WEBVTT 00:00:06.050 --> 00:00:06.792 ‫[آنچه گذشت] 00:00:06.793 --> 00:00:08.168 ‫باید سوگند بخوری. 00:00:08.751 --> 00:00:12.001 ‫آثار اولیه سنگ معدنی جدید رو پیدا کردیم. 00:00:12.376 --> 00:00:14.751 ‫الروند به طرز قانع‌کننده‌ای تضمین کرده... 00:00:14.834 --> 00:00:18.168 ‫که گیل‌گالاد با سوء نیت ‫به اینجا اعزامش نکرده. 00:00:18.293 --> 00:00:19.793 ‫مسئله دیگه‌ای هم در میونه. 00:00:19.918 --> 00:00:22.084 ‫برو لیندون. ببین جریان از چه قراره. 00:00:23.501 --> 00:00:25.709 ‫از گارد دریایی اخراجین! ‫هر سه‌تاتون اخراجین! 00:00:25.793 --> 00:00:26.626 ‫بسه دیگه! 00:00:26.709 --> 00:00:29.668 ‫زندگی دوستانم رو نابود کردم ‫و مایه شرم خانواده‌مون شدم. 00:00:31.001 --> 00:00:33.834 ‫برو پیش انسان‌هایی ‫که تو برج دیدبانی قدیمی پناه گرفتن. 00:00:34.334 --> 00:00:35.918 ‫پیغامی بهشون ابلاغ کن. 00:00:35.959 --> 00:00:39.209 ‫گفت اگه از مالکیت این سرزمین‌ها سرباز بزنین ‫و باهاش بیعت کنین، 00:00:39.293 --> 00:00:40.918 ‫ممکنه مردمتون زنده بمونن. 00:00:42.543 --> 00:00:45.084 ‫پادشاه راستینمون روزی برمی‌گرده. 00:00:45.709 --> 00:00:49.418 ‫معتقدم فردی که تو سیاهچالتون حبس کردین ‫ولیعهد گم‌شده و تبعیدی... 00:00:49.501 --> 00:00:51.293 ‫تاج و تخت «سرزمین‌های جنوبی»ـه. 00:00:51.959 --> 00:00:53.543 ‫ازتون خواستارم تا سائورون ‫سرزمین‌هاشون رو... 00:00:53.626 --> 00:00:55.168 ‫- من خدمت می‌کنم! ‫- من خدمت می‌کنم! 00:00:55.251 --> 00:00:57.709 ‫... تصاحب نکرده، در مبارزه همراهیم کنین. 00:01:01.126 --> 00:01:04.168 ‫دروغ گفتی و بیگانه‌ای ‫خطرناک رو آوردی پیشمون. 00:01:07.418 --> 00:01:09.126 ‫این‌جوری ولمون می‌کنن. 00:01:10.126 --> 00:01:11.709 ‫این‌طوری می‌تونیم از بقیه عقب نیفتیم. 00:01:12.168 --> 00:01:14.251 ‫اون کمکمون می‌کنه، ‫ما هم کمکش می‌کنیم. 00:02:29.300 --> 00:02:37.200 ‫«ارباب حلقه‌ها: حلقه‌های قدرت» ‫«فصل یکم، قسمت پنجم» 00:03:01.418 --> 00:03:04.376 ‫مخ عاقبت. مخ عاقبت. 00:03:04.459 --> 00:03:06.293 ‫نه. مـ.... مهاجرت. 00:03:06.376 --> 00:03:08.876 ‫مُـ... ـها... جرت. 00:03:10.793 --> 00:03:14.084 ‫یعنی جابه‌جا شدن. ‫کار ما هارفوت‌ها همینه. 00:03:14.168 --> 00:03:17.168 ‫ببین، زمستون تو «جنگل دیرین» ساکن می‌شیم، 00:03:17.251 --> 00:03:19.584 ‫اواسط تابستون به سمت ‫«تنگ‌دره شمالی» حرکت می‌کنیم... 00:03:19.608 --> 00:03:21.251 ‫که تا حلزون‌ها زیادن، ‫شکارشون کنیم. 00:03:21.376 --> 00:03:23.293 ‫- «حلزون»؟ ‫- حلزون، آره. 00:03:23.376 --> 00:03:26.959 ‫به محض زرد شدن برگ درختان بلوط ‫هم به سمت «درختستان» حرکت می‌کنیم. 00:03:27.043 --> 00:03:28.668 ‫باغ میوه وسیعی... 00:03:28.751 --> 00:03:31.251 ‫مملو از سیب، آلو، 00:03:31.334 --> 00:03:33.751 ‫زردآلو و هویج اونجا هست، ‫خیلی خوشت میاد. 00:03:36.168 --> 00:03:37.693 ‫البته تنها مشکلمون ‫از این قراره... 00:03:37.717 --> 00:03:40.126 ‫که از اینجا تا اونجا با صد مهلکه ‫متفاوت مواجه می‌شیم. 00:03:43.709 --> 00:03:44.793 ‫«مهلکه»؟ 00:03:45.418 --> 00:03:47.001 ‫یعنی خطر. 00:03:47.084 --> 00:03:51.251 ‫از افراد بزرگ‌جثه گرفته تا گرگ‌ها، ‫مه، بارون، 00:03:51.334 --> 00:03:55.793 ‫ترول‌های تپه‌نشین، ترول‌های غارنشین ‫و هرچیزی که آدم رو به کشتن بده. 00:03:57.793 --> 00:03:58.876 ‫«به کشتن»؟ 00:04:00.376 --> 00:04:03.001 ‫یعنی جون آدم رو بگیره. 00:04:16.168 --> 00:04:18.001 ‫من هم مهلکه‌ام. 00:04:20.168 --> 00:04:21.793 ‫نه. نه، نه، نیستی. 00:04:21.876 --> 00:04:24.043 ‫- در واقع... ‫- نه. کرم‌های شب‌تاب. 00:04:24.626 --> 00:04:26.751 ‫اون اتفاق سانحه بود. اِم... 00:04:27.834 --> 00:04:29.376 ‫تو مهلکه محسوب نمی‌شی. 00:04:30.334 --> 00:04:31.584 ‫تو آدم خوبی هستی. 00:04:33.209 --> 00:04:35.168 ‫آدم خوبی هستم؟ 00:04:36.084 --> 00:04:40.251 ‫آدم خوبی هستی. آخه اومدی کمکمون کنی. 00:04:44.501 --> 00:04:45.876 ‫نوری! 00:04:45.959 --> 00:04:48.376 ‫عه، چه عالی. ‫بقیه هم باید دیگه آماده شده باشن. 00:04:49.751 --> 00:04:51.001 ‫بجنب! 00:04:52.001 --> 00:04:54.584 ‫بیا بریم. بیا دیگه. 00:04:58.043 --> 00:04:59.501 ‫من... من... 00:05:00.418 --> 00:05:01.834 ‫من آدم خوبی‌ام. 00:05:04.959 --> 00:05:06.584 ‫اگه باز هم عصات رو بهم بزنی، 00:05:06.668 --> 00:05:09.084 ‫وقتی خوابی، موهای انگشت‌های پات رو می‌کنم. 00:05:09.168 --> 00:05:11.376 ‫من هم در همون حین گوش‌هام رو می‌کنم. 00:05:11.459 --> 00:05:13.418 ‫اون‌جوری دیگه صدای خر و پفت ‫به گوشم نمی‌رسه. 00:05:13.501 --> 00:05:14.834 ‫وای، نه‌خیر. من خر و پف نمی‌کنم. 00:05:14.918 --> 00:05:17.043 ‫چرا، می‌کنی. 00:05:18.168 --> 00:05:21.043 ‫بجنبین دیگه. ‫«درختستان» که سمت ما مهاجرت نمی‌کنه. 00:05:21.126 --> 00:05:25.126 ‫شاید اگه آهنگ مخصوص حرکت مامانت رو ‫برامون بخونی، بتونیم سریع‌تر حرکت کنیم. 00:05:25.209 --> 00:05:27.751 ‫آره، بخون دیگه، برامون چهچهه بزن. 00:05:27.834 --> 00:05:29.918 ‫وای، بخون دیگه، به کارمون میاد. 00:05:33.084 --> 00:05:36.418 ‫♪ خورشید به سرعت... ♪ 00:05:36.501 --> 00:05:39.209 ‫♪ زیر درختان سنگی غروب می‌کند. ♪ 00:05:39.918 --> 00:05:42.959 ‫♪ نور برجی که دیگر... ♪ 00:05:43.043 --> 00:05:46.084 ‫♪ خانه‌ام نیست به چشم می‌خورد. ♪ 00:05:46.168 --> 00:05:49.043 ‫♪ نگاهی گذرا به آتشی کم‌سو می‌اندازم. ♪ 00:05:49.418 --> 00:05:52.376 ‫♪ تخت‌خوابم ماسه سیاه‌رنگ است. ♪ 00:05:52.459 --> 00:05:54.959 ‫♪ هر آنچه برایم آشناست را... ♪ 00:05:55.043 --> 00:05:59.376 ‫♪ با سرزمین ناشناخته ‫روبه‌رو مبادله می‌کنم. ♪ 00:05:59.876 --> 00:06:05.043 ‫♪ ای سرزمین‌های دورافتاده، ‫مرا فرا بخوانید؛ ♪ 00:06:05.834 --> 00:06:11.543 ‫♪ چرا که باید در این روز سرگردان‌کننده ‫عازم سفر باشم. ♪ 00:06:11.709 --> 00:06:14.668 ‫♪ باید در این روز سرگردان‌کننده... ♪ 00:06:14.751 --> 00:06:18.376 ‫♪ به نقاط دوری سفر کنم. ♪ 00:06:19.209 --> 00:06:22.168 ‫♪ نوشیدنی اندکی دارم... ♪ 00:06:22.251 --> 00:06:25.084 ‫♪ و غذایم از آن هم کمتر است. ♪ 00:06:25.168 --> 00:06:31.043 ‫♪ توانم می‌گوید ادامه نده، ‫اما مسیر می‌گوید ادامه بده. ♪ 00:06:31.334 --> 00:06:37.334 ‫♪ پاهایم به شدت کوتاه ‫و مسیرم به شدت طولانی است. ♪ 00:06:37.418 --> 00:06:40.418 ‫♪ نه استراحت می‌کنم، ‫نه دلخوشی‌ای دارم. ♪ 00:06:40.501 --> 00:06:45.001 ‫♪ دلخوشی‌ای جز ترانه ندارم. ♪ 00:06:45.501 --> 00:06:50.876 ‫♪ ای سرزمین‌های دورافتاده، ‫برایم آواز بخوانید. ♪ 00:06:50.959 --> 00:06:56.793 ‫♪ برخیزید و در این روز ‫سرگردان‌کننده راهنمایم باشید. ♪ 00:06:56.876 --> 00:07:00.251 ‫♪ لطفا قول دهید مرا در این... ♪ 00:07:00.334 --> 00:07:04.334 ‫♪ روز سرگردان‌کننده بیابید. ♪ 00:07:04.876 --> 00:07:08.334 ‫♪ بالاخره پاسخشان را... ♪ 00:07:08.418 --> 00:07:11.126 ‫♪ با سرما و یخبندان دریافت کرده... ♪ 00:07:11.209 --> 00:07:16.834 ‫♪ و می‌فهمند هر حیرت‌زده ‫یا مسافری گم‌گشته نیست. ♪ 00:07:17.501 --> 00:07:20.293 ‫♪ هر چقدر هم غمگین باشند، ♪ 00:07:20.376 --> 00:07:23.501 ‫♪ هرچقدر هم هزینه بدهند، ♪ 00:07:23.584 --> 00:07:27.084 ‫♪ هر حیرت‌زده... ♪ 00:07:27.168 --> 00:07:31.126 ‫♪ یا مسافری... ♪ 00:07:31.209 --> 00:07:36.209 ‫♪ گم‌گشته نیست. ♪ 00:08:37.209 --> 00:08:40.251 ‫تونلمون تکمیل شده ارباب. 