WEBVTT 1 00:00:20.145 --> 00:00:22.772 ‫ایوا خیلی لطف داره که به جیم سر می زنه. 2 00:00:22.814 --> 00:00:26.568 ‫- باید 2تا اتوبوس سوار شه. ‫- اون دختر خوبیه. 3 00:00:27.110 --> 00:00:30.363 ‫هنوز به خاطر دوستش خیلی ناراحته. 4 00:00:30.405 --> 00:00:31.865 ‫نه، می دونم. ‫آره. 5 00:00:31.906 --> 00:00:33.408 ‫و به خاطر تو، پاول. 6 00:00:33.450 --> 00:00:35.660 ‫فکر می کنه تو رو مأیوس کرده. 7 00:00:35.702 --> 00:00:38.204 ‫و می خواد جبران کنه. 8 00:00:38.204 --> 00:00:40.165 ‫به همه کمک کنه. 9 00:00:40.206 --> 00:00:42.208 ‫همون جوری که داره به جیم کمک می کنه. 11 00:00:55.472 --> 00:00:58.391 ‫باشه، یه راه داره تا بتونه برای من جبران کنه، 12 00:00:58.433 --> 00:01:00.435 ‫اون هم اینه که قبول کنه دوباره آزمون ورودی بده. 13 00:01:00.477 --> 00:01:02.395 ‫- پاول! مشکل باید حل شه- 14 00:01:02.437 --> 00:01:04.647 ‫-حل شده. شده؟ عالیه- 15 00:01:04.689 --> 00:01:06.774 ‫منو بگو خیال می کردم هنوز عین یه بالن بزرگ، 16 00:01:06.816 --> 00:01:07.984 ‫رو زندگیمون سایه انداخته. 17 00:01:08.026 --> 00:01:09.235 ‫باز هم نون می خوای، جکی؟ 18 00:01:09.235 --> 00:01:11.446 ‫نه، مرسی عزیزم. ‫نه. 19 00:01:11.488 --> 00:01:14.741 ‫با اون همه دونه ای که توشه، خیلی شکم پر کنه. 20 00:01:14.782 --> 00:01:16.534 ‫تخمه ست. 21 00:01:20.455 --> 00:01:22.999 ‫درباره برنامه آینده ات ‫بیشتر فکر کردی، مامان؟ 22 00:01:23.041 --> 00:01:24.626 ‫اینکه کجا می خوای زندگی کنی؟ 23 00:01:24.667 --> 00:01:26.836 ‫خب، نمی تونم تا ابد اینجا بمونم، عزیزم. 24 00:01:26.878 --> 00:01:30.423 ‫ایوا حریم شخصی می خواد، ‫می دونم. 25 00:01:30.465 --> 00:01:33.343 ‫داشتم فکر می کردم برم پیش باب و لین بمونم. 26 00:01:33.384 --> 00:01:36.679 ‫درسته، اما لین بدجور زوال عقل داره. 27 00:01:36.721 --> 00:01:38.515 ‫خب، می تونم به باب ‫کمک کنم. 28 00:01:38.556 --> 00:01:41.476 ‫شاید از هم صحبتی با کسی ‫که زوال عقل نداره لذت ببره. 29 00:01:41.518 --> 00:01:42.936 ‫آره، به نظرم ببره. 30 00:01:42.977 --> 00:01:44.771 ‫اما این یه برنامه دراز مدت نیست، نه؟ 31 00:01:44.812 --> 00:01:47.607 ‫خب، من به درازمدت فکر نمی کنم، مگه نه؟ 32 00:01:47.649 --> 00:01:50.109 ‫تنها چیزی که الآن ‫توی ذهنمه، 33 00:01:50.151 --> 00:01:52.654 ‫اینه که نمی تونم برگردم پیش پدرت. 34 00:01:52.695 --> 00:01:55.365 ‫همین. 35 00:01:55.365 --> 00:01:57.325 ‫متأسفم، پاول. 36 00:02:01.454 --> 00:02:03.831 ‫- می رم قدم بزنم. ‫- خیلی خب، مامان. 37 00:02:10.713 --> 00:02:13.383 ‫خب، باید یه برنامه ریزی براش بکنیم. 38 00:02:13.424 --> 00:02:15.218 ‫این نباید ادامه‌ دار شه. 39 00:02:15.260 --> 00:02:16.386 ‫نه. 40 00:02:19.681 --> 00:02:21.808 ‫الی، می شه درباره این ماجراها حرف بزنیم؟ 41 00:02:21.849 --> 00:02:25.478 ‫چون جو انگار... ‫متشنجه؟ 42 00:02:25.520 --> 00:02:27.438 ‫و هر مشکل دیگه ای ‫که بینمون هست. 43 00:02:27.480 --> 00:02:28.856 ‫نمیدونم چطوری قراره ‫حلـش کنیم 44 00:02:28.898 --> 00:02:30.441 ‫می تونی با عذرخواهی کردن شروع کنی. 45 00:02:30.483 --> 00:02:31.985 ‫برای چی؟ این... ‫راجع به گبیه؟ 46 00:02:32.026 --> 00:02:33.403 ‫چون بهت که گفتم، ‫ما فقط دوستیم. 47 00:02:33.444 --> 00:02:36.114 ‫-آره، مزخرفه! !خیلی عصبانیم- 48 00:02:36.155 --> 00:02:38.324 ‫جیکوب فهمید که روبی اومده توی گروهمون. 49 00:02:38.366 --> 00:02:40.118 ‫و بهم گفته باید انتخاب کنم. 50 00:02:40.159 --> 00:02:41.577 ‫بین اون و روبی. 51 00:02:41.619 --> 00:02:43.204 ‫خیال کرده کدوم خریه؟ 52 00:02:43.246 --> 00:02:44.747 ‫نمی تونه بهت بگه با کی رفاقت کنی. 53 00:02:44.789 --> 00:02:47.125 ‫-درسته. !چه جالب- 54 00:02:48.334 --> 00:02:50.253 ‫شما 2نفر وسط دعوا بودید؟ 55 00:02:51.295 --> 00:02:52.505 ‫نه، چیزی نیست. 56 00:02:54.090 --> 00:02:56.384 ‫هر چی بیشتر بهش فکر می کنم، عصبانی تر می شم 57 00:02:56.426 --> 00:02:58.970 ‫- جیکوب مگه کیه که بهم دستور بده؟ ‫- دقیقاً. 58 00:02:59.012 --> 00:03:00.680 ‫بهم بگه چیکار کنم. می دونی چیـه؟ گور باباش! 