WEBVTT 1 00:00:03.962 --> 00:00:06.047 ‫آنچه گذشت... 2 00:00:06.131 --> 00:00:08.007 ‫اینجا اردوگاه کار اجباری تری راکه. 3 00:00:08.049 --> 00:00:10.343 ‫آتش های سراسر ایالت کالیفرنیا رو مهار می کنیم. 4 00:00:10.385 --> 00:00:11.845 ‫تو و جیک با هم نامزد کردید؟ 5 00:00:11.886 --> 00:00:13.138 ‫قبلاً کرده بودیم. آره. 6 00:00:13.138 --> 00:00:14.347 ‫اما دیگه نامزد نیستیم. 7 00:00:14.347 --> 00:00:16.558 ‫نمی خواستم تا وقتی قضیه جدی تر نشده، 8 00:00:16.599 --> 00:00:19.060 ‫به تو یا کس دیگه ای بگم. 9 00:00:19.102 --> 00:00:21.980 ‫اما مشخص شد جیک اصلاً جدی نبوده. 10 00:00:22.230 --> 00:00:23.231 ‫آهای! 11 00:00:23.314 --> 00:00:24.649 ‫هی، روانی هستی؟ 12 00:00:24.649 --> 00:00:25.984 ‫به رایلی هم همین رو گفتی، مگه نه؟ 13 00:00:25.984 --> 00:00:27.944 ‫بعد از اینکه شب مرگش ازش جدا شدی. 14 00:00:27.986 --> 00:00:29.446 ‫چی؟ با رایلی نامزد کرده بودی؟ 15 00:00:29.487 --> 00:00:30.697 ‫اون می دونه؟ 16 00:00:30.739 --> 00:00:31.781 ‫جریان رایلی رو؟ 17 00:00:31.823 --> 00:00:33.491 ‫آره، راجع به گابریلا جدی هستم. 18 00:00:33.533 --> 00:00:35.869 ‫امروز آتیش سوزی رو مهار کردم. 19 00:00:35.910 --> 00:00:36.953 ‫خیلی خوشم اومد. 20 00:00:36.953 --> 00:00:38.621 ‫آخرِ هفته بعد آتش نشانی کالیفرنیا... 21 00:00:38.705 --> 00:00:39.330 ‫جذب نیرو داره. 22 00:00:39.414 --> 00:00:40.665 ‫گمون کنم بهتر باشه بررسیش کنی. 23 00:00:40.707 --> 00:00:41.708 ‫سلام، مامان. 24 00:00:42.709 --> 00:00:44.878 ‫از یه دستور خیلی خوب پیروی کردم، مگه نه بابا؟ 25 00:00:44.919 --> 00:00:46.087 ‫بعد از مرگ رایلی، 26 00:00:46.087 --> 00:00:47.714 ‫بهش گفتم بره و دیگه برنگرده. 27 00:00:47.797 --> 00:00:48.673 ‫وای خدا. 28 00:00:48.673 --> 00:00:50.425 ‫افرادم کارشون رو معرکه انجام دادن. مخصوصاً بُدی 29 00:00:50.467 --> 00:00:51.509 ‫اون سرباره، مانی. 30 00:00:51.509 --> 00:00:53.470 ‫شارون حاضر نیست این رو قبول کنم. اما من می کنم 31 00:00:53.511 --> 00:00:55.388 ‫تصمیمت رو راجع به پسرم گرفتی؟ 32 00:00:55.388 --> 00:00:57.098 ‫- منتقلش می کنم. ‫- مانی، من بیمارم. 33 00:00:57.140 --> 00:00:58.933 ‫بیماری مزمنِ کلیوی دارم. 34 00:00:59.017 --> 00:01:00.477 ‫من هم توی این اردوگاه زندانی بودم. 35 00:01:00.518 --> 00:01:02.937 ‫- بعد از اون، گذاشتن مشغول به این کار بشی؟ ‫- مادرت گذاشت. 36 00:01:02.979 --> 00:01:03.980 ‫همین جا می مونی، بُدی. 37 00:01:04.063 --> 00:01:05.607 ‫پس به خودت بستگی داره تا تصمیم بگیری 38 00:01:05.648 --> 00:01:08.109 ‫می خوای آدم از زیر کار در رویی که پدرت فکر می کنه باشی 39 00:01:08.109 --> 00:01:09.277 ‫یا می خوای مردی باشی 40 00:01:09.319 --> 00:01:11.154 ‫که من و مادرت می دونیم می تونی باشی. 42 00:01:23.541 --> 00:01:24.542 ‫باید بهت هشدار می دادم. 43 00:01:24.584 --> 00:01:25.752 ‫اون قدر با جیک وقت گذروندی 44 00:01:25.793 --> 00:01:26.794 ‫که بدونی موندنی نیست. 45 00:01:26.836 --> 00:01:27.962 ‫کلاً کارش همینه، رایلی. 46 00:01:28.004 --> 00:01:29.589 ‫ازت جدا شده. می شه انقدر بهش پیام ندی؟ 47 00:01:29.631 --> 00:01:31.299 ‫نه، باید برگردم و باهاش حرف بزنم. 48 00:01:31.299 --> 00:01:32.759 ‫از این خبرها نیست. می برمت خونه. 49 00:01:32.759 --> 00:01:34.928 ‫- پس می رم بیرون. ‫- چیکار می کنی؟ رایلی، بس کن. بس کن. 50 00:01:36.179 --> 00:01:37.639 ‫رایلی، برگرد توی ماشین. 51 00:01:38.973 --> 00:01:40.683 ‫- محکم بشین! ‫- ترمز بگیر! 52 00:01:40.725 --> 00:01:42.352 ‫نمی تونم! نمی تونم ماشین رو نگه دارم. 53 00:01:42.393 --> 00:01:44.479 ‫بُدی! 54 00:01:45.521 --> 00:01:48.149 ‫رایلی. رایلی. 55 00:01:48.191 --> 00:01:49.734 ‫رایلی! 56 00:01:51.361 --> 00:01:53.655 ‫- دوباره کابوس دیدی؟ ‫- ببخشید، بچه ها. 57 00:01:53.738 --> 00:01:55.907 ‫- بیخیال، پسر. ‫- بُدی! 58 00:01:57.158 --> 00:01:58.451 ‫پسر سوگلی نیاز به 59 00:01:58.534 --> 00:02:00.578 ‫قصه قبل از خواب داره که ‫بتونه خواب های خوب ببینه؟ 60 00:02:00.620 --> 00:02:03.289 ‫خیلی وقته که خواب های خوب رو بیخیال شدم. 61 00:02:04.457 --> 00:02:05.833 ‫عذر می خوام مزاحم خوابتون شدم. 62 00:02:13.466 --> 00:02:15.551 ‫«رایلی». 63 00:02:15.635 --> 00:02:17.470 ‫اسم خواهرت! 64 00:02:17.553 --> 00:02:19.973 ‫توی خواب مدام همین رو داد می زنی. 65 00:02:26.479 --> 00:02:29.148 ‫ممنونم که اینجا بهم یه فرصت مجدد دادی، فرمانده. 66 00:02:30.441 --> 00:02:32.944 ‫اما برای اردوگاه آتش نشانی ثبت نام کردم نه روان درمانی 67 00:02:34.654 --> 00:02:36.864 ‫هردو‌شون می تونن یکی باشن، بُدی. 68 00:02:40.493 --> 00:02:42.495 ‫من هم قدیم ها کابوس می دیدم. 69 00:02:42.537 --> 00:02:43.913 ‫می اومدم اینجا به امید اینکه باد 70 00:02:43.955 --> 00:02:45.665 ‫همشون رو از سرم بپرونه. 71 00:02:46.749 --> 00:02:48.668 ‫و حالا... 72 00:02:48.710 --> 00:02:50.086 ‫در آرامش می خوابم. 73 00:02:50.378 --> 00:02:52.588 ‫اگه توی این طرح به یه جاهایی برسی، 74 00:02:52.630 --> 00:02:53.965 ‫یاد می گیری آتیش ها رو خاموش کنی، 75 00:02:54.007 --> 00:02:56.092 ‫نه فقط آتش های توی کوهستان... 76 00:02:57.343 --> 00:02:58.511 ‫اینجا هم همین طور. 77 00:03:02.807 --> 00:03:04.559 ‫تو دزد ماشین بودی. 78 00:03:06.978 --> 00:03:09.397 ‫اما من با ماشینی که خواهرم توش بود تصادف کردم 79 00:03:12.775 --> 00:03:14.819 ‫حدست درست بود. 80 00:03:16.362 --> 00:03:18.031 ‫صدای پدرم توی سرمه و بهم می گه 81 00:03:18.072 --> 00:03:21.534 ‫اون شب به جای خواهرم، من باید می مردم. 82 00:03:24.912 --> 00:03:26.873 ‫یه تفنگ به سمت صورت یه مرد بیگناه نشونه گرفتم 83 00:03:26.956 --> 00:03:29.292 ‫تا یه حالت نشئگی بهم دست بده ‫و از دست اون صدا فرار کنم. 84 00:03:31.753 --> 00:03:33.588 ‫طبیعتاً جلوی هیچ چیزی گرفته نشد. 85 00:03:35.882 --> 00:03:38.509 ‫دزدی تو از اون فروشگاه... 86 00:03:38.760 --> 00:03:40.720 ‫عاملی بود که باعث شد بالآخره بیفتی زندان. 87 00:03:42.722 --> 00:03:43.890 ‫اما خیلی قبل تر از... 88 00:03:43.973 --> 00:03:45.850 ‫اونی که بری زندان، زندانی بودی، بُدی. 89 00:03:47.602 --> 00:03:48.936 ‫هنوز هم هستی. 90 00:03:49.896 --> 00:03:51.439 ‫من رو نگاه، بُدی. 91 00:03:55.777 --> 00:03:58.321 ‫تو با بدترین کاری که توی زندگیت کردی تعریف نمی شی 92 00:04:14.462 --> 00:04:17.924 ‫به این می گن یه معجونِ حرفه ای برای بیماری مزمن کلیه 93 00:04:19.133 --> 00:04:21.511 ‫یه یارویی توی وبلاگش اینو نوشته بود. 94 00:04:23.429 --> 00:04:27.183 ‫اَه! بوی چمن جلوی خونه رو می ده. مرسی. 95 00:04:28.809 --> 00:04:31.771 ‫خب، ایو امروز به نیروهای جذب شده آموزش می ده 96 00:04:31.812 --> 00:04:34.440 ‫پس یعنی من باید با جیک سوار کامیون بشم. 97 00:04:35.650 --> 00:04:37.735 ‫با من نمیای بُدی رو ببینی؟ 