00:08:44.751 --> 00:08:48.251 ‫دستت رو نشونم بده. 00:08:57.626 --> 00:08:58.959 ‫چه حسی داری؟ 00:08:59.043 --> 00:09:01.376 ‫انگار آتش گرفته پدر اعظم. 00:09:03.376 --> 00:09:07.043 ‫کاش حس شما هم با حس من یکسان بود. 00:09:09.501 --> 00:09:11.043 ‫آخه به زودی از بین می‌ره. 00:09:13.584 --> 00:09:17.959 ‫بخشی از وجودم که با گرماش آشنا بود ‫هم با خودش از بین می‌ره. 00:09:22.001 --> 00:09:23.168 ‫دلم براش تنگ می‌شه. 00:09:26.626 --> 00:09:29.626 ‫لژیون‌هامون رو احضار کن. ‫موعدش فرا رسیده. 00:10:02.751 --> 00:10:05.001 ‫دشمنمون سوگند خورده حمله می‌کنه. 00:10:05.668 --> 00:10:07.834 ‫بهمون دستور دادن ‫این برج رو... 00:10:07.918 --> 00:10:10.626 ‫تخلیه کنیم و با فرمانده‌شون بیعت کنیم... 00:10:10.709 --> 00:10:12.876 ‫تا بهمون رحم کنن. 00:10:15.418 --> 00:10:17.918 ‫خودم می‌دونم من پادشاهی ‫که منتظرش بودین نیستم. 00:10:18.001 --> 00:10:21.001 ‫ولی اگه تصمیم بگیرین ‫کنارم مقاومت و مبارزه کنین، 00:10:21.084 --> 00:10:24.501 ‫این برج دیگه نماد سستیمون نخواهد بود، 00:10:24.584 --> 00:10:26.834 ‫بلکه نماد قدرتمون خواهد بود. 00:10:31.084 --> 00:10:32.668 ‫کی باهام مقاومت می‌کنه؟ 00:10:33.293 --> 00:10:36.709 ‫کدوم‌هاتون مقاومت و مبارزه می‌کنه؟ 00:10:45.834 --> 00:10:47.168 ‫- آره، مبارزه کنیم. ‫- آره. 00:10:48.334 --> 00:10:49.959 ‫مقاومت و مبارزه کنیم؟ 00:10:52.626 --> 00:10:54.209 ‫مقاومت و مبارزه کنیم؟ 00:10:54.918 --> 00:10:56.209 ‫در اون صورت می‌میرین. 00:10:57.543 --> 00:11:01.043 ‫من که می‌گم بهتره ‫با به اصطلاح دشمنمون... 00:11:01.126 --> 00:11:04.043 ‫بیعت کنیم و شانسمون رو امتحان کنیم. 00:11:04.126 --> 00:11:06.293 ‫من با اون دشمن چشم تو چشم شدم. 00:11:07.001 --> 00:11:08.793 ‫عامل رهاییتون نیست. 00:11:08.876 --> 00:11:10.584 ‫خیال کردی خودت هستی؟ 00:11:11.501 --> 00:11:12.834 ‫الف؟ 00:11:14.084 --> 00:11:16.501 ‫از طرف اجدادمون صحبت می‌کنم. 00:11:18.043 --> 00:11:19.543 ‫اون‌ها زنده موندن! 00:11:23.834 --> 00:11:26.168 ‫می‌تونیم با همدیگه ‫جون سالم به در ببریم. 00:11:27.043 --> 00:11:31.084 ‫دنبالم بیاین، با همدیگه زنده می‌مونیم! 00:11:31.918 --> 00:11:32.751 ‫بیاین. بریم. 00:11:32.834 --> 00:11:35.959 ‫بیاین. دنبالم بیاین. بیاین دیگه! 00:11:37.584 --> 00:11:39.043 ‫بیای دیگه! 00:11:39.126 --> 00:11:40.334 ‫دنبالم بیاین! 00:11:44.209 --> 00:11:45.293 ‫تئو! 00:11:46.126 --> 00:11:49.293 ‫الان فرصت داریم. نوبت ماست. بیا ببینم. 00:11:49.376 --> 00:11:52.418 ‫باهام بیا. بیا دیگه پسر. ‫دنبالم بیا پسر. 00:12:05.293 --> 00:12:07.626 ‫خب. خیلی‌خب. ‫می‌شه کمکم کنی؟ 00:12:07.709 --> 00:12:09.209 ‫ببرین بالاتر. ببرین بالاتر! 00:12:16.001 --> 00:12:18.376 ‫این محموله دیگه بسه بچه‌ها. 00:12:23.501 --> 00:12:24.709 ‫زود باشین تخلیه کنین. 00:12:31.126 --> 00:12:33.209 ‫- سلام پدر. ‫- سلام ایسیلدور. 00:12:33.293 --> 00:12:34.626 ‫می‌شه صحبت کنیم؟ 00:12:37.418 --> 00:12:39.668 ‫چرا من رو واسه سفر انتخاب نکردین؟ 00:12:39.751 --> 00:12:42.376 ‫- مگه قرار نبود بری سمت غرب؟ ‫- دیگه قرار نیست. 00:12:42.459 --> 00:12:44.834 ‫تا کاری در حد و اندازه ‫نومنور نکرده باشم، نمی‌رم. 00:12:46.001 --> 00:12:48.834 ‫خب، چنین کاری به توصیف خودت چی محسوب می‌شه؟ 00:12:49.543 --> 00:12:51.126 ‫نمی‌تونم توصیفش کنم. 00:12:52.543 --> 00:12:54.543 ‫واسه همین دارم این‌قدر تلاش می‌کنم ‫که بفهمم باید چیکار کنم. 00:12:55.459 --> 00:12:57.168 ‫واسه همین دارم ازت کمک می‌خوام. 00:12:58.251 --> 00:12:59.668 ‫کاش می‌تونستم کمکت کنم. 00:12:59.751 --> 00:13:03.168 ‫ولی تعداد داوطلبانمون این‌قدر زیاده ‫که اصلا همه‌شون جا نمی‌شن. 00:13:03.376 --> 00:13:05.501 ‫نصف مردم شهر می‌خوان ‫سوار کشتی‌ها بشن. 00:13:09.001 --> 00:13:10.668 ‫اسم من رو اول فهرست بنویس. 00:13:14.293 --> 00:13:15.793 ‫چه صلاحیتی داری؟ 00:13:15.876 --> 00:13:18.376 ‫- «صلاحیت»؟ ‫- عضو گارد دریایی هستی؟ 00:13:18.459 --> 00:13:20.498 ‫خودت که می‌دونی مهارت ‫دریانوردی من دو برابر... 00:13:20.522 --> 00:13:22.001 ‫عضو گارد دریایی هستی یا نه؟ 00:13:22.709 --> 00:13:25.334 ‫عضو گارد ملکه چی؟ ‫عضو صنف بازرگانان چی؟ 00:13:25.418 --> 00:13:26.709 ‫- پای لباس فرم رو وسط کشیدی. ‫- عضو صنف اسب‌سواران چی؟ 00:13:26.793 --> 00:13:27.793 ‫داری مزخرف می‌گی. 00:13:27.876 --> 00:13:30.793 ‫وقتی داشتی تظاهر می‌کردی ‫به سنن این جزیره وفاداری، 00:13:30.876 --> 00:13:33.834 ‫این افراد با همون سنن ‫زندگی می‌کردن. 00:13:35.334 --> 00:13:38.168 ‫به طرقی همکاری و خدمت می‌کردن. 00:13:39.501 --> 00:13:41.501 ‫از قرار معلوم، ‫چنین کاری زیاد برات مهم نیست. 00:13:44.543 --> 00:13:47.584 ‫مهمه. من آماده خدمتم. 00:13:48.959 --> 00:13:50.793 ‫چیزی بیش از این ‫مایه افتخارم نیست. 00:13:51.876 --> 00:13:53.334 ‫ولی بهت فرصت داده بودم. 00:13:55.293 --> 00:13:56.793 ‫تو هم تصمیمت رو گرفتی. 00:14:02.751 --> 00:14:04.793 ‫جون نومنوریان رو به خاطر... 00:14:04.876 --> 00:14:07.918 ‫یه جنوبی کثیف و الفی جنگ‌طلب ‫به خطر بندازیم؟ 00:14:08.001 --> 00:14:09.084 ‫صدراعظم فارازون! 00:14:09.168 --> 00:14:11.709 ‫واسه چی خویشاوندانمون رو ‫اعزام می‌کنین که جون بدن؟ 00:14:11.793 --> 00:14:14.709 ‫فارازون! فارازون! 00:14:17.459 --> 00:14:19.001 ‫- فارازون! ‫- باهام بیا. 00:14:19.084 --> 00:14:21.876 ‫عذر می‌خوام که زودتر بهت خبر ندادم. ‫یه هفته در تلاش بودم. 00:14:21.959 --> 00:14:23.376 ‫چرا جلوی این کارشون رو نگرفتی؟ 