WEBVTT 00:00:44.010 --> 00:00:46.513 ‫[تمامی شخصیت‌ها، ارگان‌ها، مکان‌ها و اتفاقات 00:00:46.513 --> 00:00:48.982 ‫در این سریال خیالی هستن.] 00:00:49.649 --> 00:00:50.717 ‫کسی که... 00:00:52.719 --> 00:00:54.220 ‫می‌خواست من بمیرم، 00:00:55.588 --> 00:00:57.157 ‫مشاور دوم بود؟ 00:01:01.828 --> 00:01:02.996 ‫حالا... 00:01:04.597 --> 00:01:06.166 ‫ قصد داری منو بکشی؟ 00:01:16.076 --> 00:01:17.077 ‫آره. 00:01:18.278 --> 00:01:19.679 ‫ولی نه واسه امروز. 00:01:22.248 --> 00:01:23.983 ‫سریعا درمانگاه گای‌سو رو ترک کن. 00:01:25.452 --> 00:01:27.120 ‫من نمی‌تونم از دستور نافرمانی کنم... 00:01:28.388 --> 00:01:30.356 ‫یا کسی رو بکشم که جونم رو نجات داده. 00:01:31.057 --> 00:01:33.960 ‫باید بری و دیگه اصلا خودتو نشون ندی. 00:01:34.094 --> 00:01:37.163 ‫نه. نمی‌تونم اینکارو انجام بدم. 00:01:37.597 --> 00:01:39.499 ‫تو طبیب بزرگی هستی. 00:01:40.133 --> 00:01:43.470 ‫زندگی‌های زیادی نجات دادی ‫و در آینده هم نجات خواهی داد. 00:01:44.437 --> 00:01:46.773 ‫ولی افرادی که دنبالتن، ‫حیوان‌های وحشی هستن. 00:01:47.974 --> 00:01:51.044 ‫فقط زمانی دست برمی‌دارن که ‫گلوی شکارشون رو بشکافن. 00:01:52.112 --> 00:01:53.680 ‫موجودات بی‌رحمی هستن. 00:01:55.081 --> 00:01:58.918 ‫زمانی با حیوان وحشی رو در رو میشی، ‫نباید بهش پشت کنی، 00:02:00.120 --> 00:02:02.322 ‫باید به چشماش تماشا کنی... 00:02:02.522 --> 00:02:05.125 ‫و بلند سرش داد بزنی ‫تا نتونه شکارت کنه. 00:02:05.692 --> 00:02:07.093 ‫خدا رو چه دیدی؟ 00:02:07.827 --> 00:02:09.762 ‫شاید من دشمن طبیعی حیوانات وحشی باشم. 00:02:13.333 --> 00:02:14.367 ‫پس... 00:02:15.602 --> 00:02:19.005 ‫از اینجا نمیری، درسته؟ 00:02:20.874 --> 00:02:23.376 ‫من به جایی رسیدم که دیگه راه برگشتی ندارم. 00:02:23.676 --> 00:02:26.412 ‫چون زندگیت رو مدیونم هستی، تردید نکن. 00:02:26.513 --> 00:02:28.448 ‫تو وظیفه‌ات رو انجام بده. 00:02:28.648 --> 00:02:31.284 ‫و منم کار خودمو انجام میدم. 00:02:53.139 --> 00:02:55.041 ‫کی اینکارو کرد؟ 00:02:55.275 --> 00:02:59.179 ‫کارد. بگو چرا رنگش تغییر کرد. 00:03:00.613 --> 00:03:01.714 ‫[دانچاسو] 00:03:01.714 --> 00:03:03.149 ‫اونا توسط جون کیوهیونگ... 00:03:03.149 --> 00:03:05.318 ‫نویسنده کتاب هدونگ‌بونچو تعلیم دیدن. 00:03:05.318 --> 00:03:06.386 ‫[دانچاسو] 00:03:12.725 --> 00:03:15.762 ‫حالا راز دانچاسو رو بهم بگو. 00:03:17.530 --> 00:03:19.699 ‫بهت گفتم دیگه حرفشو نزن. 00:03:19.699 --> 00:03:21.067 ‫نشانه مسمومیت با دانچاسو... 00:03:21.167 --> 00:03:24.170 ‫دقیقا همونیه که پادشاه فقید داشت. 00:03:24.237 --> 00:03:27.006 ‫اگه کسی از دانچاسو در اینجا استفاده کرده... 00:03:27.006 --> 00:03:28.374 ‫چنین حرف خطرناکی نزن. 00:03:29.943 --> 00:03:32.512 ‫پادشاه برای غرور تو مُرد. 00:03:33.112 --> 00:03:36.082 ‫ قصد داری تقصیر رو به گردن یکی دیگه بندازی ‫و خودت قسر در بری؟ 00:03:39.485 --> 00:03:41.387 ‫نمی‌تونم از واقعیت چشم‌پوشی کنم. 00:03:41.621 --> 00:03:44.490 ‫اگه شخصی پادشاه مرحوم رو با دانچاسو مسموم کرده، 00:03:44.490 --> 00:03:45.658 ‫باید واقعیتو آشکار کنم! 00:03:45.658 --> 00:03:47.360 ‫اگه بخوای اینکارو بکنی، 00:03:47.860 --> 00:03:49.896 ‫ بدون هیچ رد و نشونی کشته میشی. 00:03:50.230 --> 00:03:52.365 ‫این ماجرا فقط به تو مربوط نمیشه. ‫همه کسایی که در درمانگاه هستن... 00:03:52.899 --> 00:03:55.001 ‫نه. همه اهالی روستای سوراک رو ‫به خطر می‌اندازی. 00:03:56.836 --> 00:04:00.273 ‫مشاور دوم همین حالا شم خواسته منو بکشه. 00:04:03.009 --> 00:04:05.545 ‫حالا وقت فرار نیست، بلکه زمان مبارزه‌اس. 00:04:05.645 --> 00:04:07.580 ‫کینه‌ای به دل داری که باید تلافی کنی، درسته؟ 00:04:11.718 --> 00:04:12.986 ‫کمکم کن. 00:04:22.328 --> 00:04:25.798 ‫من، پدرت، شین گوسو. 00:04:27.400 --> 00:04:30.336 ‫ما زیر نظر جون کیوهیونگ، نویسنده ‫اون کتاب تعلیم و آموزش دیدیم. 00:04:37.310 --> 00:04:38.878 ‫چی می‌کنی؟ 00:04:39.145 --> 00:04:41.114 ‫عذر میخوام ، استاد. 00:04:42.215 --> 00:04:43.316 ‫شین گوسو... 00:04:44.150 --> 00:04:46.252 ‫هرکاری واسه جلب رضایت آدم قدرتمندی... 00:04:46.252 --> 00:04:47.687 ‫مثل مشاور دوم انجام می‌داد. 00:04:54.460 --> 00:04:55.728 ‫اون... 00:04:56.963 --> 00:04:58.164 ‫استاد خودش رو کُشت؟ 00:05:00.166 --> 00:05:03.036 ‫واسه تبدیل کردن دانچاسو به یک سلاح، ‫واسه بدست آوردن قدرت، 00:05:03.670 --> 00:05:06.372 ‫همه کتاب‌ها رو سوزوندن ‫و همه افراد دخیل رو کُشتن. 00:05:08.374 --> 00:05:10.209 ‫منم به زور زنده موندم، 00:05:10.643 --> 00:05:11.944 ‫ولی همه چیو ازدست دادم. 00:05:15.515 --> 00:05:17.917 ‫اگه مشاور دوم افتاده دنبالت، ‫باید فرار کنی. 00:05:17.917 --> 00:05:20.820 ‫اونا می‌کشنت. 00:05:25.358 --> 00:05:26.359 ‫نه. 00:05:28.628 --> 00:05:32.198 ‫من به هانیانگ میرم و واقعیت رو آشکار می‌کنم. 00:05:32.565 --> 00:05:35.635 ‫اول باید مدرک محکمی پیدا کنی ‫که نتونن انکارش کنن. 00:05:35.635 --> 00:05:37.236 ‫نه اینکه به هانیانگ بری. 00:05:37.437 --> 00:05:39.906 ‫مدرک توی هانیانگه، ‫همون جایی که همه چی نابود شد. 00:05:40.673 --> 00:05:42.275 ‫باید به هانیانگ برم. 00:05:45.378 --> 00:05:47.313 ‫[قسمت نهم] 00:05:52.719 --> 00:05:55.555 ‫این چه مزخرفیه؟ 00:05:56.589 --> 00:05:59.625 ‫ متوجه نمیشم داره به چی فکر می‌کنه. 00:06:00.560 --> 00:06:03.229 ‫مشکلی پیش اومده؟ 00:06:04.063 --> 00:06:05.198 ‫نه. 00:06:12.672 --> 00:06:15.708 ‫بانوی من. به کمک شما احتیاج دارم. 00:06:16.576 --> 00:06:18.511 ‫ببینید، یهویی میگه که... 00:06:18.511 --> 00:06:20.713 ‫ قصد داره به هانیانگ بره و باید ‫واسه راه غذا بردارم. 00:06:20.713 --> 00:06:23.349 ‫بنظرتون حرفاش با عقل جور درمیاد؟ 00:06:23.583 --> 00:06:25.451 ‫- طبیب یو؟ ‫- بله. 00:06:26.119 --> 00:06:27.420 ‫چرا به هانیانگ میره؟ 00:06:27.620 --> 00:06:29.122 ‫دقیقا منم همینو میگم. 00:06:29.789 --> 00:06:31.324 ‫همین چند روز قبل بود... 00:06:31.324 --> 00:06:34.293 ‫که برای پیدا کردن درمان بیماری ‫تا لبه مرگ رفت و برگشت. 00:06:34.460 --> 00:06:37.563 ‫اینم نگم که بعنوان مجازات از اونجا تبعید شده. 00:06:41.467 --> 00:06:43.836 ‫هرگز درکش نمی‌کنم. 00:06:55.481 --> 00:06:56.549 ‫طبیب یو. 00:07:01.320 --> 00:07:02.388 ‫اون‌وو. 00:07:13.199 --> 00:07:16.536 ‫واقعا می‌خوای به هانیانگ بری؟ 00:07:21.674 --> 00:07:22.675 ‫بله. 00:07:23.943 --> 00:07:27.280 ‫مشکلی واستون پیش اومده؟ 00:07:32.985 --> 00:07:34.754 ‫نیازی نیست بدونین. 00:07:36.923 --> 00:07:38.658 ‫به نفعته که چیزی ندونی. 00:07:41.027 --> 00:07:44.430 ‫حتما باید برید، نه؟ 