59 00:03:02.181 --> 00:03:03.891 ‫برات کمی صبحانه ‫درست می کنم، 60 00:03:03.933 --> 00:03:05.309 ‫و می تونیم درباره اش صحبت کنیم، باشه؟ 61 00:03:05.309 --> 00:03:07.270 ‫باشه، مرسی. 62 00:03:08.229 --> 00:03:09.522 ‫مادربزرگ و ایوا کجان؟ 63 00:03:09.564 --> 00:03:10.857 ‫مامان‌بزرگ رفته پیاده‌روی. 64 00:03:10.898 --> 00:03:12.942 ‫ایوا رفته به پدربزرگ ‫سر بزنه. 65 00:03:30.168 --> 00:03:32.795 ‫صبح رفتی دیدن پدربزرگت؟ 66 00:03:32.837 --> 00:03:35.256 ‫نه هنوز. 67 00:03:35.298 --> 00:03:37.133 ‫اما عجله ای نیست. 68 00:03:39.552 --> 00:03:44.098 ‫باید می اومدم و... باهات حرف می زدم. 69 00:03:46.267 --> 00:03:48.686 ‫واقعاً استرس داشتم، اما... 70 00:03:52.940 --> 00:03:54.484 ‫باید می اومدم ببینمت. 71 00:03:54.525 --> 00:03:56.861 ‫خب، حالا که اینجاییم. 72 00:03:56.903 --> 00:04:00.198 ‫من خیلی متأسفم، گریس. 73 00:04:01.783 --> 00:04:04.118 ‫باید این رو رو در رو ‫بهت می گفتم. 74 00:04:07.079 --> 00:04:09.415 ‫و گفتم. 75 00:04:11.125 --> 00:04:13.252 ‫پس، دیگه می رم. 76 00:04:14.378 --> 00:04:18.257 ‫باز هم توی آزمون ‫شرکت می کنی، 77 00:04:18.299 --> 00:04:21.260 ‫تا بتونی برای سال هشتم بیای مدرسه سنت مارگارت؟ 78 00:04:21.302 --> 00:04:22.512 ‫نمی دونم. 79 00:04:24.096 --> 00:04:27.475 ‫شاید اگه می دونستم بازم می تونیم ‫خارج از مدرسه دوست باشیم، 80 00:04:27.475 --> 00:04:29.310 ‫شاید توی کورفیلد بمونم. 81 00:04:29.352 --> 00:04:30.895 ‫تو یه نابغه ای، پس 82 00:04:30.937 --> 00:04:32.688 ‫هر مدرسه ای بری، ‫می درخشی. 83 00:04:32.730 --> 00:04:34.357 ‫مرسی 84 00:04:34.398 --> 00:04:37.109 ‫و آره، می تونیم بازم ‫دوست باشیم. 85 00:04:37.151 --> 00:04:38.694 ‫واقعاً؟ 86 00:04:40.696 --> 00:04:44.492 ‫تو هم هنوز می تونی یکم از دستم عصبانی باشی. 87 00:04:44.534 --> 00:04:47.495 ‫باشه، یه کم از دستت عصبانی می مونم. 88 00:04:51.707 --> 00:04:54.669 ‫گفتم باید بیاد اینجا تا درباره اش صحبت کنیم. 89 00:04:54.710 --> 00:04:56.796 ‫خیلی بی احساس و رک گفتم، بدون عصبانیت. 90 00:04:56.837 --> 00:04:58.506 ‫- خوبه. باریکلا، عزیزم- 91 00:04:58.506 --> 00:05:00.508 ‫می رم هدفونم رو بذارم، 92 00:05:00.591 --> 00:05:02.552 ‫- و کمی تمرین کنم، اگه عیبی نداره. ‫- نه، حتماً. 93 00:05:06.806 --> 00:05:08.224 ‫هی، هی، هی، ‫هی، نگاه! 94 00:05:08.307 --> 00:05:09.934 ‫ال 95 00:05:09.976 --> 00:05:12.937 ‫ببخشید که راجع به گبی چیزی بهت نگفتم. 96 00:05:12.979 --> 00:05:14.647 ‫می تونم بفهمم چه طور ممکنه به نظر بیاد. 97 00:05:14.689 --> 00:05:16.649 ‫چه طور ممکنه به نظر بیاد یا واقعاً چه طور بوده؟ 98 00:05:16.691 --> 00:05:18.025 ‫- می شه ما... ‫ سلام. 99 00:05:18.067 --> 00:05:19.652 ‫ببخشید اومدم ‫موبایلم رو ببرم. 100 00:05:19.694 --> 00:05:21.362 ‫دیشب مثل احمق ها توی ماشین جا گذاشتمش. 101 00:05:21.404 --> 00:05:23.364 ‫بیا. 102 00:05:23.406 --> 00:05:25.908 ‫امیدوارم با موبایلـم عکس انداخته باشی ‫و واسه همه فرستاده باشی. 103 00:05:25.950 --> 00:05:28.577 ‫معلومـه. ‫باقی مهمونی چطور بود؟ 104 00:05:28.619 --> 00:05:31.289 ‫عالی. ‫راستی گبی رو یادتونـه؟ 105 00:05:31.372 --> 00:05:33.416 ‫من گبی رو یادمـه. 106 00:05:33.457 --> 00:05:35.668 ‫من و اون بعد مهمونی ‫رفتیم کافه نوشیدنی بخوریم. 107 00:05:35.710 --> 00:05:37.211 ‫واقعاً؟ عالیـه. 108 00:05:37.295 --> 00:05:40.506 ‫حدود سه ساعت این‌طورا. ‫و اون واقعاً فوق‌العاده‌ست. 109 00:05:40.548 --> 00:05:42.174 ‫فکر نکنم تاحالا کسی ‫رو مثل اون دیده باشم. 110 00:05:42.258 --> 00:05:43.718 ‫راستـش رو بخواین، ‫دلم رو برد. 111 00:05:43.759 --> 00:05:45.344 ‫دلت رو برد. ‫خدای من. 112 00:05:45.386 --> 00:05:46.637 ‫راستـش، فکر کردم ازتون، 113 00:05:46.679 --> 00:05:48.347 ‫درموردش اطلاعات بگیرم. 114 00:05:48.347 --> 00:05:49.932 ‫چی دوست داره، ‫چی نداره، 115 00:05:49.974 --> 00:05:51.726 ‫از تئاتر خوشـش میاد، ‫از قایق‌رونی، 116 00:05:51.767 --> 00:05:53.477 ‫از راگبی 15 نفره، ‫غذاهای خاورمیانه؟ 117 00:05:53.519 --> 00:05:55.479 ‫دوست دارم بازم ببینمـش. 