00:14:23.459 --> 00:14:25.709 ‫- طرف به ملکه وفاداره. حالا چه درست یا... ‫- غلطه. 00:14:25.834 --> 00:14:27.668 ‫خیلی‌ها باهات هم‌نظرن. 00:14:27.751 --> 00:14:29.834 ‫هنوز در حدی نیستن که ترغیبش کنن، ‫ولی اگه درست فشار بیاریم... 00:14:29.918 --> 00:14:33.043 ‫پس خودت باید بگی. ‫به حرف تو گوش می‌ده. 00:14:34.584 --> 00:14:37.543 ‫گوشش اصلا به حرف من بدهکار نیست. 00:14:41.668 --> 00:14:43.668 ‫پس بلندتر صحبت کن. 00:15:25.543 --> 00:15:27.084 ‫آهای جنوبی. 00:15:27.959 --> 00:15:29.418 ‫اومدن دیدنت. 00:15:40.209 --> 00:15:42.376 ‫خب، دشمنمون بعدش کجا رفت؟ 00:15:42.459 --> 00:15:46.168 ‫گمون کنم رفتن سمت جنوب. ‫رفتن سمت برج دیدبانی اوستریت. 00:15:48.126 --> 00:15:49.876 ‫به اطلاع گارد سلطنتی می‌رسونم. 00:15:55.501 --> 00:15:57.751 ‫ممنونم لرد هل‌برند. 00:15:57.834 --> 00:16:01.543 ‫مطمئنم مردمت هم وقتی به خشکی برسیم، ‫عین خودت کمک گران‌بهایی می‌کنن. 00:16:03.209 --> 00:16:04.376 ‫«به خشکی برسیم»؟ 00:16:04.959 --> 00:16:08.834 ‫گالادریل به اطلاعمون رسوند ‫که قصد داری مردمت رو متحد کنی. 00:16:10.126 --> 00:16:11.293 ‫پس که این‌طور؟ 00:16:11.376 --> 00:16:14.293 ‫مطمئنم عجولانه سخن نگفته بود؟ 00:16:15.126 --> 00:16:17.001 ‫راستش رو بخواین، ‫من قصد داشتم... 00:16:17.084 --> 00:16:19.501 ‫همراهم صرفا بار سنگین ‫وظیفه‌اش رو حس کرده. 00:16:20.793 --> 00:16:25.001 ‫شک ندارم به موقعش ‫به وظیفه‌اش عمل می‌کنه. 00:16:27.293 --> 00:16:30.626 ‫از اون‌جایی که اعتبارم رو در این راستا ‫وسط گذاشتم، واقعا امیدوارم بکنه. 00:16:31.376 --> 00:16:35.793 ‫ملکه حاکم، پدرتون خواستن ‫برین برج دیدنشون. 00:16:44.959 --> 00:16:46.459 ‫«گالادریل به اطلاعمون رسوند.» 00:16:46.543 --> 00:16:49.793 ‫با خودم می‌گفتم ملکه از کجا فهمیده بود ‫که نذاره با پدرش صحبت کنم. 00:16:49.876 --> 00:16:52.501 ‫اصلا به ذهنم خطور نکرده بود ‫حاضر باشی من رو به خاطر نشان صنف بفروشی. 00:16:52.584 --> 00:16:56.334 ‫بعد از این که کلی التماست کردم ‫بذاری به حال خودم باشم، ازم سواستفاده کردی. 00:16:56.418 --> 00:17:00.501 ‫من نومنور رو قانع کردم ‫پنج کشتی و پونصد تن نیرو... 00:17:00.584 --> 00:17:03.418 ‫واسه کمک به مردمت اعزام کنن... 00:17:04.001 --> 00:17:06.001 ‫و تاج پادشاهی رو ‫بر سرت بذارن. 00:17:07.043 --> 00:17:10.376 ‫احتمالا خیلی‌ها فرض کنن ‫خودت ازم سواستفاده کردی. 00:17:17.459 --> 00:17:19.126 ‫یکی دیگه رو پیدا کن ‫که سرش تاج بذاری. 00:17:32.043 --> 00:17:33.418 ‫از اینجا خوشم نمیاد. 00:17:33.501 --> 00:17:36.168 ‫وای، چیزی نیست دیل. ‫یه مشت درخته دیگه. 00:17:36.251 --> 00:17:39.126 ‫چه اتفاق غضبناکی رخ داده ‫که این شکلی شدن؟ 00:17:41.043 --> 00:17:43.876 ‫حتما گذرگاه راک‌فوت مسدود شده. 00:17:43.959 --> 00:17:47.376 ‫کارمون بعد از تاریکی راحت‌تر نمی‌شه. ‫حرکت کنین. 00:17:51.459 --> 00:17:53.209 ‫«بعد از تاریکی راحت‌تر نمی‌شه.» 00:18:13.168 --> 00:18:14.376 ‫رد پای گرگ‌هاست. 00:18:15.959 --> 00:18:19.043 ‫چرا بهم نمی‌گی جریان ‫واقعا از چه قراره؟ 00:18:19.126 --> 00:18:23.918 ‫این جنگل هیچ‌وقت این وقت سال ‫این‌قدر بی شاخ و برگ نبوده. 00:18:24.001 --> 00:18:25.459 ‫دلیلش تابلوئه. 00:18:25.543 --> 00:18:27.834 ‫تقصیر خودشه، مگه نه؟ ‫همون بزرگ‌جثه رو می‌گم. 00:18:27.918 --> 00:18:30.126 ‫دقیقا انتظار داری من چیکارش کنم؟ 00:18:30.209 --> 00:18:32.459 ‫همون کاری رو بکن ‫که باید تو اردوگاهمون می‌کردی. 00:18:32.543 --> 00:18:35.168 ‫ارابه‌شون رو بگیر و ولشون کن! 00:18:35.251 --> 00:18:37.209 ‫باید چه اتفاقی بیفته که راضی بشی؟ 00:18:37.876 --> 00:18:39.709 ‫باید یکی بیوه بشه؟ 00:18:40.001 --> 00:18:41.376 ‫یا یتیم بشه؟ 00:18:44.251 --> 00:18:45.834 ‫ملت دارن گرسنه می‌شن. 00:18:51.626 --> 00:18:53.043 ‫از هم دور نشین. 00:18:57.001 --> 00:18:57.918 ‫هوم. 00:19:03.168 --> 00:19:07.126 ‫وای، خیلی عجیبه. ‫اصلا عادی نیست. 00:19:07.209 --> 00:19:09.543 ‫اصلا عادی نیست. 00:19:14.626 --> 00:19:15.626 ‫وای! 00:19:21.793 --> 00:19:24.043 ‫- چیزی نمونده بود زهره‌ترکم کنین. ‫- مالوا. 00:19:24.126 --> 00:19:25.709 ‫- ردپا پیدا کردیم. ‫- ردپاشون تو گل مونده بود. 00:19:25.793 --> 00:19:28.168 ‫- خیلی زیاد بودن! ‫- لطفا یکی یکی صحبت کنین! 00:19:37.709 --> 00:19:39.459 ‫فرار کنین! 00:19:43.876 --> 00:19:44.709 ‫بجنبین! فرار کنین! 00:20:02.168 --> 00:20:03.293 ‫نوری! 00:20:07.501 --> 00:20:10.751 ‫نوری! نوری! 00:20:10.834 --> 00:20:12.501 ‫نوری، برو کنار! 00:20:14.459 --> 00:20:16.584 ‫نوری! نوری! 00:20:16.668 --> 00:20:17.668 ‫نه! الان می‌خوردت! 00:21:12.543 --> 00:21:14.459 ‫عقب نکش اونتامو. 00:21:14.959 --> 00:21:16.501 ‫مایه افتخارت پدرت باش. 00:21:17.043 --> 00:21:20.376 ‫عین غول‌های سنگی ‫«تپه‌ماهورهای شمالی» ضربه می‌زنن. 00:21:20.918 --> 00:21:22.209 ‫ولی با این حال...؟ 00:21:24.918 --> 00:21:28.668 ‫تجربه مبارزه با این دشمن رو ندارن. 00:21:29.876 --> 00:21:34.001 ‫شاید الفمون بتونی کمی راهنماییشون کنه؟ 00:21:42.459 --> 00:21:44.543 ‫به طرق مختلفی می‌شه اورک‌ها رو کشت. 00:21:45.209 --> 00:21:48.168 ‫ولی واسه شما روش ساده و مؤثرش رو می‌گم. 00:21:48.918 --> 00:21:51.501 ‫ضربه بزنین، شمشیر رو بچرخونین ‫و بکشین بیرون. 00:21:54.251 --> 00:21:55.459 ‫بهم حمله کنین. 00:21:56.126 --> 00:21:58.668 ‫ببینیم کی می‌تونه زخمیم کنه. 00:21:58.751 --> 00:22:02.584 ‫به هر کی موفق بشه ‫ترفیع می‌دم... 00:22:06.168 --> 00:22:07.584 ‫و ستوان می‌شه. 00:22:50.209 --> 00:22:53.209 ‫تعادل تو شمشیرزنی ‫از قدرت مهم‌تره. 00:22:53.293 --> 00:22:56.209 ‫با پاتون مبارزه کنین، نه با دستتون. 00:23:15.084 --> 00:23:17.751 ‫الفه داره تو میدون ‫با سربازی مبارزه می‌کنه. 00:23:40.376 --> 00:23:41.459 ‫یه جا خشکتون نزنه. 00:23:42.459 --> 00:23:43.876 ‫در حرکت باشین. 00:24:06.293 --> 00:24:08.959 ‫اصلا واسه غلبه به اورک‌ها ‫به زور خالی تکیه نکنین. 00:24:12.751 --> 00:24:16.168 ‫معمولا پیشی گرفتن ‫از حرکاتشون خیلی راحت‌تره. 00:24:20.751 --> 00:24:22.918 ‫احسنت ستوان. 00:24:48.543 --> 00:24:50.459 ‫تا حالا دستیار آهنگری ندیده بودم ‫که از پس چنین کاری بربیاد. 