00:07:47.166 --> 00:07:48.167 ‫بله. 00:07:49.202 --> 00:07:51.771 ‫شخصا باید برم. 00:07:55.374 --> 00:07:56.375 ‫من چی؟ 00:08:01.647 --> 00:08:03.182 ‫کاری هست که بتونم بهتون کمک کنم؟ 00:08:04.784 --> 00:08:06.719 ‫این ماجرا فقط به تو مربوط نمیشه. ‫همه کسایی که در درمانگاه هستن... 00:08:08.020 --> 00:08:10.122 ‫نه. همه اهالی روستای سوراک رو ‫به خطر می‌اندازی. 00:08:10.790 --> 00:08:11.791 ‫نه. 00:08:13.326 --> 00:08:14.927 ‫قطعا نه. 00:08:15.761 --> 00:08:17.230 ‫باید همینجا بمونین. 00:08:24.070 --> 00:08:26.506 ‫اه، خب... 00:08:27.673 --> 00:08:29.709 ‫فراموش کردم کتاب‌تون رو بیارم. 00:08:29.976 --> 00:08:32.111 ‫حالا میرم و میارمش. ‫جایی نرید. 00:08:33.045 --> 00:08:34.247 ‫می‌تونی سری بعد که... 00:08:43.189 --> 00:08:45.625 ‫البته که حرفمو گوش نمیده. 00:08:46.259 --> 00:08:47.493 ‫نباید این حرفو می‌زدم. 00:09:00.339 --> 00:09:01.340 ‫دزد؟ 00:09:15.388 --> 00:09:17.456 ‫باید خیلی وقت قبل برمی‌گشت. 00:09:17.456 --> 00:09:19.392 ‫کجاست؟ 00:09:19.392 --> 00:09:20.393 مقصر منم. 00:09:20.927 --> 00:09:22.228 ‫باید همراهش می‌رفتم. 00:09:24.797 --> 00:09:25.798 ‫ارباب جوان. 00:09:26.532 --> 00:09:27.667 ‫ببینید، اونجاست. 00:09:33.239 --> 00:09:34.941 ‫اون‌وو. 00:09:36.742 --> 00:09:37.743 ‫خدای من. 00:10:00.566 --> 00:10:03.135 ‫به دلیل نبض ناپایدار ناشی از شوک، بی‌هوش شده. 00:10:03.135 --> 00:10:04.437 ‫ولی خوشبختانه خونی ازدست نداده. 00:10:05.037 --> 00:10:07.139 ‫- چی میگه؟ ‫- من از کجا بدونم؟ 00:10:07.139 --> 00:10:09.709 ‫«خوشبختانه خونریزی نکرده.» 00:10:10.009 --> 00:10:11.444 ‫«به دلیل شوک از هوش رفته.» 00:10:11.711 --> 00:10:13.245 ‫چرا نمی‌تونی ساده بگی؟ 00:10:13.446 --> 00:10:14.447 ‫برو اون طرف ! 00:10:14.814 --> 00:10:15.815 ‫اه. 00:10:22.622 --> 00:10:23.956 ‫خواهشا از ناگوان و سینمون استفاده کن. 00:10:24.223 --> 00:10:26.626 رهام کن! خودم اطلاع دارم . 00:10:39.739 --> 00:10:40.740 ‫هی. 00:10:40.940 --> 00:10:42.942 ‫تا بیدار بشه، کنارش بمون. 00:10:42.942 --> 00:10:44.276 ‫چشم ازش برندار. 00:10:44.510 --> 00:10:46.278 ‫حتی اگه یه قدم ازش فاصله بگیری... 00:10:46.846 --> 00:10:47.947 ‫مواظبش هستم. 00:10:51.951 --> 00:10:52.985 ‫برید دیگه. 00:10:53.452 --> 00:10:54.954 ‫اه، باشه. 00:10:55.421 --> 00:10:58.190 ‫طبیب یو از ما بهتر و بیشتر مواظبشه. 00:10:58.557 --> 00:10:59.558 عجله کن. 00:11:00.860 --> 00:11:03.195 ‫ارباب جوان، پس کِی واسه رفتن به هانیانگ... 00:11:03.195 --> 00:11:04.930 ‫برو بیرون! برو. 00:11:04.930 --> 00:11:06.632 ‫کافیه. دارم میرم. 00:11:10.369 --> 00:11:12.204 ‫تا زمانی بانو سو کاملا بهبود پیدا کنه، 00:11:12.838 --> 00:11:14.707 ‫حتی حرف هانیانگ رو نزن. 00:11:15.341 --> 00:11:16.542 ‫چطور می‌تونی... 00:11:16.809 --> 00:11:18.844 ‫انتظار داشته باشی بدون تو، راحت بیمارها رو درمان کنه؟ 00:11:19.845 --> 00:11:21.781 ‫شرط می‌بندم حتی بهش فکر نکردی. 00:11:22.381 --> 00:11:23.683 ‫احمق خودخواه. 00:14:09.315 --> 00:14:10.316 ‫اون‌وو. 00:14:42.481 --> 00:14:43.649 ‫الان حالت بهتره. 00:14:44.783 --> 00:14:45.951 ‫واقعا خوشحالم. 00:14:53.893 --> 00:14:56.095 ‫خوشحالم. فقط... 00:15:00.366 --> 00:15:03.068 ‫خیلی دل و جرات داری. ‫چرا شب تنهایی بیرون میری؟ 00:15:03.335 --> 00:15:04.403 ‫دقیقا. 00:15:05.271 --> 00:15:07.539 ‫چرا این وقت شب اونجا رفتی؟ 00:15:09.508 --> 00:15:10.509 ‫خب... 00:15:11.343 --> 00:15:13.012 ‫می‌خواستم برم کتاب طبیب یو رو بیارم... 00:15:13.012 --> 00:15:15.648 ‫و بقیه چیزایی که باید بهش برمی‌گردوندم. 00:15:18.050 --> 00:15:19.285 ‫اون وقت شب؟ 00:15:19.285 --> 00:15:20.286 ‫دقیقا. 00:15:20.686 --> 00:15:22.021 ‫دیگه هیچوقت اینکارو نکن. 00:15:26.358 --> 00:15:28.093 ‫اون وقت شب تنهایی بیرون رفتن خطرناکه. 00:15:29.895 --> 00:15:30.896 ‫تقصیر منه. 00:15:31.297 --> 00:15:32.998 ‫باید همراهش می‌رفتم. 00:15:33.799 --> 00:15:34.800 ‫تو؟ چرا؟ 00:15:38.771 --> 00:15:39.772 ‫خودم میام و همراهیت می‌کنم. 00:15:50.549 --> 00:15:52.184 ‫فکر کنم یه چیزی بین اون و طبیب یو هست. 00:15:52.184 --> 00:15:53.185 ‫قضیه چیه؟ 00:15:54.053 --> 00:15:56.989 ‫وقتی پای روابط عاشقانه در میون باشه، ‫هیچی مشخص نیست. 00:15:58.290 --> 00:16:02.127 ‫ارباب جوان من حریف اون نمیشه. 00:16:02.928 --> 00:16:05.030 ‫حالا هرچی. ولش کن. 00:16:06.165 --> 00:16:07.166 ‫درسته. اون خونه. 00:16:07.733 --> 00:16:10.035 ‫معاون وزیر مُرد، پس الان فقط همسر و دخترش ‫اونجا زندگی می‌کنن. 00:16:10.436 --> 00:16:13.706 ‫اه، دزد حتما سراغ پول اونا رفته بود. 00:16:14.473 --> 00:16:15.941 ‫احتمال داره که دزد نبوده باشه. 00:16:16.275 --> 00:16:18.110 ‫اگه دزد نبود، پس کی بود؟ 00:16:19.845 --> 00:16:22.481 ‫باید برم و ببینم موضوع چی بود؟ 00:16:22.748 --> 00:16:23.749 ‫باید برم این مَرد رو پیدا کنم. 00:16:23.749 --> 00:16:24.917 ‫- نه! ‫- نه! 00:16:27.619 --> 00:16:28.620 ‫من میرم. 00:16:29.321 --> 00:16:31.056 ‫بعنوان بازرس سلطنتی، دستگیری دزدان با منه. 00:16:31.557 --> 00:16:32.658 ‫من میرم. 00:16:33.659 --> 00:16:35.594 ‫بعنوان طبیب، وظیفه منه که بیمارهام رو درمان کنم. 00:16:39.832 --> 00:16:41.934 ‫پس هر دوتون برید. 00:16:42.501 --> 00:16:43.702 ‫- باشه. ‫- باشه. 00:16:43.702 --> 00:16:44.937 ‫باهم بریم؟ ‫چرا؟ 00:16:44.937 --> 00:16:45.938 ‫چرا باید باهاش برم؟ 00:16:46.238 --> 00:16:49.108 ‫خودتون گفتین میرید. 00:17:12.131 --> 00:17:14.133 ‫فکر کردم همونطور که ازت خواستم، ‫از اینجا رفتی. 00:17:14.700 --> 00:17:16.235 ‫فقط بذار و برو، باشه؟ 00:17:16.502 --> 00:17:18.871 ‫نه. هرگز قصد رفتن نداشتم. 00:17:23.375 --> 00:17:25.944 ‫بهت یه فرصت دادم. ‫چرا نمیری؟ 00:17:26.311 --> 00:17:28.814 ‫حتما باید شمشیر رو زیر گلوت بذارم ‫تا حرف تو سرت بره؟ 00:17:29.948 --> 00:17:30.949 ‫یا... 00:17:31.817 --> 00:17:32.951 ‫نکنه بخاطر اون‌وو هست؟ 00:17:33.552 --> 00:17:36.088 ‫الان درمانگاه گای‌سو خونه و خانواده‌ی منه، 00:17:36.488 --> 00:17:38.223 ‫پس اون‌وو قطعا یکی از دلایلشه. 00:17:38.490 --> 00:17:40.492 ‫این همه دلیل هم برای رفتن وجود داره. 00:17:41.393 --> 00:17:42.828 ‫مبارزه با کسانی که دنبالت هستن... 00:17:42.828 --> 00:17:44.063 ‫همه رو توی خطر می‌اندازه. 00:17:52.171 --> 00:17:53.439 ‫اون‌وو مثل الان صدمه می‌بینه. 00:17:54.006 --> 00:17:55.074 ‫بنظرت ربطی به قضیه داره؟ 00:17:56.775 --> 00:17:58.210 ‫داری میگی که... 00:17:58.744 --> 00:18:01.313 ‫حمله کننده به اون‌وو، دنبال من بود؟ 