98 00:04:37.860 --> 00:04:39.737 ‫هشدار آماده باش رو که دیدی. 99 00:04:39.904 --> 00:04:41.280 ‫دیدمش؟ خودم اعلامش کردم. 100 00:04:41.364 --> 00:04:43.866 ‫صحیح. باد شدید، رطوبت کم. 101 00:04:43.991 --> 00:04:46.035 ‫آتیش که مرخصی نمی‌گیره. ‫منم همین‌طور. 102 00:04:46.160 --> 00:04:48.246 ‫وینس، بهش گفتی از اینجا بره! 103 00:04:48.287 --> 00:04:50.289 ‫می‌خوام بری بهش بگی ‫خوشحالی که اینجاست 104 00:04:50.331 --> 00:04:52.542 ‫و جفت‌مون می‌دونیم ‫می‌تونه توی این طرح موفق بشه. 105 00:04:52.917 --> 00:04:55.127 ‫وای خدا، بوی چمن جلوی خونه رو میده، 106 00:04:55.169 --> 00:04:57.630 ‫بعدش هم دهنت بوی کود می‌گیره. 107 00:04:57.880 --> 00:04:59.340 ‫تعریفت از موفقیت چیه؟ 108 00:04:59.382 --> 00:05:00.883 ‫آخه اون پشت میله‌های زندانه. 109 00:05:01.509 --> 00:05:03.970 ‫- توی اردوگاه آتش‌نشانی میله نداریم. ‫- خیلی خب، پس... 110 00:05:04.053 --> 00:05:05.721 ‫دقیقاً مثل وقتی که نوجوون بود، 111 00:05:05.805 --> 00:05:08.057 ‫می‌اومدم بهت می‌گفتم ‫که باید ادب بشه... 112 00:05:08.099 --> 00:05:10.309 ‫و عواقب کارهاش رو ببینه ‫ولی تو یهویی دخالت می‌کردی 113 00:05:10.309 --> 00:05:11.727 ‫و شروع به بغل‌کردنش می‌کردی. 114 00:05:12.103 --> 00:05:14.230 ‫بعدش شروع می‌کردی با عصبانیت ‫به همه دستور می‌دادی 115 00:05:14.272 --> 00:05:16.274 ‫جوری که انگار تو فرمانده‌مون هستی. 116 00:05:16.607 --> 00:05:18.901 ‫این که جوخۀ آتش‌نشانی نیست. 117 00:05:19.277 --> 00:05:20.569 ‫ما یه خانواده‌ایم. 118 00:05:22.446 --> 00:05:24.156 ‫یه خانواده بودیم! 119 00:05:30.121 --> 00:05:31.747 ‫نمی‌دونم وقتی همچین حرفایی می‌زنی 120 00:05:31.789 --> 00:05:34.959 ‫- چطور می‌تونم یه روزی ببخشمت. ‫- دارم صادقانه حرف می‌زنم. 121 00:05:35.001 --> 00:05:36.627 ‫اون قدیما آدمِ درستی نبود، 122 00:05:36.669 --> 00:05:39.588 ‫و الان زندانیه و مادرش... 123 00:05:39.630 --> 00:05:41.549 ‫با مانی همه کاری براش می‌کنن. 124 00:05:41.590 --> 00:05:42.800 ‫ازم نخواست این کار رو بکنم. 125 00:05:42.883 --> 00:05:43.968 ‫می‌دونم. 126 00:05:44.010 --> 00:05:46.679 ‫باعث میشه خودت این کارها رو بکنی. 127 00:05:46.762 --> 00:05:50.683 ‫داری کمکش می‌کنی که ناراحتت کنه. 128 00:05:51.267 --> 00:05:53.561 ‫ممکنه برای کارِت هم بد بشه، آخه... 129 00:05:53.644 --> 00:05:55.855 ‫رفتی به مانی گفتی مریضی؟ 130 00:05:56.814 --> 00:05:58.190 ‫مریضم دیگه! 131 00:05:58.649 --> 00:06:00.818 ‫نمی‌خوام مریض‌تر از این بشی. 132 00:06:02.069 --> 00:06:07.074 ‫خانواده‌ام، خانواده‌مون، ‫بهترین دوا و درمونیه که دارم. 133 00:06:07.116 --> 00:06:08.784 ‫اگه می‌خوای حالم خوب بشه، 134 00:06:08.951 --> 00:06:10.953 ‫برو بهش بگو عصبانی‌ای یا دلت شکسته. 135 00:06:10.995 --> 00:06:14.707 ‫هر مشکلی داری برو با پسرت در میون بذار ‫تا روابطمون خوب بشه. 136 00:06:16.834 --> 00:06:18.711 ‫واحد ۱۵۰۸. 137 00:06:18.794 --> 00:06:20.004 ‫آتش‌سوزی پوشش‌های گیاهی. 138 00:06:20.046 --> 00:06:22.006 ‫جادۀ «اولد ساو ولی» و کوه «مینور». 139 00:06:24.008 --> 00:06:25.342 ‫عالیه. 140 00:06:25.426 --> 00:06:28.054 ‫ملقب به «کوهِ آشوب». کارِ هیپی‌هاست. ‫(هیپی: نام یک جنبش فرهنگی) 141 00:06:28.137 --> 00:06:29.722 ‫هیپی‌ها کمترین نگرانی‌ات هستن. 142 00:06:29.764 --> 00:06:31.307 ‫زاهدها و کشاورزها هم هستن. 143 00:06:31.432 --> 00:06:33.392 ‫کامیون ۱۵۹۱، آتیش‌سوزیِ پوشش‌های گیاهی 144 00:06:33.476 --> 00:06:35.311 ‫در حدودِ یک و نیم هکتار. 145 00:06:35.311 --> 00:06:36.353 ‫اعلام وضعیت کنید. 146 00:06:36.395 --> 00:06:38.731 ‫کامیون ۱۵۹۱ صحبت می‌کنه. ‫داریم میایم. 147 00:06:46.614 --> 00:06:48.783 ‫میگم، رئیس، حالتون خوبه؟ 148 00:06:49.200 --> 00:06:50.242 ‫آره. 149 00:06:50.493 --> 00:06:52.203 ‫خوبم. فقط... 150 00:06:52.286 --> 00:06:53.537 ‫می‌دونی... 151 00:06:53.537 --> 00:06:56.457 ‫با برگشتنِ بُدی ‫یه سری خاطرات زنده شد. 152 00:06:58.918 --> 00:07:00.044 ‫آره. 153 00:07:01.879 --> 00:07:03.130 ‫می‌دونید، هوم... 154 00:07:03.589 --> 00:07:06.300 ‫یه مدتی هست که قصد دارم ‫در این مورد باهاتون صحبت کنم. 155 00:07:07.426 --> 00:07:08.844 ‫هوم... 156 00:07:09.094 --> 00:07:10.971 ‫حق با شما بود. 157 00:07:11.013 --> 00:07:12.264 ‫اون قضیۀ کبودی چشمم رو میگم. 158 00:07:13.808 --> 00:07:16.560 ‫- بُدی بهم مشت زده بود. ‫- می‌دونم. 159 00:07:18.270 --> 00:07:19.897 ‫درک نمی‌کنم... 160 00:07:21.023 --> 00:07:23.025 ‫که چرا بهت مشت زده. ‫آخه... 161 00:07:23.984 --> 00:07:26.362 ‫- شما دوتا برای هم مثل برادر بودید. ‫- بودیم! 162 00:07:27.780 --> 00:07:29.240 ‫قضیه‌اش پیچیده‌ست. 163 00:07:30.699 --> 00:07:32.535 ‫از طرفِ هر دوتامون. 164 00:07:33.452 --> 00:07:35.246 ‫راستش، من... 165 00:07:35.287 --> 00:07:37.206 ‫من می‌دونم چرا بهت زده. 166 00:07:41.001 --> 00:07:42.378 ‫ببین، رئیس، هیچ‌وقت قصد... 167 00:07:42.378 --> 00:07:43.921 ‫حسودیش میشه. 168 00:07:45.756 --> 00:07:47.174 ‫تو همونی هستی که اون می‌خواد باشه. 169 00:07:47.716 --> 00:07:48.926 ‫رفت... 170 00:07:49.426 --> 00:07:51.887 ‫و تو خیلی بیشتر از اون، ‫برام حکم پسرم رو پیدا کردی. 171 00:07:58.561 --> 00:08:00.062 ‫عه، عه، عه! 172 00:08:03.232 --> 00:08:05.818 ‫کوهِ آشوب، ‫#زندگی_توی_وَن 173 00:08:05.859 --> 00:08:07.152 ‫یه سر رفتم کافۀ اسموکی 174 00:08:07.152 --> 00:08:08.904 ‫و به ایدن گفتم این قهوه رو برای تو می‌خوام 175 00:08:08.946 --> 00:08:11.407 ‫و اون سفارش همیشگی‌ات رو یادش مونده بود. 176 00:08:11.740 --> 00:08:12.950 ‫داره رسم ادب رو رعایت می‌کنه. 177 00:08:13.826 --> 00:08:14.910 ‫وقت آموزشه. 178 00:08:15.244 --> 00:08:17.121 ‫به صف شید! ‫عضو جدید! 179 00:08:20.874 --> 00:08:23.168 ‫به ایستگاه ۴۲ آتش‌نشانی کالیفرنیا ‫خوش اومدید. 180 00:08:23.168 --> 00:08:25.629 ‫بهمون میگن «کارخونۀ آتیش»، ‫چون اینجا آتیش یه ثابت‌ـه... 181 00:08:25.713 --> 00:08:26.880 ‫و متغیر نیست. 182 00:08:26.922 --> 00:08:29.550 ‫شاید واسه این اومدید اینجا ‫چون به نظرتون هیجان‌انگیز می‌اومد. 183 00:08:29.800 --> 00:08:31.468 ‫شاید دلتون می‌خواد قهرمان باشید. 184 00:08:31.552 --> 00:08:33.637 ‫اژدهاها رو بکُشید، همه رو نجات بدید! 185 00:08:34.888 --> 00:08:36.599 ‫یا شایدم از شغل قبلی‌تون خسته شدین 186 00:08:36.599 --> 00:08:38.225 ‫و می‌خواید یه کار جدید رو امتحان کنید. 187 00:08:39.184 --> 00:08:40.894 ‫اگه برای هر کدوم از این دلایل اومدید اینجا 188 00:08:40.936 --> 00:08:42.646 ‫بدجوری زمین می‌خورید. 189 00:08:43.522 --> 00:08:45.691 ‫فقط کسایی از جهنم تمرینات ‫سربلند میان بیرون 190 00:08:45.733 --> 00:08:48.110 ‫و در عرض دو هفته ‫وارد کارهای عملیاتی میشن، 191 00:08:48.736 --> 00:08:52.156 ‫که این کار رو یه ندای وظیفه ‫مد نظر می‌گیرن. 192 00:08:52.197 --> 00:08:55.284 ‫اونایی که برای حفاظت از جامعه ‫و حفاظت از همدیگه اومدن. 