00:24:55.209 --> 00:24:56.834 ‫هنوز واسه جلوگیری ‫از این اتفاق دیر نشده. 00:24:57.709 --> 00:25:00.709 ‫شاید عصای سلطنتی دست فامیلت باشه، ‫ولی مردم از خودت پیروی می‌کنن. 00:25:00.793 --> 00:25:03.209 ‫- می‌تونی به کمکشون... ‫- می‌تونم چیکار کنم؟ 00:25:04.626 --> 00:25:06.376 ‫نفوذت رو تثبیت کنی. 00:25:06.459 --> 00:25:09.751 ‫گاهی اوقات حمایت جوانان ‫هم واسه زاری کردن افراد مسن کافیه. 00:25:16.001 --> 00:25:18.418 ‫اقدام جهت جلوگیری از جنگ احمقانه است؟ 00:25:19.376 --> 00:25:21.834 ‫شنا خلاف جریان آب احمقانه است. 00:25:23.376 --> 00:25:25.959 ‫آخه ممکنه مد رخ بده ‫و آدم غرق بشه... 00:25:26.043 --> 00:25:28.876 ‫یا ممکنه گرفتار آب بشه ‫و به دریا کشیده بشه. 00:25:28.959 --> 00:25:32.918 ‫رمز غلبه بر جریان آب، اینه که آدم بدونه ‫بعدش قراره کدوم طرفی باشه. 00:25:33.001 --> 00:25:35.376 ‫تو دست‌خالی جلوی شاه قبلیمون رو گرفتی... 00:25:35.459 --> 00:25:37.209 ‫و نذاشتی سنن قدیمیمون رو ‫مجددا پیاده کنه. 00:25:37.293 --> 00:25:39.376 ‫نگو که الان نمی‌تونی ‫نظر می‌ریل رو عوض کنی. 00:25:39.459 --> 00:25:42.626 ‫خب، واسه چی خیال می‌کنی ‫خودم و می‌ریل در این زمینه موافق نیستیم؟ 00:25:42.709 --> 00:25:45.834 ‫چون پدرم ترجیح می‌ده بمیره ‫تا بخواد از الف جماعت دستور بگیره. 00:26:06.126 --> 00:26:07.751 ‫«از الف جماعت دستور بگیره»؟ 00:26:16.918 --> 00:26:21.334 ‫پس از اتمام این جریانات، ‫الف‌ها از ما دستور می‌گیرن. 00:26:22.668 --> 00:26:25.626 ‫ببین، فمیلم اگه بخواد، ‫می‌تونه به خاطر گالادریل بجنگه. 00:26:26.418 --> 00:26:28.251 ‫من به خاطر نومنور می‌جنگم. 00:26:28.334 --> 00:26:30.543 ‫چنین کاری کجاش به نفع نومنوره؟ 00:26:32.376 --> 00:26:33.959 ‫یعنی هیچی یاد نگرفتی؟ 00:26:35.543 --> 00:26:38.001 ‫به زودی انسان‌های حقیر ‫«سرزمین میانه» رو نجات می‌دیم، 00:26:38.418 --> 00:26:39.582 ‫موجب پیشرفتشون می‌شیم و پادشاهی... 00:26:39.606 --> 00:26:41.376 ‫که مدت‌ها منتظرش بودن رو ‫براشون به ارمغان میاریم. 00:26:41.918 --> 00:26:43.876 ‫پادشاهشون هم تا ابد مدیونمون می‌مونه. 00:26:45.293 --> 00:26:48.376 ‫حالا اگه می‌تونی، خودت فکر کن ‫به چه دردمون می‌خوره. 00:26:51.084 --> 00:26:54.584 ‫کلی سنگ معدنی، جنگل، تجارت، پیشکشی... 00:26:55.043 --> 00:26:56.641 ‫من که حتی اگه کل ‫نمک‌های دریا رو هم بهم بدن، 00:26:56.665 --> 00:26:58.001 ‫جرئت ندارم جلوی ‫چنین کاری رو بگیرم. 00:26:59.168 --> 00:27:00.459 ‫بهتره تو هم نگیری. 00:27:10.918 --> 00:27:12.251 ‫قلمرمون! 00:27:12.334 --> 00:27:16.084 ‫- قلمرومون در خطره. باید... ‫- خطر رفع شده پدر. 00:27:17.168 --> 00:27:20.584 ‫الان داریم کاری رو که همیشه ‫بهش معتقد بودیم عملی می‌کنیم. 00:27:21.751 --> 00:27:24.001 ‫داریم مجددا با الف‌ها ‫ارتباط برقرار می‌کنیم. 00:27:26.334 --> 00:27:28.209 ‫دارم می‌رم «سرزمین میانه». 00:27:40.001 --> 00:27:41.001 ‫می‌ریل؟ 00:27:42.126 --> 00:27:44.126 ‫درسته پدر. 00:27:45.959 --> 00:27:47.043 ‫خودم هستم. 00:27:50.084 --> 00:27:53.834 ‫نرو «سرزمین میانه». 00:27:57.043 --> 00:27:59.168 ‫اونجا چیزی جز... 00:28:01.876 --> 00:28:03.876 ‫چی پدر؟ چیزی جز چی؟ 00:28:05.251 --> 00:28:06.668 ‫... تاریکی در انتظارت نیست. 00:28:13.584 --> 00:28:14.793 ‫باورت می‌شه؟ 00:28:16.293 --> 00:28:18.543 ‫همه دارن از کارت حرف می‌زنن. 00:28:22.168 --> 00:28:24.668 ‫تا حالا ندیده بودم این شکلی ‫از بیگانه‌ای خوششون بیاد. 00:28:29.418 --> 00:28:30.668 ‫برات موم زنبور عسل آوردم. 00:28:31.376 --> 00:28:33.751 ‫کف دستت بمال، ‫باید دردش رو تسکین بده. 00:28:59.043 --> 00:29:00.293 ‫آهای. 00:29:08.918 --> 00:29:11.084 ‫بس کن. خواهش می‌کنم. 00:30:15.126 --> 00:30:18.501 ‫به امید اتحادی ماندگار ‫بین مردم بزرگ... 00:30:18.584 --> 00:30:20.501 ‫خزد و نولدور. 00:30:20.584 --> 00:30:22.709 ‫- به افتخار اتحادمون. ‫- به افتخار اتحادمون. 00:30:23.334 --> 00:30:25.751 ‫لرد دورین، ترجیح می‌دم... 00:30:26.209 --> 00:30:29.126 ‫قبل از نوشیدن شرابمون تحسینتون کنم. 00:30:29.751 --> 00:30:33.209 ‫قبلا می‌گفتن دورف‌های خزد-دوم ‫بی‌سروصداترین دورف‌های دنیا هستن، 00:30:33.293 --> 00:30:37.084 ‫ولی کوره‌هاتون طی چند ماه اخیر... 00:30:37.168 --> 00:30:40.626 ‫به روشنی چشمان آئوله می‌درخشه. 00:30:40.709 --> 00:30:42.918 ‫عمق معادنتون بیش از پیش شده. 00:30:43.626 --> 00:30:47.751 ‫توان‌بخشی جدیدتون رو مدیون چی هستین؟ 00:30:49.668 --> 00:30:51.668 ‫من هم می‌تونم همین سوال رو ‫راجع به لیندون مطرح کنم. 00:30:53.251 --> 00:30:56.876 ‫جنگجویانش رو اعزام می‌کنه، ‫شهرهاش رو گسترش می‌ده. 00:30:58.459 --> 00:31:00.543 ‫چنین کاری از جانب الف‌ها ‫یهویی محسوب می‌شه، مگه نه؟ 00:31:02.501 --> 00:31:05.376 ‫معمولا دو هفته طول می‌کشه ‫که واسه ریدنتون هم تصمیم بگیریـ... 00:31:05.459 --> 00:31:06.834 ‫اگه اجازه هست... 00:31:08.293 --> 00:31:11.126 ‫روند گذر زمان واسه همنوعان ما خیلی کنده. 00:31:11.626 --> 00:31:15.293 ‫معمولا چندین سال تلاش و کوشش ‫از نظرمون لحظه‌ای بیش نیست. 00:31:15.376 --> 00:31:18.209 ‫ولی نمی‌خوام به خاطر برداشتمون ‫به مهمونمون توهین کنیم. 00:31:18.293 --> 00:31:21.543 ‫به نظرم دل دوست دورفمون ‫این‌قدر دریاست که با پرسشی... 00:31:21.626 --> 00:31:24.459 ‫صادقانه بهش برنمی‌خوره. 00:31:25.876 --> 00:31:28.584 ‫من هم پرسشی صادقانه از خودتون دارم. 00:31:31.209 --> 00:31:34.293 ‫این میز رو از کجا تهیه کردین؟ 00:31:35.543 --> 00:31:36.959 ‫چطور مگه؟ 00:31:38.043 --> 00:31:41.626 ‫این سنگ فقط تو اعماق خاصی ایجاد می‌شه. 00:31:42.043 --> 00:31:45.043 ‫کاوشگرانمون به ندرت ‫چنین سنگی پیدا می‌کنن. 00:31:45.876 --> 00:31:48.668 ‫هر کدومشون رو موهبتی ارزشمند محسوب می‌کنیم. 00:31:50.626 --> 00:31:55.876 ‫فقط برای کارهای مقدس به کار می‌گیرمش. 00:31:57.334 --> 00:32:00.334 ‫واسه ساخت مقبره و مجسمه‌های... 00:32:01.584 --> 00:32:03.584 ‫درگذشتگان شریفمون ‫به کار می‌گیرمشون. 00:32:13.126 --> 00:32:15.959 ‫لطفا حرمت‌شکنیمون رو ببخشین لرد دورین. 00:32:17.084 --> 00:32:22.501 ‫می‌دیم با خودتون ببرینش خونه ‫که بتونین با احترام لازمه به کار بگیرینش. 00:32:26.876 --> 00:32:30.168 ‫خوبه که فهمیدم الف‌ها ‫هنوز هم کمی شرف دارن... 00:32:32.209 --> 00:32:33.293 ‫اعلی‌حضرت. 00:32:33.751 --> 00:32:37.209 ‫پس به افتخار اتحاد مردممون. 00:32:37.293 --> 00:32:38.459 ‫به افتخار اتحادمون. 