118 00:05:55.521 --> 00:05:56.814 ‫- پاول. ‫ بله؟ 119 00:05:56.856 --> 00:05:58.816 ‫- درمورد گبی اطلاعاتی داری؟ ‫- نه. 120 00:05:58.858 --> 00:06:00.985 ‫اون گفت وقتی خونه‌ی لیه بودی ‫زیاد باهم وقت می‌گذروندین. 121 00:06:00.985 --> 00:06:02.945 ‫و من واقعاً میدونم ‫چی توی اون می‌بینی. 122 00:06:02.987 --> 00:06:04.822 ‫می‌بینی نه. ‫می‌دیدی. 123 00:06:04.864 --> 00:06:06.866 ‫نه، بازم حرفِ خوبی نشد. 124 00:06:06.907 --> 00:06:09.326 ‫- الان وقت مناسبی نیست. ‫- نیست؟ واقعاً؟ 125 00:06:09.368 --> 00:06:11.996 ‫چون به نظرم الان ‫مناسب‌ترین وقتـه، پاول. 126 00:06:25.051 --> 00:06:26.427 ‫منم، بابابزرگ. 127 00:06:29.472 --> 00:06:30.973 ‫ببخشید دیر کردم. 128 00:06:42.860 --> 00:06:44.904 ‫تلویزیون باید روشن باشه؟ 129 00:06:51.452 --> 00:06:52.745 ‫برات چایی درست می‌کنم! 130 00:06:52.787 --> 00:06:53.996 ‫میشنوی چی میگی؟ 131 00:06:54.038 --> 00:06:55.206 ‫بلند و کاملاً واضح، 132 00:06:55.247 --> 00:06:56.499 ‫تو میشنوی چی میگم، پاول؟ 133 00:06:56.540 --> 00:06:58.083 ‫تو از گبی خوشـت میاد. ‫اعتراف کن. 134 00:06:58.125 --> 00:06:59.668 ‫- نه، نمیاد. ‫ چرا، میاد. 135 00:06:59.710 --> 00:07:01.253 ‫معلومـه که میاد. ‫سبکیـه که می‌پسندی. 136 00:07:01.337 --> 00:07:02.755 ‫بیشتر از من. 137 00:07:02.797 --> 00:07:05.007 ‫نه، اون بامزه‌ست، الی. ‫فقط بامزه‌ست. 138 00:07:05.049 --> 00:07:07.510 ‫و کی از خندیدن بدش میاد؟ ‫خدای من. 139 00:07:07.551 --> 00:07:08.969 ‫خب، این یه بخششـه، نه؟ 140 00:07:09.011 --> 00:07:10.596 ‫- چی؟ ‫ اینکه بامزه‌ست. 141 00:07:10.638 --> 00:07:12.640 ‫اون پیچیده نیست! 142 00:07:12.681 --> 00:07:15.226 ‫زندگیـت اینجا بدجور ‫پیچیده‌ست. 143 00:07:15.267 --> 00:07:18.020 ‫و خنده توش کمه. ‫ولی وقتی تو و گبی، 144 00:07:18.062 --> 00:07:20.272 ‫باهم رو به رو میشین، 145 00:07:20.356 --> 00:07:21.982 ‫انگار توی یه دنیای دیگه‌ای! 146 00:07:22.024 --> 00:07:23.526 ‫- من برم؟ ‫ بشین! 147 00:07:23.567 --> 00:07:25.820 ‫خیلی اشتباه فهمیدی، الی. 148 00:07:25.861 --> 00:07:28.155 ‫- واقعاً؟ ‫ اون یه دوستـه! باشه؟ 149 00:07:28.197 --> 00:07:31.158 ‫درست مثل دارِن، ‫که دوستِ توئه. 150 00:07:31.200 --> 00:07:33.160 ‫باشه، اگه از عجیب بودنـش ‫برات کم می‌کنه، 151 00:07:33.202 --> 00:07:35.663 ‫می‌تونیم چهارتایی بریم بیرون ‫بعد می‌بینی که 152 00:07:35.704 --> 00:07:39.375 ‫عجیب بودنـش کم شه؟ ‫خدای من، پاول! 153 00:07:39.416 --> 00:07:42.461 ‫چاییـت دم کشیده، بابابزرگ. 154 00:07:42.503 --> 00:07:44.547 ‫بابابزرگ، حالت خوبه؟ 155 00:07:56.225 --> 00:07:57.685 ‫بابابزرگ؟ 156 00:08:00.771 --> 00:08:02.022 ‫موضوع گبی فقط یه ‫نشونه‌ست، 157 00:08:02.064 --> 00:08:04.858 ‫از اینکه تو دوست نداری ‫توی خونه باشی. 158 00:08:04.900 --> 00:08:07.194 ‫احساس می‌کنم همه‌ی ‫کارهارو دارم تنهایی انجام میدم. 159 00:08:07.236 --> 00:08:10.030 ‫- نه، بیخیال. همه چی؟ ‫- درستـه، آره. 160 00:08:10.072 --> 00:08:11.740 ‫پس من هیچ کاری نمی‌کنم. ‫منظورت اینـه؟ 161 00:08:11.782 --> 00:08:13.284 ‫توی خونه نشستم ‫واسه خودم حال می‌کنم؟ 162 00:08:13.367 --> 00:08:14.785 ‫چون همچین حسی نداشتم. 163 00:08:14.827 --> 00:08:16.829 ‫من کنترل همه چیز ‫رو از دست دادم. 164 00:08:16.870 --> 00:08:20.958 ‫کنترل سلامتیـم، بچه‌ها، ‫شغلـم، درآمدم. 165 00:08:21.000 --> 00:08:23.919 ‫همه‌چی! ‫تو ازم حمایت نکردی. 166 00:08:23.961 --> 00:08:25.796 ‫- داشتم ازت حمایت می‌کردم! ‫- نه، نکردی. 167 00:08:25.838 --> 00:08:28.674 ‫- باشه. ‫- نه، به اندازه‌ی کافی کاری نکردی. 168 00:08:28.716 --> 00:08:30.426 ‫باشه. 169 00:08:31.468 --> 00:08:35.097 ‫پس باهم بودنمـون ‫چه فایده‌ای داره؟ 170 00:08:42.521 --> 00:08:44.106 ‫ولش کن. 171 00:08:44.148 --> 00:08:46.358 ‫- ایواست. باشه، بده‌ش. 172 00:08:50.487 --> 00:08:51.488 ‫سلام. 173 00:08:53.157 --> 00:08:54.992 ‫چی؟ 174 00:08:55.034 --> 00:08:56.577 ‫- آروم باش. ‫ چی شده؟ 175 00:08:56.618 --> 00:08:59.079 ‫خیلی خب، آروم باش. ‫چی شده؟ 176 00:09:08.589 --> 00:09:10.924 ‫می‌تونیم با جکی تماس بگیریم؟ ‫موبایلـش همراه‌شه؟ 177 00:09:10.966 --> 00:09:13.427 ‫سعی کردم. هیچ‌وقت ‫اون لعنتی رو روشن نمیذاره. 178 00:09:13.469 --> 00:09:15.637 ‫فقط در مواقع اورژانسی ‫ازش استفاده می‌کنه. 179 00:09:15.679 --> 00:09:18.057 ‫احتمالاً همین اطرافـه، ‫می‌تونم با ماشین دنبالـش بگردم. 180 00:09:18.098 --> 00:09:18.849 ‫آره، عالی میشه. 181 00:09:18.849 --> 00:09:21.060 ‫لوک اینجا میمونی؟ ‫شاید مامان‌بزرگ اومد خونه. 182 00:09:21.060 --> 00:09:23.812 ‫- حتماً. حال بابابزرگ چقدر بده؟ ‫- نمی‌دونیم. 183 00:09:23.854 --> 00:09:26.607 ‫نمیشد درست فهمید ‫ایوا چی میگه. 184 00:09:26.648 --> 00:09:29.193 ‫اون بیهوش‌ـه، ولی هنوز ‫زنده‌ست، خب؟ 185 00:09:30.361 --> 00:09:31.987 ‫موفق باشیـن. 186 00:09:43.207 --> 00:09:45.167 ‫هی، چیزی نیست. 187 00:09:45.209 --> 00:09:46.668 ‫چیزی نیست. 188 00:09:46.752 --> 00:09:48.962 ‫- تقصیر منـه. ‫ معلومـه که نیست. 189 00:09:49.004 --> 00:09:51.632 ‫دیر کردم. رفتم دیدنِ گریس ‫قبل از اینکه برم پیش بابابزرگ. 190 00:09:51.715 --> 00:09:53.175 ‫اگه بمیره، تقصیر منـه. 191 00:09:53.217 --> 00:09:54.384 ‫تقصیر تو نیست، ایوا. 192 00:09:59.139 --> 00:10:00.599 ‫دما برات مناسبـه، جکی؟ 193 00:10:01.600 --> 00:10:04.144 ‫آره، خوب و گرمـه، ‫ممنون. 194 00:10:04.186 --> 00:10:06.146 ‫وقتی توی شهر میرونم ‫گرما رو دوست دارم. 195 00:10:06.188 --> 00:10:08.190 ‫ولی توی جاده دوست دارم ‫یکم سردتر باشه. 196 00:10:08.232 --> 00:10:11.068 ‫آدم همش میترسه خوابـش ببره. 197 00:10:12.486 --> 00:10:15.114 ‫آره، خوب نیست. 198 00:10:15.155 --> 00:10:18.075 ‫خونه‌ی مامانم توی سامرست‌ـه، ‫و یه قسمتی توی آزادراه ام5 هست، 199 00:10:18.117 --> 00:10:22.121 ‫که انگار توی ننو خوابیدی ‫و داره برات لالایی خونده میشه، 200 00:10:22.162 --> 00:10:24.123 ‫توسط یه متخصص هیپنوتیزم. 201 00:10:28.877 --> 00:10:30.212 ‫اون نمرده که، ‫مگه نه دارِن؟ 202 00:10:30.254 --> 00:10:31.505 ‫نه، نه. 203 00:10:31.547 --> 00:10:32.923 ‫اگه مرده بود زنگ می‌زدن. 204 00:10:35.300 --> 00:10:37.845 ‫- شاید بهت پیام داده باشن. ‫- نه، موبایلـم طوری تنظیم شده، 205 00:10:37.886 --> 00:10:41.265 ‫که پیام رو از بلندگویِ ماشین ‫برام میخونه، پس 206 00:10:41.306 --> 00:10:44.101 ‫- چه هوشمندانه. آره. 207 00:10:44.142 --> 00:10:47.271 ‫البته من واقعاً دلم نمی‌خواد، 208 00:10:47.312 --> 00:10:48.897 ‫یه صدای کامپیوتری، 209 00:10:48.939 --> 00:10:50.691 ‫یهو بهم بگه جیم مُرده. 210 00:10:51.650 --> 00:10:53.527 ‫نه. 211 00:10:53.569 --> 00:10:57.239 ‫خیلی خب، بیا برسونیمـت ‫بیمارستان، باشه؟ 212 00:11:00.200 --> 00:11:01.702 ‫ببین، اگه می‌خوای ‫بری بیمارستان، 213 00:11:01.785 --> 00:11:03.203 ‫بابام می‌تونه برسونتـت. 214 00:11:03.245 --> 00:11:04.788 ‫به اندازه‌ی کافی ‫آدم اونجا هست. 215 00:11:04.872 --> 00:11:06.290 ‫کاری از دستـم برنمیاد، واقعاً. 216 00:11:06.331 --> 00:11:09.418 ‫- پس همین‌جا میمونم. ‫- آره، سنگر رو نگه میداری. 217 00:11:12.379 --> 00:11:14.798 ‫- خیلی از دستـت عصبانی‌ام، جیکوب. ‫- میدونم. 218 00:11:14.798 --> 00:11:17.009 ‫حق نداری بهم بگی ‫با کی دوستی کنم. 219 00:11:17.050 --> 00:11:19.553 ‫متاسفم. میدونم حرفـم ‫غیرمنطقی بود. 220 00:11:19.595 --> 00:11:21.471 ‫روبی قلبـم رو شکوند، و 221 00:11:21.513 --> 00:11:24.433 ‫اینکه شما دوتا دوستای نزدیکی ‫هستین برام عجیبـه. 222 00:11:24.474 --> 00:11:27.978 ‫خب، ما دوست نیستیم. ‫بیشتر... همکاریم، راستش. 223 00:11:28.020 --> 00:11:30.105 ‫فکر کنم در این حد برام ‫قابل تحمل باشه که تو و روبی، 224 00:11:30.147 --> 00:11:31.940 ‫فقط دوست باشین. ‫چیز دیگه ‌ای بینتون نیست؟ 225 00:11:31.982 --> 00:11:33.984 ‫نه، نه. ‫فقط هم ‌گروهی‌ایم. 226 00:11:34.026 --> 00:11:35.694 ‫باشه، خوبـه. 227 00:11:35.777 --> 00:11:38.488 ‫پس من و تو، ‫هنوز باهم دوستـیم؟ 228 00:11:38.530 --> 00:11:39.698 ‫آره، حتماً. 229 00:11:40.907 --> 00:11:42.743 ‫- قهوه؟ آره، لطفاً. 