WEBVTT 1 00:00:53.624 --> 00:00:55.083 ‫لطفاً مواظب خودتون باشید. 2 00:00:55.999 --> 00:00:58.458 ‫بازداشت شوهرم رو یه جوری تحمل کردم 3 00:00:58.499 --> 00:01:00.249 ‫اما تحمل بازداشت شما رو ندارم. 4 00:01:06.666 --> 00:01:09.249 ‫قربان، اگه این خبر منتشر بشه، 5 00:01:09.333 --> 00:01:12.416 ‫مثل بمب اتم، شیخپورا رو منفجر می کنه. 6 00:01:12.583 --> 00:01:13.708 ‫هرج و مرج می شه. 7 00:01:13.791 --> 00:01:15.458 ‫کسی نباید از این خبر آگاه بشه. 8 00:01:15.999 --> 00:01:18.291 ‫وگرنه می فهمه که دوباره ‫شماره اش رو پیدا کردیم. 9 00:01:22.291 --> 00:01:24.124 ‫این شماره به اسم «سوهان کرکت» ثبت شده. 10 00:01:24.208 --> 00:01:26.208 ‫و موقعیت مکانیش مال «صاحب‌گنج» است. 11 00:01:26.583 --> 00:01:28.749 ‫- صاحب گنج... خیلی خب، ممنون. ‫- یه چیز دیگه، آمیت. 12 00:01:29.666 --> 00:01:32.083 ‫با شماره سریالش یه سری اطلاعات پیدا کردم 13 00:01:32.166 --> 00:01:35.583 ‫و فهمیدم که گاهی اوقات از سیم کارت ایرتل ‫توی موبایلش استفاده می کنه. 14 00:01:36.458 --> 00:01:39.416 981244455 15 00:01:40.041 --> 00:01:41.958 ‫و موقعیت مکانیش می شه فاراکا. 16 00:01:42.333 --> 00:01:44.124 ‫فاراکا؟ اما چه طور ممکنه؟ 17 00:01:44.624 --> 00:01:46.708 ‫یکیشون توی چارکاند و اون یکی دیگه توی بنگال غربی؟ 18 00:01:46.749 --> 00:01:48.458 ‫آره آمیت. خیلی گیج کننده ست. 19 00:01:48.499 --> 00:01:50.458 ‫اما این اطلاعات می تونه برات مفید باشه. 20 00:01:50.499 --> 00:01:51.874 ‫از چه نظر؟ 21 00:01:52.416 --> 00:01:56.083 ‫این مرد یه جایی بین صاحب‌گنج و فاراکا ساکنه، 22 00:01:56.166 --> 00:01:58.249 ‫چون یکی از سیم کارت ها از صاحب گنجه 23 00:01:58.333 --> 00:02:00.499 ‫و اون یکی سیم کارت مال فاراکاست. 24 00:02:08.499 --> 00:02:10.916 ‫[11آگوست 2006، صاحب گنج] 25 00:02:16.041 --> 00:02:17.916 ‫با توجه به اطلاعاتی که سامیا بهمون داد، 26 00:02:18.124 --> 00:02:21.166 ‫شروع کردیم تمام مناطق سکونتگاهیِ... 27 00:02:21.249 --> 00:02:22.874 ‫بین بنگال غربی و چارکاند رو گشتیم... 28 00:02:22.916 --> 00:02:25.416 ‫که برج مخابراتی بی.اس.ان.ال از صاحب گنج سیگنال دریافت می کرد 29 00:02:25.458 --> 00:02:27.458 ‫و ایرتل از فاراکا سیگنال می گرفت. 30 00:02:27.791 --> 00:02:28.666 ‫ماشین رو نگه دار! 31 00:02:42.374 --> 00:02:43.583 ‫خیلی خب، بریم. 32 00:02:44.749 --> 00:02:49.374 ‫بعد از اینکه 3،2روز تمام و کمال ‫منطقه رو گشتیم، اونجا رو پیدا کردیم. 33 00:02:51.499 --> 00:02:52.999 ‫[صاحب‌گنج؛ 12کیلومتر] 34 00:02:55.583 --> 00:02:56.583 ‫[فاراکا] 35 00:02:56.624 --> 00:02:58.791 ‫شروع کردیم مناطق مختلف رو علامتگذاری کردیم. 36 00:02:59.999 --> 00:03:01.999 ‫اما اون منطقه خیلی پر جمعیت تر از اونی بود 37 00:03:02.124 --> 00:03:03.458 ‫که انتظارش رو داشتیم. 38 00:03:11.583 --> 00:03:13.583 ‫[صاحب گنج] 39 00:03:13.708 --> 00:03:17.124 ‫بعد از اینکه منطقه رو علامتگذاری کردیم، 40 00:03:17.166 --> 00:03:19.333 ‫دور زدیم و رسیدیم به نقطه شروع. 41 00:03:25.624 --> 00:03:27.291 ‫رانجان، به نظرت چقدر سفر کردیم؟ 42 00:03:27.374 --> 00:03:29.499 ‫فکر کنم حدوداً 7 الی 7/5 کیلومتر. 43 00:03:31.332 --> 00:03:33.791 ‫این منطقه از فاراکا توی هد دو سیمکارت نشون داده می شه 44 00:03:34.707 --> 00:03:36.416 ‫توی این منطقه از صاحب گنج‌ هم همین طور. 45 00:03:36.457 --> 00:03:37.999 ‫توی این ناحیه کوچیک... 46 00:03:38.291 --> 00:03:41.707 ‫شماره ایرتل، فاراکا و بی.اس.ان.ال ‫رو توی صاحب گنج نشون می ده. 47 00:03:41.832 --> 00:03:45.166 ‫این یعنی چاندان ماتو در شعاع 7/5 کیلومتری اینجاست 48 00:04:08.082 --> 00:04:10.582 ‫توی عملیات جستجو از نیروهامون هم استفاده کنیم؟ 49 00:04:11.874 --> 00:04:15.457 ‫اگه بفهمه پای پلیس وسطه، فرار می کنه. 50 00:04:19.749 --> 00:04:20.624 ‫بله. 51 00:04:22.041 --> 00:04:22.999 ‫رسیدی؟ 52 00:04:23.874 --> 00:04:25.374 ‫بیا اتاق 309 53 00:04:27.374 --> 00:04:29.666 ‫افسرهایی که خبرشون کردین رسیدن. 54 00:04:35.791 --> 00:04:36.749 ‫بیا داخل 55 00:04:40.541 --> 00:04:41.957 ‫- زنده باد هند، قربان. ‫- زنده باد هند، قربان. 56 00:04:42.041 --> 00:04:42.916 ‫زنده باد هند. 57 00:04:45.416 --> 00:04:48.666 ‫نگران نباش. از پسش بر میای. ‫هنوز 5روز وقت داری. 58 00:04:49.332 --> 00:04:50.916 ‫صرفاً 5روز نیست، 59 00:04:50.957 --> 00:04:52.832 ‫تنها پنج روزیه که دارم. 60 00:04:53.541 --> 00:04:56.041 ‫امروز رو هم که ازش کم کنیم، می مونه 4روز. 61 00:04:56.249 --> 00:04:57.666 ‫وقت اضافی هم میاری. 62 00:04:57.791 --> 00:04:58.749 ‫[چاندان - تماس دریافتی] 63 00:05:00.957 --> 00:05:02.832 ‫تانو. 1دقیقه صبر کن. 64 00:05:07.082 --> 00:05:09.541 ‫تانو، تلفن چاندان داره زنگ می خوره. بعداً بهت زنگ می زنم 65 00:05:09.582 --> 00:05:10.374 ‫خیلی خب. 66 00:05:15.499 --> 00:05:17.582 ‫- الو؟ ‫- سوربی؟ 67 00:05:18.541 --> 00:05:19.791 ‫تولدت مبارک، عزیزم. 68 00:05:20.624 --> 00:05:21.832 ‫حالت چطوره، عروسک؟ 69 00:05:22.916 --> 00:05:24.374 ‫کیک رو بریدی یا نه؟ 70 00:05:24.457 --> 00:05:26.707 ‫آره، مامانی مجبورم کرد ببرم. 71 00:05:26.791 --> 00:05:28.166 ‫هممون خوردیم. 72 00:05:28.207 --> 00:05:30.457 ‫داداش حتی به صورتش هم مالید. 73 00:05:33.541 --> 00:05:34.541 ‫سلام. 74 00:05:34.916 --> 00:05:36.791 ‫من که حتی نمی دونم روز تولدم کِیه. 75 00:05:37.541 --> 00:05:39.124 ‫بچه های الان کیک می برن. 76 00:05:40.916 --> 00:05:42.874 ‫بیهار ما هم با گذر زمان داره عوض می شه. 77 00:05:43.124 --> 00:05:45.916 ‫اگه تهدیدت نکرده بودم زنگ نمی زدی، مگه نه؟ 78 00:05:47.041 --> 00:05:49.207 ‫چند روز بیشتر نیست، میتا. 79 00:05:50.124 --> 00:05:52.082 ‫روزهای تیره و تار به زودی تموم می شه. 80 00:05:53.166 --> 00:05:54.916 ‫تا 15ام آگوست فقط 4روز مونده. 81 00:05:55.874 --> 00:05:57.999 ‫بعدش اسم اون رئیس پلیسه رو لکه دار می کنم. 82 00:05:59.124 --> 00:06:00.957 ‫و کاری می کنم منتقلش کنن یه جای دیگه. 83 00:06:03.124 --> 00:06:04.832 ‫تا اون موقع گوشیم رو خاموش نگه می دارم. 84 00:06:06.582 --> 00:06:07.582 ‫حالا قطع می کنم. 85 00:06:09.082 --> 00:06:10.916 ‫چند روز دیگه دوباره حرف می زنیم. 86 00:06:10.999 --> 00:06:12.082 ‫حالا من برم چی بگم؟ 87 00:06:12.082 --> 00:06:15.124 ‫عاشق مردی شدم که هیچ وقت نزدیکم نیست؟ 88 00:06:17.041 --> 00:06:19.082 ‫خیلی وقته ندیدمت. 89 00:06:20.582 --> 00:06:21.499 ‫زود برگرد. 90 00:06:22.082 --> 00:06:23.707 ‫منتظرت می مونم. 91 00:06:23.791 --> 00:06:24.999 ‫زود بر می گردم. 92 00:06:27.249 --> 00:06:28.874 ‫تا 15ام آگوست فقط 4روز مونده. 93 00:06:29.041 --> 00:06:31.124 ‫تا اون موقع گوشیم رو خاموش نگه می دارم. 94 00:06:46.916 --> 00:06:48.291 ‫سلام. سلام. 95 00:06:49.582 --> 00:06:50.499 ‫سلام. 96 00:06:55.374 --> 00:06:56.249 ‫سلام. 97 00:06:58.332 --> 00:07:01.457 ‫حال و احوالت چطوره... داداش! 98 00:07:01.540 --> 00:07:02.707 ‫حال و احوالت چطوره؟ 99 00:07:03.415 --> 00:07:05.082 ‫حال و احوالت چطوره؟ 100 00:07:41.707 --> 00:07:44.457 ‫داداش چاندان، حال و احوالت چطوره؟ 101 00:07:45.040 --> 00:07:46.374 ‫من رام بریج هستم. 102 00:07:48.332 --> 00:07:49.249 ‫رام بریج کیه؟ 103 00:07:50.249 --> 00:07:51.707 ‫من رام بریج نمی‌شناسم. 104 00:07:52.207 --> 00:07:53.665 ‫این که شمارۀ چاندان نیست. 105 00:07:54.749 --> 00:07:56.415 ‫کدوم چاندان ماتو؟ قطع کن. 106 00:07:56.499 --> 00:08:01.540 ‫من فقط گفتم چاندان، ولی تو ماتو رو ‫بهش اضافه کردی و حرفم تأیید شد، 107 00:08:01.707 --> 00:08:03.915 ‫الان می‌دونم دارم با ‫داداش چاندان صحبت می‌کنم. 108 00:08:04.707 --> 00:08:07.124 ‫داداش، من بچه‌محلت هستم. 109 00:08:07.665 --> 00:08:08.832 ‫ضمناً پلیسم. 110 00:08:09.874 --> 00:08:11.582 ‫یه خبر خیلی خوب... 111 00:08:12.749 --> 00:08:13.957 ‫و یه خبر بد برات دارم. 112 00:08:14.540 --> 00:08:15.499 ‫بگو. 113 00:08:15.874 --> 00:08:19.082 ‫داداش، رئیس پلیس از شیخپورا رفت. 114 00:08:19.832 --> 00:08:21.290 ‫اینو که می‌دونم. دیگه چی؟ 