00:18:01.947 --> 00:18:05.417 ‫تو رو تبدیل به هدف آسون‌تری می‌کنه. 00:18:06.552 --> 00:18:09.054 ‫احتمال داره که اونا یه آدمکش دیگه فرستاده باشن. 00:18:10.756 --> 00:18:12.724 ‫من هر کسی که به... 00:18:14.093 --> 00:18:15.661 ‫اون‌وو صدمه بزنه، نمی‌بخشم. 00:18:17.162 --> 00:18:18.730 ‫همچنین. 00:18:32.711 --> 00:18:36.482 ‫میشه بپرسم چرا بازرس سلطنتی ‫به خونه‌ی ما اومدن؟ 00:18:36.849 --> 00:18:39.585 ‫شنیدم دیشب یه سرقتی اینجا اتفاق افتاده. 00:18:40.552 --> 00:18:41.753 ‫سرقت؟ 00:18:41.787 --> 00:18:44.890 ‫شاهدی دیده که دزد از دیوار شما پایین پریده. 00:18:45.190 --> 00:18:48.160 ‫چیزی گُم نشده؟ 00:18:53.432 --> 00:18:56.835 ‫لطفا منو ببخشید، ‫ولی متوجه حرفاتون نمیشم. 00:18:57.870 --> 00:19:00.272 ‫با توجه به اینکه دیشب به شدت ساکت بود، 00:19:00.305 --> 00:19:02.808 ‫کل شب رو کامل خواب بودم. 00:19:06.011 --> 00:19:08.113 ‫بنظر که به خونه‌ی اشتباهی اومدین. 00:19:09.214 --> 00:19:10.449 ‫تا بیرون همراهیشون کن. 00:19:33.872 --> 00:19:36.308 ‫- شما... ‫- بله، ارباب. 00:19:37.176 --> 00:19:38.844 ‫اربابت دختر داره؟ 00:19:41.780 --> 00:19:44.049 ‫ملاقات ایشون به شدت مهمه. 00:19:45.184 --> 00:19:46.418 ‫برخلاف سنته... 00:19:46.552 --> 00:19:49.188 ‫که دوشیزه جوان قبل از ازدواج ‫با کسی ملاقات خصوصی داشته باشه. 00:19:50.556 --> 00:19:52.524 ‫ایشون بازرس سلطنتی هستن، 00:19:52.791 --> 00:19:54.793 ‫و درحال تحقیق روی موضوع مهمی هستیم. 00:19:55.127 --> 00:19:56.762 ‫یعنی قبول نمی‌کنین به بازرس سلطنتی کمک کنین؟ 00:19:56.995 --> 00:20:01.633 ‫تا وقتی اربابم دستوری ندن، ‫من نمی‌تونم اجازه بدم. 00:20:04.536 --> 00:20:06.905 ‫انگاری هیشکی بازرس سلطنتی رو ‫آدم حساب نمی‌کنه. 00:20:10.776 --> 00:20:12.978 ‫چطور جرات می‌کنی؟! ‫مگه نمی‌دونی... 00:20:12.978 --> 00:20:14.947 ‫بخاطر سرپیچی از دستورم می‌تونم مجازاتت کنم؟ 00:20:17.115 --> 00:20:19.985 ‫ما رو ببر پیشش. ‫مسئولیتش با من. 00:20:26.959 --> 00:20:29.761 ‫بانوی من، منم. 00:20:37.336 --> 00:20:38.337 ‫بانوی من. 00:20:40.072 --> 00:20:43.875 ‫بانو یونهوا، لطفا بیدار شید. 00:20:44.042 --> 00:20:45.110 ‫بانوی من. 00:20:45.777 --> 00:20:47.179 ‫باید به درمانگاه ببرمش. 00:20:47.446 --> 00:20:51.016 ‫نه، بدون اجازه مادرش نمی‌تونه از اینجا بره. 00:20:51.250 --> 00:20:52.751 ‫پس چطور باید کمکش کنیم؟ 00:20:54.653 --> 00:20:55.754 ‫من نمیرم. 00:20:57.556 --> 00:20:59.324 ‫بانوی من، حالتون خوبه؟ 00:21:00.592 --> 00:21:02.661 ‫من جایی نمیرم. 00:21:09.001 --> 00:21:12.204 ‫بانوی من دیشب با یه دزد برخورد نداشتن؟ 00:21:14.172 --> 00:21:15.340 ‫خب... 00:21:16.441 --> 00:21:18.210 ‫بنظر اتفاقی افتاده. 00:21:18.543 --> 00:21:21.246 ‫ولی بجای اینکه در شوک باشه، 00:21:21.246 --> 00:21:22.981 ‫خسته و کوفته‌اس. 00:21:23.582 --> 00:21:25.784 ‫حتما چیزی به شدت اذیتش می‌کنه. 00:21:27.886 --> 00:21:29.288 ‫حقیقت باید گفته بشه، 00:21:30.188 --> 00:21:33.258 ‫تقریبا اتفاق وحشتناکی برای بانو افتاد. 00:21:33.992 --> 00:21:35.193 ‫اتفاق وحشتناک؟ 00:21:38.630 --> 00:21:40.632 ‫یه آدم‌ربا وارد خونه شد. 00:21:43.268 --> 00:21:44.303 ‫آدم‌ربا؟ 00:21:47.439 --> 00:21:50.976 ‫و الان می‌ترسه که نکنه دوباره برگرده. 00:22:00.585 --> 00:22:01.720 ‫آدم‌ربا؟ 00:22:02.754 --> 00:22:04.756 ‫شنیدم که بیوه رو بدزدن، 00:22:04.756 --> 00:22:05.757 ‫ولی دوشیزه جوان رو نشنیده بودم. 00:22:06.558 --> 00:22:08.327 ‫این کل قضیه نبود. 00:22:08.894 --> 00:22:11.263 ‫در ظاهر بنظر میاد که بانو در شوک بود، 00:22:11.263 --> 00:22:12.464 ‫ولی نبضش... 00:22:12.764 --> 00:22:15.367 ‫گویای یک آدم درمونده و گوشه‌گیره. 00:22:15.567 --> 00:22:18.203 ‫بنظر بیشتر مادرش مضطرب بود. 00:22:21.373 --> 00:22:23.241 ‫دختره توسط مادر تنها بزرگ شده 00:22:23.241 --> 00:22:25.477 ‫و از زمان تولد از اتاقش بیرون نیومده. 00:22:26.311 --> 00:22:28.613 ‫اگه اون دختر نزدیک بود ربوده بشه، 00:22:28.980 --> 00:22:31.083 ‫به مقامات گزارش نمی‌داد؟ 00:22:31.183 --> 00:22:32.551 ‫به همینم فکر کردم. 00:22:32.751 --> 00:22:35.454 ‫حتی به بازرس سلطنتی راستش رو نگفت، 00:22:35.654 --> 00:22:36.888 ‫که همین باعث نگرانیم شده. 00:22:37.789 --> 00:22:39.891 ‫شاید بهتره فردا به دیدنش برم. 00:22:39.891 --> 00:22:42.994 ‫نمیشه. به زور بهبودیت رو بدست آوردی. 00:22:42.994 --> 00:22:44.596 ‫الان دیگه حالم بهتره. 00:22:44.596 --> 00:22:46.965 ‫من بودم که آدم‌ربا رو دیدم، ‫پس بذار به دیدن خانواده ش برم. 00:22:48.667 --> 00:22:51.036 ‫ما حتی مطمئن نیستیم که ‫آدم‌ربایی در کار بوده. 00:22:51.036 --> 00:22:53.638 ‫اگه اینطور باشه، ممکنه توی خطر بیفتی. 00:22:55.073 --> 00:22:56.508 ‫کسی جز آدم‌ربا بوده؟ 00:22:57.509 --> 00:22:58.744 ‫و ممکنه توی خطر بیفتم؟ 00:23:04.216 --> 00:23:06.518 ‫بعنوان شاهد، من کمک می‌کنم. 00:23:06.818 --> 00:23:08.053 ‫اجازه بده همراهت بیام. 00:23:12.624 --> 00:23:15.427 ‫پس این اتفاق افتاد. ‫متوجه شدم. 00:23:16.661 --> 00:23:18.930 ‫درباره ورود آدمای غریبه چی بهت گفتم؟ 00:23:23.435 --> 00:23:25.237 ‫برای تایید یه سری مسائل اینجا اومدیم. 00:23:25.737 --> 00:23:27.806 ‫ایشون وجود یک آدم‌ربا رو به ما اطلاع دادن. 00:23:28.373 --> 00:23:31.743 ‫پس چرا دیروز حقیقت رو بهمون نگفتین؟ 00:23:32.144 --> 00:23:34.346 ‫دخترم قراره با خانواده نجیب‌زاده ازدواج کنه. 00:23:34.546 --> 00:23:36.615 ‫با گفتن از آدم‌ربایی که ممکنه ‫اصلا وجود نداشته باشه، 00:23:36.615 --> 00:23:39.451 ‫باعث میشین دخترم احتمال داشتن ‫زندگی خوب رو ازدست بده. 00:23:40.252 --> 00:23:42.954 ‫چطور می‌تونین حرف نوکر بی‌ارزشم رو باور کنین؟ 00:23:43.121 --> 00:23:45.290 ‫بانو یونهوا بنظر درد بزرگی داره. 00:23:45.557 --> 00:23:46.992 ‫حداقل باید بهش رسیدگی بشه. 00:23:51.596 --> 00:23:53.832 ‫شایعات شما رو شنیدم، بانوی من. 00:23:54.399 --> 00:23:56.067 ‫با اینکه در جوانی بیوه شدی، 00:23:56.067 --> 00:23:57.469 ‫بجای احترام به سنت‌ها، 00:23:57.702 --> 00:23:59.971 ‫ربانت رو بُریدی و موهات رو پایین انداختی، 00:23:59.971 --> 00:24:01.907 ‫و طوری که دوست داشتی، زندگی کردی. 00:24:03.975 --> 00:24:06.077 ‫برای کسانی که برای رسم و ‫رسومات ارزش قائل هستن، 00:24:06.077 --> 00:24:08.847 ‫شما آدم بدیمن و بدشانس تلقی میشین. 00:24:10.682 --> 00:24:13.752 ‫دختر من مثل تو نیست. 00:24:15.821 --> 00:24:17.155 ‫حرفم رو خوب تو گوشتون فرو کنین. 00:24:17.155 --> 00:24:20.559 ‫چیزی که امروز شنیدید، نباید در جایی درز کنه. 00:24:21.460 --> 00:24:25.263 ‫اگه شایعات بی‌اساس ‫باعث نابودی آینده دخترم بشه، 00:24:25.263 --> 00:24:26.765 ‫به هر کسی که... 00:24:27.299 --> 00:24:29.301 ‫شروع کننده شایعات بود، رحم نمی‌کنم. 00:24:30.669 --> 00:24:32.804 ‫بانو. 00:24:35.740 --> 00:24:37.809 ‫بانو یونهوا... 