230 00:11:42.826 --> 00:11:44.953 ‫چند مدل شکلات هم آوردم، 231 00:11:44.995 --> 00:11:46.788 ‫اگه بتونم بهت تعارف کنم. 232 00:11:46.830 --> 00:11:48.915 ‫شاید ذهنـت رو از مسائلِ ‫دیگه دور کنه. 233 00:11:48.957 --> 00:11:50.626 ‫مخصوصاً این مدلـش ‫رو پیشنهاد میدم. 234 00:11:50.667 --> 00:11:52.002 ‫چه خوب. 235 00:11:53.754 --> 00:11:55.422 ‫اونو زیرِ نظر نگه میداریم، 236 00:11:55.464 --> 00:11:56.840 ‫ولی فعلاً وضعیتـش ثابتـه. 237 00:11:56.923 --> 00:11:59.092 ‫یکی باید پیژامه‌ش رو بیاره. 238 00:11:59.134 --> 00:12:00.636 ‫آره، من میتونم بیارم. 239 00:12:00.677 --> 00:12:03.680 ‫مدل راه راه رو نیار. ‫براش گشاده. 240 00:12:03.722 --> 00:12:07.392 ‫باشه، درمورد کاری که ‫بابا کرده یا نکرده، 241 00:12:07.434 --> 00:12:09.019 ‫می‌تونین بهمون بگین چیزی 242 00:12:09.061 --> 00:12:12.022 ‫چیزی که جیم میگه، و ما به عنوان ‫تیم مراقبتی تاییدش می‌کنیم، 243 00:12:12.064 --> 00:12:14.024 ‫اینه که از روی گیجـی بوده، 244 00:12:14.066 --> 00:12:16.151 ‫نه اینکه عمداً بخواد ‫به خودش آسیب بزنه. 245 00:12:16.193 --> 00:12:18.362 ‫- و اون نامه‌ای چیزی نذاشته، پس... ‫- چیزی پیدا نشده. 246 00:12:20.072 --> 00:12:21.990 ‫وقتی مرخص شد ‫کسی می‌تونه، 247 00:12:22.032 --> 00:12:23.283 ‫پیش جیم بمونه؟ 248 00:12:25.827 --> 00:12:27.371 ‫- آره، یه کاریـش می‌کنیم. ‫- باشه. 249 00:12:27.412 --> 00:12:29.164 ‫ممنون. 250 00:12:29.247 --> 00:12:32.584 ‫اگه زیادی خسته شم، ‫بهت علامت رمزی میدم 251 00:12:32.626 --> 00:12:34.753 ‫یعنی سریع خوابـم می‌بره. 252 00:12:36.505 --> 00:12:38.382 ‫ساعت چنده؟ 253 00:12:39.674 --> 00:12:41.134 ‫7:15. 254 00:12:41.218 --> 00:12:43.762 ‫زمان از دستـم در رفته. 255 00:12:43.804 --> 00:12:45.555 ‫تعجبی هم نداره، ‫بعد بلایی که سرت اومده. 256 00:12:45.597 --> 00:12:48.850 ‫حتماً دیشب زیادی قرص خوردم. 257 00:12:48.892 --> 00:12:50.769 ‫ولی یادم نمیاد. 258 00:12:50.811 --> 00:12:53.188 ‫خیلی گیج بودم. 259 00:12:53.230 --> 00:12:55.357 ‫تحت کنترل نبودن ترسناکـه. 260 00:12:55.399 --> 00:12:57.275 ‫توی هپروت سیر می‌کردم. 261 00:12:58.402 --> 00:13:02.197 ‫حتماً فکر کردم باید ‫قرصـم رو بخورم، 262 00:13:02.239 --> 00:13:05.826 ‫خوردم، بعد یادم رفته. 263 00:13:05.867 --> 00:13:07.702 ‫پس دوباره خوردم. 264 00:13:07.744 --> 00:13:10.622 ‫و همین‌طور ادامه داشته. 265 00:13:11.456 --> 00:13:13.542 ‫باشه، من میرم یه سر ‫به پاول بزنم، 266 00:13:13.583 --> 00:13:16.211 ‫- بعد این دخترو می‌برم خونه. ‫- باشه، عزیزم. 267 00:13:16.253 --> 00:13:18.421 ‫- یکم دیگه می‌بینمـت. ‫- باشه، خداحافظ. 268 00:13:24.553 --> 00:13:26.513 ‫نامه‌ت رو پیدا کردم، بابابزرگ. 269 00:13:26.555 --> 00:13:30.267 ‫- من نامه نذاشتم. ‫- به کسی نگفتم. 270 00:13:30.308 --> 00:13:33.770 ‫چون فکر کردم اگه ‫مامان‌بزرگ فکر کنه، 271 00:13:33.812 --> 00:13:36.940 ‫این یه تصادف بوده، 272 00:13:36.982 --> 00:13:39.276 ‫احتمالـش بیشتره برگرده پیشـت. 273 00:13:39.317 --> 00:13:40.485 ‫نمی‌دونم چی پیدا کردی، ایوا. 274 00:13:40.527 --> 00:13:41.862 ‫ولی اون نامه نبوده. 275 00:13:41.903 --> 00:13:43.613 ‫بابابزرگ، میدونم ‫چیکار کردی. 276 00:13:43.655 --> 00:13:46.449 ‫باید بازم ازت خون بگیرم، جیم. 277 00:13:46.491 --> 00:13:49.786 ‫ببخشید. ‫پرستار خون‌آشام برگشتـه. 278 00:13:49.828 --> 00:13:52.414 ‫توی سوپـی که خوردم ‫مقدار زیادی سیر بود، 279 00:13:52.455 --> 00:13:54.124 ‫پس مراقب باش. 280 00:13:54.166 --> 00:13:56.501 ‫من میرم، بعداً می‌بینمت، ‫بابابزرگ. 281 00:14:10.265 --> 00:14:12.726 ‫شما پرستار جیم ورسلی ‫هستین، درستـه؟ 282 00:14:12.767 --> 00:14:14.311 ‫آره، من سرپرستِ ‫تیم مراقبتی‌شم. 283 00:14:14.352 --> 00:14:16.688 ‫سلام، من ایوا هستم. ‫نوه‌اش. 284 00:14:16.730 --> 00:14:19.107 ‫فکر کنم اون عمداً ‫زیاد دارو خورده. 285 00:14:19.149 --> 00:14:21.026 ‫چرا همچین فکری می‌کنی، ایوا؟ 286 00:14:21.067 --> 00:14:24.029 ‫نامه گذاشته بود، پیداش کردم، ‫به کسی نگفتم. 287 00:14:24.070 --> 00:14:25.864 ‫ولی فکر کنم ‫باید به یکی بگم. 288 00:14:25.906 --> 00:14:27.449 ‫چون شاید دوباره سعی کنه. 289 00:14:27.449 --> 00:14:29.200 ‫حتماً. نامه همراه‌تـه؟ 