193 00:08:55.784 --> 00:08:59.079 ‫باعث افتخارمه که به آیندۀ ‫آتش‌نشانی کالیفرنیا آموزش میدم. 194 00:08:59.330 --> 00:09:03.584 ‫حالا بیاید ببینیم ‫ارزش این عنوان رو دارید یا نه. 195 00:09:10.174 --> 00:09:11.383 ‫سلام. 196 00:09:11.550 --> 00:09:13.093 ‫همۀ اهالی اونجا رو خارج کردید؟ 197 00:09:13.302 --> 00:09:14.720 ‫تا جایی که معلومه آره. 198 00:09:14.845 --> 00:09:16.221 ‫انتهای اون درخت‌ها... 199 00:09:16.472 --> 00:09:18.557 ‫کلی باد شدید و شعله‌های بلند داریم. 200 00:09:20.434 --> 00:09:21.352 ‫تأیید میشه. 201 00:09:26.482 --> 00:09:27.983 ‫به نظرتون از چی شروع شده؟ 202 00:09:28.734 --> 00:09:30.611 ‫بیشتر نگرانِ کی و چی‌اش هستم. 203 00:09:30.736 --> 00:09:32.863 ‫یه عده لای اون درخت‌های ‫اون بالا زندگی می‌کنن. 204 00:09:32.946 --> 00:09:34.531 ‫وقتی باد تغییر جهت بده، 205 00:09:34.823 --> 00:09:37.493 ‫کل کوه آتیش می‌گیره. 206 00:09:37.743 --> 00:09:39.203 ‫کمک! 207 00:09:39.495 --> 00:09:42.289 ‫رئیس، اون... 208 00:09:44.750 --> 00:09:46.710 ‫یه مردِ آتیش‌گرفته؟ 209 00:09:52.716 --> 00:09:54.009 ‫تکون نخور، تکون نخور. 210 00:09:54.593 --> 00:09:57.221 ‫هِی، هِی، گوش کن. خاموش شد. باشه؟ 211 00:09:57.221 --> 00:09:59.098 ‫ولی ازت می‌خوام تکون نخوری. باشه؟ 212 00:09:59.348 --> 00:10:01.058 ‫حالا همین‌جوری نفس عمیق بکِش. 213 00:10:01.058 --> 00:10:01.975 ‫دوباره. یه دونه دیگه. 214 00:10:02.017 --> 00:10:04.645 ‫گرین‌کرست. واحد ۱۵۰۸. ‫اولویت دستوری. 215 00:10:04.686 --> 00:10:05.479 ‫کوه مینور. 216 00:10:05.521 --> 00:10:08.315 ‫یه بیمار با سوختگی درجۀ یک و دو داریم. 217 00:10:08.357 --> 00:10:10.400 ‫یه آمبولانس بفرستید اینجا. 218 00:10:10.609 --> 00:10:13.153 ‫ببینم بچه، تو این آتیش رو روشن کردی؟ 219 00:10:13.195 --> 00:10:14.571 ‫ما یه سیگار روشن کردیم. 220 00:10:14.613 --> 00:10:15.906 ‫باد شدید شد. 221 00:10:17.741 --> 00:10:19.493 ‫این همه ماریجوانا و فقط یه سیگار؟ 222 00:10:19.618 --> 00:10:21.286 ‫گفتی «ما». کیو میگی؟ 223 00:10:21.328 --> 00:10:22.871 ‫من و رفیقم کیلب. 224 00:10:22.913 --> 00:10:24.581 ‫من دویدم یه طرف. اون رفت یه طرف دیگه. 225 00:10:24.665 --> 00:10:28.252 ‫از آتیش رد شدم ولی اونو گُم کردم. 226 00:10:28.710 --> 00:10:30.254 ‫پس یه بچۀ دیگه اونجاست. 227 00:10:30.295 --> 00:10:34.007 ‫و وسط حریق جنگل، ‫معلوم نیست دقیقاً کجاست. 228 00:10:56.697 --> 00:10:57.781 ‫وای. 229 00:11:09.042 --> 00:11:10.502 ‫غذای اینجا چطوره؟ 230 00:11:10.544 --> 00:11:13.046 ‫باید بهتر از ندامتگاه باشه. 231 00:11:14.089 --> 00:11:15.674 ‫بازم به دست‌پخت شما نمی‌رسه. 232 00:11:16.466 --> 00:11:18.385 ‫پسر خودمی! باشه. خیلی خب! 233 00:11:18.427 --> 00:11:20.304 ‫به زودی از اینجا میای بیرون 234 00:11:20.387 --> 00:11:21.555 ‫و می‌تونی برگردی خونه 235 00:11:21.638 --> 00:11:23.348 ‫و هر چی بخوای برات درست می‌کنم. 236 00:11:23.432 --> 00:11:25.309 ‫از وقتی رفتی بابات هم توی آشپزخونه 237 00:11:25.350 --> 00:11:27.019 ‫یه چیزایی بلد شده درست کنه. 238 00:11:27.894 --> 00:11:30.522 ‫می‌دونی، فکر نکنم سر میز بابا ‫جایی داشته باشم. 239 00:11:32.232 --> 00:11:34.860 ‫آره، الان دیگه می‌دونم که اون... 240 00:11:34.901 --> 00:11:36.486 ‫بهت گفته از اینجا بری. 241 00:11:36.737 --> 00:11:39.031 ‫اشتباه خیلی بزرگی کرده. 242 00:11:39.197 --> 00:11:41.366 ‫ازت می‌خوام سعی کنی 243 00:11:41.408 --> 00:11:43.368 ‫یه جایی توی قلبت ‫برای بخشیدنِ اون باز کنی. 244 00:11:43.410 --> 00:11:45.495 ‫بهم گفت سربار! 245 00:11:48.707 --> 00:11:50.626 ‫می‌ترسه. 246 00:11:50.709 --> 00:11:52.711 ‫می‌ترسه که دوباره قلبش رو بشکنی 247 00:11:52.753 --> 00:11:54.713 ‫یا مثلاً قلب منو بشکنی. 248 00:11:55.213 --> 00:11:56.757 ‫تو نمی‌ترسی؟ 249 00:11:58.759 --> 00:12:00.385 ‫نه، نمی‌ترسم. 250 00:12:02.387 --> 00:12:05.223 ‫فقط دارم سعی می‌کنم از مرگ رایلی ‫در یه راه مفید استفاده کنم. 251 00:12:05.515 --> 00:12:06.808 ‫خیلی خب. 252 00:12:10.228 --> 00:12:11.480 ‫مامان. 253 00:12:16.360 --> 00:12:18.403 ‫اومدم اینجا تا هر چند نفر که ‫تونستم رو نجات بدم، 254 00:12:18.487 --> 00:12:19.863 ‫هر جور که شده! 255 00:12:22.616 --> 00:12:25.410 ‫وقتی صدای آژیر شنیدید، ‫یعنی به کمک‌مون نیاز دارن. 256 00:12:25.869 --> 00:12:28.288 ‫اگه برای حریق جنگل اعزام بشیم ‫لباس نومکس می‌پوشیم. 257 00:12:28.330 --> 00:12:29.748 ‫اگه آتیش‌سوزیِ ساختمونی باشه، 258 00:12:29.831 --> 00:12:31.792 ‫سریع می‌ریم سراغِ این لباس‌ها. 259 00:12:31.875 --> 00:12:33.668 ‫با افزایش دقت، سرعت‌مون رو افزایش می‌دیم. 260 00:12:33.710 --> 00:12:36.004 ‫خیلی نرم و دقیق و در نتیجه سریع! 261 00:12:36.088 --> 00:12:37.130 ‫پنج ثانیه! 262 00:12:37.172 --> 00:12:40.300 ‫ملت میگن یا میشه کارها رو خوب انجام داد ‫یا میشه سریع انجام‌شون داد. 263 00:12:40.634 --> 00:12:42.052 ‫اون آدما آتش‌نشان نیستن. 264 00:12:42.094 --> 00:12:43.637 ‫تمام! 265 00:12:43.804 --> 00:12:45.222 ‫آره. خیلی آروم بود. 266 00:12:45.263 --> 00:12:46.932 ‫- همه‌تون دوباره انجام بدید. ‫- صبر کن. 267 00:12:47.015 --> 00:12:49.309 ‫همین الان تموم شد. ‫روز اول‌مونه تازه. 268 00:12:49.351 --> 00:12:52.145 ‫روز اول از دو هفته‌ای که قراره بعدش ‫با آتیش رو در رو بشی. 269 00:12:52.187 --> 00:12:53.563 ‫تمرین مثل دوستت می‌مونه. 270 00:12:53.688 --> 00:12:54.439 ‫استراحت لازم دارم. 271 00:12:55.232 --> 00:12:56.817 ‫آتیش‌ها استراحت نمی‌کنن، ‫منم همین‌طور! 272 00:12:56.858 --> 00:12:59.403 ‫باید بنیه و سرعت و استقامتت رو بیشتر کنی. 273 00:12:59.486 --> 00:13:00.362 ‫عه. 274 00:13:00.445 --> 00:13:03.281 ‫اینم از این! یه نفر کم شد. 275 00:13:03.573 --> 00:13:06.243 ‫ببینید، ما نیروهای تازه‌کار نیاز داریم ‫ولی محتاجِ هیچ‌کس... 276 00:13:06.243 --> 00:13:07.327 ‫نیستیم! 277 00:13:07.369 --> 00:13:09.704 ‫محتاجِ آتش‌نشان‌هاییم. 278 00:13:10.580 --> 00:13:11.873 ‫من می‌خوام یاد بگیرم. 279 00:13:11.957 --> 00:13:14.793 ‫ترفندی وجود نداره که این یونیفرم رو ‫سریع‌تر بشه پوشید؟ 280 00:13:14.960 --> 00:13:16.211 ‫این یه یونیفرم نیست. 281 00:13:16.336 --> 00:13:17.379 ‫یه زره‌ـه. 282 00:13:17.629 --> 00:13:19.464 ‫باید ازش استفاده کنی تا درکش کنی. 283 00:13:19.631 --> 00:13:21.383 ‫وقتی با مهارت کامل از تمرینات بیای بیرون، 284 00:13:21.383 --> 00:13:23.260 ‫ازم تشکر می‌کنی. 285 00:13:34.312 --> 00:13:36.439 ‫اصلاً هیچی پیدا نیست. 286 00:13:36.690 --> 00:13:39.526 ‫توی همۀ آتیش‌سوزی‌ها ‫پای یه نفر وسطه که فکر می‌کرده شکست‌ناپذیره. 287 00:13:42.904 --> 00:13:44.281 ‫کمک! 288 00:13:44.322 --> 00:13:46.825 ‫می‌شنوی؟ 289 00:13:46.867 --> 00:13:48.368 ‫کمک! 290 00:13:54.624 --> 00:13:55.709 ‫خیلی خب، بریم، آقایون. 