00:24:50.655 --> 00:24:52.290 ‫باید الان مریض بشی؟ 00:24:55.494 --> 00:24:57.662 ‫رکورد طولانی مدت انرژی، باعث شده ‫آب بدنش کم بشه. 00:24:57.729 --> 00:24:58.830 ‫کبد و قلبش... 00:24:58.830 --> 00:25:00.932 ‫عملکرد صحیحی نداره. 00:25:01.533 --> 00:25:04.336 ‫برای بازیابی جریان انرژیش، ‫باید طب سوزنی انجام بشه. 00:25:04.369 --> 00:25:06.705 ‫بعد برای تقویت کبد و کلیه‌‎اش... 00:25:06.705 --> 00:25:08.306 ‫باید جوشونده یوکمی بخوره. 00:25:08.306 --> 00:25:09.441 ‫[یوکمی : دارویی مقوی برای کبد و کلیه] 00:25:12.644 --> 00:25:15.814 ‫نمی‌تونم اجازه بدم طبیب مَرد ‫روش طب سوزنی انجام بده. 00:25:16.281 --> 00:25:18.049 ‫بجاش جوشونده تجویز کنین. 00:25:19.985 --> 00:25:21.953 ‫من ممکنه بدشانسی بیارم، 00:25:22.187 --> 00:25:24.456 ‫ولی مطالعه کتب پزشکی باعث شده... 00:25:24.456 --> 00:25:25.624 ‫برای درمان بانوان بدردبخور بشم. 00:25:25.991 --> 00:25:28.927 ‫سوزن فقط کافیه در نقطه هابگوک قرار بگیره، 00:25:28.927 --> 00:25:30.362 ‫پس لازم نیست خیلی خجالت بکشه. 00:25:48.613 --> 00:25:50.482 ‫یک، دو، 00:25:51.349 --> 00:25:52.384 ‫سه. 00:25:57.455 --> 00:25:59.357 ‫دیگه بهتر شدم. 00:26:04.129 --> 00:26:06.131 ‫نمی‌تونم اجازه بدم از اتاقش خارج بشه، 00:26:06.264 --> 00:26:07.866 ‫پس بجاش باید در خانه ویزیتش کنین. 00:26:18.343 --> 00:26:21.413 ‫بانوی من، حتما بخاطر پریشب ترسیدید. 00:26:22.547 --> 00:26:25.250 ‫من در خیابان بعد برخورد باهاش بیهوش شدم، 00:26:25.884 --> 00:26:27.953 ‫پس می‌تونم تصور کنم چقدر شوکه شدید. 00:26:29.387 --> 00:26:32.791 ‫میشه بهم بگید دیشب چه اتفاقی افتاد؟ 00:26:39.230 --> 00:26:42.033 ‫- بانوی من. ‫- این چیه؟ 00:26:43.802 --> 00:26:45.203 ‫اینو از کجا آوردی؟ 00:26:45.870 --> 00:26:47.272 ‫از کجا؟ 00:26:55.146 --> 00:26:56.281 ‫لطفا برید. 00:26:57.749 --> 00:27:00.385 ‫لطفا برید و تنهام بذارید! 00:27:04.956 --> 00:27:06.992 ‫چرا بانوی جوان در این حال و وضعیته؟ 00:27:07.959 --> 00:27:10.295 ‫حدس می‌زنم بعد برخورد با آدم‌ربا ‫شوکه شده باشه. 00:27:10.795 --> 00:27:12.631 ‫اختلال اضطراب نیست؟ 00:27:13.765 --> 00:27:16.568 ‫نه، اگه شوک باعث بیماریش شده بود، 00:27:16.735 --> 00:27:19.004 ‫قلب باید تندتر می‌تپید. 00:27:19.471 --> 00:27:21.506 ‫ولی درعوض سیستم گوارشی ضعیفی داره 00:27:21.606 --> 00:27:23.274 ‫و نبضش هم خیلی ضعیف بود. 00:27:23.875 --> 00:27:26.711 ‫پس مشکلش چیه؟ 00:27:29.981 --> 00:27:32.384 ‫پس مشخص شد طبیب‌ها ‫اندازه ادعاهاشون باهوش نیستن. 00:27:32.784 --> 00:27:34.786 ‫اگه باهوش بودی، متوجه مشکلش میشدی. 00:27:35.220 --> 00:27:36.554 ‫فقط دارم احتیاط می‌کنم. 00:27:39.057 --> 00:27:41.259 ‫برای درمان بیماری، باید علتش رو فهمید. 00:27:42.527 --> 00:27:44.729 ‫از قیافه‌اش معلومه که از آدم‌ربا ترسیده. 00:27:45.997 --> 00:27:47.332 ‫گرچه دیگه براش تهدیدی نیست. 00:27:48.266 --> 00:27:49.601 ‫حالا چطور می‌خوای درمانش کنی؟ 00:28:05.383 --> 00:28:07.752 ‫بازم؟ ‫این روزها همش کجا میری؟ 00:28:08.286 --> 00:28:10.689 ‫وقتی احمق‌خان برگشت، ‫بگو بیمارها رو معاینه کنه. 00:28:10.689 --> 00:28:13.558 ‫و به نجیب‌زاده‌ها تخفیف نده، باشه؟ 00:28:13.558 --> 00:28:14.726 ‫پرسیدم کجا میری. 00:28:14.726 --> 00:28:16.795 ‫با کسی قرار داری؟ ‫نکنه قراره صاحب مادرخونده بشم؟ 00:28:17.095 --> 00:28:18.897 ‫داماد پیری میشی. 00:28:18.997 --> 00:28:22.500 ‫گای جی‌هان داره ازدواج می‌کنه. 00:28:22.500 --> 00:28:24.569 ‫بخاطر گفتن این حرف، ‫خدا با صاعقه می‌زنه به کمرت. 00:28:24.569 --> 00:28:26.337 ‫خدا اینو نصیب هیچ زنی نکنه. 00:28:26.938 --> 00:28:29.741 ‫«طبیب گای خسیس‌ترین مَردیه که دیدم.» 00:28:29.741 --> 00:28:31.910 ‫«چرا یه زن باید ازش خوشش بیاد؟» 00:28:32.944 --> 00:28:34.579 ‫مان بوک گفت. 00:28:36.514 --> 00:28:37.515 ‫هی، تو... 00:28:38.383 --> 00:28:39.484 ‫- نگفتم. ‫- گفتی. 00:28:39.484 --> 00:28:40.585 ‫- نگفتم. ‫- گفتی. 00:28:40.585 --> 00:28:42.854 ‫منظورم این نبود. ‫می‌خواستم بگم که... 00:28:43.121 --> 00:28:44.122 ‫وای... 00:28:44.456 --> 00:28:47.258 ‫اه، حالا همین. ‫حالا که حرفش وسط اومد... 00:28:47.258 --> 00:28:49.194 ‫این تنها نقص تو نیست. 00:28:49.194 --> 00:28:50.729 ‫بدجنس و دیرپسند هستی. 00:28:50.729 --> 00:28:52.731 ‫و تا دهنتو باز می‌کنی، فحش میدی. 00:28:53.331 --> 00:28:55.233 ‫- آره. ‫- صبح تا شب کارش فحش دادنه. 00:28:55.233 --> 00:28:57.102 ‫مثل سگ پارس می‌کنه. 00:28:57.435 --> 00:28:58.770 ‫این مزخرفات رو بس کنین. 00:29:00.505 --> 00:29:02.841 ‫شکم شما رو به زور سیر می‌کنم، باشه؟ 00:29:05.844 --> 00:29:08.480 ‫والا! کی آخه پدر بداخلاق منو قبول می‌کنه؟ 00:29:10.181 --> 00:29:12.450 ‫جانگ گون. می‌خوای باهام مبارزه کنی؟ 00:29:12.450 --> 00:29:13.451 ‫- آره؟ ‫- نه. 00:29:18.256 --> 00:29:21.226 ‫تا حالا این گیاه رو دیدی؟ 00:29:21.893 --> 00:29:22.994 ‫نه. 00:29:25.130 --> 00:29:27.432 ‫چندتا مغازه مثل تو اینجا هست؟ 00:29:30.602 --> 00:29:32.604 ‫فکر کنم سه تا. 00:30:33.898 --> 00:30:36.000 ‫سر و صدای چیه. 00:30:39.204 --> 00:30:40.205 ‫چه صدایی؟ 00:30:42.440 --> 00:30:43.441 ‫تو کی هستی؟ 00:30:47.779 --> 00:30:50.281 ‫- کی هستی؟ ‫- دزد. 00:30:50.281 --> 00:30:52.217 ‫دزد! 00:30:52.217 --> 00:30:53.251 ‫بگیر که اومد! 00:31:05.496 --> 00:31:07.365 ‫- مادربزرگ. ‫- مان بوک. 00:31:09.901 --> 00:31:10.902 ‫وای. 00:31:11.269 --> 00:31:12.470 ‫- عمرا بذارم بری. ‫- وایسا. 00:31:15.173 --> 00:31:16.674 ‫از اینور نمیشه. 00:31:23.514 --> 00:31:25.083 ‫هی، تکون نخور. 00:31:27.051 --> 00:31:28.753 ‫- مان بوک. ‫- لباسم 00:31:31.623 --> 00:31:32.857 ‫همونجا وایسا! 00:31:32.857 --> 00:31:34.492 ‫آهای، وایسا. 00:31:39.397 --> 00:31:40.398 ‫اون‌وو. 00:31:44.936 --> 00:31:47.338 ‫چیزی نیست. ‫چیزی نیست. 00:31:49.507 --> 00:31:52.410 ‫قطعا دزد بود. 00:31:52.944 --> 00:31:55.380 ‫می‌دونست اینجایی و اومده بود سراغت. 00:31:55.680 --> 00:31:58.349 ‫ببین. موهام سیخ شده. 00:32:03.354 --> 00:32:05.890 ‫الان خوبم. ‫شوکه شدم. 00:32:09.260 --> 00:32:12.196 ‫فکر کنم بهتره پیشش بخوابیم. 00:32:12.697 --> 00:32:16.534 ‫آره. همینجا پیشت می‌خوابیم. 00:32:16.935 --> 00:32:17.936 ‫همه باهم؟ 00:32:18.069 --> 00:32:19.570 ‫خوش می‌گذره. 00:32:22.140 --> 00:32:23.775 ‫برم کمی خوراکی بیارم. 00:32:57.875 --> 00:32:58.876 ‫هان؟ 00:33:01.279 --> 00:33:04.282 ‫چرا وقتی هیچ بارونی نباریده، زمین خیسه؟ 00:33:24.235 --> 00:33:26.170 ‫عجیبه. خیلی عجیبه. 