290 00:14:29.242 --> 00:14:31.494 ‫آره. 291 00:14:38.752 --> 00:14:41.713 ‫اینا که دستورالعمل ‫تنظیم کردن تایمر 292 00:14:41.755 --> 00:14:43.548 ‫برای سیستم گرمایش مرکزیـه. 293 00:14:43.632 --> 00:14:46.092 ‫میدونم، و مامان‌بزرگ هیچوقت ‫کار کردن باهاش‌ رو یاد نگرفتـه، 294 00:14:46.134 --> 00:14:48.011 ‫و بابابزرگ همیشه میگه ‫قبل از مردن، 295 00:14:48.053 --> 00:14:50.722 ‫باید یادش بده، ‫وگرنه اون از سرما میمیره. 296 00:14:50.764 --> 00:14:53.433 ‫فکر نمی‌کنی ‫برای خودش نوشتـه، 297 00:14:53.516 --> 00:14:55.018 ‫چون حس گیجی داشتـه؟ 298 00:14:55.060 --> 00:14:57.354 ‫نه. 299 00:14:57.395 --> 00:14:59.481 ‫فکر می‌کنم انتظار نداشته ‫بیدار شه. 300 00:15:01.274 --> 00:15:03.234 ‫باشه. 301 00:15:03.276 --> 00:15:04.944 ‫ممنون که بهم گفتی، ایوا. 302 00:15:04.986 --> 00:15:06.488 ‫این مسئولیت بزرگی بوده، 303 00:15:06.529 --> 00:15:08.239 ‫و تو کاملاً کار درستـی کردی. 304 00:15:08.281 --> 00:15:11.910 ‫سلام، مامان‌بزرگ و بابا ‫اینجا میمونن، 305 00:15:11.951 --> 00:15:13.953 ‫- منم تو رو میبرم خونه. ‫ باشه. 306 00:15:13.995 --> 00:15:15.914 ‫می‌تونم باهاتون صحبت کنم؟ 307 00:15:15.955 --> 00:15:17.791 ‫آره، حتماً. ‫یه لحظه. 308 00:15:34.224 --> 00:15:35.392 ‫سلام. 309 00:15:37.060 --> 00:15:38.186 ‫خیلی خوب میزدی. 310 00:15:38.228 --> 00:15:40.397 ‫ممنون. 311 00:15:40.438 --> 00:15:42.440 ‫میدونستم تو داری میزنی. ‫صداش تا ساختمون علوم میومد. 312 00:15:42.482 --> 00:15:44.150 ‫گاهی اوقات از هدفون گذاشتن ‫خسته میشم. 313 00:15:44.192 --> 00:15:45.860 ‫می‌خوام با صدای بلند ‫آهنگ رو بشنوم. 314 00:15:45.902 --> 00:15:48.279 ‫سینه‌ی آدم میلرزه و دندون‌ها ‫حس عجیبی پیدا می‌کنه. 315 00:15:49.781 --> 00:15:52.450 ‫بعد از ظهر باید گیتار ‫بیس‌ت رو ببری خونه؟ 316 00:15:52.492 --> 00:15:54.327 ‫قرار بود بذارمـش توی کمد انبار، 317 00:15:54.369 --> 00:15:56.079 ‫برای تمرینات فردا. ‫چطور؟ 318 00:15:56.121 --> 00:15:58.790 ‫داشتم فکر می‌کردم اگه ‫دوست داری بریم «وستفیلد»، 319 00:15:58.832 --> 00:16:02.085 ‫یکم بگردیم، غذایی قهوه‌ای ‫چیزی بخوریم. 320 00:16:03.628 --> 00:16:05.171 ‫اگه دوست نداری که هیچی. 321 00:16:05.213 --> 00:16:07.132 ‫ببخشید. ‫تقاضای احمقانه‌ای بود. 322 00:16:07.173 --> 00:16:10.844 ‫نه، نه، فقط به جیکوب ‫قول دادم این کارو نکنم. 323 00:16:10.885 --> 00:16:12.637 ‫چه کاری؟ ‫باهام ازدواج نکنی؟ 324 00:16:12.679 --> 00:16:15.682 ‫خب...نه. ‫اون دراصل گفت که، 325 00:16:15.723 --> 00:16:18.935 ‫باید بین تو و اون ‫یکی رو انتخاب کنم، پس 326 00:16:18.977 --> 00:16:20.562 ‫- واقعاً؟ آره، آره. 327 00:16:20.645 --> 00:16:22.897 ‫- خیلی پیچیده‌ست. واقعاً؟ 328 00:16:28.319 --> 00:16:29.696 ‫گیتارمو میذارم توی کمد، 329 00:16:29.737 --> 00:16:31.364 ‫بعد میتونیم بریم ‫سوار اتوبوس شیم. 330 00:16:34.784 --> 00:16:36.244 ‫هنوز احساس گناه دارم. 331 00:16:36.286 --> 00:16:39.956 ‫خب ایوا، جای درستی اومدی. 332 00:16:39.998 --> 00:16:43.376 ‫حس می‌کنم من باعث ‫ایجاد این اتفاقات میشم. 333 00:16:43.418 --> 00:16:48.590 ‫هروقت خوشحالـم، یه مشکلی ‫برای دیگران ایجاد میشه. 334 00:16:48.673 --> 00:16:51.551 ‫این حرفـم دیوونگی به نظر میاد؟ 335 00:16:51.634 --> 00:16:56.306 ‫به نظر میاد تو در اشتباهی، ایوا. ‫دیوونه نیستی. 336 00:16:56.347 --> 00:16:59.726 ‫خوشحال بودم که ‫امتحانـم رو عالی دادم. 337 00:16:59.809 --> 00:17:01.853 ‫بعد همه‌چی خراب شد. 338 00:17:01.895 --> 00:17:05.440 ‫بعد از همیشه خوشحال‌تر بودم، 339 00:17:05.481 --> 00:17:08.276 ‫چون با گریس آشتی کردیم. 340 00:17:08.318 --> 00:17:10.111 ‫و حالا این اتفاق افتاده. 341 00:17:10.153 --> 00:17:13.531 ‫تو اجازه داری ‫خوشحال باشی، ایوا. 342 00:17:13.573 --> 00:17:15.325 ‫نمیدونم. 343 00:17:15.366 --> 00:17:20.330 ‫حس می‌کنم خدا برای ‫خوشحال بودن مجازاتم می‌کنه. 344 00:17:20.371 --> 00:17:22.790 ‫من سعی می‌کنم اوضاع ‫رو درست کنم. 345 00:17:22.832 --> 00:17:25.877 ‫خیلی دعا می‌کنم، ‫هر شب. 346 00:17:25.919 --> 00:17:30.798 ‫برای اینکه مطمئن شم ‫اوضاعِ همه خوب و درستـه. 