00:32:48.001 --> 00:32:51.418 ‫وفاداریت به دورفه تحسین‌برانگیزه. 00:32:52.459 --> 00:32:55.209 ‫آدم معمولا به دوستانش وفاداره. 00:32:55.293 --> 00:32:57.001 ‫نژاد دوستش هم مهم نیست. 00:32:57.084 --> 00:33:00.293 ‫ولی دروغ گفتن به پادشاهت رو توجیه می‌کنه؟ 00:33:00.376 --> 00:33:03.418 ‫پادشاه معظم، کنجکاوم بدونم که در واقع ‫خودتون داشتین بهم دروغ می‌گفتین یا نه. 00:33:08.793 --> 00:33:12.001 ‫من رفتم خزد-دوم که پیشنهاد دوستی بدم، ‫ولی شما... 00:33:12.709 --> 00:33:15.709 ‫در حقیقت هدف ملموس‌تری داشتین، مگه نه؟ 00:33:15.793 --> 00:33:19.043 ‫«نغمه ریشه‌های هیثایگلیر» رو بلدی؟ 00:33:19.793 --> 00:33:21.876 ‫لطفا برام تعریفش کن. 00:33:23.543 --> 00:33:26.876 ‫افسانه‌ای جعلیه که خیلی‌ها ‫می‌گن صحتش معلوم نیست. 00:33:26.959 --> 00:33:30.209 ‫برام تعریفش کن الروند پردل. 00:33:34.001 --> 00:33:36.001 ‫روایت نبردی... 00:33:36.876 --> 00:33:39.043 ‫رو قله «رشته‌کوه مه‌آلود»ه. 00:33:40.334 --> 00:33:43.793 ‫پای شرافت یا انجام وسط نبود. ‫پای درختی وسط بود. 00:33:43.876 --> 00:33:47.126 ‫عده‌ای می‌گن آخرین الماس‌های ‫گم‌شده سیلماریل تو اون دختر بوده. 00:34:00.626 --> 00:34:03.501 ‫یه طرف نبرد، ‫الف جنگجویی... 00:34:04.293 --> 00:34:06.251 ‫با دلی به پاکی مانوه بود... 00:34:06.334 --> 00:34:09.084 ‫که کل نور وجودش رو به درخته عطا کرد ‫تا ازش محافظت کنه. 00:34:09.834 --> 00:34:12.459 ‫اون ظرف نبرد، ‫یکی از بالروگ‌های مورگوث بود... 00:34:12.543 --> 00:34:15.918 ‫که کل نفرت وجودش رو به درخته ‫منتقل کرد تا نابودش کنه. 00:34:16.626 --> 00:34:20.918 ‫در حین نبرد بی‌پایانشون، ‫آذرخشی به درخته اصابت کرد... 00:34:24.168 --> 00:34:27.834 ‫و قدرتی از تقابلشون شکل گرفت... 00:34:28.708 --> 00:34:32.875 ‫قدرتی خالص، یک نـور ابدی. 00:34:32.958 --> 00:34:35.958 ‫همانند اهریمن قدرتمند و سرسخت. 00:34:36.958 --> 00:34:39.958 ‫گفته می‌شه که از ریشه‌ها ‫به اعماق کوهستان‌ها نفوذ کرده‌، 00:34:40.041 --> 00:34:44.041 ‫جایی که قرن‌هاست منتظر زمانِ مناسب ‫برای رخ نشون دادنه. 00:34:45.416 --> 00:34:46.583 ‫حق با دورین بود. 00:34:46.666 --> 00:34:49.000 ‫پس داری اذعان می‌کنی که دورف‌ها پیداش کردن. 00:34:49.083 --> 00:34:52.166 ‫اون سنگ‌های معدن حاوی ‫نور الماس‌های سیلماریل گمشده‌ان. 00:34:52.250 --> 00:34:54.083 ‫به یک چیز اذعان می‌کنم: 00:34:54.166 --> 00:34:57.041 ‫به دورین قول دادم که هرگز اسرار مردمانش ‫رو پیش بقیه فاش نکنم. 00:34:58.041 --> 00:35:00.916 ‫اگر نشکستن قول‌ت به منزله... 00:35:01.666 --> 00:35:04.500 ‫عذاب و مرگ مردم خودت تموم بشه چی؟ 00:35:38.583 --> 00:35:42.875 ‫ابتدا دقیقاً قبل از برگشت گالادریل، متوجه‌ش شدیم. 00:35:42.958 --> 00:35:44.750 ‫امیدوار بودیم با تبعید گالادریل، 00:35:44.833 --> 00:35:48.541 ‫و پوشاندن آخرین درزهای جنگ، 00:35:48.625 --> 00:35:50.833 ‫جلوی آشوب و نابودی رو بگیریم. 00:35:51.916 --> 00:35:54.750 ‫اما علی‌رغم تمام تلاش‌هامون، 00:35:54.833 --> 00:35:57.750 ‫نابودی ما نزدیک‌ و نزدیک‌تر شده. 00:35:58.625 --> 00:36:01.958 ‫پژمردگی بیرونی این درخت نمایان‌گر صریحِ 00:36:02.041 --> 00:36:03.583 ‫وضعیت درونی ماست. 00:36:04.416 --> 00:36:06.583 ‫اما نور والای الدار، 00:36:06.666 --> 00:36:10.083 ‫نـور امید ما، در حال از بین رفتنه. 00:36:12.875 --> 00:36:14.458 ‫دیگه چه کسانی خبر دارن؟ 00:36:15.041 --> 00:36:16.458 ‫چندنفر از اعضای ارشد. 00:36:19.625 --> 00:36:22.750 ‫دوباره و برای آخرین بار ازت می‌پرسم، 00:36:24.500 --> 00:36:27.750 ‫آیا دروف‌ها الماس‌‌ها رو پیدا کردن؟ 00:36:32.333 --> 00:36:35.500 ‫در حضور دورین سوگند یادکردم. 00:36:38.166 --> 00:36:42.166 ‫شاید از نگاه بقیه به راحتی ‫بشه عهدها رو شکست، 00:36:45.541 --> 00:36:47.125 ‫اما از نگاه من، 00:36:48.000 --> 00:36:51.708 ‫روح انسان همیشه به میثاق‌های خویش متعهد است. 00:36:52.500 --> 00:36:56.833 ‫اجازه نمیدم عهدی که بستم به‌خاطر ‫امید واهی چندی دیگر، در هم بشکنه. 00:36:58.333 --> 00:37:02.500 ‫امید هرگز واهی نیست، الروند. 00:37:03.666 --> 00:37:05.500 ‫حتی اگر ناچیز باشه. 00:37:06.666 --> 00:37:09.041 ‫وقتی هر احساس موجودی در هم خُفته، 00:37:09.125 --> 00:37:13.416 ‫چشم امید اولین و آخرین حسی‌ـه ‫که در وجود انسان سر برمی‌داره. 00:37:15.541 --> 00:37:19.000 ‫اگر الف‌ها از «سرزمین میانه» رو ترک کنند، 00:37:19.791 --> 00:37:24.458 ‫ارتش دشمن سرتاسر زمین رو در برمی‌گیره. 00:37:24.541 --> 00:37:25.791 ‫و نه فقط به زندگی ما... 00:37:25.875 --> 00:37:30.000 ‫بلکه به زندگی همه موجودات پایان میده. 00:37:31.916 --> 00:37:34.583 ‫اگر امید جلوگیری از این رویداد دلیل محکمی 00:37:34.666 --> 00:37:37.125 ‫برای تجدیدنظر درباره عهدی که بستی، نیست، 00:37:38.125 --> 00:37:40.125 ‫ پیشنهاد می‌کنم به‌دنبال دلیل دیگه ای باشی. 00:38:10.750 --> 00:38:14.000 ‫نشات گرفته از دریای فاصل 00:38:14.083 --> 00:38:17.416 ‫سرزمین موهبت‌ها، سرزمین ستاره‌ها 00:38:17.500 --> 00:38:20.916 ‫که تا ابد می‌درخشد. 00:38:21.000 --> 00:38:24.458 ‫نومنور زیبا و بی‌همتا 00:38:24.541 --> 00:38:27.875 ‫جزیره‌ای که مملو از نعمت‌‌ و خوبی‌هاست. 00:38:29.250 --> 00:38:32.083 ‫گفتم که خطری نداره. 00:38:32.166 --> 00:38:35.041 ‫قول میدم زمانی دارم سوار کشتی می‌شم ‫تا برم جنگ، خبر می‌دن تموم شده. 00:38:35.125 --> 00:38:36.500 ‫فقط به پدرم نگو. 00:38:36.583 --> 00:38:40.500 ‫از الان می‌ره کُل جزیره رو پر می‌کنه که ‫داماد آینده‌ام توی جنگه و اینا. 00:38:41.166 --> 00:38:43.166 ‫بخوانید، بخوانید. 00:38:43.250 --> 00:38:44.958 ‫شعر رو یادتون رفته، نه؟ 00:38:45.041 --> 00:38:48.000 ‫والا اینطوری که تو چندساعته داری می‌خونی، ‫بعید می‌دونم حالا حالاها از یادمون بره. 00:38:49.125 --> 00:38:52.541 ‫شاید ایزیلدور باهات همراهی کنه... 00:38:55.166 --> 00:38:57.083 ‫فکر خوبیه. 00:39:02.208 --> 00:39:05.083 ‫- نه! ‫- منکه هنوز چیزی نگفتم. 00:39:05.166 --> 00:39:06.375 ‫15 ساله که تو رو می‌شناسم. 00:39:06.458 --> 00:39:08.291 ‫فکرکردی نمی‌دونم اومدی چی بگی؟ 00:39:08.375 --> 00:39:11.208 ‫- خب راستش 16 ساله و... ‫- کافیه اونتامو! 00:39:11.291 --> 00:39:13.750 ‫بگو ببینم، واسه چی اومدم؟ 00:39:13.833 --> 00:39:16.458 ‫برای یه عذرخواهی تقریباً بی‌فایده ‫که مشخصه... 00:39:16.541 --> 00:39:17.875 ‫اونتامو سریعاً قبولش کرده 00:39:17.958 --> 00:39:19.000 ‫اما من نمی‌بخشم. 00:39:19.083 --> 00:39:20.583 ‫و می‌دونی چرا؟ 