00:33:28.206 --> 00:33:30.375 ‫چیه جانگ گون؟ ‫چیزی گم شده؟ 00:33:30.908 --> 00:33:33.277 ‫نه. فقط خیلی عجیبه. 00:33:34.479 --> 00:33:36.514 ‫یانگجون، گامچو، هانگی. 00:33:36.848 --> 00:33:38.149 ‫همه‌شون اینجان. 00:33:39.250 --> 00:33:41.619 ‫ولی یه چیز دیگه‌ام هست. 00:33:45.189 --> 00:33:46.924 ‫اینا رو از کجا آوردی؟ 00:33:48.259 --> 00:33:49.894 ‫دزده اینا رو جا گذاشته؟ 00:33:50.328 --> 00:33:53.464 ‫ممکنه واسه دزدیدن اینا اومده باشه؟ 00:33:53.765 --> 00:33:56.234 ‫- چی؟ ‫- ما از این گیاهان گرون‌قیمت استفاده نمی‌کنیم. 00:33:56.634 --> 00:33:58.870 ‫طبیب گای هیچ پولی نداره و میگه... 00:33:59.303 --> 00:34:00.738 ‫«فکر کردی اینجا قصره؟» 00:34:03.408 --> 00:34:04.409 ‫به ما میگه. 00:34:10.748 --> 00:34:11.749 ‫صبر کن. 00:34:13.084 --> 00:34:15.720 ‫باید یه جایی برم. 00:34:16.020 --> 00:34:17.021 ‫باشه. 00:34:18.723 --> 00:34:19.724 ‫وای، پسر. 00:34:19.957 --> 00:34:22.560 ‫بانوی من. کجا میرین؟ 00:34:22.727 --> 00:34:27.031 ‫نمیشه تنهایی بیرون برید. 00:34:52.223 --> 00:34:54.459 ‫این روزا هیچ بارونی نیومده. 00:34:54.459 --> 00:34:55.626 ‫ولی اینجا گِلی شده. 00:34:59.530 --> 00:35:00.531 ‫داروهای گیاهی. 00:35:02.433 --> 00:35:03.434 ‫کوهستان. 00:35:08.473 --> 00:35:10.775 ‫چویی دولسوک دو روز پیش در ساعت سگی چیکار می‌کرد؟ ‫[ساعت 7 تا 9 شب] 00:35:10.775 --> 00:35:12.009 ‫درحال خوش‌گذرونی بود 00:35:12.009 --> 00:35:13.911 ‫و با زنی بنام وو دیدار داشته. 00:35:13.911 --> 00:35:15.079 ‫خود بانو وو اعتراف کرده. 00:35:15.580 --> 00:35:16.914 ‫پارک یونگ‌جو؟ 00:35:16.914 --> 00:35:18.583 ‫توی غم و غصه‌اش غرق بود، 00:35:18.583 --> 00:35:21.352 ‫بعد رفت اطراف روستا و داد زد 00:35:21.352 --> 00:35:23.087 ‫که باید یکی رو بدزده تا عروسش بشه. 00:35:23.087 --> 00:35:24.088 ‫ارباب. 00:35:25.890 --> 00:35:29.827 ‫روحتونم خبر نداره چقدر دنبال‌تون بودم. 00:35:30.094 --> 00:35:31.796 ‫دنبال من؟ ‫چرا؟ 00:35:31.896 --> 00:35:34.866 ‫مشاور دوم شما رو به هانیانگ فرا خونده. 00:35:34.866 --> 00:35:36.000 ‫باید فورا برگردید. 00:35:37.435 --> 00:35:39.103 ‫چرا تو این پیام رو بهم می‌رسونی؟ 00:35:39.604 --> 00:35:41.906 ‫خبر ندارید؟ 00:35:42.573 --> 00:35:47.345 ‫من به جناب مشاور دوم بسیار نزدیک هستم. 00:35:48.412 --> 00:35:50.081 ‫تو اصلا پدر منو دیدی؟ 00:35:53.484 --> 00:35:54.785 ‫برای اینکه در جبهه من باشی... 00:35:55.186 --> 00:35:56.988 ‫با آدمای زیادی ارتباط برقرار کردی. 00:35:58.122 --> 00:35:59.123 ‫درسته. 00:36:00.424 --> 00:36:03.427 ‫تا روز مرگم، تا روزی که استخوان‌هام پودر بشه، 00:36:03.828 --> 00:36:05.463 ‫بهتون خدمت می‌کنم. 00:36:06.764 --> 00:36:08.099 ‫خیلی مسروری. 00:36:11.035 --> 00:36:13.271 ‫حتما موقع کار دیدیش. 00:36:13.871 --> 00:36:15.373 ‫سین‌وو مشغول چه کاری بود؟ 00:36:15.773 --> 00:36:19.810 ‫خب، به شدت درگیر وظایفشه. 00:36:19.810 --> 00:36:20.811 ‫و همچنین... 00:36:24.482 --> 00:36:29.654 ‫خب، بنظر میاد داره یه چیزی رو هم مخفی می‌کنه. 00:36:31.756 --> 00:36:32.757 ‫جدا؟ 00:36:34.225 --> 00:36:35.226 ‫چی رو؟ 00:36:35.560 --> 00:36:36.561 ‫عذر می‌خوام؟ 00:36:36.994 --> 00:36:40.464 ‫چیز خیلی مهمی نیست. 00:36:41.032 --> 00:36:44.769 ‫یه کارد سیاه شده به این اندازه‌است. 00:36:45.303 --> 00:36:48.906 ‫کاردی نیست که طبیب‌ها زیاد ازش استفاده کنن. 00:36:49.607 --> 00:36:50.875 ‫یکم غیرعادیه... 00:36:50.875 --> 00:36:54.111 ‫مربعی شکل و مسطحه. 00:36:54.178 --> 00:36:57.014 ‫بنظر پیش خودش همه جا می‌بره... 00:36:58.349 --> 00:37:00.284 ‫و مخفیانه درحال تحقیق درباره چیزیه. 00:37:07.058 --> 00:37:10.828 ‫بنظر بدجور نسبت به سین‌وو غرض داری. 00:37:13.564 --> 00:37:14.599 ‫اه. 00:37:15.166 --> 00:37:18.402 ‫لطفا منو ببخشید. ‫من در جایگاهی نیستم که همچین حرفی بزنم. 00:37:31.015 --> 00:37:32.116 ‫بخور. 00:37:32.850 --> 00:37:36.787 ‫می‌دونستم که باید زودتر هم رو ببینیم. 00:37:38.356 --> 00:37:39.390 ‫ممنونم، ارباب. 00:37:42.493 --> 00:37:44.095 ‫منتظر دستوراتم باش. 00:37:44.695 --> 00:37:46.897 ‫ولی در همین حین، مراقبش باش ‫و بهم گزارش بده. 00:37:48.065 --> 00:37:49.500 ‫به روی چشم، ارباب. 00:37:50.468 --> 00:37:54.071 ‫من در خدمت شمام، ارباب. 00:38:06.784 --> 00:38:08.886 ‫گِل روی کفش‌های مظنون... 00:38:08.886 --> 00:38:10.321 ‫در حیاط اینجا پیدا شد 00:38:10.321 --> 00:38:12.390 ‫و همچنین روی دیوار خانه معاون وزیر. 00:38:12.857 --> 00:38:14.992 ‫و داروهای گیاهی نایابی هم در اختیار داشت. 00:38:15.660 --> 00:38:17.261 ‫حتما جمع‌کننده گیاهان دارویه. 00:38:17.361 --> 00:38:19.463 ‫درست میگه. همچین گیاهان دارویی خوبی رو... 00:38:19.463 --> 00:38:22.099 ‫حتی نمیشه در داروخانه پیدا کرد. ‫باید خودت بری و بچینی. 00:38:22.133 --> 00:38:24.035 ‫بالای کوهستان سوراک جای مرطوبیه. 00:38:24.035 --> 00:38:25.670 ‫شنیدم اونجا همیشه گِل و لای هست. 00:38:25.836 --> 00:38:28.439 ‫درسته. منم وقتی برای پیدا کردن گاسترودیای زمینی ‫برای ارباب جوان... 00:38:28.439 --> 00:38:29.440 ‫اونجا رفته بودم، دیدم. 00:38:29.440 --> 00:38:30.608 ‫- آره. ‫- که اینطور. 00:38:30.641 --> 00:38:34.078 ‫یه گیاه جمع‌کن تنها به روستا اومده ‫تا یکی رو بدزده؟ 00:38:34.879 --> 00:38:36.380 ‫در کوهستان سوراک سه نفر ‫گیاهان دارویی جمع می‌کنن. 00:38:36.914 --> 00:38:39.450 ‫در نیمه‌‌راه، کوه شیب‌دار و گِلی میشه، 00:38:39.450 --> 00:38:40.951 ‫پس صعود به نوک قله کار آسونی نیست. 00:38:47.358 --> 00:38:48.993 ‫جیسینگ وحشی با این کیفیت رو... 00:38:48.993 --> 00:38:51.195 ‫فقط کسی می‌تونه بچینه که در اون درّه زندگی کنه. 00:38:51.429 --> 00:38:52.430 ‫چی؟ 00:38:52.663 --> 00:38:55.566 ‫خدای من. فقط با بو کشیدن گیاهان ‫می‌فهمی کجا رشد می‌کنن؟ 00:38:55.566 --> 00:38:57.401 ‫واقعا که خارق‌العاده‌ست. 00:38:59.470 --> 00:39:00.538 ‫نه. 00:39:00.771 --> 00:39:02.340 ‫عمو گه‌دونگ بهم گفته. 00:39:02.573 --> 00:39:04.442 ‫گفت برای اولین بار در چند سال گذشته ‫تونسته جیسینگ وحشی پیدا کنه. 00:39:04.442 --> 00:39:05.843 ‫اه، پس اون گفته. 00:39:06.377 --> 00:39:08.112 ‫- هی! ‫- مراقب باش! 00:39:08.212 --> 00:39:10.981 ‫به‌محض بالا اومدن خورشید، باید به اونجا برم. 00:39:17.455 --> 00:39:21.425 ‫چرا یو سه‌یوب هنوز زنده هست؟ 00:39:30.801 --> 00:39:32.570 ‫یه سوالی دارم. 00:39:35.806 --> 00:39:38.109 ‫یو سه‌یوب صرفا یه طبیبه. 00:39:38.275 --> 00:39:39.777 ‫چرا باید در خفا بکشیدش؟ 00:39:40.978 --> 00:39:42.179 ‫احیانا، 00:39:42.847 --> 00:39:44.749 ‫دلیل خاصی براش دارید؟ 00:39:51.789 --> 00:39:53.290 ‫دنبال دلیل هستی؟ 