347 00:17:30.840 --> 00:17:34.552 ‫گاهی اوقات بیشتر از ‫2 ساعت دعا می‌کنم. 348 00:17:34.594 --> 00:17:37.347 ‫تا یه کاری کنم تاثیرگذار باشه. ‫تا تاثیرش بمونه. 349 00:17:37.388 --> 00:17:39.766 ‫میخوای نظر منو بشنوی؟ 350 00:17:39.849 --> 00:17:41.184 ‫باشه. 351 00:17:41.225 --> 00:17:42.560 ‫فاصله بگیر. 352 00:17:42.602 --> 00:17:43.853 ‫از چی؟ 353 00:17:43.895 --> 00:17:45.438 ‫از کلیسا. 354 00:17:45.480 --> 00:17:50.234 ‫داری یکم وسواسی میشی، ‫و این 355 00:17:50.276 --> 00:17:51.694 ‫اصلاً سالم نیست. 356 00:17:51.694 --> 00:17:54.697 ‫داره غمگین‌ت میکنه. 357 00:17:54.781 --> 00:17:59.243 ‫دعا نکن، یه مدت به مسیح ‫کاری نداشته باش، و 358 00:17:59.285 --> 00:18:01.829 ‫- وقتی برگردی اون اینجا منتظرتـه. ‫- واقعاً؟ 359 00:18:01.871 --> 00:18:03.706 ‫سعی نکن اوضاع دیگران ‫رو درست کنی، 360 00:18:03.790 --> 00:18:05.833 ‫و از خودت مراقبـت کن. 361 00:18:05.917 --> 00:18:09.295 ‫به کسی که هستی اعتماد ‫داشته باش، جدا از کلیسا. 362 00:18:09.337 --> 00:18:11.339 ‫جدا از خانواده‌ت. 363 00:18:11.381 --> 00:18:14.092 ‫اینو درست کن بعد برگرد. 364 00:18:14.133 --> 00:18:15.677 ‫ممنون. 365 00:18:15.718 --> 00:18:18.596 ‫خب، پدربزرگ الآن کجاست؟ 366 00:18:18.638 --> 00:18:21.307 ‫فکر کنم امروز قراره ‫مرخص شه. 367 00:18:21.349 --> 00:18:22.558 ‫عالیـه. 368 00:18:22.600 --> 00:18:25.311 ‫آره، آره هست. 369 00:18:26.896 --> 00:18:29.691 ‫هی. ‫این شارژر منه؟ 370 00:18:29.774 --> 00:18:31.567 ‫آره. ‫مال من توی اتاقه. 371 00:18:31.609 --> 00:18:33.653 ‫- حوله لازم داری یا... ‫- نه، حوله دارم، مرسی. 372 00:18:33.695 --> 00:18:36.739 ‫برای کاناپه بالشت و ملافه برداشتم. 373 00:18:37.699 --> 00:18:39.701 ‫انگار نمی دونی تا کی قراره اونجا بمونی. 374 00:18:39.784 --> 00:18:42.453 ‫خدا می دونه. 375 00:18:42.495 --> 00:18:45.039 ‫گمونم تا وقتی که خودش بتونه از خودش مواظبت کنه. 376 00:18:45.081 --> 00:18:48.334 ‫اما باز هم یه مدت از خونه دور می شی، نه؟ 377 00:18:49.293 --> 00:18:50.503 ‫آره، می دونم. ‫زمان مناسبی نیست. 378 00:18:51.504 --> 00:18:53.005 ‫شاید زمان مناسبی باشه. 379 00:18:54.507 --> 00:18:58.219 ‫- این طور فکر می کنی؟ ‫- شاید، نمی دونم. 380 00:18:58.261 --> 00:19:00.930 ‫موقع ازدواج می گن، ‫«در تمام پستی ها و بلندی ها» 381 00:19:00.972 --> 00:19:03.766 ‫الآن توی پست ترین ‫حالت ممکنیم. 382 00:19:03.850 --> 00:19:05.768 ‫اما ما نگفتیم «در تمام پستی ها و بلندی ها»، نه؟ 383 00:19:05.852 --> 00:19:07.687 ‫چون تو گفتی این جمله ‫قدیمیه. 384 00:19:07.728 --> 00:19:09.272 ‫پس کلی حرف های اخلاقی درباره احترام بهم زدیم. 385 00:19:09.313 --> 00:19:11.816 ‫آره، هنوزم حرفم ‫درسته، نیست؟ 386 00:19:13.943 --> 00:19:15.445 ‫سلام. 387 00:19:15.486 --> 00:19:17.029 ‫سلام. 388 00:19:17.071 --> 00:19:18.448 ‫فکر کردم بیام ببینم رفتی. 389 00:19:18.489 --> 00:19:19.991 ‫می خوای باهام بیای، 390 00:19:20.032 --> 00:19:21.784 ‫- تا پدربزرگ رو ببریم خونه؟ ‫- آره، لطفاً. 391 00:19:21.784 --> 00:19:23.536 ‫خیلی خب، بذار ‫وسایلم رو بردارم. 392 00:19:25.371 --> 00:19:27.874 ‫درستـه، دیگه کاری ندارم گمون کنم، پس آره. 393 00:19:33.754 --> 00:19:34.964 ‫- من در رو باز می کنم. مرسی- 394 00:19:36.883 --> 00:19:39.177 ‫مراقب سرت باش. 395 00:19:39.218 --> 00:19:40.303 ‫آره. 396 00:19:41.137 --> 00:19:42.263 ‫مرسی. 397 00:19:47.059 --> 00:19:48.561 ‫پشیمونه. 398 00:19:48.603 --> 00:19:51.522 ‫می دونم هست، اما 399 00:19:51.564 --> 00:19:53.733 ‫خیلی کار بدی انجام داده، 400 00:19:53.774 --> 00:19:55.443 ‫یا سعی کرده انجام بده. 401 00:19:55.485 --> 00:19:58.112 ‫مادربزرگ می دونه از عمد این کار رو کرده؟ 402 00:19:58.154 --> 00:20:00.323 ‫آره، آره. ‫بهش گفتم. 403 00:20:00.364 --> 00:20:02.074 ‫فکر کنم خودش شک کرده بود. 404 00:20:04.118 --> 00:20:05.828 ‫بابا، می شه درباره مدرسه صحبت کنیم؟ 