115 00:08:21.832 --> 00:08:23.665 ‫داداش، خبر خوب اینه که 116 00:08:23.749 --> 00:08:27.499 ‫رئیس پلیس فکر می‌کنه مثل چیاوانپراش ‫توی دیوگهار هستی. 117 00:08:28.290 --> 00:08:29.915 ‫واسه همین رفته اونجا. 118 00:08:30.790 --> 00:08:32.249 ‫تو از کجا اینا رو می‌دونی؟ 119 00:08:33.415 --> 00:08:34.832 ‫چرا داری اینا رو بهم میگی؟ 120 00:08:34.915 --> 00:08:36.749 ‫خبر بعدی اینه که 121 00:08:36.832 --> 00:08:40.499 ‫چیاوانپراش دستگیر شد ‫چون یکی از نزدیکان‌تون بهتون خیانت کرد. 122 00:08:41.624 --> 00:08:43.624 ‫رئیس پلیس تونسته بیارتش طرف خودش. 123 00:08:44.374 --> 00:08:48.707 ‫اگه کل ماجرا رو بشنوی، ‫زمین زیر پات دهن باز می‌کنه. 124 00:08:49.374 --> 00:08:51.624 ‫جدی؟ بفرما. 125 00:08:52.624 --> 00:08:54.415 ‫زمینِ زیر پام رو بلرزون. 126 00:08:55.374 --> 00:08:58.040 ‫داداش، الان نمی‌تونم خیلی بهت اطلاعات بدم. 127 00:08:59.457 --> 00:09:01.707 ‫ساعت ۱۰ صبح زنگ می‌زنم ‫و همه چی رو برات تعریف می‌کنم. 128 00:09:01.790 --> 00:09:04.749 ‫- گوش کن چی میگم. ‫- رأس ساعت ۱۰. 129 00:09:06.124 --> 00:09:07.040 ‫الو؟ 130 00:09:16.124 --> 00:09:20.749 ‫مشترک مورد نظر، خاموش می‌باشد، ‫لطفاً... 131 00:09:26.082 --> 00:09:27.374 ‫[۱۳ آگوست ۲۰۰۶] 132 00:09:27.415 --> 00:09:29.832 ‫شنود موازی رو روی همۀ شماره‌هاش ‫فعال کردیم. 133 00:09:30.707 --> 00:09:32.707 ‫نمی‌تونم خیلی باهاش صحبت کنم. 134 00:09:32.999 --> 00:09:34.915 ‫پس هر چقدر بتونم پشت خط نگهش می‌دارم، 135 00:09:34.999 --> 00:09:37.874 ‫باید توی این بازۀ محدود ‫موقعیت دقیقش رو پیدا کنیم. 136 00:09:38.915 --> 00:09:40.499 ‫فقط دنبال مکالمه نیستم. 137 00:09:40.874 --> 00:09:43.457 ‫باید به تمام صداهای پس‌زمینه دقت کنید. 138 00:09:44.707 --> 00:09:46.665 ‫فقط اون‌موقع می‌تونیم یه چیزی پیدا کنیم 139 00:09:47.290 --> 00:09:48.790 ‫که ما رو به اون می‌رسونه. 140 00:09:49.915 --> 00:09:51.040 ‫- چشم قربان. ‫- چشم قربان. 141 00:09:51.165 --> 00:09:52.832 ‫[روزنامۀ ساورا] 142 00:09:59.999 --> 00:10:01.582 ‫- سلام دکتر. ‫- سلام. 143 00:10:01.707 --> 00:10:04.540 ‫گوساله‌ام دیگه اصلاً شیر نمی‌خوره. 144 00:10:04.624 --> 00:10:06.874 ‫امکانش هست بیاید یه نگاه بندازید؟ 145 00:10:06.874 --> 00:10:09.874 ‫آخه نمیشه الان بیام. 146 00:10:10.499 --> 00:10:12.374 ‫امروز جاهای مختلفی هستن ‫که باید بهشون سر بزنم. 147 00:10:12.457 --> 00:10:15.165 ‫- فردا صبح ساعت ۱۱:۰۰. ‫- فقط نیم ساعت از وقت‌تون، آقا. 148 00:10:15.290 --> 00:10:16.624 ‫اگه گوساله بمیره، 149 00:10:16.665 --> 00:10:18.332 ‫مادرش دیگه شیر تولید نمی‌کنه. 150 00:10:18.332 --> 00:10:21.165 ‫کل امرار معاش ما ‫بر پایۀ اون گاو می‌چرخه. 151 00:10:21.249 --> 00:10:23.248 ‫واسه همین خواهش می‌کنم همراهم بیاید. 152 00:10:36.998 --> 00:10:41.248 ‫اتفاقی که تا دیشب به نظر غیرممکن می‌اومد، ‫یه دفعه ممکن شد. 153 00:10:43.582 --> 00:10:46.623 ‫می‌دونستم چاندان ماتو ‫خیلی بیشتر از اون، مشتاقه که... 154 00:10:47.123 --> 00:10:48.415 ‫سر ساعت مقرر، باهاش صحبت کنه. 155 00:10:58.207 --> 00:11:00.707 ‫رئیس نقشۀ عالی‌ای کشیده بود. 156 00:11:01.040 --> 00:11:02.707 ‫کل تیم خیلی مشتاق بودن. 157 00:11:07.832 --> 00:11:08.748 ‫الو؟ 158 00:11:08.915 --> 00:11:10.373 ‫چرا گوشی‌ات رو خاموش کردی؟ 159 00:11:10.415 --> 00:11:11.623 ‫چیاوانپراش چه‌جوری گیر افتاد؟ 160 00:11:11.665 --> 00:11:14.665 ‫داداش، حال و احوالت چطوره؟ ‫خوبی؟ 161 00:11:15.082 --> 00:11:17.582 ‫احوالپرسی رو بذار کنار ‫و برو سر اصل مطلب. 162 00:11:17.582 --> 00:11:18.832 ‫چیاوانپراش چطور گیر افتاد؟ 163 00:11:18.873 --> 00:11:21.248 ‫داداش، تو قهرمان محلۀ مایی. 164 00:11:22.457 --> 00:11:25.207 ‫چطور می‌تونم بدونِ ادای احترام ‫باهات صحبت کنم؟ 165 00:11:25.707 --> 00:11:28.207 ‫یه صدای پس‌زمینه میاد ‫که یکی داره چوب می‌شکنه. 166 00:11:28.373 --> 00:11:31.290 ‫قربان، گوش کنید. یه نفر توی صدای ‫پس‌زمینه داره دعوا می‌کنه. 167 00:11:31.415 --> 00:11:32.957 ‫انقدر باهام بازی نکن. 168 00:11:33.623 --> 00:11:36.040 ‫چیاوانپراش چطور گیر افتاد؟ ‫تلفن‌هاش رو زیر نظر گرفتید؟ 169 00:11:36.457 --> 00:11:38.915 ‫داداش، رئیس پلیس گوشی‌اش رو شنود می‌کرد. 170 00:11:38.957 --> 00:11:40.415 ‫ولی به‌خاطر اون گیر نیفتاد. 171 00:11:40.457 --> 00:11:41.623 ‫وایستا، وایستا. 172 00:11:41.748 --> 00:11:43.123 ‫پس چطور گیر افتاد؟ 173 00:11:43.665 --> 00:11:44.832 ‫و شمارۀ منو از کجا آوردی؟ 174 00:11:44.832 --> 00:11:46.498 ‫صدای مرغ‌ها رو توی پس‌زمینه می‌شنوم. 175 00:11:46.540 --> 00:11:48.957 ‫راستش شماره‌ات رو از دکتر ویرندر گرفتم. 176 00:11:49.540 --> 00:11:51.165 ‫اینکه چیاوانپراش چطور گیر افتاد رو 177 00:11:51.207 --> 00:11:52.998 ‫دقیقاً تا ده دقیقۀ دیگه بهت میگم. 178 00:11:53.082 --> 00:11:54.123 ‫گوش کن... 179 00:11:54.123 --> 00:11:57.415 ‫افسر پاسگاه اومد. ‫ده دقیقۀ دیگه بهت زنگ می‌زنم. 180 00:11:57.498 --> 00:11:58.498 ‫چی؟ آهای! 181 00:12:07.040 --> 00:12:07.998 ‫چی‌کار می‌کنی؟ 182 00:12:08.040 --> 00:12:10.040 ‫خفه شو. 183 00:12:17.748 --> 00:12:23.540 ‫تلفن مشترک مورد نظر در دسترس نمی‌باشد، ‫لطفاً بعداً تماس بگیرید. 184 00:12:28.832 --> 00:12:30.998 ‫توی صدای پس‌زمینه، ‫صدای کلی وسیلۀ نقلیه می‌اومد. 185 00:12:31.082 --> 00:12:34.207 ‫پس این یعنی باید یه جایی ‫نزدیک بزرگراه باشه. 186 00:12:34.290 --> 00:12:37.498 ‫قربان، فکر کنم اونجا ‫باید یه منطقۀ صنعتی باشه. 187 00:12:37.582 --> 00:12:41.040 ‫چون از پس‌زمینه، صدای برش چوب ‫و چکش‌زنی می‌اومد. 188 00:12:41.123 --> 00:12:43.123 ‫در ضمن یه زن داشت بلند بلند داد می‌زد. 189 00:12:43.165 --> 00:12:44.623 ‫انگار داشت دعوا می‌کرد. 190 00:12:44.707 --> 00:12:47.082 ‫ولی دعواها بین ۱۰ - ۲۰ دقیقه طول می‌کشن. 191 00:12:47.123 --> 00:12:48.290 ‫منطقی نیست. 192 00:12:48.332 --> 00:12:50.665 ‫قربان، صدای مرغ هم می‌اومد. 193 00:12:50.707 --> 00:12:52.415 ‫پس یه مرغدونی باید اون نزدیکی باشه. 194 00:12:52.498 --> 00:12:54.207 ‫یا خونه‌ای که مرغ دارن توش. 195 00:12:59.457 --> 00:13:01.165 ‫پس احتمالش خیلی زیاده که 196 00:13:01.165 --> 00:13:03.415 ‫توی بازار نجارها باشه... 197 00:13:03.498 --> 00:13:04.748 ‫که نزدیک بزرگراهه. 198 00:13:05.457 --> 00:13:08.373 ‫رانجان، با بولرو توی بزرگراه مستقر بشید. 199 00:13:08.457 --> 00:13:09.790 ‫و به محض اینکه بهش زنگ زدم، 200 00:13:09.832 --> 00:13:12.498 ‫بوق می‌زنید و توی بزرگراه حرکت می‌کنید. 201 00:13:12.582 --> 00:13:14.290 ‫و مدام توی اون منطقه رفت و آمد می‌کنید. 202 00:13:14.373 --> 00:13:16.373 ‫- آقای کدخدا، شما هم باهاش برید. ‫- چشم قربان. 203 00:13:16.457 --> 00:13:17.290 ‫- شیورم. ‫- بله قربان. 204 00:13:17.373 --> 00:13:19.123 ‫وقتی دارم با گوشی حرف می‌زنم، ‫تو برو راست، 205 00:13:19.165 --> 00:13:20.457 ‫تو هم برو چپ. 206 00:13:20.457 --> 00:13:21.373 ‫چشم قربان. 207 00:13:21.457 --> 00:13:22.957 ‫وقتی هنوز پشت خطم... 208 00:13:23.040 --> 00:13:25.623 ‫از اون منطقه رد میشم ‫و قانعش می‌کنم بیاد روی پشت بوم. 209 00:13:29.582 --> 00:13:31.540 ‫- همه حاضرید؟ ‫- بله قربان. 210 00:14:00.081 --> 00:14:03.081 ‫داداش چاندان، حال و احوالت چطوره؟ 211 00:14:03.248 --> 00:14:05.706 ‫گور بابای این احوالپرسی‌های احمقانه‌ات. ‫فراکا هستم. 212 00:14:06.206 --> 00:14:08.581 ‫من عجله دارم، ‫اون‌وقت تو سلام و احوالپرسی می‌کنی؟ 213 00:14:08.706 --> 00:14:12.415 ‫داداش، می‌خوام یه چیز خیلی مهم بهت بگم. 214 00:14:13.456 --> 00:14:17.456 ‫خیلی بیشتر از اونی که باید، ‫به اون سیاستمدارها اعتماد کردی. 215 00:14:17.540 --> 00:14:19.165 ‫نباید بهشون اعتماد می‌کردی. 216 00:14:20.081 --> 00:14:22.206 ‫تو پلیسی یا راننده تاکسی؟ ‫(که بحث‌های سیاسی می‌کنی) 217 00:14:22.415 --> 00:14:24.081 ‫چرا همه چی رو می‌پیچونی؟ ‫حرفت رو رُک بزن. 218 00:14:24.123 --> 00:14:26.873 ‫آمیت لودا توی دیوگهار پیدات نکرده، 219 00:14:26.915 --> 00:14:28.540 ‫واسه همین از اونجا رفته. 220 00:14:29.998 --> 00:14:32.456 ‫الان یکی بهش گفته که توی صاحب‌گنج هستی. 221 00:14:33.248 --> 00:14:35.081 ‫الان داره میره اونجا 222 00:14:35.123 --> 00:14:36.790 ‫و تا شب می‌رسه. 223 00:14:37.748 --> 00:14:40.331 ‫حالا چه اونجا هستی چه نیستی، 224 00:14:40.373 --> 00:14:42.248 ‫حتی به منم نگو. 225 00:14:43.206 --> 00:14:45.581 ‫اگه اونجا نیستی که خیلی خوشحال میشم. 226 00:14:47.415 --> 00:14:48.498 ‫ولی اگه اونجایی... 227 00:14:49.040 --> 00:14:51.373 ‫وضعیت خیلی نگران‌کننده‌ای برای توئه. 228 00:15:02.873 --> 00:15:04.581 ‫کی به رئیس پلیس این اطلاعات رو داده؟ 229 00:15:05.540 --> 00:15:07.206 ‫یکی تلفنی بهش گفته. 230 00:15:08.081 --> 00:15:10.665 ‫دقیق نمی‌دونم اسمش چی بود ولی... 231 00:15:10.706 --> 00:15:12.373 ‫می‌تونم شماره تلفنش رو بهت بدم. 232 00:15:13.123 --> 00:15:14.540 ‫شاید شماره‌اش برات آشنا بود. 233 00:15:14.706 --> 00:15:15.790 ‫باشه، شماره‌اش رو بده. 234 00:15:22.165 --> 00:15:23.165 ‫شماره‌اش رو بگو. 235 00:15:23.248 --> 00:15:25.290 ‫الو، الو، داداش. 236 00:15:25.956 --> 00:15:27.373 ‫داداش، صداتو نمی‌شنوم. 237 00:15:27.998 --> 00:15:31.290 ‫برعکس خودت که خیلی قوی هستی، ‫آنتنت خیلی ضعیفه. 238 00:15:43.998 --> 00:15:45.998 ‫[آمیت لودا: وایستید] 239 00:15:53.706 --> 00:15:54.623 ‫بعد از هفت چی بود؟ 240 00:15:54.706 --> 00:15:58.540 ‫داداش، من اصلاً نگفتم هفت. ‫گفتم هشت. هشت و صفر. 241 00:15:59.040 --> 00:16:01.498 ‫داداش، اصلاً یه کاری کن. ‫برو بالای پشت بوم. 242 00:16:01.873 --> 00:16:04.873 ‫صدای دور و برت خیلی بلندتر از صدای خودته. ‫نمی‌شنوم چی میگی. 243 00:16:05.873 --> 00:16:07.915 ‫یه احمق داره پشت سر هم بوق می‌زنه. 244 00:16:08.081 --> 00:16:09.248 ‫منتظر بمون. میرم پشت بوم. 245 00:16:14.123 --> 00:16:15.623 ‫الو؟ الان صدامو می‌شنوی؟ 246 00:16:16.956 --> 00:16:18.290 ‫الان صدام واضح میاد؟ 247 00:16:20.706 --> 00:16:21.581 ‫الو؟ 248 00:16:23.623 --> 00:16:24.498 ‫الو؟ 249 00:16:37.831 --> 00:16:39.081 ‫داداش، هندی رو ول کن. 250 00:16:39.123 --> 00:16:41.373 ‫دوباره به انگلیسی میگم. ‫یادداشت کن. 251 00:16:41.456 --> 00:16:42.373 ‫باشه، بگو. 252 00:16:42.540 --> 00:16:43.498 ‫ناین... ‫(نُه) 253 00:16:46.081 --> 00:16:47.081 ‫فور... ‫(چهار) 254 00:16:47.915 --> 00:16:48.790 ‫سیکس ‫(شش) 255 00:16:49.290 --> 00:16:50.831 ‫اونجاست. 256 00:16:59.123 --> 00:16:59.998 ‫سون... ‫(هفت) 257 00:17:01.123 --> 00:17:03.248 ‫- وان (یک). ‫- ولی این شمارۀ اون رئیس پلیسه‌ست. 258 00:17:03.831 --> 00:17:05.081 ‫شمارۀ آمیت لوداست. 259 00:17:05.665 --> 00:17:06.748 ‫قشنگ یادمه. 260 00:17:07.915 --> 00:17:08.915 ‫الو؟ 261 00:17:09.415 --> 00:17:11.165 ‫منم همینو میگم دیگه، چاندان. 262 00:17:11.831 --> 00:17:13.915 ‫که این شمارۀ رئیس پلیس آمیت لوداست. 263 00:17:24.789 --> 00:17:25.664 ‫بندازش اونور. 264 00:17:32.414 --> 00:17:33.414 ‫دست‌ها بالا. 265 00:18:21.248 --> 00:18:22.539 ‫چی‌کار می‌کنید؟ 266 00:18:22.623 --> 00:18:23.998 ‫سقف ماشین رو خراب می‌کنید. 267 00:18:31.289 --> 00:18:32.373 ‫اوناهاش. اوناهاش. 268 00:18:35.248 --> 00:18:37.539 ‫آهای، چی‌کار می‌کنی؟ 269 00:18:40.248 --> 00:18:41.164 ‫برید کنار. 270 00:19:00.748 --> 00:19:02.331 ‫آهای! وایستا! وایستا! 271 00:19:25.998 --> 00:19:27.623 ‫قربان، از اون‌طرف برو. از اون طرف. 272 00:19:33.581 --> 00:19:34.706 ‫گندش بزنن. 273 00:19:34.706 --> 00:19:36.164 ‫الان اون عوضی فرار می‌کنه. 274 00:20:14.623 --> 00:20:16.581 ‫- آهای! دیوونه شدی؟ ‫- برو کنار. 275 00:21:05.122 --> 00:21:06.247 ‫کثافت عوضی. 276 00:21:06.289 --> 00:21:07.581 ‫بزنش. بزنش. 277 00:21:07.747 --> 00:21:09.247 ‫- بریم، زود باشید. ‫- بریم. 278 00:21:09.539 --> 00:21:10.539 ‫بگیریدش. 279 00:21:19.331 --> 00:21:20.247 ‫بریم. 280 00:21:34.956 --> 00:21:36.122 ‫بزن بغل. 281 00:21:39.331 --> 00:21:40.747 ‫- آمیت! ‫- قربان... 282 00:21:41.872 --> 00:21:43.164 ‫چاندان ماتو رو گرفتیم. 283 00:21:43.997 --> 00:21:44.872 ‫آفرین، آمیت. 284 00:21:46.456 --> 00:21:48.122 ‫این خبر رو علنی نکن. 285 00:21:49.081 --> 00:21:50.622 ‫و در اسرع وقت برش گردون. 286 00:21:50.747 --> 00:21:51.664 ‫چشم. 287 00:22:03.081 --> 00:22:04.872 ‫[وینایاک] 288 00:22:11.039 --> 00:22:12.122 ‫این خبر حقیقت داره؟ 289 00:22:12.164 --> 00:22:13.664 ‫چاندان دستگیر شد؟ 290 00:22:14.039 --> 00:22:15.289 ‫کل منطقه آشوب شده. 291 00:22:17.331 --> 00:22:19.622 ‫خبرش حقیقت داره. ‫پلیس، چاندان رو دستگیر کرده. 292 00:22:19.706 --> 00:22:20.914 ‫همین چند دقیقه پیش. 293 00:22:25.997 --> 00:22:26.956 ‫چی شد، رئیس؟ 294 00:22:28.331 --> 00:22:29.289 ‫همه چی روبراهه؟ 295 00:22:30.581 --> 00:22:33.497 ‫چشم‌هام بسته‌ست 296 00:22:33.539 --> 00:22:36.122 ‫ولی حس می‌کنم استرس گرفتی. 297 00:22:36.997 --> 00:22:39.622 ‫خفه شو! خفه‌خون بگیر، عوضی! 298 00:22:48.372 --> 00:22:50.039 ‫تبریک میگم، آمیت. 299 00:22:50.706 --> 00:22:52.997 ‫تو محبوب دل من شدی. 300 00:22:52.997 --> 00:22:54.164 ‫خیلی بهت افتخار می‌کنم. 301 00:22:55.122 --> 00:22:56.164 ‫برای چی قربان؟ 302 00:22:56.372 --> 00:22:59.081 ‫خودت باید این خبر رو بهم می‌دادی. 303 00:22:59.706 --> 00:23:03.497 ‫«قربان، با دعای خیر شما و تمرینات‌تون ‫تونستم چاندان ماتو رو دستگیر کنم.» 304 00:23:04.872 --> 00:23:06.164 ‫ولی شما از کجا فهمیدین؟ 305 00:23:06.414 --> 00:23:08.956 ‫منظورت از اینکه چطور فهمیدم چیه؟ 306 00:23:10.081 --> 00:23:13.164 ‫آمیت، تو رئیس پلیسی، منم بازرس کلم. 307 00:23:13.914 --> 00:23:16.664 ‫تازه فقط من نفهمیدم، ‫کل دنیا خبردار شده. 308 00:23:17.122 --> 00:23:18.914 ‫همین الان رسانه‌ها دارن پوشش خبری میدن. 309 00:23:19.622 --> 00:23:21.622 ‫نمیشه صدای موفقیت‌های بزرگ رو در نیاورد. 310 00:23:22.497 --> 00:23:23.497 ‫خسته نباشی. 311 00:23:33.747 --> 00:23:35.039 ‫ماشین رو نگه دار. 312 00:23:40.247 --> 00:23:42.706 ‫واقعاً نمی‌دونم ‫این اطلاعات چطور به بیرون درز پیدا کرده. 313 00:23:42.914 --> 00:23:44.581 ‫حتی اعضای باند تبهکاری هم ازش خبر داشتن. 314 00:23:45.872 --> 00:23:49.247 ‫یه حسی بهم میگه ‫شاید تو راه بهمون حمله کنن. 315 00:23:51.539 --> 00:23:52.747 ‫بیاید یه کاری کنیم. 316 00:23:52.789 --> 00:23:54.456 ‫بیاید ماشین رو عوض کنیم. 317 00:23:54.789 --> 00:23:55.706 ‫نظر شماها چیه؟ 318 00:24:00.747 --> 00:24:02.372 ‫چقدر حقوق می‌گیرید؟ 319 00:24:03.997 --> 00:24:05.039 ‫۲۰ هزارتا. 320 00:24:07.331 --> 00:24:08.206 ‫خیلی نامردیه. 321 00:24:08.997 --> 00:24:11.039 ‫شغل‌های خیلی خطرناکی دارید. 322 00:24:12.497 --> 00:24:14.914 ‫شب و روز کار می‌کنید. 323 00:24:17.164 --> 00:24:20.289 ‫این پولی که می‌گیرید اصلاً در مقایسه با ‫زحمتی که می‌کشید چیزی نیست. 324 00:24:25.455 --> 00:24:27.164 ‫قربان، اون چاندان ماتوـه. 325 00:24:27.914 --> 00:24:30.289 ‫اگه زنده بمونه، ‫هر جا که باشه برای دیگران خطرناکه. 326 00:24:31.247 --> 00:24:32.455 ‫- بکُشیدش، قربان. ‫- نه. 327 00:24:33.372 --> 00:24:34.622 ‫لزومی به اِعمال زور نیست. 328 00:24:36.122 --> 00:24:38.705 ‫رانجان، زنگ بزن به افسر پاسگاه دیوگهار. 329 00:24:39.289 --> 00:24:40.872 ‫ازش بخواه یه ماشین برامون آماده کنه. 330 00:24:40.914 --> 00:24:42.330 ‫اونجا عوضش می‌کنیم. 331 00:24:44.747 --> 00:24:45.914 ‫دست‌هام رو باز کنید. 332 00:24:46.872 --> 00:24:49.997 ‫اینکه بعد از باز شدنِ دست‌هام ‫بتونم فرار کنم یا نه، به خودم بستگی داره. 333 00:24:50.330 --> 00:24:53.247 ‫بستگی به قدرت و شانسم داره. 334 00:24:54.080 --> 00:24:56.289 ‫ولی شما دوتا به نظر باهوش میاید. 