیم سراغ ماجرای تو... 484 00:21:39.005 --> 00:21:40.297 ‫چون می‌خوام سیر تا پیاز ماجرا رو بهم بگی. 485 00:21:40.339 --> 00:21:44.218 ‫اما آره، واقعا عجیب غریبه، خب؟ 486 00:21:44.260 --> 00:21:46.220 ‫داریم پیشرفت می‌ کنیم، ریگان. 487 00:21:46.262 --> 00:21:49.181 ‫متوجه ای که تو قراره به زودی... 488 00:21:49.223 --> 00:21:52.226 ‫یه قطعه زمین داشته باشی... که شکوفاش کنی... 489 00:21:52.268 --> 00:21:54.228 ‫و من قراره... 490 00:21:54.270 --> 00:21:57.773 ‫یه بچه‌ ی واقعی داشته باشم ‫که بهش غذا بدم و بزرگش کنم؟ 491 00:21:57.815 --> 00:21:59.233 ‫اوه، خدای من! 492 00:21:59.275 --> 00:22:00.735 ‫خیلی خب، اما قول بده وقتی تو و دیردره... 493 00:22:00.776 --> 00:22:02.069 ‫دوباره برگشتید پیش هم منو دور نندازی. 494 00:22:02.111 --> 00:22:03.738 ‫من کاملا پایه ‌ام که نخودی زندگیتون باشم. 495 00:22:03.779 --> 00:22:05.156 ‫ما یه تیم هستیم، ریگز. 496 00:22:05.197 --> 00:22:06.532 ‫- خودت می ‌دونی. ‫- خیلی خب. 497 00:22:06.574 --> 00:22:08.451 ‫- اما حتی نیازی نیست نگران باشی چون... 498 00:22:08.492 --> 00:22:11.370 ‫دیردره گفت نمی ‌خواد با من باشه. 499 00:22:11.412 --> 00:22:12.747 ‫جدی؟ 500 00:22:12.788 --> 00:22:15.332 ‫خیلی خب. 501 00:22:15.374 --> 00:22:17.918 ‫دلم می‌ خواست پیشنهاد بدم یه کتک مفصلش بزنم، اما اون حامله‌ ست 502 00:22:17.960 --> 00:22:20.421 ‫اون فکر می ‌کنه من غیر قابل ،اطمینان هستم، می‌ دونی 503 00:22:20.463 --> 00:22:21.505 ‫اینکه نمی ‌دونم چی می ‌خوام. 504 00:22:21.547 --> 00:22:23.007 ‫و درکش می‌ کنم. 505 00:22:23.048 --> 00:22:25.342 ‫حالا یه جورایی همین جوری هستم. 506 00:22:25.384 --> 00:22:29.221 ‫نه. نیتن، تو آدم خیلی خوبی هستی، خب؟ 507 00:22:29.263 --> 00:22:30.931 ‫یه مقدار مسیر ناهمواری توی زندگی داشتی، 508 00:22:30.973 --> 00:22:33.768 ‫اما سختی ما رو قوی‌ تر می ‌کنه. 509 00:22:33.809 --> 00:22:36.103 ‫هی، تو "سفیدپوست توی کابینتم" بودی... 510 00:22:36.145 --> 00:22:38.105 ‫وقتی واقعا بهت نیاز داشتم. 511 00:22:38.147 --> 00:22:39.607 ‫وقتی دردسر داشتم بهم کمک کردی، 512 00:22:39.648 --> 00:22:41.525 ‫و برای دیردره هم همین کار رو می ‌کنی. 513 00:22:41.567 --> 00:22:43.277 ‫مرسی، من... 514 00:22:43.319 --> 00:22:46.113 ‫می ‌دونم من حالا دقیقا اون ،چیزی نیستم که اون می ‌خواد 515 00:22:46.155 --> 00:22:49.283 ‫اما اون واقعا برام مهمه. 516 00:22:49.325 --> 00:22:51.994 ‫به نظرم به مرور می ‌تونم خودم رو ثابت کنم. 517 00:22:52.036 --> 00:22:53.787 ‫- ماشالله روحیه! ‫- خیلی خب. 518 00:22:53.829 --> 00:22:56.040 ‫و تا اون موقع... 519 00:22:56.081 --> 00:22:59.126 ‫هی، جماعت، نیتن قراره پدر بشه! 520 00:22:59.168 --> 00:23:01.378 ‫نوشیدنی مفتی به حساب من. 521 00:23:01.420 --> 00:23:02.755 ‫- نوش جون! ‫- خیلی خب! 522 00:23:06.383 --> 00:23:08.427 ‫فکر کنم من قراره نامادری بشم.