291 00:13:55.709 --> 00:13:57.252 ‫دوست ندارم ملاقات‌هاتون رو کوتاه کنم. 292 00:13:57.252 --> 00:13:58.962 ‫ولی کلی کار داریم. برید بالا. یالا. 293 00:13:59.629 --> 00:14:01.673 ‫گرین‌کرست. آتش‌سوزی پوشش‌های گیاهی. 294 00:14:01.715 --> 00:14:03.508 ‫۲۰ هکتار پخش شده و یه نوجوون گُمشده... 295 00:14:03.550 --> 00:14:05.969 ‫بهتره برم از پایگاه روی این وضعیت نظارت کنم. 296 00:14:06.595 --> 00:14:08.179 ‫توی کوه آشوب یه بچه گُم شده؟ 297 00:14:08.346 --> 00:14:09.431 ‫بُدی، بیا بریم. 298 00:14:09.472 --> 00:14:11.349 ‫اوضاع اونجا خیلی سریع قاراشمیش میشه. 299 00:14:11.349 --> 00:14:13.059 ‫آره، می‌دونم اینو می‌دونی. 300 00:14:13.184 --> 00:14:15.770 ‫بُدی، هر گوشه و کنارِ این شغل ‫خطر وجود داره. 301 00:14:15.812 --> 00:14:17.731 ‫پس اگه واقعاً می‌خوای به پدرت ثابت کنی ‫اشتباه می‌کنه، 302 00:14:17.731 --> 00:14:18.940 ‫نرو دنبال خطر. 303 00:14:19.190 --> 00:14:22.736 ‫در ضمن، تحملش رو ندارم ‫که یه عضو دیگۀ خانواده رو از دست بدم. 304 00:14:22.777 --> 00:14:24.195 ‫هیچ‌کس از گروه من 305 00:14:24.237 --> 00:14:25.614 ‫نمی‌ره دنبال خطر یا دردسر. 306 00:14:25.697 --> 00:14:27.657 ‫- اشتباه میگم، بُدی؟ ‫- نه قربان. 307 00:14:29.034 --> 00:14:30.952 ‫رئیس، حواسم بهش هست. 308 00:14:31.703 --> 00:14:32.954 ‫می‌دونم که هست. 309 00:14:44.049 --> 00:14:46.718 ‫کسی صدامو می‌شنوه؟ 310 00:14:48.261 --> 00:14:51.640 ‫کمک! آهای! 311 00:14:52.223 --> 00:14:53.558 ‫از این‌طرف. 312 00:15:03.526 --> 00:15:05.570 ‫رئیس، هوم... 313 00:15:06.196 --> 00:15:08.823 ‫اینجا کدوم قبرستونیه؟ 314 00:15:08.907 --> 00:15:11.576 ‫اون همه ماریجوانایی که دستِ اون بچه‌هه بود، 315 00:15:12.243 --> 00:15:13.912 ‫به گمونم از اینجا می‌اومده. 316 00:15:13.995 --> 00:15:15.080 ‫این بچه کجاست؟ آهای! 317 00:15:15.163 --> 00:15:17.916 ‫- کجایی؟ ‫- این پایینم! 318 00:15:20.752 --> 00:15:22.420 ‫کدوم پایین؟ 319 00:15:31.054 --> 00:15:33.431 ‫خدا رو شکر. پیدام کردین. 320 00:15:37.102 --> 00:15:38.812 ‫دریافت شد. 321 00:15:38.895 --> 00:15:40.063 ‫خیلی خب، آقایون. 322 00:15:40.313 --> 00:15:41.981 ‫الان خیلی اتفاق‌ها داره می‌افته. 323 00:15:42.273 --> 00:15:44.692 ‫واحد ۱۵۰۸ داره یه عملیاتِ ‫ جستجو و نجات انجام میده. 324 00:15:44.734 --> 00:15:46.820 ‫گروه‌های کامیونی دارن این آتیش رو ‫خاموش می‌کنن. 325 00:15:46.820 --> 00:15:49.197 ‫یه پاکسازیِ ۲ متری خار و خاشاک ‫به عمق ۱.۵ متری انجام می‌دیم. 326 00:15:49.239 --> 00:15:51.449 ‫و با این بادها، ‫آتیش ممکنه بیشتر به سمت شرق بره. 327 00:15:51.533 --> 00:15:53.243 ‫بیاید مطمئن بشیم ‫که همچین اتفاقی نمی‌افته. 328 00:15:53.326 --> 00:15:54.953 ‫- متوجه شدین؟ ‫- آهای، فرمانده. 329 00:15:54.994 --> 00:15:58.039 ‫گفتی گروه بابام ‫اون بالا برای عملیات جستجو و نجات رفته؟ 330 00:15:58.206 --> 00:15:59.791 ‫آره. مگه گوش نمیدی چی میگم؟ 331 00:16:01.292 --> 00:16:02.627 ‫میشه یه صحبتی بکنیم؟ 332 00:16:04.337 --> 00:16:05.547 ‫سریع تمومش کن. 333 00:16:07.132 --> 00:16:09.134 ‫این منطقه رو یه یارو ‫به اسم «موهاوی» می‌گردونه. 334 00:16:09.509 --> 00:16:11.428 ‫از اون قدیما می‌شناسمش. 335 00:16:11.803 --> 00:16:13.847 ‫اگه فکر کنه کسب و کارش از طرفِ... 336 00:16:13.888 --> 00:16:16.891 ‫دزدها یا پلیس‌ها یا حتی آتش‌نشان‌ها در خطره ‫ اوضاع بد میشه، فرمانده. 337 00:16:17.142 --> 00:16:18.643 ‫چه‌جور کسب و کاری منظورته؟ 338 00:16:18.643 --> 00:16:20.061 ‫فروش ماریجوانا. 339 00:16:20.437 --> 00:16:22.021 ‫موهاوی کِشت غیرقانونی انجام میده. 340 00:16:23.565 --> 00:16:26.067 ‫داشت می‌دویدم. افتادم پایین. 341 00:16:26.317 --> 00:16:27.861 ‫افتادم توی این گودال. 342 00:16:27.861 --> 00:16:29.070 ‫اصلاً اینجا چه‌جور جاییه؟ 343 00:16:29.112 --> 00:16:30.363 ‫فقط آروم باش، خب؟ 344 00:16:30.405 --> 00:16:31.489 ‫از اونجا میاریمت بیرون. 345 00:16:31.489 --> 00:16:33.616 ‫- داره از هوش میره. ‫- آهای! 346 00:16:33.658 --> 00:16:34.701 ‫خوابت نبره. 347 00:16:34.742 --> 00:16:35.702 ‫بیدار بمون، باشه؟ 348 00:16:38.204 --> 00:16:40.582 ‫رئیس، این گودال مزخرفِ قرون وسطایی ‫واسه چیه؟ 349 00:16:41.499 --> 00:16:44.878 ‫گرین‌کرست. واحد ۱۵۰۸. 350 00:16:54.095 --> 00:16:56.639 ‫گُم شدین؟ آتیش از اون‌طرفه. 351 00:16:56.681 --> 00:16:58.183 ‫آره، ولی ایشون افتادن این پایین. 352 00:16:58.433 --> 00:16:59.601 ‫- اومدیم کمکش کنیم. ‫- نه! 353 00:16:59.642 --> 00:17:01.477 ‫باشه، تکون نخورید. ‫تکون نخورید، تکون نخورید. 354 00:17:01.895 --> 00:17:02.812 ‫دست به بیسیم نزن. 355 00:17:02.896 --> 00:17:04.314 ‫- دست به بیسیم نزن. ‫- وضعیت اضطراری! 356 00:17:04.355 --> 00:17:06.191 ‫دست به بیسیم نزن، پسر. 357 00:17:14.908 --> 00:17:17.285 ‫واحد ۱۵۰۸، اعلام وضعیت کن. 358 00:17:20.580 --> 00:17:21.956 ‫واحد ۱۵۰۸؟ 359 00:17:22.165 --> 00:17:24.751 ‫اعلام وضعیت اضطراری کردین ‫و تیراندازی شد؟ 360 00:17:28.379 --> 00:17:29.380 ‫گرین‌کرست. 361 00:17:29.881 --> 00:17:32.592 ‫یه گزارش وضعیت از کامیون ۱۵۹۱ می‌خوام. 362 00:17:32.634 --> 00:17:33.635 ‫با واحد هوایی تماس بگیرید. 363 00:17:33.676 --> 00:17:35.219 ‫می‌خوام از بالا، کوه مینور رو ببینم. 364 00:17:35.219 --> 00:17:38.264 ‫وصلتون می‌کنم به دوربین واحدِ هوایی. 365 00:17:44.270 --> 00:17:46.022 ‫کارآگاه، رئیس حوزه «لئونی» هستم. 366 00:17:46.064 --> 00:17:47.065 ‫یه مشکلی پیش اومده. 367 00:17:47.065 --> 00:17:50.193 ‫یه آتش‌نشان در زمان عملیات جستجو و نجات ‫تقاضای کمک کرد. 368 00:17:51.319 --> 00:17:53.821 ‫و وینس توی کوه آشوب، مفقود شده. 369 00:18:02.789 --> 00:18:04.332 ‫مأمورهای عملیاتی کمک می‌خوان. 370 00:18:04.374 --> 00:18:06.125 ‫مأمورهای عملیاتی‌مون کمک می‌خوان. 371 00:18:06.209 --> 00:18:09.295 ‫«وضعیت اضطراری»؟ ‫سیگنال تقاضای کمک فرستادی؟ 372 00:18:10.338 --> 00:18:11.714 ‫نباید این کار رو می‌کردی. 373 00:18:11.714 --> 00:18:13.925 ‫تو دیگه حرف از باید و نباید نزن! 374 00:18:13.925 --> 00:18:15.343 ‫یه بچه افتاده توی گودال. 375 00:18:15.343 --> 00:18:18.054 ‫اون گودال، سیستم امنیتی من ‫برای دزدها و پلیس‌هاست. 376 00:18:18.054 --> 00:18:19.764 ‫اون بچه داشت ازم محصول می‌دزدید. 377 00:18:19.806 --> 00:18:21.391 ‫فقط واسه همین میان این بالا. 378 00:18:21.432 --> 00:18:23.309 ‫داشت راه امرار معاش خانواده‌ام رو برمی‌داشت. 379 00:18:23.309 --> 00:18:24.769 ‫- کار درستی نیست. ‫- خانواده‌ات کجاست؟ 380 00:18:24.811 --> 00:18:26.312 ‫قبلش فرستادمشون پایینِ کوه. 381 00:18:26.312 --> 00:18:27.647 ‫خب چرا خودتم نمی‌ری پیش‌شون؟ 382 00:18:27.689 --> 00:18:29.232 ‫چون بیخیالِ محصولات... 383 00:18:29.273 --> 00:18:30.942 ‫و آزادیم نمیشم. 384 00:18:36.114 --> 00:18:37.532 ‫اوضاعش چقدر وخیمه؟ 385 00:18:37.657 --> 00:18:38.741 ‫هوم؟ پاش رو میگم. 386 00:18:38.783 --> 00:18:40.660 ‫خب، تا وقتی ارزیابی‌اش نکنم نمی‌دونم. 387 00:18:40.743 --> 00:18:43.037 ‫- ولی قبلش باید بازم کنی. ‫- نه، هیچ بایدی برام وجود نداره. 388 00:18:43.079 --> 00:18:45.123 ‫می‌دونم که نمی‌خوای خونِ یه بچۀ مُرده ‫بیفته گردنت. 389 00:18:45.123 --> 00:18:46.999 ‫آره، معلومه که نمی‌خوام، پسر. 390 00:18:47.083 --> 00:18:49.460 ‫ببین، درک می‌کنم که مثل شما نیستم. 391 00:18:49.544 --> 00:18:51.212 ‫بچه‌ها منو مثل شما ‫قهرمان خودشون نمی‌دونن 392 00:18:51.295 --> 00:18:53.214 ‫ولی من از این راه امرار معاش می‌کنم. 393 00:18:53.756 --> 00:18:55.216 ‫بدون اجازه وارد شده بود. 394 00:18:55.299 --> 00:18:57.719 ‫- شما هم همین‌طور. ‫- خیلی خب، یه پیشنهادی دارم. 395 00:18:57.760 --> 00:18:59.429 ‫بذار اونو از اینجا در بیاریم، 396 00:18:59.429 --> 00:19:01.013 ‫بعدش می‌ریم و کاری به کارِت نداریم. 397 00:19:01.013 --> 00:19:03.516 ‫می‌ریم آتیشی رو خاموش می‌کنیم ‫که شاید محصولاتت رو هم بسوزونه، 398 00:19:03.558 --> 00:19:05.643 ‫حالا اون یه کمی که ‫این بچه داشته می‌دزدیده رو بیخیال. 399 00:19:05.685 --> 00:19:06.978 ‫آتیش به این بالا نمی‌رسه. 400 00:19:06.978 --> 00:19:08.354 ‫باد می‌برتش پایین کوه. 401 00:19:08.354 --> 00:19:09.355 ‫خودمون حصارکِشی کردیم. 402 00:19:09.439 --> 00:19:11.149 ‫نیازی نداریم غریبه‌ها بیان این بالا 403 00:19:11.149 --> 00:19:12.525 ‫و وانمود کنن نجات‌مون دادن. 404 00:19:12.525 --> 00:19:14.986 ‫نمی‌خوایم شما رو نجات بدیم. 405 00:19:15.027 --> 00:19:16.237 ‫فقط همین بچه رو. 406 00:19:19.574 --> 00:19:21.242 ‫رفقای کلانترت هستن؟ آره؟ 407 00:19:21.284 --> 00:19:23.369 ‫واسه وضعیت اضطراری‌ای که اعلام کردی اومدن؟ 408 00:19:24.328 --> 00:19:27.039 ‫می‌بینی؟ ببین، به محض اینکه از اینجا برید، 409 00:19:27.081 --> 00:19:28.249 ‫می‌ریزن اینجا 410 00:19:28.332 --> 00:19:29.500 ‫و همۀ محصولاتم رو برمی‌دارن. 411 00:19:29.500 --> 00:19:30.918 ‫میندازنم زندان! 412 00:19:30.960 --> 00:19:32.336 ‫ببین، بذار مخلص کلام رو بهت بگم. 413 00:19:32.587 --> 00:19:35.840 ‫یه بچۀ مفقود شده ‫با دوتا آتش‌نشانِ مفقود شده داری. 414 00:19:36.257 --> 00:19:38.384 ‫چه خوشت بیاد چه نیاد، ‫اونا میان این بالا. 415 00:19:38.384 --> 00:19:40.720 ‫اگه نذاری کمکش کنیم ‫برات خیلی بدتر میشه. 416 00:19:40.761 --> 00:19:42.054 ‫منو تحت فشار نذار، آتش‌نشان! 417 00:19:44.891 --> 00:19:47.977 ‫خیلی خب، خیلی خب، خیلی خب. 418 00:19:48.019 --> 00:19:49.979 ‫الان میگم چی‌کار کنیم. 419 00:19:50.146 --> 00:19:51.898 ‫بهم یاد بده چه‌جوری از این استفاده کنم. 420 00:19:54.984 --> 00:19:56.027 ‫چی می‌خوای بگی؟ 421 00:19:56.068 --> 00:19:59.363 ‫بهشون میگم با سه نفر آدم مفقود ‫این بالا نیستم. 422 00:19:59.405 --> 00:20:01.365 ‫با سه تا گروگان این بالا هستم. 423 00:20:04.202 --> 00:20:07.038 ‫می‌فهمید؟ من زندان برو نیستم. 424 00:20:07.205 --> 00:20:08.539 ‫می‌خوام باهاشون قرار بذارم. 425 00:20:13.294 --> 00:20:15.713 ‫یالا آقایون. سرعت بدید. 426 00:20:27.391 --> 00:20:29.936 ‫ببینم، اون بالا چه خبره؟ 427 00:20:30.311 --> 00:20:31.729 ‫باد داره به ضررمون عمل می‌کنه. 428 00:20:31.938 --> 00:20:33.314 ‫نه، نه، منظورم باد نیست. 429 00:20:33.314 --> 00:20:34.190 ‫این پلیس‌ها رو میگم. 430 00:20:34.190 --> 00:20:35.483 ‫ما وظیفۀ خودمون رو انجام می‌دیم. 431 00:20:35.524 --> 00:20:36.734 ‫به کار پلیس کاری نداریم. 432 00:20:36.817 --> 00:20:37.777 ‫برگرد سر کارِت. 433 00:20:37.818 --> 00:20:39.278 ‫گوش کنید! 434 00:20:39.320 --> 00:20:41.656 ‫آتش‌نشان‌ها و بچۀ گمشده‌تون ‫این بالا پیش من هستن. 435 00:20:41.739 --> 00:20:42.573 ‫چی میگه؟ 436 00:20:42.573 --> 00:20:43.783 ‫اون موهاوی‌ـه. 437 00:20:44.075 --> 00:20:45.076 ‫سلام؟ 438 00:20:45.243 --> 00:20:46.869 ‫این بیسیمه کار می‌کنه؟ 439 00:20:48.120 --> 00:20:49.914 ‫به نفعتونه که جوابم رو بدید. 440 00:20:50.164 --> 00:20:51.290 ‫می‌شنوی رئیس؟ 441 00:20:51.374 --> 00:20:52.500 ‫گروهت رو جمع کن. 442 00:20:52.541 --> 00:20:54.669 ‫فوراً برشون گردون توی اردوگاه. 443 00:20:54.752 --> 00:20:57.922 ‫مانی، نذار بُدی توی این قضیه دخالت کنه. 444 00:20:58.005 --> 00:20:59.298 ‫دریافت شد. 445 00:21:00.591 --> 00:21:02.301 ‫خیلی خب، جمع کنید بریم. 446 00:21:02.301 --> 00:21:03.761 ‫برمی‌گردیم اردوگاه. 447 00:21:04.303 --> 00:21:05.805 ‫اشتباه محض‌ـه. 448 00:21:05.805 --> 00:21:07.431 ‫می‌ذاریم کلانتر کارش رو بکنه. 449 00:21:07.431 --> 00:21:08.641 ‫- بیا بریم. ‫- فرمانده... 450 00:21:08.683 --> 00:21:10.768 ‫آتیش به کنار، ‫موهاوی همیشه مسلحه. 451 00:21:10.768 --> 00:21:12.979 ‫- خب؟ بابام و جیک و حتی اون بچه... ‫- بُدی! 452 00:21:13.270 --> 00:21:16.315 ‫رئیس‌مون بهم یه دستور داد ‫و منم بهت یه دستور میدم. برو! 453 00:21:16.649 --> 00:21:18.776 ‫«تو با بدترین کاری که توی زندگیت کردی ‫تعریف نمیشی.» 454 00:21:18.818 --> 00:21:19.986 ‫دیشب اینو گفتی. 455 00:21:20.277 --> 00:21:21.278 ‫خب که چی؟ 456 00:21:21.320 --> 00:21:22.863 ‫بدترین کاری که الان می‌تونیم بکنیم 457 00:21:22.905 --> 00:21:25.074 ‫اینه که بابام و جیک رو اون بالا ‫به حال خودشون ول کنیم. 458 00:21:26.617 --> 00:21:29.036 ‫اونا اصلاً نمی‌دونن چطور باید ‫با کسی مثل موهاوی برخورد کنن. 459 00:21:29.078 --> 00:21:30.329 ‫ما پلیس نیستیم، بُدی. 460 00:21:30.329 --> 00:21:31.455 ‫آره، دقیقاً! 461 00:21:31.789 --> 00:21:33.791 ‫وظیفه‌مون اینه که ‫حافظِ جون دیگران باشیم، مگه نه؟ 462 00:21:34.417 --> 00:21:35.459 ‫اگه این پلیس‌ها برن بالا، 463 00:21:35.459 --> 00:21:37.128 ‫به‌غیر از آتیش‌سوزی، تیراندازی هم میشه. 464 00:21:37.128 --> 00:21:39.046 ‫موهاوی فقط به حرف آدمایی مثل ما گوش میده. 465 00:21:39.338 --> 00:21:40.297 ‫من و تو. 466 00:21:41.090 --> 00:21:42.675 ‫هنوزم رو اعصابی! می‌دونستی؟ 467 00:21:42.675 --> 00:21:43.926 ‫بیا بریم. 468 00:21:45.177 --> 00:21:47.680 ‫نه، نه، نه. 469 00:21:47.972 --> 00:21:50.474 ‫گرین‌کرست، تأیید کنید ‫که دستور منو دریافت کردید. 470 00:21:50.516 --> 00:21:53.436 ‫گروه چهارم تری‌راک رو آزاد کردم. 471 00:22:00.901 --> 00:22:02.820 ‫یالا، مانی، بردار. 472 00:22:02.862 --> 00:22:04.697 ‫بردار. 473 00:22:06.073 --> 00:22:07.366 ‫۳۰ ثانیه. 474 00:22:07.408 --> 00:22:08.701 ‫بعدش کُت. 475 00:22:13.581 --> 00:22:14.582 ‫کاپشن. 476 00:22:14.623 --> 00:22:15.833 ‫قبل از کلاه بسته بشه. 477 00:22:15.916 --> 00:22:17.084 ‫یادمه. 478 00:22:21.005 --> 00:22:22.089 ‫رئیس؟ 479 00:22:22.715 --> 00:22:24.216 ‫تمرین تمومه. تو همراهم میای. 480 00:22:24.508 --> 00:22:25.885 ‫- چی؟ ‫- رئیس، کجا می‌ریم؟ 481 00:22:26.969 --> 00:22:28.053 ‫کوه مینور. 482 00:22:28.095 --> 00:22:29.096 ‫عملیات جستجو و نجات؟ 