335 00:24:56.330 --> 00:24:58.039 ‫به هر کدوم‌تون بیست میلیون میدم. 336 00:25:00.747 --> 00:25:03.539 ‫توی کل زندگی‌تون نمی‌تونید ‫همچین پولی در بیارید. 337 00:25:04.955 --> 00:25:06.872 ‫تو اون‌قدر پول نداری... 338 00:25:06.914 --> 00:25:08.997 ‫که بتونی ما رو بخری، چاندان ماتو. 339 00:25:11.164 --> 00:25:12.164 ‫واقعاً؟ 340 00:25:13.080 --> 00:25:14.580 ‫پس نرخ‌تون چقدره؟ 341 00:25:14.789 --> 00:25:15.747 ‫سی میلیون؟ 342 00:25:17.122 --> 00:25:17.997 ‫چهل؟ 343 00:25:18.997 --> 00:25:19.872 ‫پنجاه میلیون؟ 344 00:25:21.205 --> 00:25:22.747 ‫حتی با پنج میلیارد هم نمیشه. 345 00:25:23.455 --> 00:25:24.830 ‫هیچ‌جوره نمی‌تونی ما رو بخری. 346 00:25:25.372 --> 00:25:27.789 ‫و اگه دست ما بود، می‌کُشتیمت. 347 00:25:28.622 --> 00:25:30.080 ‫تو اصلاً نمی‌دونی ما کی هستیم. 348 00:25:35.622 --> 00:25:36.830 ‫تو کدوم خری هستی؟ 349 00:25:39.664 --> 00:25:41.122 ‫پسر هاریشچاندرا هستی؟ 350 00:25:41.455 --> 00:25:42.872 ‫من پسر هاریشچاندرا نیستم. 351 00:25:43.414 --> 00:25:45.747 ‫اسم پدرم شهید ساناتان ماتوـه. 352 00:25:46.039 --> 00:25:49.497 ‫و اسم پدر من، شهید صلاح‌الدین احمد ـه. 353 00:25:50.247 --> 00:25:51.455 ‫این اسم برات آشناست؟ 354 00:25:51.955 --> 00:25:55.164 ‫همون مَردیه که موقع فرارت ‫از زندان نوادا کُشتیش. 355 00:25:55.414 --> 00:25:56.580 ‫من پسر اونم. 356 00:25:57.205 --> 00:25:59.830 ‫بعد از مرگش، ‫راهش رو ادامه دادم 357 00:25:59.914 --> 00:26:03.080 ‫تا یه روز بتونم انتقام مرگ پدرم رو ‫از تو بگیرم، خوک کثیف! 358 00:26:04.747 --> 00:26:05.664 ‫چی شد؟ 359 00:26:05.830 --> 00:26:08.497 ‫قربان، پیشنهاد داد نفری ‫پنجاه میلیون بهمون میده. 360 00:26:09.497 --> 00:26:12.039 ‫یه دونه دیگه بهش بزن ‫ولی توی صورتش نزن. 361 00:26:17.247 --> 00:26:20.789 ‫شاد باشید، مُریدان! ‫درود بر خدا، درود بر خدا. 362 00:26:20.914 --> 00:26:24.205 ‫شاد باشید، مُریدان! ‫درود بر خدا، درود بر خدا. 363 00:26:24.289 --> 00:26:27.664 ‫شاد باشید، مُریدان! ‫درود بر خدا، درود بر خدا. 364 00:26:27.747 --> 00:26:28.872 ‫شاد باشید، مُریدان! 365 00:26:29.039 --> 00:26:30.664 ‫- زنده باد هند، قربان. ‫- زنده باد هند. 366 00:26:30.789 --> 00:26:34.164 ‫اومدم به خدا آب پیشکش کنم ‫ولی اینا دارن منو می‌دزدن. 367 00:26:34.247 --> 00:26:35.372 ‫آهای، مُریدان! 368 00:26:35.497 --> 00:26:36.955 ‫آهای مُریدانِ خدای شیوا. 369 00:26:37.164 --> 00:26:38.955 ‫انقدر بزدلید؟ 370 00:26:39.039 --> 00:26:40.789 ‫آهای، دارید کجا می‌بریدش؟ 371 00:26:40.997 --> 00:26:42.872 ‫ببین، این یارو خلافکاره. 372 00:26:42.914 --> 00:26:44.122 ‫پلیس دستگیرش کرده. 373 00:26:44.372 --> 00:26:45.830 ‫اگه پلیس هستید، یونیفرم‌تون کو؟ 374 00:26:45.914 --> 00:26:47.497 ‫حرف حساب حالیتون نمیشه؟ 375 00:26:47.622 --> 00:26:49.247 ‫برید عقب! برید عقب. 376 00:26:51.789 --> 00:26:52.872 ‫لطفاً کمکم کنید. 377 00:26:53.330 --> 00:26:54.372 ‫لطفاً کمکم کنید. 378 00:26:54.455 --> 00:26:55.872 ‫دارن منو می‌دزدن. ‫کمکم کنید. 379 00:26:56.330 --> 00:26:59.164 ‫یالا دیگه. برید. برید. راه بیفتید. 380 00:26:59.747 --> 00:27:01.622 ‫اینا دارن منو می‌دزدن. 381 00:27:03.914 --> 00:27:05.039 ‫کمکم کنید. 382 00:27:05.080 --> 00:27:06.289 ‫کمکم کنید. 383 00:27:06.414 --> 00:27:08.914 ‫[به استان بیهار خوش آمدید] 384 00:27:10.664 --> 00:27:12.497 ‫آهای، رئیس پلیسِ کثافت! 385 00:27:12.705 --> 00:27:14.205 ‫فکر کردی خیلی باهوشی؟ 386 00:27:14.289 --> 00:27:16.080 ‫- تقاصش رو پس میدی. ‫- خفه شو ببینم! 387 00:27:16.164 --> 00:27:19.039 ‫می‌خوای جلوی چاندان ماتو ‫نشون بدی که چقدر باهوشی. 388 00:27:19.039 --> 00:27:20.580 ‫تا الان به زنت احترام می‌ذاشتم. 389 00:27:20.664 --> 00:27:22.914 ‫- هوی! ‫- با کفش می‌زنمت. 390 00:27:22.955 --> 00:27:24.539 ‫هیچ‌وقت باهاش بد صحبت نمی‌کردم. 391 00:27:24.580 --> 00:27:27.414 ‫ولی کاری که الان کردی ‫برات گرون تموم میشه. 392 00:27:27.497 --> 00:27:29.205 ‫وسط شیخپورا سرش رو می‌بُرم. 393 00:27:29.205 --> 00:27:30.289 ‫رانجان، ماشین رو نگه دار. 394 00:27:30.330 --> 00:27:33.372 ‫- قربان، اون می‌خواد عصبانی‌تون کنه. ‫- رانجان، ماشین رو نگه دار. 395 00:27:33.455 --> 00:27:35.872 ‫چاندان، خفه شو! ‫می‌خواد بره روی اعصابتون. 396 00:27:35.955 --> 00:27:37.289 ‫رانجان، بزن بغل. 397 00:27:47.997 --> 00:27:49.497 ‫قربان، یه لحظه دست نگه دارید. 398 00:27:50.705 --> 00:27:52.038 ‫قشنگ فکر کنید. 399 00:27:52.080 --> 00:27:54.163 ‫بکُشیدش، قربان. ‫بکُشیدش. 400 00:27:54.705 --> 00:27:56.705 ‫مار رو که آزاد نمی‌کنن. 401 00:27:56.747 --> 00:27:58.122 ‫دوباره برمی‌گرده نیش می‌زنه. 402 00:27:58.163 --> 00:27:59.580 ‫من خوب می‌شناسمش، قربان. 403 00:27:59.955 --> 00:28:01.747 ‫قربان، لطفاً بذارید من کارشو تموم کنم. 404 00:28:04.580 --> 00:28:06.288 ‫فقط می‌خوام یه پیشنهادی بهتون بدم. 405 00:28:06.913 --> 00:28:09.913 ‫هر کاری خواستید بکنید، ‫وقتی که آروم شدین بکنید. 406 00:28:22.413 --> 00:28:24.163 ‫آمیت، همه چی روبراهه؟ 407 00:28:25.163 --> 00:28:26.372 ‫همه چی روبراه نیست، قربان. 408 00:28:27.455 --> 00:28:29.872 ‫چیزی نمونده تا چاندان ماتو رو خلاص کنم. 409 00:28:31.038 --> 00:28:32.538 ‫این اشتباه رو نکن، آمیت. 410 00:28:33.413 --> 00:28:34.913 ‫دودش میره توی چشم خودمون. 411 00:28:35.788 --> 00:28:37.330 ‫می‌دونم مرگ حقشه ولی... 412 00:28:37.330 --> 00:28:40.538 ‫اگه قانونی اعدامش کنیم ‫زهرِچشم بزرگتری برای همه‌ست. 413 00:28:41.747 --> 00:28:44.205 ‫با کُشتنش، توی محله‌شون قهرمانش می‌کنی. 414 00:28:44.455 --> 00:28:45.455 ‫بهت دستور میدم، آمیت. 415 00:28:46.997 --> 00:28:48.788 ‫زنده و صحیح و سالم برش گردون. 416 00:28:48.830 --> 00:28:49.997 ‫تکرار می‌کنم. 417 00:28:50.663 --> 00:28:52.747 ‫زنده برش گردون. این یه دستوره. 418 00:29:01.413 --> 00:29:02.580 ‫چی شد، رئیس پلیس؟ 419 00:29:04.788 --> 00:29:05.872 ‫مثل سگ ترسیدی؟ 420 00:29:07.913 --> 00:29:09.372 ‫بسپاریدش به من، قربان. 421 00:29:09.872 --> 00:29:11.205 ‫- شیورم. ‫- بله قربان؟ 422 00:29:12.663 --> 00:29:13.830 ‫امروز دوش گرفتی؟ 423 00:29:13.913 --> 00:29:15.747 ‫وقت نکردم دوش بگیرم، قربان. 424 00:29:15.788 --> 00:29:17.413 ‫از صبح تا حالا کار داشتم. 425 00:29:17.455 --> 00:29:18.455 ‫خیلی‌خب. 426 00:29:19.413 --> 00:29:21.872 ‫- زیرپیراهنی‌ات رو بده من. ‫- چشم قربان. 427 00:29:26.330 --> 00:29:28.705 ‫حواست باشه چی‌کار می‌کنی، افسر. 428 00:29:31.330 --> 00:29:34.455 ‫من متهم به قتلِ خیلی از مقامات دولتی هستم. 429 00:29:34.997 --> 00:29:37.038 ‫واسه همین می‌خوام ادبت کنم. 430 00:29:41.288 --> 00:29:42.455 ‫قربان. 431 00:29:57.122 --> 00:29:58.330 ‫الان بهتر شد؟ 432 00:29:59.955 --> 00:30:00.872 ‫عالیه. 433 00:30:01.788 --> 00:30:03.080 ‫اون عوضی رو برگردونید توی ماشین. 434 00:30:13.830 --> 00:30:15.788 ‫[آغاز حوزۀ استحفاظیِ شیخپورا] 435 00:30:18.663 --> 00:30:21.205 ‫قربان، قربان، قربان، ‫یه لحظه وایستید. 436 00:30:21.872 --> 00:30:24.122 ‫یه دقیقه، قربان. ‫می‌خواستم یه چیزی بگم. 437 00:30:24.372 --> 00:30:27.622 ‫قربان، چاندان ماتو دستگیر شده 438 00:30:27.663 --> 00:30:29.955 ‫ولی هنوز همون جانیِ روانی‌ـه. 439 00:30:31.330 --> 00:30:33.913 ‫درک می‌کنم چرا توی زد و خورد نکُشتینش. 440 00:30:34.788 --> 00:30:39.497 ‫ولی دلهره‌ای که مردم از این مرد دارن ‫باید از بین بره. 441 00:30:40.288 --> 00:30:42.705 ‫باید غرورش رو بشکنیم و داغونش کنیم. 442 00:30:43.247 --> 00:30:47.205 ‫ببینید، من توی این مأموریت ‫بدونِ هیچ چشم‌داشتی کمکتون کردم. 443 00:30:48.830 --> 00:30:50.330 ‫منم بچه‌محله‌ایِ اونم. 444 00:30:52.080 --> 00:30:55.330 ‫ولی به‌خاطر اون، عزیزان‌مون رو از دست دادیم. 445 00:30:56.455 --> 00:30:57.872 ‫بی‌رحمانه کُشتشون. 446 00:30:59.913 --> 00:31:01.913 ‫لطفاً حداقل بذارید این کار رو بکنم. 447 00:31:02.247 --> 00:31:03.788 ‫فقط همین یه مورد. 448 00:31:04.122 --> 00:31:05.080 ‫خواهش می‌کنم. 449 00:31:06.247 --> 00:31:07.122 ‫بله قربان. 