00:39:54.158 --> 00:39:55.359 ‫ازت بعید بود. 00:40:00.097 --> 00:40:01.599 ‫می‌تونی بری. 00:40:42.973 --> 00:40:45.142 ‫خدایا. نکنه به جای اشتباهی اومدیم؟ 00:40:51.816 --> 00:40:52.983 ‫از این طرف. 00:40:55.886 --> 00:40:56.954 ‫وای پسر. 00:40:58.456 --> 00:41:01.592 ‫ارباب جوان. باید همینجا باشه. 00:41:03.294 --> 00:41:06.063 ‫اول من میرم. ‫شما دنبالم بیاین. 00:41:14.672 --> 00:41:16.073 ‫دزد! 00:41:20.778 --> 00:41:21.779 ‫ساکت. 00:41:33.924 --> 00:41:34.992 ‫خدای من. 00:41:37.862 --> 00:41:38.963 ‫ارباب جوان، چیکار کنیم؟ 00:41:39.497 --> 00:41:41.232 ‫عذر می‌خوام. 00:41:43.300 --> 00:41:44.401 ‫بیدار شو! 00:41:48.839 --> 00:41:50.207 ‫- ببرش به داخل. ‫- بله، ارباب. 00:41:50.574 --> 00:41:51.642 ‫اون‌وو! 00:41:52.343 --> 00:41:53.410 ‫بله. 00:41:53.410 --> 00:41:55.579 ‫- لطفا طب سوزنی رو انجام بده. ‫- باشه. 00:42:04.922 --> 00:42:06.657 ‫بنظرتون در ناحیه سیپسون هم ‫نیاز به سوزن داره؟ 00:42:07.258 --> 00:42:10.294 ‫نه، نبضش خیلی ضعیفه. 00:42:10.961 --> 00:42:13.130 ‫رکود طولانی مدت انرژیش ‫باعث کم شدن خون و آب بدن شده. 00:42:13.130 --> 00:42:16.100 ‫انرژی کبد و قلب اصلا درحال گردش نیست. 00:42:18.602 --> 00:42:19.637 ‫اه، صبر کن. 00:42:20.437 --> 00:42:22.740 ‫دقیقا شبیه علائم بانو یونهوا هست. 00:42:24.875 --> 00:42:26.076 ‫نه. 00:42:27.211 --> 00:42:28.245 ‫نه... 00:42:29.446 --> 00:42:30.648 ‫بیدار شدید. 00:42:51.902 --> 00:42:52.937 ‫خدای من. 00:42:54.572 --> 00:42:57.841 ‫خدایا، پسره حتی نمی‌تونه ‫یه قاشق جوشونده قورت بده؟ 00:43:04.415 --> 00:43:07.084 ‫لطفا برید و تنهام بذارید! 00:43:16.360 --> 00:43:17.528 ‫فکر کنم... 00:43:18.495 --> 00:43:20.598 ‫هر دو یه بیماری رو دارن. 00:43:22.833 --> 00:43:24.068 ‫هر دو یه بیماری رو دارن؟ 00:43:30.174 --> 00:43:32.610 ‫ما مَردی که می‌خواست ‫شما رو بدزده، گرفتیم. 00:43:36.547 --> 00:43:38.315 ‫اون حتی به درمانگاه اومد... 00:43:38.782 --> 00:43:40.517 ‫و سعی کرد به اون‌وو حمله کنه. 00:43:43.220 --> 00:43:44.455 ‫نه. 00:43:44.922 --> 00:43:47.257 ‫نه! اون هرگز چنین کاری نمی‌کنه. 00:43:48.092 --> 00:43:49.426 ‫اونو می‌شناسین، درسته؟ 00:43:50.361 --> 00:43:52.529 ‫بین شما دو نفر چه اتفاقی افتاده؟ 00:43:59.637 --> 00:44:02.906 ‫اگه حرفی نزنید، بازداشت میشه. 00:44:05.576 --> 00:44:07.111 ‫حتی اگه شما حرفی نزنید، 00:44:07.344 --> 00:44:09.480 ‫ما می‌دونیم اون کیه. 00:44:10.748 --> 00:44:13.384 ‫فقط جمع‌کنندگان حرفه‌ای گیاهان دارویی ‫می‌تونن همچین گیاهان کمیابی داشته باشن. 00:44:14.151 --> 00:44:15.886 ‫روبانی که ازوسط نصف شده. 00:44:16.854 --> 00:44:18.122 ‫و مهم‌تر اینکه، 00:44:19.023 --> 00:44:21.158 ‫هر دوی شما یه علائم رو دارید. 00:44:23.594 --> 00:44:27.364 ‫ما همین الانشم می‌دونیم قصدتون ‫اینه که از کی محافظت کنین. 00:44:32.403 --> 00:44:33.537 ‫ما فقط... 00:44:37.374 --> 00:44:39.743 ‫فقط می‌خواستیم با هم باشیم. ‫همین. 00:44:45.683 --> 00:44:47.985 ‫بعد از فوت پدرم، 00:44:48.352 --> 00:44:50.487 ‫سلامت خانوادم رو به افول گذاشت. 00:44:51.021 --> 00:44:53.257 ‫اه، خیلی سپاسگزارم. ‫یادم رفت پول بیارم. 00:44:53.257 --> 00:44:54.591 ‫الان برمی‌گردم. 00:44:54.825 --> 00:44:57.961 ‫باید توی اتاقم می‌موندم تا زمانی که... 00:44:58.462 --> 00:45:00.497 ‫می‌تونستم با کسی ازدواج کنم ‫که از نظر مالی کمک‌مون کنه. 00:45:04.134 --> 00:45:07.104 ‫بعدش یه روز، اتفاقی دیدمش. 00:45:07.538 --> 00:45:08.605 ‫سنگینه؟ 00:45:09.840 --> 00:45:10.974 ‫می‌خوای من برات بیارمش؟ 00:45:12.443 --> 00:45:13.444 ‫باشه. 00:45:15.779 --> 00:45:16.847 ‫کجا می‌خوای بری؟ 00:45:20.250 --> 00:45:21.351 ‫بیا بریم. 00:45:42.506 --> 00:45:44.942 ‫بهت گفتم که مادرم هیچوقت ‫تو رو تایید نمی‌کنه. 00:45:45.843 --> 00:45:47.778 ‫نباید اینکارو می‌کردی. 00:45:50.581 --> 00:45:51.749 ‫بیا باهم... 00:45:58.422 --> 00:45:59.690 ‫از اینجا بریم. 00:46:00.691 --> 00:46:02.059 ‫با من میای؟ 00:46:21.111 --> 00:46:22.479 ‫یه تکه از قلبم رو بگیر. 00:46:29.486 --> 00:46:31.188 ‫برای همین همچین چیزی رو برنامه‌ریزی کردیم. 00:46:32.856 --> 00:46:36.226 ‫فکر کردم اگه ربوده بشم، ‫مادرم بیخیال میشه. 00:46:38.529 --> 00:46:39.596 ‫ولی... 00:46:40.063 --> 00:46:43.133 ‫نه! مو یونگ! 00:46:43.634 --> 00:46:44.735 ‫مو یونگ! 00:46:44.768 --> 00:46:46.336 ‫چطور جرئت می‌کنی به دخترم فکر کنی؟ 00:46:46.937 --> 00:46:49.273 ‫از این خونه سالم بیرون نمیری! 00:46:50.908 --> 00:46:52.109 ‫فرار کن! 00:46:52.109 --> 00:46:54.011 ‫لطفا زنده برو بیرون. 00:47:07.791 --> 00:47:09.226 ‫اگه بخوام باهاش باشم، 00:47:10.994 --> 00:47:12.996 ‫ممکنه آخرسر زندگیش رو ازدست بده. 00:47:16.834 --> 00:47:18.869 ‫دیگه هرگز اونو نمی‌بینم، 00:47:20.404 --> 00:47:21.805 ‫پس لطفا منو ببخشید. 00:47:35.886 --> 00:47:38.722 ‫هر دو از بیماری جنون عشق رنج می‌برن. 00:47:39.690 --> 00:47:42.693 ‫در تمام طول روز، فقط بهم فکر می‌کنن. 00:47:43.660 --> 00:47:45.462 ‫این بیماری توی کتاب‌های پزشکی آورده نشده، 00:47:45.462 --> 00:47:47.097 ‫و علاجش کار آسونی نیست. 00:47:48.298 --> 00:47:51.301 ‫نمی‌تونن درست حسابی بخورن یا بخوابن. 00:47:51.635 --> 00:47:54.938 ‫لبخندشون فورا محو میشه و ‫تنهایی وجودشون رو گرفته. 00:47:56.640 --> 00:48:00.043 ‫هر دو به شدت دلتنگ همدیگه‌ان. 00:48:02.813 --> 00:48:04.281 ‫عذر می‌خوام، طبیب یو. 00:48:09.753 --> 00:48:11.521 ‫باعث شدم نتونین برید. 00:48:15.425 --> 00:48:16.426 ‫ولی... 00:48:17.394 --> 00:48:19.796 ‫می‌دونم که مجبورید برید. 00:48:24.334 --> 00:48:25.335 ‫درسته. 00:48:26.737 --> 00:48:27.738 ‫و منم باید... 00:48:29.273 --> 00:48:30.340 ‫عذرخواهی کنم. 00:49:09.446 --> 00:49:13.283 ‫وای نه. این؟ 00:49:14.785 --> 00:49:15.786 ‫این گیاه رو شناختی؟ 00:49:16.153 --> 00:49:19.990 ‫فکر اینکه بخاطرش چه مصیبتی کشیدم... 00:49:22.125 --> 00:49:25.329 ‫وزیر کارکنان موقع پرس و جو درباره ‫این گیاه جونش رو ازدست داد. 00:49:26.396 --> 00:49:27.631 ‫اگه زندگیت برات مهمه، 00:49:28.632 --> 00:49:29.967 ‫فورا ولش کن و برو. 00:49:30.767 --> 00:49:32.336 ‫منظورت چیه باعث مصیبتت شد؟ 00:49:32.703 --> 00:49:33.770 ‫و چرا؟ 00:49:36.239 --> 00:49:37.240 ‫چونکه... 00:49:37.941 --> 00:49:41.378 ‫شایعاتی هست که این گیاه باعث فوت ‫پادشاه مرحوم شده. 00:49:42.412 --> 00:49:45.248 ‫حتما با خودت فکر کردی که جیسینگ وحشیه، 00:49:45.716 --> 00:49:47.451 ‫ولی اگه با اینا دستگیر بشی، 00:49:47.451 --> 00:49:48.485 ‫به دادگاه ایالتی بُرده میشی. 00:49:50.420 --> 00:49:51.421 ‫حالا برو. 00:49:51.688 --> 00:49:53.657 ‫ما هیچوقت همدیگه رو ندیدیم. 