483 00:22:29.180 --> 00:22:30.306 ‫الان فراتر از این حرفا شده. 484 00:22:30.556 --> 00:22:32.641 ‫وینس و جیک توی یه گروگان‌گیری هستن. 485 00:22:32.683 --> 00:22:34.018 ‫خودشون گروگان شدن؟ 486 00:22:35.102 --> 00:22:37.188 ‫بابات و بُدی هم دارن میرن اون بالا. 487 00:22:37.188 --> 00:22:38.397 ‫ایو، سریع باش. 488 00:22:38.647 --> 00:22:40.024 ‫همۀ کامیون‌ها رفتن. 489 00:22:40.024 --> 00:22:42.067 ‫آره، واسه همین با هلی‌کوپتر می‌ریم. 490 00:23:02.755 --> 00:23:04.673 ‫الکی نبود که اینجا رو انتخاب کردم. 491 00:23:05.007 --> 00:23:06.967 ‫هلی‌کوپترها نمی‌تونن ‫زیر این درخت‌ها رو ببینن. 492 00:23:07.009 --> 00:23:08.844 ‫آره، شاید بتونی از دست پلیس‌ها قایم بشی 493 00:23:08.886 --> 00:23:10.888 ‫ولی نمی‌تونی از دست این آتیش قایم بشی. 494 00:23:11.096 --> 00:23:12.640 ‫الان باد داره میارتش بالای کوه. 495 00:23:13.015 --> 00:23:15.100 ‫گفتم که. ‫خودمون حصارکِشی کردیم. 496 00:23:15.476 --> 00:23:17.478 ‫از اطراف خودمون و گیاه‌هام رد میشه. 497 00:23:17.520 --> 00:23:20.481 ‫تو کشاورزی. من آتش‌نشانم. 498 00:23:20.648 --> 00:23:22.316 ‫جدی میگم، حصارکشی‌تون دَووم نمیاره. 499 00:23:22.316 --> 00:23:24.193 ‫احتمال داره از شدت خونریزی بمیره. 500 00:23:24.527 --> 00:23:25.945 ‫شریان‌بند نیاز داره، دوستِ من. 501 00:23:25.986 --> 00:23:28.614 ‫- من دوستت نیستم. ‫- به خانوادۀ خودت فکر کن. 502 00:23:29.823 --> 00:23:31.242 ‫این بچه... 503 00:23:31.575 --> 00:23:33.327 ‫پسرِ یه کسیه. 504 00:23:35.663 --> 00:23:36.705 ‫صدای چی بود؟ 505 00:23:36.830 --> 00:23:38.290 ‫پلیس‌ها اومدن؟ 506 00:23:38.332 --> 00:23:41.043 ‫آهای، هر کی بیاد اینجا ‫تیربارون میشه. 507 00:23:41.168 --> 00:23:43.087 ‫صبر کنید. پلیس نیستیم. 508 00:23:47.049 --> 00:23:49.301 ‫ببین، ما دنبال دردسر نمی‌گردیم. 509 00:23:49.718 --> 00:23:51.470 ‫لطفاً شلیک نکن. ‫اون پسرمه. 510 00:23:52.221 --> 00:23:53.264 ‫پسرته؟ 511 00:23:56.141 --> 00:23:57.268 ‫فقط اسماً! 512 00:23:57.268 --> 00:24:00.187 ‫داری یه وضعیت بد رو بدتر می‌کنی، بُدی. 513 00:24:00.354 --> 00:24:01.480 ‫صبر کن ببینم. 514 00:24:02.648 --> 00:24:03.941 ‫بُدی؟ 515 00:24:08.570 --> 00:24:10.781 ‫اومدم با یه دوست قدیمی ‫منطقی صحبت کنم. 516 00:24:13.617 --> 00:24:15.160 ‫ببین پسر، این آتیش داره نزدیک‌تر میشه. 517 00:24:15.327 --> 00:24:16.954 ‫می‌خوام کمکت کنم بدونِ حضور پلیس‌ها 518 00:24:16.954 --> 00:24:19.707 ‫- به یه نتیجه‌ای برسی. ‫- جای تعجب نداره، همدیگه رو می‌شناسید! 519 00:24:19.957 --> 00:24:23.460 ‫داداش، فکر می‌کردم مُردی. 520 00:24:23.961 --> 00:24:25.796 ‫یه جورایی مُرده بودم. 521 00:24:25.796 --> 00:24:27.881 ‫دارم یه هدفی پیدا می‌کنم ‫که براش زندگی کنم. 522 00:24:27.923 --> 00:24:29.883 ‫به زندانی‌بودن که نمیشه گفت زندگی‌کردن. 523 00:24:30.175 --> 00:24:32.302 ‫بُدی صرفاً یه زندانی نیست. 524 00:24:33.470 --> 00:24:34.513 ‫آتش‌نشان هم هست. 525 00:24:34.555 --> 00:24:35.764 ‫تو دیگه کی هستی؟ 526 00:24:35.764 --> 00:24:37.057 ‫روانشناسشی؟ 527 00:24:37.099 --> 00:24:39.018 ‫فرمانده‌مه. 528 00:24:39.309 --> 00:24:41.979 ‫قبلاً یکی مثل ما بود. 529 00:24:42.479 --> 00:24:44.273 ‫می‌ذاری حرفش رو بزنه؟ 530 00:24:46.150 --> 00:24:48.652 ‫ما دوتا رو بگیر، بذار اون سه تا برن. 531 00:24:48.652 --> 00:24:50.404 ‫این‌جوری اون بچه معاینه میشه. 532 00:24:50.446 --> 00:24:51.947 ‫به هیچ وجه. ‫بُدی زندانیه. 533 00:24:51.947 --> 00:24:53.490 ‫براشون مهم نیست چه بلایی سرش میاد. 534 00:24:53.532 --> 00:24:54.825 ‫پس حداقل بذار این دو نفر 535 00:24:54.867 --> 00:24:56.201 ‫خونریزی این بچه رو بند بیارن. 536 00:24:56.243 --> 00:24:58.412 ‫از وقتی اومدیم اینجا همین تقاضا رو کردیم. 537 00:24:58.454 --> 00:25:00.164 ‫الان من تقاضا می‌کنم. 538 00:25:01.248 --> 00:25:03.042 ‫قبول کن، داداش. 539 00:25:03.125 --> 00:25:04.209 ‫ما... 540 00:25:04.293 --> 00:25:06.045 ‫ما هم یه زمان مثل اون، جَوون و احمق بودیم. 541 00:25:06.712 --> 00:25:09.715 ‫چه بسا کارهای احمقانه‌تر هم کرده باشیم. 542 00:25:14.011 --> 00:25:16.096 ‫حرفم رو باور کن، 543 00:25:16.180 --> 00:25:18.557 ‫خیلی بَده که حس کنی یه نفر ‫به‌خاطر تو مُرده. 544 00:25:22.144 --> 00:25:24.688 ‫هیچ‌وقت خودتو نمی‌بخشی. 545 00:25:39.870 --> 00:25:41.330 ‫بازشون کنید. 546 00:25:53.008 --> 00:25:54.051 ‫رئیس رسید. 547 00:25:54.051 --> 00:25:55.010 ‫بهشون خبر میدم. 548 00:25:55.010 --> 00:25:56.136 ‫رئیس اومد. 549 00:26:02.643 --> 00:26:04.228 ‫گرگوری، خبری نشد؟ 550 00:26:04.353 --> 00:26:06.605 ‫خبر خوب اینه که می‌دونیم با کی طرفیم. 551 00:26:06.647 --> 00:26:07.689 ‫موهاوی ساتن. 552 00:26:07.689 --> 00:26:09.066 ‫سابقۀ کِشت غیرقانونی داشته. 553 00:26:09.233 --> 00:26:10.734 ‫با پلیس‌ها مخالفه. 554 00:26:10.817 --> 00:26:13.070 ‫هر چند وقت یه بار جابه‌جا میشه ‫تا موقعیتش لو نره. 555 00:26:13.111 --> 00:26:14.071 ‫خبر بد چیه؟ 556 00:26:14.112 --> 00:26:15.531 ‫همچین آدمی با گروهش 557 00:26:15.572 --> 00:26:16.949 ‫تا دندون مسلحن. 558 00:26:17.032 --> 00:26:18.534 ‫بعیده که تسلیم بشن. 559 00:26:18.784 --> 00:26:20.327 ‫و هنوز نمی‌دونیم کجای جنگلن. 560 00:26:20.869 --> 00:26:22.079 ‫کلی خبرای بد بود. 561 00:26:22.079 --> 00:26:23.997 ‫فرمانده پرز و پسرم شاید بتونن کمک کنن. 562 00:26:24.039 --> 00:26:26.333 ‫الان رفتن اون بالا ‫تا وضعیت رو خنثی‌سازی کنن. 563 00:26:26.500 --> 00:26:28.001 ‫شارون. 564 00:26:28.085 --> 00:26:30.754 ‫اصلاً دوست ندارم چیزای بدیهی رو بگم ‫ولی بُدی زندانیه. 565 00:26:30.837 --> 00:26:33.549 ‫با یه مورد فرار از زندان که طرف نیستیم. ‫یه آتیش‌سوزی جنگلی‌ـه. 566 00:26:33.590 --> 00:26:34.758 ‫حوزه ۱۵۰۱؟ 567 00:26:34.758 --> 00:26:36.093 ‫عه، بُدی‌ـه. خدا رو شکر. 568 00:26:36.134 --> 00:26:37.844 ‫حوزه ۱۵۰۱ صحبت می‌کنه. 569 00:26:37.886 --> 00:26:39.638 ‫واحد ۱۵۰۸ کجاست؟ 570 00:26:39.763 --> 00:26:41.723 ‫اینجا پیش من هستن. 571 00:26:43.392 --> 00:26:45.269 ‫آتیش جزو حوزۀ اختیاراتِ توئه، شارون. 572 00:26:45.519 --> 00:26:46.937 ‫گروگان‌گیری جزو حوزۀ اختیارات منه. 573 00:26:47.020 --> 00:26:49.565 ‫آره، ولی این وضعیت رو ‫با بیسیم آتش‌نشانی کالیفرنیا گزارش دادن. 574 00:26:49.565 --> 00:26:50.649 ‫پس خودم مدیریتش می‌کنم. 575 00:26:50.649 --> 00:26:51.858 ‫شهروندمون در چه وضعه؟ 576 00:26:52.401 --> 00:26:54.152 ‫الان دارن علائم حیاتی‌اش رو چک می‌کنن. 577 00:26:54.444 --> 00:26:55.862 ‫تو رو خدا بگید که زنده‌ست. 578 00:26:56.780 --> 00:26:57.823 ‫نبض داره. 579 00:26:57.864 --> 00:27:00.242 ‫وای خدا. خدا رو شکر. 580 00:27:01.952 --> 00:27:03.203 ‫کار درستی کردی، داداش. 