450 00:31:07.163 --> 00:31:08.788 ‫شکستنِ غرورش خیلی مهمه. 451 00:31:12.455 --> 00:31:14.580 ‫وگرنه اراده‌اش ضعیف نمیشه. 452 00:31:22.205 --> 00:31:25.330 ‫چاندان ماتو یه آشغالِ ناتوانه! ‫[۱۶ آگوست ۲۰۰۶] 453 00:31:25.413 --> 00:31:27.830 ‫چاندان ماتو یه آشغالِ ناتوانه! 454 00:31:28.205 --> 00:31:30.455 ‫چاندان ماتو یه آشغالِ ناتوانه! 455 00:31:30.538 --> 00:31:32.288 ‫آشغاله و آشغاله! 456 00:31:32.371 --> 00:31:34.330 ‫چاندان ماتو یه آشغالِ ناتوانه! 457 00:31:34.496 --> 00:31:36.413 ‫آشغاله و آشغاله! 458 00:31:36.538 --> 00:31:37.955 ‫چاندان ماتو یه آشغالِ ناتوانه! 459 00:31:38.371 --> 00:31:40.246 ‫آشغاله و آشغاله! 460 00:31:43.955 --> 00:31:45.538 ‫چاندان ماتو یه خوک کثیفه! 461 00:32:07.455 --> 00:32:09.413 ‫چاندان ماتو یه خوک کثیفه! 462 00:32:55.413 --> 00:32:58.080 ‫سربازها، آماده. 463 00:32:59.080 --> 00:33:02.580 ‫سربازها، خبردار! 464 00:33:03.080 --> 00:33:05.288 ‫[دفتر رئیس پلیس؛ بخش شیخپورا] 465 00:33:05.330 --> 00:33:09.121 ‫اسلحه روی شونۀ راست، یک قدم جلو! 466 00:33:17.288 --> 00:33:20.205 ‫با دستگیری چاندان ماتو قبل از روز استقلال، 467 00:33:20.288 --> 00:33:24.746 ‫رئیس پلیس آمیت لودا به وعده‌ای که ‫به مردم شیخپورا داده بود عمل کرد. 468 00:33:25.788 --> 00:33:29.371 ‫درود بر خدای بزرگ! ‫درود! 469 00:33:35.121 --> 00:33:39.496 ‫دستگیری هر خلافکارِ تحت تعقیبی موفقیت بزرگیه. 470 00:33:39.580 --> 00:33:42.455 ‫ولی این لزوماً ‫به معنی پایان جرم و جنایت نیست. 471 00:33:42.955 --> 00:33:45.038 ‫و نشون‌دهندۀ پایان خوشی برای قصه نیست. 472 00:33:45.121 --> 00:33:48.080 ‫مخصوصاً وقتی توی استان بیهارـه. 473 00:33:55.955 --> 00:34:00.413 ‫بیهار استانیه که بیشترین آمار جنایت ‫و کمترین آمار محکومیت رو توی کشور داره. 474 00:34:01.121 --> 00:34:04.205 ‫اینجا، شاهدین از دادگاه خیلی بیشتر می‌ترسن 475 00:34:04.288 --> 00:34:07.205 ‫تا اینکه یه پارچۀ قرمز جلوی گاوی بگیرن ‫که داره میاد سمت‌شون. 476 00:34:07.288 --> 00:34:09.663 ‫- چیاوانپراش! ‫- سلام، داداش. 477 00:34:09.663 --> 00:34:11.871 ‫- بیا بغلم، برادر. چطوری؟ ‫- حالت چطوره؟ 478 00:34:11.955 --> 00:34:13.413 ‫مگه چه بلایی ممکنه سرم بیاد؟ 479 00:34:14.455 --> 00:34:16.413 ‫اونا توی یه سلول نگه‌مون نمی‌دارن، نه؟ 480 00:34:17.413 --> 00:34:20.663 ‫خلاصه، تا وقتی جلسۀ استماع‌مون شروع بشه ‫باز همدیگه رو می‌بینیم. 481 00:34:21.330 --> 00:34:24.496 ‫- تو که مشکلی نداری؟ ‫- نه. چرا باید مشکلی داشته باشم؟ 482 00:34:24.580 --> 00:34:25.955 ‫اسمم چیاوانپراش‌ـه. 483 00:34:25.996 --> 00:34:27.705 ‫داداش چاندان رفیقمه. 484 00:34:27.788 --> 00:34:29.288 ‫اینجا همه خیلی بهم احترام می‌ذارن. 485 00:34:29.330 --> 00:34:30.955 ‫اصلاً مشکلی ندارم. 486 00:34:31.038 --> 00:34:34.080 ‫پس یه درخواست میدم ‫که توی یه سلول قرارمون بدن. 487 00:34:34.080 --> 00:34:35.496 ‫بهم گفتن یه کم صبر کنم. 488 00:34:35.871 --> 00:34:36.830 ‫بیا بریم. 489 00:34:38.163 --> 00:34:39.121 ‫بیا. 490 00:34:39.413 --> 00:34:42.121 ‫در تاریخ ۲۹ مِه ۲۰۰۶، ‫توی بازار منیکپور بودی؟ 491 00:34:42.704 --> 00:34:46.288 ‫کِی چاندان ماتو با چیاوانپراش ساهو و گروهش ‫رفت اونجا؟ 492 00:34:46.579 --> 00:34:48.913 ‫اون روز من توی عروسیِ یکی از اقوام بودم. 493 00:34:49.579 --> 00:34:51.663 ‫عروسیِ یکی از فامیل‌های نزدیکم بود. 494 00:34:51.871 --> 00:34:55.371 ‫باید می‌رفتم روستای ساکالدی ‫که توی بخش نواداست. 495 00:34:55.454 --> 00:34:57.038 ‫این قضیه مال دو روز قبل از واقعه بود. 496 00:34:57.454 --> 00:34:59.454 ‫پس اون روز داخلِ منیکپور نبودم. 497 00:34:59.996 --> 00:35:03.621 ‫ولی اینجا نوشته که اون شب ‫توی تقاطع روستای منیکپور بودی. 498 00:35:04.163 --> 00:35:06.871 ‫داشتی توی رستوران «باتویی پان بندر» ‫غذا می‌خوردی. 499 00:35:07.579 --> 00:35:09.371 ‫جناب، من یه آدم عادی‌ام. 500 00:35:09.413 --> 00:35:11.038 ‫قدرت ماورایی ندارم که. 501 00:35:11.204 --> 00:35:14.246 ‫نمی‌تونم همزمان در دو نقطه بوده باشم. 502 00:35:14.413 --> 00:35:16.913 ‫توی صحن دادگاه حق نداری دروغ بگی، ‫اینو می‌دونی؟ 503 00:35:17.413 --> 00:35:19.038 ‫ممکنه شش ماه حبس بخوری. 504 00:35:19.121 --> 00:35:21.496 ‫جناب قاضی، دادستان عمومی... 505 00:35:21.538 --> 00:35:24.329 ‫داره شاهد رو تهدید می‌کنه ‫و بهش فشار میاره. 506 00:35:24.579 --> 00:35:28.413 ‫اگه اینجا توی دادگاه، در مقابل شما، ‫جرئت می‌کنه این کار رو بکنه، 507 00:35:28.496 --> 00:35:30.871 ‫فکرش رو بکنید که چقدر بیرون دادگاه... 508 00:35:30.954 --> 00:35:32.746 ‫شاهد رو تهدید کرده. 509 00:35:32.829 --> 00:35:34.663 ‫آقای خورشید، لطفاً بشینید. 510 00:35:34.871 --> 00:35:36.204 ‫شاهد بعدی کیه؟ 511 00:35:36.621 --> 00:35:38.996 ‫شما کشتار منیکپور رو ‫با چشم‌های خودتون دیدین. 512 00:35:39.204 --> 00:35:42.246 ‫دیدین که چاندان ماتو و چیاوانپراش ساهو ‫انجامش داده باشن؟ 513 00:35:42.871 --> 00:35:45.538 ‫من بدون عینکم توی روز ‫نمی‌تونم درست و حسابی ببینم، 514 00:35:45.663 --> 00:35:47.163 ‫پس چطور شب می‌تونم ببینم؟ 515 00:35:47.204 --> 00:35:49.788 ‫اینجا اظهار کردین که وقوعش رو دیدین. 516 00:35:49.871 --> 00:35:51.079 ‫اون اظهارنامه مال منه. 517 00:35:51.579 --> 00:35:54.038 ‫ولی موضوع اینه که فقط چیزی که شنیدم رو گفتم. 518 00:35:54.621 --> 00:35:57.579 ‫توی این شرایط، آدمی که نمی‌تونه توی تاریکی ‫درست و حسابی ببینه، 519 00:35:57.663 --> 00:35:59.621 ‫گوش‌هاش براش حکم چشم دارن. 520 00:36:02.371 --> 00:36:03.704 ‫من اون‌موقع راستی دهلی نو بودم. 521 00:36:03.746 --> 00:36:06.579 ‫منیکپور که هیچی، حتی توی بیهار هم نبودم. 522 00:36:08.621 --> 00:36:11.121 ‫رفته بودم پنجاب تا گندم برداشت کنم. 523 00:36:11.621 --> 00:36:13.663 ‫ولی برداشتِ گندمِ پنجاب، توی ماه آپریله. 524 00:36:13.704 --> 00:36:15.454 ‫- چرا توی ماه مِه برداشت کردین؟ ‫- خب... 525 00:36:15.538 --> 00:36:19.579 ‫درسته ولی تا اون‌موقع ‫برداشت دیگه تموم شده بود. 526 00:36:19.663 --> 00:36:22.246 ‫واسه همین بعدش یه سر رفتیم «معبد طلایی». 527 00:36:24.038 --> 00:36:25.371 ‫خب، آقای خورشید... 528 00:36:25.413 --> 00:36:27.788 ‫ظاهراً همۀ شاهدین شما ‫دارن بهتون پشت می‌کنن. 529 00:36:27.871 --> 00:36:30.163 ‫جناب، یه تاریخ دیگه بهمون بدید. 530 00:36:45.329 --> 00:36:47.454 ‫سلام آقای رئیس پلیس. 531 00:36:49.079 --> 00:36:50.621 ‫زن‌داداش و بچه‌تون خوبن؟ 532 00:36:52.579 --> 00:36:54.746 ‫من شما رو مثل برادر بزرگتر خودم می‌دونم. 533 00:36:54.788 --> 00:36:57.454 ‫ولی همیشه دنبال منید. 534 00:36:57.954 --> 00:37:00.746 ‫با پاپوش دوختن برای من، ‫می‌خواید به چی برسید؟ 535 00:37:00.746 --> 00:37:03.788 ‫- برو. حرکت کن. ‫- توی دادگاه بعدی بهم بگید. 536 00:37:03.871 --> 00:37:06.204 ‫وقتی می‌بینم‌تون، اعتماد به نفس می‌گیرم. 537 00:37:06.329 --> 00:37:08.163 ‫این‌جوری توی پرونده شکست می‌خوریم، قربان. 538 00:37:10.329 --> 00:37:12.996 ‫من خودم با همۀ شاهدین صحبت کردم. 539 00:37:13.038 --> 00:37:14.246 ‫همه چی خوب بود. 540 00:37:14.579 --> 00:37:16.413 ‫اون‌وقت الان همه‌شون بهمون پشت کردن. 541 00:37:16.788 --> 00:37:19.496 ‫به نظرم احتمالش هست که اعضای باندِ چاندان ‫تهدیدشون کرده باشن. 542 00:37:20.413 --> 00:37:22.454 ‫حیفه که این‌جوری شاهدین رو ‫از دست بدیم، رانجان. 543 00:37:23.204 --> 00:37:25.454 ‫چرا یه نفر باید انقدر راحت ‫روستایی‌ها رو تهدید کنه؟ 544 00:37:26.454 --> 00:37:28.371 ‫اصلاً قابل قبول نیست. 545 00:37:33.413 --> 00:37:35.121 ‫هیچ اتفاق بدی نمی‌افته. 546 00:37:35.163 --> 00:37:36.954 ‫اینجا یه پاسگاه مستقر کردم. 547 00:37:37.329 --> 00:37:39.788 ‫شش تا افسر پلیس، ‫شب و روز مراقب‌تون هستن. 548 00:37:39.913 --> 00:37:42.413 ‫شماها فقط باید شهادت حقیقی‌تون رو بدید. 549 00:37:43.038 --> 00:37:45.246 ‫خطری نداره، خودم دارم میگم. 550 00:37:45.329 --> 00:37:47.829 ‫شما دارید امنیت ما رو تامین می‌کنید ‫چون خطر وجود داره. 551 00:37:48.079 --> 00:37:50.829 ‫نباید خطری توی روستا مونده باشه. 552 00:37:50.996 --> 00:37:52.954 ‫شما از خودتون خجالت نمی‌کشید؟ 