00:49:57.294 --> 00:49:58.295 ‫یو هومیونگ. 00:49:59.730 --> 00:50:03.633 ‫تا کجا پیش رفته بودی؟ 00:50:15.178 --> 00:50:16.179 ‫لطفا بهم بگید. 00:50:17.914 --> 00:50:20.417 ‫حالش چطوره؟ 00:50:23.186 --> 00:50:25.822 ‫داروهای گیاهی اون روز... 00:50:26.156 --> 00:50:27.991 ‫برای بانو بود. ‫اونا رو... 00:50:28.859 --> 00:50:32.729 ‫برای همین اون شب به درمانگاه اومده بودی؟ 00:50:35.799 --> 00:50:38.769 ‫دیدم که برای معاینه به خونه‌ ش رفتین. 00:50:40.437 --> 00:50:41.772 ‫می‌خواستم یواشکی داروها رو اینجا بذارم، 00:50:43.040 --> 00:50:44.207 ‫ولی فکر کردید دزد هستم. 00:50:45.842 --> 00:50:46.877 ‫عذر می‌خوام. 00:50:51.081 --> 00:50:53.250 ‫حالش چطوره؟ 00:50:57.788 --> 00:51:00.490 ‫بانو یونهوا حالشون بهتره. 00:51:01.091 --> 00:51:03.427 ‫باید روی بهبودی خودتون تمرکز کنین. 00:51:07.798 --> 00:51:09.399 ‫سون مو یونگ، بیا بیرون. 00:51:14.738 --> 00:51:15.739 ‫پدر. 00:51:18.041 --> 00:51:19.276 ‫چه خبر شده؟ 00:51:20.043 --> 00:51:22.312 ‫شنیدم سون مو یونگ اینجاست. 00:51:23.246 --> 00:51:25.182 ‫کار بدی انجام داده؟ 00:51:25.916 --> 00:51:28.485 ‫به دزدی متهم شده. 00:51:30.654 --> 00:51:31.822 ‫دستگیرش کنین. 00:51:31.922 --> 00:51:32.923 ‫بله، ارباب. 00:51:33.190 --> 00:51:35.759 ‫گزارش توسط همسر معاون وزیر داده شده؟ 00:51:36.626 --> 00:51:37.627 ‫درسته. 00:51:38.562 --> 00:51:40.897 ‫ولی پدر، اون بیماره. 00:51:53.176 --> 00:51:54.478 ‫اینا از طرف ایشونه. 00:51:57.080 --> 00:51:59.549 ‫بیا. باید ببینیش. 00:52:01.685 --> 00:52:02.686 ‫نه. 00:52:04.187 --> 00:52:05.956 ‫تنها منفعت من براش بدشانسی بود، 00:52:06.723 --> 00:52:08.592 ‫و الانم بازداشت شده. 00:52:10.627 --> 00:52:12.295 ‫باید همینجا تموم بشه. 00:52:14.631 --> 00:52:16.700 ‫من فایده‌ای براش ندارم. 00:52:19.002 --> 00:52:20.804 ‫قصد داری هیچی نخوری؟ 00:52:24.341 --> 00:52:25.475 ‫اون می‌دونه... 00:52:28.578 --> 00:52:30.680 ‫که بازداشت و زندانی شدم؟ 00:52:35.886 --> 00:52:36.887 ‫نباید... 00:52:38.421 --> 00:52:40.090 ‫بهش بگید. 00:52:43.293 --> 00:52:46.963 ‫حداقل باید یه چیزی بخوری. 00:52:48.632 --> 00:52:50.100 ‫حتی اگه از اینجا بیرون بیام، 00:52:52.369 --> 00:52:54.671 ‫نمی‌تونم باعث درد و رنجش بشم. 00:52:58.742 --> 00:52:59.743 ‫من از روستا میرم. 00:53:09.286 --> 00:53:11.588 ‫[بیاین از عشق زیبای آنها حفاظت کنیم] 00:53:12.155 --> 00:53:15.025 ‫آدم نباید احساساتش رو مخفی نگه داره. 00:53:15.225 --> 00:53:17.494 ‫احساسات باید ابراز بشن. 00:53:18.495 --> 00:53:20.297 ‫مثلا روستای خودمون رو درنظر بگیرید. 00:53:21.164 --> 00:53:23.567 ‫یه مَرد کاملا خوب و نمونه... 00:53:24.234 --> 00:53:27.938 ‫شب و روز با یک خانم جوان و زیبا همکاری می‌کنه، 00:53:28.305 --> 00:53:29.839 ‫ولی بنظر میاد از احساسات خودش ناآگاهه 00:53:29.839 --> 00:53:31.741 ‫یا شایدم به قدری خجالتیه که ‫نمی‌تونه بروز بده. 00:53:31.741 --> 00:53:33.343 ‫اگه نظر منو بخواین، خیلی خسته‌کننده‌است. 00:53:33.910 --> 00:53:35.845 ‫پرنده‌های عشق بزودی به درمانگاه میان. 00:53:37.847 --> 00:53:40.717 ‫طبیب گای هم خوشحال میشه که ‫دوتا بیمار جدید خواهد داشت. 00:53:41.384 --> 00:53:42.719 ‫فکر نکنم خیلی خوشحال بشم. 00:53:43.320 --> 00:53:45.956 ‫در این مورد، بخاطر مَرد جوان... 00:53:45.956 --> 00:53:47.390 ‫درمان تقریبا غیرممکنه. 00:53:47.390 --> 00:53:48.391 ‫البته. 00:53:49.993 --> 00:53:51.661 ‫باید اونا رو به عقد هم دربیاریم. 00:53:51.962 --> 00:53:54.764 ‫آره، باید ازدواج کنن. 00:53:54.764 --> 00:53:57.300 ‫می‌تونیم با نودل و کیک برنجی ‫از خودمون پذیرایی کنیم. 00:53:58.068 --> 00:53:59.536 ‫ازدواج به درک. 00:53:59.736 --> 00:54:02.272 ‫بروز احساسات یک استعداد اکتسابیه. 00:54:02.272 --> 00:54:05.075 ‫اجازه بدید درمورد این مَرد جوان ‫توضیحاتی عرض کنم. 00:54:05.075 --> 00:54:06.876 ‫اون نمی‌تونه احساساتش رو بیان کنه 00:54:07.310 --> 00:54:09.112 ‫تا زمانی که نفس‌های آخرش رو می‌کشه. 00:54:10.480 --> 00:54:12.983 ‫یجور صحبت میکنی که انگار خودت ‫شب و روز درحال ابراز احساساتت هستی. 00:54:12.983 --> 00:54:15.685 ‫البته که اینطوریم. ‫ چی فکر کردی. 00:54:16.353 --> 00:54:17.654 ‫- عزیزدلم. ‫- ول کن. 00:54:17.654 --> 00:54:18.655 ببخشید. 00:54:21.691 --> 00:54:23.193 ‫زمانی پای ابراز احساسات به میون میاد، 00:54:23.193 --> 00:54:24.661 ‫خودتم به اندازه اونا نااُمیدکننده هستی، 00:54:24.661 --> 00:54:27.264 ‫پس تا می‌تونی از مان بوک بعنوان... 00:54:27.264 --> 00:54:28.398 ‫یه مانکن آزمایشی استفاده کن. 00:54:28.765 --> 00:54:31.635 ‫خدای من. نه اینکه این چیزا با تمرین درست میشه. 00:54:32.802 --> 00:54:33.937 ‫خودشه! 00:54:34.904 --> 00:54:36.306 ‫باید سریعا ترتیبش رو بدم. 00:54:37.907 --> 00:54:39.142 ‫ترتیب چیو؟ 00:54:40.577 --> 00:54:43.179 ‫چی شد؟ ‫قصد داره احساساتش رو بگه؟ 00:54:43.179 --> 00:54:44.180 ‫چی؟ 00:54:45.148 --> 00:54:46.149 ‫بانو اون‌وو، 00:54:46.983 --> 00:54:49.419 ‫شما هم باید منو همراهی کنین. ‫ممکنه بیاین؟ 00:54:56.259 --> 00:54:59.229 ‫بزودی مهمونی می‌گیریم. 00:55:06.536 --> 00:55:07.537 ‫- خدای من. ‫- مهمونی. 00:55:10.974 --> 00:55:12.442 ‫دوست داری که آزادش کنم؟ 00:55:14.844 --> 00:55:16.880 ‫اول که حرفم رو نادیده گرفتی و نرفتی. 00:55:16.880 --> 00:55:18.715 ‫حالاهم اومدی ازم درخواست مسخره‌ای می‌کنی. 00:55:19.349 --> 00:55:21.518 ‫اینقدر پیش من راحتی؟ 00:55:24.954 --> 00:55:27.123 ‫شما خیلی خوب می‌دونین... 00:55:27.724 --> 00:55:29.893 ‫که سون مو یونگ چیزی ندزدیده. 00:55:31.561 --> 00:55:33.129 ‫چطور می‌تونی ناراحت حال یکی دیگه باشی 00:55:33.463 --> 00:55:35.098 ‫زمانی من دستور قتلت رو دارم؟ 00:55:35.932 --> 00:55:37.334 ‫چونکه شما شخصی نیستین که... 00:55:37.334 --> 00:55:39.869 ‫کورکورانه از دستورات ناحق پیروی کنین. 00:55:51.948 --> 00:55:54.484 ‫اگه زیر نور مهتاب حرف دلتو بزنی، 00:55:54.484 --> 00:55:56.553 ‫جنگل بامبو حرفات رو به عزیزت می‌رسونه. 00:55:57.220 --> 00:55:59.756 ‫اینجا شخص دیگه‌ای نمی‌تونه حرفات رو بشنوه، 00:56:00.390 --> 00:56:02.792 ‫پس می‌تونی هرچی توی دلت هست، بگی. 00:56:09.332 --> 00:56:12.135 ‫بانوی من، مضطرب نباشید. 00:56:12.702 --> 00:56:15.572 ‫می‌تونین نشون بدین که مان بوک عشق شماست. 00:56:17.707 --> 00:56:20.744 ‫خیال کردی کجا داری میری؟ ‫به اندازه کافی جلو اومدیم. 00:56:20.744 --> 00:56:22.979 ‫کسی که باید حرفاشو بزنه، باید بره. 00:56:23.113 --> 00:56:24.848 ‫- ولی... ‫- خانم باید تنها برن. 00:56:24.848 --> 00:56:27.083 ‫تا بتونه همه حرفاشو راحت بزنه. 00:56:27.083 --> 00:56:28.585 ‫- ولی... ‫- فراموشش کن. 00:56:28.985 --> 00:56:30.153 ‫بفرمایید. 