581 00:27:03.328 --> 00:27:04.705 ‫اگه می‌خوای بازم کار درست رو بکنی، 582 00:27:04.746 --> 00:27:07.165 ‫بذار فرماندهم بیسیم بزنه ‫و به پایینی‌ها وضعیت رو بگه. 583 00:27:07.249 --> 00:27:08.292 ‫باشه. 584 00:27:13.630 --> 00:27:15.674 ‫بیمار کلی خون از دست داده. 585 00:27:15.841 --> 00:27:17.759 ‫مراقبت‌های پزشکیِ فراتر حد توان ما ‫لازم داره. 586 00:27:18.302 --> 00:27:20.762 ‫آهای رئیس، نظرت چیه؟ 587 00:27:20.804 --> 00:27:22.723 ‫با منور به بیمارستان علامت بدیم؟ 588 00:27:22.723 --> 00:27:25.267 ‫که بگیم اون بچه ‫به جراحی و کیسۀ آب گرم نیاز داره؟ 589 00:27:26.560 --> 00:27:28.770 ‫کیسۀ آب گرم رو باهات موافقم، فرمانده. 590 00:27:31.606 --> 00:27:33.650 ‫با منور به بیمارستان علامت بدن و ‫کیسۀ آب گرم بگیرن؟ 591 00:27:33.692 --> 00:27:35.068 ‫حرفشون با عقل جور در نمیاد. 592 00:27:35.152 --> 00:27:36.653 ‫آره، فکر کنم دارن رمزی میگن. 593 00:27:36.695 --> 00:27:38.572 ‫چون باید یه منور اونجا بفرستن هوا. 594 00:27:38.613 --> 00:27:40.198 ‫فکر کنم می‌خوان بهمون بگن کجان. 595 00:27:40.449 --> 00:27:41.950 ‫خیلی خب، برای تخلیۀ هوایی حاضریم. 596 00:27:41.992 --> 00:27:43.827 ‫فقط باید بدونیم کجایید. 597 00:27:43.994 --> 00:27:45.412 ‫در عوض چی به موهاوی می‌رسه؟ 598 00:27:45.454 --> 00:27:46.913 ‫هنوزم مصونیت قضایی می‌خواد. 599 00:27:47.998 --> 00:27:49.791 ‫خیلی خب، کیلب. ‫دردش رو حس می‌کنی. 600 00:27:49.875 --> 00:27:51.168 ‫لطفاً پام رو قطع نکن. 601 00:27:51.209 --> 00:27:52.836 ‫تکون نخور تا قطع نکنم. 602 00:27:53.045 --> 00:27:54.671 ‫وقتی نیزه رو بِبُریم، 603 00:27:54.671 --> 00:27:56.506 ‫می‌تونیم بلندت کنیم و از اینجا خارجت کنیم. 604 00:28:04.014 --> 00:28:05.849 ‫- آماده‌ست؟ ‫- آماده‌ست؟ 605 00:28:10.020 --> 00:28:11.813 ‫- خیلی خب، داریش؟ ‫- من پاش رو می‌گیرم. 606 00:28:11.897 --> 00:28:13.148 ‫پاش رو گرفتی؟ بیا. 607 00:28:17.152 --> 00:28:18.570 ‫الان میام، رئیس. 608 00:28:18.653 --> 00:28:20.697 ‫آفرین، آفرین. باید به هوش باهشی، خب؟ 609 00:28:25.869 --> 00:28:28.705 ‫موهاوی، آتیش از حصارتون رد شد. 610 00:28:29.790 --> 00:28:31.917 ‫بهشون بگو هیچ پلیسی نباید نزدیک جنس‌هام بشه. 611 00:28:31.958 --> 00:28:33.794 ‫اتهامی هم وارد نکنن. 612 00:28:37.214 --> 00:28:40.258 ‫پلیسی نیاد، اتهامی زده نشه، ‫این‌جوری همه زنده میان بیرون. 613 00:28:43.261 --> 00:28:45.096 ‫اون دیگه چه کوفتیه؟ 614 00:28:48.141 --> 00:28:49.768 ‫آتیش. 615 00:28:50.727 --> 00:28:51.812 ‫ببینید، ببینید، ببینید! 616 00:28:51.812 --> 00:28:53.104 ‫اونجا! ‫خیلی خب، یالا بریم. 617 00:28:53.188 --> 00:28:54.356 ‫بریم بیمارمون رو بیاریم. 618 00:29:04.699 --> 00:29:06.701 ‫کلانتری صحبت می‌کنه. 619 00:29:06.785 --> 00:29:08.495 ‫دستاتون رو بگیرید بالا و بیاید بیرون. 620 00:29:08.787 --> 00:29:11.039 ‫منو به فنا دادی، بُدی؟ هان؟ 621 00:29:11.206 --> 00:29:12.707 ‫بهشون گفتی کجاییم؟ 622 00:29:12.749 --> 00:29:14.292 ‫این چه وضعشه، پسر؟ 623 00:29:14.584 --> 00:29:15.710 ‫نه، ببین، نه! 624 00:29:15.752 --> 00:29:17.087 ‫اگه می‌ذاشتم تو و همۀ کسایی که 625 00:29:17.128 --> 00:29:18.880 ‫این بالا هستن بمیرن، ‫به فنا داده بودمت. 626 00:29:18.964 --> 00:29:20.090 ‫یه بار دیگه، 627 00:29:20.090 --> 00:29:21.967 ‫با این کثافت‌کاری‌های غیرقانونی‌ات ‫دخالت کردی. 628 00:29:22.008 --> 00:29:23.051 ‫هنوز عوض نشدی. 629 00:29:23.093 --> 00:29:24.427 ‫حداقل من قبول دارم بد کردم. 630 00:29:24.511 --> 00:29:25.303 ‫خودت چی؟ 631 00:29:25.387 --> 00:29:26.805 ‫خیلی خب، همه جمع شید دور هم. 632 00:29:26.847 --> 00:29:28.139 ‫- الان شما پوشش منید. ‫- نه، نه. 633 00:29:28.223 --> 00:29:29.683 ‫باید همین‌جوری فشار بدیم. خب؟ 634 00:29:29.724 --> 00:29:31.309 ‫- از شدت خونریزی می‌میره. ‫- به دَرَک! 635 00:29:31.434 --> 00:29:32.394 ‫موهاوی! 636 00:29:32.394 --> 00:29:33.645 ‫نمی‌تونی تا ابد فرار کنی. 637 00:29:33.645 --> 00:29:35.647 ‫تفنگ رو بذار زمین ‫و ما مسالمت‌آمیز می‌ریم، 638 00:29:35.647 --> 00:29:37.107 ‫این‌جوری تو هم بعداً مثل ما، 639 00:29:37.190 --> 00:29:38.316 ‫همچین فرصتی نصیبت میشه. 640 00:29:38.692 --> 00:29:40.527 ‫رئیس، ضربانش داره میاد پایین. 641 00:29:40.569 --> 00:29:42.612 ‫- داره ضعیف و ضعیف‌تر میشه. ‫- الان این بچه می‌میره. 642 00:29:46.116 --> 00:29:47.867 ‫یالا دیگه، گیر افتادیم. 643 00:29:52.205 --> 00:29:53.748 ‫خیلی خب، بیدار شو، رفیق. 644 00:29:53.790 --> 00:29:55.250 ‫یالا، کیلب. یالا. 645 00:29:56.835 --> 00:29:58.253 ‫رئیس، نظرتون چیه؟ 646 00:29:58.253 --> 00:29:59.671 ‫آتش‌پناه استفاده کنیم؟ 647 00:30:00.672 --> 00:30:02.465 ‫به اندازۀ کافی آتش‌پناه نداریم. 648 00:30:04.009 --> 00:30:05.218 ‫دلم نمی‌خواد بمیرم، بُدی 649 00:30:05.302 --> 00:30:06.595 ‫ولی زندان هم نمی‌خوام برم. 650 00:30:06.595 --> 00:30:08.138 ‫خانواده دارم! پسر دارم! 651 00:30:08.138 --> 00:30:09.889 ‫- باید پسرم رو ببینی. ‫- موهاوی! 652 00:30:09.931 --> 00:30:11.891 ‫خواهرم به‌خاطر انتخاب‌های بدِ من مُرد. 653 00:30:11.975 --> 00:30:13.977 ‫یکی بهم گفت ‫بدترین کارهام منو تعریف نمی‌کنه. 654 00:30:14.019 --> 00:30:15.312 ‫در مورد تو هم صدق می‌کنه. 655 00:30:15.687 --> 00:30:16.563 ‫موهاوی! 656 00:30:16.605 --> 00:30:17.564 ‫می‌خوای بیفتی زندان؟ 657 00:30:17.606 --> 00:30:19.608 ‫یا می‌خوای خودت و ما رو ‫زنده زنده بسوزونی؟ 658 00:30:19.608 --> 00:30:21.484 ‫بجز اینا حق انتخاب دیگه‌ای نداری، داداش. 659 00:30:21.484 --> 00:30:22.360 ‫باور کن... 660 00:30:22.402 --> 00:30:23.987 ‫دلت می‌خواد دوباره بچه‌هات رو ببینی. 661 00:30:24.863 --> 00:30:26.239 ‫خیلی خب، خیلی خب. 662 00:30:26.489 --> 00:30:27.657 ‫چطور از اینجا بریم بیرون؟ 663 00:30:27.657 --> 00:30:29.117 ‫پیاده که نمیشه. 664 00:30:29.951 --> 00:30:31.578 ‫اون ماشینه کار می‌کنه؟ 665 00:30:34.581 --> 00:30:37.500 ‫حوزۀ ۱۵۰۱. واحد ۱۵۰۸ صحبت می‌کنه. ‫می‌شنوید؟ 666 00:30:37.542 --> 00:30:39.753 ‫خوشحالم صدات رو می‌شنوم، رئیس واحد ۱۵۰۸. 667 00:30:39.794 --> 00:30:41.629 ‫اگه از نزدیک ببینمت خوشحال‌ترم میشم. کجایی؟ 668 00:30:41.671 --> 00:30:43.673 ‫داریم خارج از جاده رانندگی می‌کنیم! 669 00:30:43.757 --> 00:30:45.842 ‫رئیس. 670 00:30:48.053 --> 00:30:50.597 ‫این از اون کامیون‌های بیابونی نیست، رئیس. 671 00:30:50.638 --> 00:30:51.806 ‫#زندگی_توی_وَن 672 00:30:51.848 --> 00:30:53.850 ‫دَووم بیار، کیلب. باشه؟ 673 00:30:53.933 --> 00:30:55.518 ‫دیگه داریم می‌رسیم. 674 00:30:58.563 --> 00:31:00.440 ‫ممنونم. خیلی ممنونم. 675 00:31:00.523 --> 00:31:02.525 ‫- ممنونم. ‫- خیلی خب، رفقا! 676 00:31:02.567 --> 00:31:04.736 ‫محکم یه جایی رو بچسبید. 677 00:31:14.037 --> 00:31:16.039 ‫بیایید این بچه رو سوار هلی‌کوپتر کنیم. 678 00:31:18.249 --> 00:31:20.668 ‫یه تخته ستون فقرات لازم داریم. ‫(مشابه برانکار) 679 00:31:22.003 --> 00:31:23.880 ‫بریم، بریم. 680 00:31:27.258 --> 00:31:28.718 ‫بیاریدش بالا. 681 00:31:34.641 --> 00:31:36.017 ‫موهاوی... 