553 00:37:53.038 --> 00:37:54.788 ‫چطور می‌تونید وقتی رفتید اون بالا ‫با همسایه‌ها و... 554 00:37:54.871 --> 00:37:57.163 ‫فامیل‌های مرده‌تون که چاندان اونا رو کشته ‫روبه‌رو بشید؟ 555 00:37:59.246 --> 00:38:03.246 ‫اگه ما بودیم، خیلی زود می‌رفتیم اون بالا. 556 00:38:03.913 --> 00:38:05.079 ‫- آهای! ‫- آهای، وایسا! 557 00:38:05.246 --> 00:38:06.204 ‫اسمت چیه؟ 558 00:38:08.537 --> 00:38:10.579 ‫داری روی روستایی‌ها تاثیر می‌ذاری؟ 559 00:38:11.454 --> 00:38:12.912 ‫می‌خوای قهرمان‌بازی در بیاری، مگه نه؟ 560 00:38:13.662 --> 00:38:18.204 ‫چرا جون‌مون رو به خطر انداختیم که ‫چاندان و چیاوانپراش رو بگیریم؟ 561 00:38:18.371 --> 00:38:19.704 ‫واسه تو، درسته؟ 562 00:38:21.079 --> 00:38:23.412 ‫حالا، توی آخرین مشکل، ‫می‌خوای بکشی کنار؟ 563 00:38:23.871 --> 00:38:25.204 ‫ببخشید قربان. 564 00:38:25.287 --> 00:38:27.329 ‫تو این کار رو واسه ما نکردی، ‫واسه خودت کردی. 565 00:38:27.496 --> 00:38:29.204 ‫حکم تعلیقت لغو شده، درسته؟ 566 00:38:29.287 --> 00:38:31.204 ‫خیلی وقت‌ها اون یونیفرم تنها تفاوت... 567 00:38:31.287 --> 00:38:33.079 ‫بین پلیس و چاندان ماتوئه. 568 00:38:33.162 --> 00:38:35.329 ‫اونوقت ما باید ضربه‌ی جفتش رو تحمل کنیم. 569 00:38:43.496 --> 00:38:45.454 ‫فکر می‌کنی من هیچ نگرانی‌ای ندارم؟ 570 00:38:46.954 --> 00:38:48.496 ‫خانواده، بچه... 571 00:38:49.787 --> 00:38:50.871 ‫یه زندگی به جز این یکی. 572 00:38:51.912 --> 00:38:53.454 ‫من راجع به اون هم فکر می‌کنم. 573 00:38:56.287 --> 00:38:59.121 ‫ولی نمی‌تونستم به خیانت کردن ‫به برادر چاندان حتی فکر هم بکنم. 574 00:39:00.537 --> 00:39:05.954 ‫چون هیچ رویا و فکری بزرگ‌تر از برادر چاندان ‫نیست. 575 00:39:06.121 --> 00:39:10.412 ‫از این که همه‌اش اسم چاندان رو ‫تکرار کنی خسته نمیشی؟ 576 00:39:11.329 --> 00:39:13.746 ‫می‌خوای بدونی کل این مدت ‫داشته چیکار می‌کرده؟ 577 00:39:14.621 --> 00:39:17.954 ‫بهت بگم پشت سرت چیکار می‌کرده؟ 578 00:39:19.162 --> 00:39:20.621 ‫خیلی دوستت دارم. 579 00:39:20.704 --> 00:39:23.037 ‫دنیا خیلی به من احترام گذاشت، 580 00:39:23.121 --> 00:39:24.662 ‫خیلی‌ها هم اهانت کردن. 581 00:39:24.746 --> 00:39:27.287 ‫ولی عشق رو فقط میتا دوی به من میده. 582 00:39:32.121 --> 00:39:33.079 ‫که چی؟ 583 00:39:34.787 --> 00:39:35.912 ‫خب، این اذیتت نمی‌کنه؟ 584 00:39:41.287 --> 00:39:42.246 ‫نه، نمی‌کنه. 585 00:39:52.454 --> 00:39:55.412 ‫[12 سپتامبر 2006] 586 00:40:17.662 --> 00:40:21.037 ‫آوی، میایم یه نگاه بهش می‌اندازیم. 587 00:40:21.162 --> 00:40:24.621 ‫چی؟ باشه، زود باش، خب، ‫موقع برگشت یه نگاه بهش می‌اندازیم. 588 00:40:25.121 --> 00:40:27.121 ‫تو برو، من اینجا پیشش می‌مونم. 589 00:40:29.204 --> 00:40:30.621 ‫کدومش رو می‌خوای؟ 590 00:40:31.121 --> 00:40:34.454 ‫اون یکی؟ اون رو بهم نشون بده. آره. 591 00:41:11.746 --> 00:41:13.121 ‫آوی! 592 00:41:17.871 --> 00:41:20.787 ‫[بیمارستان صدر، شیخپورا] 593 00:41:23.287 --> 00:41:26.829 ‫خانم و آوی خوبن قربان. ‫آجیت خیلی شجاعت نشون داد. 594 00:41:27.329 --> 00:41:28.245 ‫تانو. 595 00:41:38.579 --> 00:41:39.454 ‫آجیت کجاست؟ 596 00:41:45.245 --> 00:41:46.162 ‫رانجان؟ 597 00:41:50.037 --> 00:41:51.037 ‫آجیت کجاست؟ 598 00:42:10.662 --> 00:42:13.162 ‫ببخشید قربان. نمی‌تونم اینطوری ول‌تون کنم. 599 00:42:14.745 --> 00:42:16.162 ‫قربان، خیلی آسونه. 600 00:42:16.370 --> 00:42:18.245 ‫اول، دیگه من نباید بگی و بگی ما. 601 00:42:18.829 --> 00:42:21.620 ‫یه یکی بودنی توی ما هست. ‫قدرت و عشق هست. 602 00:42:55.537 --> 00:42:58.829 ‫- چی شده آمیت؟ ‫- قربان، به کمکت نیاز دارم. 603 00:42:59.912 --> 00:43:02.329 ‫بیا پاتنا. همدیگه رو می‌بینیم. 604 00:43:02.412 --> 00:43:03.579 ‫با حمله کردن به خانواده‌ی آمیت، 605 00:43:03.787 --> 00:43:08.620 ‫چاندان همون اشتباهی رو کرد که ‫که ما با جمع شدن دورش کردیم. 606 00:43:09.037 --> 00:43:10.662 ‫توی یک ایالت احساسی مثل بیهار، 607 00:43:10.745 --> 00:43:15.495 ‫همدردی‌ای که چاندان از عموم دریافت ‫می‌کرد حالا مال ما بود. 608 00:43:15.579 --> 00:43:17.954 ‫هزینه‌ی حمله رو چاندان پرداخت نمی‌کنه، 609 00:43:18.037 --> 00:43:20.787 ‫بلکه حامیانش پرداخت می‌کنن. 610 00:43:20.870 --> 00:43:24.079 ‫چون این قانون نانوشته‌ که نباید ‫به خانواده‌های... 611 00:43:24.162 --> 00:43:28.370 ‫پلیس‌ها یا تبهکارها حمله بشه ‫نقض شده بود. 612 00:43:28.954 --> 00:43:31.912 ‫پلیس هم یه قانون داره، ‫که اگه یکی‌شون رو بکشی، 613 00:43:32.537 --> 00:43:33.704 ‫ده‌تاتون رو می‌کشن. 614 00:43:34.454 --> 00:43:36.120 ‫خواهش می‌کنم، بیا تو وینایاک. 615 00:43:38.745 --> 00:43:40.162 ‫یه چیزی رو بهم بگو. 616 00:43:41.829 --> 00:43:45.370 ‫تو همیشه می‌خوای یه سیاست‌مدار ‫در حال ظهور باشی، 617 00:43:45.454 --> 00:43:47.454 ‫یا واقعاً می‌خوای یه سیاست‌مدار مشهور بشی؟ 618 00:43:47.537 --> 00:43:50.454 ‫اگه نمی‌خواستم مشهور بشم، ‫چرا باید می‌اومدم پیش شما جناب رئیس کل؟ 619 00:43:51.204 --> 00:43:52.204 ‫این هم درسته. 620 00:43:54.287 --> 00:43:55.204 ‫بشین. 621 00:44:05.162 --> 00:44:06.579 ‫ببین، آقای وینایاک.. 622 00:44:09.620 --> 00:44:12.204 ‫به خانواده‌ی یه افسر پلیس حمله شده. 623 00:44:13.537 --> 00:44:14.995 ‫و یه پلیس مُرده. 624 00:44:17.370 --> 00:44:22.120 ‫پس کُل لابی‌های پلیس و انجمن‌های ‫پلیس الان در حالت آماده‌باشن. 625 00:44:23.204 --> 00:44:24.662 ‫اون کسی هم که اون رو کشته... 626 00:44:26.329 --> 00:44:28.079 ‫زیر چتر شماست. 627 00:44:28.287 --> 00:44:29.704 ‫- نه. ‫- چی؟ 628 00:44:29.870 --> 00:44:31.037 ‫نه، یعنی... 629 00:44:31.787 --> 00:44:34.454 ‫جناب رئیس کُل، من یه نماینده‌ی مجلسم، ‫یه چهره‌ی عمومی‌ام. 630 00:44:34.537 --> 00:44:36.120 ‫من آدم‌های مختلفی رو می‌بینم ولی... 631 00:44:39.704 --> 00:44:40.829 ‫وینایاک مسئله اینه که... 632 00:44:42.495 --> 00:44:45.287 ‫چاندان به زودی با این جهان ‫خداحافظی می‌کنه، 633 00:44:45.995 --> 00:44:49.828 ‫چه تحت محافظت تو باشه چه یه نفر دیگه. ‫مفهومه؟ 634 00:44:51.537 --> 00:44:55.078 ‫ولی بعد از اون، انتظار همکاری از پلیس ‫نداشته باش. 635 00:44:58.787 --> 00:45:00.370 ‫حالا، انتخابش با خودته. 636 00:45:01.162 --> 00:45:04.037 ‫می‌خوای از چاندان دست بکشی، 637 00:45:04.912 --> 00:45:06.870 ‫و به پلیس ملحق بشی یا نه؟ 638 00:45:09.370 --> 00:45:10.745 ‫این چاندان... 639 00:45:12.703 --> 00:45:14.662 ‫خاریه که توی گلوی من گیر کرده. 640 00:45:15.412 --> 00:45:17.453 ‫نه می‌تونم درش بیارم ‫نه می‌تونم قورتش بدم. 641 00:45:17.620 --> 00:45:20.745 ‫یه ذره بیشتر فشار بیار و تفش کن. 642 00:45:20.870 --> 00:45:23.412 ‫- اگه آقای ورما بندازتم بیرون چی؟ ‫- نمی‌اندازه. 643 00:45:25.912 --> 00:45:26.995 ‫من بهت اطمینان میدم. 644 00:45:30.412 --> 00:45:34.453 ‫من و چاندان هیچ ارتباطی نداریم. 645 00:45:36.328 --> 00:45:41.953 ‫من فقط به عنوان یه همسایه و ‫یه فامیل دور می‌شناسمش. 646 00:45:42.245 --> 00:45:43.162 ‫اون یه... 647 00:45:43.245 --> 00:45:44.287 ‫[نماینده‌ی شیخپورا، وینایاک ماتو] 648 00:45:44.370 --> 00:45:46.620 ‫تبهکار حرفه‌ایه. 649 00:45:48.037 --> 00:45:50.953 ‫من هم یک نماینده‌ی مجلس محترمم، ‫هیچ نقطه‌ی مشترکی نداریم. 650 00:45:51.828 --> 00:45:53.620 ‫ما به شدت این حمله که به خانواده‌ی... 651 00:45:54.995 --> 00:46:00.328 ‫رئیس کُل توسط چاندان ماتو انجام ‫شده رو محکوم می‌کنیم. 652 00:46:00.995 --> 00:46:04.287 ‫این درخواست من از جامعه‌ست که ‫هیچ رحمی برای یک... 653 00:46:04.370 --> 00:46:06.245 ‫تبهکار حرفه‌ای مثل چاندان ماتو ‫قائل نشن. 654 00:46:06.578 --> 00:46:09.245 ‫امیدوارم یک مدال افتخار پلیس به... 655 00:46:09.328 --> 00:46:11.828 ‫افسر پلیس شهید شده، ‫آجیت کومار کاهان اعطا کنن. 656 00:46:13.120 --> 00:46:17.620 ‫آقا، بذار نوشیدنیم رو تموم کنم. ‫بعدش می‌تونی بکشیم. 