00:56:36.693 --> 00:56:38.061 ‫بسیار بی‌عقلی. 00:56:38.261 --> 00:56:41.398 ‫وقتی اینجا اومدم، برای خودم برنامه داشتم. 00:56:46.903 --> 00:56:47.904 ‫بانوی من. 00:56:49.572 --> 00:56:51.574 ‫حالا حرفای دلتون رو بگین. 00:56:57.414 --> 00:57:00.316 ‫حتما حرفای زیادی دارید. 00:57:02.919 --> 00:57:05.889 ‫بهم گفته بودن که چنین افکاری ‫باید توی دلم بمونه. 00:57:06.923 --> 00:57:10.660 ‫اگه حرفای دلم رو بزنم، ‫اتفاقات بدی می‌افته. 00:57:12.595 --> 00:57:16.332 ‫اگه اتفاق بدی قرار بود واسش بیفته... 00:57:18.735 --> 00:57:20.069 ‫دیگه نمی‌افته. 00:57:23.206 --> 00:57:26.543 ‫میگن ماه کامل آرزوها رو برآورده می‌کنه. 00:57:27.210 --> 00:57:28.545 ‫چطوره... 00:57:28.978 --> 00:57:31.581 ‫بجای من، با ماه صحبت کنین؟ 00:57:50.033 --> 00:57:51.134 ‫اون‌وو. 00:57:59.108 --> 00:58:00.109 ‫ادامه بده. 00:58:15.525 --> 00:58:16.860 ‫دلم واست تنگ میشه. 00:58:21.998 --> 00:58:23.266 ‫نرو. 00:58:25.301 --> 00:58:28.404 ‫درست مثل حالا ، کنارم بمون. 00:58:30.306 --> 00:58:34.177 ‫فکر دور شدن از من، موجب میشه دلم بگیره. 00:58:38.915 --> 00:58:39.983 ‫واسه همینه. 00:58:56.132 --> 00:58:58.067 ‫همه این مدت می‌دونستم. 00:58:58.234 --> 00:58:59.802 ‫که اون بانوی عادی نیست. 00:59:02.372 --> 00:59:04.307 ‫از ارباب عاجز من، 00:59:05.208 --> 00:59:07.510 ‫هزاران بار بهتره. 00:59:08.211 --> 00:59:09.279 ‫حرفاشو زد. 00:59:17.787 --> 00:59:18.888 ‫همینطوری. 00:59:20.557 --> 00:59:21.858 ‫اینطوری بگو، بانو. 00:59:33.570 --> 00:59:35.638 ‫ قصد ندارم ترکت کنم. 00:59:37.373 --> 00:59:38.942 ‫ای کاش با تو باشم. 00:59:40.843 --> 00:59:42.211 ‫دلم تنگ میشه. 00:59:43.880 --> 00:59:45.548 ‫واسه خاک روی دستات. 00:59:47.350 --> 00:59:48.685 ‫واسه لبخند روی صورتت. 00:59:49.919 --> 00:59:51.688 ‫واسه بوی چمن. ‫واسه همه چیزت. 00:59:53.556 --> 00:59:55.425 ‫خواهشا زنده پیشم برگرد. 01:00:00.663 --> 01:00:01.764 ‫یونهوا. 01:00:30.860 --> 01:00:33.262 ‫همیشه ترس داشتم که نتونم بهت برسم. 01:00:42.205 --> 01:00:43.473 ‫قلب من واسه همیشه... 01:00:45.642 --> 01:00:46.843 ‫مال توئه. 01:01:21.744 --> 01:01:23.846 ‫سون مو یونگ و دختر معاون وزیر کجا هستن؟ 01:01:25.348 --> 01:01:26.582 ‫اونا رفتن. 01:01:26.683 --> 01:01:28.184 ‫باید برشون‌گردونی. 01:01:28.418 --> 01:01:30.987 ‫باید بانو چوئی رو به خونه برگردونی. 01:01:31.788 --> 01:01:34.023 ‫اگه بخوای اینطور رفتار کنی، ‫مجبور به مجازات میشم. 01:01:34.657 --> 01:01:37.827 ‫اگه جفتشون می‌مُردن، چیکار می‌کردی؟ 01:01:38.895 --> 01:01:41.798 ‫اون دو نفر فقط با یکدیگه می‌تونن زنده بمونن. 01:01:42.065 --> 01:01:45.301 ‫اگه حالا اجازه ندیم برن، ‫مادرش دیگه اونو ول نمی‌کنه. 01:01:45.301 --> 01:01:47.203 ‫یعنی میگی شما این حق رو دارین؟ 01:01:47.336 --> 01:01:49.338 ‫نباید هدف اول ما نجات اونا باشه؟ 01:01:52.341 --> 01:01:54.410 ‫از کی تو اینقدر گستاخ شدی؟ 01:01:55.144 --> 01:01:56.846 ‫اگه می‌دونستم، عمرا اجازه می‌دادم... 01:01:56.846 --> 01:01:58.114 ‫تو نمی‌دونی... 01:01:59.649 --> 01:02:01.951 ‫سوختن در آتش عشق چه احساسی داره. 01:02:14.731 --> 01:02:16.466 ‫ای نادون. 01:02:17.633 --> 01:02:18.801 ‫سین‌وو... 01:02:20.002 --> 01:02:21.270 ‫داره درمورد کاردی که... 01:02:21.270 --> 01:02:23.906 ‫برای درمان پادشاه فقید تغییر رنگ داده، ‫تحقیق می‌کنه؟ 01:02:24.107 --> 01:02:27.877 ‫همه حرفای ایم سون‌من درست بود؟ 01:02:28.845 --> 01:02:29.846 ‫اینو میگی؟ 01:02:30.780 --> 01:02:33.316 ‫بله. یو هومیونگ... 01:02:33.983 --> 01:02:36.085 ‫زمان مرگ، کارد رو همراه خودش داشت. 01:02:42.759 --> 01:02:45.928 ‫شواهد محکم و قاطعی مبنی بر ‫مسموم شدن پادشاه... 01:02:46.596 --> 01:02:48.231 ‫در دستان توله ببر هست. 01:02:48.931 --> 01:02:50.967 ‫پس می‌تونه از پشت بهم خنجر بزنه؟ 01:02:51.100 --> 01:02:52.702 ‫چطور جسارتش رو داره؟ 01:02:53.302 --> 01:02:54.570 ‫چرا از خودش نمی‌پرسین؟ 01:02:57.507 --> 01:02:58.708 ‫می‌دونی... 01:02:59.642 --> 01:03:01.744 ‫چرا همه شورش‌ها در آخر شکست می‌خورن؟ 01:03:04.547 --> 01:03:06.549 ‫چون نمی‌تونن از شر یه خائن راحت بشن. 01:03:09.519 --> 01:03:11.053 ‫نمی‌تونن بدون تردید و درنگ اونو از میان بردارن 01:03:12.188 --> 01:03:14.991 ‫و جاشو با افراد وفادار پُر کنن. 01:03:17.326 --> 01:03:18.494 ‫این... 01:03:19.362 --> 01:03:21.597 ‫کاریه که باید انجام بدم. 01:03:27.370 --> 01:03:28.971 ‫ایم سون‌من رو صدا کن. 01:03:31.007 --> 01:03:32.141 ‫همین حالا. 01:03:45.254 --> 01:03:49.091 ‫تو نمی‌دونی سوختن در ‫آتش عشق چه احساسی داره. 01:04:11.881 --> 01:04:13.416 ‫مشاور دوم تو رو فرستاده؟ 01:04:41.711 --> 01:04:43.112 ‫اون‌وو. 01:04:44.347 --> 01:04:46.415 ‫تو همیشه از من شجاع‌تر بودی. 01:04:48.885 --> 01:04:53.322 ‫فقط حرفایی رو نقل‌قول کردم که بنظرم ‫بانو چوئی می‌خواست بگه. 01:04:55.758 --> 01:04:59.795 ‫با دستان خودم، موجب مرگ پادشاه سابق شدم. 01:05:05.668 --> 01:05:06.769 ‫واسه همین... 01:05:07.670 --> 01:05:09.171 ‫از قصر تبعید شدم... 01:05:09.538 --> 01:05:11.641 ‫و نمی‌تونم از سوزن استفاده کنم. 01:05:12.408 --> 01:05:13.509 ‫و همچنین... 01:05:14.577 --> 01:05:17.280 ‫برای اون حادثه، یک نفر منو تهدید می‌کنه. 01:05:21.984 --> 01:05:23.619 ‫دوست ندارم برم. 01:05:24.820 --> 01:05:25.855 ‫ولی... 01:05:26.989 --> 01:05:29.025 ‫باید واقعیتو بفهمم. 01:05:32.161 --> 01:05:33.396 ‫بازم... 01:05:35.598 --> 01:05:37.166 ‫منتظرم می‌مونین؟ 01:06:11.400 --> 01:06:14.570 ‫قطعا سین‌وو هم توی ماجرا نقش داره. 01:06:15.071 --> 01:06:17.506 ‫پسر مشاور دوم پیش از اینکه بتونه ‫منو بکشه مورد حمله قرار گرفته. 01:06:17.907 --> 01:06:18.908 ‫کی بهش حمله کرده؟ 01:06:19.675 --> 01:06:21.444 ‫- سه‌یوب. ‫- اعلیحضرت. 01:06:21.444 --> 01:06:24.046 ‫یه ندیمه‌ی دربار از آشپزخونه‌ی ‫سلطنتی قراره آورده شه اینجا. 01:06:24.046 --> 01:06:25.214 ‫ازت می‌‌خوام معالجش کنی. 01:06:26.749 --> 01:06:28.184 ‫خیال کردم نمی‌تونه حرف بزنه. 01:06:28.184 --> 01:06:30.019 ‫ندیمه‌ی دربار رو پیدا کردم. 01:06:30.019 --> 01:06:33.289 ‫جاش رو نشونـم بده. ‫با دوتا دست‌های خودم کارش رو تموم می‌کنم. 01:06:35.391 --> 01:06:37.259 ‫- پیداش کن. ‫- نمی‌دونم چی شده. 01:06:37.259 --> 01:06:39.962 ‫ایم سون‌من داره با چندتا سرباز میاد این سمت. 01:06:39.962 --> 01:06:42.498 ‫باید زنده بمونی، ‫باید تو رو زنده نگه دارم. 01:06:43.299 --> 01:06:44.300 ‫طوری نمیشه.