405 00:20:07.413 --> 00:20:11.709 ‫آره، حتماً. راستش خودم چند وقته می خوام حرف بزنیم. 406 00:20:11.751 --> 00:20:14.795 ‫خب، من داشتم با سوزی ‫حرف می زدم و 407 00:20:14.837 --> 00:20:16.714 ‫دوباره دارم اعتماد به نفسم رو به دست میارم. 408 00:20:16.756 --> 00:20:18.507 ‫به اینکه خودم باشم. 409 00:20:18.549 --> 00:20:22.220 ‫پس، به نظرم حالا وقت مناسبیـه که باهات صحبت کنم. 410 00:20:22.261 --> 00:20:23.638 ‫حتماً، بگو. 411 00:20:24.430 --> 00:20:26.349 ‫می دونم چون نتونستم برم سنت مارگارت، عصبانی ای. 412 00:20:26.933 --> 00:20:29.393 ‫آره، چون از قصد آزمون ورودی رو خراب کردی. 413 00:20:29.435 --> 00:20:31.812 ‫آره، اما به نظرم اگه برم کورتفیلد، 414 00:20:31.854 --> 00:20:34.649 ‫در آخر برام بهتر می شه. 415 00:20:34.690 --> 00:20:36.400 ‫چه طوری؟ 416 00:20:36.442 --> 00:20:38.027 ‫من واقعاً باهوشم، بابا. 417 00:20:38.069 --> 00:20:39.237 ‫آره، می دونم. 418 00:20:39.278 --> 00:20:40.780 ‫مگه اینکه معتاد شم، 419 00:20:40.821 --> 00:20:42.573 ‫یا ضربه مغزی شم. 420 00:20:42.615 --> 00:20:45.409 ‫وگرنه توی امتحان «جی.‌سی.‌اس.‌ای» ‫و «ای-لولز» بهترین نمره رو می گیرم. 421 00:20:45.451 --> 00:20:47.119 ‫خیلی خب، آروم تر ‫بچه خرخون! 422 00:20:48.412 --> 00:20:50.081 ‫- موافقم. ،و قضیه اینه که- 423 00:20:50.122 --> 00:20:51.791 ‫یه نفر توی مدرسه 424 00:20:51.832 --> 00:20:53.709 ‫غیرگزینشـی و معمولی، 425 00:20:53.751 --> 00:20:55.962 ‫شانس بیشتری داره که ‫توی یه دانشگاه بهتر قبول شه، 426 00:20:56.003 --> 00:20:59.507 ‫تا کسی که توی یه مدرسه مجلل و گزینشیه. 427 00:21:01.008 --> 00:21:03.052 ‫- باشه. ‫- پس، اگه من برم کورتفیلد، 428 00:21:03.052 --> 00:21:04.679 ‫و نمره هام خوب شه، 429 00:21:04.720 --> 00:21:07.431 ‫اون وقت می تونم دانشگاه بهتری قبول شم. 430 00:21:07.473 --> 00:21:08.766 ‫متوجه هستی؟ 431 00:21:12.019 --> 00:21:14.855 ‫آره، باشه. ‫درسته 432 00:21:14.897 --> 00:21:17.400 ‫آره، منطقی به نظر میاد. 433 00:21:19.318 --> 00:21:20.569 ‫من کجام؟ 434 00:21:20.611 --> 00:21:22.613 ‫بهشت، بابا. 435 00:21:22.655 --> 00:21:25.032 ‫تو مُردی. 436 00:21:25.032 --> 00:21:26.826 ‫بهشت این شکلیه. 437 00:21:26.867 --> 00:21:29.328 ‫رانندگی توی محله توتینگ، بعدازظهرِ پنجشنبه. 438 00:21:29.370 --> 00:21:31.914 ‫خدای من، ‫پس جهنم چه شکلیه؟ 439 00:21:31.956 --> 00:21:34.208 ‫رانندگی توی محله توتینگ بعدازظهرِ شنبه. 440 00:21:37.003 --> 00:21:39.255 ‫خیلی لطف کردی. 441 00:21:39.296 --> 00:21:41.549 ‫خب، تا وقتی بهم نیاز داری، اینجا می مونم بابا. 442 00:21:41.590 --> 00:21:43.217 ‫من هم بعد مدرسه سر می زنم. 443 00:21:43.259 --> 00:21:46.220 ‫آره و یه عالمه دکتر و پرستار میان و می رن، 444 00:21:46.262 --> 00:21:48.222 ‫پس ازت به خوبی ‫مواظبت می شه. 445 00:21:52.977 --> 00:21:55.604 ‫گبی: «خیلی خوشحالم اون روز دیدمت، ‫و بابت بابای بیچاره‌ت متاسفم، 446 00:21:55.730 --> 00:21:57.857 ‫احساس تأسف، تأثر و همه حس های ‫مهم دیگه، و یه عالمه عشق.» 447 00:21:59.734 --> 00:22:03.404 ‫می شه بخاری رو ‫روشن کنی، جیم؟ 448 00:22:03.446 --> 00:22:05.322 ‫اینجا مثل یخچاله! 449 00:22:05.364 --> 00:22:07.074 ‫من روشن می کنم. 450 00:22:11.495 --> 00:22:14.790 ‫سلام، چند وقت می مونی؟ 451 00:22:14.832 --> 00:22:16.417 ‫نمی دونم. 452 00:22:16.459 --> 00:22:17.877 ‫ببینیم چی می شه. 453 00:22:17.918 --> 00:22:19.545 ‫اما تو مریضی. 454 00:22:19.587 --> 00:22:21.464 ‫و نیاز به مراقبت داری. 455 00:22:21.505 --> 00:22:23.799 ‫اگه ازت مراقبت نکنم، 456 00:22:23.841 --> 00:22:26.260 ‫چه جور آدمیم؟ 457 00:22:26.302 --> 00:22:27.887 ‫کنسرو سوپ می خوای؟ 458 00:22:27.928 --> 00:22:29.472 ‫ممنون می شم. 459 00:22:29.513 --> 00:22:30.806 ‫باشه. 460 00:22:39.315 --> 00:22:42.234 ‫پس، من دیگه قرار نیست اینجا بمونم. 461 00:22:42.276 --> 00:22:44.570 ‫- نه. باشه. 462 00:22:59.835 --> 00:23:02.213 ‫ایوا می گه می ره خونه گریس، اما زود بر می گرده. 463 00:23:02.254 --> 00:23:04.173 ‫باشه. 464 00:23:21.023 --> 00:23:22.983 ‫نه، من هم نمی دونم.