657 00:46:23.037 --> 00:46:26.995 ‫مهم نیست که چقدر چاندان سعی کنه که ‫این جامعه رو گول بزنه، 658 00:46:27.078 --> 00:46:29.912 ‫هیچکس نباید یادش بره، 659 00:46:30.037 --> 00:46:34.120 ‫که اون شب بی‌رحمانه افرادی رو از جامعه‌ی ‫خودش توی منیکپور بکشه. 660 00:46:34.203 --> 00:46:37.953 ‫پس فردی مثل اون هیچوقت نمی‌تونه تبدیل به... 661 00:46:38.037 --> 00:46:40.370 ‫یک الگو یا اسطوره برای جامعه یا ‫اجتماع‌مون بشه. 662 00:46:41.037 --> 00:46:42.912 ‫اون جوانان‌مون رو گمراه کرده. 663 00:46:42.995 --> 00:46:44.995 ‫وقتی قرار بود که یه خودکار بردارن یا ‫دست به کامپیوتر ببرن، 664 00:46:45.120 --> 00:46:46.953 ‫بهشون اسلحه و بمب داد. 665 00:46:47.662 --> 00:46:52.037 ‫باید از شر چاندان و باندش به خاطر ‫صلاح جامعه‌مون راحت بشیم. 666 00:46:52.412 --> 00:46:58.495 ‫و ما از پلیس شیخپورا درخواست می‌کنیم که ‫هیچ رحمی به چاندان نکنه. 667 00:47:10.953 --> 00:47:12.078 ‫بله آقای دبیر کل. 668 00:47:12.162 --> 00:47:13.787 ‫چیکار کردی وینایاک؟ 669 00:47:15.245 --> 00:47:16.870 ‫باید باهام مشورت می‌کردی. 670 00:47:17.078 --> 00:47:19.328 ‫خب، باید چیکار می‌کردم؟ ‫راه دیگه‌ای نداشتم. 671 00:47:19.495 --> 00:47:20.870 ‫منظورت چیه؟ 672 00:47:20.995 --> 00:47:23.203 ‫یعنی، در کنار چاندان تلفن‌های ‫ما هم داشته شنود می‌شده. 673 00:47:24.162 --> 00:47:27.453 ‫هرچی که راجع به من می‌دونسته قضیه‌اش ‫یه چیز دیگه‌ست، ولی در مورد تو... 674 00:47:27.537 --> 00:47:30.828 ‫داشت می‌گفت که دبیر کل داره یه ‫پاساژ توی پتنه می‌سازه. 675 00:47:30.912 --> 00:47:32.370 ‫اونم توی زمین اداره‌ی جنگل‌بانی. 676 00:47:32.787 --> 00:47:34.245 ‫ازم خواست بهتون اطلاع بدم. 677 00:47:35.328 --> 00:47:37.745 ‫من تمومش کردم. ‫تو هم باید تمومش کن، اون هم سریع. 678 00:47:37.828 --> 00:47:38.703 ‫چی؟ 679 00:47:39.245 --> 00:47:40.453 ‫همه‌ی ارتباطاتت با چاندان رو. 680 00:48:01.495 --> 00:48:02.745 ‫حالت چطوره چیاوانپراش؟ 681 00:48:05.912 --> 00:48:07.287 ‫رانجان بهم گفت نظرت عوض نمیشه. 682 00:48:08.203 --> 00:48:11.036 ‫حتی بعد از این که قضیه‌ی میتا و چاندان ‫رو فهمیدی. 683 00:48:13.536 --> 00:48:15.078 ‫شاید از قبل ازش خبر داشتی. 684 00:48:16.286 --> 00:48:18.995 ‫ولی این نباید برای شما اهمیتی داشته باشه ‫آقای رئیس کل. 685 00:48:19.495 --> 00:48:22.328 ‫دهنت رو ببند. امروز فقط باید ‫گوش کنی. 686 00:48:24.953 --> 00:48:27.578 ‫همه‌ی صحبت‌های قشنگی که بین ‫میتا و چاندان اتفاق افتاده رو... 687 00:48:28.953 --> 00:48:30.953 ‫پلیس توی نوار ضبط کرده. 688 00:48:31.495 --> 00:48:34.370 ‫می‌خواستن توی محل‌های عمومی ‫پخش‌شون کنن، 689 00:48:34.495 --> 00:48:36.370 ‫که تو و میتا و چاندان رو تحت تاثیر ‫قرار می‌داد. 690 00:48:37.245 --> 00:48:38.370 ‫من بودم که جلوشون رو گرفتم. 691 00:48:40.245 --> 00:48:41.661 ‫به پسر من حمله شده. 692 00:48:43.453 --> 00:48:44.953 ‫همکارم، آجیت، کشته شده. 693 00:48:46.286 --> 00:48:49.953 ‫حالا که همه‌ی قوانین رو نقض کردی، از الان ‫به بعد من هم دیگه به قانونی پایبند نیستم. 694 00:48:50.828 --> 00:48:54.411 ‫حالا، هرکاری بتونم می‌کنم. 695 00:48:56.953 --> 00:48:58.995 ‫می‌خواستی پسرت رئیس پلیس بشه، درسته؟ 696 00:48:59.203 --> 00:49:00.786 ‫حالا هیچوقت نه رئیس پلیس میشه، ‫نه یه افسر پلیس، 697 00:49:00.870 --> 00:49:01.995 ‫نه یه مهندس یا دکتر، 698 00:49:02.078 --> 00:49:04.911 ‫اون درست مثل چاندان ماتو میشه. 699 00:49:06.578 --> 00:49:08.161 ‫اگر هم مثل چاندان باشه، 700 00:49:11.120 --> 00:49:12.786 ‫خیلی خوب می‌دونی که چی به سرش میاد. 701 00:49:25.536 --> 00:49:27.578 ‫[دادگاه بخش شیخپورا] 702 00:49:33.995 --> 00:49:35.411 ‫[لطفاً سکوت رو در جلسه‌ی دادگاه رعایت ‫کنید] 703 00:49:35.703 --> 00:49:36.703 ‫چیاوانپراش؟ 704 00:49:37.745 --> 00:49:39.953 ‫- سلام. ‫- سلام برادر. 705 00:49:40.453 --> 00:49:42.661 ‫- حالت چطوره برادر؟ ‫- من خوبم. 706 00:49:43.161 --> 00:49:44.245 ‫حالت چطوره؟ 707 00:49:44.328 --> 00:49:45.911 ‫کی می‌تونه من رو اذیت کنه؟ 708 00:49:53.703 --> 00:49:55.120 ‫چرا اخم کردی؟ 709 00:49:56.078 --> 00:49:58.036 ‫نه، نه. چرا باید اخم کنم؟ 710 00:50:03.536 --> 00:50:05.203 ‫تو برادر منی چیاوانپراش. 711 00:50:08.620 --> 00:50:09.953 ‫تو همه‌چیز منی. 712 00:50:17.661 --> 00:50:20.703 ‫من به خاطر تو تبدیل به چاندان ماتو شدم، ‫به جای این که فقط چاندان باشم. 713 00:50:23.328 --> 00:50:24.828 ‫اگه تو رو نشناخته بودم، 714 00:50:27.078 --> 00:50:29.870 ‫همه‌ی جرم‌های ابیودی سینگ رو ‫گردن می‌گرفتم، 715 00:50:30.453 --> 00:50:31.995 ‫الان هم داشتم توی زندان می‌پوسیدم. 716 00:50:35.078 --> 00:50:36.828 ‫گمنام می‌مردم. 717 00:50:41.953 --> 00:50:45.911 ‫ولی تو رو موقع درستی شناختم. ‫تو راه درست رو نشونم دادی. 718 00:50:49.703 --> 00:50:51.120 ‫هرچیزی که الان هستم، 719 00:50:54.078 --> 00:50:55.286 ‫همه‌اش به خاطر توئه. 720 00:51:00.036 --> 00:51:01.495 ‫این واقعاً برای من ارزشمنده. 721 00:51:03.036 --> 00:51:04.328 ‫این رو می‌دونی، درسته؟ 722 00:51:09.370 --> 00:51:11.245 ‫ما از صفر شروع کردیم. 723 00:51:13.703 --> 00:51:15.661 ‫می‌تونیم همه‌چیز رو از نو شروع کنیم. 724 00:51:17.536 --> 00:51:19.495 ‫این بار هم همه ‌چیز رو بهتر از ‫سری قبل انجام می‌دیم. 725 00:51:26.120 --> 00:51:27.120 ‫برادر. 726 00:51:28.953 --> 00:51:31.661 ‫نباید اون پلیس رو می‌کشتی و ‫به اون بچه حمله می‌کردی. 727 00:51:33.495 --> 00:51:35.286 ‫با این کارت اشتباه کردی. 728 00:51:36.411 --> 00:51:39.161 ‫بعضی وقت‌ها پیش میاد. عصبانی بودم. 729 00:51:41.494 --> 00:51:43.953 ‫تو هم گاهی فکرهای احمقانه می‌کنی. 730 00:51:52.994 --> 00:51:57.994 ‫پرونده‌ی شماره‌ی 301.9، چاندان ماتو ‫و چیاوانپراش ساهو. 731 00:52:08.453 --> 00:52:09.411 ‫این چیه؟ 732 00:52:14.953 --> 00:52:16.328 ‫چرا دارن جدامون می‌کنن؟ 733 00:52:23.744 --> 00:52:27.536 ‫جناب قاضی، با اجازه‌ی شما می‌خوام ‫یه چیزی رو برای دادگاه بخونم. 734 00:52:27.619 --> 00:52:28.494 ‫ادامه بده. 735 00:52:32.619 --> 00:52:33.619 ‫آقا... 736 00:52:35.411 --> 00:52:37.661 ‫من از زندان ناوادا با چاندان ماتو ‫فرار کردم. 737 00:52:39.994 --> 00:52:44.078 ‫بعد از اون، زندگیم بهش گره خورد. 738 00:52:45.036 --> 00:52:50.119 ‫روستایی‌های منیکپور به پلیس در مقابل ‫من و چاندان ماتو کمک کردن. 739 00:52:51.161 --> 00:52:53.578 ‫برادر چاندان از این موضوع عصبانی شده بود. 740 00:52:55.036 --> 00:52:56.994 ‫حس می‌کرد هیچکس دیگه ازش نمی‌ترسه. 741 00:52:57.744 --> 00:53:00.619 ‫پس برای این که یه درسی رو به مردم ‫منیکپور بده، 742 00:53:01.578 --> 00:53:05.119 ‫توی بعد از ظهر روز 29 می سال 2006... 743 00:53:06.036 --> 00:53:09.244 ‫ما همراه با مانتری و ناتو، رفتیم اونجا. 744 00:53:10.744 --> 00:53:14.953 ‫طبق دستورات برادر چاندان ما به ‫منیکپور حمله کردیم، 745 00:53:15.911 --> 00:53:18.328 ‫و هرکسی رو که اونجا پیدا کردیم کشتیم. 746 00:53:19.453 --> 00:53:23.369 ‫حتی از زن‌ها و بچه‌ها و افراد پیر هم ‫نمی‌گذشتیم. 747 00:53:25.119 --> 00:53:28.661 ‫تقریباً 25 نفر رو کشتیم و از صحنه ‫فرار کردیم. 748 00:53:29.619 --> 00:53:33.161 ‫جناب قاضی، این اظهارات شریک جرم... 749 00:53:33.244 --> 00:53:37.994 ‫قتل‌عام منیکپور بود، ‫دیلیپ ساهو، ملقب به چیاوانپراش ساهو. 750 00:53:40.619 --> 00:53:43.703 ‫این اظهارات مال شماست دیلیپ ‫یا چیاوانپرش ساهو؟ 751 00:53:45.661 --> 00:53:46.703 ‫بله. 752 00:53:46.786 --> 00:53:48.536 ‫لطفاً بلند و واضح صحبت کنید. 753 00:53:49.286 --> 00:53:50.286 ‫بله، مال منه. 754 00:53:53.619 --> 00:53:58.869 ‫این اعتراف رو با اراده‌‌ی آزاد و خواست ‫خودتون انجام دادید؟ 