00:39:21.541 --> 00:39:25.625 ‫اومدی معذرت خواهی کنی چون می‌دونی که ‫الان ترفیع گرفتم! 00:39:25.708 --> 00:39:27.541 ‫التماس کنی یه‌کاری کنم اجازه بدن بیای. 00:39:31.958 --> 00:39:33.416 ‫- می‌تونی واقعاً؟ ‫- می‌دونستم. 00:39:35.583 --> 00:39:38.166 ‫خب باید بگم من اونقدرها هم زود عذرخواهی‌ات ‫رو قبول نمی‌کنم، 00:39:38.250 --> 00:39:40.166 ‫- ولی خوشحالم که حداقل عذرخواهی کردی! ‫- نه نکرد! 00:39:40.250 --> 00:39:41.541 ‫چرا کردم! 00:39:41.625 --> 00:39:44.625 ‫دوباره هم می‌کنم، ببخشید که دعوا رو شروع کردم. 00:39:46.708 --> 00:39:48.458 ‫الان توروخدا یه‌کاری کن منم بتونم بیام. 00:39:49.625 --> 00:39:50.833 ‫نه. 00:39:53.250 --> 00:39:55.333 ‫چیکار کنم که قبول کنی؟ 00:39:56.458 --> 00:39:57.875 ‫اشکال نداره، می‌تونید هرچی ‫خواستید من رو بزنید. 00:39:58.666 --> 00:40:01.375 ‫فک، دل و روده ‫یه‌بار هرجا خواستین. 00:40:04.250 --> 00:40:05.083 ‫سه‌بار. 00:40:05.166 --> 00:40:06.708 ‫دوبار. 00:40:08.416 --> 00:40:09.541 ‫خب ببین... 00:40:13.916 --> 00:40:15.250 ‫با سه‌بار فرقی نداشت. 00:40:20.916 --> 00:40:23.250 ‫خب، حالا می‌تونید منم ببرید؟ 00:40:24.208 --> 00:40:27.208 ‫ایزیلدور، تو قدیمی‌ترین دوست منی. 00:40:28.875 --> 00:40:32.000 ‫و اگه راستشو بخوای، هنوز هم ‫احتمال زیاد بهترین دوست منی 00:40:32.083 --> 00:40:33.583 ‫- چی؟ ‫- اونتامو، لطفاً 00:40:34.625 --> 00:40:37.000 ‫نمی‌تونم آبرو و شرفم رو گِرو بذارم 00:40:37.083 --> 00:40:40.166 ‫و برای وظیفه‌ای که مشخص نیست ‫واقعاً انجامش میدی یا نه به‌شون رو بزنم. 00:40:40.250 --> 00:40:42.375 ‫این دفعه فرق می‌کنه. 00:40:44.208 --> 00:40:45.875 ‫امیدوارم یه‌روزی همینطور باشه. 00:40:47.625 --> 00:40:50.333 ‫امیدوارم روزی بتونی چیزی پیدا کنی 00:40:50.416 --> 00:40:52.750 ‫که حاضر باشی همه‌چیزت رو به‌خاطرش فدا کنی. 00:40:55.833 --> 00:40:58.333 ‫حواسم به برک هست، نگران نباش. 00:40:58.750 --> 00:41:00.083 ‫برک قراره توی جنگ باشه؟ 00:41:01.000 --> 00:41:02.833 ‫مسئول اصطبل معرفی‌ش کرد. 00:41:04.333 --> 00:41:07.750 ‫ببخشید ایزیل، دریا همیشه حرف اول رو می زنه. 00:41:57.166 --> 00:42:00.000 ‫می‌خوای دزدکی بری؟ 00:42:08.250 --> 00:42:09.875 ‫می‌خوای کشتی رو آتیش بزنی؟ 00:42:09.958 --> 00:42:12.875 ‫شتر دیدی ندیدی، منم به کسی نمی‌گم دیدمت. 00:42:13.750 --> 00:42:16.208 ‫- فانوس رو بده بیاد ‫- نه! 00:42:16.291 --> 00:42:17.875 ‫گفتم بِدش! 00:42:51.416 --> 00:42:53.416 ‫کمک بیارید، زود! 00:42:54.500 --> 00:42:56.541 ‫بکشین‌شون بالا، سریع. 00:42:57.625 --> 00:42:59.625 ‫بکشین‌شون بالا، ایزیلدور؟ 00:43:08.333 --> 00:43:09.500 ‫ایزیلدور؟ 00:43:11.750 --> 00:43:12.708 ‫چی شد؟ 00:43:13.416 --> 00:43:16.733 ‫ توی یه قایق ماهی‌گیری بود، ‫فکرکنم یکی از بشکه‌های شراب منفجر شد. 00:43:16.816 --> 00:43:18.733 ‫بشکه شراب؟ 00:43:19.916 --> 00:43:21.916 ‫ایزیلدور جونم رو نجات داد. 00:43:22.000 --> 00:43:24.583 ‫می‌تونست بره، اما جونم رو نجات داد. 00:43:24.666 --> 00:43:25.916 ‫ناخـدا! 00:43:42.500 --> 00:43:45.333 ‫دلایل کافی برای قلمداد کردن وی ‫به عنوان یک راهزن وجود داره، 00:43:45.416 --> 00:43:47.333 ‫اما هنوز شناسایی‌ش نکردیم. 00:43:47.416 --> 00:43:51.000 ‫شانس آوردیم که بقیه کشتی‌ها رو از دست ندادیم، 00:43:51.083 --> 00:43:54.833 ‫این رویداد قطعاً به منزله برافروختن تردید شما ‫نسبت به جنگ بوده، ملکه حاکم. 00:43:54.916 --> 00:43:58.208 ‫- این اجازه رو ندید. ‫- متاسفانه باید باهاتون مخالفت کنم. 00:43:58.291 --> 00:44:00.708 ‫شاید ما خیلی عجله کرده باشیم، 00:44:00.791 --> 00:44:03.250 ‫قلمرو به ملکه‌ش نیاز داره، نه به چنین ‫اتفاقات ناگواری. 00:44:03.333 --> 00:44:05.125 ‫توصیه می‌کنم سفر رو به تاخیر بندازیم، 00:44:05.208 --> 00:44:07.916 ‫تا زمانی بیشتری برای ترغیب‌گری مردم ‫نسبت به نیت شما صرف کنیم. 00:44:08.000 --> 00:44:12.000 ‫دشمن ما هر روز قوی‌تر از دیروزـه، ‫برعکس ما که هر لحظه دودل‌تر می‌شیم. 00:44:12.083 --> 00:44:15.375 ‫به‌یاد بیار چرا این راه رو انتخاب کردی، ‫اعتقاد و ایمانت رو به‌یاد بیار. 00:44:15.458 --> 00:44:17.583 ‫فکرکردی به این زودی فراموش کردم؟ 00:44:18.083 --> 00:44:22.541 ‫هنوز سه‌کشتی در اختیار داریم، و ‫همینطور دعای خیر پدرت. 00:44:26.375 --> 00:44:27.958 ‫لُرد هل‌برند چی می‌شه؟ 00:44:28.791 --> 00:44:30.291 ‫منتظر عزیمت ماست. 00:44:30.375 --> 00:44:31.791 ‫قطعاً همینطوره. 00:44:35.958 --> 00:44:38.041 ‫به گارد دریایی بگم فعلاً دست نگه‌دارند؟ 00:44:44.416 --> 00:44:48.458 ‫سپیده‌دم ازنـو گِرد هم خواهیم آمد تا به ‫یک تصمیم نهایی برسیم. 00:44:50.500 --> 00:44:52.833 ‫اطمینان حاصل کنید که لُرد هل‌برند هم حضور داشته باشن. 00:45:01.541 --> 00:45:03.125 ‫چه چیزی در توشه خود داری؟ 00:45:04.583 --> 00:45:06.000 ‫الروند، من رو ببخش! 00:45:06.625 --> 00:45:07.875 ‫ببخشمت؟ 00:45:07.958 --> 00:45:09.333 ‫که زودتر از این‌ها بهت نگفتم. 00:45:14.250 --> 00:45:15.458 ‫تو هم خبرداشتی. 00:45:16.500 --> 00:45:19.583 ‫التماس کردم که از همون اول تو رو ‫در جریان همه‌چی قرار بدیم، 00:45:19.666 --> 00:45:21.750 ‫اما پادشاه معظم مخالفت کردند. 00:45:24.708 --> 00:45:27.125 ‫و این...این «می‌تریل» 00:45:29.291 --> 00:45:31.000 ‫تنها راه نجات ماست؟ 00:45:31.083 --> 00:45:35.125 ‫الروند، تحت هر شرایطی این ‫سنگ رو مورد آزمایش قرار دادم. 00:45:36.291 --> 00:45:39.000 ‫هیچ‌چیز نمی‌تونه قدرت نورش رو کاهش بده. 00:45:39.958 --> 00:45:44.458 ‫بر این باوریم که اگه بتونیم طی مدت زمان ‫کوتاهی تعداد زیادی از اون‌ها به دست بیاریم، 00:45:44.541 --> 00:45:49.958 ‫دوباره می‌تونیم الف‌ها رو به نور والاها آغشته کنیم. 00:45:52.625 --> 00:45:53.958 ‫پس تنها راهمون اینه. 00:45:55.500 --> 00:45:58.250 ‫اره، می‌تونه تنها راهمون باشه. 00:46:08.166 --> 00:46:09.500 ‫متاسفم. 00:46:11.500 --> 00:46:13.333 ‫چون پادشاه معظم فریب‌ـم داده؟ 00:46:15.250 --> 00:46:18.750 ‫یا به‌خاطر اینکه اگر من سوگندم رو نشکونم، ‫مردم‌مون به نابودی کشیده می‌شن؟ 00:46:20.541 --> 00:46:21.958 ‫و به دوستم خیانت کنم؟ 