682 00:31:36.101 --> 00:31:37.685 ‫کمی از حبست که بگذره، 683 00:31:37.936 --> 00:31:40.105 ‫شاید تونستیم بیاریمت تو ‫اردوگاه کار اجباری تری راک. 684 00:31:40.188 --> 00:31:41.773 ‫آره جون خودت! 685 00:31:42.148 --> 00:31:44.109 ‫گفتم که، مانی از خودمونه. 686 00:31:54.077 --> 00:31:56.996 ‫یعنی یه آتیش سوزی تبدیل به... 687 00:31:56.996 --> 00:31:58.998 ‫یه عملیات جستجو و نجات شد، 688 00:31:58.998 --> 00:32:00.792 ‫اون هم تبدیل به گروگانگیری شد، 689 00:32:01.709 --> 00:32:04.754 ‫بعدش دوباره آتیش سوزی شد؟ 690 00:32:06.714 --> 00:32:08.007 ‫باورنکردنیه! 691 00:32:10.051 --> 00:32:11.386 ‫آروم، اما دقیق بود. 692 00:32:11.427 --> 00:32:12.720 ‫و دقیق یعنی سریع! 693 00:32:13.847 --> 00:32:15.431 ‫خوشحالم موندی و نرفتی. 694 00:32:15.431 --> 00:32:17.433 ‫توی اداره امون زن کم داریم. 695 00:32:18.393 --> 00:32:20.520 ‫آره، اما هیچ جوره نمی تونم کاری که... 696 00:32:20.603 --> 00:32:21.813 ‫امروز کردید رو بکنم. 697 00:32:21.855 --> 00:32:24.315 ‫تا 2هفته دیگه همه چی رو یاد نمی گیری. 698 00:32:24.691 --> 00:32:26.442 ‫همیشه توی کار یاد می گیری. 699 00:32:26.484 --> 00:32:29.028 ‫هیچ وقت برای گروگانگیری آموزش ندیدم. 700 00:32:29.362 --> 00:32:32.699 ‫یا یه ون شعله ور شده که توش نامزد تو و... 701 00:32:32.740 --> 00:32:34.325 ‫و رئیس من و... 702 00:32:35.702 --> 00:32:37.245 ‫بُدی باشه. 703 00:32:37.495 --> 00:32:38.705 ‫بُدی. 704 00:32:40.707 --> 00:32:42.959 ‫دیدگاه جیک رو نسبت بهش می دونم. 705 00:32:43.334 --> 00:32:44.335 ‫دیدگاه تو نسبت بهش چیه؟ 706 00:32:44.627 --> 00:32:46.421 ‫می دونم قبلاً چه دیدگاهی بهش داشتم. 707 00:32:46.671 --> 00:32:49.674 ‫اما هنوز دارم سعی می کنم بفهمم ‫که حالا چه دیدگاهی بهش دارم. 708 00:32:50.091 --> 00:32:52.260 ‫گمونم هم مون داریم همین کار رو می کنیم. 709 00:32:54.470 --> 00:32:55.847 ‫دیگه شیفتت تمومه. 710 00:32:58.141 --> 00:32:59.350 ‫برو پیش نامزدت. 711 00:33:03.938 --> 00:33:05.273 ‫بُدی. 712 00:33:06.316 --> 00:33:07.984 ‫یه ملاقاتی داری. 713 00:33:09.819 --> 00:33:12.447 ‫چرا فقط به این یارو امتیاز ویژه داده می شه؟ 714 00:33:12.530 --> 00:33:14.198 ‫هنوز یه ساعت تا خاموشی وقت هست، چارلی. 715 00:33:14.198 --> 00:33:16.743 ‫امتیاز نیست. خودت محبوب نیستی. 716 00:33:23.166 --> 00:33:24.500 ‫کی این موقع از شب اومده؟ 717 00:33:25.335 --> 00:33:26.419 ‫حالا می بینی. 718 00:33:34.427 --> 00:33:37.639 ‫امروز روش های نامتعارفی ‫با منور نشون دادی، فرمانده. 719 00:33:38.097 --> 00:33:39.390 ‫حرکت هوشمندانه ای بود. 720 00:33:39.432 --> 00:33:42.977 ‫اما عادت به سرپیچی از دستورات نکن. 721 00:33:43.728 --> 00:33:45.563 ‫سرپیچی از دستورات کلاً تقصیر من بود، رئیس. 722 00:33:45.897 --> 00:33:48.066 ‫بُدی فقط داشت اطاعت می کرد. 723 00:33:49.108 --> 00:33:50.568 ‫اما خب، قانعم کرد بریم. 724 00:33:50.610 --> 00:33:54.322 ‫مانی، دوست دارم پسرم بیشتر شبیه تو بشه. 725 00:33:54.864 --> 00:33:57.867 ‫نذار بُدی برات الهام بخش باشه که بیشتر شبیه اون بشی 726 00:33:58.993 --> 00:33:59.869 ‫باید اعتراف کنم، 727 00:33:59.869 --> 00:34:01.954 ‫یه کم الهام بخش هست. 728 00:34:03.247 --> 00:34:04.874 ‫از دست بچه هامون، مگه نه؟ 729 00:34:04.957 --> 00:34:06.667 ‫نمی دونم بیشتر برای محبت بهش وقت می گذرونم 730 00:34:06.709 --> 00:34:08.961 ‫یا برای نگرا ‌شدنش. 731 00:34:10.421 --> 00:34:12.215 ‫امروز گابریلا رو دیدم، 732 00:34:12.340 --> 00:34:14.509 ‫توی تمرینات آتش نشانی کالیفرنیا. 733 00:34:16.511 --> 00:34:18.471 ‫پس اومد، آره؟ 734 00:34:20.765 --> 00:34:22.475 ‫فکر می کردم تا فرآیند عضوگیری رو ببینه، 735 00:34:22.517 --> 00:34:24.394 ‫دیگه پاش رو توی اداره نمی ذاره. 736 00:34:24.811 --> 00:34:27.313 ‫منظره رو نگاه! 737 00:34:34.737 --> 00:34:37.031 ‫انتظار نداشتم تو رو اینجا ببینم. 738 00:34:39.367 --> 00:34:41.744 ‫من هم فکر می کردم دیگه هیچ وقت اینجا نمی بینمت. 739 00:34:43.454 --> 00:34:45.331 ‫من مایه سرافکندگی هستم. 740 00:34:45.373 --> 00:34:46.332 ‫درک می کنم. 741 00:34:46.374 --> 00:34:48.042 ‫مثل همیشه، مشکل از منه. 742 00:34:49.836 --> 00:34:51.712 ‫نباید بهت می گفتم بری. 743 00:35:00.388 --> 00:35:02.765 ‫تا آخر عمرم از این حرفم پشیمونم، اما... 744 00:35:03.391 --> 00:35:04.559 ‫باید برای تو اتفاق می‌افتاد. 745 00:35:04.600 --> 00:35:06.853 ‫که اون شب به جای رایلی بمیرم؟ 746 00:35:08.062 --> 00:35:09.313 ‫می دونم. می دونم. 747 00:35:09.355 --> 00:35:11.315 ‫- نه، باور کن خودم می دونم. ‫- نه، نه! نه، بُدی. 748 00:35:11.440 --> 00:35:14.777 ‫تو میراث نسل 4ام آتش نشانی کالیفرنیایی. 749 00:35:16.821 --> 00:35:19.991 ‫باید برای تو این اتفاق می افتاد ‫که توی ایستگاه 42 پیشم باشی. 750 00:35:19.991 --> 00:35:22.034 ‫تو باید دستِراست من می شدی. 751 00:35:23.536 --> 00:35:25.413 ‫امروز اون بیرون دیدم چیکار کردی. 752 00:35:26.873 --> 00:35:28.791 ‫به خاطر همچین چیزی به دنیا اومدی. 753 00:35:28.916 --> 00:35:32.712 ‫اما خودت هیچ وقت نمی خواستی ‫کاری به این کارها داشته باشی. 754 00:35:34.255 --> 00:35:36.465 ‫اما جیک می خواست. 755 00:35:40.595 --> 00:35:42.054 ‫عذاب وجدان چیز جالبیه. 756 00:35:43.264 --> 00:35:45.099 ‫یعنی چی؟ 757 00:35:46.726 --> 00:35:48.936 ‫- از جیک بپرس. ‫- نه از تو می پرسم. 758 00:35:50.313 --> 00:35:52.398 ‫از پسرم می‌پرسم. 759 00:35:53.441 --> 00:35:55.651 ‫شنیدی که چی گفتم؟ 760 00:35:55.902 --> 00:35:57.278 ‫تو پسر منی. 761 00:36:00.281 --> 00:36:02.199 ‫روی کوه، به جیک گفتی 762 00:36:02.283 --> 00:36:03.868 ‫که حداقل تو قبول داری که بد کردی. 763 00:36:03.910 --> 00:36:05.328 ‫اون چیکار کرده؟ 764 00:36:05.578 --> 00:36:07.747 ‫قلب رایلی رو شکست. 765 00:36:08.456 --> 00:36:10.291 ‫شب تصادف، آخرین چیزی که قبل از... 766 00:36:10.333 --> 00:36:11.959 ‫مرگش حس کرد، درد بود. 767 00:36:14.629 --> 00:36:15.838 ‫یعنی... 768 00:36:16.339 --> 00:36:19.425 ‫یعنی می گی جیک و رایلی نامزد...؟ 769 00:36:19.550 --> 00:36:21.177 ‫همین رو هم بهت نگفته بود. 770 00:36:22.261 --> 00:36:23.971 ‫نه نگفته بود. 771 00:36:29.101 --> 00:36:31.479 ‫من آدم بی نقصی نیستم، خب؟ خودم می دونم. 772 00:36:32.396 --> 00:36:35.191 ‫و می دونم مامان دلش می خواد ‫خانواده اش رو برگردونه، اما... 773 00:36:36.400 --> 00:36:37.568 ‫این طور که من می بینم، 774 00:36:37.610 --> 00:36:40.154 ‫شماها یه خانواده برای خودتون تشکیل دادید و من رو آدم بَده کردید 775 00:36:42.573 --> 00:36:43.949 ‫از طرف من به مامان بگو ببخشید 776 00:36:43.991 --> 00:36:46.452 ‫اما نمی خوام با هم برگردم توی اون خانواده.