755 00:54:01.453 --> 00:54:02.953 ‫با اراده‌ی آزاد خودم بوده. 756 00:54:04.203 --> 00:54:06.744 ‫می‌دونی نتیجه‌ی این اعتراف چیه، ‫درسته؟ 757 00:54:08.869 --> 00:54:09.869 ‫بله جناب قاضی. 758 00:54:22.994 --> 00:54:27.994 ‫براساس اعتراف شریک جرم چیاوانپرش ساهو، 759 00:54:28.494 --> 00:54:32.953 ‫دادگاه هم چیاوانپراش ساهو هم چاندان ماتو ‫رو گناهکار اعلام می‌کنه. 760 00:54:34.036 --> 00:54:36.286 ‫چاندان ماتو به مرگ محکوم میشه، 761 00:54:36.369 --> 00:54:38.911 ‫چیاوانپراش ساهو هم به حبس ابد ‫محکوم میشه. 762 00:54:46.328 --> 00:54:47.328 ‫جناب رئیس کل... 763 00:54:48.953 --> 00:54:51.119 ‫دادگاه می تونه حکم رو کمتر کنه، 764 00:54:53.036 --> 00:54:55.411 ‫ولی حکم باید اجرا بشه. 765 00:54:57.036 --> 00:55:00.036 ‫برای اون هم، یا برادر چاندان ،باید کاملاً این مسئله رو بپذیره 766 00:55:00.744 --> 00:55:02.869 ‫یا باید انقدر ضعیف باشه که اقدامی برای این قضیه نکنه. 767 00:55:04.369 --> 00:55:05.453 ‫چه طور این کار رو می کنی؟ 768 00:55:21.661 --> 00:55:22.536 ‫سلام. 769 00:55:24.161 --> 00:55:25.077 ‫سلام. 770 00:55:27.494 --> 00:55:28.952 ‫باید در مورد یه چیزی باهات حرف بزنم. 771 00:55:30.994 --> 00:55:32.911 ‫می تونستی توی پاسگاه بهم زنگ بزنی. 772 00:55:33.619 --> 00:55:35.952 ‫تو رئیس کُلی، قدرتش رو داری. 773 00:55:39.161 --> 00:55:40.161 ‫لطفاً، بیا تو. 774 00:55:50.952 --> 00:55:52.036 ‫اون ها بچه هات هستن؟ 775 00:55:52.327 --> 00:55:54.202 ‫آره. اون دابلوئه و این هم سوربیه. 776 00:55:55.161 --> 00:55:56.827 ‫یه مقدار چایی درست می کنم. لطفاً بشین. 777 00:55:56.994 --> 00:55:57.994 ‫آره. 778 00:56:24.452 --> 00:56:25.452 ‫برادر چاندان! 779 00:56:36.577 --> 00:56:37.827 ‫جناب رئیس کُل. 780 00:56:42.077 --> 00:56:43.577 ‫حتی من هم می خواستم شما رو ببینم. 781 00:56:44.827 --> 00:56:46.244 ‫لطف کردی که اومدی. 782 00:56:54.327 --> 00:56:55.536 ‫چیه، فکر می کنی که... 783 00:56:57.244 --> 00:57:01.494 ‫حکم اعدام فصل آخر زندگی منه؟ 784 00:57:04.786 --> 00:57:05.786 ‫نه. 785 00:57:06.786 --> 00:57:11.827 ‫دادگاه حکم رو داده، من هم هنوز قبولش نکردم. 786 00:57:14.286 --> 00:57:18.161 ‫وقتی پرونده ام داره به دادگاه عالی ‫یا دادگاه کُل می ره فرار می کنم. 787 00:57:21.619 --> 00:57:23.702 ‫امنیت این زندان رو بیشتر کن. 788 00:57:26.869 --> 00:57:30.869 ‫یه لشگر بیار که از تو و زن داداش و آوی محافظت کنن 789 00:57:32.327 --> 00:57:36.952 ‫به تمام فامیل هات از اینجا تا راجستان بگو که مراقب باشن 790 00:57:37.036 --> 00:57:39.411 ‫چون چاندان ماتو تازه محکوم شده، 791 00:57:41.161 --> 00:57:42.411 ‫اما هنوز زنده ست. 792 00:57:47.077 --> 00:57:48.369 ‫مسئله اینه که... 793 00:57:50.077 --> 00:57:51.869 ‫همین که یه ارتباطی رو شروع کنم، 794 00:57:55.619 --> 00:57:57.286 ‫تا مرگ پاش می مونم. 795 00:58:04.327 --> 00:58:05.786 ‫من یه پلیسم چاندان. 796 00:58:08.202 --> 00:58:11.577 ‫اگه یه نفر جرم رو از روی ،ناچاری یا برای تفریح انتخاب کنه 797 00:58:13.161 --> 00:58:15.744 ‫چه توسط جامعه مجبور شده باشه و ‫و چه خودش یه اسلحه رو انتخاب کنه، 798 00:58:17.202 --> 00:58:18.786 ‫یا توسط یه سیاست‌مدار ‫ازش استفاده کرده باشه، 799 00:58:20.536 --> 00:58:23.327 ‫یا جرم رو به عنوان یه نردبون ‫برای موفقیت انتخاب کرده باشه، 800 00:58:24.869 --> 00:58:26.327 ‫ما باید جلوی همشون رو بگیریم. 801 00:58:27.911 --> 00:58:29.244 ‫جلوی همشون رو هم می گیریم. 802 00:58:33.035 --> 00:58:36.202 ‫اما من خیلی خوب می دونم چاندان، که تو میای سراغم 803 00:58:37.535 --> 00:58:38.577 ‫تو ول نمی کنی. 804 00:58:41.327 --> 00:58:43.702 ‫امروز اومدم که یه چیز کوچیکی رو تغییر بدم. 805 00:58:46.619 --> 00:58:47.494 ‫چه طور؟ 806 00:58:48.202 --> 00:58:50.035 ‫به معجزه اعتقاد داری چاندان؟ 807 00:58:53.577 --> 00:58:54.994 ‫این داستان برای روزهای دانشگاهمه. 808 00:58:55.410 --> 00:58:56.827 ‫که تحقیر سال اولی ها توی اوج خودش بود. 809 00:58:58.702 --> 00:59:00.869 ‫یه دانشجوی سال بالایی بود که توی 4سال گذشته، 810 00:59:00.952 --> 00:59:02.494 ‫توی سال سوم درسش بود. 811 00:59:04.285 --> 00:59:07.202 ‫قدش حدود 2متر بود، بوکسور بود. 812 00:59:09.285 --> 00:59:12.452 ‫من ساده بودم، لاغر، مثل هر بچه دیگه ای. 813 00:59:14.952 --> 00:59:17.369 ‫توی 3ماه اول خیلی تحقیرم کرد. 814 00:59:19.077 --> 00:59:21.077 ‫هر شب در رو می زد، 815 00:59:22.077 --> 00:59:24.827 ‫و با دوستاش تحقیرمون می کرد. 816 00:59:27.202 --> 00:59:28.660 ‫من از شکنجه ها خسته شده بودم. 817 00:59:32.327 --> 00:59:34.452 ‫یه روز معجزه شد، اون نیومد. 818 00:59:36.535 --> 00:59:38.160 ‫روز دوم هم نیومد. 819 00:59:40.869 --> 00:59:43.535 ‫روز سوم، جسدش رو توی یه دریاچه پیدا کردن. 820 00:59:46.660 --> 00:59:47.869 ‫اون تابستون خوبی بود. 821 00:59:49.994 --> 00:59:52.035 ‫اما هیچ کس نمی دونه که چه طور غرق شد. 822 00:59:56.244 --> 00:59:57.244 ‫به غیر از من. 823 01:00:02.160 --> 01:00:04.077 ‫اون معجزه ای بود که ازش حرف می زدم. 824 01:00:07.869 --> 01:00:08.952 ‫می فهمی، درسته؟ 825 01:00:09.702 --> 01:00:10.910 ‫که چی دارم می گم؟ 826 01:00:13.702 --> 01:00:16.785 ‫می فهمم جناب رئیس کُل، دارید آروم تهدیدم می کنید. 827 01:00:17.827 --> 01:00:20.369 ‫می دونی چرا دارم آروم تهدیدت می‌کنم؟ 828 01:00:22.119 --> 01:00:22.994 ‫چرا؟ 829 01:00:23.869 --> 01:00:25.577 ‫چون امروز حالم خوبه. 830 01:00:27.827 --> 01:00:29.994 ‫امروز، با یه دختر دوست داشتنی آشنا شدم. 831 01:00:35.994 --> 01:00:36.994 ‫یه نگاه بنداز. 832 01:00:49.035 --> 01:00:50.035 ‫یه دختری هست. 833 01:00:51.410 --> 01:00:54.119 ‫دابلو، عزیزم، می شه بهم یه لیوان آب بدی؟ 834 01:01:01.327 --> 01:01:05.577 ‫کُل دنیا فکر می کنه که بچه من و میتا دویه. 835 01:01:06.452 --> 01:01:07.994 ‫ما هم گذاشتیم این فکر رو بکنن. 836 01:01:10.785 --> 01:01:11.702 ‫عزیزم. 837 01:01:14.702 --> 01:01:15.952 ‫اسم پدرت چیه؟ 838 01:01:16.369 --> 01:01:17.535 ‫چاندان ماتو. 839 01:01:18.660 --> 01:01:20.494 ‫اون دختر برادر چاندانه. 840 01:01:21.660 --> 01:01:22.785 ‫از همون زنش که فرار کرد. 841 01:01:24.785 --> 01:01:26.910 ‫برادر چاندان بیشتر از جون خودش عاشق سوربیه. 842 01:01:31.910 --> 01:01:33.119 ‫چیاوانپراش. 843 01:01:38.160 --> 01:01:39.660 ‫این مهم نیست چاندان. 844 01:01:41.494 --> 01:01:45.494 ‫مهم اینه که تو یه دختر دوست داشتنی داری. 845 01:01:49.952 --> 01:01:51.535 ‫من هم این رو می دونم. 846 01:01:53.869 --> 01:01:58.952 ‫مثل تو که می دونی که من یه زن و یه پسر دارم. 847 01:02:09.368 --> 01:02:12.868 ‫چاندان، خشم و انتقام... 848 01:02:13.743 --> 01:02:16.077 ‫آدم رو از درون می سوزونن. 849 01:02:18.243 --> 01:02:22.910 ‫به صلاحته که مجازاتت رو در سکوت بپذیری. 850 01:02:35.202 --> 01:02:36.660 ‫من همه چیز رو پذیرفتم. 851 01:02:40.618 --> 01:02:42.743 ‫هر توهینی که به خاطر طبقه اجتماعیم بهم شد، 852 01:02:47.410 --> 01:02:50.702 ‫این حقیقت که زنم به خاطر این که به ‫درد هیچی نمی خوردم از پیشم رفت، 853 01:02:52.202 --> 01:02:55.035 ‫گنده بَک های آقای آونی که می زدنم، 854 01:02:59.118 --> 01:03:01.535 ‫کتک هایی که از ابیودی سینگ خوردم، 855 01:03:11.618 --> 01:03:12.493 ‫قبوله! 856 01:03:15.035 --> 01:03:16.368 ‫این رو هم قبول می کنم. 857 01:03:36.368 --> 01:03:39.118 ‫وقتی آدم های خطرناک درگیر خطر بشن، 858 01:03:39.410 --> 01:03:40.868 ‫اون موقع می شه به صلح رسید. 859 01:03:41.868 --> 01:03:45.743 ‫فقط اگه آتش از سوزوندن خودش بترسه ‫می شه جلوی سوختن روستاها رو گرفت. 860 01:03:46.118 --> 01:03:48.702 ‫آمیت طوفان رو مهار کرد، 861 01:03:49.202 --> 01:03:52.827 ‫طوفان هم راهی به غیر از این که ‫مهارشده باقی بمونه، نداشت. 862 01:03:53.410 --> 01:03:56.077 ‫این برای اینکه روی چشم های آتشینِ... 863 01:03:56.368 --> 01:04:00.118 ‫چاندان ماتو آب بریزه، کافی بود.