00:46:23.833 --> 00:46:29.250 ‫من اونجا بودم الروند، ‫شبی که پدرت دل به دریا زد. 00:46:32.458 --> 00:46:37.291 ‫یک انسان فانی که باور داشت می‌تونه خدایان 00:46:39.041 --> 00:46:40.916 ‫رو برای یاری ما در جنگ متقاعد کنه. 00:46:42.916 --> 00:46:46.208 ‫شنیده‌ام مادرت با رفتنش مخالفت داشته، 00:46:46.291 --> 00:46:50.125 ‫دائم ازش می‌پرسیده که ‫چرا تو باید بری؟ 00:46:52.375 --> 00:46:54.125 ‫و می‌دونی پدرت چی گفته؟ 00:46:59.541 --> 00:47:02.125 ‫چون اون تنها کسی بود که می‌تونست ‫اینکارو انجام بده. 00:47:23.541 --> 00:47:25.791 ‫اشتباه کردم که از تو استفاده کردم. 00:47:26.875 --> 00:47:28.291 ‫بابتش متاسفم. 00:47:30.583 --> 00:47:33.541 ‫فردا، ملکه تو رو به یک جلسه فراخوانده. 00:47:33.625 --> 00:47:37.791 ‫نظر تو می‌تونه اونقدری مهم باشه که ‫سرانجام تصمیم نهایی رو مشخص کنه. 00:47:39.041 --> 00:47:41.791 ‫- کمکم کن. ‫- فکرکنم به اندازه کافی بهت کمک کردم! 00:47:43.500 --> 00:47:45.083 ‫پس به خودت کمک کن! 00:47:45.833 --> 00:47:48.750 ‫دست از مبارزه با من بردار و بیا تا ‫با هم در مقابل‌شون بایستیم. 00:47:49.416 --> 00:47:53.750 ‫قبلاً که مردانی مثل من در کنار ‫اون‌ها می‌ایستادن. 00:47:53.833 --> 00:47:55.500 ‫مردانی «مثل» تو، نه خودِ تو! 00:48:02.000 --> 00:48:03.166 ‫در اشتباهی! 00:48:07.333 --> 00:48:11.750 ‫نمی‌دونی قبل از اینکه از اون قایق سردبیارم ‫چه کارهایی کردم. 00:48:16.583 --> 00:48:18.416 ‫نمی‌دونی چطور جون سالم به در بردم. 00:48:27.375 --> 00:48:28.875 ‫چطور همه‌مون جون سالم به در بردیم. 00:48:35.625 --> 00:48:38.458 ‫اگه این آدم‌ها بفهمن، سریع قیدم رو می زنن. 00:48:40.458 --> 00:48:41.666 ‫همینطور تو. 00:48:44.041 --> 00:48:48.666 ‫گاهی اوقات برای پیدا کردن نور، ‫باید به اعماق تاریکی قدم گذاشت. 00:48:52.458 --> 00:48:54.208 ‫تو از تاریکی چی می‌دونی؟ 00:48:58.250 --> 00:49:00.083 ‫اون شمشیر برای کیه گالادریل؟ 00:49:01.083 --> 00:49:02.583 ‫داغ کی بر دلته؟ 00:49:03.833 --> 00:49:04.833 ‫برادرم! 00:49:05.500 --> 00:49:06.750 ‫چه بلایی سرش اومد؟ 00:49:06.833 --> 00:49:08.458 ‫کُشته شد! 00:49:08.541 --> 00:49:10.791 ‫در مکانی مملو از تاریکی و نومیدی. 00:49:10.875 --> 00:49:13.583 ‫توسط سربازان سائورون، ‫فهمیدی؟ 00:49:13.666 --> 00:49:15.166 ‫پس می‌خوای انتقام بگیری؟ 00:49:15.250 --> 00:49:17.625 ‫قطعاً که نوشیدن آب‌دریایی وسیع ‫هم نمی‌تونه عطش رو از بین ببره. 00:49:17.708 --> 00:49:20.250 ‫پس چیه؟ چرا دست از مبارزه برنمی‌داری؟ 00:49:21.166 --> 00:49:24.416 ‫تو ازم می‌خوای به سرزمینی بیام که ‫قسم خوردم هرگز به اونجا برنگردم. 00:49:25.333 --> 00:49:27.625 ‫حداقل دلیلش رو بهم بگو! 00:49:29.375 --> 00:49:31.166 ‫چرا دست از مبارزه برنمی‌داری؟ 00:49:31.250 --> 00:49:33.000 ‫چون نمی‌تونم! 00:49:47.083 --> 00:49:49.375 ‫مردمان سرزمینم بر علیه‌ام شدن. 00:49:51.750 --> 00:49:55.958 ‫صمیمی‌ترین دوستم برای تبعید من ‫با پادشاه توطئه کرد. 00:49:56.500 --> 00:50:00.375 ‫و دلیل تمامی این کارهاشون... 00:50:03.916 --> 00:50:06.666 ‫این بود که دیگه نمی‌تونستن من رو از اهریمنی که... 00:50:08.208 --> 00:50:10.208 ‫با اون سرجنگ داشتم، متمایز بدونن. 00:50:16.166 --> 00:50:17.416 ‫واقعاً متاسفم... 00:50:20.916 --> 00:50:22.250 ‫بابت از دست دادن برادرت. 00:50:23.458 --> 00:50:24.708 ‫بابت همه این اتفاقات. 00:50:25.750 --> 00:50:27.000 ‫متاسفم. 00:50:28.333 --> 00:50:30.875 ‫نه غم‌خواری دردی از من دوا نمی‌کنه، 00:50:32.666 --> 00:50:35.166 ‫و نه پُتک و شمشیر دردی از تو. 00:50:36.625 --> 00:50:39.416 ‫هیچ آرامشی اینجا برای تو وجود نداره، 00:50:39.500 --> 00:50:41.000 ‫همینطور برای من. 00:50:41.125 --> 00:50:43.500 ‫آرامش در هیچ راهی ساکن نخواهد بود، 00:50:43.583 --> 00:50:45.916 ‫جز در دریای جوش و خروشان. 00:50:47.583 --> 00:50:50.583 ‫من قرن‌ها جنگیدم و به دنبال آرامش بودم. 00:50:52.375 --> 00:50:54.083 ‫فقط با این راه می‌تونی آرامشت رو به دست بیاری. 00:51:14.333 --> 00:51:16.333 ‫بی‌صبرانه منتظر چنین روزی بودم، 00:51:17.666 --> 00:51:20.500 ‫روزی که نظیران شما دوباره ظهور کنند، 00:51:21.458 --> 00:51:26.000 ‫تا ما رو از این لجن‌زار خلاص کنید؛ 00:51:27.041 --> 00:51:30.958 ‫تا جایگاه حقیقی‌مون رو درکنار شما، ‫به دست بیاریم. 00:51:33.041 --> 00:51:36.666 ‫من به شما عهد خدمتِ ابدی می‌بندم. 00:51:39.625 --> 00:51:43.250 ‫به سائورون عهد وفاداری ابدی می‌بندم. 00:52:03.958 --> 00:52:05.958 ‫شما سائورون هستید، درسته؟ 00:52:16.791 --> 00:52:18.583 ‫صبرکن... 00:52:22.041 --> 00:52:24.833 ‫هرکسی که هستی، به تو خدمت می‌کنم. 00:52:37.625 --> 00:52:40.041 ‫فقط با ریخته شدن خون، وفاداری به وجود میاد. 00:52:48.708 --> 00:52:49.875 ‫والدرگ؟ 00:52:58.333 --> 00:52:59.583 ‫والدرگ؟ 00:53:02.208 --> 00:53:03.875 ‫والدرگ، نه! 00:53:05.125 --> 00:53:06.416 ‫نه. 00:53:07.791 --> 00:53:08.875 ‫نه. 00:53:10.791 --> 00:53:11.833 ‫نه. 00:53:13.083 --> 00:53:14.166 ‫نه. 00:53:15.083 --> 00:53:16.166 ‫نه! 00:53:19.708 --> 00:53:21.416 ‫دفعه بعد بالاتر هدف بگیر. 00:53:24.375 --> 00:53:26.583 ‫و از «زه» ترسی نداشته باش. 00:53:27.250 --> 00:53:29.083 ‫آخه چرا می‌خوای به من آموزش بدی برادر؟ 00:53:30.958 --> 00:53:33.666 ‫چون برای من 200 سال طول کشید 00:53:33.750 --> 00:53:37.416 ‫تا این‌گونه شجاعت کسب کنم و ‫دلیرانه ایستاده بر قیام باشم. 00:53:38.791 --> 00:53:40.666 ‫تو توی 14 سالگی به این جایگاه رسیدی، 00:53:41.250 --> 00:53:43.583 ‫و به این شیردلی در جنگی که در راهه نیاز داریم. 00:53:43.666 --> 00:53:46.041 ‫کُل زندگیم امثال تو ما رو زیر نظر داشتن، 00:53:46.125 --> 00:53:47.875 ‫نفس به نفس ما رو زیر نظر داشتن، 00:53:48.666 --> 00:53:50.833 ‫هر خنجر تیزی که می‌شه باهاش حمله کرد. 00:53:52.166 --> 00:53:54.666 ‫فاتحه همه‌مون اینجا خونده‌ست! 00:53:54.750 --> 00:53:56.541 ‫چرا همچنان می‌خوای با ما نابود بشی؟ 00:53:58.416 --> 00:54:01.250 ‫چون میان زیر نظر داشتن نفس به‌ نفس ‫ها و خنجرهای تیز... 00:54:01.333 --> 00:54:04.958 ‫با تک تک صداها و دستان پشت پرده آشنا شدم. 00:54:06.250 --> 00:54:07.750 ‫نصف ما رفتن. 00:54:08.833 --> 00:54:10.666 ‫اما نصف دیگه موندن. 00:54:12.125 --> 00:54:13.208 ‫از جمله تو. 00:54:19.833 --> 00:54:21.333 ‫پس دست به کمان شو. 00:54:39.083 --> 00:54:41.083 ‫یه‌چیزی هست که ازت مخفی‌اش کردم. 00:54:49.416 --> 00:54:51.083 ‫قبلاً این رو دیدم. 00:55:39.041 --> 00:55:40.250 ‫یه کلیده! 00:55:42.375 --> 00:55:46.875 ‫توسط افسون اهریمنی دشمن ساخته شده تا ‫آب و اجداد شما ها رو نفرین کنه. 00:55:46.958 --> 00:55:48.500 ‫کلیدی به چی؟ 00:55:51.541 --> 00:55:53.291 ‫نمی‌دونم. 00:55:53.375 --> 00:55:56.166 ‫فرمانده دشمن از «خدا شُدن» صحبت می‌کرد، 00:55:56.250 --> 00:55:58.916 ‫به اینکه در این سرزمین‌ها خانه‌ای ‫برای اورک‌ها فراهم می‌کنه، 00:55:59.916 --> 00:56:02.583 ‫اما هر نقشه‌ای که توی سر داشته باشه، ‫تا اینجا کاملاً مسلم‌ـه. 00:56:05.083 --> 00:56:08.291 ‫دشمن‌ می‌دونه پسرت دارای اراده‌ای هست ‫که برای فعال کردن این شیء نیازه. 00:56:14.458 --> 00:56:15.666 ‫چقدر مونده؟ 00:56:17.208 --> 00:56:18.375 ‫چند روز. 00:56:21.041 --> 00:56:22.458 ‫شاید هم ساعت. 00:56:27.416 --> 00:56:29.125 ‫ما پیروز می‌شیم، برونوین. 00:56:29.791 --> 00:56:31.208 ‫یه راهی هست. 00:56:32.791 --> 00:56:33.958 ‫باید باشه. 00:56:37.666 --> 00:56:39.083 ‫یه راهی هست! 00:56:40.333 --> 00:56:44.041 ‫نه! با سر خم کردن جلوی دشمن ‫همه‌چیز رو نابود می‌کنی. 00:56:45.625 --> 00:56:47.625 ‫برای پسرت و نسل‌های بعد از اون. 00:56:49.333 --> 00:56:53.333 ‫مردم تو یک عصر تلاش کردند تا فضیلت از دست رفته‌شون ‫رو باز پس بگیرن. 00:56:54.041 --> 00:56:57.166 ‫می‌خوای با یک لحظه نا اُمیدی همه‌ش رو به باد بدی؟ 00:57:00.083 --> 00:57:02.083 ‫باید راه دیگه‌ای باشه! 00:57:02.166 --> 00:57:04.666 ‫پس بگو! التماست می‌کنم. 00:57:10.166 --> 00:57:11.208 ‫دیدی؟ 00:57:12.708 --> 00:57:14.708 ‫حق داشتی که سال‌ها ما رو زیر نظر داشته باشی 00:57:16.041 --> 00:57:18.458 ‫چون ما برای زندگی در تاریکی مقدر شدیم. 00:57:20.208 --> 00:57:21.666 ‫اینطوری جون سالم به در می‌بریم. 00:57:24.833 --> 00:57:26.416 ‫شاید واقعاً چنین آدمایی هستیم. 00:57:28.333 --> 00:57:29.833 ‫همیشه هم اینگونه خواهیم بود. 00:57:30.750 --> 00:57:35.375 ‫فقط جون‌مون نیست که این وسط در خطره! 00:57:36.750 --> 00:57:40.666 ‫وقتی مورگوث در جنگ حاضر شد، ‫تمامی قاره‌ها در تاریکی غرق شدند. 00:57:40.875 --> 00:57:43.416 ‫اگه دشمن دوباره برما چیره بشه، 00:57:43.500 --> 00:57:45.166 ‫خدا می‌دونه شاهد چه قساوت‌هایی ‫که نخواهیم بود. 00:57:45.250 --> 00:57:47.250 ‫با چه قدرتی می‌تونیم جلوشون وایستیم؟ 00:57:47.875 --> 00:57:49.791 ‫به طور و اطرافت نگاه ‌کن! تموم شده. 00:57:49.875 --> 00:57:51.666 ‫- هنوز نه. ‫- ولی بزودی! 00:57:53.416 --> 00:57:55.958 ‫و وقتی که به این سمت حمله ور بشن، ‫کارمون ساخته‌ست. 00:58:13.875 --> 00:58:15.041 ‫نامپات! 00:58:13.875 --> 00:58:17.075 ‫{\an8}[نامپات: اصطلاحی به معنی " پیش به سوی گسترش تاریکی "] 00:58:18.250 --> 00:58:19.166 ‫نامپات! 00:58:22.333 --> 00:58:23.416 ‫نامپات! 00:58:26.291 --> 00:58:27.458 ‫نامپات! 00:58:30.458 --> 00:58:31.500 ‫نامپات! 00:58:35.000 --> 00:58:36.125 ‫نامپات! 00:58:59.791 --> 00:59:02.000 ‫یه‌چیزی از خودت سرهم کردی نه؟ 00:59:02.083 --> 00:59:04.750 ‫دیسا خیلی وقته یه میز جدید می‌خواد و... 00:59:12.333 --> 00:59:14.083 ‫بیخیال بابا، اونقدرها هم سنگین نیست. 00:59:14.166 --> 00:59:17.166 ‫وزن میز نیست که روی دوشم سنگینی می‌کنه، 00:59:18.000 --> 00:59:19.625 ‫پس چرا نمی‌گی چه مرگته خب؟ 00:59:19.708 --> 00:59:22.125 ‫باری که تقسیم می‌شه، یا به طور ‫مساوی تقسیم می‌شه یا برای یک‌طرف دوبرابر 00:59:22.208 --> 00:59:24.291 ‫بستگی به نیت کسی داره که حملش می‌کنه. 00:59:24.375 --> 00:59:28.750 ‫پناه بر آئوله؛ گوشه کنایه زدن بسه. 00:59:28.833 --> 00:59:31.791 ‫رک و راست حرفت رو بزن ببینم چی شده. 00:59:37.541 --> 00:59:39.958 ‫من باهات صادق نبودم، دورین. 00:59:41.916 --> 00:59:44.791 ‫من به‌خاطر دوستی‌مون به خزد-دوم نیومدم، ‫بلکه برای جاه‌طلبی اومدم. 00:59:46.291 --> 00:59:47.791 ‫خودم هم نمی‌دونستم. 00:59:50.250 --> 00:59:51.916 ‫من رو برای «می‌تریل» فرستاده بودن. 00:59:58.041 --> 00:59:59.291 ‫چرا؟ 01:00:01.000 --> 01:00:02.416 ‫چون بدون اون، 01:00:03.500 --> 01:00:07.916 ‫هم‌‌نوعان من باید تا فصل بهار این سواحل ‫رو ترک کنند، وگرنه از بین میرن. 01:00:09.791 --> 01:00:11.041 ‫از بین میرن؟ 01:00:12.500 --> 01:00:14.166 ‫چطوری یعنی؟ 01:00:16.166 --> 01:00:21.833 ‫روح‌ جاودانه ما مملو از پوچـی می‌شه، 01:00:23.541 --> 01:00:25.166 ‫ذره ذره از بین میره، 01:00:26.166 --> 01:00:27.833 ‫و کم کم از صفحه روزگار محو می‌شیم. 01:00:29.208 --> 01:00:31.916 ‫به وسیله امواج مثل شن‌های روی آب پاک می‌شیم. 01:00:33.750 --> 01:00:35.000 ‫برای همیشه. 01:00:48.958 --> 01:00:54.708 ‫پس یعنی سرنوشت بقای الف‌ها به من بستگی داره؟ 01:00:55.708 --> 01:00:57.416 ‫ظاهراً که اینطوره. 01:01:03.625 --> 01:01:05.333 ‫دوباره بگو! 01:01:05.500 --> 01:01:11.333 ‫سرنوشت بقای الف‌ها به تو بستگی داره. 01:01:20.041 --> 01:01:21.458 ‫به کی؟ 01:01:23.750 --> 01:01:25.166 ‫تــو. 01:01:40.416 --> 01:01:43.541 ‫خودت رو جمع و جور کن و راه بیوفت. 01:01:43.625 --> 01:01:46.000 ‫- دورین... ‫- فعلاً " تشکر مشکر " نکن. 01:01:46.083 --> 01:01:48.833 ‫بعد از اینکه پدرم رو متقاعد کردیم تشکر کن. 01:01:48.916 --> 01:01:51.125 ‫الان دیگه می‌شه لطفاً راه بیوفتیم؟ 01:01:51.208 --> 01:01:53.041 ‫راه طولانی‌ای در پیش داریم. 01:01:53.125 --> 01:01:56.083 ‫این آفتاب کم کم داره حالم رو بد می‌کنه. 01:01:56.708 --> 01:02:00.291 ‫ فقط به یه شرط، ‫به دیسا بگی این میز از طرف منه. 01:02:00.375 --> 01:02:02.125 ‫به بخت‌ـت لگد نزن آقای الف. 01:02:22.833 --> 01:02:25.666 ‫لُرد هل‌برند، ملکه حاکم می‌خوان شما رو ببینن. 01:04:35.250 --> 01:04:38.250 ‫ببینید بابای که دوباره بهش جاه و مقام داده، ‫دوباره یعنی! 01:04:40.333 --> 01:04:42.208 ‫خودم دوباره مقامم رو به دست آوردم، ‫مثل شما! 01:04:42.291 --> 01:04:43.500 ‫ای سرباز. 01:04:46.750 --> 01:04:48.333 ‫به رئیس اصطبل گزارش بده. 01:04:49.708 --> 01:04:51.208 ‫فکرکردم سواره‌نظام هستم. 01:04:51.291 --> 01:04:52.625 ‫هستی. 01:04:55.958 --> 01:04:57.208 ‫نظافت اصطبل دیگه. 01:05:16.791 --> 01:05:17.625 ‫سربازان. 01:06:06.708 --> 01:06:08.000 ‫طناب‌ها رو باز کنید. 01:06:08.666 --> 01:06:10.166 ‫بادبان‌ها رو بکشید. 01:06:10.583 --> 01:06:12.250 ‫جهتِ شمال شرقی، 01:06:13.958 --> 01:06:15.208 ‫به سمت سرزمین میانه. 01:06:16.791 --> 01:06:18.000 ‫آره! 01:06:18.896 --> 01:06:26.896